لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
حکومت جهانى واحد
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد للَّه و السلام على رسول اللَّه و آله. براى من توفیق با ارزشى است که در جمع علما و فضلاى حوزه در یک موضوع بسیار با اهمیت براى امروز و آینده جهان اسلام و بشریت حرف مىزنم. اعتراف مىکنم در حوزه افراد شایسته ترى وجود دارند که این مسائل را مطرح کنند و نیازى به آمدن امثال بنده نیست، ولى آقایان محبت مىفرمایند و ما هم نمىتوانیم محبتهاى آنان را رد کنیم. باید امسال اظهار خوشحالى بکنیم از تحرکى که در بحث ولایت و مهدویت دیده مىشود تا آن جایى که آشنا هستم از کارهایى که توسط سازمان تبلیغات و دفتر تبلیغات اسلامى و سایر بخشهاانجام مىشود، به مسائل اصلى پرداخته اند و سراغ مسائلى که واقعاً امروز مورد بحث و نیاز است رفته اند. و ما به عنوان حوزه و حکومت اسلامى مکلفیم به این مسائل بیشتر بپردازیم.همه موجودیت ما از حضرت مهدى(عج) است و ما به نیابت ایشان خود را محق دانسته، براى نظاممان مشروعیت قائلیم که این تصرفات را انجام بدهیم. بنابراین، مسأله براى ما خیلی مهم است.
بعد از ملاقاتى که با مسئولان مؤسسه فرهنگى انتظار نور در رابطه با گفتمان مهدویت داشتم، مسائل زیادى را مطرح کردند و من هم به بعضى از یادداشتها و منابع مراجعه کردم. واقعاً مسأله را حائز اهمیت مىبینم. در اینجا آن مقدارى که مىشود در یک جلسه مطرح کرد، مطرح مىکنم؛ اما انتظار اصلى من این است که آقایان مسائل را بهتر، عمیقتر و مفصلتر بررسى و مطرح بکنند.
آیه قرآن مىفرمایند:
«وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِالذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ.»(49)کلمه به کلمه این آیه قابل تعمق و بررسى است. سخن از خدا خطاب به پیغمبرصلى الله علیه وآله است، آن هم در موقعى که اسلام در محاصره بود و به تازگى سوسوى نورِ امید در ذهنها پیدا شده بود. این حرف کجا، این ادعاى بزرگ کجا و واقعیتهاى آن روز کجا؟ آیه تأکید خیلى دارد. کلمه «لقد» و تعبیر «کتبنا» معناى خاصى دارد. این نوشته خطى که نیست. خداوند که مىنویسد، جور دیگرى مىنویسد. در واقع، این خبر از یک واقعیت حتمى و جزمى که در یک زمانى تحقق پیدا مىکند، مىدهد. مکتوب است؛ اما نه به مرکب. خداوند واقعیتهاى حتمى آینده را با این تعبیر و تعبیرات شبیه به این مضامین بیان مىکند. «...فى الزبور...» زبور چیست؟ معمولاً مىگویند یکى از صحفى است که در اختیار یکى از انبیاى گذشته بود. به نظر من، روشن نیست این زبور همان زبور باشد. باید روى کلمه زبور هم بیشتر بررسى بشود:
«...مِنْ بعد الذکر...»؛ بعد از این خبر و واقعیت این نیز یک تحقیق و بررسى دیگرى مىطلبد. «...یرثها عبادى الصالحون.» کلمات «ارث»، «عبادى» و «صالح» همه اینها از نقاطى است که در این آیه قابل بحث و بررسى است و ان شاءاللَّه در بحثهایى که شما مىکنید، ما از ثمرات آن برخوردار مىشویم. درباره امام زمان(عج) بحثهاى فراوانى مطرح است. در دیدار با آقایانى (50)که از قم تشریف آورده بودند، مىگفتند: ما تاکنون هزار شبهه را که به جامعه القا شده شناسایى کردهایم. القاى شبهه از قدیم بوده، الان هم از طریق اینترنت و جاهاى مختلف این کار را مىکنند. علتش هم مىتواند بحثى باشد که مطرح مىکنم.
شما با بحثهایى که در مورد وجود مقدس حضرت مهدى(عج) در همه اعصار تاریخ، در جوامع اسلامى از زمان پیغمبرصلى الله علیه وآله تا به امروز، مطرح است آشنا هستید. اگر از کلمه «مهدى(عج)» صرف نظر کنیم، بحث منجى همیشه مطرح و جزء برنامههاى انبیا بوده است. مسأله منجى، آینده خوب جهان، بشر و زمین، متواتر است. کمتر مکتب، دین و ملتى پیدا مىشود که به نوعى به آسمان و معنویات و غیب اعتقاد داشته باشد؛ اما مسأله منجى بشر و آینده خوش دنیا برایش مطرح نبوده باشد. به آسانى نمىتوان پذیرفت. این که بعضى مىخواهند اینگونه القا کنند چون معمولاً ادیان و مروجین معارف آسمانى در مضیقه و ناراحتى بودهاند یک مسأله دل خوش کن و امیدبخشى برایشان مطرح مىشده که آنها را از لحاظ روحى تقویت بکند. این القائات با جهان بینى و عقاید ما و همه ادیان الاهى نمىسازد؛ چون خداوند که عاجز نیست تا با واقعیتها دنیا را اصلاح بکند؛ پس چرا با دلخوش کردن و فریب دادن و کذب،