واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره آداب و رسوم بختیاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آداب و رسوم بختیاری

آداب سوگواری بختیاری ها

از آنجا که مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و عمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند- بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناک را به زبان شیرین لری بختیاری زمزمه می کنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف که نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد. رسم است که اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم – هفته و چهلم به بازماندگان کمک مالی کرده و تا جائیکه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر کرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید که بازهم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاک مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می کنند که به نام «بردسنگی» معروف می باشد.

آداب مخصوص مردان بختیاری در پوشش

سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد.

مادة اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا70 سانتیمتر و طول 5/2 متر می بافند که این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. قسمت بالا را «تهده نشقه» و قسمت پایین آنرا «تهده ساده» می نامند. بلندی چوقا حدوداً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملاً باز است در حال حاضر بهترین نوع چوقا توسط زنان طایفة «کیارسی» بافته می شود. بافت یک چوقا حدود 20 تا30 روز طول می کشد.

شلوار دبیت هم از دیگر اجزا لباسهای محلی مردان بختیاری است شلواری بسیار گشاد از جنس دبیت سیاه رنگ که در دوخت آن5/2 متر پارچه استفاده می شودو خیاطان محلی آنرا به صورت کیسه ای دولنگه می دوزند که در بالای آن سه راه کش دارد و 3متر کش را درآن می کنند.

شال مردان بختیاری به اندازه 8متر از پارچه چلواری سفید است که به صورت شال در آورده و دور کمر می پیچانند و گره های ریزی برای نمای آن از سر خود همان پارچه درست می کنند. کلاه نمدی هم یکی دیگر از اجزای لباس محلی مردان بختیاری است همینطور گیوه ملکی که برای پوشش پاها مورد استفاده قرار می دهند.

و اما زنان پر تلاش بختیاری هم از لباسهای محلی زیبایی استفاده می کنند، که از بهترین پارچه ها دوخته می شوند برای دوخت پیراهن زنان بختیاری 4متر پارچه استفاده می شود که به صورت مدل چاک دار آنرا می دوزند که از دو قسمت کمر چاک دارد و پایین آن به صورت کلوشی است. شلوار زنان بختیاری به قدری چین دار د گشاد است که مثل دامنی به چشم می خورد در دوخت این شلوار 10 متر پارچه استفاده می شود از دیگر لباسهای محلی

می توانیم به می نا و لچک و جلیقه و کلجه که به صورت کت است و از بهترین و از بهترین مخملها درست می شود اشاره کنیم.

ایزابلا بیشوت سفرنامه نویس اروپایی در خصوص آداب لباس پوشیدن بختیاریها در کتاب از بیستون تا زردکوه بختیاری می نویسد:

«معمولاً مردان بختیاری از نوعی پارچه زیرکتانی پیرهن می پوشند و از یک پارچه مشکی رنگ شلوار به پا می کنند که هر پارچه شلوار تقریباً دویاردو بلندی آن تا روی گیوه می رسد. آنان یک عبای قدی هم روی لباس خود می پوشند که که به زبان محلی چوخا نام دارد همه بختیاریها یک نوع کلاه غدی به سر می گذاردند که رنگ آن یا قهوه ای – مشکی و گاهی شیری می باشد.»

آداب عقد و ازدواج در بختیاری

به طور کلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران که دختر و پسر را از همان کودکی برای هم نامبر می کنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند که امروزه آداب ناف بران کم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می کند که مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است. خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یکی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است که دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می کنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند، نوع قالیچه، کیفیت و زیبایی آن حکایت از هنرمندی عروس خانم دارد برای همین دخترکان بختیاری سعی می کنند این قالیچه را در نهایت زیباییو خوب ببافند.

یکی دیگر از آداب کهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است که اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینکه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می کنند که در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می کردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل- رقص محلی و ترکه بازی- خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است، یکی دیگر از آداب اصیل که هنوز هم در بعضی دهات بختیاری انجام می شود اینست که ئقتی عروس را به خانه داماد می برند اطرافیان به طور شوخی دستبردی به اثاثیه منزل عروس یا داماد می زنند که دقت و هوش اقوام طرف مقابل را امتحان می کنند مثلاً وقتی اقوام داماد به دنبال عروس خانم می روند یکی از زنان بستگان داماد لیوان یا سینی و یا گلدانی را از خانه عروس خانم دستبرد می زند، اگر اقوام عروس خانم متوجه نشوند آن شی را با خود می برند و فردای آن روز به خانه عروس می فرستند وقتی عروس به درخانه داماد رسید – آتش بزرگی را فراهم می کنند و عرو.س خانم را چندبار به دور آتش می چرخانند و سپس خونریزی می کنند و سر میش یا بره ای را می برند.

اما فردای شب عروسی مراسم پشت پرده یا پاتختی اجرا مکی شود به این صورت که مادر عروس ظرفی از برشتوک و غذاهای تزئین شده و خلعتی را برای عروس و داماد به خانه داماد می فرستند که همراه این هدایا چند نفر از بستگان عروس هم به خانه عروس و داماد می روند.



خرید و دانلود مقاله درباره آداب و رسوم  بختیاری


تحقیق درباره آداب و رسوم بختیاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

آداب و رسوم بختیاری

آداب سوگواری بختیاری ها

از آنجا که مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و عمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند- بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناک را به زبان شیرین لری بختیاری زمزمه می کنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف که نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد. رسم است که اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم – هفته و چهلم به بازماندگان کمک مالی کرده و تا جائیکه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر کرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید که بازهم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاک مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می کنند که به نام «بردسنگی» معروف می باشد.

آداب مخصوص مردان بختیاری در پوشش

سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد.

مادة اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا70 سانتیمتر و طول 5/2 متر می بافند که این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. قسمت بالا را «تهده نشقه» و قسمت پایین آنرا «تهده ساده» می نامند. بلندی چوقا حدوداً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملاً باز است در حال حاضر بهترین نوع چوقا توسط زنان طایفة «کیارسی» بافته می شود. بافت یک چوقا حدود 20 تا30 روز طول می کشد.

شلوار دبیت هم از دیگر اجزا لباسهای محلی مردان بختیاری است شلواری بسیار گشاد از جنس دبیت سیاه رنگ که در دوخت آن5/2 متر پارچه استفاده می شودو خیاطان محلی آنرا به صورت کیسه ای دولنگه می دوزند که در بالای آن سه راه کش دارد و 3متر کش را درآن می کنند.

شال مردان بختیاری به اندازه 8متر از پارچه چلواری سفید است که به صورت شال در آورده و دور کمر می پیچانند و گره های ریزی برای نمای آن از سر خود همان پارچه درست می کنند. کلاه نمدی هم یکی دیگر از اجزای لباس محلی مردان بختیاری است همینطور گیوه ملکی که برای پوشش پاها مورد استفاده قرار می دهند.

و اما زنان پر تلاش بختیاری هم از لباسهای محلی زیبایی استفاده می کنند، که از بهترین پارچه ها دوخته می شوند برای دوخت پیراهن زنان بختیاری 4متر پارچه استفاده می شود که به صورت مدل چاک دار آنرا می دوزند که از دو قسمت کمر چاک دارد و پایین آن به صورت کلوشی است. شلوار زنان بختیاری به قدری چین دار د گشاد است که مثل دامنی به چشم می خورد در دوخت این شلوار 10 متر پارچه استفاده می شود از دیگر لباسهای محلی

می توانیم به می نا و لچک و جلیقه و کلجه که به صورت کت است و از بهترین و از بهترین مخملها درست می شود اشاره کنیم.

ایزابلا بیشوت سفرنامه نویس اروپایی در خصوص آداب لباس پوشیدن بختیاریها در کتاب از بیستون تا زردکوه بختیاری می نویسد:

«معمولاً مردان بختیاری از نوعی پارچه زیرکتانی پیرهن می پوشند و از یک پارچه مشکی رنگ شلوار به پا می کنند که هر پارچه شلوار تقریباً دویاردو بلندی آن تا روی گیوه می رسد. آنان یک عبای قدی هم روی لباس خود می پوشند که که به زبان محلی چوخا نام دارد همه بختیاریها یک نوع کلاه غدی به سر می گذاردند که رنگ آن یا قهوه ای – مشکی و گاهی شیری می باشد.»

آداب عقد و ازدواج در بختیاری

به طور کلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران که دختر و پسر را از همان کودکی برای هم نامبر می کنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند که امروزه آداب ناف بران کم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می کند که مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است. خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یکی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است که دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می کنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند، نوع قالیچه، کیفیت و زیبایی آن حکایت از هنرمندی عروس خانم دارد برای همین دخترکان بختیاری سعی می کنند این قالیچه را در نهایت زیباییو خوب ببافند.

یکی دیگر از آداب کهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است که اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینکه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می کنند که در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می کردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل- رقص محلی و ترکه بازی- خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است، یکی دیگر از آداب اصیل که هنوز هم در بعضی دهات بختیاری انجام می شود اینست که ئقتی عروس را به خانه داماد می برند اطرافیان به طور شوخی دستبردی به اثاثیه منزل عروس یا داماد می زنند که دقت و هوش اقوام طرف مقابل را امتحان می کنند مثلاً وقتی اقوام داماد به دنبال عروس خانم می روند یکی از زنان بستگان داماد لیوان یا سینی و یا گلدانی را از خانه عروس خانم دستبرد می زند، اگر اقوام عروس خانم متوجه نشوند آن شی را با خود می برند و فردای آن روز به خانه عروس می فرستند وقتی عروس به درخانه داماد رسید – آتش بزرگی را فراهم می کنند و عرو.س خانم را چندبار به دور آتش می چرخانند و سپس خونریزی می کنند و سر میش یا بره ای را می برند.

اما فردای شب عروسی مراسم پشت پرده یا پاتختی اجرا مکی شود به این صورت که مادر عروس ظرفی از برشتوک و غذاهای تزئین شده و خلعتی را برای عروس و داماد به خانه داماد می فرستند که همراه این هدایا چند نفر از بستگان عروس هم به خانه عروس و داماد می روند.



خرید و دانلود تحقیق درباره آداب و رسوم  بختیاری


تحقیق درباره آداب تعلیم و تعلم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آداب تعلیم و تعلم

1. علم باید با عمل همراه باشد.

2. نهى از گفتار و کردار بدون علم و آگاهى.

3. چه دانشى سزاوار فراگیرى است.

4. وظایف علما.

1. علم باید با عمل همراه باشد

سرانجام شوم عالم غیر عامل

قال‏علیه السلام: و ان العالم العامل بغیر علمه کالجاهل الحائر الذی لایستفیق من جهله بل الحجة علیه‏اعظم والحسرة له الزم و هو عند الله الوم; (1)

عالمى که به غیر دانش خود عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که هرگز از جهلش بیرون‏نمى‏آید، بلکه حجت‏بر او عظیم تر و حسرت براى او ثابت‏تر و او نزد خدا سزاوار سرزنش بیشتراست.

امام‏علیه السلام در تبیین و توصیف وضعیت اسفبار عالم بى‏عمل، ابتدا وى را مساوى‏جاهل سرگردانى قرار داده‏اند که از مسیر حق دور شده و در گرداب گمراهى غوطه‏وراست. پس از این تسویه، حال وى را بدتر از حال جاهل ترسیم نموده‏اند.

اما وجه مساوات این است که: نتیجه علم بدون عمل، مانند نتیجه جهل است که‏عبارت است ازگمراهى و دورى از حق و سرگردانى در وادى حیرت.

اما عالم بدون عمل از جاهل بدتر است، زیرا:

اولا: الحجة علیه اعظم : اگر براى جاهل جایى براى عذر آوردن باشد براى عالم‏جایى براى عذر آوردن نیست و نمى‏تواند بگوید: انا کنا عن هذا غافلین.

ثانیا: والحسرة له الزم: راغب در معناى حسرت مى‏گوید:

الحسرة الغم على مافاته والندم علیه کانه انحسر عنه الجهل الذی حمله على ما ارتکبه اوانحسر قواه من فرط غم او ادرکه اعیاء عن تدارک ما فرط عنه;

حسرت به معناى اندوه و غم است‏بر آنچه از دست رفته، گویا جهلى که بر ارتکاب عمل قبیح‏وادارش کرده بود، از وى رفته یا نیرویش از فرط غصه و اندوه زایل شده یا از یافتن چیز مفقود خسته‏شده است.

اما این که چرا غم و اندوه و حسرت عالم بدون عمل از جاهل بیشتر است، از این‏جهت است که جاهل نمى‏داند چه کمالاتى را از دست داده، اما عالم چون مى‏داندلذات و بهجت‏هاى معنوى را در مقابل چه چیز بى‏ارزشى از دست داده، حسرت‏بیشترى دارد، مانند کسى که ارزش جواهر گرانقیمتى را مى‏داند و سرگرم کارهاى‏بیهوده شده و آن گوهر قیمتى را از دست مى‏دهد، این شخص حسرتش بیشتر است‏ازکسى که قیمت و ارزش آن گوهر را نمى‏داند. (2)

قرآن کریم مى‏فرماید:

وانذرهم یوم الحسرة اذ قضى الامروهم فى غفلة وهم لایؤمنون; (3)

اى رسول ما! امت را از روز حسرت بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و مردم از آن‏روز غافلند و به آن ایمان نمى‏آورند.

ثالثا: وهو عند الله الوم: عالم سزاوارتر است از جاهل بر سرزنش و ملامت، زیرا عالم‏با شناخت و آگاهى، راه سرکشى و مخالفت‏با خداى تعالى را انتخاب نموده است.

نظیر عبارتى که در خطبه 110 نهج البلاغه گذشت نیز در کافى آمده:

ایها الناس اذا علمتم فاعملوا بما علمتم لعلکم تهتدون ان العالم العامل بغیره کالجاهل الحائرالذى لایستفیق عن جهله بل قد رایت ان الحجة علیه اعظم والحسرة ادوم على هذا العالم المنسلخ‏من علمه منها على هذا الجاهل المتحیر فی جهله وکلاهما حائر بائر; (4)

اى مردم! به آنچه دانا شدید عمل نمایید، شاید که به هدایت راه یابید. عالمى که بر خلاف‏علمش عمل کند، همانند جاهل سرگردانى است که از نادانى به هوش نیاید، بلکه حجت‏بر او تمام‏ترو حسرت این عالمى که از علم خویش جدا شده، بیشتر است از حسرت جاهل سرگردان در جهالت،و هر دو سرگردان و خوابند.

حاصل کلام این است که عالم بى‏عمل از جاهل بدتر است.

از امام صادق‏علیه السلام روایاتى در این زمینه رسیده است:

یغفر للجاهل سبعون ذنبا قبل ان یغفر للعالم ذنب واحد; (5)

هفتاد گناه جاهل بخشیده مى‏شود، پیش از آن‏که یک گناه عالم آمرزیده گردد.

قال عیسى بن مریم‏علیه السلام: ویل للعلماء السوء کیف تلظى علیهم النار; (6)

واى بر علماى بد که چگونه آتش دوزخ برآنان زبانه مى‏کشد.

اذا بلغت النفس هنا - واشار بیده الى حلقه - لم یکن للعالم توبة ثم قرء: انما التوبة على الله‏للذین یعملون السوء بجهالة; (7) و (8)

وقتى که جان به این جا رسد - با دست‏به گلویش اشاره نمود - براى عالم توبه اى نیست; سپس‏این آیه را تلاوت نمود: پذیرش توبه بر خدا فقط براى کسانى است که از روى نادانى بدى مى‏کنند.

از امیرمؤمنان على‏علیه السلام روایت‏شده که فرمودند:

آفة العلم ترک العمل به; (9)

آفت علم، عمل نکردن به آن است.

فراگیرى براى به کارگیرى

ذکر فیها آل محمدعلیهم السلام قال‏علیه السلام: عقلوا الدین عقل وعایة و رعایة لا عقل سماع وروایة فان‏رواة العلم کثیر و رعاته قلیل; (10)

در این خطبه از آل محمدعلیهم السلام سخن به میان آمده: دین را درک کردند توام با فراگیرى و عمل، نه‏صرف شنیدن و نقل کردن، به درستى که راویان علم فراوان و رعایت کنندگان و عمل کنندگان کمند.

امام‏علیه السلام در توصیف آل محمدعلیهم السلام مى‏فرمایند:

آنها دین را با آگاهى کامل درک نموده و آن‏را با عمل توام کرده‏اند، چه بسیارندکسانى که معارف دینى را شنیده‏اند و براى دیگران هم بازگو مى‏کنند، ولى خود درعمل بهره‏اى نبرده و دستورها و تعالیم دینى را به کار نبسته‏اند. به طور کلى مهم‏ترین‏ویژگى مربیان الهى، تبلیغ عملى است.

قال‏علیه السلام: اعقلوا الخبر اذا سمعتموه عقل رعایة لا عقل روایة فان رواة العلم کثیر و رعاته‏قلیل; (11)

(خبرى را که مى‏شنوید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر براى عمل نه براى بازگو کردن، به درستى‏که راویان علم بسیارند و عمل کنندگان به آن کم.

امام صادق‏علیه السلام مى‏فرمایند:

العلماء همتهم الرعایة والسفهاء همتهم الروایة; (12)

علماى راستین سعى در بکارگیرى دانش خود دارند، ولى سفیهان فقط در پى یادگیرى و بازگوکردن براى دیگران هستند.

در روایت دیگرى مى‏فرمایند:

ان رواة الکتاب کثیر و رعاته قلیل وکم من مستنصح للحدیث مستغش للکتاب فالعلماءیحزنهم ترک الرعایة والجهال یحزنهم حفظ الروایة فراع یرعى حیاته وراع یرعى هلکته فعندذلک اختلف الراعیان وتغایر الفریقان; (13)

روایت کنندگان قرآن بسیارند و رعایت کنندگان کم; چه بسا مردمى که نسبت‏به حدیث‏خیرخواه و نسبت‏به قرآن جنایتکارند. علماء از رعایت نکردن غمناکند و جاهلان از حفظ روایت.یکى در پى حفظ حیات خود است و دیگرى در پى هلاکت‏خویش; این جاست که دو دسته‏رعایت کنندگان اختلاف پیدا مى‏کنند و از هم جدا مى‏شوند.

قال عیسى‏علیه السلام:

کیف یکون من اهل العلم من یکون مسیره الى آخرته وهو مقبل على دنیاه وکیف یکون من‏اهل العلم من یطلب العلم لیخبر به ولا لیعمل به; (14)

چگونه ممکن است کسى که مسیرش به سوى آخرت است و به دنیا توجه دارد از اهل علم‏باشد، و چگونه ممکن است اهل علم باشد کسى که در پى یادگرفتن باشد تا براى دیگران نقل کند نه‏براى عمل؟

برترین دانش‏ها

قال‏علیه السلام: اوضع العلم ما وقف على اللسان و ارفعه ماظهر على الجوارح و الارکان; (15)

پست ترین دانش‏ها آن است که تنها روى زبان متوقف شود و برترین دانش‏ها آن است که‏دراعضاء و جوارح آشکار گردد.

یادگیرى، مقدمه به کاربستن و عمل کردن است، نه براى نقل کردن. در مذمت‏علمى که از گفتار فراتر نرود و به کردار نرسد، همین بس که خداى تعالى مى‏فرماید:

یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لاتفعلون کبر مقتا عند الله ان تقولوا ما لاتفعلون; (16)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید! چرا به زبان چیزى مى‏گویید که در مقام عمل خلاف آن مى‏کنید؟بترسید از این که سخنى بگویید و خلاف آن عمل کنید که بسیار خدا را به غضب مى‏آورد.

در سوره جمعه مى‏فرماید:

مثل الذین حملوا التوراة ثم لم یحملوهاکمثل الحمار یحمل اسفارا بئس مثل القوم الذین کذبوابآیات الله والله لایهدى القوم الظالمین; (17)

وصف حال آنان که تحمل تورات نموده و بر خلاف آن عمل کردند، در مثل به حمارى ماند که‏بار کتاب‏ها بر پشت کشد که از آن بهره‏اى نمى‏برد، قومى که مثل حالشان این است که آیات خدا راتکذیب کردند، بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.

دانش بى‏ثمر

قال‏علیه السلام: رب عالم قد قتله جهله وعلمه معه لاینفعه; (18)

چه بسیارند دانشمندانى که جهلشان آنها را کشته، در حالى که علمشان با آنهاست، اما سودى‏براى آنها ندارد.



خرید و دانلود تحقیق درباره آداب تعلیم و تعلم


تحقیق درباره آداب بختیاری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

آداب شکار جوانان بختیاری

سالهاست که در بین بختیاری ها رسم شکار وجود دارد و هنوز هم پس از گذر سالیان سال به اجرا در می آید. در ایل بختیاری رسم بر این است که جوانان برومند بختیاریها که به سن ازدواج رسیده اند قبل از عروسی، برای تهیه گوشت مورد نیاز جهت غذای مراسم شادی به شکار می روند. بر طبق این سنت قدیمی مادر جوان آماده شکار مشغول تهیه نان سنتی می شود، خواهران و دخترکان بختیاری مشک می زنند تا جوان شکارچی دوغ تازه و کره محلی را همراه خود ببرد در این بین نامزد جوان شکارچی هم بیکار نمی ماند و مشغول دوختن لباس شکار می شود. در بختیاریها روز شکار، به کمر جوان شکارچی شال شکار می بندند که معمولاً توسط برادر بزرگتر، دائی یا پدر انجام می شود. جوان باید به کوه کلار برود و بزکل شکار کند بزکل، بز یکشاخی است که بسیار چالاک و تیز می باشد و شکار آن بسیار سخت است، شکار بز کل افتخار بختیاری ها و دلیل بر شجاعت، رشادت و دلیری آنهاست. جوان توسط افراد فامیل و خویشان بدرقه می شود و راهی شکار می گردد.

/

بعد از چند روز که پیروزمندانه به ایل بازگشت مراسم عقد و ازدواج جوان صورت می گیرد و گوشت شکار جهت تهیه غذای عروسی استفاده می شود. رسم شکار سنتی قدیمی است که ریشه در آداب اصیل بختیاری داردو بسیار دیدنی است.

 آداب سوگواری بختیاری ها

از آنجا که مردم بختیاری ذاتاً مردمی مهربان و غمخوار هستند به محض از دست دادن عزیزی ار اقوام، برای دلداری و تسلی خاطر بازماندگان به خانه آنها می روند و با تمام وجود به همدردی و عزاداری می پردازند- بر طبق سنتی قدیمی پیرزنان بختیاری در غم از دست دادن جوانان ترانه ای غم انگیز و سوزناک را به زبان شیرین لری بختیاری زمزمه می کنند و بقیه زنان هم او را همراهی می نمایند این آواز غم انگیز به نام «گاگریو» معروف که نوای حزن انگیز آن به همراه ساز چپ خبر از روزی غم انگیز دارد. رسم است که اقوام هم در پرداخت هزینه های مراسم سوم – هفته و چهلم به بازماندگان کمک مالی کرده و تا جائیکه در توان دارند به بازماندگان یاری می رسانند. اگر به سرزمین بختیاری سفر کرده باشید حتماً شیرهای سنگی را بر مزار آنها دیده اید که بازهم بر طبق آدابی قدیمی بر سر خاک مردان دلیر بختیاری به نشانه دلاوری آنها شیر سنگی را نصب می کنند که به نام «بردسنگی» معروف می باشد.

آداب مخصوص مردان بختیاری در پوشش

سالهاست که مردان بختیاری از چوقا که گاهی هم چوخا نامیده می شود استفاده می کنند که نوعی عبای دهقانی است و زنان بختیاری با سلیقه خاصی آنرا از پشم سفید طبیعی می بافند و در بافت آن از خطوط عمدی آبی تیره یا مشکی استفاده می کنند، یک قرن پیش یکی از خوانین بختیاری چوقا را به میان مردم بختیاری آورد که پیرزنی از توابع لرستان به او هدیه داده بود و پس از آن پوشیدن چوقا در بین مردمان بختیاری متداول شد.

/

مادة اولیه چوقا پشم است که زنان بختیاری آن را به گونه ای نازک و ظریف می ریسند و روی دستگاههای ساده بافت، نواری با عرض حدود 50 تا70 سانتیمتر و طول 5/2 متر می بافند که این نوار از دو قسمت مساوی و متفاوت تشکیل می شود. قسمت بالا را «تهده نشقه» و قسمت پایین آنرا «تهده ساده» می نامند. بلندی چوقا حدوداً تا سر زانو می رسد و جلوی آن کاملاً باز است در حال حاضر بهترین نوع چوقا توسط زنان طایفة «کیارسی» بافته می شود. بافت یک چوقا حدود 20 تا30 روز طول می کشد.

/

شلوار دبیت هم از دیگر اجزا لباسهای محلی مردان بختیاری است شلواری بسیار گشاد از جنس دبیت سیاه رنگ که در دوخت آن5/2 متر پارچه استفاده می شودو خیاطان محلی آنرا به صورت کیسه ای دولنگه می دوزند که در بالای آن سه راه کش دارد و 3متر کش را درآن می کنند.

شال مردان بختیاری به اندازه 8متر از پارچه چلواری سفید است که به صورت شال در آورده و دور کمر می پیچانند و گره های ریزی برای نمای آن از سر خود همان پارچه درست می کنند. کلاه نمدی هم یکی دیگر از اجزای لباس محلی مردان بختیاری است همینطور گیوه ملکی که برای پوشش پاها مورد استفاده قرار می دهند.

و اما زنان پر تلاش بختیاری هم از لباسهای محلی زیبایی استفاده می کنند، که از بهترین پارچه ها دوخته می شوند برای دوخت پیراهن زنان بختیاری 4متر پارچه استفاده می شود که به صورت مدل چاک دار آنرا می دوزند که از دو قسمت کمر چاک دارد و پایین آن به صورت کلوشی است. شلوار زنان بختیاری به قدری چین دار د گشاد است که مثل دامنی به چشم می خورد در دوخت این شلوار 10 متر پارچه استفاده می شود از دیگر لباسهای محلی می توانیم به می نا و لچک و جلیقه و کلجه که به صورت کت است و از بهترین و از بهترین مخملها درست می شود اشاره کنیم.

ایزابلا بیشوت سفرنامه نویس اروپایی در خصوص آداب لباس پوشیدن بختیاریها در کتاب از بیستون تا زردکوه بختیاری می نویسد:

/

«معمولاً مردان بختیاری از نوعی پارچه زیرکتانی پیرهن می پوشند و از یک پارچه مشکی رنگ شلوار به پا می کنند که هر پارچه شلوار تقریباً دویاردو بلندی آن تا روی گیوه می رسد. آنان یک عبای قدی هم روی لباس خود می پوشند که که به زبان محلی چوخا نام دارد همه بختیاریها یک نوع کلاه غدی به سر می گذاردند که رنگ آن یا قهوه ای – مشکی و گاهی شیری می باشد.»

آداب عقد و ازدواج در بختیاری

به طور کلی ازدواج در قوم بختیاری رسومی دارد یا به صورت ناف بران که دختر و پسر را از همان کودکی برای هم نامبر می کنند و وقتی به سن ازدواج رسیدند رسم و رسوم نامزدی و عقد را به جا می آورند که امروزه آداب ناف بران کم رنگ شده، امروزه بستگان داماد برای نامزدی به خانه عروس می روند و رسماً مراسم خواستگاری انجام می شود و مادر داماد روسری زیبایی روی سر عروس خانم می کند که مانند همان انگشتری نامزدیست و نشانه نامزدی آنان است. خانواده عروس هم نبات و شیرینی را به معنی قبول پیشنهاد به اقوام داماد می دهند، یکی از رسوم قدیمی بختیاریها هنگام ازدواج این است که دختران نامزد شده شروع به بافتن قالیچه می کنند تاهنگام عروسی همراه خود به خانه داماد ببرند، نوع قالیچه، کیفیت و زیبایی آن حکایت از هنرمندی عروس خانم دارد برای همین دخترکان بختیاری سعی می کنند این قالیچه را در نهایت زیباییو خوب ببافند.

یکی دیگر از آداب کهن ازدواج در بختیاری مربوط به شب عروسی است که اقوام و بستگان داماد پس از صرف شام به خانه عروس خانم می روند و در حین اینکه آئینه و شمعدان آنها به دستان اقوام عروس خانم را با شور و نشاط و هلهله راهی خانه داماد می کنند که در بیشتر روستاهای بختیاری عروس را سوار بر اسب می کردند و بقیه پیاده به طرف خانه راه می افتادند.در مراسم ازدواج بختیاری ها صدای ساز و دهل- رقص محلی و ترکه بازی- خواندن ترانه های شاد آهای گل و دوال آل هم از دیگر آداب اصیل این مراسم است، یکی دیگر از آداب اصیل که هنوز هم در بعضی دهات بختیاری انجام می شود اینست که و قتی عروس را به خانه داماد می برند اطرافیان به طور شوخی دستبردی به اثاثیه منزل عروس یا داماد می زنند که دقت و هوش اقوام طرف مقابل را امتحان می کنند مثلاً وقتی اقوام داماد به دنبال عروس خانم می روند یکی از زنان بستگان داماد لیوان یا سینی و یا گلدانی را از خانه عروس خانم دستبرد می زند، اگر اقوام عروس خانم متوجه نشوند آن شی را با خود می برند و فردای آن روز به خانه عروس می فرستند وقتی عروس به درخانه داماد رسید – آتش بزرگی را فراهم می کنند و عرو.س خانم را چندبار به دور آتش می چرخانند و سپس خونریزی می کنند و سر میش یا بره ای را می برند.

اما فردای شب عروسی مراسم پشت پرده یا پاتختی اجرا می شود به این صورت که مادر عروس ظرفی از برشتوک و غذاهای تزئین شده و خلعتی را برای عروس و داماد به خانه داماد می فرستند که همراه این هدایا چند نفر از بستگان عروس هم به خانه عروس و داماد می روند.



خرید و دانلود تحقیق درباره آداب بختیاری


تحقیق درباره\" آداب و رسوم خراسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 49

 

آداب و رسوم خراسان

چهارشنبه سوری

نوروز

آبستنی و زایمان

ختنه‌سوران

عروسی

مرگ و عزا

شب چله

چهارشنبه سورى

بخت‌گشائی

شب چهارشنبهٔ آخر سال، یکى از شب‌هاى بسیار دلپذیر و شیرین ایرانى است. در این شب مردم شادى‌ها مى‌کنند و مجالس سور و سرور برپا مى‌سازند و آداب و مراسم مخصوصى انجام مى‌دهند که از هر جهت دل‌انگیز و زیبا است. این آداب و مراسم در هر نقطه و در هر شهرى رنگى مخصوص به خود مى‌گیرد و مطابق ذوق و سلیقهٔ اهالى هر محل به‌طرز خاصى اجراء مى‌گردد. در این شب در تمام شهرها و دهات، ایرانیان آتش مى‌افروزند و با خواندن اشعار شیرین و گرفتن فال و انجام مراسم دیگر نحوست و بدبختى و پلیدى را از خود دور مى‌سازند و در عوض خوشبختى و تندرستى و طالع نیک براى خود آرزو مى‌کنند. از آنجا که آتش از قدیم‌الایام در نزد ایرانیان مقدس و مظهر فروغ یزدان بوده، ایرانیان معتقد هستند که قبل از تحویل سال باید آتش افروخت و زشتى و پلیدى‌هاى سال کهنه را سوزانید و مسکن خود را از نحوست پاک نمود. اما در باب اینکه چرا ایرانیان شب چهارشنبه را براى این‌کار انتخاب کرده‌اند، روایات مختلفى هست، ولى آنچه در خراسان بیشتر مشهور مى‌باشد و تقریباً اکثر خراسانى‌ها به آن معتقد هستند این است که مختار سردار معروف عرب وقتى از زندان خلاصى یافت و به خونخواهى شهداى کربلا قیام کرد براى اینکه موافق و مخالف را از هم تمیز دهد و برکفار بتازد دستور داد که شیعیان بر بالاى بام خانهٔ خود آتش روشن کنند و این شب مصادف بود با شب چهارشنبهٔ آخر سال و از آن به بعد مرسوم شد که ایرانیان مراسم آتش‌افروزى را در شب چهارشنبهٔ آخر سال اجراء کنند.

به عقیدهٔ استاد پور داود افتادن این آتش‌آفروزى به شب چهارشنبهٔ آخر سال علت دیگرى داشته است. وى در این‌باره مى‌نویسد: ”آتش‌افروزى ایرانیان در پیشانى نوروز از آئین دیرین است و همهٔ جشن‌هاى باستانى با آتش که فروغ ایزدى است پیشباز مى‌شود... شک نیست که افتادن این آتش‌افروزى به شب آخرین چهارشنبهٔ سال پس از اسلام است. چه ایرانیان شنبه و آدینه نداشتند، هر یک از دوازده ماه نزد آنان بى‌کم و بیش سى روز بود و هر روز به نام یکى از ایزدان خوانده مى‌شد، چون هرمزد روز ـ بهمن روز ـ اردیبهشت روز و جز اینها. روز چهارشنبه یا یوم‌الاربعاء نزد عرب‌ها روز شوم و نحسى است جا حظ در المحاسن و الاضداد (چاپ مصر ۱۳۵۰ ص ۲۷۷) آورده: ”والاربعاء یوم ضنک و نحس“. شعر منوچهرى گویاى همین روز تنگى و سختى و شومى است:

چهارشنبه که روز بلا است باده بخور بسا تکین مى‌خور تا به عافیت گذرد

این است که ایرانیان آئین آتش‌افروزى پایان سال خود را به شب آخرین چهارشنبه انداختند تا پیش‌آمد سال نو از آسیب روز پلیدى چون، چهارشنبه برکنار ماند. (استاد پور داود، اناهیتا، به کوشش مرتضى گرجی، از انتشارات امیرکبیر سال ۱۳۴۳ ص ۷۳ و ۷۴).

آداب چهارشنبه سورى بر دو قسم است:یکى آداب عمومى که همه در آن شرکت مى‌کنند و مهم‌ترین آنها آتش افروزى در شب مزبور مى‌باشد و دیگر آداب خصوصى که مخصوص زن‌ها است و مردها حق شرکت در آن‌را ندارند.

اول مراسم عمومى ـ خراسانى‌ها در شب چهارشنبه سورى نزدیک عروب آفتاب هفت بوته (یا سه بوته) آتش در وسط کوچه و یا در صحن حیاط گذاشته و به اصطلاح خودشان ”بته روشن مى‌کنند“ سپس پیر و جوان و کوچک و بزرگ از روى بوته‌هاى آتش مى‌پرند و براى دفع پلیدى‌ها این شعر را مى‌خوانند: زردى ما از تو سرخى تو از ما

 

زن‌هائى که بچهٔ کوچک و شیرخوار دارند، بچه‌هاى قنداقى را در بغل گرفته شادى‌کنان و قهقه‌زنان آنها را از روى آتش رد مى‌کنند. در دهات اطراف خراسان در موقع پریدن از روى آتش مى‌گویند:

آلا٭ بدر بلا بدر دزد حیز از دها٭ بدر

”آلا“ یعنى آل‌ها و آل، زنى است بسایر لاغر و قد بلند و سرخ‌روى که بینى‌ او از گل و کار او دزدیدن جگر زائوها است (از عقاید کلثوم ننه).

٭ (deha) یعنى ده‌ها.

پس از آن آتش را مى‌گذارند تا آخر بسوزد زیرا خاموش کردن آتش و فوت کردن به آن‌را بد مى‌دانند. وقتى آتش تا آخر سوخت و خاکستر شد یکى از اعضاء خانواده خاکستر آن را برمى‌دارد مى‌برد سر چهار راه مى‌ریزد تا باد ببرد.٭ این مراسم تقریباً در تمام ایران با مختصر تفاوتى اجراء مى‌شود و تفاوت آن بیشتر در شعرى است که موقع پریدن از روى آتش خوانده مى‌شود. پس از مراسم آتش‌افروزى براى دفع قضا و بلا مقدارى ذغال (که علامت سیاه‌بختى است) و اندکى نمک (که علامت شورچشمى است) و یک سکهٔ ده‌شاهى (کوچک‌ترین سکهٔ رایج کشور ـ علامت تنگ‌دستی) در کوزهٔ سفالینى که قبلاً براى این کار تهیه کرده‌اند انداخته و هر یک از افراد خانواده یک‌بار کوزه را دور سر مى‌چرخاند و نفر آخرى آن کوزه را به بالاى بام مى‌برد و از آنجا به میان کوچه پرتاب کرده مى‌گوید:

”درد و بِلایِ خَنَهْ رَهْ رِخْتُمْ به تویِ کوچه٭“ و به این طریق سیاه‌بختى و شورچشمى و تنگ‌دستى را از خانهٔ خود دور مى‌سازند.



خرید و دانلود تحقیق درباره\