واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مدیریت اسلامی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شرایط و ویژگی های مدیر از دیدگاه اسلام

اکثر پژوهشگران و نویسندگان معتقدند ،جهان بینیها ،اعتقادات ،بینشها و نگرشهای حاکم بر یک جامعه هستند که معیارها و ملاکهای شایستگی وموفقیت افراد را تعیین می کنند ،مکتب حیات بخش اسلام نیز که در جز جزء زندگی اجتماعی ،سیاسی و اداری افراد نظر و حضور داشته ،داشتن ویژگی هایی را برای موفقیت مدیر لازم و ضروری می داند که برخی از ویژگی های عمده آن اشاره می کنیم :

ایمان به هدف و علاقه مندی به کار

اولین ویژگی و معیار برای موفقیت یک مدیر بطور طبیعی ایمان به هدف و یا علاقه مندی به کار و یا باور باطنی به آنچه که به عنوان وظیفه می نگرد هست یکی از دانشمندان در تبیین این ویژگی می نویسد.

«کشش درونی و علاقه باطنی به هر کاری که انسان انجام آن را به عهده می گیرد از عوامل بزرگ موفقیت اوست ،زیرا عشق و علاقه به کار (هدف ) مانع از آن می شود که غبار خستگی بر روان انسان بنشیند ،نه تنها احساس خستگی نمی کند بلکه دوری از کار در او ایجاد خستگی می کند ،عشق و علاقه به کار ،روح ابتکار و نوآوری را در انسان زند می سازد و در پرتو کشش درونی مشکلات برطرف می شود در حالی کهع کار از روی بی میلی (تردید ) و بی رغبتی نه تنها پیش نمی رود بلکه درجا هم می زند».

وقتی هدف ،روشن و قابل دسترسی و واقع بینانه باشد علاقه به نیل آن چند برابر می شود و مدیری که هدف و وظیفه برای او قابل درک و قابل دسترسی و روشن باشد شدیدا به تحقق آن علاقه مند و برای پیشبرد آن نهایت تلاش را خواهد نمود.

پیامبر (ص) به عنوان شایسته ترین فردی که اقدام به تشکیل حکومت از طریق ایجاد سیستم مدیریت اسلامی نمود دارای چنین ویژگی بودند که از عوامل عمده موفقیت او محسوب می شود و بر این اساس خداوند دربارزه او می فرمایند:«پیامبر به آنچه (فرمانها و دستورهای خداوند) از سوی خداوند بر او نازل شده ایمان و باور قلبی داشتند.

ایمان و علاقه رسول خدا به ماموریت و وظیفه اش از تمام تلاشها م کوششها و از تمام زوایای زندگانیش پیدا بود ایستادگی پیامبر در جنگ احد نمونه بارز این ویژگی است که خداوند خطاب به او می فرمایند :

«ما انزلنا علیک القران لتشقی »

«ما قرآن را (فرمان و ماموریتها) بر تو نازل نکردیم که اینگونه خود را به زحمت افکنی »

همین ایمان عمیق به هدف بود که به دعوت او جاذبه خاصی داده بود.

انبیا و فرستادگان خداوند ،مدیران عمومی جامعه خویش بودند که از طریق هدایت افراد کار و ماموریت خود را شروع نمودند و در سخت ترین شرایط بدون امکانات کافی موفقیتهای بزرگی به دست آوردند بنابر این نخستین و مهمترین ویژگی برای موفقیت مدیر ایمان به هدف و علاقه مندی به کار می باشد.

علم و آگاهی و تخصصو مهارت لازم

از جمله ویژگی های مدیر که شرط موفقیت او نیز محسوب می شود علم و تخصص و مهارت مربوطه است دانش و آگاهی لازم از گذشته های قبل نیز ضروری بوده و به آن تاکید شده است بر همین اساس خداوند افراد را به اهل علم و دانش ارجاع داده و می فرمایند:

« همیشه از اهل علم و دانش بپرسید و به آنها مراجعه کنید»

و نیز در گزینش طالوت و در پاسخ ایرادات قوم بنی اسرائیل به این انتصاب فدو ویژگی برجسته او را یاد آور شده و فرموده :

«خداوند او را برای شما برگزید و به او توانایی (قدرت ) و دانش (تخصصی ) لازم را بخشید.»

از این آیه استفاده می شود که «کار را باید به کاردان سپرد» و یا حضرت یوسف ویژگی خود را برای پذیرش مسئولیت علیم بودن و کاردانی و دانش خود یاد آور می شود و فرماید:

«مسئولیت خزانه داری را به من بسپارید ،زیرا من امانتدار و به کار (وظیفه ) آگاهی دارم »

علم و دانش و به اصطلاح تخصص راه را روشن می سازد و مشکلات را برطرف می کند مقصود از دانایی دانش مربوط به موضوعی است که مدیریت آن را بر عهده گرفته است . و از دیدگاه اسلام علاوه بر ایمان و اعتقاد به ارزشهای مکتبی دانش اداره و انجام وظیفه و آگاهی لازم نسبت به آنچه که باید انجام دهد ضروری است با تاکید بر این ویژگی پیامبر (ص) می فرمایند:

« هر گاه حاکم فردی را به عنوان مدیر و کارگزار انتخاب نماید در حالی که می داند در جامعه اسلامی شایسته تر و آگاه تر از او به کتاب (قران ) و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدیریت اسلامی 21 ص


تحقیق درباره سخنان ناروا و گفتارهاى حرام 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

- سخنان ناروا و گفتارهاى حرام هفتمین آفت مناظره ، سخنان ناروا از قبیل دروغ و غیبت و امثال آنها است که از لوازم کینه توزى و بلکه از نتایج مناظره مى باشد؛ زیرا مناظره نادرست ، هرگز از نقل سخنى که به منظور نکوهش و توهین به صاحب آن سخن ، ایراد مى شود عارى نیست . بنابراین مناظره کننده سخنان طرف را تحریف و دگرگونه وانمود مى کند، و در نتیجه مرتکب دروغ و افتراء و دغلکارى مى گردد. و گاهى نیز آشکارا طرف خویش را جاهل و احمق قلمداد مى نماید و نادان و نابخرد برمى شمارد. پیدا است که ثمره این کار عبارت از این است که فرد آبرومندى را بى آبرو مى سازد و حرمت او را از میان مى برد.همه رفتار سابق الذکر از گناهان کبیره مى باشد، و به گونه اى در قرآن و حدیث نسبت به آنها تهدید شده است که مى توان گفت که شعار آن از حد احصاء بیرون است . براى اطلاع از نکوهش غیبت ، همینقدر کافى است که خداوند متعال این عمل را به ((اکل میته )) یعنى خوردن گوشت مردار تشبیه کرده و مى فرماید:(( ((و لایغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاءکل لحم اخیه میتا فکرهتموه (444) )).نباید هیچیک از شما در غیاب دیگرى از او بدگوئى کند، آیا هیچیک از شما دوست مى دارد که گوشت بدن برادر مرده خود را بخورد؟ بدیهى است که از چنین کارى متنفر و بیزار مى باشید.نبى اکرم (صلى الله علیه و آله ) فرمود: ((تمام شئون و حیثیات یک مسلمان بر مسلمان دیگر حرام ، یعنى از حرمت و اعتبار برخوردار است : خون ، مال و آبروى او داراى حرمت مى باشد(445) )) و غیبت ، مسئله اى است که در ارتباط با آبروى مسلمان مى باشد، (یعنى کسى که از دیگرى غیبت مى کند در حقیقت به حریم آبروى او تجاوز مى کند).و نیز فرمود: ((از غیبت کردن بر حذر باشید؛ زیرا غیبت از لحاظ جرم و گناه ، سخت تر و بدتر از زنا است ؛ چون ممکن است گاهى انسان ، گرفتار زنا گردد و توبه کند و خداوند هم توبه او را بپذیرد. اما کسى که غیبت مى کند - تا آنگاه کسى که از او غیبت شده است ، او را مورد عفو و گذشت قرار ندهد - مشمول آمرزش پروردگار واقع نمى شود(446) )).براء مى گوید: رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) براى ما سخنرانى مى کرد که حتى جوجه پرنده ها و یا دختران نوجوانى که در لانه ها و خانه هاى خود اقامت داشتند صداى آنحضرت را مى شنیدند و آنرا درک مى کردند. رسول گرامى اسلام (صلى الله علیه و آله ) ضمن این سخنرانى فرمود: اى مردمى که با زبان اظهار ایمان مى نمائید؛ ولى قلب و درون شما از دین و ایمان تهى است ، از غیبت کردن بپرهیزید و در صدد پى جوئى از عیوب و نقائص برادران مسلمان برنیائید؛ زیرا اگر کسى نسبت به عیوب دیگران ، کنجکاو باشد خدا نیز از عیوب وى پى جوئى مى کند. و کسیکه خداوند متعال از خرده ها و عیوبش پى جوئى کند او را - حتى در میان خانه اش - رسوا و بى آبرو مى سازد(447) )).از امام صادق (علیه السلام ) است که فرمود: ((اگر یک فرد باایمان درباره یک فرد مؤ من ، آنچه از زشتیها که با چشمان خود در او دیده و یا با گوش خود راجع به وى شنیده ، براى دیگران بازگو کند (در صورتیکه طرف راضى نباشد) از جمله کسانى است که خداوند در مورد آنها مى گوید:(( ((ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشة فى الذین آمنوا لهم عذاب الیم (448) )).محققا کسانى که مایلند بدیها و زشتیهاى افراد باایمان در میان جامعه شایع و افشاء گردد، براى آنان شکنجه اى دردناک در پیش است .نبى اکرم (صلى الله علیه و آله ) فرمود: ((غیبت مؤ من - از لحاظ اهمیت جرم و گناه - سخت تر از سى بار زنا کردن است )). و در حدیثى دیگر آمده است که ((غیبت ، سخت تر از سى و شش بار زنا کردن مى باشد)).بحث و گفتار درباره غیبت - اگر بطور کامل مطرح گردد - به طول مى انجامد، و هدف ما در اینجا اشاره به اصول و ریشه هاى اینگونه رذائل اخلاقى است .مفضل بن عمر از امام صادق (علیه السلام ) روایت کرده است که فرمود: ((اگر کسى راجع به مؤ منى ، مطالبى را بازگو کند که بدانوسیله آبروى او را از میان ببرد، و سازمان شخصیت و جوانمردى او را ویران نماید، و حیثیت او را لکه دار سازد، تا آنکه از دیدگاه مردم سقوط کند، خداوند متعال وى را از حدود و مرزهاى ولایت و دوستى خود بیرون مى راند و در حوزه ولایت و دوستى شیطان وارد مى سازد، و شیطان نیز از دوستى وى استقبال نمى کند و او را نمى پذیرد(449) )).امام صادق (علیه السلام ) در گزارش حدیثى که مى گوید: ((عیب مؤ من بر مؤ منان دیگر حرام است )) فرمود: ((منظور، صرفا این نیست که عیبى و نقصى از یک فرد مؤ من ، نمایان و مکشوف گردد و فقط تو آنرا ببینى ؛ بلکه مقصود این است که تو آن عیب و نقص را براى دیگران نقل نموده و از این طریق از او انتقاد کنى (450) )).زراره از امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام ) روایت کرده است که فرمودند: ((نزدیکترین مرزى که بنده خدا را به وادى کفر نزدیک مى سازد این است که او بر اساس دین و ایمان با فرد دیگرى طرح برادرى و دوستى برقرار سازد؛ ولى در زیر ماسک دوستى ، لغزشها و عیوب وى را برشمرده و در روز مبادا او را به وسیله آنها سرزنش کند(451) )).ابوبصیر از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده است که رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود: ((ناسزا گفتن به مؤ من ، فسق و گناه محسوب مى شود. جنگ با او به عنوان کفر و خروج از ایمان به شمار مى آید. خوردن گوشت او (یعنى غیبت کردن از او)، معصیتى است (نابخشودنى ). و حرمت مال او همسان با حرمت خون او مى باشد(452) )).((اگر یک فرد مؤ منى به برادر ایمانى خود ((اف )) بگوید (و بدینوسیله نسبت به او اظهار دلتنگى و تنفر کند)، در حقیقت از حدود و مرزهاى دوستى با وى خارج مى شود. و اگر به او بگوید ((تو دشمن من هستى )) قهرا یکى از آندو کافر و ناسپاس خواهند بود. خداوند متعال از مؤ منى که در باطن خود نسبت به برادران ایمانى خویش داراى نظر سوئى باشد هیچ عملى را نمى پذیرد(453) )).فضیل (بن یسار) از امام باقر (علیه السلام ) روایت کرده که فرمود: ((هر انسانى - اگر در پیش روى مؤ منى به وى طعنه زند و شخصیت او را مخدوش سازد - به بدترین وضع مى میرد، و او نیز در خور آنست که به خیر و نیکى بازگشت نکند و بهره اى از آن نبرد(454) )).8 - تکبر و خودبزرگ بینى و برترى جوئى نسبت به دیگران هشتمین آفات و عواقب سوء مناظره ، تکبر و خودبزرگ بینى و ترفع و برترى بینى خود بر دیگران است . بحث و



خرید و دانلود تحقیق درباره  سخنان ناروا و گفتارهاى حرام 21 ص


تحقیق درباره زندگینامه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

زنـدگینامه

کلاس پنجم

 

تهیه کننده : ابراهیم اکبری

زندگینامه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام

مقدمه :

امام علی ‌بن موسی‌الرضا علیه‌السلام هشتمین امام شیعیان از سلاله پاک رسول خدا و هشتمین جانشین پیامبر مکرم اسلام می‌باشند.

ایشان در سن 35 سالگی عهده‌دار مسئولیت امامت ورهبری شیعیان گردیدند و حیات ایشان مقارن بود با خلافت خلفای عباسی که سختی‌ها و رنج بسیاری رابر امام رواداشتند و سر انجام مامون عباسی ایشان رادرسن 55 سالگی به شهادت رساند.دراین نوشته به طور خلاصه, بعضی ازابعاد زندگانی آن حضرت را بررسی می نماییم.

نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمدتقی علیه‌السلام امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند".

یکی از القاب مشهور حضرت " عالم آل محمد " است . این لقب نشانگر ظهور علم و دانش ایشان می‌باشد.جلسات مناظره متعددی که امام با دانشمندان بزرگ عصر خویش, بویژه علمای ادیان مختلف انجام داد و در همه آنها با سربلندی تمام بیرون آمد دلیل کوچکی براین سخن است، که قسمتی از این مناظرات در بخش " جنبه علمی امام " آمده است. این توانایی و برتری امام, در تسلط بر علوم یکی از دلایل امامت ایشان می‌باشد و با تأمل در سخنان امام در این مناظرات, کاملاً این مطلب روشن می‌گردد که این علوم جز از یک منبع وابسته به الهام و وحی نمی‌تواند سرچشمه گرفته باشد.  

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان " نجمه " نام داشت.

تولد امام :

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که :" هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر " لااله‌الاالله " رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت" (2).

نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است. (3)

زندگی امام در مدینه :

حضرت رضا (علیه السلام) تا قبل از هجرت به مرو در مدینه زادگاهشان، ساکن بودند و در آنجا در جوار مدفن پاک رسول خدا و اجداد طاهرینشان به هدایت مردم و تبیین معارف دینی و سیره نبوی می پرداختنند. مردم مدینه نیز بسیار امام را دوست می داشتند و به ایشان همچون پدری مهربان می نگریستند.تا قبل ازاین سفر با اینکه امام بیشترسالهای عمرش را درمدینه گذرانده بود, اما درسراسرمملکت اسلامی پِیروان بسیاری داشت که گوش به فرمان اوامر امام بودند.

امام در گفتگویی که با مامون درباره ولایت عهدی داشتند، در این باره این گونه می فرمایند:" همانا ولایت عهدی هیچ امتیازی را بر من نیفزود. هنگامی که من در مدینه بودم فرمان من در شرق و غرب نافذ بود واگرازکوچه های شهر مدینه عبورمی کردم, عزیرتراز من کسی نبود . مردم پیوسته حاجاتشان را نزد من می آوردند و کسی نبود که بتوانم نیاز او ر ا برآورده سازم, مگر اینکه این کار را انجام می دادم و مردم به چشم عزیز و بزرگ خویش، به من مى نگریستند ".

امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :



خرید و دانلود تحقیق درباره  زندگینامه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام 21 ص


تحقیق درباره زن و سیاست در قرآن 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

چکیده:

نوشتار حاضر از ضرورت زندگى اجتماعى و طرح مساله ساماندهى و سازماندهى مناسب، که وجود نهادهاى اجتماعى و سیاسى را مى‏طلبد، آغاز مى‏گردد و پس از آن به تعریف تحلیلى سیاست پرداخته، به نوعى چشم انداز سیاست دینى نزدیک مى‏شود . سپس نقش زنان و مردان را در هرم سه وجهى قدرت سیاسى مورد بحث قرار داده، آنگاه به دیدگاههاى مختلف تاریخى، علمى و فرهنگى در مورد زنان و روبرداشتى سیاسى از آن و به حقوق زنان از دیدگاه اسلام و قرآن مى‏پردازد . پس از آن خود را به آیات مربوط به زنان، در ارتباط با فعالیت‏سیاسى نزدیک کرده، بعد از تفاسیر و نظریات، مساله راس هرم قدرت و قاعده آن را در آیات باز شناخته و شواهدى تاریخى را ارائه مى‏کند; همچون اشاره قرآن به داستان ملکه سبا، بیعت زنان با پیامبر و هجرت و جهاد زنان . در پایان پس از بررسى نهایى نتیجه‏گیرى را به بخش نخست‏بحث کشانده و تردید خود را در مورد ابهام تاریخى - فرهنگى مربوط به زنان، تصریح مى‏کند .

کلیدواژه‏ها:

قرآن، سیاست، زن، حقوق زنان

نوع انسان را که اشرف موجودات عالم است‏به معنویت دیگر انواع و معاونت نوع خود حاجت است; هم در بقاى شخص و هم در بقاى نوع . . . و چون وجود نوع، بى معاونت صورت نمى‏بندد و معاونت‏بى اجتماع محال است، پس

نوع انسان بالطبع محتاج بود به اجتماع .

زندگى، پویش هماره در فرآیند تاثیرگذارى و تاثیرپذیرى بر جهان پیرامون، و عمل مدام بر آنها و در یک عبارت حساسیت‏به رویدادهاى دنیاى پیرامونى، چه خاص و چه عام، مى‏باشد . این امر در جهان حیوانى تحت تاثیر "پیش ساختگى‏" است و برنامه‏ریزى کنونى کمتر در آن مداخله دارد و در دنیاى انسانى، نسبت‏به دنیاى حیوانى، برنامه‏ریزى از پیش تعیین شده، محدودتر یا جزیى‏تر است . اجتماعى بودن انسان علاوه بر اینکه اساس زیستى دارد، نیازى آگاهانه است . حقیقت این است که آدمى براى رفع نیازهاى خود - حتى نیازهاى جسمى - نیازمند نوعى برنامه‏ریزى است . گرچه قصد آن نداریم که به کوچکترین واحد اجتماعى یعنى خانواده از دیدگاه جامعه‏شناسى بپردازیم، ولى تاملى کوتاه در آن نمایانگر نیاز به برنامه‏ریزى و کوشش سازمان یافته براى بقا، تحول و امنیت‏خانواده است . انسان براى رفع نیازهاى خود، ایجاد امنیت و مقابله با پرخاشگرى طبیعت غیرحیوانى و حیوانى، و پرخاشگرى انسانى، نیازمند ابزارهایى است . اگرچه این ابزارها توانست انسانهاى اولیه را از برخى پرخاشگریها در حد بسیار محدود، محافظت نماید، اما ناکارامدى آن و نیاز به پناه جستن در یک شرایط خاص، اجتماع انسانى را بوجود آورده است .

اسپریگنز (1370) معتقد است که هیچ یک از نیازهاى انسانى، به صرف آرزو برآورده نمى‏شوند . بشر در بهشت عدن زندگى نمى‏کند که طبیعت تمام خواسته‏هایش را برآورده کند [ بلکه حتى با پرخاشگرى همیشگى او نیز روبروست] ; بقا و پیشرفت‏بشر به کار و کوشش او بستگى دارد [ . این است ] که انسانها باید به یارى مغزها و دستهاى خویش نهادهایى بنا کنند که در رفع نیازهاى متعدد فیزیولوژیک و روان‏شناختى، به آنها یارى رسانند .

بنابراین نهادهاى اجتماعى و نظام اجتماعى بوجود آمد; نهادهایى که در واقع، بنیان یک "جامعه سیاسى‏" را رقم زده‏اند . یک جامعه سیاسى چارچوبى است‏براى روابط نظام یافته که در آن افراد با هم روزگار مى‏گذارنند و خواسته‏ها و نیازهاى اجتماعى‏شان را برآورده مى‏کنند . بطور خلاصه جامعه سیاسى یک تکاپوى انسانى پرمعناست و تنها یک رویداد نیست . جامعه سیاسى مخلوق تعمدى بشر است که به منظور به انجام رساندن اهداف مهم و عملى، تشکیل شده، و اداره مى‏شود .

بشر براى سامان دادن به زندگى به نهادهاى پیچیده سیاسى نیاز دارد . در واقع در یک نظام اجتماعى از افراد محافظت و امنیت آنها تامین مى‏شود و فرد ثمره تلاش خود را بدست مى‏آورد .

از طرفى وجود نهادهاى اقتصادى، آموزشى و . . . نیز در جامعه‏ها ضرورت یافته است . تشکیل و تنظیم چنین نهادهایى از وظایف سیاسى است .

با تکیه بر گستره عمومى سخنانى که ذکر شد، درمى‏یابیم که حیوانات نیز نیازمند نوعى سیاست هستند; گرچه این امر از پیش تعیین شده باشد . هرچه از سطح زندگى ساده‏تر به زندگى پیچیده‏تر در حیوانات متکامل‏تر قدم مى‏گذاریم، به نوعى زندگى سیاسى، یا نیمه سیاسى نزدیک مى‏شویم .

سیاست‏بخش مهمى از زندگى انسان را تشکیل مى‏دهد . و از طرفى آدمى، نه به شکل از پیش تعیین شده، که بر اساس آگاهى، با محیط خود رابطه برقرار ساخته است و این امر مى‏رساند که تا چه حد نیاز به ساختارهاى عمدى در نظام اجتماعى انسان ملحوظ است . این ساختار معلول اندیشه و ضرورت زندگى اجتماعى است .

سیاست چیست؟

در واژه‏شناسى، سیاست، معناى حکم‏راندن بر رعیت و اداره کشور، حکومت و ریاست کردن، داورى، جزاء و تنبیه، صیانت‏حدود و ملک، اداره امور داخلى و خارجى کشور است .

اما براى شناخت دقیق‏تر سیاست‏بجاست‏به علمى که بررسى سیاست موضوع آنست، رجوع نماییم . بخش عمده مطالعه علم سیاست مساله قدرت و نفوذ است . دوورژه (1358) نیز در مورد جامعه‏شناسى سیاسى معتقد است که از میان دو مفهوم دولت و قدرت، مفهوم دوم از اولى مشهورتر و اجرایى‏تر است .گرچه نمى‏توان گفت که سیاست تنها در مبارزه براى کسب قدرت خلاصه مى‏شود و به نوعى تصمیم‏گیرى سیاسى در اجتماع نیز باز مى‏گردد .

عده‏اى معتقدند که محور بررسى علم سیاست، دولت‏یا حکومت و یا ترکیبى از این دو است . اما امروزه این تعریف را سنتى مى‏دانند . به عنوان نمونه هارولد لاسول در عین تاکید بر پویایى سیاست، معتقد است که قدرت، مفهوم اساسى سیاست است . به‏نظر عالم (1373)، سیاست، رهبرى صلح‏آمیز یا غیر صلح‏آمیز روابط میان افراد، گروهها و احزاب (نیروهاى اجتماعى) و کارهاى حکومتى در داخل یک کشور، و روابط میان یک دولت‏با دولت‏هاى دیگر در عرصه جهانى است .

بطور کلى سیاست‏به هر نوع‏تدبیر، فعالیت، تعمق، تفکر و اقدام فردى و جمعى در جهت کسب قدرت، و به عهده گرفتن اداره امور کشور به نحوى که جامعه و افراد آن در مسیر تحقق آمال و خواسته‏هاى خویش قرار گیرند، اطلاق مى‏شود . این تعریف، عناصر متعددى را مشخص مى‏سازد:

1- تلاش، تعمق وتعقل در سیاست

بیانگر یک نوع فعال بودن همراه با اندیشه و دور نگرى است . اما آیا براستى همیشه سیاست چنین ویژگیهایى دارد؟ یعنى یا باید بپذیریم که هیچ سیاستى که با تدبیر، تعمق و تفکر همراه نباشد وجود ندارد یا اینکه اگر باشد نمى‏توان نام سیاست‏بر آن نهاد; پس این بعد تعریف تا حدى مى‏باید با دقت و تردید نگریسته شود .

2- لزوم اجتماع:

زیرا بدون اجتماع، فعالیت‏سیاسى بى معناست و سیاست نیازمند قلمرو است .

3- در جهت احراز حاکمیت:

فعالیت‏سیاسى در جهت‏بدست گرفتن حاکمیت و قدرت اداره امور کشور مى‏باشد .

به عبارت دیگر سیاست توام با راه‏یابى به زمامدارى است . هیچ جامعه‏اى بدون قدرت برتر قابلیت عنوان کشور را ندارد; بنابراین هر تدبیر و اندیشه‏اى و عملى سیاسى نیست، مگر وقتى که در جهت دست‏یابى به قدرت برتر باشد . تعلیم و تعلم بدون هدف دستیابى به قدرت، فعالیتى صرفا آموزشى است; اما همین فعالیت آموزشى اگر با قصد دست‏یابى به قدرت و مشارکت در حاکمیت انجام بگیرد فعالیت‏سیاسى است; بنابراین در مشخصات سیاست انگیزه دست‏یابى به قدرت نهفته است . به‏عقیده مورگانتا انگیزه داشتن براى قدرت در سه جهت و عنوان یا در سه نمونه و الگو خلاصه مى‏شود:

الف) حفظ قدرت

ب) افزایش قدرت

ج) نمایش قدرت

بر حسب این سه نوع جهت‏براى قدرت یکى از سه نوع سیاست‏بروز مى‏نماید: سیاست‏حفظ وضع موجود، سیاست امپریالیستى، سیاست کسب اعتبار .

4- بهره‏گیرى از قدرت:



خرید و دانلود تحقیق درباره  زن و سیاست در قرآن 21 ص


تحقیق درباره راه خداشناسی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

«دانشگاه آزاد اسلامی»

واحد کرج

موضوع تحقیق : راه خداشناسی

تهیه کننده :

عبدالحسین جعفرزاده

استاد :

نام منابع :

کتاب راه خداشناسی نوشته ی استاد جعفر سجانی

کتاب خداشناسی نوشته ی مرحوم استاد رضا روزبه

« چرا درباره ی خدا به بحث و تحقیق بپردازیم »

انتاژ مکتبهای مقعود و گوناگون فلسفی ، و گسترش مکتب « ماتریالیسم » در میان جوانان و دانش پژوهان گروهی را بر آن داشته است که از خود چنین سؤال کنند.

چرا بشر درباره خدا و مذهب و مسائل ماوراء طبیعت به بحث و تحقیق بپردازد ؟

اصولاً بحث و بررسی پیرامون موجود یا موجوداتی که از قلمرو حس و تجربه بیرون است ، بود و نبود آنها در زندگی بشر تأثیر ندارد ، جز اتلاف وقت ، نتیجه دیگری ندارد.

یک متفکر اجتماعی ، یک فیلسوف بلند فکر ، باید به دنبال موضوعاتی برود که در متن زندگی بشر قرار گیرد ، و مسائلی را مطرح سازد که هر نوع گره گشائی دربارة آنها ، در بهبود وضع زندگی وی تأثیر بسزائی داشته باشد . در صورتی که بحث و بررسی درباره ی مسائل دور از ماده و طبیعت که زندگی بشر به آن بستگی دارد ، حائز اهمیت نیست ، پس چه بهتر از طرح این مسائل بگذریم ، و فکر خود را روی مسائلی متمرکز سازیم که با زندگی ما کاملاً پیوند داشته باشد .

این منطق گروهی از شکاکان مادی ها است که روی عللی خود را از تحمل و رنج بحث و بررسی راحت ساخته اند و گروهی را از بررسی این مسائل بازداشته اند.

در نخستین فصل این کتاب کوشش شده است که به این پرسش ، پاسخ منطقی داده شود و روشن شود که « ایده مذهبی » از تنها در وضع زندگی مادی و معنوی ما تأثیر بسزائی دارد بلکه اعتقاد به جهان ماوراء طبیعت و ایمان به خدا و زندگی پس از مرگ ، سرچشمه یک رشته فضائل اخلاقی و گسترش عدالت اجتماعی و تأمین ثبات و آرامش روانی است که هیچ جامعه ای از آن بی نیاز نیست ، گذشته از این اعتقاد به خدا آفریننده علوم و موجب گسترش دانشهاست ( چنانکه به طور روشن همه را ثابت خواهیم نمود . )

بنابراین روی این آثاری که می توان برای خداشناسی تصور نمود ، باید درباره ی آن به بحث وتحقیق بپردازیم تا در صورت ثبوت و صحت ، از منافع بهره مند گردیم .

اینک بیان علل و عواملی که ماوراء به بحث و کنجکاوی وا دار می کند و برای خاطر همین آثار ارزنده ای که فکر « خداشناسی » در ما بوجود می آرود ، باید رنج بحث و تحقیق را برخود هموار سازیم .

عواملی که ما را به بحث وادار می کند :



خرید و دانلود تحقیق درباره راه خداشناسی  21 ص