لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
تعریف:
شاه بلوط اسپانیایی یک درخت تنومند و ستایش برانگیز یست که بلندی آن می تواند به 100 پا (5/30 متر) برسد که تاج آن تقریبا نصف طول آنرا می پوشاند درختان خیلی پیر ممکن است تنه ای به قطر بیشتر از 10 پا داشته باشد. برگهای دراز نای بیضی شکل آن به طول 8 اینچ رشد می کند و دارای دندانه های حاشیه ای درشت و رگه هایبرجسته هستند. گل های آن گل های دم گربه ای خوش نما میخ مانند کرم- زرد رنگ هستند. میوه آن میوه ای زبر و خاردار که 5-1 مغز دارد که هر کدام 1-5/0 اینج قطر دارد. موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی یک میوه خارداری را عرضه می کنند که یک مغز بزرگ وشیرینی دارد که آنرا در زبان فرانوسی marros می نامند. موجودات ذره بینی خاکهای زراعتی انتخاب شده برای تزیین شامل Albomarginate با برگهایی دارای حاشیه سفید هستند و Aspleniifolia با برگهایی پر مانند و دارای برشهای عمیق هستند.
موقعیت:
احتمالا شاه بلوط اسپانیایی در اصل بومی آسیایی غربی بوده – از ایران تا کشورهای بالکان. این درخت برای بیشتر از 3000 سال کشت شده و امروزه در طبیعت واقع است یا افزایش طبیعی روند جمعیت در سراسر جنوب اورپا، شمال آفریقا و جنوب غربی آسیا اسم عام آن احتمالا از این حقیقت که قسمتی از بهترین شاه بلوط های وارد شده به اروپا از اسپانیا اشتقاق یافته است.
فرهنگ:
شاه بلوط اسپانیایی نسبت به آفت بلوط این مرض قارچی که منهدم کننده که تقریبا از زمان 1900 از آسیا به آمریکا شمالی وارد شده، حساس و آسیب پذیر است و در ظرف 40 سال همه بلوطهای بالغ آمریکا شمالی را بر روی این قاره کشته است. شاه بلوط اسپانیایی به اندازه بلوط آمریکایی نسبت به آفت بلوط آسیب پذیر نسیت و ظاهرا این مرض نمی تواند تابستانهای خنک و مرطوب شمال اروپا، انگلیس را تحمل کند. به دلیلی آفت بلوط شاه بلوط اسپانیایی را تقریبا همه جا در آمریکا شمالی می کشد ولی به ندرت در اروپا چنین اتفاقی می افتد.
اگر می خواهید بلوط در آمریکا شمالی کشت کنید به بلوطهای آفت- مقاوم مانند بلوط ژاپنی، بلوط چینی و دورگه هایی که نسبت به آفت بلوط مقاوم هستند محدود هستید.
نور: آفتاب کامل (زیاد)
رطوبت:
شاه بلوط اسپانیایی پس از مستقر شدن در مقابل خشک سالی مقاوم هستند. این بلوط در خاک خوب آب کشیده شده و شنی بهتر به عمل می آید و در مقابل خاک های اسیددار مقاوم است. اگر در زمان نهال بودن شاه بلوط اسپانیایی محیط خیلی خشک باشد. این درخت بوته باقی می ماند و به اندازه درخت در نمی آید.
نیرومندی:
ناحیه USDA 5 الی 7.
نحوه پخش:
عموما شاه بلوط ها با شکوفه کردن و یا بوسیله پیوند زدن ته ساقه های جوانه های درخت پخش می شوند این جوانه ها از طریق بذر افشانی تولید می شوند. دانه های خشک شده احتمالا نمی تواند سبز شود.
کاربرد: شاه بلوط اسپانیایی یک درخت سایه بزرگ و باشکوهی برای پارکها، املاک و خیابانها است. در زمان شکوفایی خیلی خوش نما و زیباست، در انگلستان و بیشتر این قاره رایج است. بلوط ها دارای گل های نر و ماده بر روی یک درخت هستند. ولی ا«ها خیلی خود- ناسازگار هستند بنابر این دست کم دو درخت نیاز دارید تا مغزحاصل شود.
ویژگی ها:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
عملکرد کرم های ضد آفتاب
صنایع آرایشی از اکسیدهای غیرآلی، نظیر اکسید روی و تیتانیم، استفاده میکنند، اما استفاده از این اکسیدها به علت خاصیت سفیدکنندگی روی پوست محدود است. سفیدی به طور مستقیم با پخش نور رابطه دارد. به طور کلی با کاهش اندازة ذرات، شاهد افزایش جذب نور ماوراء بنفش توسط ذرات (به علت عبور کمترِ اشعهها از بین ذرات) و کاهش پدیدة سفیدی (به علت کاهش پدیدة پخش نور) هستیم. بهتازگی روشهای گوناگون برای تولید نانوذرات، توسعه یافته و بر صنعت کرمهای ضدآفتاب اثر گذاشتهاند.
۱. سفیدی
وقتی ماده نوردهی شود، پدیدههای زیر دیده میشوند:
شکل ۱: شِمای نور عبوری و انعکاسیافته از یک لایة نازک
۱. عبور نور که منجر به گذشتن آن از ماده بدون هیچ تأثیر متقابلی است؛
۲. نورِ نافذ که منجر به پخش نور میشود؛
۳. انعکاس نور از سطح، مانند آنچه در آینه رخ میدهد؛
۴. انعکاس نفوذی که منجر به پخش نور از سطح میشود.
در شکل ۱ پدیدههای گفتهشده نشان داده شدهاند. اثر سفیدی ناشی از پخش نور به وسیلة ذرات ــ برای مثال در کِرِمها ــ است. بنابراین، برای کاهش سفیدی باید میزان نور پخششده را کم کرد.
۲. پخش نور و اندازة ذرات
شدت نور پخششده به وسیلة یک تکذره، تابعی از اندازة ذره است. همانطور که در شکل ۲ بهروشنی مشاهده میشود، با افزایش اندازة ذرات، نور مرئی به علت برخورد با ذرات پخش میشود و با برگشت نور به چشم، ذراتْ سفید دیده میشوند. بنابراین، برای کاهش تأثیر سفیدی، کاهش اندازة دانه راهی است بسیار مؤثر.
شکل۲: الف. نانوماده نور را بدون انحراف از خود عبور میدهد، به همین خاطر نسبت به نور شفاف است.
ب. مواد با ذرات در ابعاد میکرومتر نور را پراکنده میکنند. بنابراین، نسبت به نور مات و نیمهشفافاند و سفید دیده میشوند.
در شکل ۳ میزان پخش نور بر حسب اندازة دانه به نمایش درآمده و مشخص است که با افزایش اندازة ذرات، میزان پخششوندگی نور بیشتر میشود.
۳. جذب اشعة ماورای بنفش و بهترین اندازة ذره
نور ماورای بنفش (UV) طول موج کمتر از نور مرئی و انرژی بیشتر از نور مرئی دارد. قرار گرفتن در مقابل تابش ماورای بنفش از مهمترین علل آسیبهای پوستی و سرطان پوست است. به همین خاطر، جذب این اشعه و ممانعت از رسیدن آن به پوست بدن موضوع تحقیق بسیاری از مراکز علمی دنیا برای سالیان طولانی بوده است. جذب UV در مواد غیرآلی نظیر TiO۲ و ZnOناشی از دو اثر است:
الف ـ جذب فاصلة باند؛
ب ـ پخش نور UV
الف ـ جذب فاصلة باندی
اکسید روی و اکسید تیتانیم نیمههادیاند و بهشدت نور UV را جذب و نور مرئی را عبور میدهند. سازوکارِ جذب UV در این مواد شامل مصرف انرژی فوتون برای تهییج الکترون از نوار ظرفیت به نوار رسانایی است.
فاصلة باندی یا «گپ انرژی» چیست؟
می¬دانیم که اتم¬ها از ترازهای انرژی تشکیل شده¬اند و این ترازهای انرژیِ حاوی الکترون، در جسم جامد تشکیل نوارهایی را می¬دهند که الکترونها در آنها قرار ¬گرفتهاند.
اما فضاهایی بین این نوارهای انرژی وجود دارند که هیچ نوار حاوی الکترونی نمی¬تواند در آنها جا بگیرد. این فضاها را «فاصلة باندی» یا «گپ انرژی» می¬گویند. در جامدهای رسانا نوارهای انرژی می¬توانند پر، نیمهپر یا خالی از الکترون ــ که در اصطلاح «نوار رسانایی» نامیده می¬شود ــ باشند. همچنین گپ انرژی آنها در مقایسه با نیمههادی¬ها کوچکتر است. در نیمههادی¬ها نوارهای انرژی نیمهپر وجود ندارند و گپ انرژی آنها کمی بزرگتر از رساناهاست. از همین رو، الکترونها در رسانا¬ها و نیمهرساناها می¬توانند با گرفتن مقداری انرژیِ گرمایی ــ برای رساناها کمتر، برای نیمهرساناها بیشتر ــ برانگیختگی گرمایی پیدا کنند و از لایه¬های انرژیِ پُر به لایه¬های انرژیِ خالی بروند. این عمل در نارساناها به علت بزرگ بودن گپ انرژی امکان ندارد.
ZnO و TiO۲ دارای انرژی باند ev۳/۳ تا ev۴/۳ مربوط به طول موجهای تقریباً ۳۶۵ نانومتر تا ۳۸۰ نانومتر هستند. نورهای زیر این طول موجها انرژی کافی برای تحریک الکترونها دارند. به بیان ساده، الکترونهای این ذرات انرژی نور UV را جذب میکنند و از رسیدن این امواج به پوست مانع میشوند. پس ZnO و TiO۲ دارای خاصیت شدید در جذب UV هستند و اگر به اندازة کافی کوچک باشند، شفافیت خوبی در برابر نور مرئی خواهند داشت.
ب ـ اندازة دانة بهینه برای جذب UV
شکل ۴: تأثیر اندازة دانه بر عبور نور
با ریزتر شدن ذرات، علاوه بر اینکه در مسیر نور UV ذرات بیشتری برای جذب فاصلة باند وجود دارند، نور UV بیشتر پخش خواهد شد. بنابراین، عبور این نور کاهش می¬یابد. جذب فاصلة باند به طور کلی تابعی از تعداد اتمهایی است که در مسیر نور UV قرار گرفتهاند. بر اساس تحقیقات تجربی، با کاهش اندازة ذرات، به علت کم شدن فاصلة بین آنها برای عبور نور UV، شاهد عبور کمترِ این اشعه هستیم. این موضوع در شکل شمارة ۴ نشان داده شده است. با توجه به این شکل، در محدودة نور فرابنفش (زیر ۴۰۰ نانومتر) با کاهش اندازة ذرات، عبور نور کمتر خواهد شد. همین پدیده است که متخصصان را به تولید محصولات ضدآفتاب با خاصیت جذب (SPF) بالاتر رهنمون شده است.
شکل ۵: مقایسة تأثیر متقابل نور در برابر اندازة ذرات مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سیاره اورانوس
اورانوس هفتمین سیاره در منظومه شمسی است. فقط نپتون و پلوتو فاصله بیشتری با خورشید دارند. اورانوس دورترین سیاره ایست که می توان با چشم غیر مسلح آن را رویت نمود.
اورانوس هفتمین سیاره در منظومه شمسی است. فقط نپتون و پلوتو فاصله بیشتری با خورشید دارند. اورانوس دورترین سیاره ایست که می توان با چشم غیر مسلح آن را رویت نمود. میانگین فاصله این سیاره از خورشید ۲.۸۷۲.۴۶۰.۰۰۰ کیلومتر می باشد. این فاصله را با سرعت نور در مدت زمان ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه می توان طی کرد. ( شعاع منظومه شمسی حدود ۵ ساعت و سی دقیقه نوری می باشد (م)).
اورانوس یک غول بزرگ متشکل از مواد گازی و مایع می باشد. قطر استوایی آن حدود ۵۱.۱۱۸ کیلومتر یعنی بیش از ۴ برابر قطر زمین است. سطح این سیاره پوشیده از ابرهای سبز-آبی، ساخته شده با کریستالهای ریز متان می باشد. کریستالها خارج از اتمسفر سیاره یخ زده اند. در اعماق این ابرهای قابل رویت، احتمالا ابرهای ضخیمی ساخته شده از آب مایع و کریستالهای یخ آمونیاک وجود دارند. در زیر این ابرها یعنی در عمق ۷۵۰۰ کیلومتری زیر ابرهای قابل رویت نیز، احتمال وجود اقیانوسی از آب مایع به همراه آمونیای حل شده می باشد. در مرکز این سیاره ممکن است هسته ای سنگی، تقریبا به اندازه زمین وجود داشته باشد. دانشمندان در خصوص وجود هر گونه زیستی در این سیاره تردید دارند.
پس از دوران باستان، اورانوس نخستین سیاره ای بود که انسان موفق به کشف آن شد. ستاره شناس بریتانیایی، ویلیام هرشل (William Herschel)، در سال ۱۷۸۱ موفق به کشف آن گردید. بیشتر دانش ما در باره این سیاره پس از پرواز سفینه آمریکایی ویجر۲ (Voyager ۲) در ارتفاع ۸۰.۰۰۰ کیلومتری از ابرهای سطح این سیاره، در سال ۱۹۸۶، به دست آمد.
● مدار و گردش
اورانوس در مداری بیضی شکل به دور خورشید در گردش است. هر دور کامل این سیاره در مدار، ۳۰.۶۸۵ روز زمینی معادل تقریبا ۸۴ سال زمینی به طول می انجامد. اورانوس علاوه بر گردش انتقالی، گردش وضعی نیز دارد. قسمت داخلی سیاره (هسته و اقیانوس) در مدت ۱۷ ساعت و ۱۴ دقیقه یک دور کامل حول محور طولی گردش می کنند. البته قسمت اتمسفر سیاره بسیار سریعتر می چرخد. سریعترین بادهای سطح اورانوس که در دو سوم از ناحیه استوا تا قطب جنوب اندازه گیری شده اند با سرعت ۷۲۰ کیلومتر در ساعت می وزند. بنابراین اتمسفر این منطقه در هر ۱۴ ساعت یکبار گردش وضعی کامل دارد.
محور طولی فرضی این سیاره به حدی انحراف دارد که تقریبا به صفحه مداری چسبیده است. این انحراف زاویه در بیشتر سیارات متجاوز از ۳۰ درجه نیست. برای مثال زاویه انحراف محور طولی زمین ۵/۲۳ درجه می باشد. اما در مورد اورانوس این زاویه انحراف معادل ۹۸ درجه است. بسیاری از ستاره شناسان بر این باورند که برخورد جرمی تقریبا در ابعاد زمین با اورانوس، در اوایل دوران تشکیل سیاره، منجر به ایجاد چنین انحراف شدیدی شده است.
جرم اورانوس ۵/۱۴ برابر جرم زمین و یک بیستم جرم بزرگترین سیاره منظومه شمسی یعنی مشتری می باشد. میانگین چگالی اورانوس ۲۷/۱ گرم در هر سانتیمتر مکعب است. این مقدار معادل ۲۵/۱ چگالی آب می باشد. نیروی گرانش این سیاره ۹۰ درصد نیروی گرانش زمین است. به این معنا که اگر جسمی در زمین ۱۰۰ گرم وزن داشته باشد در اورانوس ۹۰ گرم وزن خواهد داشت.
جو این سیاره ترکیبی از ۸۳% هیدروژن، ۱۵% هلیوم، ۲% متان و مقدار کمی اتان و دیگر گازها می باشد. فشار اتمسفر در زیر لایه گازهای متان حدود ۱۳۰کیلوپاسکال، تقریبا ۳/۱ برابر فشار جوی سطح زمین است.
ابرهای قابل مشاهده سطح اورانوس که به رنگ سبز-آبی ملایم می باشند همه سطح این سیاره را پوشانده اند. تصاویری از اورانوس که توسط ویجر ۲ تهیه شدند و به کمک رایانه ها پردازش شده اند، نوارهای خیلی کمرنگی را در میان ابرها و به موازات استوا نشان می دهند. این نوارها از تجمع مه که به دلیل نفوذ پرتوی خورشید به درون گازهای متان ایجاد می شود، ناشی می گردند. به علاوه تعدادی لکه کوچک بر سطح سیاره به چشم می خورد. این لکه ها احتمالا توده های به شدت در حال چرخش گاز هستند که تداعی کننده گردبادهای شدید زمین می باشند.
دمای اتمسفر ۲۱۵- درجه سانتیگراد است. در درون سیاره این دما به سرعت افزایش می یابد و به ۲۳۰۰ درجه سانتیگراد در اقیانوس و ۷۰۰۰ درجه سانتیگراد در هسته سنگی می رسد. به نظر می آید که این سیاره بیشتر از دمایی که از خورشید دریافت می نماید، دفع حرارت می کند. از آنجائیکه زاویه انحراف اورانوس ۹۸ درجه است، در طی سال قطبهای این سیاره بیش از استوای آن در معرض نور خورشید قرار دارند. با اینحال سیستم آب و هوا، گرما را در سراسر این سیاره به یک میزان توزیع می کند.
● اقمار
اورانوس ۲۱ قمر شناخته شده دارد. ستاره شناسان ۵ قمر بزرگ این سیاره را در بین سالهای ۱۷۸۷ و ۱۹۴۸ کشف کردند. تصاویر تهیه شده توسط ویجر ۲ در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ ده قمر دیگر این سیاره را آشکار نمود. بعدها ستاره شناسان به کمک تلسکوپهای مستقر در زمین بقیه اقمار آنرا نیز کشف کردند.
میراندا، قمر اورانوس، سه منطقه به نام آوید دارد که قسمتهای بیرونی آنها شبیه به زمین مسابقات دومیدانیست. فعالیتهای درونی سیاره در ۲۰بیلیون سال پیش احتمالا منجر به پدید آمدن این مناطق شده اند.
قمر میراندا (Miranda) که در بین پنج قمر اصلی اورانوس از همه کوچکتر است، مناطق مشخصی در سطح خود دارد که این مناطق در کل منظومه شمسی بی نظیرند. سه منطقه عجیب که به آنها آوید (ovoids) می گویند. هر آوید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر عرض دارد. قسمت بیرونی هر آوید شبیه به زمین مسابقات دو میدانیست با شیارهای موازی و دره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
سیاره اورانوس
اورانوس هفتمین سیاره در منظومه شمسی است. فقط نپتون و پلوتو فاصله بیشتری با خورشید دارند. اورانوس دورترین سیاره ایست که می توان با چشم غیر مسلح آن را رویت نمود.
اورانوس هفتمین سیاره در منظومه شمسی است. فقط نپتون و پلوتو فاصله بیشتری با خورشید دارند. اورانوس دورترین سیاره ایست که می توان با چشم غیر مسلح آن را رویت نمود. میانگین فاصله این سیاره از خورشید ۲.۸۷۲.۴۶۰.۰۰۰ کیلومتر می باشد. این فاصله را با سرعت نور در مدت زمان ۲ ساعت و ۴۰ دقیقه می توان طی کرد. ( شعاع منظومه شمسی حدود ۵ ساعت و سی دقیقه نوری می باشد (م)).
اورانوس یک غول بزرگ متشکل از مواد گازی و مایع می باشد. قطر استوایی آن حدود ۵۱.۱۱۸ کیلومتر یعنی بیش از ۴ برابر قطر زمین است. سطح این سیاره پوشیده از ابرهای سبز-آبی، ساخته شده با کریستالهای ریز متان می باشد. کریستالها خارج از اتمسفر سیاره یخ زده اند. در اعماق این ابرهای قابل رویت، احتمالا ابرهای ضخیمی ساخته شده از آب مایع و کریستالهای یخ آمونیاک وجود دارند. در زیر این ابرها یعنی در عمق ۷۵۰۰ کیلومتری زیر ابرهای قابل رویت نیز، احتمال وجود اقیانوسی از آب مایع به همراه آمونیای حل شده می باشد. در مرکز این سیاره ممکن است هسته ای سنگی، تقریبا به اندازه زمین وجود داشته باشد. دانشمندان در خصوص وجود هر گونه زیستی در این سیاره تردید دارند.
پس از دوران باستان، اورانوس نخستین سیاره ای بود که انسان موفق به کشف آن شد. ستاره شناس بریتانیایی، ویلیام هرشل (William Herschel)، در سال ۱۷۸۱ موفق به کشف آن گردید. بیشتر دانش ما در باره این سیاره پس از پرواز سفینه آمریکایی ویجر۲ (Voyager ۲) در ارتفاع ۸۰.۰۰۰ کیلومتری از ابرهای سطح این سیاره، در سال ۱۹۸۶، به دست آمد.
● مدار و گردش
اورانوس در مداری بیضی شکل به دور خورشید در گردش است. هر دور کامل این سیاره در مدار، ۳۰.۶۸۵ روز زمینی معادل تقریبا ۸۴ سال زمینی به طول می انجامد. اورانوس علاوه بر گردش انتقالی، گردش وضعی نیز دارد. قسمت داخلی سیاره (هسته و اقیانوس) در مدت ۱۷ ساعت و ۱۴ دقیقه یک دور کامل حول محور طولی گردش می کنند. البته قسمت اتمسفر سیاره بسیار سریعتر می چرخد. سریعترین بادهای سطح اورانوس که در دو سوم از ناحیه استوا تا قطب جنوب اندازه گیری شده اند با سرعت ۷۲۰ کیلومتر در ساعت می وزند. بنابراین اتمسفر این منطقه در هر ۱۴ ساعت یکبار گردش وضعی کامل دارد.
محور طولی فرضی این سیاره به حدی انحراف دارد که تقریبا به صفحه مداری چسبیده است. این انحراف زاویه در بیشتر سیارات متجاوز از ۳۰ درجه نیست. برای مثال زاویه انحراف محور طولی زمین ۵/۲۳ درجه می باشد. اما در مورد اورانوس این زاویه انحراف معادل ۹۸ درجه است. بسیاری از ستاره شناسان بر این باورند که برخورد جرمی تقریبا در ابعاد زمین با اورانوس، در اوایل دوران تشکیل سیاره، منجر به ایجاد چنین انحراف شدیدی شده است.
جرم اورانوس ۵/۱۴ برابر جرم زمین و یک بیستم جرم بزرگترین سیاره منظومه شمسی یعنی مشتری می باشد. میانگین چگالی اورانوس ۲۷/۱ گرم در هر سانتیمتر مکعب است. این مقدار معادل ۲۵/۱ چگالی آب می باشد. نیروی گرانش این سیاره ۹۰ درصد نیروی گرانش زمین است. به این معنا که اگر جسمی در زمین ۱۰۰ گرم وزن داشته باشد در اورانوس ۹۰ گرم وزن خواهد داشت.
جو این سیاره ترکیبی از ۸۳% هیدروژن، ۱۵% هلیوم، ۲% متان و مقدار کمی اتان و دیگر گازها می باشد. فشار اتمسفر در زیر لایه گازهای متان حدود ۱۳۰کیلوپاسکال، تقریبا ۳/۱ برابر فشار جوی سطح زمین است.
ابرهای قابل مشاهده سطح اورانوس که به رنگ سبز-آبی ملایم می باشند همه سطح این سیاره را پوشانده اند. تصاویری از اورانوس که توسط ویجر ۲ تهیه شدند و به کمک رایانه ها پردازش شده اند، نوارهای خیلی کمرنگی را در میان ابرها و به موازات استوا نشان می دهند. این نوارها از تجمع مه که به دلیل نفوذ پرتوی خورشید به درون گازهای متان ایجاد می شود، ناشی می گردند. به علاوه تعدادی لکه کوچک بر سطح سیاره به چشم می خورد. این لکه ها احتمالا توده های به شدت در حال چرخش گاز هستند که تداعی کننده گردبادهای شدید زمین می باشند.
دمای اتمسفر ۲۱۵- درجه سانتیگراد است. در درون سیاره این دما به سرعت افزایش می یابد و به ۲۳۰۰ درجه سانتیگراد در اقیانوس و ۷۰۰۰ درجه سانتیگراد در هسته سنگی می رسد. به نظر می آید که این سیاره بیشتر از دمایی که از خورشید دریافت می نماید، دفع حرارت می کند. از آنجائیکه زاویه انحراف اورانوس ۹۸ درجه است، در طی سال قطبهای این سیاره بیش از استوای آن در معرض نور خورشید قرار دارند. با اینحال سیستم آب و هوا، گرما را در سراسر این سیاره به یک میزان توزیع می کند.
● اقمار
اورانوس ۲۱ قمر شناخته شده دارد. ستاره شناسان ۵ قمر بزرگ این سیاره را در بین سالهای ۱۷۸۷ و ۱۹۴۸ کشف کردند. تصاویر تهیه شده توسط ویجر ۲ در سالهای ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ ده قمر دیگر این سیاره را آشکار نمود. بعدها ستاره شناسان به کمک تلسکوپهای مستقر در زمین بقیه اقمار آنرا نیز کشف کردند.
میراندا، قمر اورانوس، سه منطقه به نام آوید دارد که قسمتهای بیرونی آنها شبیه به زمین مسابقات دومیدانیست. فعالیتهای درونی سیاره در ۲۰بیلیون سال پیش احتمالا منجر به پدید آمدن این مناطق شده اند.
قمر میراندا (Miranda) که در بین پنج قمر اصلی اورانوس از همه کوچکتر است، مناطق مشخصی در سطح خود دارد که این مناطق در کل منظومه شمسی بی نظیرند. سه منطقه عجیب که به آنها آوید (ovoids) می گویند. هر آوید بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ کیلومتر عرض دارد. قسمت بیرونی هر آوید شبیه به زمین مسابقات دو میدانیست با شیارهای موازی و دره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
جریان الکتریکی
از نظر تاریخی نماد جریان I ، از کلمه آلمانی Intensit که به معنی شدت است، گرفته شده است. واحد جریان الکتریکی در دستگاه SI ، آمپر است. به همین علت بعضی اوقات جریان الکتریکی بطور غیر رسمی و به دلیل همانندی با واژه ولتاژ ، آمپراژ خوانده میشود. اما مهندسین از این گونه استفاده ناشیانه ، ناراضی هستند.
جریان الکتریکی در الکتریسته ، جریان سرعت عبور الکترونها در یک سیم مسی یا جسم رسانا است. جریان قراردادی در تاریخ علم الکتریسته ابتدا به صورت عبور بارهای مثبت تعریف شد. هر چند امروزه میدانیم که در صورت داشتن رسانای فلزی ، جریان الکتریسته ناشی از عبور بارهای منفی ، الکترون ، در جهت مخالف است. علیرغم این درک اشتباه ، کماکان تعریف قراردادی جریان تغییری نکرده است. نمادی که عموما برای نشان دادن جریان الکتریکی (میزان باری که در ثانیه از مقطع هادی عبور میکند) در مدار بکار میرود، I است.
● مقدمه
در یک هادی عایق شده مانند قطعهای سیم مسی ، الکترونهای آزاد شبیه مولکولهای گازی که در ظرفی محبوس شدهاند، حرکات کاتورهای انجام میدهند و مجموعه حرکات آنها در طول سیم هیچ گونه جهت مشخصی ندارد. تعداد الکترونهایی که به چپ حرکت میکنند با تعداد الکترونهایی که به راست حرکت میکنند، یکی است و برآیند آنها صفر میباشد. ولی اگر دو سر سیم را به باتری وصل کنیم، این برآیند دیگر صفر نیست.
● تاریخچه
تاریخ الکتریسیته به ۶۰۰ سال قبل از میلاد میرسد. در داستانهای میلتوس (Miletus) میخوانیم که یک کهربا در اثر مالش کاه را جذب میکند. مغناطیس از موقعی شناخته شد که مشاهده گردید، بعضی از سنگها مثل مگنیتیت ، آهن را میربایند. الکتریسیته و مغناطیس ، در ابتدا جداگانه توسعه پیدا کردند، تا این که در سال ۱۸۲۵ اورستد (Orested) رابطهای بین آنها مشاهده کرد. بدین ترتیب اگر جریانی از سیم بگذرد میتواند یک جسم مغناطیسی را تحت تأثیر قرار دهد. بعدها فاراده کشف کرد که الکتریسیته و مغناطیس جدا از هم نیستند و در مبحث الکترومغناطیس قرار میگیرد.
● مشخصات جریان الکتریکی
از نظر تاریخی نماد جریان I ، از کلمه آلمانی Intensit که به معنی شدت است، گرفته شده است. واحد جریان الکتریکی در دستگاه SI ، آمپر است. به همین علت بعضی اوقات جریان الکتریکی بطور غیر رسمی و به دلیل همانندی با واژه ولتاژ ، آمپراژ خوانده میشود. اما مهندسین از این گونه استفاده ناشیانه ، ناراضی هستند.
● آیا شدت جریان در نقاط مختلف هادی متفاوت است؟
شدت جریان در هر سطح مقطع از هادی مقدار ثابتی است و بستگی به مساحت مقطع ندارد. مانند این که مقدار آبی که در هر سطح مقطع از لوله عبور میکند، همواره در واحد زمان همه جا مساوی است، حتی اگر سطح مقطعها مختلف باشد. ثابت بودن جریان الکتریسیته از این امر ناشی میشود که بار الکتریکی در هادی حفظ میشود. در هیچ نقطهای بار الکتریکی نمیتواند روی هم متراکم شود و یا از هادی بیرون ریخته شود. به عبارت دیگر در هادی چشمه یا چاهی برای بار الکتریکی وجود ندارد.
● سرعت رانش
میدان الکتریکی که بر روی الکترونهای هادی اثر میکند، هیچ گونه شتاب برآیندی ایجاد نمیکند. چون الکترونها پیوسته با یونهای هادی برخورد میکنند. لذا انرژی حاصل از شتاب الکترونها به انرژی نوسانی شبکه تبدیل میشود و الکترونها سرعت جریان متوسط ثابتی (سرعت رانش) در راستای خلاف جهت میدان الکتریکی بدست میآورند.
● چگالی جریان الکتریکی
جریان I یک مشخصه برای اجسام رسانا است و مانند جرم ، حجم و ... یک کمیت کلی محسوب میشود. در حالی که کمیت ویژه دانستیه یا چگالی جریان j است که یک کمیت برداری است و همواره منسوب به یک نقطه از هادی میباشد. در صورتی که جریان الکتریسیته در سطح مقطع یک هادی بطور یکنواخت جاری باشد، چگالی جریان برای تمام نقاط این مقطع برابر j = I/A است. در این رابطه A مساحت سطح مقطع است. بردار j در هر نقطه به طرفی که بار الکتریکی مثبت در آن نقطه حرکت میکند، متوجه است و بدین ترتیب یک الکترون در آن نقطه در جهت j حرکت خواهد کرد.
● اشکال مختلف جریان الکتریکی
در هادیهای فلزی ، مانند سیمها ، جریان ناشی از عبور الکترونها است، اما این امر در مورد اکثر هادیهای غیر فلزی صادق نیست. جریان الکتریکی در الکترولیتها ، عبور اتمهای باردار شده به صورت الکتریکی (یونها) است، که در هر دو نوع مثبت و منفی وجود دارند. برای مثال، یک پیل الکتروشیمیایی ممکن است با آب نمک (یک محلول از کلرید سدیم) در یک طرف غشا و آب خالص در طرف دیگر ساخته شود. غشا به یونهای مثبت سدیم اجازه عبور میدهد، اما به یونهای منفی کلر این اجازه را نمیدهد. بنابراین یک جریان خالص ایجاد میشود.
جریان الکتریکی در پلاسما عبور الکترونها ، مانند یونهای مثبت و منفی است. در آب یخ زده و در برخی از الکترولیتهای جامد ، عبور پروتونها ، جریان الکتریکی را ایجاد میکند. نمونههایی هم وجود دارد که علیرغم اینکه در آنها ، الکترونها بارهایی هستند که از نظر فیزیکی حرکت میکنند، اما تصور جریان مانند �۰۳۹;حفرههای (نقاطی که برای خنثی شدن از نظر الکتریکی نیاز به یک الکترون دارند) مثبت متحرک ، قابل فهم تر است. این شرایطی است که در یک نیم هادی نوع p وجود دارد.
● اندازه گیری جریان الکتریکی
جریان الکتریکی را میتوان مستقیما توسط یک گالوانومتر اندازه گیری کرد. اما این روش نیاز به قطع مدار دارد که گاهی مشکل است. جریان را میتوان بدون قطع مدار و توسط اندازه گیری میدان مغناطیسی که جریان تولید