لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
تعریف افت تحصیلی کاربرد اصطلاح افت تحصیلی یا اتلاف در آموزش و پرورش، از زبان اقتصاددانان گرفته شده و آموزش و پرورش را به صنعتی تشبیه میکند که بخشی از سرمایه و مواد اولیه را که باید به محصول نهایی تبدیل میشد، تلف کرده و نتیجه مطلوب و مورد انتظار را به بار نیاورده است. البته کاربرد اصطلاح قصور و واماندگی در تحصیل مطلوبتر است. وقتی صحبت از افت تحصیلی میشود، منظور تکرار پایه تحصیلی در یک دوره و ترک تحصیل پیش از پایان دوره است. به عبارت دیگر افت تحصیلی شامل جنبههای مختلف شکست تحصیلی، چون غیبت مطلق از مدرسه، ترک تحصیل قبل از موعد مقرر، تکرار پایه تحصیلی، نسبت میان سنوات تحصیلی دانشآموز و سالهای مقرر آموزش و کیفیت نازل تحصیلات میشود. منظور از افت تحصیلی کاهش عملکرد تحصیلی و درسی دانشآموز از سطح رضایتبخش به سطح نامطلوب است. افت تحصیلی یعنی دانشآموز در هنگام تحصیل بعد از یک دوره موفقیت تحصیلی یا متوسط، بهتدریج ظرفیت یادگیری او کاهش یافته و یا تکرار پایه تحصیلی داشته باشد. بهطورکلی نمرات او نسبت به ماه قبل یا سالهای قبل سیر نزولی محسوس از خود نشان میدهد. افت تحصیلی بهعنوان شاخص اتلاف آموزشی، از نظر مفهوم عام به هر گونه ضعف در سوادآموزی و یا وجود بیسوادی گفته میشود. اما از نظر مفهوم خاص عبارت از محقق نشدن انتظارات آموزشی و شکست در اهداف آموزشی است و نا بسامانی در فرآیند یاددهی - یادگیری را در برمیگیرد. ناکامیهای تحصیلی به شکل گریز از مدرسه، تجدیدی، مردودی و ترک تحصیلی به منصه ظهور میرسد. تاریخچه افت تحصیلی افت تحصیلی از دیر باز مورد نظر سیاستگذاران، برنامهریزان آموزشی، مسؤولان آموزشی و خانوادهها بوده و همگی از خسارات ناشی از افت تحصیلی دانشآموزان در جنبههای مادی و انسانی آن آگاهی داشتهاند. به نظر میرسد افت تحصیلی به مفهوم عام آن از گذشته دور، حتی دوران باستان و از صدر اسلام در ایران و جهان وجود داشته است اما افت تحصیلی به معنای خاص آن یعنی ناکامی در تحقق انتظارات آموزشی و شکست در موفقیتهای تحصیلی (آموزشی) در صدساله اخیر در ایران و در چند قرن اخیر در کشورهای دیگر جهان، بهوجود آمده است. مبانی روانشناختی افت تحصیلی: 1- شرایط اجتماعی و اقتصادی: کودکانی که والدین آنها از قدرت اقتصادی- اجتماعی پایینتری برخوردارند و خانوادههای آنها با محرومیتهای اقتصادی مواجه میباشند، افت تحصیلی بیشتری دارند. همچنین در هر جامعهای که دیکتاتوری، وحشت و ناامنی حاکم باشد، کودکان دچار افت تحصیلی میشوند. 2- شرایط آموزشی و امکانات مطلوب تحصیلی: در صورتی که از حواس مختلف انسان برای یادگیری استفاده شود، مسلماً یادگیری راحتتر و عمیقتر صورت میگیرد و شرایط و امکانات آموزشی به تحقق این امر کمک شایانی میکند. عدم امکانات مطلوب تحصیلی و شرایط آموزشی معمولا عواملی هستند که در ایجاد افت تحصیلی دخیل میباشند. امکاناتی از قبیل مدرسه، کلاس، کتابهای درسی مناسب و بهرهمندی از معلمان باسواد و کارآمد، همه از عواملیاند که از پیدایش افت تحصیلی پیشگیری میکنند. 3- شرایط فیزیولوژیک یادگیرنده: معمولاً شرایط فیزیولوژیک دانشآموزان در مدارس ما مورد غفلت قرار میگیرند، بعضیها دچار ضعف شنوایی هستند (حدود 2 درصد سخت شنواهستند). بعضی ضعف بینایی دارند. مسئله دیگر گرسنگی کودکان است. تحقیقات نشان داده است دانشآموزانی که از تغذیه مناسب برخوردارند، کمتر دچار افت تحصیلی میشوند. 4- شرایط روانی - حرکتی: مانند دانشآموزانی که مبتلا به صرع میباشند (حدود 2 درصد دانشآموزان مدارس ما صرع دارند.) یا دانشآموزانی که دچار لکنت زبان هستند، از آنجا که نمیتوانند افکار خود را بازگو کنند، دائماً در فشار روانی، اضطراب و تنش به سر میبرند. گروه دیگر دانشآموزانی هستند که به فلج مغزی دچار هستند. این قبیل کودکان لزوماً عقبمانده نیستند بلکه برخی از آنها تیزهوش نیز هستند و افت تحصیلی آنها به این دلیل است که فاقد حرکت هستند. 5- سازشنایافتگی رفتاری: کودکانی که به ناسازگاری عاطفی مبتلا هستند، از نظر رفتاری با محیط سازش ندارند و از یک تعامل بین فردی به نحو مطلوب برخوردار نیستند. 99 درصد از این کودکان در مدارس چون سازگاری با خود و محیط ندارند، افت تحصیلی بیشتری دارند. به طور کلی رفتارهایی از قبیل(بیش فعالی، بی توجهی، کمرویی، در خود فروماندگی و پرخاشگری همه تحت عنوان سازش نایافتگی رفتاری خوانده میشوند و در ایجاد افت تحصیلی موثرند. 6-شرایط عاطفی و روانی: شاید بتوان گفت این مورد در کشور ما عامل اصلی افت تحصیلی میباشد. همواره سخن بر سر این است که میان ظرفیت بالقوه کودکان و آنچه انجام میدهند، فاصلهای وجود دارد. امروزه روانشناسان معتقدند نباید صرفاً به دنبال سنجش هوش کودکان بود بلکه باید ظرفیت یادگیری آنها را به دست آورد، زیرا همواره ظرفیت یادگیری بچهها بسیار بیشتر از آن است که میآموزند. عمدهترین دلائل افت تحصیلی 1- عوامل فردی: شامل هوش، توجه و دقت، انگیزه، هیجانات و آشفتگیهای عاطفی و نارسائیهای جسمی. 2- عوامل خانوادگی: شامل روابط خانوادگی، فقر مالی و اقتصادی، فقر فرهنگی والدین، فقدان والدین یا والد. 3- علل آموزشی مدرسه: شامل شیوه تدریس معلم، برنامه درسی مدرسه، پیشداوری معلم، شرایط فیزیکی کلاس، ارزیابیهای نادرست معلمان از عملکرد دانشآموزان، پایین بودن نسبت معلم به دانشآموزان، کمبود معلم مجرب، آموزشدیده و علاقهمند به تدریس و تحت پوشش قرار نگرفتن دانشآموزان واجبالتعلیم. راههای کاهش افت تحصیلی افت تحصیلی موضوعی غیر قابل حل نیست، اما حل آن هم یکباره و ناگهانی و با شیوههای آنی میسر نیست. برای مقابله با این پدیده، به برنامهریزیهای درازمدت و زیربنایی احتیاج است. برنامههایی که بر اساس واقعیتهای اجتماعی باشند و ضمانت اجرایی به عنوان یکی از اصول برنامهریزی آموزشی را داشته باشند. الف: برنامههای درازمدت یا بنیادی: این برنامهها تدابیر زیربنایی است که یک سیاست کلی را در نظام آموزشی میطلبد. برخی از جزییات این روشها عبارتند از: 1- تجدید نظر در نظام ارزشیابی. 2- کاهش تعداد دانشآموزان هر کلاس. 3- ارزیابی هوشی دانشآموزان قبل از دبستان. 4- فراهم کردن امکانات آموزش و پرورش. ب: برنامههای کوتاه مدت: جزئیات این برنامهها به شرح زیر است: 1- تهیه به موقع کتابهای درسی و فراهم آوردن وسایل کمک آموزشی. 2- همکاری نزدیک اولیاء مدرسه و والدین. 3- ارزیابی عملکرد معلمان و تشویق معلمان کارآمد. 4- تقویت انگیزههای درونی دانشآموزان. همچنین تغییر در نگرشهای آموزشی معلمان، تغییر در سبکهای مدیریت مدارس، نوآوری در روشهای تدریس، اصلاح فرآیند یاددهی- یادگیری و توجه به مشارکت مردمی میتواند در کاهش مسائل آموزش و پرورش به ویژه افت تحصیلی مثمر ثمر باشد. بهرهگیری از مطالعات تطبیقی یعنی استفاده از تجربیات سایر کشورها در این زمینه میتواند مؤثر باشد. به عنوان مثال در هند راههای زیر را به کار بردهاند: 1- روشهای موثر تدریس عرضه گردید. 2- بازآموزی معلمین آغاز شد. 3- بین والدین و معلمین رابطه نزدیکتر ایجاد شد. در کشور پاکستان بیشتر روی بازآموزیها تاکید شده و بازآموزی معلمین را سرلوحه کار خود قرار دادهاند و معتقدند که این کار باید شامل آموزش مهارتهای تدریس، بازنگری محتوای دروس و آموزش مهارتهایی باشد که انگیزه دانشآموزان را به درس و تحصیل بیشتر کند. همچنین برای کاهش افت تحصیلی علاوه بر راههای درون سازمانی به راههای برون سازمانی نیز نیاز است. مثلا کاهش علائق افراد به تحصیلات به ویژ در پسران، به خاطر نبود بازار کار مناسب و شایسته برای دانشآموختگان است که این مهم عامل جدی در کاهش انگیزش تحصیلی در آنها میشود، به طوری که نابرابریهای آموزشی در شهر و روستا و نیز نابرابریهای جنسیتی (دختران در مقابل پسران) در تحصیلات عالیه که در یک دهه اخیر بر عکس چند دهه قبل در نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی کشور ما رخ داده است، به دلیل عدم تطابق نیازهای بازار کار به تخصص فارغالتحصیلان مدارس و دانشآموختگان دانشگاههاست. خسارتهای ناشی از افت تحصیلی: 1-هزینههای تحمیلشده به دولت که شامل: الف: اتلاف هزینههای جاری اداره موسسات آموزشی توسط دولت. ب: اتلاف سرمایهگذاریهای ثابت برای احداث و تجهیز فضاهای آموزشی و پرورشی. 2- هزینههای تحمیلشده بر خانواده شامل: الف: اتلاف هزینههای مستقیم خانواده مثل پرداخت حق ثبتنام، هزینه لوازمالتحریر. ب: اتلاف هزینههای حمل و نقل، ارتباطات برای رفت و آمد دانشآموزان به مدرسه. 3- خسارتهای وارده به دانشآموزان شکست خورده شامل: