لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
نقش ورزش در سلامت روانی – اجتماعی ؛
چکیده
ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تءثیر می گذارد.ورزش در درمان بیماری های نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تآثیر می گذارد.ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب می آید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند .
مقدمه
در دنیای معاصر ، ورزش به عنوان پدیده ای موثر در همه ی جوامع جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. ارتباط فعالیت های بدنی و ورزش با علوم مختلف زمینه های جدیدی را برای مطالعه ی انسان فرا هم کرده و گستردگی مطالب و مسائل مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است در این مقاله مطابق با موضوعی که انتخاب شده است بخش روانی و اجتماعی ورزش مور بررسی قرار گرفته و تمامی مطالب ارائه شده جنبه ی کاربردی دارد و تمامی افراد در گرو ه های سنی مختلف می توانند مورد استفاده قرار دهند
تعریف ورزش و تندرستی
«ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با استفاده از مهارت های جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند. این تعریف با فعالیت های ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا می کند » (کوشافر ،۱۳۸۱، ص ۵۸ ) در جوامع اسلامی با توجه به این که کلیه سیاستگذاری ها در خدمت مکتب می باشد ، تربیت بدنی نیز جدا از این اصل کلی نبوده و ضمن این که پی ریزی این علم بر مبنای مسائل جسمانی و فیزیکی است ولی در نهایت وسییله ایست که در کمال و تعالی انسان ها موثر بوده و می تواند گامی در جهت اهداف غایی انسان ها که همان سیر الی الله است بر دارد. (عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳ ،ص ۷) «همانطوری که با ورزش قوت جسمانی خودتان را تقویت می کنید ، قوای روحانیتان را هم تهیه و تقویت کنید. همانطوری که کوشش میکنید جسمتان قوی باشد ، کوشش کنید که روحتان هم قوی باشد »(امام خمینی (ره)،۱۳۸۶،ص۲۵۵) از نظر سازمان بهداشت جهانی ،«تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی ، ذهنی ، اجتماعی و روحی است . در حقیقت دو هدف عمده تندرستی ، به تأخیر انداختن مرگ و از بیماری است» ( گائینی ، ۱۳۸۶ ،ص ۲۷)
چکیده ای از تاریخچه پیوند تن و روان
فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند . از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه می داشتند .در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود . باستان شنا سان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .
یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و روان را مطرح کردند . آنان به جای آن که بیماری را به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند . بر طبق این فرضیه ،که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود .این چهار خلط عبارتند از:خون ،سوداء ، صفرا و بلغم.
از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر می آید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته می شد. در سده های میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان می دانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار می دادند .
با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهش های پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلط ها در بدن مردود شناخته شد و نظریه ای به عنوان آسیب شناسی یاخته ای رواج یافت .بر پایه این نظریه آسیب های وارد بر یاخت های بدن عامل کلیه ی بیماری ها به شمار می آمدند .پژوهش های آزمایشگاهی و پیشرفت های روز افزون علم پزشکی در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد .دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته ، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم .در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است .تن و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،۱۳۷۶،صص۳و۴)
تأثیر ورزش در اجتماعی شدن
پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزشها ، مهارت ها و گرایش هایی کلی – مانند جوانمردی ،انضباط – اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .
چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد .
دانیش اظهار می دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می کنند . (عبدلی ، ۱۳۸۶ ،صص ۱۳۶و ۱۳۹ ) تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه خصوصاً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی موثر است .(عزیز آبادی فراهانی ، ۱۳۷۳ ،ص ۱۱ ) اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد می باشد .(انور الخلولی ،۱۳۸۳ ،ص۲۰۰ ) به عقیده ی راجر کایو آ «تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. » (توماس ،۱۳۷۰
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
نقش عوامل اجتماعی در افت تحصیلی
نهاد آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی ، دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین کارکرد آشکار آن، ایجاد زمینه مناسب جهت پرورش استعداد و توانائیهای افراد می باشد.
● مقدمه:
نهاد آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی ، دارای کارکردهای متنوعی است که مهمترین کارکرد آشکار آن، ایجاد زمینه مناسب جهت پرورش استعداد و توانائیهای افراد می باشد. کارکرد آشکار دیگر انتقال مواریث فرهنگی و نظام ارزشی جامعه، به دانشآموزان و جامعه پذیر کردن آنهاست. همچنین آموزش و پرورش را می توان یکی از نهادهای تعیین کنندهی بنیانهای فرهنگی و اخلاقی یک جامعه دانست که پیشرفت جوامع به مقدار قابل ملاحظهای در گرو آن است.
آموزش و پرورش سوق دهنده هر جامعه از رکود و انحطاط و توسعه دهنده آن در جهت پیشرفت و ترقی است. لذا هر گونه اختلال در فلسفه ، محتوی ، هدف ، روش ، مدیریت ، سازمان و ... آموزش و پرورش تأثیر شگرفی در سایر نهادهای اجتماعی و در کل اجتماع ایجاد میکند. همچنین آموزش و پرورش هر جامعه در واقع سرمایهگذاریی است که در دراز مدت باعث تولید نیروی انسانی متخصص و ماهر شده و در واقع نیروی انسانی سایر نهادها را تأمین میکند. لذا هر عاملی که بتواند مانعی در وصول به اهداف این نظام باشد، نوعی اُفت قلمداد خواهد شد.
یکی از آفتهای بزرگ نظام آموزش و پرورش هر جامعه که هر ساله به میزان بسیار زیادی امکانات ، منابع و استعدادهای بالقوهی انسانی و امکانات مادی را تلف می کند و به دنبال خود ، اثرات ناگواری را بر پیکر اجتماع وارد میسازد «اُفت تحصیلی» می باشد که در واقع بازده کار مدرسه و خانواده و جامعه را در رسیدن به اهداف آموزش و پرورش مختل میسازد. و چنانچه هزینهی آن محاسبه گردد ، ارقام سرسام آور خواهد شد. پس یکی از ملاکهای عدم موفقیت هر نظام آموزشی را میزان اُفت تحصیلی میدانند.
شناخت هر چه بهتر عوامل موجد و یا افزایش دهنده اُفت تحصیلی از ضروریات هر نظام آموزشی است که باعث جلوگیری از به هدر رفتن منابع مادی و معنوی و نجات انسانهایی میگردد که بسیاری از آنها پس از شکست تحصیلی زمینه مساعدی را برای بزهکاریهای اجتماعی پیدا می کنند جلوگیری از این امر یا کاهش مردودین نظام آموزش، موجب خواهد شد که نظام آموزشی بتواند به موفقیت های تحصیلی بیشتری برسد.
چنانچه کیفیت آموزشی بهبود یابد و یا منابع را در اختیار بهبود برنامههای تربیت معلم و مواد آموزشی و غیره قرار دهد (که ضعف و کمبود آنها، خود از عوامل اُفت تحصیلی بشمار می آید.) موجب ارتقاء سایر نهادهای اجتماعی و نهایتاً پیشرفت جامعه خواهد گردید.
● بیان مسأله:
یکی از مسائل مهمی که گریبانگیر نظامهای آموزشی ، به خصوص نظام آموزش و پرورش در کشورهای جهان سوم است، مسئله اُفت تحصیلی می باشد که هر سال مبالغ قابل توجهی از بودجه کشور و نیز منابع انسانی را به هدر میدهد و آثار ناگواری بر حیات افراد و پیکر جامعه وارد میسازد. با در نظر گرفتن اینکه منابع و امکانات کشورهای مزبور، اندک بوده ، لزوم صرفه جوئی و دقت در مصرف و تخصیص این منابع به بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی بیشتر از پیش احساس میشود . از طرفی با توجه به رشد فزاینده جمعیت در کشورهای فوقالذکر و جوانی هرم سنی آنها و نیاز روز افزون آنها به فضای آموزشی، با اشغال فضای آموزشی در کلاسها توسط دانشآموزان اُفت کرده، مشکل باز هم حادتر میگردد .
بنابراین توجه روز افزون به معضل افت تحصیلی، بالاخص در کشورهای در حال توسعه نظیر کشور ما که هنوز هم درگیر این مشکل میباشد، ضروری است کوششها گرچه فراوان صورت گرفته است، ولی هنوز نیاز اساسی به توجه مسئولان به این مسئله عمیقاً احساس میشود تا از طریق شناسائی عوامل مؤثر در اُفت تحصیلی ، راههای کاهش آن ارائه گردد.
● اهداف تحقیق:
هدفهای این تحقیق را تحت عناوین کلی و جزئی میتوان بیان کرد :
▪ هدف کلی :
شناسایی نقش عوامل اجتماعی و خانوادگی و اقتصادی ( قشربندی اجتماعی ) در پیدایش اُفت تحصیلی .
▪ اهداف جزئی :
الف) شناسایی رابطه میان قشر بندی اجتماعی با اُفت تحصیلی .
ب) شناسایی رابطه میان میزان تحصیلات والدین با اُفت تحصیلی .
ج) شناسایی رابطه میان تک والدینی با افت تحصیلی .
د) شناسایی رابطه بین نوع نگرش دانش آموزان به تحصیل با اُفت تحصیلی .
هـ) شناسایی رابطه میان بعد خانواده با اُفت تحصیلی .
و) شناسایی رابطه میان اختلافات خانوادگی با اُفت تحصیلی .
● سوالهای تحقیق:
۱) آیا میان نظام قشر بندی اجتماعی با اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
۲) آیا میزان تحصیلات والدین با اُفت تحصیلی فرزندشان رابطهای هست؟
۳) آیا بین تک والدینی و اُفت تحصیلی فرزندان رابطهای است ؟
۴) آیا میان نوع نگرش دانش آموزان به تحصیل و اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
۵) آیا میان بعد خانوار ( تعداد فرزندان خانواده ) با اُفت تحصیلی رابطه وجود دارد ؟
۶) آیا بین اختلافات و کشمکش های خانوادگی با اُفت تحصیلی رابطهای وجود دارد ؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
نهاد اجتماعی
جهت انجام یک تحقیق منسجم ومنظم ،در این پژوهش سعی می نماییم مطالب خود را تحت عناوین متفاوت بررسی نمائیم .
الف- تعریف لغوی نهاد :فرهنگ آکسفورد نهاد را سازمانی می داند که برای اهداف اجتماعی ،آموزشی ومذهبی تاسیس می شود .که به کمک وخدمت به افراد نیازمند به کار می رود .
یا به عبارت دیگر :منظور از نهاد در این عنوان عبارت است از نظامی تقریبا پایدار وسازمانی یافته از الگوهای اجتماعی که برخی رفتارهای نظارت شده ویکسان را با هدف بر آوردن نیازهای اساسی جامعه در بر می گیرد .
یا نها :برای واژه نهاد معانی گوناگون بسیاری در ادبیات مشاهده می شود از لحاظ لغوی به معنای نهادن – استقرار- سرشت وطبیعت ،اساس رسم ،روش وغیره می باشد.
استاد غلامحسین صدیقی پایه گذار جامعه شناسی در ایران ،واژه (نهاد) را درمقابل لغت فرانسه وانگلیسی آن Institut به کار برد او واژه های (موسسه وتاسیس)را که معنای رایج Institution بود برای مفاهیم جامعه شناسی غیر کافی وبی ربط دانست .
چکیده:
به طور کلی نهادها یا "institution" را می توان نظامی تقریباً پایدار و سازمان یافته داشت که شامل الگوهای اجتماعی خاصی است که برخی از رفتارهای نظارت شده را با هدف برآمدن نیازهای اساسی جامعه در بر می گیرد.
و نهادهای اجتماعی مانند یک اندام کل ارگانیسم اجتماعی تصور می شود که نمی تواند جدا از دیگر اندامها ،مفهوم اصلی خود را داشته باشد. از این رو باید آنرا در درون کل ارگانیسم جامعه و با توجه به روابط واکنشهای متقابلی که با دیگر نهادها دارند بررسی و مطالعه کرد.
هر نهاد اجتماعی ویزگیهای خاص خود را دارد. مانند:
1- هر نهاد اجتماعی مبین واقعیتی است که در جامعه ساخته شده و استقرار یافته است.
2- نهاد ساخت اجتماعی است و نقش ویژه ای در حیات اجتماعی دارد.
3- نهادها از نظر ساخت صور گوناگون دارند.
4- همگی هدفمند هستند.
5- ساخت مستقل و منفرد دارند.
6- الگوهای رفتاری ، آداب و عادات هر جامعه اصل نهاد هستند.
7- ارتباط افراد با نهاد موجب انتقال مبراثها می شود .و نهادی شدن عبارت است از فرایند توسعه نظام منظمی از هنجارها ،پایگاه ها و نقشهای مشخص و به هم پیوسته که جامعه آنرا پذیرا شده است. از طریق نهادی شدن ، افتارهای خود انگیخته و پیش بینی ناپذیر ،جای خود را به رفتار نظام یافته و پیش بینی پذیر می دهد.
همچنین برای نهادها می توان کارکردهای اساسی نیز نام برد:
1- الگوهای خاصی را ارائه می دهند.
2- نقشها را تعریف می کنند.
3- بهترین شیوه ها را مشخص میکنند.
4- رفتارها را تنظیم و بر آنها نظارت می کنند.
در بررسی نهاده به این مطلب نیز باید تکیه کرد که برخی از نهادها اصلی می باشند و برخی دیگر نهادهای فرعی می باشند که هر نهاد اصلی چند زیر شاخه فرعی نیز داردو
مثلاً برخی از نهادهای اصلی عبارتند از :
نهاد خانواده ، نهاد اقتصادی ، نهاد آموزشی ، نهاد سیاسی ، نهاد دینی ، نهاد تفریحات سالم
واژه انستیتوسیون فرانسه ریشه لاتین دارد که به معنی «ساختن»ثابت وبر قرار کردن است .
لیکن فرانسویها آن را به معنی «ارگانیسم»ویا مجموعه اعضایی که از نظر قانونی دارای ویژگیهایی بوده وسازمان اجتماعی را تشکیل می دهد بکار برده اند .
این واژه در لغت انگلیسی نیز به معانی «موسسه»تاسیس ،بر پا سازی ،رسم وعرف به کار رفته است .
البته برداشت بعضی از جامعه شناسان معاصر از واژه انستیتوسیون بسیار نزدیک به مفهوم عامه از این اصطلاح است .از جمله گافمن پستیزوومکتباتنومتدولوژی در بحثی از اصطلاح مزبور آن را به مثابه« محیط» یا مکانی Environment تلقی می کند ،که شماری از افراد متناسب با هم همزیستی دارند ،وهدفشان تاثیر در تغییر ودگرگونی هویتشان است .طبق این تعریف گافمن مدارس شبانه روزی ،یتیم خانه ها واردوهای آموزشی را از جمله این نهادها می داند .
در مکالمه ونوشنارهای روزمره خود خانواده را یک نهاد مقدس می شناسیم ویا هلال احمر را یک نهاد خیریه می نامیم .همچنین دانشگاه رایک نهاد علمی وتحقیقاتی می گوییم .در حقیقت همه این عبارات در مفهوم عام کاملا درست هستند .چنانچه در آثار اگوست کنت هم عباراتی در همین ردیف دیده می شود .مانند «میان نهادهای اجتماعی ،خانواده ،سیاست ،اقتصاد ونظایر آنها هم بستگی منظم وروابط متقابل وجود دارد»لیکن اکنون آن عبارات به عنوان یک تعریف فنی وعلمی ،در نظر جامعه شناسان محلی ندارند.آنان نهاد را قسمتی از نوع زندگی ویا فرهنگ یک ملت می دانند همچنانکه «مالینوفسکی»انسانشناس انگلیسی می گوید :«نهاد اجتماعی
عبارتست از اجزای واقعی فرهنگ که دارای حد قابل ملاحظه ای ازدوام عمومیت واستقلال هستند. »
تعریف نهاد اجتماعی
دانشمندان تعارف گوناگونی که تقریبا مفهوم یک گونه دارند ارائه داده اند .اگوست کنت :نهاد اجتماعی را همچون یک اندام در کل ارگانیسم اجتماعی تصور می کند ،که نمی تواند جدا از دیگر اندام ها مفهوم اصلی خود را داشته باشد .از اینن رو باید آن را در درون کل ارگانیسم جامعه ،وبا توجه به روابط وکنشهای متقابلی که با دیگر نهاد ها دارد ،بررسی ومطالعه کرد .
هربرت اسپنسی «اجزا وپایه هایی را که عهده دار انجام کارکرد های اجتماعی هستند ،نهاد می خواند.»وی همنوا با اگوست کنت توصیه می کند ،جامعه شناس نباید منحصرا به مطالعه نهادهای اجتماعی مانند :درخانواده ،اقتصاد ونظایر آن به پردازد ،بلکه کار اصلی واساسی وی بررسی روابط مناسبات متقابل نهادهای اجتماعی است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 12 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
جلسه هفتم : علل نابرابری اجتماعی
علل نابرابری موقعیتی
علل نابرابری بیرونی
علل نابرابری بخشی
علل نابرابری فضایی
علل نابرابری موقعیتی
نابرابری موقعیتی حاصل تراکم منابع ارزشمند جامعه (ثروت ،قدرت ، دانش یا سرمایه فرهنگی و منزلت) در موقعیت های راهبردی است
نابرابری های موقعیتی متناسب با انواع منابع ارزشمند به چهارنوع عمده قابل تقسیم است :
- نابرابری ثروتی (اقتصادی)
- نابرابری قدرتی (سیاسی)
- نابرابری فکری (سرمایه فرهنگی)
- نابرابری منزلتی (اجتماعی)
عوامل انواع نابرابری موقعیتی
- عوامل مشترک انواع نابرابری
- عوامل خاص هریک از انواع نابرابری موقعیتی
1. علل نابرابری ثروتی
2. علل نابرابری قدرتی
3. علل نابرابری فکری
4. علل نابرابری منزلتی
عوامل مشترک انواع نابرابری موقعیتی
توسعه همه جانبه و متوازن ، به طورکلی نابرابری موقعیتی را کاهش می دهد :
- گسترش تقسیم کار و تخصصی شدن امور سبب افزایش تعداد موقعیت های اجتماعی بویژه موقعیت
های راهبردی و بانفوذ می گردد
- با افزایش تعداد موقعیت های راهبردی و بانفوذ ، تعداد سلسله مراتب ها نیز افزایش می یابد
- متناسب با سطح یافتگی ، تعداد سازمانها یا کنشگران جمعی نیز افزایش پیدا می کند
- توسعه اجتماعی و فرهنگی ، سبب گسترش ارزش ها و باورها و تعهدات تعمیم یافته و در مقابل تضعیف خاص گرایی می گردد
- یکی از مصادیق باور تعمیم یافته ، گسترش آموزش های رسمی است
توسعه نامتوازن و ناپایدار سبب تشدید نابرابری های موقعیتی است
- مزایا و مازاد ناشی از توسعه (ازجمله مازاد اقتصادی)، جذب موقعیت های راهبردی گردد
علل نابرابری ثروتی
توسعه اقتصادی اثر دوگانه ای بر نابرابری ثروتی دارد :
* اثرکاهنده : از طریق افزایش تعداد موقعیت ها ، تعداد سازمانها و کنشگران جمعی ، گسترش آموزش های رسمی و تعداد سلسله مراتب ها ، نابرابری ی اجتماعی را کاهش می دهد
* اثر فزاینده : درحالتی که مزایا و مازاد اقتصادی توسعه جذب موقعیت های راهبردی اقتصادی گردد
رابطه توسعه اقتصادی با نابرابری ثروتی به شکل U وارونه (سهمی درجه دوم) است (فرضیه کوزنتس)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
موضوع تحقیق:
عدالت
تهیه کننده:
محمد علی مولایی گرمی
سال تحصیلی86-85
مقدمه :
اسلام که آمد دین آگاهی بود آزادی بود و قدرت مدعی حکومت بود وبرنامهاش بوجود آمدن امت اسلامی و در نهایت حکومت جهانی واجد اساسش بر عدم سلطه بود تا مسلمانانش نه سطله پذیر باشند نه سلطه گر خدایش به آن گروه مسلمانان مؤمن و صالح وعده خلیفه الهی بر زمین داد و اراده کرد تا مستضعفین زمین را پیشوای آدمیان و وارث زمین گرداند بر این اساس فهمش مؤمن بتواند جامعه متکی به جهل جاهلی و ظلم طبقاتی آن روز و همه روز بشر را بنیادی و از اساس دگرگون سازد و به یمن شناخت رهنمونهای سازنده و همواره زنده قرآن و بکارگیری آن شالوده جاقعدی توحیدی را که خالی از هر نوع ستم فکری و اقتصادی و سیاسی باشد بریزد و در راه تحقق بخشیدن به توحید اعتقادی اجتمای اقتصادی با عنایت به لزوم انقلاب دائمی در تداوم بخشیدن به نبرد حق طلبانة فرزندان آدم که از هابیل گرفته تا تا آخر زمان ادامه داشته و خواهد داشت از طریق برانگیختی و جوشش دائمی در خویشتن با سرسپردن به رهبری مسئول متحرک و متحول امام آگاه به رهنمون های راهیان و سازده قرآن با تکیه به مشی عدالت اجتماعی به منزله بازتاب عدل اجتماعی در رساندن جامعه انسانی به خصوصیات و خصلتهای خدائی جامعه ایدهآل قرآن کوشش کنند.
پیشگفتار :
عدالت اجتماعی یکی از مهمترین اصولی است که در اندیشه دینی و دیدگاههای بشری از دیرباز مورد عنایت ویژه قرار داشته است در این مقاله ضمن اشاره به تعریفها اجتماعی تأکید شده است بر این اساس عمومیت استفاده از امکانات دولتی برای همه مردم و رسیدن به مرز بی نیازی در جامعه از شاخصههای مهم تحقق عدالت اجتماعی است در ادامه به اسوه عدالت اجتماعی در اسلام امام علی (ع) و سیره ایشان در حکومت و همچنین به دیدگاه و سیره عملی امام خمینی و کتاب های ذکر شده اشاره شده.
نام کتابها و منابع و مآخذ استفاده شده برای تحقیق عدالت :