لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
مقدمه
سخن درباره ی شاعری که هشت قرن ونیم بلندترین قله داستان سرایی ادبیات فارسی را دراختیار داشت وستارگان ادب را زیردست نشانده وبا مهر فلک همبر شده آسان نیست ، خوبتردانان نتوانستند درخور میدان سخنش گویی زنند ورقیبانی که دعوی برابری داشتند به غبار سمندش نرسیدند وشرمگین وسرانداخته بخاک نشستند.چه بسیار کسانی که خسرو وشیرین ولیلی ومجنون را سراسر پیوستند اما درپایان به قصورخود واستادی اواعتراف کردند ، طبق گفته ی وی:
میدان سخن مراست امروز به زین سخنی کراست امروز
هنراوآینه ای است پاک که چهره ها ویافته ها وبافته ها ی مدعیان را نشان می دهد. بسیار اندک اند کسانی که به صفا وپاکی وقدرت جلوه گری آینه بیندیشند با این وجود همچنان ستیغ سرکش ودست نیافتنی بزم سرایی را دراختیار دارد ویکی از خدمات برجسته اش اینست که شاعری را ازمصطبه آزاد وصومعه بنیاد کرده وبه خدمت معرفت نفس ومعرفت خالق درآورده است .
شعربمن صومعه بنیاد شد شاعری از مصطبه آزاد شد
نامش ابومحمد الیاس بن یوسف بن مؤید معروف به نظامی گنجوی وآینه غیب جادو سخن جهان- ملک الملوک فضل ،درحدود سال 540هجری در گنجه بدنیا آمد ودرحدود سال 606 در همان شهر دیده از جهان فرو بست .بزرگترین شاعر بزم سرای ایران ئصاحب مکتبی خاص واز نوآوران بزرگ قرن 6 هجری است.
نظامی درلفظ ومعنی وموضوع مبتکر است وطراوت وتازگی در کلام او موج می زند وبه همین سبک تازه سبب شده که اورا در بعضی جاها مطرزی بنامند. نظامی معتقد است سبب گذشت زمان در فنون مختلف به نوآوری احتیاج می افتدهمانطور که درموسیقی آهنگهایی که ممتاز وسرآهنگ شناخته شده اند بعد ازمدتی ناخوشایند می شوند وبه آهنگ جدید نیاز می افتد.
اینک گزیده ای از زندگی وشرح احوال وآثار وی را درین مجموعه بطورمختصر گردآورده ایم.
نام ونسب
نام ونسب وی را عموماً الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید ضبط کرده اند .تقی الدین اوحدی در خلاصةالاشعار وزبدةالاکار نام ونسبش را احمد بن یوسف بن مؤید وکنیه اش را ابومحمد ولقبش را نظام الدین آورده است . برخی دیگر از مؤلفان لقب اورا جمال الدین ضبط کرده اند .در لیلی ومجنون،نظامی خود نام ونسب خویش را بدین گونه آورده است:
مادر که سپند یار زادم با درع سپند یار زادم
درخط نظامی ارنهی گام بینی عدد هزارو یک نام
والیاس کالف بری زلامش هم با،نود ونهست نامش
زین گونه هزارویک حصارم با صد کم یک سلیح دارم
هم فارغم از کشیدن رنج هم ایمنم از بریدن گنج
چون تخلص وی «نظامی» بحساب جمل هزارویک می شود وهزارو یک عدد نامهای خداست والیاس بحساب جمل 102 است،والف ویا را که سه باشد از آن کم بکنند99 می ماند که شماره ی اسماء حسنیست مراد اینست که در پناه اسماء الله و اسماءحسنی می زیسته است.از این ابیات مسلم می شود که نام او الیاس بوده است.
دربعضی نسخ خطی چنین ضبط شده است:
یارب تو مرا کاویس نامم در عشق محمدی تمامم
وبهمین جهت در سی وچهار سال پیش من بخطاءپنداشته بودم که شاید مراداواز این بیت، این باشد که «ویس»یا «اویس» نام داشته است ولی مرحوم وحید دستگردی بدین گونه اصلاح کرده است که مراد وی اینست که ویرا چون اویس قرنی عاشق نام محمد دانند واین اصلاح کاملا ًبجاست.
دربسیاری ازکتابهای قدیم تخلص وی را«نظامی مطرزی» ضبط کرده اند.چنانکه تقی الدین اوحدی کاشانی هم درخلاصةالاشعار تصریح می کند که :« در کتب تواریخ بنظامی مطرزی اشتهار دارد.» چون قوامی گنجوی شاعر معروف قرن ششمکه درهمان شهرودر همان زمان می زیسته نیز بنام «قوامی مطرزی»خوانده شده است.برخی از تذکره نویسان قوامی را که گویند در گنجه بخبازی مشغول بوده است برادر وی ووبرخی دیگر عم وی دانسته اند.اما نظامی در آثار خویش همه ی کسان خود را نام برده بنام وی اشارتی نکرده است واگر شاعری معروف چون قوامی خویشاوندی با او داشت قطعاً اشاره می کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
مقدمه
سخن درباره ی شاعری که هشت قرن ونیم بلندترین قله داستان سرایی ادبیات فارسی را دراختیار داشت وستارگان ادب را زیردست نشانده وبا مهر فلک همبر شده آسان نیست ، خوبتردانان نتوانستند درخور میدان سخنش گویی زنند ورقیبانی که دعوی برابری داشتند به غبار سمندش نرسیدند وشرمگین وسرانداخته بخاک نشستند.چه بسیار کسانی که خسرو وشیرین ولیلی ومجنون را سراسر پیوستند اما درپایان به قصورخود واستادی اواعتراف کردند ، طبق گفته ی وی:
میدان سخن مراست امروز به زین سخنی کراست امروز
هنراوآینه ای است پاک که چهره ها ویافته ها وبافته ها ی مدعیان را نشان می دهد. بسیار اندک اند کسانی که به صفا وپاکی وقدرت جلوه گری آینه بیندیشند با این وجود همچنان ستیغ سرکش ودست نیافتنی بزم سرایی را دراختیار دارد ویکی از خدمات برجسته اش اینست که شاعری را ازمصطبه آزاد وصومعه بنیاد کرده وبه خدمت معرفت نفس ومعرفت خالق درآورده است .
شعربمن صومعه بنیاد شد شاعری از مصطبه آزاد شد
نامش ابومحمد الیاس بن یوسف بن مؤید معروف به نظامی گنجوی وآینه غیب جادو سخن جهان- ملک الملوک فضل ،درحدود سال 540هجری در گنجه بدنیا آمد ودرحدود سال 606 در همان شهر دیده از جهان فرو بست .بزرگترین شاعر بزم سرای ایران ئصاحب مکتبی خاص واز نوآوران بزرگ قرن 6 هجری است.
نظامی درلفظ ومعنی وموضوع مبتکر است وطراوت وتازگی در کلام او موج می زند وبه همین سبک تازه سبب شده که اورا در بعضی جاها مطرزی بنامند. نظامی معتقد است سبب گذشت زمان در فنون مختلف به نوآوری احتیاج می افتدهمانطور که درموسیقی آهنگهایی که ممتاز وسرآهنگ شناخته شده اند بعد ازمدتی ناخوشایند می شوند وبه آهنگ جدید نیاز می افتد.
اینک گزیده ای از زندگی وشرح احوال وآثار وی را درین مجموعه بطورمختصر گردآورده ایم.
نام ونسب
نام ونسب وی را عموماً الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید ضبط کرده اند .تقی الدین اوحدی در خلاصةالاشعار وزبدةالاکار نام ونسبش را احمد بن یوسف بن مؤید وکنیه اش را ابومحمد ولقبش را نظام الدین آورده است . برخی دیگر از مؤلفان لقب اورا جمال الدین ضبط کرده اند .در لیلی ومجنون،نظامی خود نام ونسب خویش را بدین گونه آورده است:
مادر که سپند یار زادم با درع سپند یار زادم
درخط نظامی ارنهی گام بینی عدد هزارو یک نام
والیاس کالف بری زلامش هم با،نود ونهست نامش
زین گونه هزارویک حصارم با صد کم یک سلیح دارم
هم فارغم از کشیدن رنج هم ایمنم از بریدن گنج
چون تخلص وی «نظامی» بحساب جمل هزارویک می شود وهزارو یک عدد نامهای خداست والیاس بحساب جمل 102 است،والف ویا را که سه باشد از آن کم بکنند99 می ماند که شماره ی اسماء حسنیست مراد اینست که در پناه اسماء الله و اسماءحسنی می زیسته است.از این ابیات مسلم می شود که نام او الیاس بوده است.
دربعضی نسخ خطی چنین ضبط شده است:
یارب تو مرا کاویس نامم در عشق محمدی تمامم
وبهمین جهت در سی وچهار سال پیش من بخطاءپنداشته بودم که شاید مراداواز این بیت، این باشد که «ویس»یا «اویس» نام داشته است ولی مرحوم وحید دستگردی بدین گونه اصلاح کرده است که مراد وی اینست که ویرا چون اویس قرنی عاشق نام محمد دانند واین اصلاح کاملا ًبجاست.
دربسیاری ازکتابهای قدیم تخلص وی را«نظامی مطرزی» ضبط کرده اند.چنانکه تقی الدین اوحدی کاشانی هم درخلاصةالاشعار تصریح می کند که :« در کتب تواریخ بنظامی مطرزی اشتهار دارد.» چون قوامی گنجوی شاعر معروف قرن ششمکه درهمان شهرودر همان زمان می زیسته نیز بنام «قوامی مطرزی»خوانده شده است.برخی از تذکره نویسان قوامی را که گویند در گنجه بخبازی مشغول بوده است برادر وی ووبرخی دیگر عم وی دانسته اند.اما نظامی در آثار خویش همه ی کسان خود را نام برده بنام وی اشارتی نکرده است واگر شاعری معروف چون قوامی خویشاوندی با او داشت قطعاً اشاره می کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 79
مقدمه
سخن درباره ی شاعری که هشت قرن ونیم بلندترین قله داستان سرایی ادبیات فارسی را دراختیار داشت وستارگان ادب را زیردست نشانده وبا مهر فلک همبر شده آسان نیست ، خوبتردانان نتوانستند درخور میدان سخنش گویی زنند ورقیبانی که دعوی برابری داشتند به غبار سمندش نرسیدند وشرمگین وسرانداخته بخاک نشستند.چه بسیار کسانی که خسرو وشیرین ولیلی ومجنون را سراسر پیوستند اما درپایان به قصورخود واستادی اواعتراف کردند ، طبق گفته ی وی:
میدان سخن مراست امروز به زین سخنی کراست امروز
هنراوآینه ای است پاک که چهره ها ویافته ها وبافته ها ی مدعیان را نشان می دهد. بسیار اندک اند کسانی که به صفا وپاکی وقدرت جلوه گری آینه بیندیشند با این وجود همچنان ستیغ سرکش ودست نیافتنی بزم سرایی را دراختیار دارد ویکی از خدمات برجسته اش اینست که شاعری را ازمصطبه آزاد وصومعه بنیاد کرده وبه خدمت معرفت نفس ومعرفت خالق درآورده است .
شعربمن صومعه بنیاد شد شاعری از مصطبه آزاد شد
نامش ابومحمد الیاس بن یوسف بن مؤید معروف به نظامی گنجوی وآینه غیب جادو سخن جهان- ملک الملوک فضل ،درحدود سال 540هجری در گنجه بدنیا آمد ودرحدود سال 606 در همان شهر دیده از جهان فرو بست .بزرگترین شاعر بزم سرای ایران ئصاحب مکتبی خاص واز نوآوران بزرگ قرن 6 هجری است.
نظامی درلفظ ومعنی وموضوع مبتکر است وطراوت وتازگی در کلام او موج می زند وبه همین سبک تازه سبب شده که اورا در بعضی جاها مطرزی بنامند. نظامی معتقد است سبب گذشت زمان در فنون مختلف به نوآوری احتیاج می افتدهمانطور که درموسیقی آهنگهایی که ممتاز وسرآهنگ شناخته شده اند بعد ازمدتی ناخوشایند می شوند وبه آهنگ جدید نیاز می افتد.
اینک گزیده ای از زندگی وشرح احوال وآثار وی را درین مجموعه بطورمختصر گردآورده ایم.
نام ونسب
نام ونسب وی را عموماً الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید ضبط کرده اند .تقی الدین اوحدی در خلاصةالاشعار وزبدةالاکار نام ونسبش را احمد بن یوسف بن مؤید وکنیه اش را ابومحمد ولقبش را نظام الدین آورده است . برخی دیگر از مؤلفان لقب اورا جمال الدین ضبط کرده اند .در لیلی ومجنون،نظامی خود نام ونسب خویش را بدین گونه آورده است:
مادر که سپند یار زادم با درع سپند یار زادم
درخط نظامی ارنهی گام بینی عدد هزارو یک نام
والیاس کالف بری زلامش هم با،نود ونهست نامش
زین گونه هزارویک حصارم با صد کم یک سلیح دارم
هم فارغم از کشیدن رنج هم ایمنم از بریدن گنج
چون تخلص وی «نظامی» بحساب جمل هزارویک می شود وهزارو یک عدد نامهای خداست والیاس بحساب جمل 102 است،والف ویا را که سه باشد از آن کم بکنند99 می ماند که شماره ی اسماء حسنیست مراد اینست که در پناه اسماء الله و اسماءحسنی می زیسته است.از این ابیات مسلم می شود که نام او الیاس بوده است.
دربعضی نسخ خطی چنین ضبط شده است:
یارب تو مرا کاویس نامم در عشق محمدی تمامم
وبهمین جهت در سی وچهار سال پیش من بخطاءپنداشته بودم که شاید مراداواز این بیت، این باشد که «ویس»یا «اویس» نام داشته است ولی مرحوم وحید دستگردی بدین گونه اصلاح کرده است که مراد وی اینست که ویرا چون اویس قرنی عاشق نام محمد دانند واین اصلاح کاملا ًبجاست.
دربسیاری ازکتابهای قدیم تخلص وی را«نظامی مطرزی» ضبط کرده اند.چنانکه تقی الدین اوحدی کاشانی هم درخلاصةالاشعار تصریح می کند که :« در کتب تواریخ بنظامی مطرزی اشتهار دارد.» چون قوامی گنجوی شاعر معروف قرن ششمکه درهمان شهرودر همان زمان می زیسته نیز بنام «قوامی مطرزی»خوانده شده است.برخی از تذکره نویسان قوامی را که گویند در گنجه بخبازی مشغول بوده است برادر وی ووبرخی دیگر عم وی دانسته اند.اما نظامی در آثار خویش همه ی کسان خود را نام برده بنام وی اشارتی نکرده است واگر شاعری معروف چون قوامی خویشاوندی با او داشت قطعاً اشاره می کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 128 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول: «سرگذشت و احوال مولوی»
1-1سرگذشت و احوال مولوی
1-2افکار و عقاید عرفانی
فصل دوم «مولوی چه می گوید؟»
2-1مسلک عرفانی و افکار و عقاید مولوی
2-2علم الیقین-عین الیقین-حق الیقین
2-3تعلق –تخلق –تحقق
2-4پایه اصلی مسلک و طریقه عرفانی مولوی
2-5 رسالت عرفانی و ادبی مولوی
2-6فروغ خورشید روح بخش عرفان مشرق
2-7طریق اصلاح نفوس و درمان دردهای اجتماعی و روحانی بشر
2-8داروی دردهای روحانی پنهانی بشر
2-9پراکندگی و جمعیت حواس و اوقات
فصل سوم : «مولوی و حافظ»
3-1-عشق از دیدگاه مولوی
3-2-پیر از دیدگاه مولانا
3-3جام جم ا زدیدگاه مولانا
3-4مولوی و حافظ
فصل چهارم: «مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک
4-1 درمراحل سیرو سلوک علمی و عرفانی
4-2 دوره ی اول زندگانی با شخصیت اول مولوی
4-3 دوره ی دوم و شخصیت دوم مولوی
4-4 شخصیت سوم و فعلیت نهایی مولوی
4-5 تقسیم بندی
1-4-5افکار و عقاید مولوی
2-4-5مارمیت اذرمیت
1-2-4-5شعار مسلک علمی و عرفانی و کلید رمز افکار و عقاید مولوی
3-4-5جبر واختیار و قضا و قدر
1-3-4-5قضا و قدر
2-3-4-5تجلی و ظهور حق درمظاهر بشری و صدور معجزات و کرامات از انبیا واولیای خدا
4-4-5 اتصال پنهانی روح انسان کامل به مبدأ غیب مجرد الهی
فصل پنجم : «آشنایی بیشتر با اشعار مولانا»
5-1شرح برخی از ادبیات مثنوی شریف
5-2شرح سه غزل شیوا از مولانا
5-3چند نمونه از کنایات اشعار مولوی
5-4القاب شعر اودبا و علما و هنرمندان ایران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
نگاهی به تاریخچه ثبت احوال در استان مرکزی
چکیده : طبق اسناد موجود، پس از هفت سال از شروع فعالیت سازمان ثبت احوال کشور، ثبت احوال استان مرکزی فعالیت خود را در سال ۱۳۰۴آغاز کرد.اولین شناسنامه استان مرکزی در تاریخ ۲۹شهریورماه ۱۳۰۴هجری شمسی برای دختری به نام "طوبی خانم طهماسبی" در اراک صادر شده است
ازاین تاریخ تاکنون، بیش از سهمیلیون و ۸۰۰هزار سند ولادت در این استان تنظیم شده که از این تعداد، سه میلیون سند فعال و در قید حیات است و بقیه در قید حیات نیستند.
بر اساس آخرین اطلاعات موجود ثبتاحوال استان مرکزی، ازمجموع اسناد فعال، یک میلیون و ۳۶۰هزار نفر در این استان سکونت دارند و بقیه به استانهای دیگر مهاجرت کردهاند.
همچنین براساس اسناد موجود، ثبت احوال کشور فعالیت خود را باصدور اولین شناسنامه در تاریخ سوم دی ماه ۱۲۹۷برای دختری به نام "فاطمه ایرانی" در تهران آغاز کرده است.
از این تاریخ تاکنون، ۹۲میلیون سند ولادت در کشور تنظیم شده که از این تعداد ۶۹میلیون سند فعال و صاحبان آنان در قید حیات هستند.
ازابتدای آغاز فعالیت ثبتاحوال استان مرکزی تاکنون، بیشترین نام انتخاب شدهاز چهارده معصوم(ع)، با ۱۲۰هزار و ۷۷۲نام مربوط به "فاطمه"، ۸۱هزار و ۹۵۰نام "زهرا"، ۶۹هزار و ۱۲نام "محمد"، ۵۸هزار و ۳۷۱نام "علی"، ۴۴ هزارو ۳۲۶نام "حسین"، ۳۱هزار و ۶۱۷نام "مهدی"، ۲۷هزارو ۵۸۲نام "رضا"، ۲۶هزار و ۱۸۷نام "حسن" است.
همچنین، ۱۱هزار و ۳۳نام "زینب"، نه هزار و ۵۳نام "جواد"، پنج هزار و ۲۶۳نام "جعفر"، چهار هزار و ۹۵۱نام "سجاد"، سه هزار و ۴۵۸نام "تقی" دو هزار و ۳۱۱نام "کاظم"، دوهزار و ۲۶۱نام "صادق"، یک هزار و۴۵۶نام "باقر" و ۸۵۷نام "نقی" نامگذاری شده است.
براساس آخرین اطلاعات موجود، بیشترین نام انتخاب شدهاز چهارده معصوم(ع)، از آغاز فعالیت ثبت احوال کشور، با سهمیلیون و ۶۸۳هزار و ۷۸۳نام "فاطمه"، دو میلیون و ۴۷۶هزار و ۷۶۴نام "زهرا"، دو میلیون و ۳۳۵هزار و ۵۰۱نام "محمد"، دو میلیون و ۱۰۷هزار و ۵۶۰نام "علی"، یک میلیون و ۶۰۷هزار و ۹۰۷نام "حسین"، یک میلیون و ۲۱۸هزار و ۹۶۵نام "مهدی"، یک میلیون وچهار هزار و ۹۴نام "حسن" و ۹۵۶هزار و ۵۳۳نام "رضا" است.
همچنین، پساز این اسامی، ۳۶۲هزارو ۳۹۲نام "جواد"، ۲۳۵هزار و ۴۴۳نام "سجاد"، ۲۰۷هزار و ۷۹۲نام "جعفر"، ۱۴۰هزار و ۴۱۸نام "صادق"، ۱۱۷هزار و ۲۶نام "کاظم"، ۶۵هزار و ۷۷۱نام "تقی"، ۵۳هزار و ۶۹۶نام "باقر" و ۲۶ هزار و ۸۲۷نام "نقی" نامگذاری شده است.
سوم دی ماه سالروز تاسیس ثبت احوال است که امسال فعالیت این سازمان در کشور ۹۰ساله و در استان مرکزی ۸۳ساله شد