لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حبوبات آبی
الف- توصیه بر اساس آزمون خاک
در مورد حبوبات نکته ای که حائز اهمیت است امکان همزیستی آنها با باکتری ریزوبیوم است که این باکتریها قادر به تثبیت بیولوژیکی ازت می باشد بنابرین می توان با تلقیح بذر این گیاهان با باکتری ریزوبیوم در کوددهی آنها صرفه جویی کرد با این حال برای این محصولات مقداری کود از ته بصورت شروع کننده ( starter ) داده می شود که این مقدار حدود 50 تا 100 کیلو اوره در هکتار می باشد در صورت موجود باکتری مورد نظر در خاک ویا تلقیح بذر با باکتری دیگر احتیاجیبه کوددهی نمی باشد این نکته را باید در نظر گرفت در صورت کوددهی از ته ریز وبیوم ها در خاک و ریشه گیاه ناتوان شده وقادر به همزیستی با گیاه نمی باشد بنابرین در مورد توصیه کودی آنها بیشتر به فسفر ، پتاسیم ، گوگرد و عناصر ریز مغذی توجه شود در تحقیقات انجام شده حد بحرانی فسفر وپتاسیم به صورت زیر بر آورد شده است .
جدول 14 ـ حد بحرانی فسفر و پتاسیم در حبوبات
براساس حدود بحرانی بدست آمده برای حبوبات می توان توصیه کودی نمود .
جدول 15 ـ توصیه کودی برای کشت حبوبات براساس آزمون خاک
ب ـ توصیه عمومی
جدول 16 ـ توصیه های عمومی کودی برای عناصر پر مصرف و کم مصرف در زراعت حبوبات ( بر حسب کیلو گرم در هکتار )
در صورت استفاده از کود کامل ماکروتوصیه های کودی بصورت ذیل خواهد بود :
ـ کود کامل ماکرو به میزان 200 کیلو گرم در هکتار قبل از کشت
ـ سولفات روی 40 کیلو گرم در هکتار
ـ سولفات منگنز 40 کیلو گرم در هکتار
ـ کود میکروی کامل با غلظت 3 در هزار بصورت محلول پاشی در هکتار
ج ـ روش و زمان مصرف کودها :
ـ تمامی کودهای اوره ،سوپر فسفات ترپیل و سولفات پتاسیم در زمان کاشت و قبل از زدن شخم به مصرف خواهند رسید .
ـ در زمان کاشت تمامی کودهای کم مصرف توصیه شده را به نسبت یک به پنج با خاک خشک ونرم مخلوط و قبل از زدن شخم به صورت یکنواخت در سطح مزرعه پخش خواهند شد . مصرف این کودها هر دو سال یکبار خواهد بود .
ـ محلول پاشی با کود میکروی کامل با غلظت 3 در هزار در دو مرحله ( ده روز قبل و بیست روز بعد از گل دهی ) با رعایت کلیه نکات فنی انجام خواهد رسید .
تذکر مهم : مقدار مصرف کود در حبوبات دیم معادل 30 تا 50 درصد حبوبات آبی توصیه می گردد .
6ـ سبزی وصیفی
6ـ1 گوجه فرنگی
الف ـ توصیه بر مبنای آزمون خاک
جدول 17 ـ توصیه بر اساس آزمون خاک برای گوجه فرنگی
مصرف ازت بایستی به صورت سرک در چند نوبت ( بعد از استقرارنشاء، قبل از گلدهی و پس از چین اول میوه ) انجام شود .
کلرور پتاسیم و ریزمغذیها را پس از گلدهی نیز می توان به صورت سرک همراه با آبیاری و یا محلول پاشی چند بار مصرف نمود . محلول پاشی کلرورکلسیم با غلظت 5 در هزار در اوایل دوره رشد، قبل و بعد از گلدهی جهت جلوگیری از پوسیدگی گلگاه گوجه فرنگی توصیه می شود .
ب ـ توصیه عمومی
ـ مصرف ازت بر اساس کود اوره به میزان 350 کیلوگرم در هکتار
ـ مصرف فسفر براساس آزمون خاک صورت می گیرد .
ـ مصرف پتاسیم بر اساس کلرور پتاسیم به میزان 400 کیلوگرم در هکتار
ـ تمامی ریز مغذیها ( سولفات روی 50 کیلوگرم ، سولفات آهن 100 کیلوگرم ، سولفات منگنز 40 کیلوگرم، وسولفات مس 25 کیلوگرم و اسید بوریک 25 کیلوگرم در هکتار )قبل از کاشت بهتر است همراه با کودهای فسفاته یا سولفات پتاسیم مصرف شود .
6ـ2 ـ خیار
الف ـ توصیه بر اساس آزمون خاک
جدول 18 ـ توصیه کودی بر اساس آزمون خاک برای خیار
نصف کود ازت بایستی به صورت سرک در طی برداشت میوه خیار به بوته های خیار داده شود.
ب ـ توصیه عمومی
ـ اوره به میزان 200 کیلوگرم در هکتار
ـ مصرف فسفربراساس آزمون خاک از منبع سوپر فسفات تریپل
ـ مصرف پتاس بر اساس کود سولفات پتاسیم به میزان 100 کیلوگرم درهکتار
ـ ریز مغذیها شامل سولفات روی 50 کیلوگرم ، سولفات منگنز 20 کیلوگرم واسید بوریک 25 کیلوگرم در هکتار
ـ برگپاشی با کود میکروی کامل با غلظت 3 در هزار
ج ـ روش و زمان مصرف کود :
ـ نصف کود اوره در زمان کشت و نصف دیگر بصورت سرک در طی مرحله برداشت میوه خیار به میزان 15 کیلوگرم در هکتار همزمان با دور آبیاری مصرف شود .
ـ کودهای فسفره و پتاسیمی قبل از کشت بصورت نواری در فواصل 10ـ5 سانتی متر در دو طرف بوته به مصرف خواهند رسید . در صورتی که امکان مصرف نواری نباشد بطور یکنواخت در سطح مزرعه پخش نموده و با شخم زیر خاک نمود.
ـ کودهای سولفات روی ، سولفات منگنز و اسید بوریک در صورت امکان همراه با کودهای فسفره و پتاسیمی بصورت نواری مصرف گردد. در صورتی که امکان مصرف نواری آن مقدور نباشد به نسبت یک به پنج با خاک خشک و نرم مخلوط و بطور یکنواخت در سطح مزرعه پخش و با شخم زیرخاک نمود.
ـ برگپاشی با کود میکروی کامل پس از مرحله 3 برگی بوته خیار در صورت مشاهده علائم کمبود عناصر با غلظت 3در هزار بفواصل زمانی هر دو هفته یکبار انجام و این کار تا برطرف شدن علائم کمبود با رعایت کلیه نکات فنی تداوم می یابد.
7 ـ گیاهان جالیزی
الف ـ توصیه کود بر اساس آزمون خاک
جدول 19 ـ توصیه کودی برای کشت جالیزبر اساس آزمون خاک
ب ـ توصیه عمومی کودی برای گیاهان جالیزی
جدول 20 ـ توصیه عمومی کودی برای گیاهان جالیزی
مصرف اسید بوریک در ارا ضی شور توصیه نمی شود
توجه : هندوانه به کمبود Zn , Fe , B , Mg و Ca بسیار حساس می باشد . محلولپاشی کودهای محتوی این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نفسانیّت
بسم الله الرحمن الرحیم و ایاه نستعین انه خیر ناصر و معین
نفس یعنی جنبة تعلق به فانی و گذرا . و چون این انسان برای حرکت آمده نه توقف . برای بقا آمده نه فنا ، از این جهت انتخاب فنا انتخاب باطل است . علی (ع) می فرماید : « خلقتم للبقاء لا للفناء ».
یکی از راههای استفاده از نهج البلاغه این است که انسان بتواند خطوط متشابه و به هم نزدیک را کنار هم بگذارد تا یکدیگر را تفسیر کنند . از این نوع عبارت در گوشه و کنار نهج البلاغه زیاد است ، مخصوصاً آن قسمت از سخن که در تفسیر اولیاء الله است.
صدر کلام این است : « و من کلام علیه السلام فی صفت اولیائ الله قال : انّ اولیاء الله هم الذین نظروا الی باطن الدنیا اذا نظر الناس الی ظاهرها و اشتغلوا باجلها اذا اشتغل الناس بعاجلها فاماتوا منها ما خشوآ ان یمیتهم » اولیاء خدا آنهایی هستند که به باطن دنیا نظر کردند ، آنگاه که مردم به ظاهر دنیا نظر کردند . باز همان معنای عقل و نفس است معنی ظاهر و باطن . باطن دنیا یعنی یعنی آن حرکت زیر بنایی که برای آن حرکت ظواهر یک رو بناست و ظاهر دنیا آن چهره و آن وضعیت مقطعی دنیاست که در نتیجه آن حرکت مستمر جلوه می کند . یعنی شما هر قسمت از دنیا را که با چشمتان می بینید این مقطعی است و برشی است از حقیقت ، نه حقیقت . شما از هر چیزی جلوه نیمرخ او را می بینید ، تصویر روبروی او را می بینید . شما در رسم فنی چه می کنید ؟ می گویید ازاین طرف ببینیم تصویر قائمش ، تصویر نیمرخ است ، تصویر افقی اش چه جوریست ؟ از ابعاد مختلف یک چیز را می بینید و شکلهای مختلف به آن می دهید .
گاه به شما سه تصویر را می دهند و شکل ظاهر آن را زا شما می خواهند که بتوانید شکل فضایی آن را در ذهن خودتان مجسم کنید و بگویید که از نیمرخ این چنین دیده می شود ، از تصویر قائم این چنین دیده می شود ، این چه جور چیزی باید باشد ؟ حالا گاه اشتباه می کنید ، گاهی درست جواب می دهید . این مطلب که سه تصویر بدهند و وجه آن را بخواهند ، کسی که درس خوانده گاه اشتباه می کند ؛ آنوقت برای انسان ، دیدن این ظواهر و حکم کردن به اینکه در حجم و عمق این چه خبرهایی است ، چه مسائلی است ، چه مطالبی است ، آن مسئله بسیار دشوارتری است . از این جهت ما آنچه را که از دنیا می بینیم یک تصویر ، یک برش و یک نماست .
قرآن بر این مسئله انتقاد می کند به انسانی که به عمق مسئله توجه ندارد ، می گوید : « یعلمون ظاهراً من الحیوه الدنیا وهم عن الاخره هم غافلون » : آنها ظاهری را از حیات دنیا متوجه اند ، اما از آخرت غافلند . یعنی آخرت عمق حیات دنیاست ، آخرت باطن حیات دنیاست ، حیات حیات دنیاست . در حقیقت دنیا و آخرت اختلافشان یک اختلاف زمانی تنها نیست ، اختلافشان اختلاف ظاهری و باطنی است ، اختلاف رویه و درون است . شما اگر از این حرکت ، کل آن را در نظر بگیرید ، حقیقت را در نظر گرفته اید . اما اگر بخواهید آن مقطعی که در آن هستید . بدون اتصال به گذشته و آینده در نظر بگیرید ، تمام محاسبات شما غلط از آب در می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مقدمه
تحقیق ارائه شده درباره ی یکی از شا خصه های حقوق بین الملل خصوصی یعنی اقامتگاه می باشد و تطبیق آن با قوانین فرانسه.
این موضوع بسیار مهم و حیاتی برای همه ی دانشجویان و در حد اطلاع برای همه ی مردم می باشد تا از قوانین باخبر باشند، چرا که این امر مهم کمی مهجور مانده است و درباره ی آن حق مطلب ادا نمی شود.
اکنون که من دانشجوی ترم سوم علوم سیاسی می باشم با سیاستی که استاد این درس جناب آقای حمیدی پور اتخاذ کردند به این سمت رفتم که کمی بیشتر درباره ی این موضوع تحقیق نمایم.و به دنبال آن به اهمیت فوق العاده آن پی بردم. لذا در ابتدای امر از استاد عزیزم تشکرمی نمایم. البته در طول تحقیق مشکلاتی هم وجود داشت، از قبیل کمبود منابعٍ در دسترس چراکه بیشتر منابع در دسترس در این زمینه بیشتر به ایران اختصاص داشت و من را مجبور می کرد که از هر منبع مسائل متعدد را استخراج نمایم و همینطور گستردگی موضوع نیز از موانعی بود که با راهنمایی استاد و مشاوران دیگر برطرف شد البته توقعی از دانشجوی ترم سوم که هنوز با ساختمان یک تحقیق علمی به طور کلی آشنا نشده است، برای ارائه ی یک تحقیق کاملاً علمی و جامع نیست و این جانب به خاطر ضعف های موجود در این کار از استاد محترم پوزش طلبیده و امیدوارم که با تلاش مضاعف خود و راهنمایی اساتید در آینده این ضعفها برطرف شود.
این تحقیق از قسمت های مختلفی تشکیل شده است که اعم است از کلیات حقوق بین الملل خصوصی، کلیات اقامتگاهها و برخی ویژگی هایی که در قوانین دو کشور مشترک اند و مسائل کوچکی از کشورهای دیگر. البته تکیه اصلی بر روی قوانین ایران بوده و سعی شده است کمی مفصل تر به آن پرداخته شود که امیدوارم من را از مسئله اصلی دور نکرده باشد و کمی هم بر اهمیت موضوع پرداخته شده است و تاثیر آن بر قوانین داخل و خارج و ادامه ی مطالب که در تحقیق آمده است در انتها نیز منابع ذکر شده است.
این تحقیق برگرفته شده از سه کتاب ودو سایت اینترنتی می باشد. لازم به ذکر است که کتاب های ارائه شده در ابتدای ترم با استاد مطرح گردیده اند وبه تائید ایشان رسیده اند.
اما هر تحقیقی با پرسشی آغازین شروع می شود و پرسش آغازین این تحقیق به این شرح است که « قوانین ایران درباره ی اقامتگاه چگونه است و تا چه اندازه با قوانین فرانسه مطابقت دارد»
که در طول تحقیق به این سؤال پاسخ داده شده است.
در هر حال از زحمات بی شائبه ای که استاد در طول ترم برای پیشرفت سطح علمی و دانش من و همه ی دانشجویان کشیده اند کمال تشکر را دارم و امیدوارم که توانسته باشم گوشه ای از زحمات ایشان را پاسخ داده باشم و تصورم این است که بهترین پاداش برای استاد، پیشرفت شاگردانش می باشد و در انتهای ترم ضمن خسته نباشید آرزوی موفیت را برای ایشان دارم.
باتشکرشاگردشما
محمد ظریف
5/10/1387
09362263566
حقوق بینالملل خصوصی:
به رشتهای از علم حقوق اطلاق میشود که از روابط افراد در زندگی بینالمللی بحث میکند؛ برخلاف حقوق بینالملل عمومی که از روابط دولتها با یکدیگر یا با مؤسسات بینالمللی بحث میکند.
مشخصات حقوق بینالملل خصوصی
1) بینالمللی: به این معنی که روابط افراد باید میان دو یا چند کشور مطرح شود تا اینکه عنوان بینالمللی پیدا کند و الّا روابط افراد در یک کشور، حقوق داخلی بوده و ربطی به حقوق بینالملل خصوصی ندارد.
2) خصوصی: از روابط خصوصی افراد بحث میکند، مثلاً تجارت فرد ایرانی با فرانسوی یا ازدواج ایرانی و انگلیسی.
مباحث حقوق بینالملل خصوصی
در این رشته از سه موضوع بحث میشود:
1) تقسیم جغرافیائی اشخاص؛ مثل تابیعت و اقامتگاه.
2) وضع حقوقی بیگانگان.
3) تعارض قوانین و دادگاهها.
اصول اقامتگاه :
1) هر شخص باید اقامتگاه معینی داشته باشد.
2) هیچ شخصی نباید بیش از یک اقامتگاه داشته باشد (م 1003 ق)
3) اقامتگاه همیشگی نیست و قابل تغییر است.
معیارهای تعیین اقامتگاه:
معیارهای گوناگونی از سوی قانونگذاریهای کشورها جهت تعیین اقامتگاه اشخاص اتخاذ شده است . در حقوق ایران و فرانسه این معیار "مرکز مهم امور شخص " میباشد. در حقوق انگلیس اقامتگاه شخص محلی است که وی با آنجا روابط واقعیتر و ملموستر دارد. عامل تعیین اقامتگاه اشخاص حقوقی در حقوق ایران مورد اختلاف است . آنچه در این بین غالب بوده و معقول به نظر میرسد این است که مرکز اصلی یا مقر اداری آنها، طبق ماده 590 قانون تجارت ، اقامتگاه آنها محسوب میشود. در حقوق فرانسه هیچکدام از قوانین مدنی یا تجاری صراحتا در این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران شمال
موضوع تحقیق:
نسبت دین و لیبرالیسم
استاد: جناب آقای دکتر علی جان بزرگی
گردآورنده: سارا محمدزاده
زمستان 84
مقدمه:
پس از تحولاتی که در نتیجة پیدایش رنسانس در اروپا رخ داد، یکی از پرنمودترین نحله های فکری که تمام ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و سیاسی را در بر گرفته و زندگی آدمی را در مسیر سلسله ای از تغییرات قرارداد لیبرالیسم بود که مثابه یک ایدئولوژی در سراسر جهان غرب به جای ادیان الهی مطرح شد.
به دلیل اینکه این جریان فکری، اجتماعی و سیاسی در عصرهای اخیر، از جاذبه هایی هم برخوردار شده و در کشورهای شرقی و مقر ادیان ابراهیمی و پایگاه های اسلامی هم مورد توجه خیل روشنفکران قرار گرفته نسبت به آن تبلیغات فراوانی صورت گرفته و نیز به دلیل سنت شکنی ها و دین ستیزهایی که داشته و مدتها است که پس از رنسانس داعیه اداره جهان و رهبری فکری بشر را داشته شایسته بررسی ئ تامیل بیشتر است و این بررسی از آنجا بیشتر اهمیت می یابد که به دلیل توجه و توسعه و به میدان آمدن فناوری نوین و رسانه های پیشرفته ارتباطات جمعی و سطح پوشش هایی که لیبرالیسم مدعی آن می باشند لیبرالیسم نه تنها در حوزه اندیشه بلکه می خواهد دنیای بودن و عمل کردن را به سامان برساند و بسان اقلانیتی ظهور و نمود یابد. از سوی دیگر دین به عنوان یک واقعیت انکارناپذیری وجود دارد که در نوع تفکر، زیست و حیات سیاسی ملت – دولتها می تواند نقش بازی کند و عده ای از منورالفکرهای وطنی در کشورهای اسلامی علی رغم تکوین روحیه و شخصیت ایشان در نظام های غربی و ماهیت لیبرالیستی اما تعلقاتی به حوزة به عومل و دلایل متعددی دارند که هموراه می کوشند تا با خرج کردن از دین به کیسة لیبرالیسم و به نفع جریان غالب نوعی العاب دینی به عملکرد خود بدهند و عملاً آنچه بکنند که نظام جهانی از ایشان توقع دارند.
این مهم در مقولة نسبت دین و لیبرالیسم، می گنجد و اینکه آیا ساسااً دین نسبت و ارتباطی با لیبرالیسم دارد یا نه بحث ها در ادامه در این خصوص می باشد و می کوشیم تا با بررسی اجمالی ماهیت لیبرالیسم و دین به بررسی نسبت، ارتباط و سازگاری یا عدم موارد فوق بپردازیم. (به عون اله متعالی)
تحلیل مساله «نسبت دین و لیبرالیسم»
پرسش از «نسبت دین و لیبرالیسم» یک پرسش «مرکب» می باشد که در حقیقت سوالات و پرسشهای بسیاری را در درون خود دارد که پش از تحلیل مفاهمی مندرج در مساله مذکور وضوح می یابند. اولین ابهام در مفهوم واژه «نسبت» است. گاهی به جای واژه «سبت» در مساله مورد نظر ما واژه «رابطه» به کار می ورد.
«رابطه منطقی – تولیدی، رابطه روش نشاختی، رابطه معرفت شناختی، راذبطه تولدیدی – مصرفی، رابطه مبتنی بر اصل رفع تعارض و رابطه دیالوگی»
همچنین از مفهوم «نسبت» نیز می توان استفاده های زیادی کرد که برخی از آنها عبارتند از:
نسبت به معنای مقایسه دو امر که خود به دو بخش تقسیم می شود:
الف – مقایسه ذوشی: به عنوان دو مفهوم کلی از حیث مصادیق یا دو مجموعه از حیث اعضاء
ب – مقایسه دو قضیه
نسبت دوشی ء به معنای «تاثیر و تاثر» دو شی برو از هم
نسبت دو شی ء به معنای مقایسه آنها از حیث شیء سوم.
در مساله نسبت دین و لیبرالیسم، آنچه بیشتر از مفهوم «نسبت» همراه شده است مربوط به مفهوم سازگاری است.
CONPLEX
برای بررسی بیشتر به روش شناسی مطالعات دینی نوشته احمد فرامرز قرامکلی مراجعه شود.
- لیبرالیسم در مقام تعریف
لیبرالیسم از تفکرات و فحله های فکری جدیدی است که در اروپای معاضر هم به عنوان یک نظریه و آموزه و هم به عنوان یک برنامه عمل به وجود آمده و به خود سامان بخشیده است و یک جریان غالب در غرب است که امواج آن به گوشه و کنار جهان هم رسیده است.
مهم ترین چیزی که در مرحله نخست باید آن را مورد دقت و ارزیابی قرار داد، تعریفی منطبق بر واقعیت لیبرالیسم است. تا در پرتو آن چیستی لیبرالیسم کاملاً روشن و نمودار گردد.
کلمة لیبرالیسن از واژة Liberty گرفته شده که به مفهوم آزادی است و کلمه Liberall به معنای فرد آزادی خواه است. این کلمه هم اکنون به عنوان جریانی آزادی خواهانه که دارای بنیادهای معرفتی، نظری و تئوریک خاص است، در غرب شناخته می شود. این کلمه به معنای نوعی خاص از آزادی خواهی است نه به معنای هر نوع آزادی خواهی، زیرا اگر چنین باشد باید مخالفان لیبرالیسم را مخالفان آزادی خواهی بدانمیم و حال آنکه همه مخالفان لیبرالیسم، مخالفان آزادی نیستند. پس لیبرالیسم به مفهوم نوعی خاص از آزادی خواهی است که جوهر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معاویه و جنگ جمل
مصطفى معلّمى(1)
در جنگ جمل بنىامیّه در کنار ام المؤمنین عایشه، طلحة بن عبیداللّه و زبیر بن عوام رو در روى سپاه خلیفهى وقت، على علیهالسلام ایستادند. گرچه در منابع تاریخى و روایى تصریح شده است که عایشه، طلحه و زبیر در شورش بر ضد عثمان نقش مهمى ایفاء کردند، ولى کمتر کسى درصدد برآمده است تا نحوهى پیوستن بنىامیّه به اصحاب جمل را بررسى نماید. این پژوهش بر آن است که چگونگى در کنار هم قرار گرفتن بنىامیّه و اصحاب جمل را تبیین کند.
واژههاى کلیدى: جنگ جمل، معاویه، طلحه، زبیر، بنىامیّه.
جنگ جمل نخستین پیکار بزرگى بود که میان دو گروه از مسلمانان روى داد. این جنگ در آغاز خلافت حضرت على علیهالسلام در گرفت. اکثریت قریب به اتفاق مورّخان علّت برپایى جنگ یاد شده را مخالفت طلحه و زبیر با على علیهالسلام ، به بهانهى خونخواهى عثمان ذکر کردهاند. با آن که دشمنى طلحه، زبیر و عایشه با عثمان و تلاش آنان در برافروختن آتش فتنه بر ضد او امرى آشکار بود، ولى بنىامیّه به آسانى با آنان همآوا شدند و بر ضد حکومت مشروع على علیهالسلام دست به اقدام مسلحانه زدند.
دشمنى عایشه، طلحه و زبیر با خلیفهى سوم، عثمان
عایشه از نخستین کسانى بود که زبان به طعنِ عثمان گشود. او بر ضد عثمان، چنین گفت: «اقتلوا نعثلاً فقد کفر» که بسیار معروف است.1 طلحه نیز در پاسخ به درخواست کمک از جانب عثمان، گفت: «لا واللّه حتى تعطی بنو امیه الحق من أنفسها»2 بعضى از مورّخان نیز نام زبیر را در ردیف کسانى ذکر کردهاند که در شورش بر ضد عثمان نقش داشتند.3 مروان بن حکم، در نخستین اقدام جنگى در پیکار جمل تیرى به سوى طلحه رها کرد و گفت: «لا أَطْلُبُ بثارى بَعْدَ الیومِ».4 سعید بن عاص نیز به مروان گفته بود: «اگر به دنبال قاتلان عثمان هستید، باید آنان را در میان سپاه خود جستوجو کنید».5 در چنین شرایطى چه چیز موجب شد تا بنىامیه اصحاب جمل را یارى دهند؟ چرا مروان بن حکم و سایر بنىامیه به جاى شام، سر از مکه درآوردند؟ و یا چرا یعلى بن منیه، والى عثمان در یمن، اموال بیتالمال را در اختیار اصحاب جمل نهاد؟ به نظر نگارنده، پاسخ پرسشهاى یاد شده در اقدامات معاویة بن أبى سفیان در قبل و پس از مرگ عثمان نهفته است.
نقش معاویة بن أبى سفیان
معاویة بن أبى سفیان از زمان خلیفهى دوم تا زمان وقوع قتل عثمان تقریبا مدت هفده سال در شام بدون مزاحمت هیچ رقیبى حکمفرمایى داشت. او پیوسته تلاش مىکرد تا اهالى شام با عراق و حجاز ارتباط اندکى داشته باشند.6 او مىخواست تا مردم شام، اسلام را از منظر او ببینند. معاویه آیات قرآن را مطابق با خواستههاى خویش تفسیر و تأویل مىکرد.7 و در صدد بود تا سیادت بنىامیّه را إحیاء کند، سیادتى که اسلام آن را زیر پا نهاده بود.8 تمایلات درونى او براى کسب قدرت و سلطه بر سرزمینهاى اسلامى حتّى در زمان خلیفهى دوم، عمر، قابل پیشبینى بوده است. ذهبى (د 748 ق) نوشته است: «قال المدائنى: کان عمر اذا نظر إلى معاویة قال هذا کسرى العرب».9
موضعِ معاویه در برابر شورش عمومى بر ضد عثمان
عثمان پس از مواجهه با شورش عمومى، از استانداران خویش که معاویه نیز یکى از آنها بود، درخواست کمک کرد، امّا معاویه در یارى او تعلل ورزید و پس از درخواستهاى پى در پى عثمان، او لشکرى را به فرماندهى یزید بن أسد با توصیه به عدم ورود به مدینه، گسیل داشت. ابن شَبَّه (د 262 ق) روایات متعددى آورده است که ثابت مىکند، معاویه به سپاه خود دستور داد تا در ذى خُشُب و یا وادىالقرى اردو بزنند و وارد مدینه نشوند.10 ابو ایوب انصارى در پاسخ نامهاى به معاویه نوشت: «و ما نحن و قتل عثمان، إنَّ الذى تربص بعثمان و ثبط یزید بن أسد و أهل شام فى نصرته لأنَت و إنَّ الذین قتلوه لغیر الانصار».11
معاویه با فرستادن چنین سپاهى دو خواسته را دنبال مىکرد: نخست آن که به مردم شام وانمود کند که به خلیفه یارى رسانده و در کمک به او کوتاهى نکرده است؛ دوم از همین راه اخبار حوادث مدینه را در کوتاهترین زمان به دست آورد. او پس از آگاهى از خلافت على علیهالسلام ، بىدرنگ دست به اقداماتى زد که مىتوان آن را زمینهساز پیکار جمل دانست.
اطّلاعات ما از این اقدامات از شرح نهج البلاغهى ابن أبى الحدید معتزلى (د 656 ق) حاصل شده است. ابن أبى الحدید نیز این اطلاعات را از الأخبار الموفقیات نوشتهى زبیر بن بکّار (د 256 ق) نقل کرده است. ابن أبى الحدید دربارهى میزان دشمنى معاویه با على علیهالسلام نوشته است: «... و أنا أَذکُر فى هذا الموضع خبرا رواه الزبیر بن بکّار فى الموفقیات، لِیْعلم مَنْ یقف علیه أنَّ معاویة لم یکن لینجذب إلى طاعة علىٍ علیهالسلام أبدا ولایعطیه البیعة و أنَّ مضادَّته له و مباینته ایّاه لمضادَّة السواد للبیاض لا یجتمعان».12
ذکر دو نکته را لازم مىدانم: کتاب الاخبار الموفقیات به همّت دکتر سامى مکى العانى با استفاده از دو نسخهى خطى موجود در بصره و توبینگن منتشر شده است. از آنجا که نسخههاى موجود تنها بخش اندکى از موفقیات را در بر دارند، مصحح مذکور بخشى به انتهاى کتاب اضافه کرده و آن را الضائع من الموفقیات نامیده است. اخبار این بخش اغلب از شرح نهج البلاغه ابن أبى الحدید استخراج شده است، اما خبر مذکور در اصل کتاب و در بخش الحاقى وجود ندارد؛13 نکتهى دوم اینکه ضامر بن شدقم حسینى، مؤلف کتاب الجمل (درگذشته بعد از 1082ق)، خبر مذکور را آورده است، ولى گویا منبع او شرح ابن أبى الحدید نبوده است، زیرا تفاوت قابل توجهى میان عبارتهاى آنها وجود دارد.14
به هر حال، ابن أبى الحدید به نقل از موفقیات آورده است که وقتى عثمان در محاصره واقع شد، مروان بن حکم دو نامه به شام و یمن فرستاد. محتواى نامهها اشاره به دشمنى مردم (صحابه) با بنىامیّه و درخواست یارى از معاویه و یعلى بن منیه، استانداران شام و یمن بود. او در نامه آورده بود که عثمان ستون خانهى بنىامیّه است و در صورت عدم یارى او، این خانه فرو خواهد ریخت. از جمله اعتراضاتى که مروان آن را در عداد شکایات مردم بر ضد عثمان برشمرد، واگذارى شام و یمن به معاویه و یعلى بود. با وجود این، مروان در این دو نامه آمادگى خود را براى دفاع از عثمان اعلام کرد.15 هنگامى که نامهى مروان به معاویه رسید، دستور داد تا مردم در مسجد جامع جمع شوند. آن گاه همچون کسى که ستمى به او رسیده است و یارى دهندهاى ندارد، خطبه خواند و فریادرس طلبید. در اثناء خطبه نامهاى دیگر از مروان به معاویه رسید که خبر قتل عثمان در آن آمده بود. مروان واقعهى قتل عثمان را در نامه شرح داده و در پایان آن نوشته بود: «... مردم خانهاش را غارت کردند، هتک حرمت نمودند، او را کشتند و همچون ابرى که باران خود را بریزد و دور شود از او دور شدند و به سوى على بن أبىطالب رفتند، همانند ملخهایى که مرتع ببینند» و براى تحریک معاویه افزوده