واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره دوستی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

 

مقدمه‌

دوستی‌ یکی‌ از موضوعات‌ مهم‌ اخلاقی‌ و اجتماعی‌ است‌ که‌ حجم‌ زیادی‌از سخنان‌ امام‌ علی(ع) را به‌ خود اختصاص‌ داده‌ است‌. در کلمات‌ گرانبهای‌آن‌ حضرت‌ با دو نوع‌ دوستی‌ رو به‌ رو هستیم‌: دوستی‌ با خدا و دوستی‌ بامردم‌.

در این‌ دفتر، مسائل‌ زیر پیگیری‌ می‌شود:

1. اجتماعی‌ بودن‌ انسان‌، ضرورت‌ و اهمیّت‌ دوستی‌ و نقش‌ آن‌ درسرنوشت‌ بشر

2. رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوستی‌

3. آفات‌ دوستی‌

4. صفات‌ و ویژگی‌های‌ دوستان‌ شایسته‌ و ناشایسته‌

5. حقوق‌ دوستی‌.

اجتماعی‌ بودن‌ انسان‌

 

انسان‌ بعد از تولّد در محیط‌های‌ مختلف‌ قرار می‌گیرد. هر محیطی‌به‌ گونه‌ای‌ در رشد و شکوفایی‌ استعدادهای‌ انسان‌ مؤثر است‌. اجتماع‌ یکی‌ ازاین‌ محیط‌ها به‌ شمار می‌آید.

اجتماعی‌ بودن‌ انسان‌ ریشه‌ در زمانی‌ بسیار دور از حیات‌ او دارد. تا آن‌ جاکه‌ تاریخ‌ نشان‌ می‌دهد انسان‌ همواره‌ به‌ صورت‌ اجتماعی‌ می‌زیسته‌ است‌.بنابراین‌، می‌توان‌ گفت‌ جز افراد استثنایی‌ که‌ در هر زمان‌ نمونه‌های‌ اندکی‌ ازآن‌ها به‌ چشم‌ می‌خورد، در هیچ‌ دورانی‌ بشر به‌ صورت‌ انفرادی‌ زندگی‌ نکرده‌است‌.

پس‌ می‌توان‌ گفت‌ انسان‌ موجودی‌ است‌ اجتماعی‌؛ موجودی‌ که‌ دوستی‌ وانس‌ با دیگران‌ از ضرورت‌های‌ سازمان‌ وجودی‌ او به‌ شمار می‌آید. بنابراین‌،در محیط‌ جامعه‌ برای‌ خود دوستانی‌ بر می‌گزیند تا در غم‌ و شادی‌ و رفع‌مشکلات‌ روحی‌ و مادی‌ یاری‌اش‌ کنند. حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

غریب‌ کسی‌ است‌ که‌ او را دوست‌ نباشد.

احساس‌ نیاز به‌ معاشرت‌ صمیمانه‌ و همدلی‌ و همراهی‌ با دیگران‌، علاوه‌ براین‌ که‌ یکی‌ از جلوه‌های‌ زندگی‌ اجتماعی‌ به‌ شمار می‌رود، ندایی‌ برخاسته‌ ازاعماق‌ وجود انسان‌ است‌. هیچ‌ انسانی‌ با قطع‌ پیوندهای‌ دوستانه‌ و گوشه‌گیری‌احساس‌ آرامش‌ نمی‌کند. انزواطلبی‌ نوعی‌ بیماری‌ است‌ که‌ اسلام‌ پیروانش‌ رااز آن‌ باز داشته‌ است‌.

شاید فقط‌ یک‌ مورد برای‌ ترجیح‌ عزلت‌ و کناره‌گیری‌ بر معاشرت‌ با مردم‌وجود داشته‌ باشد و آن‌ در صورتی‌ است‌ که‌ فرد، بسیار سست‌ اراده‌، تأثیرپذیرو همنشینانش‌ بسیار فاسد باشند. به‌ نظر می‌رسد، روایات‌ ستایندة‌ عزلت‌ وکناره‌گیری‌ از مردم‌ دربارة‌ این‌ گروه‌ و موقعیت‌ ویژه‌ صادر شده‌ است‌؛ یعنی‌هر گاه‌ معاشرت‌ سبب‌ شود انسان‌ از یاد خدا باز بماند یا دچار معصیت‌ شود، به‌یقین‌ باید از آن‌ دست‌ کشید و تنهایی‌ را برگزید. علی‌(ع) می‌فرماید:

به‌ تنهایی‌ مأنوس‌تر باش‌ تا به‌ همدمان‌ بد.         از همنشین‌ و رفیق‌ بد دوری‌ کنید؛ زیرا او رفیق‌ خود را فاسد و هلاک‌ می‌کند.

 

 

اهمیّت‌ انتخاب‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ در سرنوشت‌ انسان‌

 

یکی‌ از اساسی‌ترین‌ مسائل‌ در سرنوشت‌ انسان‌ انتخاب‌ دوست‌ است‌. این‌مهّم‌، از مشکل‌ترین‌ اموری‌ است‌ که‌ انسان‌ در طول‌ حیات‌ خود با آن‌ سر و کاردارد. چه‌ بسا دوستانی‌ که‌ انسان‌ را به‌ اوج‌ عزّت‌ و خوشبختی‌ می‌رسانند و چه‌بسیارند دوستانی‌ که‌ فرد را از اوج‌ عزّت‌ به‌ ورطة‌ بیچارگی‌ و بدبختی‌می‌کشانند. اهمیّت‌ انتخاب‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ بر کسی‌ پوشیده‌ نیست‌. دراهمیّت‌ این‌ موضوع‌ همین‌ نکته‌ کافی‌ است‌ که‌ در روز قیامت‌ عده‌ای‌ به‌ شدت‌اندوهگین‌ و ناراحتند و از این‌ که‌ در دنیا افراد منحرف‌ را به‌ دوستی‌برگزیده‌اند، افسرده‌اند:

و به‌ خاطر بیاور روزی‌ را که‌ ظالم‌ دست‌ خویش‌ را از شدت‌ حسرت‌ به‌دندان‌ می‌گیرد و می‌گوید: ای‌ کاش‌ با رسول‌ خدا راهی‌ برگزیده‌ بودم‌.ای‌ وای‌ بر من‌! کاش‌ فلان‌ ]شخص‌ گمراه‌[ را دوست‌ خود انتخاب‌نکرده‌ بودم‌! او مرا از راه‌ حق‌ گمراه‌ ساخت‌ بعد از آن‌ که‌ آگاهی‌ به‌ سراغ‌من‌ آمده‌ بود و شیطان‌ همیشه‌ خوار کنندة‌ انسان‌ بوده‌ است‌.

این‌ آیات‌ شأن‌ نزولی‌ دارد که‌ بسیار آموزنده‌ است‌. در عصر پیامبر(ص) دودوست‌ِ مشرک‌ به‌ نام‌های‌ عقبه‌ بن‌ ابی‌ و ابی‌ ابن‌ خلف‌ زندگی‌ می‌کردندهرگاه‌ عقبه‌ از سفر می‌آمد، غذایی‌ ترتیب‌ می‌داد و اشراف‌ قومش‌ را دعوت‌می‌کرد. او در عین‌ حال‌ دوست‌ داشت‌ به‌ محضر پیامبر(ص) برسد؛ هر چنداسلام‌ را نپذیرفته‌ بود. روزی‌ از سفر آمد. طبق‌ معمول‌ غذایی‌ ترتیب‌ داد؛دوستان‌ را فراخواند و در ضمن‌ از پیامبر اسلام‌(ص) نیز دعوت‌ کرد.

رسول‌ خدا(ص) فرمود: من‌ از غذای‌ تو نمی‌خورم‌ تا به‌ وحدانیت‌ خدا ورسالت‌ من‌ شهادت‌ دهی‌.

عقبه‌ شهادتین‌ را به‌ زبان‌ جاری‌ کرد. وقتی‌ این‌ خبر به‌ گوش‌ دوستش‌ ابی‌رسید، گفت‌: ای‌ عقبه‌، از آیینت‌ منحرف‌ شدی‌؟

او گفت‌: نه‌، به‌ خدا سوگند منحرف‌ نشدم‌؛ مردی‌ بر من‌ وارد شد که‌ حاضرنبود جز با شهادتین‌ گفتن‌ من‌، از غذایم‌ بخورد. من‌ شرم‌ داشتم‌ او از سفرة‌ من‌برخیزد بی‌ آن‌ که‌ غذا بخورد، بدین‌ سبب‌ شهادت‌ دادم‌!

ابی‌ گفت‌: هرگز از تو راضی‌ نمی‌شوم‌ مگر این‌ که‌ در برابرش‌ بایستی‌ وسخت‌ توهین‌ کنی‌!

عقبه‌ این‌ کار را کرد و مرتد شد. او سرانجام‌ در جنگ‌ بدر در صف‌ کفاربه‌ قتل‌ رسید. دوستش‌ ابی‌ نیز در جنگ‌ احد کشته‌ شد.

بی‌شک‌ عوامل‌ مختلفی‌ که‌ دوست‌ از اهم‌ّ آن‌ها به‌ شمار می‌آید، درشکل‌گیری‌ شخصیت‌ انسان‌ مؤثر است‌؛ زیرا آدمی‌ ناخود آگاه‌ تأثیر می‌پذیردو بخش‌ مهمی‌ از افکار و صفات‌ اخلاقی‌اش‌  را از دوستانش‌ می‌گیرد. علی‌(ع)می‌فرماید:

هر گاه‌ وضع‌ کسی‌ بر شما مشتبه‌ شد و دین‌ او را نشناختید، به‌ دوستانش‌نظر کنید. اگر اهل‌ دین‌ و آیین‌ خدا باشند، او نیز پیرو آیین‌ خدا است‌؛و اگر بر آیین‌ خدا نباشند، او نیز بهره‌ای‌ از آیین‌ خدا ندارد.

انتخاب‌ دوست‌ در هر مرحله‌ از زندگی‌ مهم‌ است‌ و در دوران‌ جوانی‌ ونوجوانی‌ بسیار مهم‌تر. مسائل‌ و دشواری‌های‌ ناشی‌ از بلوغ‌ و جوانی‌ از کمیت‌و کیفیتی‌ برخوردار است‌ که‌ بسیاری‌ از روان‌شناسان‌ معتقدند خوشبختی‌ یابدبختی‌ انسان‌ تا اندازة‌ بسیار زیادی‌ در این‌ دوران‌ رقم‌ زده‌ می‌شود. چه‌بسیارند جوانانی‌ که‌ در خانوادة‌ مذهبی‌ به‌ دنیا آمده‌اند، امّا به‌ علّت‌ عدم‌ توجّه‌در انتخاب‌ دوست‌ به‌ انحراف‌ کشیده‌ شده‌ و حیثیت‌ خانوادگی‌ خود را لکّه‌دارساخته‌اند. مصداق‌ بارز این‌ امر پسر حضرت‌ نوح‌(ع) است‌ که‌ به‌ علّت‌ معاشرت‌با دوستان‌ بد در گرداب‌ گمراهی‌ غلتید. علی‌(ع) می‌فرماید:

از پیشینیان‌ خود پند گیرید، پیش‌ از آن‌ که‌ پسینیان‌ از شما عبرت‌گیرند.

نرود مرغ‌ سوی‌ دانه‌ فرازچون‌ دگر مرغ‌ بیند اندر بند

پند گیر از مصائب‌ دگران‌تا نگیرند دیگران‌ ز تو پند

دوست‌ در دین‌ و اعتقادات‌، رفتار و کردار و زندگی‌ انسان‌ اثر می‌گذارد واساساً معیار و میزان‌ قضاوت‌ دیگران‌ دربارة‌ انسان‌ است‌. علی‌(ع) می‌فرماید:

هر کس‌ را از آن‌ که‌ دوست‌ او است‌ می‌شناسند.

تو اوّل‌ بگو با کیان‌ دوستی‌من‌ آنگه‌ بگویم‌ که‌ تو کیستی‌

اهمیّت‌ دوست‌ و نقش‌ آن‌ در زندگی‌ انسان‌، انکارناپذیر است‌؛ به‌ گونه‌ای‌که‌ می‌توان‌ گفت‌ خویشاوندان‌ نیز برای‌ استحکام‌ روابط‌ خویش‌ به‌ دوستی‌ بایکدیگر نیازمندند. علی‌(ع) می‌فرماید:

دوستی‌ پدران‌ پیوند خویشاوندی‌ در میان‌ فرزندانشان‌ است‌ و نیازخویشاوندان‌ است‌ و نیاز خویشاوندی‌ به‌ دوستی‌، از نیاز دوستی‌ به‌خویشاوندی‌ بیش‌تر است‌.

البته‌ ـ چنان‌که‌ قبلاً نیز گفته‌ شد ـ گوشه‌نشینی‌ و تنها زندگی‌ کردن‌ از دوستی‌با ناشایستگان‌ بهتر و سودمندتر است‌. امیرمؤمنان‌(ع) یاران‌ و پیروانش‌ راچنین‌ اندرز می‌داد:

همنشین‌ صالح‌ و شایسته‌ بهتر از تنهایی‌ است‌؛ ولی‌ تنهایی‌ از همنشین‌بد بهتر است‌.

بنابراین‌ باید قبل‌ از گزینش‌ دوست‌، افراد را بیازماییم‌؛ زیرا

کسی‌ که‌ ناسنجیده‌ و بدون‌ آزمایش‌ با دیگران‌ پیمان‌ دوستی‌ می‌بندد،ناچار باید به‌ رفاقت‌ اشرار و فاسدان‌ تن‌ در دهد.

 

امیر مؤمنان‌(ع) و معیارهای‌ روابط‌ اجتماعی‌

 

ای‌ پسرم‌، نفس‌ خود را میزان‌ میان‌ خود و دیگران‌ قرار ده‌، پس‌ آنچه‌ راکه‌ برای‌ خود دوست‌ داری‌، برای‌ دیگران‌ نیز دوست‌ بدار و آنچه‌ را که‌برای‌ خود نمی‌پسندی‌، برای‌ دیگران‌ مپسند. ستم‌ روا مدار، آن‌ گونه‌ که‌دوست‌ نداری‌ به‌ تو ستم‌ شود. نیکوکار باش‌، آن‌ گونه‌ که‌ دوست‌ داری‌به‌ تو نیکی‌ کنند؛ و آنچه‌ از دیگران‌ زشت‌ می‌شماری‌ برای‌ خود نیززشت‌ بدان‌؛ آنچه‌ نمی‌دانی‌ نگو، گرچه‌ آنچه‌ می‌دانی‌ اندک‌ است‌؛ آنچه‌دوست‌ نداری‌ به‌ تو نسبت‌ دهند، دربارة‌ دیگران‌ مگو. بدان‌ که‌خودبزرگ‌بینی‌ و غرور، مخالف‌ راستی‌ و آفت‌ عقل‌ است‌؛ نهایت‌کوشش‌ را در زندگی‌ داشته‌ باش‌ و در فکر ذخیره‌ سازی‌ برای‌ دیگران‌مباش‌. آنگاه‌ که‌ به‌ راه‌ راست‌ هدایت‌ شدی‌، در برابر پروردگارت‌ از هرفروتنی‌ خاضع‌تر باش‌.

رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوست

از نظر علی‌(ع) ناتوان‌ترین‌ مردم‌ کسی‌ است‌ که‌ نتواند دوستی‌ بیابد و از اوناتوان‌تر کسی‌ است‌ که‌ دوستانش‌ را از دست‌ بدهد. بررسی‌ علل‌ پیدایش‌ وبقای‌ دوستی‌ از مهم‌ترین‌ مسائلی‌ است‌ که‌ انسان‌ باید به‌ آن‌ توجّه‌ کند. این‌عوامل‌ بسیار متعدد است‌. در نگاه‌ امام‌ علی‌(ع) بخشی‌ از عوامل‌ پیدایش‌ وبقای‌ دوستی‌ عبارت‌ است‌ از:

 

أ. سازگاری‌ جان‌ها

جان‌ها چون‌ سپاهیان‌ مجهزند. آن‌ها که‌ یکدیگر را بشناسند، الفت‌می‌گیرند و آن‌ها که‌ یکدیگر را نشناسند، اختلاف‌ می‌یابند. گاه‌ انسان‌، با آن‌ که‌برای‌ نخستین‌ بار شخصی‌ را دیده‌ است‌، گرایشی‌ خاص‌ به‌ او احساس‌ می‌کند.این‌ پدیده‌ رهاورد آشنایی‌ و همانندی‌ روان‌ها است‌.

هر گاه‌ جان‌ انسان‌ همانند خویش‌ را پیدا کند، خود به‌ خود به‌ او گرایش‌می‌یابد. علی‌(ع) فرزندانش‌ را چنین‌ وصیت‌ فرموده‌ است‌:

فرزندانم‌! دل‌ها سپاهانی‌ فراهم‌آمده‌ هستند که‌ با دوستی‌ به‌ یکدیگرمی‌نگرند و به‌ وسیلة‌ آن‌ با یکدیگر رازگویی‌ می‌کنند. در باب‌ دشمنی‌نیز چنین‌ است‌، پس‌ اگر کسی‌ را بی‌ آن‌ که‌ خود به‌ سوی‌ شما پیش‌دستی‌کرده‌ باشد، دوست‌ داشتید، بدو امیدوار باشید و هرگاه‌ کسی‌ را بی‌ آن‌که‌ بدی‌ از او به‌ شما رسیده‌ باشد، دشمن‌ داشتید، از او بپرهیزید.جان‌ها را شکل‌هایی‌ است‌. پس‌ آنان‌ که‌ هم‌ شکل‌ یکدیگرند، با هم‌موافقت‌ خواهند کرد و مردم‌ به‌ هم‌شکلان‌ خود گرایش‌ بیش‌تری‌دارند.

چنان‌که‌ ملاحظه‌ می‌شود، بر اساس‌ این‌ حقیقت‌، اقتضای‌ جان‌های‌ نیک‌دوستی‌ با جان‌های‌ شایسته‌ و اقتضای‌ جان‌های‌ شرور پیوستن‌ به‌ جان‌های‌شرور است‌. امام‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

هر انسانی‌ به‌ همانند خود متمایل‌ است‌.          شرّ به‌ شرّ می‌پیوندد.          جابه‌ جا کردن‌ کوه‌های‌ بلند، از الفت‌ دادن‌ دل‌های‌ رمیده‌ از یکدیگرآسان‌تر است‌.

کبوتر با کبوتر باز با بازکند هم‌جنس‌ با هم‌جنس‌ پرواز

 

ب‌. خوش‌رفتاری‌

خوش‌رفتاری‌ و مردم‌داری‌ در تأمین‌ خوشبختی‌ و سعادتمندی‌ انسان‌اعجاز می‌کند. باید با مردم‌ چنان‌ زندگی‌ کرد که‌ پس‌ از مرگ‌ بر انسان‌ بگریند ودر زمان‌ حیات‌ از معاشرت‌ با وی‌ لذّت‌ ببرند. علی‌(ع) می‌فرماید:

با مردم‌ آن‌ گونه‌ معاشرت‌ کنید که‌ اگر مُردید، بر شما اشک‌ ریزند و اگرزنده‌ ماندید، با اشتیاق‌ سوی‌ شما آیند.

قرآن‌ کریم‌ رمز موفقیت‌ پیامبر(ص) را خوش‌رفتاری‌ با مردم‌ می‌داند ومی‌فرماید:

رحمت‌ خدا تو را با خلق‌ مهربان‌ گردانید و اگر تندخو بودی‌، مردم‌ ازگِرد تو متفرق‌ می‌شدند ... .

رفتار نیک‌ و خوش‌خویی‌ از مهم‌ترین‌ رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوستی‌است‌. خوش‌رفتاری‌ مایة‌ برانگیخته‌ شدن‌ مردم‌ به‌ سوی‌ انسان‌ و پایداری‌دوستی‌ و فراوانی‌ دوستان‌ می‌شود. علی‌(ع) می‌فرماید:

پای‌بند خوش‌خویی‌ باش‌ که‌ دوستی‌ مردم‌ را نصیب‌ می‌کند.            هر که‌ خوش‌رفتاری‌ پیشه‌ کند، دوستانش‌ فراوان‌ شوند.    آن‌ که‌ درخت‌ شخصیت‌اش‌ نرم‌ و بی‌عیب‌ باشد، شاخ‌ و برگش‌ فراوان‌است‌.

هر که‌ گفتار نرم‌ پیش‌ آردهمه‌ دل‌ها به‌ قید خویش‌ آرد

البته‌ خوش‌خلقی‌ به‌ معنای‌ دروغ‌ گویی‌ و پشت‌ سر دیگران‌ سخن‌ گفتن‌برای‌ خنداندن‌ دوستان‌ نیست‌. چه‌ بسا این‌ کار به‌ کدورت‌ و حتی‌ جدایی‌ ورنجش‌ دوستان‌ منجر می‌شود. علی‌(ع) می‌فرماید:

زبان‌ درنده‌ است‌ اگر او را رها کنید و کنترلش‌ ننمایید، آزارمی‌رساند.

با کنترل‌ زبان‌ و حرف‌ صحیح‌ و به‌جا زدن‌ و نرنجاندن‌ افراد، دوستان‌انسان‌ افزایش‌ می‌یابند. حفظ‌ روابط‌ دوستانه‌ و عدم‌ مسامحه‌ در رعایت‌حال‌ دوستان‌ یکی‌ از راه‌های‌ بقای‌ دوستی‌ است‌. لرد آویبوری‌ در این‌ باره‌می‌گوید:

باید این‌ نکته‌ را در نظر داشته‌ باشیم‌ که‌ به‌ دست‌ آوردن‌ دوست‌ هر قدرمشکل‌ باشد، حفظ‌ کردنش‌ مشکل‌تر است‌. ما انصاف‌ نداریم‌ وگرنه‌اعتراف‌ می‌کردیم‌ که‌ غالب‌ دوستان‌ خود را فقط‌ در نتیجة‌ مسامحه‌ واهمال‌ از دست‌ داده‌ایم‌.

 

ج‌. تواضع‌

فروتنی‌ و تواضع‌ در مقابل‌ دیگران‌، علاوه‌ بر بالا بردن‌ مقام‌ و منزلت‌انسان‌، سبب‌ دوام‌ دوستی‌ می‌شود. حضرت‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

سه‌ چیز موجب‌ محبّت‌ است‌: دین‌ و تواضع‌ و بخشش‌.       میوة‌ تواضع‌ محبّت‌ است‌.

در مقابل‌، تکبر و خود بزرگ‌بینی‌ به‌ نابودی‌ دوستی‌ می‌انجامد. هیچ‌ عاقلی‌با شخص‌ متکبر و خودخواه‌ دوست‌ نمی‌شود. علی‌(ع) می‌فرماید:

هیچ‌ متکبری‌ دوستی‌ ندارد.   هر که‌ با برادران‌ بزرگی‌ فروشد، هیچ‌ انسانی‌ با او صمیمی‌ نخواهدشد.

دانشمندان‌ بزرگ‌ اسلام‌ تصریح‌ می‌کنند که‌ غرور و نخوت‌ از آفات‌ بزرگ‌دوستی‌ است‌. کسی‌ که‌ سری‌ پرغرور و رفتاری‌ نخوت‌آمیز دارد، دوستان‌خویش‌ را از گِرد خویش‌ می‌پراکند؛ زیرا مردم‌ نمی‌توانند خودپسندی‌ ونخوت‌ دیگران‌ را تحمل‌ کنند.

 

د. احسان‌

چنان‌ که‌ محبوبیّت‌ در پیشگاه‌ خدا از نعمت‌های‌ بزرگ‌ الاهی‌ و آرزوی‌ هربندة‌ صالح‌ و با ایمانی‌ است‌، محبوبیّت‌ نزد مردم‌ نیز از نعمت‌های‌ بزرگ‌ وآرزوی‌ افراد با ایمان‌ است‌. در زیارت‌ امین‌الله که‌ از معتبرترین‌ زیارات‌ است‌،چنین‌ می‌خوانیم‌:

اَللّهُم‌َّ فَاجْعَل‌ْ نَفْسی‌ مطمئنَّة‌ً بِقَدَرِک‌َ، راضِیة‌ً بِقَضئِک‌َ، مُولَعَة‌ً بِذِکْرِک‌َ وَدُعئِک‌َ، مُحبّة‌ً لصفوة‌ِ اولیائِک‌َ، مَحْبُوبَة‌ً فی‌ اَرضِک‌َ وَ سَمائِک‌َ ... .           خدایا، نفسم‌ را به‌ مقدرات‌ خود مطمئن‌ ساز و به‌ قضای‌ خود راضی‌ وبه‌ یاد و دعایت‌ شائق‌ و نسبت‌ به‌ سران‌ اولیائت‌ دوستدار کن‌ و در زمین‌و آسمان‌ محبوبم‌ گردان‌.

یکی‌ از مهم‌ترین‌ راه‌های‌ جلب‌ دوستی‌ مردم‌ احسان‌ به‌ آن‌ها است‌.علی‌(ع) در این‌ باره‌ می‌فرماید:

احسان‌ کانون‌ محبّت‌ است‌.   انسان‌ بندة‌ احسان‌ است‌.    به‌ وسیلة‌ احسان‌ دل‌ها را مالک‌ شوی‌. هر کس‌ به‌ مردم‌ احسان‌ کرد، محبّت‌ آن‌ها را برای‌ خویش‌ مستدام‌ داشت‌.روزی‌ مردی‌ نزد امیر مؤمنان‌(ع) شتافت‌ و گفت‌: «حاجتی‌ دارم‌».علی‌(ع) فرمود: «حاجتت‌ را روی‌ زمین‌ بنویس‌ که‌ من‌ گرفتاری‌ را درتو آشکارا مشاهده‌ می‌کنم‌.» آن‌ مرد روی‌ زمین‌ نوشت‌: «من‌ فقیری‌نیازمندم‌.» امیرالمؤمنین‌(ع) به‌ قنبر فرمود: «دو جامة‌ ارزشمند به‌ وی‌بپوشان‌.» به‌دنبال‌ آن‌، آن‌ مرد ابیاتی‌ را سرود و حضرت‌ فرمود: «صددینار به‌ او بدهید.» مردم‌ گفتند: یا امیرالمؤمنین‌ او را ثروتمندی‌کردی‌؟! علی‌(ع) فرمود: «من‌ از رسول‌ خدا شنیدم‌ که‌ می‌فرمود: مردم‌را در جایگاه‌ خود فرود آرید.» سپس‌ فرمود: «من‌ راستی‌ تعجب‌ می‌کنم‌که‌ برده‌ها را با مال‌های‌ خود می‌خرند؛ ولی‌ مردمان‌ آزاده‌ را با کارهای‌نیک‌ خود نمی‌خرند.»

 

ه  . انصاف‌

یکی‌ از مهم‌ترین‌ رازهای‌ پیدایش‌ و بقای‌ دوستی‌ رفتار منصفانه‌ با دیگران‌است‌. انصاف‌ یعنی‌ آنچه‌ برای‌ خود می‌پسندی‌ برای‌ دیگری‌ بپسندی‌ و آنچه‌برای‌ خود نمی‌پسندی‌ برای‌ دیگری‌ نپسندی‌.

علی‌(ع) پس‌ از بازگشت‌ از جنگ‌ صفین‌ وقتی‌ به‌ سرزمین‌ حاضرین‌رسید، نامه‌ای‌ به‌ امام‌ حسن‌(ع) نوشت‌ و معیارهای‌ روابط‌ اجتماعی‌ را برشمرد.در قسمتی‌ از این‌ نامه‌ چنین‌ می‌خوانیم‌:

ای‌ پسرم‌، نفس‌ خود را میزان‌ خود و دیگران‌ قرار ده‌. پس‌ آنچه‌ برای‌خود دوست‌ داری‌، برای‌ دیگران‌ نیز دوست‌ بدار و آنچه‌ را که‌ برای‌خود نمی‌پسندی‌، برای‌ دیگران‌ نیز مپسند. ستم‌ روا مدار، آن‌ گونه‌ که‌دوست‌ نداری‌ به‌ تو ستم‌ شود. نیکوکار باش‌، آن‌ گونه‌ که‌ دوست‌ داری‌به‌ تو نیکی‌ کنند؛ و آنچه‌ را که‌ برای‌ دیگران‌ زشت‌ می‌داری‌ برای‌ خودزشت‌ شمار و چیزی‌ را برای‌ مردم‌ رضایت‌ بده‌ که‌ برای‌ خودمی‌پسندی‌؛ آنچه‌ نمی‌دانی‌ نگو، گرچه‌ آنچه‌ می‌دانی‌ اندک‌ است‌؛ آنچه‌را دوست‌ نداری‌ به‌ تو نسبت‌ دهند، دربارة‌ دیگران‌ مگو. بدان‌ که‌خودبزرگ‌بینی‌ و غرور، مخالف‌ راستی‌، و آفت‌ عقل‌ است‌ ... .

آن‌ حضرت‌ در فرمان‌ خود به‌ مالک‌ اشتر دربارة‌ لزوم‌ رعایت‌ انصاف‌ دربرخورد با دیگران‌ چنین‌ می‌نویسد:

... با خدا و با مردم‌ و با خویشاوندان‌ نزدیک‌ و با افرادی‌ از رعیّت‌ خودکه‌ آنان‌ را دوست‌ داری‌، انصاف‌ را رعایت‌ کن‌ که‌ اگر چنین‌ نکنی‌، ستم‌روا داشتی‌؛ کسی‌ که‌ به‌ بندگان‌ خدا ستم‌ روا دارد، خدا به‌ جای‌ بندگانش‌دشمن‌ او خواهد شد ... .

از نظر علی‌(ع) انصاف‌ در دوستی‌ دل‌ها را به‌ یکدیگر پیوند می‌دهد،اختلاف‌ را می‌زداید، الفت‌ پدید می‌آورد، دوستی‌ را پایدار و استوارمی‌کند و باعث‌ فراوانی‌ دوستان‌ می‌شود.

 

و. صلة‌ رحم‌

صلة‌ رحم‌ یکی‌ از دستورهای‌ اخلاقی‌ اسلام‌ است‌ که‌ در دنیا و آخرت‌ آثارو ثواب‌های‌ بسیار دارد. امام‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

صلة‌ رحم‌ سبب‌ دوستی‌ است‌.

خویشاوندان‌ ارتباط‌ خونی‌ با هم‌ دارند، شاخ‌ و برگ‌های‌ یک‌ درخت‌ وگل‌های‌ یک‌ بوستانند. پس‌ ارتباطشان‌ طبیعی‌ است‌ و قطع‌ رابطه‌ شان‌ عارضه‌ای‌ثانوی‌. قطع‌ ارتباط‌ خویشاوندان‌ نوعی‌ بیماری‌ اجتماعی‌ و «آفت‌ خانوادگی‌»به‌ شمار می‌آید. اگر بی‌دلیل‌ باشد، زشت‌ و ناروا است‌ و چنان‌چه‌ دلیل‌ داشته‌باشد، قابل‌ رفع‌.

هنگامی‌ که‌ مردم‌ می‌بینند شخصی‌ با اقوام‌ خود رفت‌ و آمد نمی‌کند، ازدوستی‌ با وی‌ سر باز می‌زنند؛ زیرا وقتی‌ کسی‌ با خویشاوندانش‌ قطع‌ رابطه‌کرده‌، وظیفة‌ خود را در برابر آن‌ها انجام‌ نمی‌دهد، به‌ راحتی‌ با دیگران‌ نیزقطع‌ رابطه‌ می‌کند. بدین‌ سبب‌ امام‌ علی‌(ع) می‌فرماید:

قاطع‌ رحم‌، دوست‌ نزدیک‌ ندارد.

 

ز. میانه‌ روی‌

یکی‌ از ویژگی‌های‌ بسیار مهم‌ دوستان‌ شایسته‌، میانه‌روی‌ آن‌ها است‌.اعتدال‌ به‌ پایداری‌ دوستی‌ می‌انجامد و پیامدهای‌ زیانبار آن‌ را از میان‌ می‌برد.علی‌(ع) می‌فرماید:

دوست‌ خود را در حدّ اعتدال‌ دوست‌ بدار، چه‌ این‌ که‌ ممکن‌ است‌روزی‌ دشمنت‌ شود و نیز دشمنت‌ را در همین‌ حدّ دشمن‌ بدار؛ زیراممکن‌ است‌ روزی‌ دوستت‌ شود.

یکی‌ از موارد خروج‌ از میانه‌روی‌، گفتن‌ اسرار زندگی‌ به‌ دوستان‌ است‌.انسان‌ نباید تمام‌ اسرار زندگیش‌ را با دوستش‌ در میان‌ نهد. البته‌ این‌ سخن‌ به‌معنای‌ عدم‌ صمیمیت‌ نیست‌. باید با دوستان‌ صمیمی‌ بود؛ ولی‌ از گفتن‌ اسرار به‌آن‌ها پرهیز کرد. امام‌(ع) می‌فرماید:

سخن‌ در بند تو است‌ تا بر زبانش‌ نرانی‌ و چون‌ گفتی‌اش‌ تو در بندآنی‌.

سخن‌ تا نگویی‌ بر او دست‌ هست‌چو گفته‌ شود یابد او بر تو دست‌

سخن‌ تا نگفته‌ توانش‌ گفت‌ولی‌ گفته‌ را باز نتوان‌ نهفت‌

بنابراین‌، انسان‌ خردمند با دوستان‌ مهربان‌ است‌ و حقوق و آداب‌ دوستی‌را رعایت‌ می‌کند؛ ولی‌ هرگز از مرز اعتدال‌ پای‌ فراتر نمی‌نهد.

آفات‌ دوستی‌

 

عواملی‌ که‌ سبب‌ پاره‌ شدن‌ رشته‌های‌ دوستی‌ می‌شود، بسیار است‌. شماری‌از مهم‌ترین‌ آن‌ها عبارت‌ است‌ از:

 

أ. آزرده‌ خاطر ساختن‌ دوست‌

باید از رفتار و گفتاری‌ که‌ مایة‌ رنجش‌ دوست‌ می‌شود، به‌ شدت‌ پرهیز کردتا دوستی‌ها استمرار یابد. علی‌(ع) می‌فرماید:

اِذا احْتَشَم‌َ الْمْؤمِن‌ُ أَخاه‌ُ فَقَدْ فارَقَه‌ُ.   زمانی‌ که‌ انسان‌ دوست‌ خود را ناراحت‌ و خشمگین‌ ساخت‌، زمینة‌جدایی‌ را فراهم‌ ساخته‌ است‌.

در این‌ حدیث‌ شریف‌ واژة‌ «احتشم‌» به‌ کار رفته‌ است‌ که‌ به‌ معنای‌خشمگین‌ و شرمنده‌ ساختن‌ دیگری‌ است‌.

 

ب‌. پذیرش‌ کلام‌ سخن‌ چین‌

سخن‌چینی‌ و نیز پذیرش‌ کلام‌ سخن‌چین‌ از عوامل‌ پراکندگی‌ دوستان‌ ونابودکنندة‌ رشته‌های‌ مودّت‌ است‌. دوستان‌ خوب‌ باید به‌ یکدیگر اعتماد داشته‌باشند؛ از پذیرش‌ کلام‌ سخن‌ چینان‌ بپرهیزند و چنان‌چه‌ شنیدن‌ گفتار این‌ گروه‌ذهنیّتی‌ منفی‌ در آن‌ها پدید آورد، مطلب‌ را به‌ نحو مناسب‌ با یکدیگر در میان‌نهند تا زمینة‌ هر گونه‌ کدورت‌ و جدایی‌ از بین‌ برود. علی‌(ع) می‌فرماید:

هر کس‌ به‌ حرف‌ اشخاصی‌ سخن‌چین‌ اعتماد کند، دوست‌ خود را ازدست‌ خواهد داد.    هر کس‌ سخن‌ بدخواه‌ و سخن‌چین‌ را باور کند، دوست‌ خود را تباه‌کرده‌ است‌.



خرید و دانلود تحقیق درباره دوستی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.