واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره عقل 57 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

عقل عقل به ما می گوید: هر اثری یک موثّری دارد و این حکم به قدری روشن است که اگر شما بسیار آرام به صورت نوزادی بدمید، او چشم باز می کند، به اطراف می نگرد و به دنبال موثّر می گردد وچنین می فهمد که این دمیدن از یک سرچشمه ای به وجود آمده است . آری ، مساله ((از اثر پی به موثّر بردن )) از روشن ترین مسایل روزمرّه زندگی ماست . چگونه می توان باور کرد که مثلا تصویر یک خروس یا طاووس به عکّاس یا نقّاش نیاز دارد، ولی خود خروس و طاووس به خالق و طرّاح نیاز نداشته باشد!؟ چگونه عقل را قانع کنیم که یک دوربین عکّاسی سازنده دارد، لکن چشم انسان سازنده با شعوری ندارد؟ در صورتی که عکس برداری چشم به مراتب مهم تر از عکس برداری دوربین است ، زیرا دوربین هر چند بار که عکس گرفت باید فیلم آن را عوض کنیم ، ولی چشم دائما در حال عکس برداری است . چگونه عقل قبول کند دستگاه پالایش نفت ، سازنده داشته باشد، امّا دستگاه گوارش انسان ، سازنده نداشته باشد؟ چگونه بپذیریم که نظم در رفتار یک فرد، دلیل بر وجود شعور در اوست ، ولی نظم در جهان هستی ، دلیل بر وجود شعور در خالق آن نباشد؟ کوتاه سخن این که اگر یکی از نشانه های بهترین جهان بینی آن است که با پذیرفتن عقل توام باشد، عقل ما در برخورد با نظم و حساب دقیق ، برای جهان هستی ، قدرت با شعوری را می پذیرد و مطالعه در هستی ما را به سوی یک بینش الهی سوق می دهد.فطرت از هر انسانی ، در هر زمان و مکانی بپرسیم که شما در جهان هستی چه احساسی دارید؟ آیا احساس می کنید مستقل هستید یا در خود احساس وابستگی دارید؟ کسی نیست که بگوید: من احساس می کنم در این جهان ، مستقل هستم ، همه و همه در خود این احساس وابستگی را دارند، لکن این احساس صادقانه دو گونه اشباع می شود:اشباع صادق و اشباع کاذب.نظیر طفلی که احساس گرسنگی می کند; این احساس صادق ، گاهی با مکیدن سینه پرشیر مادر صادقانه اشباع می شود و گاهی با مکیدن پستانک خشک ، به صورت کاذب اشباع می شود. در انسان هم اصل احساس وابستگی ، یک واقعیّت و حقیقتی است لکن وابسته به چه چیزی ؟1 به قدرت خدا؟2 به قدرت طبیعت ؟ خود طبیعت هم وابسته به صدها شرط است ، پس باید به قدرتی وابسته باشیم که او دیگر همچون ما وابسته نباشد.کار انبیا کار انبیا این است که نگذارند احساسات لطیف انسان ها به طور کاذب اشباع شود، نظیر کار مادر و سرپرستی که نمی گذارد طفل ، به خاطر گرسنگی از هر غذایی استفاده کند. نگاهی به تاریخ نشان می دهد که افرادی که تحت رهبری انبیا قرار نگرفته اند به چه خرافاتی گرفتار شده اند.آیا بندگی خدا، مخالف آزادی انسان ها نیست ؟ گاهی تصوّر می شود که اگر انبیا و مذاهب آسمانی ، ما را به عبادت خدا دعوت می کنند، این با آزادی انسان مخالف است ، امّا باید توجّه داشت که انسان به صورتی آفریده شده که نمی تواند بدون عشق و پرستش و انس و امید زندگی کند، احساس علاقه و پرستش در او نهفته است و اگر این احساس با رهبری انبیا هدایت نشود از پرستش بت ها و اجرام آسمانی و یا پرستش انسان ها و طاغوت ها سر در می آورد.بنابراین ، عبودیّت و بندگی خدا یک اشباع صادقی است که جلوی اشباعهای کاذب را می گیرد و مسیر عشق و پرستش را از انحراف نجات می دهد.خلاصه این که جهان بینی الهی و ایمان به خدا ریشه فطری دارد. یعنی در همه انسان ها نوعی احساس وابستگی به قدرتی بی نهایت موجود است ، گرچه گاهی در تشخیص آن قدرت بی نهایت که آیا قدرت الهی است یا قدرت طبیعی دچار لغزش می شوند.امّا به هر حال ، اصل احساس وابستگی هست ، بنابراین توحید که تمام جهان هستی را به قدرتی بی نهایت و با شعور وابسته می داند، با فطرت انسانی که خود را وابسته می داند هماهنگ است.راه های خداشناسی خداشناسی از راه نظم و هماهنگی بهترین و ساده ترین دلیل توحید، نظم و هماهنگی عجیبی است که بر موجودات جهان حاکم است . این دلیل به عنوان برهان نظم نامیده می شود. برهان نظم دارای امتیازاتی است ، از جمله :1 برهانی قرآن است . آیات قرآن نیز همواره ما را به شناخت شگفتی های طبیعت و تفکّر و تامّل در آیات عظمت خداوند دعوت کرده است .2 عشق آفرین است . وقتی انسان الطاف و نعمت های خداوند را می شناسد، عشق و محبّت او به خداوند بیشتر می شود.3 شیرین است . انسان وقتی که ارتباط هستی را درک می کند لذّت می برد.4 پویاست . هرچه علم پیشرفت می کند، ارتباطاتی که بین موجودات هستی است بیشتر کشف می شود.5 برای همه قابل فهم ودرک است ونیازی به داشتن اطلاعات فلسفی ندارد. روشن است که وجود هماهنگی میان اجزای یک ساختمان ، مقاله های



خرید و دانلود تحقیق درباره عقل 57 ص


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.