لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عنوان تحقیق :
نیشابور شناسی
استاد ارجمند :
جناب آقای خوجانی
گرد آورنده :
امیر رضا خیری
بهار 1386
شهرستان نیشابور به مرکزیت شهر نیشابور، 9308 (1) کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن طبق سرشمارى سال 1370 هـ . ش، 287/399 نفر است. تراکم نسبى جمعیت این شهرستان حدود 42 نفر در کیلومتر مربع مىباشد. 632 آبادى مسکون دارد و در قسمت مرکزى استان خراسان واقع شده است. (2)
این شهرستان با مختصات ریاضى طبق نقشه زیر با طول جغرافیایى بین 58 تا 59 درجه و عرض جغرافیایى بین 35 تا 37 درجه، محدود است از شمال به شهرستانهاى چناران و قوچان، از جنوب به شهرستانهاى کاشمر و تربتحیدریه، از مشرق به شهرستان مشهد و از مغرب به شهرستانهاى اسفراین و سبزوار. (3)
این شهرستان داراى پنج بخش است به نامهای:
تحت جلگه به مرکزیت بزغان و دهستانهاى تحتجلگه، طاغنکوه، فیروزه.
زبرخان به مرکزیت قدمگاه و دهستانهاى اردوغش، اسحاقآباد، زبرخان.
سرولایتبه مرکزیت چکنه و دهستانهاى بینالود، سرولایت.
میان جلگه به مرکزیت عشقآباد و دهستانهاى غزالى، عشقآباد، بلهیرات.
مرکزى به مرکزیتشهر نیشابور و دهستانهاى دربقاضى، ریوند، فضل، مازول. (4)
دشت نیشابور در دامنه کوه بینالود قرار دارد، این رشته کوه در دنباله رشته کوه البرز در جهت شمالغربى و جنوبشرقى کشیده شده است. مرتفعترین قله این رشته کوه با 3400 متر در شمال نیشابور قرار دارد که در همان حال بلندترین قله خراسان بهشمار مىآید.
دشت مرتفع نیشابور محصور بین کوههاى بینالود و کوهسرخ، فلات ایران را به دشتهاى آسیاى مرکزى مرتبط مىسازد و این مسیر در طى قرنهاى متمادى همواره یکى از مهمترین شاهراه ها بوده و جهت مسافرت و حمل و نقل و نیز لشکرکشىها مورد استفاده بوده است. متاسفانه طوایف مهاجم نیز از این شاهراه به منظور یورشهاى ددمنشانه خود بهره بردهاند.
در حال حاضر، این دشت، مشهد را به وسیله جاده آسفالته درجه یک و راهآهن به تهران مربوط مىسازد. در طول زمان چنین موقعیت استثنایى برحسب اقتضا به نفع و یا به ضرر شهر نیشابور بوده است. در دورههاى صلح و آرامش، آبادى، جمعیت و بازرگانى نیشابور به سبب داشتن منابع طبیعى مرغوب از قبیل معادن فیروزه و خاکهاى زراعتى وسیع، رو به گسترش نهاده و برعکس در زمان جنگ چون مورد طمع مهاجمان قرار داشته مورد حملات متعدد واقع شده و رو به ویرانى نهاده است. نشانهها و شواهد امروزى که عبارت از خرابههاى متعدد در اطراف شهر است گستردگى این شهر را در زمانهاى قدیم بخوبى نشان مىدهد. (5)
وجه تسمیه نیشابور
قدیمترین سندى که از نیشابور یاد مىکند اوستا است که با واژه «رئونت» به معنى جلال و شکوه از آن نام مىبرد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانى از توابع نیشابور است. (6) در برخى از متون دوره اسلامى نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دورههاى قبل از اسلام به کار مىرفته است. سکههاى مکشوفه، این موضوع را مدلل مىسازد. براى نمونه در سکهاى که تصویر قباد ساسانى را نشان مىدهد کلمه ابرشهر دیده مىشود. (7)
بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخى «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفتهاند که مربوط به قوم «پرنى» است که اسلاف پارتیان مىباشند. (8) بعضى ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهرى ابرى یا شهرى مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه براى سند اول هنوز جاى تامل باقى است اما اگر ابر را فارسى قدیم «بر» به معنى بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر مىنماید. (9)
مسکوکاتى که از دوران باکتریان در افغانستان به جاى مانده از پادشاهى به نام «نیکهفور» یاد مىکند که دامنه فرمانروایى او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتى این شهر را وى بنا نهاده است که بعدها به «نیسهفور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنى شىء سایهدار است و شاید در آن جا درختهایى وجود داشته که سایهگستر تارک خستگان بوده است. (10)
واژه نیشابور در دوره ساسانى همه جا به شکل «نیوشاپور» آمده است که آن را به معنى کار خوب شاپور یا جاى خوب شاپور گرفتهاند زیرا شاپور دوم این شهر را تجدید بنا کرد ولى به روایت اغلب مورخان شاپور اول بانى آن بوده است. اگر مطلب بالا را در مورد نوسازى این شهر قرین صحت بدانیم، کلمه «نیو» مىتوان به شکل امروزى آن «نو» تعبیر کرد و معنى نیشابور چیزى جز شهر نوسازى شده شاپور نخواهد بود و دیگر دلیلى براى بحث در مورد شاپور اول و دوم وجود نخواهد داشت. زیرا که بعضى از مورخان در انتخاب هر یک از آن دو دچار شک شدهاند ولى قدر مسلم بانى اولیه باید شاپور اول باشد و پس از وقوع زلزلهاى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سونامی چیست؟
سونامی، واژهای ژاپنی به معنای موج در بندر میباشد. اغلب چنین واژهای توصیفی است برای پدیدههای مشاهده شدهکه در ارتباط با امواج ساحلی یا امواج لرزهای دریا هستند. به کاربردن هر دوی این واژهها دلایل گمراهکنندهای از لحاظ مکانیسم تشکیل آنها را به همراه دارد.
اغلب، در امریکای جنوبی واژه maremoto به کار میرود. در صورتی که کاربرد کلمه سونامی به وسیله دانشمندان و اکثر کشورهای حوضه اقیانوس آرام مورد قبولتر و رایجتر است. برای TWS ها سونامی ها به سه دسته محلی – منطقه ای ( ناحیه ای ) و عرض اقیانوس آرام تقسیم بندی می شوند، و به وسیله این واژه ها گستردگی و دامنه پتانسیل تخریب نسبت به مرکز سونامی توصیف می شود. به طور معمول، سونامیهای محلی در ارتباط با نوع خاصی از سونامی هستند که پیدایش آن به موجب زمین لرزههای زیردریایی و یا انفجار آتشفشان است. به عنوان مثال سونامی هولناک محلی 9 جولای 1958 در خلیج Lituya ( آلاسکا )، که ارتفاع امواج از 485 متر تجاوز کرد، اما میزان تخریب منطقه محدودی را در بر می گرفت. سونامی های منطقه ای متداول تر هستند. تخریب این نوع سونامی نیز ممکن است در حد محلی باشد، چرا که انرژی آزاد شده برای ایجاد یک سونامی به وسعت عرض اقیانوس آرام کافی نمی باشد و یا اینکه به دلیل ژئومورفولوژی مرکز سونامی پتانسیل تخریب آن را محدود میکند.
سونامیهای عرض اقیانوس آرام کم رواج ترین هستند. اما پتانسیل تخریب بالای آنها تنها به دلیل بزرگی و وسعت خود آنها نیست، بلکه با عبور از عرض حوضه اقیانوس آرام بسیاری از مناطق ساحلی در معرض امواج مخرب قرار می گیرند. به عنوان مثال سونامی 22 می 1960 گسترش تلفات و تخریب در عرض اقیانوس آرام از شیلی تا هاوایی – ژاپن و فیلیپین را در بر می گرفت.
سونامی سیستمی از امواج ثقلی است که در دریا به موجب یک آشفتگی بزرگ مقیاس در سطح آب دریا در یک محدوده (بازه ) زمانی کوتاه رخ می دهد .در ادامه برای اینکه سطح دریا به حالت تعادل ( هم ترازی) به موجب یکسری حرکات آونگی برسد، امواجی شکل می گیرند که به سمت خارج مرکز سونامی انتشار می یابند. یک سونامی می تواند: توسط فوران آتشفشان زیر دریایی – با جابجایی رسوبهای زیردریایی – به واسطه زمینلرزههای ساحلی به سوی یک خلیج یا بندرگاه – به وسیله برخورد شهاب سنگ و یا جابجایی قائم پوسته زمین در امتداد یک زون شکستگی که در زیر و یا مرز بستر اقیانوس است – ایجاد شود. مورد اخیر متداولترین علت تشکیل سونامی ها می باشد. نخستین علت تشکیل سونامی ها ( ذکر شده در بالا) قادر به گسترش درعرض یک حوضه اقیانوسی است.
همچنین، گسستگی پوسته زمین میتواند یک زمین لرزه اصلی ایجاد کند و توسط دستگاههای لرزهای در سطح دنیا ثبت و اندازهگیری شود. در هر حال این بدان معنی نمیباشد که تمام زمینلرزههای ساحلی ویا نزدیک به ساحل باعث ایجاد سونامی می شوند.
هماکنون، به جز توجه به وقوع و مرکز کانونی زمین لرزه و سپس پی بردن به دریافت امواج خاص سونامی در شبکه ایستگاههای ساحلی، هیچ روش کاربردیای برای بررسی سونامی ایجاد شده، وجود ندارد.
زمانی که زمینلرزهای اتفاق میافتد، انرژی آزاد شده در زمین، در سطح وسیعی از شدت و سرعت، گسترش (انتشار) مییابد. ممکن است اگرچه حرکات قابل تشخیص برای بیننده به منطقهای که زمینلرزه در آنجا رخ داده است محدود شود، فازهای امواج لرزهای کوچک گوناگونی در سطح زمین منتشر می شوند که به وسیله لرزهسنجها ثبت می شوند. سپس یک لرزه نگار، تصویری از حرکت زمین در آن ایستگاه را ترسیم می کند.
برای یک سیستم هشداردهنده سونامی، 3 موج اصلی لرزه ای مورد بررسی قرار می گیرند.
نخستین موج : موج p ، که یک موج فشارشی است و در درون زمین با سرعت های مختلف حدود 8 کیلومتر در
ثانیه نزدیک مرز پوسته – گوشته تا 5.13 کیلومتر در ثانیه در مرز گوشته – هسته حرکت میکند.
بنابراین این نخستین فاز لرزهای است که به وسیله هر ایستگاه لرزه ای ثبت میشود و نخستین نشانهای است که فاصله محل وقوع زمین لرزه را نشان میدهد. محل زمین لرزه را می توان به وسیله به دست آوردن بهترین هم پوشانی از طرح ها (الگوهای) موج p دریافت شده در چندین ایستگاه و مقایسه آنها با جدول استاندارد زمان رسیدن موج p برای فاصله ها و عمق های کانونی مختلف، بررسی کردو یا اینکه در مواردی که زمین لرزه ها محلی هستند و درون و یا نزدیک به محدوده یک شبکه نسبتا کوچک لرزهای رخ میدهند، با زمانهای رسیدن محاسبه شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
عنوان تحقیق :
نیشابور شناسی
شهرستان نیشابور به مرکزیت شهر نیشابور، 9308 (1) کیلومتر مربع وسعت دارد و جمعیت آن طبق سرشمارى سال 1370 هـ . ش، 287/399 نفر است. تراکم نسبى جمعیت این شهرستان حدود 42 نفر در کیلومتر مربع مىباشد. 632 آبادى مسکون دارد و در قسمت مرکزى استان خراسان واقع شده است. (2)
این شهرستان با مختصات ریاضى طبق نقشه زیر با طول جغرافیایى بین 58 تا 59 درجه و عرض جغرافیایى بین 35 تا 37 درجه، محدود است از شمال به شهرستانهاى چناران و قوچان، از جنوب به شهرستانهاى کاشمر و تربتحیدریه، از مشرق به شهرستان مشهد و از مغرب به شهرستانهاى اسفراین و سبزوار. (3)
این شهرستان داراى پنج بخش است به نامهای:
تحت جلگه به مرکزیت بزغان و دهستانهاى تحتجلگه، طاغنکوه، فیروزه.
زبرخان به مرکزیت قدمگاه و دهستانهاى اردوغش، اسحاقآباد، زبرخان.
سرولایتبه مرکزیت چکنه و دهستانهاى بینالود، سرولایت.
میان جلگه به مرکزیت عشقآباد و دهستانهاى غزالى، عشقآباد، بلهیرات.
مرکزى به مرکزیتشهر نیشابور و دهستانهاى دربقاضى، ریوند، فضل، مازول. (4)
دشت نیشابور در دامنه کوه بینالود قرار دارد، این رشته کوه در دنباله رشته کوه البرز در جهت شمالغربى و جنوبشرقى کشیده شده است. مرتفعترین قله این رشته کوه با 3400 متر در شمال نیشابور قرار دارد که در همان حال بلندترین قله خراسان بهشمار مىآید.
دشت مرتفع نیشابور محصور بین کوههاى بینالود و کوهسرخ، فلات ایران را به دشتهاى آسیاى مرکزى مرتبط مىسازد و این مسیر در طى قرنهاى متمادى همواره یکى از مهمترین شاهراه ها بوده و جهت مسافرت و حمل و نقل و نیز لشکرکشىها مورد استفاده بوده است. متاسفانه طوایف مهاجم نیز از این شاهراه به منظور یورشهاى ددمنشانه خود بهره بردهاند.
در حال حاضر، این دشت، مشهد را به وسیله جاده آسفالته درجه یک و راهآهن به تهران مربوط مىسازد. در طول زمان چنین موقعیت استثنایى برحسب اقتضا به نفع و یا به ضرر شهر نیشابور بوده است. در دورههاى صلح و آرامش، آبادى، جمعیت و بازرگانى نیشابور به سبب داشتن منابع طبیعى مرغوب از قبیل معادن فیروزه و خاکهاى زراعتى وسیع، رو به گسترش نهاده و برعکس در زمان جنگ چون مورد طمع مهاجمان قرار داشته مورد حملات متعدد واقع شده و رو به ویرانى نهاده است. نشانهها و شواهد امروزى که عبارت از خرابههاى متعدد در اطراف شهر است گستردگى این شهر را در زمانهاى قدیم بخوبى نشان مىدهد. (5)
وجه تسمیه نیشابور
قدیمترین سندى که از نیشابور یاد مىکند اوستا است که با واژه «رئونت» به معنى جلال و شکوه از آن نام مىبرد. احتمالا این واژه بعدها به کلمه ریوند تبدیل شده که اکنون نام دهستانى از توابع نیشابور است. (6) در برخى از متون دوره اسلامى نام دیگر نیشابور «ابرشهر» آمده است که مسلما این لفظ در دورههاى قبل از اسلام به کار مىرفته است. سکههاى مکشوفه، این موضوع را مدلل مىسازد. براى نمونه در سکهاى که تصویر قباد ساسانى را نشان مىدهد کلمه ابرشهر دیده مىشود. (7)
بحث درباره کلمه ابرشهر زیاد است از آن جمله برخى «ابرشهر» را از ریشه «اپرناک» گرفتهاند که مربوط به قوم «پرنى» است که اسلاف پارتیان مىباشند. (8) بعضى ابرشهر (با سکون ب) گویند که مراد شهرى ابرى یا شهرى مرتفع که به ابرها نزدیک است. این هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه براى سند اول هنوز جاى تامل باقى است اما اگر ابر را فارسى قدیم «بر» به معنى بلند جایگاه و رفیع و بزرگ بدانیم کلمه ابرشهر مقبولتر مىنماید. (9)
مسکوکاتى که از دوران باکتریان در افغانستان به جاى مانده از پادشاهى به نام «نیکهفور» یاد مىکند که دامنه فرمانروایى او تا نیشابور گسترش داشته و به روایتى این شهر را وى بنا نهاده است که بعدها به «نیسهفور» و «نیسافور» و نهایتا به «نیشابور» تبدیل شده است. «نیسافور» در گویش عرب به معنى شىء سایهدار است و شاید در آن جا درختهایى وجود داشته که سایهگستر تارک خستگان بوده است. (10)
واژه نیشابور در دوره ساسانى همه جا به شکل «نیوشاپور» آمده است که آن را به معنى کار خوب شاپور یا جاى خوب شاپور گرفتهاند زیرا شاپور دوم این شهر را تجدید بنا کرد ولى به روایت اغلب مورخان شاپور اول بانى آن بوده است. اگر مطلب بالا را در مورد نوسازى این شهر قرین صحت بدانیم، کلمه «نیو» مىتوان به شکل امروزى آن «نو» تعبیر کرد و معنى نیشابور چیزى جز شهر نوسازى شده شاپور نخواهد بود و دیگر دلیلى براى بحث در مورد شاپور اول و دوم وجود نخواهد داشت. زیرا که بعضى از مورخان در انتخاب هر یک از آن دو دچار شک شدهاند ولى قدر مسلم بانى اولیه باید شاپور اول باشد و پس از وقوع زلزلهاى شاپور دوم امر به ترمیم و بازسازى آن کرده است و این به هر حال کار نیک شاپور دوم بوده است که به لفظ «نیوشاپور» از آن یاد کردهاند. (11)
نیشابور در اوایل اسلام به «ابرشهر» معروف بود که در سکههاى دورههاى اموى و عباسى به همین نام آمده است. «ایرانشهر» هم گفتهاند که شاید عنوانى افتخارى براى این شهر بوده است. البته چون یکى از چهار شهر کرسىنشین خراسان بود لقب «امالبلاد» هم براى خود کسب کرده است. (12)
نیشابور در دوران پیش از اسلام
گفتار فردوسى، قدمت نیشابور را به دورانهاى باستان مىبرد و شعر وى گواه بر وجود این شهر در اساطیر ملى ایران است. درباره به سلطنت رسیدن کیکاوس مىگوید: بیامد سوى پارس کاووس کى
جهانى به شادى نو افکند پى
فرستاد هر سو یکى پهلوان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
کاربرد کامپوزیتهای FRP در سازههای بتن آرمه
و بررسی دوام آنها
خلاصه
خوردگی قطعات فولادی در سازههای مجاور آب و نیز خوردگی میلگردهای فولادی در سازههای بتن آرمه ای که در معرض محیطهای خورندة کلروری و کربناتی قرار دارند، یک مسالة بسیار اساسی تلقی میشود. در محیطهای دریایی و مرطوب وقتی که یک سازة بتنآرمة معمولی به صورت دراز مدت در معرض عناصر خورنده نظیر نمکها، اسیدها و کلرورها قرار گیرد، میلگردها به دلیل آسیب دیدگی و خوردگی، قسمتی از ظرفیت خود را از دست خواهند داد. به علاوه فولادهای زنگ زده بر پوستة بیرونی بتن فشار میآورد که به خرد شدن و ریختن آن منتهی میشود. تعمیر و جایگزینی اجزاء فولادی آسیب دیده و نیز سازة بتن آرمهای که به دلیل خوردگی میلگردها آسیب دیده است، میلیونها دلار خسارت در سراسر دنیا به بار آورده است. به همین دلیل سعی شده که تدابیر ویژهای جهت جلوگیری از خوردگی اجزاء فولادی و میلگردهای فولادی در بتن اتخاذ گردد که از جمله میتوان به حفاظت کاتدیک اشاره نمود. با این وجود برای حذف کامل این مساله، توجه ویژه ای به جانشینی کامل اجزاء و میلگردهای فولادی با یک مادة جدید مقاوم در مقابل خوردگی معطوف گردیده است. از آنجا که کامپوزیتهای FRP (Fiber Reinforced Polymers/Plastics) بشدت در مقابل محیطهای قلیایی و نمکی مقاوم هستند که در دو دهة اخیر موضوع تحقیقات گستردهای جهت جایگزینی کامل با قطعات و میلگردهای فولادی بودهاند. چنین جایگزینی بخصوص در محیطهای خورنده نظیر محیطهای دریایی و ساحلی بسیار مناسب به نظر میرسد. در این مقاله مروری بر خواص، مزایا و معایب مصالح کامپوزیتی FRP صورت گرفته و قابلیبت کاربرد آنها به عنوان جانشین کامل فولاد در سازههای مجاور آب و بخصوص در سازة بتن آرمه، به جهت حصول یک سازة کاملاً مقاوم در مقابل خوردگی، مورد بحث قرار خواهد گرفت.
1 – مقدمه
بسیاری از سازههای بتن آرمة موجود در دنیا در اثر تماس با سولفاتها، کلریدها و سایر عوامل خورنده، دچار آسیبهای اساسی شدهاند. این مساله هزینههای زیادی را برای تعمیر، بازسازی و یا تعویض سازههای آسیب دیده در سراسر دنیا موجب شده است. این مساله و عواقب آن گاهی نه تنها به عنوان یک مسالة مهندسی، بلکه به عنوان یک مسالة اجتماعی جدی تلقی شده است ]1[. تعمیر و جایگزینی سازههای بتنی آسیبدیده میلیونها دلار خسارت در دنیا به دنبال داشته است. در امریکا، بیش از 40 درصد پلها در شاهراهها نیاز به تعویض و یا بازسازی دارند ]2[. هزینة بازسازی و یا تعمیر سازههای پارکینگ در کانادا، 4 تا 6 میلیارد دلار کانادا تخمین زده شده است ]3[. هزینة تعمیر پلهای شاهراهها در امریکا در حدود 50 میلیارد دلار برآورد شده است؛ در حالیکه برای بازسازی کلیة سازههای بتن آرمة آسیبدیده در امریکا در اثر مسالة خوردگی میلگردها، پیشبینی شده که به بودجة نجومی 1 تا 3 تریلیون دلار نیاز است ]3[ !
از مواردی که سازههای بتن آرمه به صورت سنتی مورد استفاده قرار میگرفته، کاربرد آن در مجاورت آب و نیز در محیطهای دریایی بوده است. تاریخچه کاربرد بتن آرمه و بتن پیشتنیده در کارهای دریایی به سال 1896 بر میگردد ]4[. دلیل عمدة این مساله، خواص ذاتی بتن و منجمله مقاومت خوب و سهولت در قابلیت کاربرد آن چه در بتنریزی در جا و چه در بتن پیشتنیده بوده است. با این وجود شرایط آب و هوایی و محیطی خشن و خورندة اطراف سازههای ساحلی و دریایی همواره به عنوان یک تهدید جدی برای اعضاء بتن آرمه محسوب گردیده است. در محیطهای ساحلی و دریایی، خاک، آب زیرزمینی و هوا، اکثراً حاوی مقادیر زیادی از نمکها شامل ترکیبات سولفور و کلرید هستند.
در یک محیط دریایی نظیر خلیج فارس، شرایط جغرافیایی و آب و هوایی نامناسب، که بسیاری از عوامل خورنده را به دنبال دارد، با درجة حرارتهای بالا و نیز رطوبتهای بالا همراه شده که نتیجتاً خوردگی در فولادهای به کار رفته در بتن آرمه کاملاً تشدید میشود. در مناطق ساحلی خلیج فارس، در تابستان درجة حرارت از 20 تا 50 درجة سانتیگراد تغییر میکند، در حالیکه گاه اختلاف دمای شب و روز، بیش از 30 درجة سانتیگراد متغیر است. این در حالی است که رطوبت نسبی اغلب بالای 60 درصد بوده و بعضاً نزدیک به 100 درصد است. به علاوه هوای مجاور تمرکز بالایی از دیاکسید گوگرد و ذرات نمک دارد [5]. به همین جهت است که از منطقة دریایی خلیج فارس به عنوان یکی از مخربترین محیطها برای بتن در دنیا یاد شده است [6]. در چنین شرایط، ترکها و ریزترکهای متعددی در اثر انقباض و نیز تغییرات حرارتی و رطوبتی ایجاد شده، که این مساله به نوبة خود، نفوذ کلریدها و سولفاتهای مهاجم را به داخل بتن تشدید کرده، و شرایط مستعدی برای خوردگی فولاد فراهم میآورد [7-9]. به همین جهت بسیاری از سازههای بتن مسلح در نواحی ساحلی ایران نظیر سواحل بندرعباس، در کمتر از 5 سال از نظر سازهای غیر قابل استفاده گردیدهاند.
نظیر این مساله برای بسیاری از سازههای در مجاورت آب، که در محیط دریایی و ساحلی قرار ندارند نیز وجود دارد. پایههای پل، آبگیرها، سدها و کانالهای بتن آرمه نیز از این مورد مستثنی نبوده و اغلب به دلیل وجود یون سولفات و کلرید، از خوردگی فولاد رنج میبرند.
2 – راه حل مساله
تکنیکهایی چند، جهت جلوگیری از خوردگی قطعات فولادی الحاقی به سازه و نیز فولاد در بتن مسلح توسعه داده شده و مورد استفاده قرار گرفته است که از بین آنها میتوان به پوشش اپوکسی بر قطعات فولادی و میلگردها، تزریق پلیمر به سطوح بتنی و حفاظت کاتدیک میلگردها اشاره نمود. با این وجود هر یک از این تکنیکها فقط تا حدودی موفق بوده است [10]. برای حذف کامل مساله، توجه محققین به جانشین کردن قطعات فولادی و میلگردهای فولای با مصالح جدید مقاوم در مقابل خوردگی، معطوف گردیده است.
مواد کامپوزیتی (Fiber Reinforced Polymers/Plastics) FRP موادی بسیار مقاوم در مقابل محیطهای خورنده همچون محیطهای نمکی و قلیایی هستند. به همین دلیل امروزه کامپوزیتهای FRP، موضوع تحقیقات توسعهای وسیعی به عنوان جانشین قطعات و میلگردهای فولادی و کابلهای پیشتنیدگی شدهاند. چنین تحقیقاتی به خصوص برای سازههای در مجاورت آب و بالاخص در محیطهای دریایی و ساحلی، به شدت مورد توجه قرار گرفتهاند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مکانیزاسیون کشاورزی:
از سالیان بسیار دور، بشر همواره به طرق مختلف سعی در تأمین غذای خود و دامهایش را داشته است و در طی اعصار گوناگون از شیوه های مختلفی استفاده کرده است که همواره سیری صعودی به سمت افزایش عملکرد محصول را داشته است.
در ابتدا؛ عملیات کشاورزی توسط انسان و دام و بوسیلۀ ابزارآلات چوبی بسیار ساده انجام می گرفت. سپس با پیدایش آهن؛ از آن برای ساخت انواع خیش ها استفاده شد. این سیر تکامل استفاده از وسایل و ابزار آلات همچنان ادامه یافت تا اینکه موتور بخار در اواخر قرن 18توسط جیمز وات اختراع شد. صد سال بعد، یعنی اواخر قرن نوزدهم در تراکتورهای زراعی غول پیکری که برای مزارع وسیع امریکا ساخته شده بودند؛ موتور بخار بکار گرفته شد. لیکن بعلت محدودیت های فراوان از قبیل بازدهی پایین و ابعاد بزرگ و وزن زیاد موتورهای بخار جای خود را به موتور های احتراق داخلی دادند و از اوایل قرن بیستم تا کنون روز بروز بر کیفیت این تراکتور ها افزوده می شود.
این روند که شاید بتوان ابتدای آن را به ده هزار سال پیش نسبت داد را مکانیزاسیون کشاورزی می نامند. مکانیزاسیون کشاورزی به معنای مکانیکی کردن عملیات کشاورزی است و دارای دو معنای عام و خاص می باشد که معنای خاص آن صرفاً شامل تکنولوژی ماشینی و مسائل مرتبط با آن در کشاورزی است. در حالیکه معنی عام مکانیزاسیون تمامی مسائل و تجزیه و تحلیل های کلی مرتبط با کشاورزی و مدیریت آن ها را شامل می شود. مکانیزاسیون را می توان چنین تعبیر کرد که "
مکانیزاسیون، استفاده از تکنولوژی روز در کشاورزی برای توسعۀ
دروگر بشقابی با بازوی جمع شوند ه retractable disk mower
دروگر تراکتور دوچرخ front cutter bar for walking tractor
دروگر چکشی flail mower
دروگر دوار rotary mower
دروگر دو اره ای double knife cutter bar
دروگر دو تیغه ای double knife mower
دروگر ردیف کن harvester windrower
نگاهی به تاثیر متقابل مکانیزاسیون در عملیات خاکورزی:
در اجرای مراحل مختلف عملیات کشاورزی، اهمیت خاکورزی بهعنوان یکی از ارکان اصلی بر کسی پوشیده نیست. بهکارگیری روشهای نوین خاکورزی، از جهت بهبود کیفی و نیز از دیدگاه کاهش فرسایش خاک، حائز اهمیت است.
در عملیات خاکورزی، عوامل مختلفی ازجمله خرد شدن یکنواخت کلوخها، حفظ رطوبت، مواد آلی خاک، تسطیح، کاهش فرسایش و... دارای اهمیت بسزایی است. لذا بخش وسیعی از مبحث مکانیزاسیون همیشه با بهبود شرایط عملیات خاکورزی ارتباط دارد و اهمیت این مطلب، هرگز از دید کارشناسان و صاحبنظران بخش کشاورزی پوشیده نمانده است.بیشک پی از عملیات خاکورزی مقوله کاشت از اهمیت ویژهای برخوردار است. چراکه بسترسازی و کشت صحیح، روشهای مطلوبتر کاشت که بتواند بذر را با دقت کامل، در فواصل یکنواخت و عمق مناسب بکارد، مدنظر است.
نکته درخور توجه آن است که چه در عملیات خاکورزی و کاشت و چه در بخشهای دیگر استفاده از روشها و ابزارهایی که ضمن ایجاد تحولات مورد نیاز از سرعت بالایی نیز برخوردار باشد، کاملا موثر است. از طرفی ادوات و ماشینآلاتی که بتوانند عملیات خاکورزی و کاشت را بهطور همزمان انجام دهند، ضمن دستیابی به همه موارد مذکور، در مصرف سوخت تراکتور و درنهایت، مصرف هزینههای تولید نیز صرفهجویی خواهند کرد و از این حیث کاملا توجیه اقتصادی خواهند داشت.
اثر اجزای ماشین و حالت جوانه بذر بر رشد بعدی گیاهچههای برنج در کاشت مستقیم بذر جوانه زده با کود پاش
به منظور بررسی اثر اجزای مکانیکی کود پاش سانتریفوژ و حالت جوانه بذر بر رشد بعدی گیاه برنج آزمایشی با و فاکتور کود پاش سانتریفوژ در سه سطح و حالت جوانه بذر و چهار سطح در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار انجام گردید. از هر ترکیب تیماری 4 نمونه برداشت و درصد رشد بعدی جوانهها در بذور جوانه زده و درصد جوانه زنی بذر خیس شده اندازه گیری شد. نتایج نشان دادند که اجزای ماشین بر روی رشد گیاهچهها تاثیر معنی دار نداشته ولی اثر طول جوانه در رشد بعدی گیاه در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. بنابراین بذر پاشی با ماشین کود پاش سانتریفوژ قابل توصیه است .