واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره آداب معاشرت در قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12563

 

مقدمه

معاشرت نیکو بستگی به علم و تعلیم و حلم و تربیت نیکو و عمل صالح ، صبر و تحمل و مهر و محبت و اخلاق حسنه دارد . آنکه علمش بیشتر و تربیتش نیکو تر است عملش صالح تر است و مطمئنا از رذائل اخلاقی همچون خشم و شهوت ، بخل و حسادت ، افراط و تفریط و عصبیت و تکبر و خود بینی به دور است . در این حالت چنین شخصی نه تنها از سلامت جسم وروان برخوردار است بلکه معاشرانش نیز از این چشمه فیاض بهره کافی می برند ، و معاشرت با چنین فردی سعادت دو دنیا را به همراه دارد .

از پیامبر ( ص ) روایت شده :

« مومنی که با مردم می آمیزد و آزار آنها را تحمل می کند در پیشگاه الهی اجرش بزرگتر است از آن مومنی که با مردم آمیزش ندارد و بر اذیت آنها صبر نمی کند . »

درباره معاشرتهای اجتماعی ، حضرت علی ( ع ) در توصیه خود به فرزندشان امام مجتبی ( ع ) چنین فرمود :

« به اتکاء روابط دوستانه و رفاقت صمیمانه ، حق برادرت را ضایع مکن ، چه در زمینه تضییع حقوق ، روابط دوستی نابود می شود و آنکس که حقش را تباه ساختی ، برای تو برادر نخواهد شد . »

روابط افراد با همدیگر در کلیه سطوح اجتماعی ، باید رفتاری برادرانه و دوستانه باشد همراه با عدل و انصاف ، تا بقاء و دوام یابد و البته در سایه چنین معاشرتهایی جامعه رو به تکامل و امنیت و سعادت پیش می رود . البته هرگز نمی توانیم با تمام افراد جامعه رفتاری برادرانه داشته باشیم مگر اینکه به فرموده خداوند در قرآن کریم گوش جان دهیم و دستورات ایشان را آمیزه گوش خود نماییم .

کلیات

تبیین موضوع

از آنجایی که آدمی بالطبع موجودی اجتماعی است و به صورت اجتماعی زندگی می کند و زندگی فردی آن تقریبا امکان پذیر نمی باشد آداب معاشرت و روابط اجتماعی در اسلام دارای اهمیت مضاعفی است و قرآن کتابی است که برای هدایت بشر آمده لذا در تنظیم روابط بین انسان و خدا ، انسان با طبیعت و انسان با انسانهای دیگر او را یاری می کند و به بیان دستوراتی برای تحسین روابط اجتماعی می پردازد که این آداب گاهی جنبه حقوقی دارد و گاهی جنبه اخلاقی ما بنا داریم در این رساله آداب معاشرت را مورد بررسی قرار داده ، شأن نزول ، نظرات مفسران و روایاتی که در بیان آیات آمده است را مورد کنکاش قرار دهیم .

اهمیت و ضرورت موضوع

انسان در همه عرصه ها به روابط و معاشرت با یکدیگر نیازمند است ، اقتصاد ، سیاست و ... در برقرری ارتباط در این حوزه ها به معاشرت می پردازد و اکنون سوال اساسی آن است که چگونه باید این ارتباط انجام بپذیرد از آنجا که همه در عرصه های مختلف نیازمند به ارتباط و معاشرت هستند و باید این معاشرت و ارتباط بر طبق دستور دین و قرآن باشد و پژوهش در این موضوع ضروری است و اهمیت بسیاری دارد ما در این رساله به این موضوع می پردازیم .

انگیزه انتخاب موضوع

با توجه به اینکه در معاشرتها خیلی از مسائل رعایت نمی شود و از سوی دیگر اسلام به آداب معاشرت صحیح تأکید کرده است ما به بررسی این مساله می پردازیم و امیدواریم که در رفع مشکلات اجتماع مؤثر باشیم .

پیشینه موضوع

چون معاشرت و ارتباط از آغاز خلقت انسان بین افراد رایج بوده است قرآن به عنوان کتاب هدایت ، در آیات زیادی به آن پرداخته است . همچنین در روایات نبوی هم از آن بحث شده است بدین روی این دو ، منبع مهم برای بررسی مسائل مورد بحث ما شناخته می شوند . در تبیین پیشینه باید نخستین پیشینه ها را در موضوعات مطرح شده در کتب تفاسیر و کتب اخلاقی جستجو نمود که به تدریج در این مورد کتب مستقلی تألیف یافته است و در دوران اخیر نیز این موضوع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است که می توان به برخی از کتب مستقل در دوران معاصر اشاره نمود . ازجمله : اخلاق معاشرت ( جواد محدثی ) ، اخلاق و معاشرت در اسلام ( علی قائمی )

سؤالات

1- معاشرت از نظر واژگان و اصطلاح چیست ؟

کاربرد و بسامد واژگان و محتوای این موضوع در قرآن چه میزان است ؟

اقسام و انواع معاشرت کدامند ؟

آداب معاشرت در حوزه عمومی جهان اسلام ( بین مسلمانان) و جهان انسان چگونه باید باشد؟

آداب معاشرت در حوزه خاص ( اقارب ، همسایگان ، همسفران ، دوستی و ...) چگونه صورت می پذیرد ؟

آثار و پیامدهای رعایت و عدم رعایت آداب معاشرت کدام است ؟

روش تحقیق

این تحقیق به روش کتابخانه ای صورت گرفته است که با مراجعه به کتابخانه و بررسی کتب مختلف و در بعضی موراد مراجعه به اینترنت تدوین شده است .

فرضیه

قرآن ، کتاب هدایت است ، در کتاب هدایت روابط اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و در انواع معاشرت ها آداب و دستور العملهایی در این زمینه ارائه شده است که با سیره نبوی تجسم یافته و قرآن در حوزه عمومی و خاص ، آداب و مقررات خاصی رابیان نموده که در این رساله ما به آن می پردازیم .



خرید و دانلود مقاله درباره آداب معاشرت در قرآن


مقاله درباره آداب زمان خروج

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

آداب زمان خروج

تعیین زمان خروج

دقت در زمان خروج به قصد سفر یکی از فاکتورهای مهم می‌باشد. شخص مسافر باید در برنامه‌ریزی خود برای مسافرت زمان مناسبی را برای سفرش برگزیند. اگر به قرآن کریم رجوع کنیم که قرآن کریم به نقش زمان توجه خاصی دارد که این را از قسم‌های متعدد قرآن به زمان، می‌توان متوجه شد. مانند قسم به شب «واللیل» قسم به روز «والضحی» و قسم به عصر «والعصر» که این گونه آیات اهمیت و نقش زمان رابه طور کلی نشان می دهد. خداوند در سوره سبا می‌فرماید:‌«سیروا فیها لَیالِیَ واَیَاماً» «شبها و روزها در این آبادیها سفر کیند» در این آیه کلمه «لیالی» اختصاصا درکنار «ایاما» به معنی روزها ذکر شده است و شاید نشان از توجه ویژه قرآن کریم به سفر درشب باشد در سوره اسراء نیز خداوند به سفر در شب اشاره می‌کند و می‌فرماید : «سُبحانَ الَّذی أسری بِعَبْدِه لَیلاً» «منزه است آنکه بنده خودش را شبانه حرکت داد» همچنین در آیه دیگری به مسیر در شب اشاره شده است: «فَاَسْرِ بِاَهلِکَ بقطِعٍ مِنَ الّیلِ» «کسان خود را در پاره‌ای از شب حرکت بده» با استناد به این آیات اهمیت زمان در سفر به خصوص سفر شبانه مشخص میِ‌شود.

در روایات نیز برای زمان خروج آدابی بیان شده است مثلا سفر در روزهای خاصی از هفته یا ماه توصیه و یا نهی شده است وهمچنین به سیر در ساعاتی از شبانه روز مخصوصا شب سفارش شده است. در روایتی آمده که حضرت رسول صل الله علیه وآله فرموده است: «علیکم بالسیر باللیل فإنَّ الارض تطوی باللیل»‌ بر شما باد که به هنگام شب سفر کنید زیرا که زمین در شب در نوردیده می‌شود. نزدیک به همین حدیث نیز از امام صادق علیه السلام نقل شده است. احتمالا سفارش به سیر در شب به خاطر خصوصیاتی است که شب نسبت به روز دارد، مثل سکون و آرامش در شب- تاریکی هوا (که سبب دور شدن از دید دشمن می‌شود مخصوصا در جنگ‌ها) و نیز مساعد بودن هوا نسبت به روز.

با توجه به روایات، سفر در بعضی روزها مثل شنبه، سه شنبه و پنج شنبه، خوب است، و در روزهای دوشنبه چهارشنبه وجمعه مخصوصا قبل از ظهر خوب نیست. (مسافرت قبل ازظهر روز جمعه شاید به علت ضایع شدن نماز جمعه مورد نهی واقع شده است.) و همچنین روزهای سوم، پنجم، سیزدهم وشانزدهم، بیست و یکم و بیست و چهارم هر ماه را نحس دانسته اند. حال این سوال مطرح می‌شود که اگر انسان در شرایطی قرار گیرد که لازم باشد در یکی از این روزها سفر کند، در این‌ صورت تکلیف چیست؟ در این باره روایتی وارد شده که بر حسب آن شخصی از امام صادق علیه السلام می‌پرسد:‌ آیا سفر در روزهای مکروه مانند چهارشنبه و غیر آن کراهت دارد؟‌ امام فرمود:‌ سفرت را با صدقه آغاز کن و هر وقت قصد کنی راهی سفر شو……

2- آغاز سفر با دعا وصدقه

بهتر است که شخص مسافر سفر خود را با دعا واستمداد از یاری خداوندمتعال شروع کند تا حضور پرقدرت خداوند لایزال را در تمام مراحل سفر احساس کند.

بر اساس آیات قرآن کریم ونیز روایات به جا مانده از ائمه معصومین علیهم السلام،‌ دعا و مناجات هنگام سفر جایگاه رفیعی دارد. در این مورد می‌توان به دعای اصحاب کهف در آن هنگام که به غار پناه می‌بردند اشاره کرد که گفتند: «رَبَّنا و ءاتِنا مِن لَدُنکَ رَحَمةً وَهَیّ ءلَنا مِن امرنا رَشَداً» (پروردگارا ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن و راه نجاتی برای ما فراهم ساز)

ونیز آن هنگام که حضرت موسی علیه السلام به فرمان خداوند مامور شد که به سوی فرعون برود و او را به پرستش خدای یگانه دعوت کند چنین دعا فرمودند که: « رَبِّ اشرَح لی صَدری وَ یَسّرلی اَمری واحلُل عُقَدةً مِن لِسانی یَفقَهوا قَولی» پروردگارا سینه‌ام را گشاده کن و کارم را برایم آسان گردان و گره از زبانم بگشای تا سخنان مرا بفهمند. و در جای دیگر قرآن می‌فرماید بعد از سوار شدن بر مرکب نعمت پروردگارتان را متذکر شوید و بگویید «سُبْحانَ الذی سَخَّرَ لَنا هذا



خرید و دانلود مقاله درباره آداب زمان خروج


تحقیق در مورد آداب و رسوم دزفول 39 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 39 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

فهرست مطالب

عنوان صفحه

مقدمه 1

تاریخچه 3

بافت قدیم 5

آسیابهای باستانی 5

موزه مردم شناسی 6

دریاچه سد دز 7

پارکهای تفریحی و بیمارستانها و مکانها 8

مراسم عروسی 10

جهاز 20

بی برون 24

اشعار و آوازها 30

مراسم عزاداری محرم 33

ضرب المثلها 36

منابع 38

مقدمه

بررسی و شناخت آیین ها و رسوم در شمار فرهنگ مردم می باشد که یکی از جنبه های و زمینه های تحقیقی و پژوهش مردم شناختی است آن چه زمینه ی تحقیق و بحث و نظر را درباره این پدیده ی فرهنگی آورده، نوشته ها، گفته ها و برگزاری چنین رسومی در بین مردم بوده و می باشد.

آیین ها، رسوم و همچنین برگزاری آن ها تمامی به ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، تاریخی ، جغرافیای و اعتقادی جامعه بستگی دارد. به همین منظور کمتر می توان شاهد رسوم یکسان دو جامعه یا کشور بود.

از جمله این رسوم جشن ها و سوگوارها هستند که در زبان فارسی واژه ی جشن برای برگزاری رسوم شاد به کار می رود جشن ها گذشته از سرور و شادی که به همراه دارند در برخی از ویژگی های مشترک هستند مانند مهمانی دادن، خوردن، آشامیدن ، گردآمدن و غیره ... .

آیین ها و جشن ها به گروهایی تقسیم می شوند که عبارتند از: جشن های باستانی، دینی، مذهبی ، ملی و خانوادگی.

در این کتاب بخشی از رسوم دزفول مربوط به مراسم عروسی که جزیی از جشن ها و آیین های خانوادگی می باشد مورد بررسی و گردآوری قرار گرفته است سعی در تلاش بر این اساس بوده که از آغاز تا پایان و به ترتیب زمانی و متداول عنوان و نامه های تک به تک مراسم عروسی ذکر شود سپس به بررسی و شرح یک از این عناوین پرداخته شده است همچنین هر یک از عنوان ها به زبان فارسی و گویش دزفولی با آوا نوشت نگارش یافته اند.

لازم به ذکر است تمامی موارد جمع آوری شده در این کتاب شامل اطلاعات برداشت ها و تجارب مولفان این کتاب بوده که پس از بحث و بررسی و نتیجه گیری مکتوب شده اند.

این مجموعه اولین کتابی است که در زمینه ی آیین و رسوم مراسم عروسی مردم دزفول بدین شیوه تالیف شده و به جرات می توان گفت که: قبل از این هیچ گونه منبع و مأخذی در این زمینه مکتوب نشده است با این وجود مولفان این مجموعه ادعایی مبنی بر این که کامل و جامع ترین اثر را تألیف کرده اند ندارند بلکه این کتاب می تواند سرآغاز و مقدمه ای برای گسترش نوشته های صاحب نظران محسوب شود.

در پایان شایسته است از همکاری و همیاری و لطف موسسه ی فرهنگی دزفول شناسی کمال تشکر و قدردانی را به عمل آوریم.

تاریخچه

شهر دزفول پیشینه ای چند هزار ساله دارد و از قدیمی ترین شهرهای استان خوزستان به شمار می رود.

در گذشته شهری نزدیک محل کنونی دزفول با نام آوان قرار داشته که پایتخت تمدن عیلامیان بوده است واژه دزفول معرب واژه پهلوی دژیل یا دژبوهل می باشد واژه پل نیز از پلی که در زمان شاپور اول ساسانی در دزفول ساخته شده گرفته شده است.

از افتخارات تاریخی این شهر می توان به دانشگاه بزرگ چندی شاپور اشاره نمود که بزرگترین مرکز آموزش پزشکی، فلسفه و نجوم روزگار ساسانیان بود آورده اند که دانشگاه چندی شاپور نخستین دانشگاه دنیا بود که رشته های مختلف پزشکی در آن تدریس می شد و دانشمندانی از سراسر دنیا در این دانشگاه به تحقیق و تدریس می پرداختند.

مردم دزفول فارسی را با لهجه شیرین دزفولی که تا حدودی شبیه لهجه شوشتر می باشد ادا می کنند و همانند سایر شهرهای ایران لهجه خاصی را در گویش محلی دارا می باشند.

از سوغاتی های مهم شهر دزفول می توان به انواع شیرینیجات و کلوچه های محلی مثل کلوچه خرمایی، شیرینی های کنجدی، حلوا شکری، ارده و ... اشاره نمود.



خرید و دانلود تحقیق در مورد آداب و رسوم دزفول 39 ص


تحقیق در مورد آداب سخن گفتن پیامبر اعظم 4 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص) 

پیامبر هرگز بدون جهت‏سخن نمى‏گفت، و اگر سخنى مى‏گفت‏ بیشتر جنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مى‏آموخت و یا به معروف و خیرى امر مى‏کرد و یا از شر و منکرى مردم را باز مى‏داشت، تمام‏سخنانش سودمند و یک کلمه، نه بلکه یک حرف، پوچ و بى‏ارزش نبود، زیرا خوب مى‏دانست که: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید» وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان کامل. پیامبر کسى‏است که نخستین آفریده پروردگار، نور مبارکش است: «اول ما خلق‏الله نورى‏» پس، از این نور کامل چیزى تراوش نمى‏کند جز نور، و هر چه مى‏گوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى‏یوحى‏».  پیامبر هرگز از ذکر خدا غافل نمى‏شد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذکر» او نمى‏نشست و برنمى‏خاست جز با ذکر و یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذکر خدا بود چه بر زبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذکر خدا را کفاره مجلس‏ مى‏دانست و اعلام مى‏داشت که اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذکرى ‏از اهل بیت که آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر و وبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مى‏خندید از تبسم تجاوز نمى‏کرد «جل ضحکه التبسم‏» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئون ‏انسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان کامل و چه رسد به اشرف‏ مخلوقات.

پیامبر آرام و آهسته سخن مى‏گفت و هیچ گاه فریاد نمى‏زد و صدا را بلند نمى‏کرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشى‏ برخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسى در مجلس پیامبر بلند سخن نمى‏گفت «و اغضض من صوتک‏» و دستور هم همین بود که ‏کسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نکند «لاترفعوا اصواتکم‏فوق صوت النبى‏» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مى‏گفت لذا مجلسش بسیار آرام و باوقار بود که حتى صداى به هم زدن بال ‏پرنده به گوش مى‏رسید. «لایقطع على احد کلامه‏» هرگز سخن کسى را قطع نمى‏کرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مى‏داد و پس از تمام‏شدن سخنش آرام پاسخش را مى‏گفت. و چنان اصحابش را تربیت کرده ‏بود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا مى‏شد، تمام حاضران ساکت‏ مى‏شده و سرا پا گوش مى‏شدند «کان على رووسهم الطیر» و هرگاه‏ سخن حضرت تمام مى‏شد بدون آنکه سخنانشان با هم تزاحم کند، با هریک به نوبت‏ حرف مى‏زد.

اهمیت و تربیت و کنترل زبان

اگر قبول کردیم که زبان شرورترین و پر منعفت ترین عضو بدن و قابل کنترل ترین عضو در بدن است بالطبع این سؤال پیش می آید که چگونه می توان این عضو مهم را تربیت کرد و تحت کنترل درآورد نتیجتاً بنا به اهمیتی که این عضو دارد تربیت آن و آداب سخن گفتن نیز اهمیت بسیاری دارد.

بنابراین بحث  آداب سخن گفتن ارزش و اهمیت بسیار فراتر و زیادتری از آداب تربیت اعضا و عادات دیگر دارد و مثلاً آداب سخن گفتن بسیار مهمتر از آداب غذا خوردن یا آداب خوابیدن است. چراکه کیفیت سخن گفتن تأثیر  بسیار بیشتری در زندگی و آینده انسانها از کیفیت غذا خوردن و یا نحوه خوابیدن انسانها دارد. در اینجا دو حدیث راجع به اثرات بسیاری سخن و  اثرات سخن کم آورده می شود تا خود تفاوت این دو را و تأثیرات این مطالب را بفهمید.

اثرات بسیاری سخن:

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

«من کثر کلامه کثرخطاؤه و من کثر خطاؤه قل حیاؤه و من قل حیاؤه قل ورعه و من قل ورعه مات قلبه و من مات قلبه دخل النار(1) ؛

 کسی که زیاد سخن بگوید، خطایش زیاد می گردد و کسی که خطایش زیاد گردد، حیایش کم می شود و کسی که حیایش کم شود تقوایش کم گردد و کسی که تقوایش کم شود، قلبش می میرد و کسی که قلبش بمیرد داخل آتش می شود.»

اثرات سازنده سخن کم:

حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرمایند:

«إن من حسن اسلام المرء قلة الکلام(2) ؛

به درستی که از خوبی اسلام برای انسان، کم سخن گفتن او است.»

حضرت علی علیه السلام می فرمایند:

«ان احببت سلامة نفسک و ستر معایبک فقلل کلامک و اکثر صمتک یتوفر فکرک و یستنر قلبک(3)؛

 اگر سلامت جانت را دوست داری و به پوشش عیب هایت علاقمند هستی، سخن را کم و سکوت را زیاد نما، در این صورت فکر و اندیشه ات زیاد و قلبت نورانی می گردد.»

د: نیک سخن گفتن هنر است

راستی چگونه باید سخن بگوییم، چه چیزهایی را باید بگوییم و چه چیزهایی را نباید بگوییم و اگر قرار است سخن بگوییم چه بگوییم، و چگونه بگوییم و چقدر بگوییم، به چه کسی و کجا بگوییم. مجموعه این آداب بقدری ظریف و دقیق است که امروزه نیک سخن گفتن از حدّ یک عادت به یک هنر تبدیل شده است و امروزه در روانشناسی از گفتگو به عنوان «هنر گفتگو» بحث می شود. یعنی اگر بخواهیم گفتگوی خوبی داشته باشیم باید ماهرانه و هنرمندانه سخن بگویم و آداب و مقررات آن را رعایت کنیم.

پی نوشت و منابع :

1- محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، انتشارات مؤسسه آل بیت قم، چاپ سوم، 1416ق، ص

2- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ح 17578.

3- عبدالواحد آمدی، غرر الحکم، حدیث 4252، مترجم: محمد حسین جعفری، انتشارات فائز قم، 1379.

فضایل و سیره فردی رسول خدا(ص)- گوشه ای از اخلاق عظیم پیامبر- استاد محمد جواد مهری



خرید و دانلود تحقیق در مورد آداب سخن گفتن پیامبر اعظم    4   ص


تحقیق در مورد آداب و معاشرت اجتماعی 11 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

آداب و معاشرت اجتماعی

خوشرویى و خوشخویى

شاید گیراتر از «حسن خلق‏»، واژه‏اى نباشد که ترسیم کننده روحى‏زلال و طبعى بلند و رفتارى جاذبه‏دار باشد. چیزى که عنوان برجسته‏رفتار یک مسلمان است و معیار کمال ایمان یک مؤمن، آنگونه که‏رسول خدا(ص) نیز، به این فضیلت متعالى آراسته بود.

بخشى از اخلاق نیکو، در «خوشرویى‏» متجلى است، بخشى در«خوشخویى‏» و بخشى هم در «خوشگویى‏». و چه خوش است که به این‏سه «خوش‏» مبارک و مقدس، بپردازیم و از آنها کلیدى براى گشودن‏قلعه دلها و عاملى براى تحکیم رابطه‏ها بسازیم.

خوشرویى

در مواجهه دو نفر با یکدیگر، پیش از هر سخن و عمل، دوصورت با هم روبه‏رو مى‏شود. مواجهه دو انسان با هم و کیفیت این‏رویارویى چهره‏ها، نقش عمده در نحوه گفتار و رفتار دارد و رمزگشایش قفل دلهاست.

«خوشرویى‏»، هم در نگاه مطرح است، هم در لبخند.

هم در گفتار آشکار مى‏شود، هم در رفتار.

چه بسا رابطه‏ها و دوستیهایى که با «ترشرویى‏» و «اخم کردن‏» و«عبوس شدن‏» به هم خورده است. از سوى دیگر مبدا بسیارى از آشناییهاهم یک «تبسم‏» بوده است.

وقتى با چهره شکفته و باز با کسى روبه‏رو مى‏شوید، در واقع کلیدمحبت و دوستى را به دست او داده‏اید. برعکس، چهره اخمو وابروهاى گره‏خورده و صورت درهم و بسته، دریچه ارتباط وصمیمیت را مى‏بندد.

اگر این خوشرویى و خنده‏رویى با نیت پاک و الهى انجام گیرد،علاوه بر تاثیر محبت‏آفرین، «حسنه‏» و «عبادت‏» به حساب مى‏آید.

از امام باقر(ع) سخن بیاوریم که فرمود:

«تبسم الرجل فى وجه اخیه حسنة‏»; (1) .

لبخند انسان به چهره برادر دینى‏اش «حسنه‏» است!

تبسم، مبدا بسیارى از آشناییها و زداینده بسیارى از غمها وکدورتهاست. شگفت از کسانى است که از این کار بى‏زحمت و رنج وخرج، که برکات فراوان دارد، طفره مى‏روند و به سختى حاضرند«گلخنده‏» مسرت را بر لبان خود و چهره دیگران بیافرینند.

برخورد با چهره باز با دیگران، آنان را آماده‏تر مى‏سازد تا دل به‏دوستى با شما بسپارند. خنده‏رویى و بشاش بودن، دیگران را دل وجرات مى‏بخشد، تا بى‏هیچ هراس و نگرانى، با شما باب آشنایى را بازکنند و سفره دلشان را پیشتان بگشایند.

اگر با خوشرویى، بتوانید بار سنگین غم دوستان را سبک کنید،کارتان عبادت است و اگر با یک تبسم، بتوانید خاطرى را شاد سازید، به‏خدا نزدیک‏تر شده‏اید. به قول حافظ:

دایم گل این بستان، شاداب نمى‏ماند.

دریاب ضعیفان را، در وقت توانایى.

غم‏زدایى

وقتى یک چهره گشاده و لبخند صمیمى، غمى را از دل مى‏زداید،چرا باید از این «احسان‏»، دریغ کرد؟

بعضیها حضورى غم‏آفرین دارند، برخى هم محضرى غم‏زدا.گروه اخیر، آیت لطف الهى‏اند که قدرشان ناشناخته است.

سعدى مى‏گوید:

گفته بودم چو بیایى غم دل با تو بگویم چه بگویم؟ که غم از دل برود چون تو بیایى.

انسانها نیازمند محبت‏اند.

این تشنگى، جز با ملاطفت و خوشرویى برطرف نمى‏شود.

اگر اولین برخورد ما با کسى، به گونه‏اى باشد که غم او را به شادى‏و نگرانى‏اش را به اطمینان مبدل سازد، دریچه‏اى به دنیاى صفا و سروربه رویش گشوده‏ایم. این نیز نزد خداوند، حسنه و عبادت است.

باز هم حدیثى از حضرت صادق(ع):



خرید و دانلود تحقیق در مورد آداب و معاشرت اجتماعی  11 ص