واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره آیت الله طالقانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

آیت الله طالقانی

شرح زندگی

سید محمود طالقانی به سال‏1289 ه. ش. در روستای گلگرد طالقان از توابع استان تهران، دیده به جهان گشود و نزد پدری همچون آیت‏الله سید ابوالحسن طالقانی که از علمای برجسته تهران به شمار می‏رفت ، پرورش یافت. پدری که حضرت امام خمینی در باره مقام و منزلت او چنین می‏گوید:

«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهیزکاران بود.»

در باره زهد و پرهیزکاری آسید ابوالحسن طالقانی، آیت‏الله سیدحسین بدلا که با وی حشر و نشر داشته چنین می‏گوید:

«علی‏رغم این که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولی به هیچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعیه و سهم مبارک امام علیه السلام استفاده نمی‏کرد و زندگی روزمره خویش را به وسیله تعمیر ساعت تامین می‏کرد».

سید محمود طالقانی در 10 سالگی به مکتب خانه روستای گلگرد می‏رود و پس از طی این دوره روانه مدرسه ملارضا در میدان امین السلطان تهران می‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوی می‏نماید. پس از اندکی وارد مدرسه رضویه قم می‏شود و در نهایت در مدرسه فیضیه سکنی می‏گزیند. دروس سطح حوزه علمیه را نزد آیاتی چون نجفی مرعشی، ادیب تهرانی و حجت‏به پایان می‏برد. بنا به گفته سیدتقی طالقانی، سید محمود دارای هوشی فوق‏العاده بود و در مدت اندکی دروس سطح را به پایان رساند. وی می‏گوید:

«با آنکه سید محمود خیلی جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آیت‏الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گردید.

طالقانی در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رایج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏ای الزاما آن را باید بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آیاتی همچون تقی اشراقی و میرزا خلیل کمره‏ای طی کرد. سید محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خویش را در سن 72 سالگی از دست می‏دهد و پس از فوت پدر به وی پیشنهاد می‏شود که در تهران امام جماعت مسجدی شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولی از آنجا که سید محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتی و مرید و مرادی ترجیح داد و برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از محضر آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی و آقاضیاء عراقی بهره‏مند گردید و از دست مرجع بزرگ جهان تشیع آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه اجتهاد گردید. در قم نیز آیت‏الله عبدالکریم حائری یزدی به وی اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهی می‏دهد و از آقایان نجفی مرعشی و شیخ عباس قمی اجازه نقل حدیث و روایت دریافت می‏کند.

در آستانه جنگ دوم جهانی (1317 - 1318) وارد تهران می‏شود و پس از تشکیل خانواده، فعالیت‏های علمی و فرهنگی خویش را در آنجا آغاز می‏کند. خود طالقانی در این زمینه چنین می‏گوید:

«پس از دوره تحصیلی که بیشتر در حوزه قم بود و مدتی هم در نجف و دریافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنایان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقاید و ایمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پیروی از روش مرحوم پدرم جلساتی برای عده‏ای از جوانان و دانشجویان در باره بحث در اصول و تفسیر قرآن تشکیل دادم و در دنباله این جلسات بعد از شهریور 1320 انجمن‏ها و کانون‏های اسلامی تشکیل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، که هر کدام دارای نشریات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها برای پیشرفت تعالیم اصول اسلامی همکاری می‏کردم، قسمتی از تفسیر قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئین اسلام می‏نوشتم. این انجمن‏ها هر یک به سهم خود با فقر شرایط مادی و مانوس نبودن مردم با چنین اجتماعات و تبلیغات، آثار خوبی از خود نشان داد .... مشکل بزرگتری که دین و ملت پس از شهریور 20 با آن مواجه شد، گسترش سریع اصول مارکس و تشکیل حزب توده بود. همیشه هیات حاکمه ایران دچار این اشتباه [بوده] است که هر عقیده و فکری را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخیص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بین برده و یا محدود سازند با آنکه فکر و عقیده را هیچ وقت نمی‏توان با این طریق از بین برد و به فرض آنکه زیر پرده رفت، هر وقت فرصتی بدست آید با وضع دیگری آشکار می‏شود».

طالقانی پس از اقامت در تهران با آیت‏الله کمره‏ای حشر و نشر پیدا می‏کند و این دو، در راه نشر معارف اسلامی و جلوگیری از خطر سستی عقاید جوانان و گرایش آنان به اصول و اندیشه‏های مارکسیم همکاری لازم را با یکدیگر به عمل می‏آورند و علاوه بر این نوع فعالیت‏ها، از فعالیت علمی هیچ گاه غافل نمی‏شد. آقای کمره‏ای از آن دوران که با آقای طالقانی مانوس بوده است، چنین می‏گوید:

«ما با هم جلساتی داشتیم و در این جلسات نهج‏البلاغه را با آقای طالقانی مجاهد، در مورد نقشه پیاده کردن دولت امیرالمؤمنین مورد مطالعه قرار دادیم. بخصوص خطبه بیعت‏با امیرالمؤمنین را که خطبه‏ای است انقلابی. درصدد برآمدیم دو نفری نهج‏البلاغه را تجزیه کنیم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏ای را به ضمیمه قطعات مناسب آن در یکجا جمع‏آوری کنیم. نهج‏البلاغه بیست و دو کتاب شد، مقدماتی بر آن نوشتیم و در معیت آقای طالقانی در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سیدمصطفی حجازی من دیکته می‏کردم و صفحه را تصفح می‏کردم و قطعات متناسب را تعیین می‏کردم و آقای طالقانی یادداشت می‏کردند. الان دفترچه تجزیه نهج‏البلاغه به خط آقای طالقانی در کتابخانه من موجود است‏».

طالقانی فعالیت علمی، فرهنگی و حتی سیاسی خود را با این پیش فرض آغاز کرد که اگر روحانیان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسی اجتماعی اسلام را ارائه ندهند، به طور طبیعی جوانان سرشار از انرژی و فعالیت‏به سمت امثال مارکس، لنین و استالین جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقانی نسبت‏به جوانان، دیدی عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ایدئولوژی‏ای که بودند، با مهربانی و نرم خویی رفتار می‏کرد به این دلیل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمینه رشد و تعالی و تکامل او بسیار است. بدین سان طالقانی از شهریور 20 به بعد فعالیت‏خویش را بیشتر در جبهه فرهنگی جهت ارائه اندیشه و معارف ناب اسلامی قرار داد. به خاطر همین فعالیت‏های فرهنگی و اسلامی که از سال‏های‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژیم رضاخان وی را دستگیر و به مدت 50 روز زندانی می‏کند که در نهایت‏با ضمانت آزاد می‏گردد.

پس از پایان جنگ دوم جهانی (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونیست‏ها و تجزیه‏طلبان در آذربایجان به رهبری پیشه‏وری، طالقانی از سوی علما و مجامع دینی و مذهبی به آن منطقه اعزام می‏شود و پس از بررسی مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنین می‏گوید:

 

«تجزیه نشدن آذربایجان از ایران چندین علت داشت. ولی از جنبه داخلی می‏دانید که مؤثرترین ضربه به تجزیه‏طلبان، بنا به اعتراف رئیس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی مرجع شیعیان بود. عزاداری ایشان چنان آذربایجان را تکان داد که تجزیه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتایج این احساسات جلوگیری کنند و مردم مسلمان آن سرزمین عملا به آنان فهماندند که عمیق‏تر و پایدارتر از این قدرتهای موقت قدرت ایمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه می‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بیش از پیش متوجه شدم که انحرافهای فکری عده‏ای از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگی برای تمامیت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودی و تجزیه آن بکشد و تکلیف شرعی خود دانستم که اهتمام بیشتری در تشکیل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن می‏کوشیدم برای سخنرانی، بحث و انتقاد بر محور اصول برهانی خداپرستی و رد و انتقاد بر اصول ماتریالیستی و کمونیستی بنمایم. در نتیجه سپاهی از دانشجویان برای بحث و فهم اصول اسلامی و مقایسه آن با اصول مادی تشکیل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هویدا گردید و بر محور همین فکر و نظر، انجمن اسلامی دانشجویان که در سال 1322 تشکیل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامی) معلمین و اطباء تشکیل گردید.»

طالقانی تشکیل انجمن‏های اسلامی پزشکان، معلمان و دانشجویان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحرانی‏ترین دهه برای رژیم و مخالفان آن بود، با اهداف ذیل تبیین و تحلیل می‏کند:

الف) وظیفه کلی و دینی این بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دین را دریابند. زیرا از نظر علمای اسلام اصول دین را باید با تحقیق و برهان و بحث آزاد دریافت.

ب) وظیفه خاص دیگری که پیش آمده بود، مبارزه‏ای منطقی با اصول ماتریالیسم بود که اذهان جوانان و تحصیلکرده‏های ما را می‏رفت فرا گیرد.

طالقانی با توجه به این مقدمات و با آن دید اسلامی و جهانی خود، احساس تکلیف سنگین می‏کند که اصول اعتقادی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را برای مسلمانان داخل و خارج کشور احیا کند. این وظیفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس می‏کند که سابقه تاریخی و درخشانی در علم و تحقیق، بخصوص علوم اسلامی دارد. از این رو، طالقانی علاوه بر فعالیت‏سیاسی بیشتر به مسائل فرهنگی و آموزشی توجه داشت و بدین خاطر مسجد هدایت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد



خرید و دانلود مقاله درباره آیت الله طالقانی


تحقیق درباره... انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم

چکیده:

حق و تکلیف، بیانگر نوعی رابطه است که به رابطه انسان با همنوع خود و عالم و مبدأ عالم نظر دارد. بر اساس حق و تکلیف، موضع گیری های فردی و جمعی نوع بشر در حیات خود طراحی و ترسیم می شود و او می تواند مرز تصرفات مختلف خود را بیابد. اساساً کمال انسان در گرو وجود تکالیف و امر و نهی شرعی است، و این در صورتی ممکن است که آدمی با اختیار خود به سمت کمال گام بر دارد و با التزام به حقوق و تکالیف دینی، به سمت سعادت ابدی رهنمون شود. این امر در دو حیطه «فردی» و «اجتماعی» واقع می شود. هدف از این مقاله مطالعه و بررسی مفهوم انسان مکلف ازدیدگاه آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم می باشد. تحقیق حاضر از نوع پژوهش های توصیفی –تحلیلی است. ابزار گرداوری اطلاعات فیش برداری بوده و سعی شده است با مطالعه کتب و مقالات و یادداشتهای صاحب نظران ، به بررسی مفهوم انسان مکلف پرداخته شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که به اعتقاد کانت و هیوم ، انسان ها در شناخت وظایف اخلاقی، به دین و خدا محتاجند، نه برای یافتن انگیزه. آنها برای عمل به وظیفه خود به دین نیازی ندارند، بلکه اخلاق به برکت عقل محض خود، بسنده و بی نیاز است. اما در دیدگاه جوادی آملی و حسن زاده آملی، اولاً، انسان مخلوق خداست و تحت ربوبیت او قرار دارد و موجودی ابدی به حساب می آید؛ ثانیاً، آدمی علاوه بر دو بعد حیوانی و انسانی، از لایه دیگری برخوردار است که بعد الهی نامیده می شود.

کلیدواژه ها: انسان مکلف ، تکلیف ، حق ، فلسفه اخلاق،کانت ، هیوم ، جواد زاده آملی ، حسن زاده آملی

مقدمه:

حق و تکلیف، بیانگر نوعی رابطه است که به رابطه انسان با همنوع خود و عالم و مبدأ عالم نظر دارد. بر اساس حق و تکلیف، موضع گیری های فردی و جمعی نوع بشر در حیات خود طراحی و ترسیم می شود و او می تواند مرز تصرفات مختلف خود را بیابد.

مسئله حق و تکلیف و نیز سایر مسائل حقوقی و فقهی، تا زمانی که به صورت ریشه ای تجزیه و تحلیل نشود، راهگشای بهینه و پیشبرد روابط اجتماعی انسان نخواهد بود. انسان در نحوه وجود و واقعیت خود، با همه موجودات دیگر، اعم از جماد و نبات و حیوان متفاوت است، زیرا هر موجودی که پا به جهان می گذارد، واقعیت و چگونگی هایش همان است که به دست عوامل خلقت ساخته می شود؛ اما انسان آن چیزی نیست که آفریده شده است، بلکه مجموعه عوامل تربیتی و اراده و انتخاب او مشخص می کند که چه باشد و چگونه سیر کند. در واقع، بذر انسانیت در وجود انسان به صورت «بالقوه» قرار داده شده است که اگر به آفتی برخورد نکند، آن بذرها به تدریج از زمینه وجود انسان سر برمی آورد و وجدان فطری و انسانی او را می سازد.( این باربور،1362)

انسان بر خلاف جماد و نبات، شخصی دارد و شخصیتی. شخص انسان، یعنی مجموع جهازات بدنی او، بالفعل به دنیا می آید. انسان در آغاز تولد، از نظر جهازات بدنی، مانند حیوانات دیگر، بالفعل است؛ ولی از نظر جهازات روحی، از نظر آنچه بعداً شخصیت انسانی او را می سازند، موجودی بالقوّه است، ارزش های انسانی او در زمینه وجودش بالقوّه موجود است و آماده روییدن و رشد یافتن است.

طرح مساله:

نقش آفرینی و اثرگذاری مبانی هستی شناختی و فلسفی در نظریه های «حق و تکلیف» چندان بررسی نشده است، اما حضور مستقیم یا غیرمستقیم اصول پذیرفته شده فلسفی ما در این حوزه انکار ناشدنی است و از همین جاست که حقوق باید در قامت ((فلسفه حقوق))((به عنوان یکی از فلسفه های مضاف، قلمداد گردد)).

تحلیل ها و توضیح های نظری و جهان نگری و جهان فهمی فلسفی نخست چرایی شی ء و روابط گوناگون آن را تفسیر استدلالی و عقلی می کند. این نگاه همه جانبه به امور هستی و مبنای وحدت، کثرت، زمان و حرکت آنها، در حقیقت تفسیرگر روابط انسان ها با یکدیگر و با عالم و مبدأ عالم نیز هست، و می تواند پایگاه بنیادین نظریه حقوقی ما را طراحی و فراهم سازد؛ برای مثال، اگر نظریه اصالت ماهیت را بپذیریم ـ همان گونه که در نزاع میان اصالت وجود و اصالت ماهیت تأکید شده است - از توانایی توجیه وحدت امور هستی و بالتبع از تشریح رابطه انسان با هستی و مبدأ هستی عاجز بوده و صاحب تکیه گاه محکم فلسفی برای دانش حقوقی خود که بیانگر رابطه میان انسان، جهان و خداست نخواهیم بود.

انسان سه بعد روحی، عقلی و تجربی دارد. نوع برداشت فکری ما از هر یک از این سه حوزه و نحوه تعامل آنها با یکدیگر و نیز رابطه مقوله جبر و اختیار با این سه حوزه، در پایه ریزی هر نظریه حقوقی تأثیر می گذارد.

برای مثال، اگر در مبانی انسان شناختی ما، عقل از توانمندی قهری ذاتی یا خدادادی در درک بخشی از حقایق نفس الامر برخوردار باشد، طبیعی است که دانش حقوق در این عرصه نمی تواند، جولان دهد و به ارائه روابط حقوقی بپردازد. از زاویه دیگر، اساساً اگر معیار و ملاک درک و معرفت صحیح را در سرمایه های درونی انسان خلاصه نکنیم و از معارف وحیانی که عالی ترین درجه معرفت هستند، سخن بگوییم، در این صورت، باید معترف بود که انسان نمی تواند، حقوق بشر را تعیین کند و به وضع قانون بپردازد، بلکه باید به مبدأ فاعلی خود (خداوند) روی آورد.

مسئله دیگر در این باره، موضوع مالکیت انسان است. تردیدی نیست که انسان ها صاحب عقل، اراده و تصمیم گیری بوده و قادر به انجام اعمال خود هستند؛ اما پرسش مهم این است که آیا انسان بر حیات و زندگی خویش مالکیت مستقل دارد یا اینکه هستی انسان و هویت شخصیت وی، امانت الهی است و او امانتدار خداست و نمی تواند در سرنوشت خود، به هر نحوی که خواست، دخالت کرده، آن را رقم بزند؟ روشن است که با دو مبنای اعتقادی و دو نگاه نظری به موضوع مالکیت انسان، می توان دو گونه نظم حقوقی تدوین و پیشنهادهای متفاوتی در این خصوص ارائه کرد.

تأثیر مبحث انسان شناسی در نظریه حقوقی را می توان فراتر از آنچه گفته شد، نگریست و در مقام جامعه شناسی و تاریخ شناسی به مطالعه آن پرداخت؛ به این معنا که اگر در مبنای جامعه شناختی خود، ترکیب و هماهنگی انسان ها دارای اصالت و حقیقت باشد و جامعه انسانی، امری ورای تک تک انسان ها دانسته شود، این امر بر رهیافت های حقوقی نیز سایه می اندازد و موجب می گردد، جامعه به مثابه یک «کل»، از حقوقی فراتر از حقوق تک تک افراد آن بهره مند باشد؛ اما در صورت اعتباری بودن جامعه، چنین باوری باطل خواهد بود. از سوی دیگر، نگاه تاریخ شناسانه ما که انسان را در گستره ای به موازات تاریخ مشاهده می کند و به جهت و مراحل سیر او می پردازد، دانش حقوقی ما را متأثر و مقیّد می سازد؛ برای نمونه، به نظر می رسد، به دلیل آنکه لیبرال دموکراسی در پندار اغلب نظریه پردازان غربی به عنوان آخرین منزل کاروان بشری و معقول ترین و تواناترین نظریه بشری است؛ از این رو، نظریه های حقوقی که در سطح توسعه، تنظیم و ابلاغ می گردد و بر رفتارهای فردی و ملی و جهانی انسان ها حکومت می کند، همگی بر محور لیبرال دموکراسی و گسترش آن در جامعه جهانی شکل گرفته اند.

بر پایه مبانی پیش گفته که پیش فرض ها و پیش انگاره های نظریه های حقوقی به شمار می روند، می توان با نگاهی دقیق تر در این عرصه، دیدگاه های موجود پیرامون مفهوم «حق» و «تکلیف» را جست وجو و دسته بندی کرد. در این باره، سه دسته نظریه وجود دارد: دسته نخست نظریاتی هستند که با اتّکا و بهره مندی از معارف الهی و آموزه های اسلامی ارائه می شوند و در آنها انگیزه و تلاش اصلی این است که از اصول حقانی، حکیمانه و سعادت بخش اسلامی عدول نشود.

دسته دوم، دیدگاه هایی هستند که در درجات مختلف، محصول ترکیب و التقاط باورهای غربی و خودبنیاد با اندیشه های دینی اند. دسته سوم، همان نظریه ای است که در مجامع بین المللی و با تکیه بر مبانی الحادی و اومانیستی مورد پذیرش قرار گرفته و به نحو همه جانبه، در میان برخی نویسندگان جامعه ما نیز طرفدار دارد.بحثی که در این نوشته بدان می پردازیم، تبیین «حق» و «تکلیف» در دیدگاههای دو اندیشمند اسلامی یعنی جوادی آملی و حسن زاده آملی و اندیشمند غیر مسلمان یعنی کانت و هیوم می باشد.

دیدگاه آیت الله جوادی آملی پیرامون انسان مکلف:

دیدگاه استاد جوادی آملی پیرامون «حق و تکلیف» و انسان مکلف را در دو محور کلی می توان تبیین کرد: اول، حق بشر چیست؟ دوم، دیدگاه اسلام در این باره کدام است؟ پس باید به توضیح «چیستی حق و کیستی انسان» از یک سو، و «رابطه دین و حق انسان» از سوی دیگر پرداخت.

چیستی حق و کیستی انسان

حق معنای جامعی دارد و چند معنای خاص. معنای جامع آنکه مشترک میان همه معانی است؛ اگر به شکل مصدری استعمال شود، به معنای «ثبوت» است و اگر به صورت وصفی به کار رود، به معنای(( ثابت))است. معنای خاص و جزئی آن، از راه تقابل فهمیده می شود؛ گاهی ))حق(( در برابر «باطل» قرار می گیرد و گاهی در برابر «ضلال و گمراهی»؛ گاهی در مقابل «سحر و جادو» می آید - که مصداق باطل اند - و گاهی هم در مقابل «هوا».

از نظر آیت اللّه جوادی آملی، هیچ یک از معانی یاد شده، در بحث کنونی موردنظر نیست، بلکه مقصود از حق در دانش حقوق، حق در برابر تکلیف است:



خرید و دانلود تحقیق درباره... انسان مکلف ازدیدگاه  آیت الله جوادی آملی ، آیت الله حسن زاده آملی ، کانت و هیوم


مقاله درمورد زندگانی حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

نگاهی به زندگانی مراجع تقلید شیعی

حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت

ولادت و تحصیلات

حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت فومنی از علما و مدرسین برجسته حوزه علمیه قم ، در اواخر سال 1334 هجری قمری در شهر فومن در خانواده ای متدین و متقی چشم به جهان گشودند . ایشان تحصیلات ابتدایی خود را در مکتب های شهرستان فومن گذراندند و همیشه از شاردان ممتاز بودند سپس به تحصیل علوم دینی پرداختند.

در سال 1348 هجری قمری به کشور عراق عزیمت نموده و در شهر مقدس کربلا رحل اقامت گزیدند . در شهر کربلا از محضر اساتید ادبیات ، فقه و اصول بهره مند گردیدند و تا سطوح عالی پیش رفتند

حضرت آیت الله العظمی بهجت در سال 1364 هجری قمری به ایران مراجعت نمودند و پس ازمدتی اقامت در شهر فومن به شهر مقدس قم عزیمت نموده و در این شهر ساکن گردیدند و محضر اساتید بزرگی چون آیت الله حجت را درک نمودند . حدود یک سال از اقامت معظم له در شهر مقدس قم نگذشته بود که آیت الله بروجردی وارد شهر قم شدند ، و ایشان همچون حضرات آیات امام خمینی و گلپایگانی از محضر آن مرجع عالیقدر بهره بردند و ضمن شرکت در درس به کار تدریس و تألیف نیز اشتغال داشتند و بسیار مورد احترام استاد بودند .

تألیفات

حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی بهجت تءلیفات زیادی در فقه و اصول دارند که در زیر به تعدادی از آنا اشاره می شود :

1- یک دوره اصول

2- یک دوره صلاة

3- حاشیه بر مکاسب

4- یک دوره فقه فارسی

5- یک دوره طهارت

حضرت آیة الله العظمى مکارم شیرازى

حضرت آیة الله العظمى مکارم شیرازى در سال 1305 هجرى شمسی  در شهر شیراز در میان یک خانواده مذهبى که به فضائل نفسانى و مکارم اخلاقی معروفند دیده به جهان گشود.

درجه اجتهاد

چنین نبوغ و استعداد فوق العاده بود که به ضمیمه خصوصیّات دیگرى که ذکرش خواهد آمد، سبب شد استاد در سن بیست و چهارسالگى موفّق به اخذ اجازه اجتهاد گردد:

از زبان خود استاد بشنوید:

»پس از ورود به نجف اشرف به زودى به واسطه طرح سؤالات مختلف در بحث هاى اساتید بزرگ، شناخته شدم و همه جا مورد عنایت و محبّت قرار مى گرفتم و سرانجام در سن بیست و چهارسالگى به وسیله دو نفر از مراجع بزرگ آن زمان مفتخر به اجازه اجتهاد گشتم: یکى آیة اللّه العظمى اصطهباناتى بود که از مراجع بسیار باشخصیّت و شیخ الفقهاء محسوب مى شد، ایشان لطف و محبّت فوق العاده اى به من پیدا کردند، لذا اجازه کامل اجتهاد برایم مرقوم فرمودند و دیگر آیة اللّه العظمى حاج شیخ محمّدحسین کاشف الغطاء بود، ایشان چون آشنایى به وضع من نداشتند فرمودند از شما امتحان مى کنم! گفتم آماده ام، از من خواستند رساله اى درباره این مسأله که «آیا تیمّم، مبیح است یا رافع حدث؟» بنویسم، من هم رساله اى مشروح در این زمینه تهیّه کردم، خدمت ایشان دادم، ایشان علاوه بر آن، یک امتحان شفاهى نیز از من به عمل آوردند و یکى از مسائل پیچیده علم اجمالى را سؤال فرمودند، وقتى جواب دادم ایشان اجازه را مرقوم داشته و محبّت فرمودند«.

از نکته هایى که دلیل این نبوغ و استعداد موهبتى است (در عین حال بر حافظه قوىّ استاد نیز گواهى مى دهد) این است که استاد گاهى درسهایى را که دو هفته قبل در نجف اشرف از مرحوم آیة اللّه العظمى خوئى شنیده بودند بعد از گذشتن این مدّت طولانى به طور کامل یادداشت مى کردند، این در حالى است که امروز، غالب طلاّب، مطالب استاد را سر درس مى نویسند، مبادا چیزى از خاطر آنها محو شود!

مسلم ملکوتی

مسلم ملکوتی در هفتم شهریور سال ۱۳۰۲ هجری شمسی مطابق با ۱۷ محرم ۱۳۴۲هجری قمری در خانواده‌ای مذهبی بدنیا آمد. پدرش مشهدی یوسف، کشاورزی متدین بود و باعلمای منطقه ارتباط مستمر داشت. وی که به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقه مند بود به مکتب خانه می‌رفت و فرزندش مسلم را نیز با خود به آن‌جا می‌برد.

ملکوتی در پی درخواست محمد فاضل لنکرانی و علی مشکینی از علی خامنه‌ای پس از کسب نظر موافق وی در خرداد ماه سال۱۳۷۴ به شهر قم برگشت. متن نامه آیت‌الله خامنه‌ای به وی چنین است:[۱]

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب مستطاب آیت‌الله حاج شیخ مسلم ملکوتی دامت ایام افاداته

بعدالسلام و التحیه، امید است وجود شریف حضرتعالی مشمول الطاف و تفضلات الهی بوده و از توفیقات عالیه برخوردار بوده باشید. اخیراً بعضی از اعاظم اعلام قم که از دوستان جنابعالی و مرجع حوائج دینی و فقهی خاص و عام می‌باشند، طی مرقومه‌های جداگانه از اینجانب درخواست کرده‌اند که انتقال جنابعالی را به حوزهٔ علمیهٔ قم صانهاالله عن المکار والفتن و اشتغال علمی در آن مرکز بزرگ تعلیم فقه و اصول و تفسیر و فلسفه و حدیث و کلام خواستار گردم. اینجانب ضمن تقدیر از خدمات با ارزش جنابعالی در شهر تبریز عزیز و خطه عظیم الشان آذربایجان و با دعا برای مردم غیور و انقلابی و سرشار از شور و شعور ایمانی آن سامان، مرقومهٔ شریف حضرات آقایان بزرگوار را برای جنابعالی می‌فرستم و از خداوند متعال مسئلت می‌کنم که در مقام تدریس و تعلیم در حوزهٔ مبارکهٔ قم، مشمول اعانت و توفیق الهی بوده باشید. سلام اینجانب را به آقایان علما و مردم تبریز ابلاغ فرمایید.

والسلام علیکم و رحمة الله

۱۵ ذیحجة الحرام ۱۴۱۵ ق.

۲۵/۲/۱۳۷۴ ش.

سید علی خامنه ای

تالیفات:

- المحاکمات این کتاب نقد و بررسی آرا و نظرات میرزای نایینی، آقاضیاء عراقی و کمپانی در اصول و مقایسه آنها با یکدیگر که در سال ۱۳۷۱ ق. در نجف به چاپ رسیده‌است.

۲- الربافی التشریع الاسلامی این کتاب، ۳ جلد است که جلد اوّل، شامل سیر تاریخی ربا، نظرات ادیان و مکتب‌های اقتصادی درباره ربا و طرح و ردّ اشکالات وارده بر حرمت رباست که در سال ۱۳۹۲ ق. به چاپ رسیده‌است. جلد دوم و سوم آن درباره ربای قرضی و ربای معامله‌ای است که هنوز چاپ نشده‌است.

۳- ماالفرق بین الدّین و العلم و الفلسفه این کتاب، دارای بحث‌های علمی ـ تحقیقی در ردّ مکتب مارکسیسم و فلسفه کمونیستی است که در روزهای گسترش آن در عراق، آیت‌الله ملکوتی ان را به نگارش درآورده و برای آگاهی طلاّب و دانشجویان عراقی در نجف، آن را تدریس کرده‌است این کتاب نیز هنوز چاپ نشده‌است.

۴- الامن العام فی الاسلام آیت‌الله ملکوتی در این کتاب به بحث مبسوط و مفصلی درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر و شرایط آن از دیدگاه قرآن، سنت و عقل پرداخته است. این اثر در سال ۱۴۰۳ ق. در تبریر به چاپ رسیده‌است.۵- المنافقون فی القرآن والسنة والتاریخ(خطی)

حسین نوری همدانی

حسین نوری همدانی (زادهٔ ۱۳۰۴ خورشیدی) فعال سیاسی پیش از انقلاب اسلامی و از مراجع تقلید شیعه است.

وی دومین امضاکننده بیانیه خلع محمد رضا شاه از سلطنت است. او به همراه ناصر مکارم شیرازی دو عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بودند که در جریان انتخاب اولین رئیس جمهور ایران از ابوالحسن بنی‌صدر در مقابل نامزد جامعه مدرسین حمایت کردند و از جامعه مدرسین اخراج شدند.

تالیفات

۱_ الخمس

۲_ مسائل من اجتهاد و تقلید



خرید و دانلود مقاله درمورد زندگانی حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت


تحقیق درباره. زندگی نامه آیت الله تهرانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

گذری بر حیاتی عارفانه:

مفسر فقیه و وارسته آیت الله میرزا جواد آقا تهرانی در سال ١٢٨٣شمسی در خانواده ای اصیل ومذهبی در تهران متولد شد.پدرش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقارضاشاهپوری از تجار متعهد و مورداطمینان دربین بازاریان بودند.مرحوم حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت الله العظمی بروجردی تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه وموفق داشت.

مرحوم میرزا پس از تحصیل دوره ابتدایی اخذ گواهی سیکل از مدرسه ثروت تهران برای فراگیری علوم دینی راهی قم شد.پس از چند سال سکونت در آن شهروگذراندن مقدمات وبخشی از سطوح به نجف اشرف رفت. در توقف دو ساله خود در نجف اشرف از محضر اساتیدی چون آیت الله حاج شیخ مرتضی طالقانی ومرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمد تقی آملی بهره های علمی واخلاقی فراوانی برد. با این که تصمیم داشت در نجف بماند وبه ادامه تحصیل بپردازد از والده مکرمه اش نامه ای دریافت کرد که وی را به مراجعت به تهران فرا میخواند لذاعلی رغم میل باطنی اش از آنجا که به گفته خویش (تحصیل را واجب واطاعت از امر مادر را اوجب میدانست) به تهران برگشت وپس از گذشت سه روز از مراسم ساده ازدواجی که قبلا تدارکش رادیده بودند رهسپار مشهد مقدس شده بود واین حدود سال ١٣١٢ شمسی بود.

در مشهد که اینک در آن رحل اقامت افکنده بود پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت ا... شیخ هاشم قزوینی در حوزه درس خارج فقه واصول ومعارف مرحوم آیت ا...غروی اصفهانی حاضر می شود وتا پایان عمر استاد نزدیک ١٠ سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت ا... میرزای نایینی وفقه ومعارف اهل البیت (ع) را فرا می گیرد سالیان ملازمت با مرحوم آیت ا... میرزا مهدی در دوران شکل گیری شخصیت علمی واخلاقی او بود مکتب استاد چنان در او رسوخ کرده بود که تا پایان عمر در تبیین وترویج مبانی وخط مشی اعتقادی او کوشش داشت در کتابها ودرسهای خود همواره به تبیین وتفسیر معارف بر اساس اندیشه ای استاد می پرداخت .

ای گلبن جوان بر دولت بخور که من

در سایه تو بلبل باغ جهان شدم

اول زتحت وفوق وجودم خبرنبود

درمکتب غم توچنین نکته دان شدم

آن روز بر دلم در معنی گشوده شد

کز ساکنان درگه پیر مغان شدم

ازآن زمان که فتنه چشمت به من رسید

ایمن ز شر فتنه آخر زمان شدم

مرحوم میرزا پس از نیل به مدارج عالیه علوم متعارف حوزه وکسب کمالات معنوی واخلاقی به تدریس وتالیف پرداخت ودر انتخاب موضوع درس همواره به نیاز جامعه ومصلحت مسلمین وطلاب عنایت داشت سالیانی دراز خارج از فقه واصول درس می گفت ومعارف رابراساس آموخته های مکتب مرحوم میرزای غروی تدریس می کرد وبه درخواست طلاب یکی دودوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت وسپس به تفسیر قرآن همت گماشت ودلیل آن را تنها اقتضای مصلحت می شمرد محل تدریس ایشان غالبا مدرس فوقانی مدرسه میرزا جعفر بود وپس از بسته شدن مدرسه در مسجد حاج ملا حیدر درس می گفت در ایراد مطالب بسیار مراقب بود که احترام بزرگان علمی ودینی کاسته نشود واهانت به آنان را گناهی کبیره می شمرد در نقد آراء دیگران نیز به دلیل پرهیز از تنزل مقام ایشان نام فردی را به میان نمی آورد واگر نا خواسته برزبانش جاری می شد نخست او را به بزرگی وعظمت علمی می ستود وعلو مقامش را می شناسانید سپس در نهایت تواضع به نقد نظر او می پرداخت چنان که یک بار نام مرحوم صاحب جواهر را بر زبان آورد ابتدا به تمجید مقام او می پرداخت ولختی از خدمات



خرید و دانلود تحقیق درباره. زندگی نامه آیت الله تهرانی


تحقیق درباره. آیت الله طالقانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

آیت الله طالقانی

شرح زندگی

سید محمود طالقانی به سال‏1289 ه. ش. در روستای گلگرد طالقان از توابع استان تهران، دیده به جهان گشود و نزد پدری همچون آیت‏الله سید ابوالحسن طالقانی که از علمای برجسته تهران به شمار می‏رفت ، پرورش یافت. پدری که حضرت امام خمینی در باره مقام و منزلت او چنین می‏گوید:

«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهیزکاران بود.»

در باره زهد و پرهیزکاری آسید ابوالحسن طالقانی، آیت‏الله سیدحسین بدلا که با وی حشر و نشر داشته چنین می‏گوید:

«علی‏رغم این که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولی به هیچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعیه و سهم مبارک امام علیه السلام استفاده نمی‏کرد و زندگی روزمره خویش را به وسیله تعمیر ساعت تامین می‏کرد».

سید محمود طالقانی در 10 سالگی به مکتب خانه روستای گلگرد می‏رود و پس از طی این دوره روانه مدرسه ملارضا در میدان امین السلطان تهران می‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوی می‏نماید. پس از اندکی وارد مدرسه رضویه قم می‏شود و در نهایت در مدرسه فیضیه سکنی می‏گزیند. دروس سطح حوزه علمیه را نزد آیاتی چون نجفی مرعشی، ادیب تهرانی و حجت‏به پایان می‏برد. بنا به گفته سیدتقی طالقانی، سید محمود دارای هوشی فوق‏العاده بود و در مدت اندکی دروس سطح را به پایان رساند. وی می‏گوید:

«با آنکه سید محمود خیلی جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آیت‏الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم گردید.

طالقانی در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رایج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏ای الزاما آن را باید بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آیاتی همچون تقی اشراقی و میرزا خلیل کمره‏ای طی کرد. سید محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خویش را در سن 72 سالگی از دست می‏دهد و پس از فوت پدر به وی پیشنهاد می‏شود که در تهران امام جماعت مسجدی شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولی از آنجا که سید محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتی و مرید و مرادی ترجیح داد و برای تکمیل تحصیلات خود عازم نجف اشرف گردید. در آنجا از محضر آیت‏الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ محمدحسین غروی و آقاضیاء عراقی بهره‏مند گردید و از دست مرجع بزرگ جهان تشیع آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی موفق به اخذ درجه اجتهاد گردید. در قم نیز آیت‏الله عبدالکریم حائری یزدی به وی اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهی می‏دهد و از آقایان نجفی مرعشی و شیخ عباس قمی اجازه نقل حدیث و روایت دریافت می‏کند.

در آستانه جنگ دوم جهانی (1317 - 1318) وارد تهران می‏شود و پس از تشکیل خانواده، فعالیت‏های علمی و فرهنگی خویش را در آنجا آغاز می‏کند. خود طالقانی در این زمینه چنین می‏گوید:

«پس از دوره تحصیلی که بیشتر در حوزه قم بود و مدتی هم در نجف و دریافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنایان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقاید و ایمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پیروی از روش مرحوم پدرم جلساتی برای عده‏ای از جوانان و دانشجویان در باره بحث در اصول و تفسیر قرآن تشکیل دادم و در دنباله این جلسات بعد از شهریور 1320 انجمن‏ها و کانون‏های اسلامی تشکیل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبلیغات اسلامی، اتحادیه مسلمین، که هر کدام دارای نشریات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها برای پیشرفت تعالیم اصول اسلامی همکاری می‏کردم، قسمتی از تفسیر قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئین اسلام می‏نوشتم. این انجمن‏ها هر یک به سهم خود با فقر شرایط مادی و مانوس نبودن مردم با چنین اجتماعات و تبلیغات، آثار خوبی از خود نشان داد .... مشکل بزرگتری که دین و ملت پس از شهریور 20 با آن مواجه شد، گسترش سریع اصول مارکس و تشکیل حزب توده بود. همیشه هیات حاکمه ایران دچار این اشتباه [بوده] است که هر عقیده و فکری را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخیص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بین برده و یا محدود سازند با آنکه فکر و عقیده را هیچ وقت نمی‏توان با این طریق از بین برد و به فرض آنکه زیر پرده رفت، هر وقت فرصتی بدست آید با وضع دیگری آشکار می‏شود».

طالقانی پس از اقامت در تهران با آیت‏الله کمره‏ای حشر و نشر پیدا می‏کند و این دو، در راه نشر معارف اسلامی و جلوگیری از خطر سستی عقاید جوانان و گرایش آنان به اصول و اندیشه‏های مارکسیم همکاری لازم را با یکدیگر به عمل می‏آورند و علاوه بر این نوع فعالیت‏ها، از فعالیت علمی هیچ گاه غافل نمی‏شد. آقای کمره‏ای از آن دوران که با آقای طالقانی مانوس بوده است، چنین می‏گوید:

«ما با هم جلساتی داشتیم و در این جلسات نهج‏البلاغه را با آقای طالقانی مجاهد، در مورد نقشه پیاده کردن دولت امیرالمؤمنین مورد مطالعه قرار دادیم. بخصوص خطبه بیعت‏با امیرالمؤمنین را که خطبه‏ای است انقلابی. درصدد برآمدیم دو نفری نهج‏البلاغه را تجزیه کنیم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏ای را به ضمیمه قطعات مناسب آن در یکجا جمع‏آوری کنیم. نهج‏البلاغه بیست و دو کتاب شد، مقدماتی بر آن نوشتیم و در معیت آقای طالقانی در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سیدمصطفی حجازی من دیکته می‏کردم و صفحه را تصفح می‏کردم و قطعات متناسب را تعیین می‏کردم و آقای طالقانی یادداشت می‏کردند. الان دفترچه تجزیه نهج‏البلاغه به خط آقای طالقانی در کتابخانه من موجود است‏».

طالقانی فعالیت علمی، فرهنگی و حتی سیاسی خود را با این پیش فرض آغاز کرد که اگر روحانیان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسی اجتماعی اسلام را ارائه ندهند، به طور طبیعی جوانان سرشار از انرژی و فعالیت‏به سمت امثال مارکس، لنین و استالین جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقانی نسبت‏به جوانان، دیدی عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ایدئولوژی‏ای که بودند، با مهربانی و نرم خویی رفتار می‏کرد به این دلیل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمینه رشد و تعالی و تکامل او بسیار است. بدین سان طالقانی از شهریور 20 به بعد فعالیت‏خویش را بیشتر در جبهه فرهنگی جهت ارائه اندیشه و معارف ناب اسلامی قرار داد. به خاطر همین فعالیت‏های فرهنگی و اسلامی که از سال‏های‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژیم رضاخان وی را دستگیر و به مدت 50 روز زندانی می‏کند که در نهایت‏با ضمانت آزاد می‏گردد.

پس از پایان جنگ دوم جهانی (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونیست‏ها و تجزیه‏طلبان در آذربایجان به رهبری پیشه‏وری، طالقانی از سوی علما و مجامع دینی و مذهبی به آن منطقه اعزام می‏شود و پس از بررسی مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنین می‏گوید:

 

«تجزیه نشدن آذربایجان از ایران چندین علت داشت. ولی از جنبه داخلی می‏دانید که مؤثرترین ضربه به تجزیه‏طلبان، بنا به اعتراف رئیس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آیت‏الله ابوالحسن اصفهانی مرجع شیعیان بود. عزاداری ایشان چنان آذربایجان را تکان داد که تجزیه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتایج این احساسات جلوگیری کنند و مردم مسلمان آن سرزمین عملا به آنان فهماندند که عمیق‏تر و پایدارتر از این قدرتهای موقت قدرت ایمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه می‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بیش از پیش متوجه شدم که انحرافهای فکری عده‏ای از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگی برای تمامیت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودی و تجزیه آن بکشد و تکلیف شرعی خود دانستم که اهتمام بیشتری در تشکیل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن می‏کوشیدم برای سخنرانی، بحث و انتقاد بر محور اصول برهانی خداپرستی و رد و انتقاد بر اصول ماتریالیستی و کمونیستی بنمایم. در نتیجه سپاهی از دانشجویان برای بحث و فهم اصول اسلامی و مقایسه آن با اصول مادی تشکیل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هویدا گردید و بر محور همین فکر و نظر، انجمن اسلامی دانشجویان که در سال 1322 تشکیل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامی) معلمین و اطباء تشکیل گردید.»

طالقانی تشکیل انجمن‏های اسلامی پزشکان، معلمان و دانشجویان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحرانی‏ترین دهه برای رژیم و مخالفان آن بود، با اهداف ذیل تبیین و تحلیل می‏کند:

الف) وظیفه کلی و دینی این بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دین را دریابند. زیرا از نظر علمای اسلام اصول دین را باید با تحقیق و برهان و بحث آزاد دریافت.

ب) وظیفه خاص دیگری که پیش آمده بود، مبارزه‏ای منطقی با اصول ماتریالیسم بود که اذهان جوانان و تحصیلکرده‏های ما را می‏رفت فرا گیرد.

طالقانی با توجه به این مقدمات و با آن دید اسلامی و جهانی خود، احساس تکلیف سنگین می‏کند که اصول اعتقادی، اجتماعی و اقتصادی اسلام را برای مسلمانان داخل و خارج کشور احیا کند. این وظیفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس می‏کند که سابقه تاریخی و درخشانی در علم و تحقیق، بخصوص علوم اسلامی دارد. از این رو، طالقانی علاوه بر فعالیت‏سیاسی بیشتر به مسائل فرهنگی و آموزشی توجه داشت و بدین خاطر مسجد هدایت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد



خرید و دانلود تحقیق درباره. آیت الله طالقانی