لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آداب تعلیم و تعلم
1. علم باید با عمل همراه باشد.
2. نهى از گفتار و کردار بدون علم و آگاهى.
3. چه دانشى سزاوار فراگیرى است.
4. وظایف علما.
1. علم باید با عمل همراه باشد
سرانجام شوم عالم غیر عامل
قالعلیه السلام: و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله بل الحجة علیهاعظم والحسرة له الزم و هو عند الله الوم; (1)
عالمى که به غیر دانش خود عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که هرگز از جهلش بیروننمىآید، بلکه حجتبر او عظیم تر و حسرت براى او ثابتتر و او نزد خدا سزاوار سرزنش بیشتراست.
امامعلیه السلام در تبیین و توصیف وضعیت اسفبار عالم بىعمل، ابتدا وى را مساوىجاهل سرگردانى قرار دادهاند که از مسیر حق دور شده و در گرداب گمراهى غوطهوراست. پس از این تسویه، حال وى را بدتر از حال جاهل ترسیم نمودهاند.
اما وجه مساوات این است که: نتیجه علم بدون عمل، مانند نتیجه جهل است کهعبارت است ازگمراهى و دورى از حق و سرگردانى در وادى حیرت.
اما عالم بدون عمل از جاهل بدتر است، زیرا:
اولا: الحجة علیه اعظم : اگر براى جاهل جایى براى عذر آوردن باشد براى عالمجایى براى عذر آوردن نیست و نمىتواند بگوید: انا کنا عن هذا غافلین.
ثانیا: والحسرة له الزم: راغب در معناى حسرت مىگوید:
الحسرة الغم على مافاته والندم علیه کانه انحسر عنه الجهل الذی حمله على ما ارتکبه اوانحسر قواه من فرط غم او ادرکه اعیاء عن تدارک ما فرط عنه;
حسرت به معناى اندوه و غم استبر آنچه از دست رفته، گویا جهلى که بر ارتکاب عمل قبیحوادارش کرده بود، از وى رفته یا نیرویش از فرط غصه و اندوه زایل شده یا از یافتن چیز مفقود خستهشده است.
اما این که چرا غم و اندوه و حسرت عالم بدون عمل از جاهل بیشتر است، از اینجهت است که جاهل نمىداند چه کمالاتى را از دست داده، اما عالم چون مىداندلذات و بهجتهاى معنوى را در مقابل چه چیز بىارزشى از دست داده، حسرتبیشترى دارد، مانند کسى که ارزش جواهر گرانقیمتى را مىداند و سرگرم کارهاىبیهوده شده و آن گوهر قیمتى را از دست مىدهد، این شخص حسرتش بیشتر استازکسى که قیمت و ارزش آن گوهر را نمىداند. (2)
قرآن کریم مىفرماید:
وانذرهم یوم الحسرة اذ قضى الامروهم فى غفلة وهم لایؤمنون; (3)
اى رسول ما! امت را از روز حسرت بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و مردم از آنروز غافلند و به آن ایمان نمىآورند.
ثالثا: وهو عند الله الوم: عالم سزاوارتر است از جاهل بر سرزنش و ملامت، زیرا عالمبا شناخت و آگاهى، راه سرکشى و مخالفتبا خداى تعالى را انتخاب نموده است.
نظیر عبارتى که در خطبه 110 نهج البلاغه گذشت نیز در کافى آمده:
ایها الناس اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلکم تهتدون ان العالم العامل بغیره کالجاهل الحائرالذى لایستفیق عن جهله بل قد رایت ان الحجة علیه اعظم والحسرة ادوم على هذا العالم المنسلخمن علمه منها على هذا الجاهل المتحیر فی جهله وکلاهما حائر بائر; (4)
اى مردم! به آنچه دانا شدید عمل نمایید، شاید که به هدایت راه یابید. عالمى که بر خلافعلمش عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که از نادانى به هوش نیاید، بلکه حجتبر او تمامترو حسرت این عالمى که از علم خویش جدا شده، بیشتر است از حسرت جاهل سرگردان در جهالت،و هر دو سرگردان و خوابند.
حاصل کلام این است که عالم بىعمل از جاهل بدتر است.
از امام صادقعلیه السلام روایاتى در این زمینه رسیده است:
یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد; (5)
هفتاد گناه جاهل بخشیده مىشود، پیش از آنکه یک گناه عالم آمرزیده گردد.
قال عیسى بن مریمعلیه السلام: ویل للعلماء السوء کیف تلظى علیهم النار; (6)
واى بر علماى بد که چگونه آتش دوزخ برآنان زبانه مىکشد.
اذا بلغت النفس هنا - واشار بیده الى حلقه - لم یکن للعالم توبة ثم قرء: انما التوبة على اللهللذین یعملون السوء بجهالة; (7) و (8)
وقتى که جان به این جا رسد - با دستبه گلویش اشاره نمود - براى عالم توبه اى نیست; سپساین آیه را تلاوت نمود: پذیرش توبه بر خدا فقط براى کسانى است که از روى نادانى بدى مىکنند.
از امیرمؤمنان علىعلیه السلام روایتشده که فرمودند:
آفة العلم ترک العمل به; (9)
آفت علم، عمل نکردن به آن است.
فراگیرى براى به کارگیرى
ذکر فیها آل محمدعلیهم السلام قالعلیه السلام: عقلوا الدین عقل وعایة و رعایة لا عقل سماع وروایة فانرواة العلم کثیر و رعاته قلیل; (10)
در این خطبه از آل محمدعلیهم السلام سخن به میان آمده: دین را درک کردند توام با فراگیرى و عمل، نهصرف شنیدن و نقل کردن، به درستى که راویان علم فراوان و رعایت کنندگان و عمل کنندگان کمند.
امامعلیه السلام در توصیف آل محمدعلیهم السلام مىفرمایند:
آنها دین را با آگاهى کامل درک نموده و آنرا با عمل توام کردهاند، چه بسیارندکسانى که معارف دینى را شنیدهاند و براى دیگران هم بازگو مىکنند، ولى خود درعمل بهرهاى نبرده و دستورها و تعالیم دینى را به کار نبستهاند. به طور کلى مهمترینویژگى مربیان الهى، تبلیغ عملى است.
قالعلیه السلام: اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایة لا عقل روایة فان رواة العلم کثیر و رعاتهقلیل; (11)
(خبرى را که مىشنوید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر براى عمل نه براى بازگو کردن، به درستىکه راویان علم بسیارند و عمل کنندگان به آن کم.
امام صادقعلیه السلام مىفرمایند:
العلماء همتهم الرعایة والسفهاء همتهم الروایة; (12)
علماى راستین سعى در بکارگیرى دانش خود دارند، ولى سفیهان فقط در پى یادگیرى و بازگوکردن براى دیگران هستند.
در روایت دیگرى مىفرمایند:
ان رواة الکتاب کثیر و رعاته قلیل وکم من مستنصح للحدیث مستغش للکتاب فالعلماءیحزنهم ترک الرعایة والجهال یحزنهم حفظ الروایة فراع یرعى حیاته وراع یرعى هلکته فعندذلک اختلف الراعیان وتغایر الفریقان; (13)
روایت کنندگان قرآن بسیارند و رعایت کنندگان کم; چه بسا مردمى که نسبتبه حدیثخیرخواه و نسبتبه قرآن جنایتکارند. علماء از رعایت نکردن غمناکند و جاهلان از حفظ روایت.یکى در پى حفظ حیات خود است و دیگرى در پى هلاکتخویش; این جاست که دو دستهرعایت کنندگان اختلاف پیدا مىکنند و از هم جدا مىشوند.
قال عیسىعلیه السلام:
کیف یکون من اهل العلم من یکون مسیره الى آخرته وهو مقبل على دنیاه وکیف یکون مناهل العلم من یطلب العلم لیخبر به ولا لیعمل به; (14)
چگونه ممکن است کسى که مسیرش به سوى آخرت است و به دنیا توجه دارد از اهل علمباشد، و چگونه ممکن است اهل علم باشد کسى که در پى یادگرفتن باشد تا براى دیگران نقل کند نهبراى عمل؟
برترین دانشها
قالعلیه السلام: اوضع العلم ما وقف على اللسان و ارفعه ماظهر على الجوارح و الارکان; (15)
پست ترین دانشها آن است که تنها روى زبان متوقف شود و برترین دانشها آن است کهدراعضاء و جوارح آشکار گردد.
یادگیرى، مقدمه به کاربستن و عمل کردن است، نه براى نقل کردن. در مذمتعلمى که از گفتار فراتر نرود و به کردار نرسد، همین بس که خداى تعالى مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لاتفعلون; (16)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا به زبان چیزى مىگویید که در مقام عمل خلاف آن مىکنید؟بترسید از این که سخنى بگویید و خلاف آن عمل کنید که بسیار خدا را به غضب مىآورد.
در سوره جمعه مىفرماید:
مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوهاکمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوابآیات الله والله لایهدى القوم الظالمین; (17)
وصف حال آنان که تحمل تورات نموده و بر خلاف آن عمل کردند، در مثل به حمارى ماند کهبار کتابها بر پشت کشد که از آن بهرهاى نمىبرد، قومى که مثل حالشان این است که آیات خدا راتکذیب کردند، بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
دانش بىثمر
قالعلیه السلام: رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لاینفعه; (18)
چه بسیارند دانشمندانى که جهلشان آنها را کشته، در حالى که علمشان با آنهاست، اما سودىبراى آنها ندارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آداب شکار جوانان بختیاری
سالهاست که در بین بختیاری ها رسم شکار وجود دارد و هنوز هم پس از گذر سالیان سال به اجرا در می آید. در ایل بختیاری رسم بر این است که جوانان برومند بختیاریها که به سن ازدواج رسیده اند قبل از عروسی، برای تهیه گوشت مورد نیاز جهت غذای مراسم شادی به شکار می روند. بر طبق این سنت قدیمی مادر جوان آماده شکار مشغول تهیه نان سنتی می شود، خواهران و دخترکان بختیاری مشک می زنند تا جوان شکارچی دوغ تازه و کره محلی را همراه خود ببرد در این بین نامزد جوان شکارچی هم بیکار نمی ماند و مشغول دوختن لباس شکار می شود. در بختیاریها روز شکار، به کمر جوان شکارچی شال شکار می بندند که معمولاً توسط برادر بزرگتر، دائی یا پدر انجام می شود. جوان باید به کوه کلار برود و بزکل شکار کند بزکل، بز یکشاخی است که بسیار چالاک و تیز می باشد و شکار آن بسیار سخت است، شکار بز کل افتخار بختیاری ها و دلیل بر شجاعت، رشادت و دلیری آنهاست. جوان توسط افراد فامیل و خویشان بدرقه می شود و راهی شکار می گردد.
/
بعد از چند روز که پیروزمندانه به ایل بازگشت مراسم عقد و ازدواج جوان صورت می گیرد و گوشت شکار جهت تهیه غذای عروسی استفاده می شود. رسم شکار سنتی قدیمی است که ریشه در آداب اصیل بختیاری داردو بسیار دیدنی است.
آداب سوگواری بختیاری ها
از آنجا که مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و غمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند- بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناک را به زبان شیرین لری بختیاری زمزمه می کنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف که نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد. رسم است که اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم – هفته و چهلم به بازماندگان کمک مالی کرده و تا جائیکه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر کرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید که بازهم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاک مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می کنند که به نام «بردسنگی» معروف می باشد.
آداب مخصوص مردان بختیاری در پوشش
سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد.
/
مادة اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا70 سانتیمتر و طول 5/2 متر می بافند که این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. قسمت بالا را «تهده نشقه» و قسمت پایین آنرا «تهده ساده» می نامند. بلندی چوقا حدوداً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملاً باز است در حال حاضر بهترین نوع چوقا توسط زنان طایفة «کیارسی» بافته می شود. بافت یک چوقا حدود 20 تا30 روز طول می کشد.
/
شلوار دبیت هم از دیگر اجزا لباسهای محلی مردان بختیاری است شلواری بسیار گشاد از جنس دبیت سیاه رنگ که در دوخت آن5/2 متر پارچه استفاده می شودو خیاطان محلی آنرا به صورت کیسه ای دولنگه می دوزند که در بالای آن سه راه کش دارد و 3متر کش را درآن می کنند.
شال مردان بختیاری به اندازه 8متر از پارچه چلواری سفید است که به صورت شال در آورده و دور کمر می پیچانند و گره های ریزی برای نمای آن از سر خود همان پارچه درست می کنند. کلاه نمدی هم یکی دیگر از اجزای لباس محلی مردان بختیاری است همینطور گیوه ملکی که برای پوشش پاها مورد استفاده قرار می دهند.
و اما زنان پر تلاش بختیاری هم از لباسهای محلی زیبایی استفاده می کنند، که از بهترین پارچه ها دوخته می شوند برای دوخت پیراهن زنان بختیاری 4متر پارچه استفاده می شود که به صورت مدل چاک دار آنرا می دوزند که از دو قسمت کمر چاک دارد و پایین آن به صورت کلوشی است. شلوار زنان بختیاری به قدری چین دار د گشاد است که مثل دامنی به چشم می خورد در دوخت این شلوار 10 متر پارچه استفاده می شود از دیگر لباسهای محلی می توانیم به می نا و لچک و جلیقه و کلجه که به صورت کت است و از بهترین و از بهترین مخملها درست می شود اشاره کنیم.
ایزابلا بیشوت سفرنامه نویس اروپایی در خصوص آداب لباس پوشیدن بختیاریها در کتاب از بیستون تا زردکوه بختیاری می نویسد:
/
«معمولاً مردان بختیاری از نوعی پارچه زیرکتانی پیرهن می پوشند و از یک پارچه مشکی رنگ شلوار به پا می کنند که هر پارچه شلوار تقریباً دویاردو بلندی آن تا روی گیوه می رسد. آنان یک عبای قدی هم روی لباس خود می پوشند که که به زبان محلی چوخا نام دارد همه بختیاریها یک نوع کلاه غدی به سر می گذاردند که رنگ آن یا قهوه ای – مشکی و گاهی شیری می باشد.»
آداب عقد و ازدواج در بختیاری
به طور کلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران که دختر و پسر را از همان کودکی برای هم نامبر می کنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند که امروزه آداب ناف بران کم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می کند که مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است. خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یکی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است که دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می کنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند، نوع قالیچه، کیفیت و زیبایی آن حکایت از هنرمندی عروس خانم دارد برای همین دخترکان بختیاری سعی می کنند این قالیچه را در نهایت زیباییو خوب ببافند.
یکی دیگر از آداب کهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است که اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینکه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می کنند که در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می کردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل- رقص محلی و ترکه بازی- خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است، یکی دیگر از آداب اصیل که هنوز هم در بعضی دهات بختیاری انجام می شود اینست که و قتی عروس را به خانه داماد می برند اطرافیان به طور شوخی دستبردی به اثاثیه منزل عروس یا داماد می زنند که دقت و هوش اقوام طرف مقابل را امتحان می کنند مثلاً وقتی اقوام داماد به دنبال عروس خانم می روند یکی از زنان بستگان داماد لیوان یا سینی و یا گلدانی را از خانه عروس خانم دستبرد می زند، اگر اقوام عروس خانم متوجه نشوند آن شی را با خود می برند و فردای آن روز به خانه عروس می فرستند وقتی عروس به درخانه داماد رسید – آتش بزرگی را فراهم می کنند و عرو.س خانم را چندبار به دور آتش می چرخانند و سپس خونریزی می کنند و سر میش یا بره ای را می برند.
اما فردای شب عروسی مراسم پشت پرده یا پاتختی اجرا می شود به این صورت که مادر عروس ظرفی از برشتوک و غذاهای تزئین شده و خلعتی را برای عروس و داماد به خانه داماد می فرستند که همراه این هدایا چند نفر از بستگان عروس هم به خانه عروس و داماد می روند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
آداب تعلیم و تعلم
1. علم باید با عمل همراه باشد.
2. نهى از گفتار و کردار بدون علم و آگاهى.
3. چه دانشى سزاوار فراگیرى است.
4. وظایف علما.
1. علم باید با عمل همراه باشد
سرانجام شوم عالم غیر عامل
قالعلیه السلام: و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله بل الحجة علیهاعظم والحسرة له الزم و هو عند الله الوم; (1)
عالمى که به غیر دانش خود عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که هرگز از جهلش بیروننمىآید، بلکه حجتبر او عظیم تر و حسرت براى او ثابتتر و او نزد خدا سزاوار سرزنش بیشتراست.
امامعلیه السلام در تبیین و توصیف وضعیت اسفبار عالم بىعمل، ابتدا وى را مساوىجاهل سرگردانى قرار دادهاند که از مسیر حق دور شده و در گرداب گمراهى غوطهوراست. پس از این تسویه، حال وى را بدتر از حال جاهل ترسیم نمودهاند.
اما وجه مساوات این است که: نتیجه علم بدون عمل، مانند نتیجه جهل است کهعبارت است ازگمراهى و دورى از حق و سرگردانى در وادى حیرت.
اما عالم بدون عمل از جاهل بدتر است، زیرا:
اولا: الحجة علیه اعظم : اگر براى جاهل جایى براى عذر آوردن باشد براى عالمجایى براى عذر آوردن نیست و نمىتواند بگوید: انا کنا عن هذا غافلین.
ثانیا: والحسرة له الزم: راغب در معناى حسرت مىگوید:
الحسرة الغم على مافاته والندم علیه کانه انحسر عنه الجهل الذی حمله على ما ارتکبه اوانحسر قواه من فرط غم او ادرکه اعیاء عن تدارک ما فرط عنه;
حسرت به معناى اندوه و غم استبر آنچه از دست رفته، گویا جهلى که بر ارتکاب عمل قبیحوادارش کرده بود، از وى رفته یا نیرویش از فرط غصه و اندوه زایل شده یا از یافتن چیز مفقود خستهشده است.
اما این که چرا غم و اندوه و حسرت عالم بدون عمل از جاهل بیشتر است، از اینجهت است که جاهل نمىداند چه کمالاتى را از دست داده، اما عالم چون مىداندلذات و بهجتهاى معنوى را در مقابل چه چیز بىارزشى از دست داده، حسرتبیشترى دارد، مانند کسى که ارزش جواهر گرانقیمتى را مىداند و سرگرم کارهاىبیهوده شده و آن گوهر قیمتى را از دست مىدهد، این شخص حسرتش بیشتر استازکسى که قیمت و ارزش آن گوهر را نمىداند. (2)
قرآن کریم مىفرماید:
وانذرهم یوم الحسرة اذ قضى الامروهم فى غفلة وهم لایؤمنون; (3)
اى رسول ما! امت را از روز حسرت بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و مردم از آنروز غافلند و به آن ایمان نمىآورند.
ثالثا: وهو عند الله الوم: عالم سزاوارتر است از جاهل بر سرزنش و ملامت، زیرا عالمبا شناخت و آگاهى، راه سرکشى و مخالفتبا خداى تعالى را انتخاب نموده است.
نظیر عبارتى که در خطبه 110 نهج البلاغه گذشت نیز در کافى آمده:
ایها الناس اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلکم تهتدون ان العالم العامل بغیره کالجاهل الحائرالذى لایستفیق عن جهله بل قد رایت ان الحجة علیه اعظم والحسرة ادوم على هذا العالم المنسلخمن علمه منها على هذا الجاهل المتحیر فی جهله وکلاهما حائر بائر; (4)
اى مردم! به آنچه دانا شدید عمل نمایید، شاید که به هدایت راه یابید. عالمى که بر خلافعلمش عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که از نادانى به هوش نیاید، بلکه حجتبر او تمامترو حسرت این عالمى که از علم خویش جدا شده، بیشتر است از حسرت جاهل سرگردان در جهالت،و هر دو سرگردان و خوابند.
حاصل کلام این است که عالم بىعمل از جاهل بدتر است.
از امام صادقعلیه السلام روایاتى در این زمینه رسیده است:
یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد; (5)
هفتاد گناه جاهل بخشیده مىشود، پیش از آنکه یک گناه عالم آمرزیده گردد.
قال عیسى بن مریمعلیه السلام: ویل للعلماء السوء کیف تلظى علیهم النار; (6)
واى بر علماى بد که چگونه آتش دوزخ برآنان زبانه مىکشد.
اذا بلغت النفس هنا - واشار بیده الى حلقه - لم یکن للعالم توبة ثم قرء: انما التوبة على اللهللذین یعملون السوء بجهالة; (7) و (8)
وقتى که جان به این جا رسد - با دستبه گلویش اشاره نمود - براى عالم توبه اى نیست; سپساین آیه را تلاوت نمود: پذیرش توبه بر خدا فقط براى کسانى است که از روى نادانى بدى مىکنند.
از امیرمؤمنان علىعلیه السلام روایتشده که فرمودند:
آفة العلم ترک العمل به; (9)
آفت علم، عمل نکردن به آن است.
فراگیرى براى به کارگیرى
ذکر فیها آل محمدعلیهم السلام قالعلیه السلام: عقلوا الدین عقل وعایة و رعایة لا عقل سماع وروایة فانرواة العلم کثیر و رعاته قلیل; (10)
در این خطبه از آل محمدعلیهم السلام سخن به میان آمده: دین را درک کردند توام با فراگیرى و عمل، نهصرف شنیدن و نقل کردن، به درستى که راویان علم فراوان و رعایت کنندگان و عمل کنندگان کمند.
امامعلیه السلام در توصیف آل محمدعلیهم السلام مىفرمایند:
آنها دین را با آگاهى کامل درک نموده و آنرا با عمل توام کردهاند، چه بسیارندکسانى که معارف دینى را شنیدهاند و براى دیگران هم بازگو مىکنند، ولى خود درعمل بهرهاى نبرده و دستورها و تعالیم دینى را به کار نبستهاند. به طور کلى مهمترینویژگى مربیان الهى، تبلیغ عملى است.
قالعلیه السلام: اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایة لا عقل روایة فان رواة العلم کثیر و رعاتهقلیل; (11)
(خبرى را که مىشنوید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر براى عمل نه براى بازگو کردن، به درستىکه راویان علم بسیارند و عمل کنندگان به آن کم.
امام صادقعلیه السلام مىفرمایند:
العلماء همتهم الرعایة والسفهاء همتهم الروایة; (12)
علماى راستین سعى در بکارگیرى دانش خود دارند، ولى سفیهان فقط در پى یادگیرى و بازگوکردن براى دیگران هستند.
در روایت دیگرى مىفرمایند:
ان رواة الکتاب کثیر و رعاته قلیل وکم من مستنصح للحدیث مستغش للکتاب فالعلماءیحزنهم ترک الرعایة والجهال یحزنهم حفظ الروایة فراع یرعى حیاته وراع یرعى هلکته فعندذلک اختلف الراعیان وتغایر الفریقان; (13)
روایت کنندگان قرآن بسیارند و رعایت کنندگان کم; چه بسا مردمى که نسبتبه حدیثخیرخواه و نسبتبه قرآن جنایتکارند. علماء از رعایت نکردن غمناکند و جاهلان از حفظ روایت.یکى در پى حفظ حیات خود است و دیگرى در پى هلاکتخویش; این جاست که دو دستهرعایت کنندگان اختلاف پیدا مىکنند و از هم جدا مىشوند.
قال عیسىعلیه السلام:
کیف یکون من اهل العلم من یکون مسیره الى آخرته وهو مقبل على دنیاه وکیف یکون مناهل العلم من یطلب العلم لیخبر به ولا لیعمل به; (14)
چگونه ممکن است کسى که مسیرش به سوى آخرت است و به دنیا توجه دارد از اهل علمباشد، و چگونه ممکن است اهل علم باشد کسى که در پى یادگرفتن باشد تا براى دیگران نقل کند نهبراى عمل؟
برترین دانشها
قالعلیه السلام: اوضع العلم ما وقف على اللسان و ارفعه ماظهر على الجوارح و الارکان; (15)
پست ترین دانشها آن است که تنها روى زبان متوقف شود و برترین دانشها آن است کهدراعضاء و جوارح آشکار گردد.
یادگیرى، مقدمه به کاربستن و عمل کردن است، نه براى نقل کردن. در مذمتعلمى که از گفتار فراتر نرود و به کردار نرسد، همین بس که خداى تعالى مىفرماید:
یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لاتفعلون; (16)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! چرا به زبان چیزى مىگویید که در مقام عمل خلاف آن مىکنید؟بترسید از این که سخنى بگویید و خلاف آن عمل کنید که بسیار خدا را به غضب مىآورد.
در سوره جمعه مىفرماید:
مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوهاکمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوابآیات الله والله لایهدى القوم الظالمین; (17)
وصف حال آنان که تحمل تورات نموده و بر خلاف آن عمل کردند، در مثل به حمارى ماند کهبار کتابها بر پشت کشد که از آن بهرهاى نمىبرد، قومى که مثل حالشان این است که آیات خدا راتکذیب کردند، بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.
دانش بىثمر
قالعلیه السلام: رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لاینفعه; (18)
چه بسیارند دانشمندانى که جهلشان آنها را کشته، در حالى که علمشان با آنهاست، اما سودىبراى آنها ندارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آداب شکار جوانان بختیاری
سالهاست که در بین بختیاری ها رسم شکار وجود دارد و هنوز هم پس از گذر سالیان سال به اجرا در می آید. در ایل بختیاری رسم بر این است که جوانان برومند بختیاریها که به سن ازدواج رسیده اند قبل از عروسی، برای تهیه گوشت مورد نیاز جهت غذای مراسم شادی به شکار می روند. بر طبق این سنت قدیمی مادر جوان آماده شکار مشغول تهیه نان سنتی می شود، خواهران و دخترکان بختیاری مشک می زنند تا جوان شکارچی دوغ تازه و کره محلی را همراه خود ببرد در این بین نامزد جوان شکارچی هم بیکار نمی ماند و مشغول دوختن لباس شکار می شود. در بختیاریها روز شکار، به کمر جوان شکارچی شال شکار می بندند که معمولاً توسط برادر بزرگتر، دائی یا پدر انجام می شود. جوان باید به کوه کلار برود و بزکل شکار کند بزکل، بز یکشاخی است که بسیار چالاک و تیز می باشد و شکار آن بسیار سخت است، شکار بز کل افتخار بختیاری ها و دلیل بر شجاعت، رشادت و دلیری آنهاست. جوان توسط افراد فامیل و خویشان بدرقه می شود و راهی شکار می گردد.
/
بعد از چند روز که پیروزمندانه به ایل بازگشت مراسم عقد و ازدواج جوان صورت می گیرد و گوشت شکار جهت تهیه غذای عروسی استفاده می شود. رسم شکار سنتی قدیمی است که ریشه در آداب اصیل بختیاری داردو بسیار دیدنی است.
آداب سوگواری بختیاری ها
از آنجا که مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و غمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند- بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناک را به زبان شیرین لری بختیاری زمزمه می کنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف که نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد. رسم است که اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم – هفته و چهلم به بازماندگان کمک مالی کرده و تا جائیکه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر کرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید که بازهم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاک مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می کنند که به نام «بردسنگی» معروف می باشد.
آداب مخصوص مردان بختیاری در پوشش
سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد.
/
مادة اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا70 سانتیمتر و طول 5/2 متر می بافند که این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. قسمت بالا را «تهده نشقه» و قسمت پایین آنرا «تهده ساده» می نامند. بلندی چوقا حدوداً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملاً باز است در حال حاضر بهترین نوع چوقا توسط زنان طایفة «کیارسی» بافته می شود. بافت یک چوقا حدود 20 تا30 روز طول می کشد.
/
شلوار دبیت هم از دیگر اجزا لباسهای محلی مردان بختیاری است شلواری بسیار گشاد از جنس دبیت سیاه رنگ که در دوخت آن5/2 متر پارچه استفاده می شودو خیاطان محلی آنرا به صورت کیسه ای دولنگه می دوزند که در بالای آن سه راه کش دارد و 3متر کش را درآن می کنند.
شال مردان بختیاری به اندازه 8متر از پارچه چلواری سفید است که به صورت شال در آورده و دور کمر می پیچانند و گره های ریزی برای نمای آن از سر خود همان پارچه درست می کنند. کلاه نمدی هم یکی دیگر از اجزای لباس محلی مردان بختیاری است همینطور گیوه ملکی که برای پوشش پاها مورد استفاده قرار می دهند.
و اما زنان پر تلاش بختیاری هم از لباسهای محلی زیبایی استفاده می کنند، که از بهترین پارچه ها دوخته می شوند برای دوخت پیراهن زنان بختیاری 4متر پارچه استفاده می شود که به صورت مدل چاک دار آنرا می دوزند که از دو قسمت کمر چاک دارد و پایین آن به صورت کلوشی است. شلوار زنان بختیاری به قدری چین دار د گشاد است که مثل دامنی به چشم می خورد در دوخت این شلوار 10 متر پارچه استفاده می شود از دیگر لباسهای محلی می توانیم به می نا و لچک و جلیقه و کلجه که به صورت کت است و از بهترین و از بهترین مخملها درست می شود اشاره کنیم.
ایزابلا بیشوت سفرنامه نویس اروپایی در خصوص آداب لباس پوشیدن بختیاریها در کتاب از بیستون تا زردکوه بختیاری می نویسد:
/
«معمولاً مردان بختیاری از نوعی پارچه زیرکتانی پیرهن می پوشند و از یک پارچه مشکی رنگ شلوار به پا می کنند که هر پارچه شلوار تقریباً دویاردو بلندی آن تا روی گیوه می رسد. آنان یک عبای قدی هم روی لباس خود می پوشند که که به زبان محلی چوخا نام دارد همه بختیاریها یک نوع کلاه غدی به سر می گذاردند که رنگ آن یا قهوه ای – مشکی و گاهی شیری می باشد.»
آداب عقد و ازدواج در بختیاری
به طور کلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران که دختر و پسر را از همان کودکی برای هم نامبر می کنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند که امروزه آداب ناف بران کم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می کند که مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است. خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یکی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است که دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می کنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند، نوع قالیچه، کیفیت و زیبایی آن حکایت از هنرمندی عروس خانم دارد برای همین دخترکان بختیاری سعی می کنند این قالیچه را در نهایت زیباییو خوب ببافند.
یکی دیگر از آداب کهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است که اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینکه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می کنند که در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می کردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل- رقص محلی و ترکه بازی- خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است، یکی دیگر از آداب اصیل که هنوز هم در بعضی دهات بختیاری انجام می شود اینست که و قتی عروس را به خانه داماد می برند اطرافیان به طور شوخی دستبردی به اثاثیه منزل عروس یا داماد می زنند که دقت و هوش اقوام طرف مقابل را امتحان می کنند مثلاً وقتی اقوام داماد به دنبال عروس خانم می روند یکی از زنان بستگان داماد لیوان یا سینی و یا گلدانی را از خانه عروس خانم دستبرد می زند، اگر اقوام عروس خانم متوجه نشوند آن شی را با خود می برند و فردای آن روز به خانه عروس می فرستند وقتی عروس به درخانه داماد رسید – آتش بزرگی را فراهم می کنند و عرو.س خانم را چندبار به دور آتش می چرخانند و سپس خونریزی می کنند و سر میش یا بره ای را می برند.
اما فردای شب عروسی مراسم پشت پرده یا پاتختی اجرا می شود به این صورت که مادر عروس ظرفی از برشتوک و غذاهای تزئین شده و خلعتی را برای عروس و داماد به خانه داماد می فرستند که همراه این هدایا چند نفر از بستگان عروس هم به خانه عروس و داماد می روند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نهبندان پارچه بافی
پارچه بافی در تمام نقاط استان خراسان انجام میشود. بافت پارچه هایی برای تهیه و دوخت انواع البسه مردانه و زنانه ، بافت حوله- جابندو...از وظایف سنگینی است که برعهدة زنان می باشد. فرتی farati و کرباس دو اصطلاح عمومی است که به محصولات أین کارگاهها اطلاق میشود امروزه با رواج استفاده از پارچه های ارزان قیمت و رنگارنگ کارگاهها ی پارچه بافی نیز از کار افتاده اند. کارگاههای کوچک چوبی که در گوشه اتاق نشیمن همه خانه های روستایی هنوز جای خالی اش بچشم می خورد و با در مناطق دور افتاده هنوز برای بافت حوله مورد استفاده قرار می گیرد
شمال خراسان بافت نوارهای تزیینی
به عمل بافت نوارهای تزئینی در شمال خراسان مداخل بافی با جهره بافی میگویند کارگاه بافت مداخل از جنس چوب ساخته میشود. هریک از نخهای تار به یک صفحه چهار گوش از جنس پوست و یا امروزه نگاتیو عکسهای رادیولوژی وصل شده استو بافنده تا تغییر وضعیت هریک از صفحه ها به نقش پردازی بر روی نوار مبادرت می ورزد.
قوچان پوستین دوزی
زندگی دامداری و کوچ نشینی همراه با سردی هوا در شمال خراسان سبب رواج استفاده از پوستین و در نتیجه پوستین دوزی شده است.
قوچان پوستین دوزی
هوای سرد و دام فراوان قوچان أین صنعت دستی را بوجود آورده است، پوستین دوزی یک صنعت سنتی و قدیمی است. پوستین های قوچان در میان دامداران شمال خراسان معروف است. پوستین دوزی از مشاغلی است که افراد خاصی به آن مبادرت می ورزند که اجدادشان برای آنها به ارث گذاشته اند ، مرکز اصلی و مهم آن قوچان است. استفاده از پوستین در اکثر شهرهای شمالی خراسان در فصول سرد رایج است. در حال حاضر در قوچان یک نفر به أین حرفه اشتغالف دارد که اجدادش یکی دو نسل قبل از او از أین راه امرار معاش می کردند. کار تهیه پوست که جزو مراحل اولیه می باشد بر عهده خود پوستین دوز است.
گناباد نمد مالی
یکی از صنایع دستی است که در حال حاضر در روستای بیمورق که بطور اجمال مورد پژوهش قرار گرفته تهیه می گردد. عمده کار نمد مال این روستا تهیه و مالیدن نمد چوپانی است که در زمستان از آن استفاده می کنند. مواد اولیه نمد مالی پشم گوسفندان می باشد که آنرا از دامداران می خرند پس از تهیه پشم آنرا با کما ن حلاجی که خود نمد مالان در اختیار دارند حلاجی می کنند تا آماده کار شود .
سبد بافی
از صنایع دستی دیگر سبد بافی است که در یکی از روستاهای دیگری که بطور اجمال مورد پژوهش قرار کرفته معمول می باشد خانیک از روستا های مناطق سردسیر و ییلاقی گناباد می باشد که در طول این تحقیق برآن نگاهی انداخته شده است. سبد بافی در این روستا بعنوان یک منبع درآمد برای برخی از اهالی میباشد که در حال حاضر بندرت دیده می شود. مواد اولیه سبد بافی چوبهای نازک و طویل درخت بید می باشد که از آن وسایل زیر را بدست می آورند .
سرخس نجاری
یکی از فنون و صنایعی که در گذشته در بعضی از روستاها و شهر سرخس رایج بوده است. نجاری سنتی با روش و وسایل ابتدایی بوده است که در حال حاضر در روستاها بجز بزنگان و شهر سرخس و آن هم با فنون و روشهای جدید، در سایر روستاهای مورد پژوهش ازبین رفته و اثری از آن دیده نمی شود. نجاران سنتی ، ساختن در بهای خانه، پنجره ها ، کمد ، صندوقچه جهت لباسها ، دسته بیل و کلنگ ، میخ زدن و تراشیدن چوب جهت سقف خانه ها را در گذشته برعهده داشته اند، که در بعضی از روستاها مثل قره قیطان ، اسلام قلعه بخاری محلی وجود نداشته و کارهای نجاریشان را نجاران دوره گرد انجام می داده اند.
نیشابو قالی بافی
یکی از معمولترین صنایع دستی که در گذشته به وفور در کلیه مناطق بررسی شده رایج بوده قالی بافی است. قالی بافی که در گذشته رایج بوده با قالی بافی امروزی تفاوت داشته است . در زمانهای قبل دستگاههای قالی بافی بصورت افقی و بر روی زمین دایر می شده که متشکل از دو تیر چوب بوده و در فاصله ای معین به چهار میخ آهنی بلندکه در چهار نقطه متقابل به زمین کوبیده می شد می بستند. مواد اولیه : در کلیه مناطق مواد اولیه این نوع قالی بافی را از پشم گوسفندان تهیه می نمودند پشم را بعد از چیدن از بدن حیوانات شستشو می دادند و بعد با رنگهای گیاهی آنرا رنگ می زدند و بوسیله جلک و چرخ به نخ تبدیل می کردند و بدون اینکه نقشه ای بکار ببرند می بافتند. ابزاری که در قالی بافی گذشته و حال مورد استفاده قرار می گیرد پاکی وسیله ای جهت بریدن رنگ یا نخ در موقع بافتن - افه یا به اصطلاح استاد استوک جهت ضربه زدن بر لبه قالی - قیچی یا مقراض. امروزه قالی بافی در تمام مناطق بوسیله دستگاههای آهنی عمودی انجام می گیرد که بر اساس نقشه ای از قبل در بازار شهر تهیه می کنند می بافند.
فردوس آهنگری
این حرفه که در گذشته وظیفه تامین ابزار فلزی را برعهده داشت اکنون نیز به دلیل کاربرد برخی صنایع سنتی در شهرستان به حیات خویش ادامه می دهد . کارگاههای آهنگری سنتی در شهر فردس بصورت محدود وجود دارد. جوانان به این حرفه علاقه چندانی ندارند اما به لحاظ اینکه کوبیدن پتک بر روی آهن گداخته به نیروی فراوانی محتاج است هر استاد کار از نیروی یک جوان در این عمل بهره می گیرد . ابزار مورد نیاز آهنگر عبارتند از: دم آهنگری یا دستگاه : از دوصفح چوبی با پرده های پوستی ویک محل بعنوان کوره تشکیل یافته ااست. این سیستم که در گذشته ( تا حدود 30 سال پیش ) کاربد داشته است. جهت دم دادن نیاز به یک نیروی انسانی دارد. با حرکت دم ، بادبه محل کوره هدایت می شود و زغال سنگ را می گذارد تا حرارت کافی جهت گداختن آهن تامین شود. امروزه اهنگرها از دم برقی استفاده می کنند
بیرجند قالیبافی