واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد معجزه اراده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

معجزه اراده

نویسنده: نورمن وینست پیل

مترجم: وجیهه آزرمی

انتشارات: انجمن اولیاء و مربیان

تهیه کننده: سکینه زعیم کهن

مدرسه راهنمایی استاد شهریار

آموزش و پرورش ناحیه 4

فهرست

عنوان

صفحه

پیشگفتار

1

اصل مقاومت- اصل بینش

4

مشکل شما چیست؟ هر چه باشد راه حلی دارد

6

اعصاب ناراحت و برانگیخته

9

انگیزه ای که واقعاً تحرک می بخشد

12

به خود اعتماد داشته باشید

13

از چه می ترسید آن را فراموش کنید

16

چشم به راه معجزه نباشید خود معجزه گر باشید

17

هرگز اندیشه شکست ر ابه ذهن خود راه ندهید

18

نقش و نحوه تفکر در زندگی

22

خود را همواره قوی تر از مشکلات بدانید

23

خلاصه فصل ها

26

پیشگفتار

نحوه تفکر افراد در برابر مشکلات زندگی متفاوت است. گروهی را تصور بر این است که توان حل مشکلات خود را ندارند و مکرر به ابعاد این مشکلات می افزایند و به سرعت به سوی افسردگی و ناامیدی کشیده می شوند. گروهی دیگر با اراده و پشتکار قوی در جهت حل مشکلات گام برمی دارند و همواره به پیروزی فکر می کنند این مطالب گروه اول را آگاه می سازد وآنها را برای پیشرفت و حل مشکلات یاری می رساند با ارائه نمونه هایی از مسایل و مشکلات روزمره افراد در طبقات مختلف کوشیده اند تا آنان را با مشکلاتی که در برابر خود دارند آشنا سازد و به آنها بیاموزد که این مشکلات منحصر به خود آنها نیست و بسیاری افراد گرفتاری های مشابهی دارند. با اعتقاد به خدا افرادی که کوشا و زحمتکش اند و از نیروی خلاقه ذهنی خود به شکلی پویا استفاده می کنند و هیچ گاه دچار یأس نمی شوند. امید است این مطالب موجب گشودن روزنه ای در سوق دادن اندیشه آنان برای کسب موفقیت شان گردد.

اصل مقاومت

هرگاه برایتان مشکلی پیش می آید که به نظر بسیار مشکل، ناامید کننده و غیر قابل حل می رسد آنچه شما را تا حصول پیروزی یاری خواهد کرد اصل تسلیم پذیری است.

تسلیم شدن یعنی شکست را پذیرف تن به شخصیت خود آسیب رساندن و برای شکست های پیاپی آماده شدن وقتی با مشکلی مواجه می گردید و به طریقی با آن برخورد می کنید که موفق به حل آن نمی شوید راه حل خود را عوض کنید. پس با جستجوی مداوم، علاقه و تفکر در نهیت به پیروزی خواهید رسید.

چگونه می توانیم تسلیم نشویم و رها نکنیم

هرگز کلمه نمی شود را به کار نبرید زیرا کاربرد آن یعنی قبول آن کلمه های امدیبخش و دلگرم کننده در گفتارمان به کار ببریم مانند اعتماد بنفس، ایمان به خدا، پیروزی و تقویت این اندیشه که من قادر به حل مشکل خود خواهم بود به شرطی که «ایمان داشته باشم من می خواهم و می توانم » فیلیپس سیمولک در مقاله ای نوشت «بکاربردن و نوشت کلمات منفی ویرانگر و مخرب است. این کلمات قفلهایی هستند که بر درهای ورودی هر راه حلی زده می شود تا ما



خرید و دانلود تحقیق در مورد معجزه اراده


تحقیق. اراده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

اراده

براى آن که از مشارطه و مراقبه و محاسبه خود بهترین بهره را ببریم علاوه بر کیفر دادن نفس و توبیخ آن باید اراده خود را تقویت کنیم تا بر عزم خود پایدارى کند و عامل بازدارنده او از خطا تنها رنج کیفر و ملامت نباشد. مقصود از اراده کیفیتى نفسانى است که پس از آگاهى انسان از کمال بودن فعلى براى او، و یافتن شوق به آن کمال پدید مى‏آید.

بنابراین مبادى افعال ارادى انسان عبارتند از: تصور فعل، داورى نسبت به کمال بودن آن و اشتیاق به انجام آن پس از شوق به فعل اراده پدید مى‏آید و سپس فعل ارادى از انسان صادر مى‏شود با توجه به مبادى مذکور در مى‏یابیم که برخى مبادى فعل ارادى را مى‏توان به اختیار خود تحصیل نمود اراده به عنوان مبدا اخیر فعل ارادى نمى‏تواند فعل اختیارى انسان باشد؛ زیرا هر فعل اختیارى مسبوق به اراده است و اگر قایل شویم که اراده فعلى اختیارى است تسلسل لازم مى‏آید. برخى از فیلسوفان معتقدند اراده فعل اختیارى نفس است ولى نفس نسبت به اراده فاعل بالقصد نیست، بلکه فاعل بالتجلى است.

حال که مى‏دانیم برخى مبادى تحقق فعل ارادى قابل تحصیل است، مى‏توانیم افعال ارادى خود را با اصلاح مبادى اراده، اصلاح کنیم.

شوق انجام فعل، پس از تصور فعل و اعتقاد به کمال بودن آن حاصل مى‏شود. پس مى‏توان با تصحیح عقاید و ملاک‏هاى داورى خود درباره کمال بودن یا نبودن افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل ساخت. همچنین مى‏توان پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل نمود. پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال نیز باید بکوشیم در موقعیت‏هایى که افعال نادرست اخلاقى را به تصور انسان مى‏آورد واقع نشویم. به این ترتیب شوق انسان بیشتر به سوى افعال زیبا و شایسته خواهد بود و به تبع آن اراده انسان به افعال قبیح تعلق نخواهد گرفت.

ضعف اراده و تقویت آن

ضعف اراده ناشى از ضعف مبادى آن است که که درک عمیقى از کمال بودن یک فعل ندارد، حتى اگر انجام آن فعل را اراده کند، مقاومت او در حفظ اراده اندک خواهد بود. غفلت از ارزش فعل و مقصد نیز اراده را ضعیف مى‏کند. غفلت از ارزش مقصد موجب مى‏شود انگیزه‏هاى معارض ارزشمندتر به نظر آیند و انگیزه پى‏گیرى مقصد اصلى را از میان بردارند.

احساس ناتوانى در رسیدن به مقصد نیز انگیزه پى‏گیرى آن را سست مى‏کند و اراده را ضعیف مى‏سازد. همچنین کسى که ارزش فرصت و مهلت رسیدن به مقصد را نمى‏داند، دچار تسویف مى‏شود و به تدریج بى‏انگیزه و سست مى‏گردد.

با توجه به عوامل تضعیف کننده اراده مى‏توان راه‏هاى تقویت اراده را شناخت. در آیات و روایات ،عبارات فراوانى وجود دارد که توجه به آنها در از میان بردن عوامل سستى اراده مؤثر است. ناآگاهى و غفلت از کمال بودن و ارزشمندى افعال با توجه به آثار و نتایج آنها برطرف مى‏شود، افعال نیک افعالى هستند که انسان را به قرب خداوند نایل مى‏کنند. توجه به محبت و رضایت خداوند نسبت به کسانى که اعمال صالح را انجام مى‏دهند، ارزشمندى عمل خوب را به یاد مى‏آورد. همچنین توجه به آثار منفى افعال قبیح و خشم خداوند نسبت به مرتکبان آنها، انگیزه مقاومت در برابر گناه را تقویت مى‏نماید.

انگیزه نیکوکارى، تبعیت از دستورات دینى، تقوا پیشگى، صبر، توکل، دادگرى، عفو، تواضع، صلابت در برابر دشمن و جهاد در راه خدا و... را مى‏توان با توجه به آیات زیر تقویت نمود و اراده و مقاومت را قوت بخشید:

یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقوم یحبهم و یحبونه اذلة على المؤمنین اعزة على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللَّه و لا یخافون لومة لائم؛ (112)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودى خدا گروهى دیگر را مى‏آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. اینان با مؤمنان فروتن و بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‏کنند و از سرزنش هیچ ملامت گرى نمى‏ترسند.

ان اللَّه یحب المحسنین، ان اللَّه یحب المتوکلین، ان للَّه یحب المقسطین، واللَّه یحب الصابرون.

قال اللَّه هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنت تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضى اللَّه منهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم. (113)

خدا فرمود: این روزى استکه راستگویان را راستى‏شان سود بخشد. براى آنان باغ‏هایى است که از زیر درختان آن نهرها روان است همیشه در آن جاودانند. خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند. این است رستگارى بزرگ.

آیاتى از این قبیل، انسان را به ارزشمندى افعال آگاه مى‏کند و نیکى آنها را یادآورى مى‏نماید.

آیاتى نیز نادرستى و قبیح بودن افعال را یادآورى مى‏نمایند. آیاتى مانند:

انه لا یحب الظالمین، ان اللَّه لا یحب المفسدین، ان اللَّه لا یحب الخائفین، انه لا یحب المعتدین.

آیاتى نیز در قرآن وجود دارد که انگیزه‏هاى معارض با اعمال صالح را از طریق معرفى لذات آخرت و جاودانگى آن تضعیف مى‏کند و در نتیجه اراده عمل صالح تقویت مى‏شود:

ادخلوا الجنة و ازواجکم تحبرون* یطاف علیهم بصحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الا نفس و تلذ الاعین و انتم فیها خالدون* و تلک الجنة التى اورثتموها بما کنتم تعملون. (114)

و فکهة مما یتخیرون* و لحم طیر مما یشتهون* و حور عین* کامثل اللؤلو المکنون* جزاء بما کانوا یعملون. (115)

آیاتى هم رنج‏ها و عذاب‏هاى آخرت را بیان مى‏کنند که این کار اراده ترک گناه را تقویت مى‏کند:

الم یعلموا انه من یحادداللَّه و رسوله فان له نار جهنم خالدا فیها. (116)

قل نار جهنم اشد حرا لو کانوا یفقهون. (117)

ثم انکم ایها الضالون المکذبون* لا کلون من شجر من زقوم* فمالئون منها البطون* فشربون علیه من الحمیم. (118)

راه عملى غلبه بر احساس ناتوانى، این است که انسان پس از محاسبه ارزشمندى هدف و برآورده امکانات، از مبادرت به عمل نهراسد و با توکل به خداوند وارد عمل شود. اقدام به عمل تجربه موفقیت را افزایش مى‏دهد و هراس را زایل مى‏کند:

اذا هبت امرا فقع فیه فان شدة توقیه اعظم مما تخاف منه؛ (119)

چون از کارى مى‏هراسى به او وارد شو که سخت خود را پاییدن، دشوارتر از چیز است که از آن مى‏ترسى.

در قرآن کریم نقش شیطان در القاء ناتوانى و ایجاد احساس بدبینى به روشنى ذکر شده است:

الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و اللَّه یعدکم مغفرة منه و فضلا واللَّه وسع علیم؛(120)

شیطان شما را از تهیدستى بیم مى‏دهد و شما را به زشتى وا مى‏دارد و خداوند به شما وعده آمرزش مى‏دهد و خداوند گشایش‏گر داناست.

و نیز در نقطه مقابل آمده است:

فاذا عزمت فتوکل على اللَّه ان اللَّه یحب المتوکلین؛ (121)

و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.

یکى از کارهاى شیطان براى تضعیف انگیزه و اراده انسان تسویف است. شیطان به انسان وعده مى‏دهد که در آینده فرصت براى توبه و اقدام به عمل وجود دارد، فرصت بسیار است و کوتاهى‏هاى امروز را مى‏توان فردا جبران کرد، پس نباید از لذت اکنون گذشت.

امام باقر(ع) مى‏فرمایند:

ایاک و التسویف، فانه بحر یغرق فیه الهلکى؛ (122)

از واگذاردن کار به آینده حذر کن که این کار دریایى است که هلاک شدگان در آن غرق مى‏شوند.

امام صادق(ع) فرموده‏اند:

ایاکم و تسویف العمل بادرو به اذا مکنکم؛ (123)

از واگذاردن کار به آینده حذر کنید هر گاه امکان کارى مهیاست اقدام کنید.

نیز امیرالمؤمنین(ع) فرموده‏اند:

عباداللَّه! الان فاعملوا (124) و الالسن مطلبه، و الابدان صحیحه، و الاعضاءلدفه و المنقلب فسیح و المجال عریض؛ (125)

بندگان خدا! اکنون بکوشید که زبان‏ها باز است و تن‏ها سالم، و اندام‏ها آماده و راه بازگشت فراخ و میدان کار گسترده است.

آمادگى و تمرین خودسازى

1 - آمادگى

خودسازى، افزون بر مقدمات معرفتى، نیازمند آگاهى‏هاى روحى است. برخى از عوامل آمادگى روحى را پیش از این به مناسبت‏هاى مختلف بیان کردیم در این قسمت به دو عنصر مؤثر در آمادگى روحى اشاره مى‏کنیم.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

انّ القلوب تصدا کما یصدا الحدید، فقیل: یا رسول اللَّه و ما جلاءها؟ فقال: تلاوة القرآن و ذکر الموت؛ (126)

دل‏ها را زنگار مى‏گیرد، همان گونه که آهن زنگ مى‏زند پرسیده‏اند: اى پیامبر خدا! جلاى دل‏ها چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن و یاد مرگ



خرید و دانلود تحقیق. اراده


تحقیق درباره. اراده

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

اراده

براى آن که از مشارطه و مراقبه و محاسبه خود بهترین بهره را ببریم علاوه بر کیفر دادن نفس و توبیخ آن باید اراده خود را تقویت کنیم تا بر عزم خود پایدارى کند و عامل بازدارنده او از خطا تنها رنج کیفر و ملامت نباشد. مقصود از اراده کیفیتى نفسانى است که پس از آگاهى انسان از کمال بودن فعلى براى او، و یافتن شوق به آن کمال پدید مى‏آید.

بنابراین مبادى افعال ارادى انسان عبارتند از: تصور فعل، داورى نسبت به کمال بودن آن و اشتیاق به انجام آن پس از شوق به فعل اراده پدید مى‏آید و سپس فعل ارادى از انسان صادر مى‏شود با توجه به مبادى مذکور در مى‏یابیم که برخى مبادى فعل ارادى را مى‏توان به اختیار خود تحصیل نمود اراده به عنوان مبدا اخیر فعل ارادى نمى‏تواند فعل اختیارى انسان باشد؛ زیرا هر فعل اختیارى مسبوق به اراده است و اگر قایل شویم که اراده فعلى اختیارى است تسلسل لازم مى‏آید. برخى از فیلسوفان معتقدند اراده فعل اختیارى نفس است ولى نفس نسبت به اراده فاعل بالقصد نیست، بلکه فاعل بالتجلى است.

حال که مى‏دانیم برخى مبادى تحقق فعل ارادى قابل تحصیل است، مى‏توانیم افعال ارادى خود را با اصلاح مبادى اراده، اصلاح کنیم.

شوق انجام فعل، پس از تصور فعل و اعتقاد به کمال بودن آن حاصل مى‏شود. پس مى‏توان با تصحیح عقاید و ملاک‏هاى داورى خود درباره کمال بودن یا نبودن افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل ساخت. همچنین مى‏توان پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال شوق را به سوى افعال خوب متمایل نمود. پس از اطلاع از معیارهاى خوبى و بدى افعال نیز باید بکوشیم در موقعیت‏هایى که افعال نادرست اخلاقى را به تصور انسان مى‏آورد واقع نشویم. به این ترتیب شوق انسان بیشتر به سوى افعال زیبا و شایسته خواهد بود و به تبع آن اراده انسان به افعال قبیح تعلق نخواهد گرفت.

ضعف اراده و تقویت آن

ضعف اراده ناشى از ضعف مبادى آن است که که درک عمیقى از کمال بودن یک فعل ندارد، حتى اگر انجام آن فعل را اراده کند، مقاومت او در حفظ اراده اندک خواهد بود. غفلت از ارزش فعل و مقصد نیز اراده را ضعیف مى‏کند. غفلت از ارزش مقصد موجب مى‏شود انگیزه‏هاى معارض ارزشمندتر به نظر آیند و انگیزه پى‏گیرى مقصد اصلى را از میان بردارند.

احساس ناتوانى در رسیدن به مقصد نیز انگیزه پى‏گیرى آن را سست مى‏کند و اراده را ضعیف مى‏سازد. همچنین کسى که ارزش فرصت و مهلت رسیدن به مقصد را نمى‏داند، دچار تسویف مى‏شود و به تدریج بى‏انگیزه و سست مى‏گردد.

با توجه به عوامل تضعیف کننده اراده مى‏توان راه‏هاى تقویت اراده را شناخت. در آیات و روایات ،عبارات فراوانى وجود دارد که توجه به آنها در از میان بردن عوامل سستى اراده مؤثر است. ناآگاهى و غفلت از کمال بودن و ارزشمندى افعال با توجه به آثار و نتایج آنها برطرف مى‏شود، افعال نیک افعالى هستند که انسان را به قرب خداوند نایل مى‏کنند. توجه به محبت و رضایت خداوند نسبت به کسانى که اعمال صالح را انجام مى‏دهند، ارزشمندى عمل خوب را به یاد مى‏آورد. همچنین توجه به آثار منفى افعال قبیح و خشم خداوند نسبت به مرتکبان آنها، انگیزه مقاومت در برابر گناه را تقویت مى‏نماید.

انگیزه نیکوکارى، تبعیت از دستورات دینى، تقوا پیشگى، صبر، توکل، دادگرى، عفو، تواضع، صلابت در برابر دشمن و جهاد در راه خدا و... را مى‏توان با توجه به آیات زیر تقویت نمود و اراده و مقاومت را قوت بخشید:

یا ایها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتى اللَّه بقوم یحبهم و یحبونه اذلة على المؤمنین اعزة على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللَّه و لا یخافون لومة لائم؛ (112)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودى خدا گروهى دیگر را مى‏آورد که آنان را دوست دارد و آنان نیز او را دوست دارند. اینان با مؤمنان فروتن و بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد مى‏کنند و از سرزنش هیچ ملامت گرى نمى‏ترسند.

ان اللَّه یحب المحسنین، ان اللَّه یحب المتوکلین، ان للَّه یحب المقسطین، واللَّه یحب الصابرون.

قال اللَّه هذا یوم ینفع الصادقین صدقهم لهم جنت تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا رضى اللَّه منهم و رضوا عنه ذلک الفوز العظیم. (113)

خدا فرمود: این روزى استکه راستگویان را راستى‏شان سود بخشد. براى آنان باغ‏هایى است که از زیر درختان آن نهرها روان است همیشه در آن جاودانند. خدا از آنان خشنود است و آنان نیز از او خشنودند. این است رستگارى بزرگ.

آیاتى از این قبیل، انسان را به ارزشمندى افعال آگاه مى‏کند و نیکى آنها را یادآورى مى‏نماید.

آیاتى نیز نادرستى و قبیح بودن افعال را یادآورى مى‏نمایند. آیاتى مانند:

انه لا یحب الظالمین، ان اللَّه لا یحب المفسدین، ان اللَّه لا یحب الخائفین، انه لا یحب المعتدین.

آیاتى نیز در قرآن وجود دارد که انگیزه‏هاى معارض با اعمال صالح را از طریق معرفى لذات آخرت و جاودانگى آن تضعیف مى‏کند و در نتیجه اراده عمل صالح تقویت مى‏شود:

ادخلوا الجنة و ازواجکم تحبرون* یطاف علیهم بصحاف من ذهب و اکواب و فیها ما تشتهیه الا نفس و تلذ الاعین و انتم فیها خالدون* و تلک الجنة التى اورثتموها بما کنتم تعملون. (114)

و فکهة مما یتخیرون* و لحم طیر مما یشتهون* و حور عین* کامثل اللؤلو المکنون* جزاء بما کانوا یعملون. (115)

آیاتى هم رنج‏ها و عذاب‏هاى آخرت را بیان مى‏کنند که این کار اراده ترک گناه را تقویت مى‏کند:

الم یعلموا انه من یحادداللَّه و رسوله فان له نار جهنم خالدا فیها. (116)

قل نار جهنم اشد حرا لو کانوا یفقهون. (117)

ثم انکم ایها الضالون المکذبون* لا کلون من شجر من زقوم* فمالئون منها البطون* فشربون علیه من الحمیم. (118)

راه عملى غلبه بر احساس ناتوانى، این است که انسان پس از محاسبه ارزشمندى هدف و برآورده امکانات، از مبادرت به عمل نهراسد و با توکل به خداوند وارد عمل شود. اقدام به عمل تجربه موفقیت را افزایش مى‏دهد و هراس را زایل مى‏کند:

اذا هبت امرا فقع فیه فان شدة توقیه اعظم مما تخاف منه؛ (119)

چون از کارى مى‏هراسى به او وارد شو که سخت خود را پاییدن، دشوارتر از چیز است که از آن مى‏ترسى.

در قرآن کریم نقش شیطان در القاء ناتوانى و ایجاد احساس بدبینى به روشنى ذکر شده است:

الشیطان یعدکم الفقر و یأمرکم بالفحشاء و اللَّه یعدکم مغفرة منه و فضلا واللَّه وسع علیم؛(120)

شیطان شما را از تهیدستى بیم مى‏دهد و شما را به زشتى وا مى‏دارد و خداوند به شما وعده آمرزش مى‏دهد و خداوند گشایش‏گر داناست.

و نیز در نقطه مقابل آمده است:

فاذا عزمت فتوکل على اللَّه ان اللَّه یحب المتوکلین؛ (121)

و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست دارد.

یکى از کارهاى شیطان براى تضعیف انگیزه و اراده انسان تسویف است. شیطان به انسان وعده مى‏دهد که در آینده فرصت براى توبه و اقدام به عمل وجود دارد، فرصت بسیار است و کوتاهى‏هاى امروز را مى‏توان فردا جبران کرد، پس نباید از لذت اکنون گذشت.

امام باقر(ع) مى‏فرمایند:

ایاک و التسویف، فانه بحر یغرق فیه الهلکى؛ (122)

از واگذاردن کار به آینده حذر کن که این کار دریایى است که هلاک شدگان در آن غرق مى‏شوند.

امام صادق(ع) فرموده‏اند:

ایاکم و تسویف العمل بادرو به اذا مکنکم؛ (123)

از واگذاردن کار به آینده حذر کنید هر گاه امکان کارى مهیاست اقدام کنید.

نیز امیرالمؤمنین(ع) فرموده‏اند:

عباداللَّه! الان فاعملوا (124) و الالسن مطلبه، و الابدان صحیحه، و الاعضاءلدفه و المنقلب فسیح و المجال عریض؛ (125)

بندگان خدا! اکنون بکوشید که زبان‏ها باز است و تن‏ها سالم، و اندام‏ها آماده و راه بازگشت فراخ و میدان کار گسترده است.

آمادگى و تمرین خودسازى

1 - آمادگى

خودسازى، افزون بر مقدمات معرفتى، نیازمند آگاهى‏هاى روحى است. برخى از عوامل آمادگى روحى را پیش از این به مناسبت‏هاى مختلف بیان کردیم در این قسمت به دو عنصر مؤثر در آمادگى روحى اشاره مى‏کنیم.

پیامبر اکرم(ص) فرمود:

انّ القلوب تصدا کما یصدا الحدید، فقیل: یا رسول اللَّه و ما جلاءها؟ فقال: تلاوة القرآن و ذکر الموت؛ (126)

دل‏ها را زنگار مى‏گیرد، همان گونه که آهن زنگ مى‏زند پرسیده‏اند: اى پیامبر خدا! جلاى دل‏ها چیست؟ فرمود: تلاوت قرآن و یاد مرگ



خرید و دانلود تحقیق درباره. اراده


تحقیق درباره اراده الهی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

●نگاهی به برهان صدیقین

پیرامون صفات حق تعالی مباحث گسترده‌ای صورت گرفته و از ابعاد و زوایای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که قسمت عمده‌ای از علوم اسلامی را به خود اختصاص داده است: متکلمین و فلاسفه و عرفا در این نکته که حضرت حق مستجمع جمیع صفات کمال و جمال است و هر صفت کمالی را خداوند به نحو اتم و اکمل دارا است، متفق‌القولند. و هر کدام به زبان خود و در قالب مفاهیم خود به این مهم پرداخته‌اند. از بین این مکاتب، فلاسفه بحث صفات را برهانی کرده و در اثبات آن براهین متقنی اقامه کرده‌اند و حتی معتقدند گرایش ما سواءالله به او به خاطر کمالاتش است. حضرت امام این فیلسوف عارف ومحقق مدقق نیز از طرفداران این نظریه است و مطالبی که در برخی آثار می‌بینیم بر این گفته صحه می‌گذارد. هرچند که برخی براهین حضرت در واقع تقریری از براهین حکماء پیشین می‌باشد اما غور در آنها حاکی از عمق نگرش ایشان است. ایشان از واجب‌الوجود با عنوان کمال مطلق تعبیر می کند و معتقد است که: «کمال مطلق همه کمالات است و الا مطلق نیست و هیچ کمالی و جمالی و جمیلی ممکن نیست در غیر حق ظهور کند که این غیریت عین شرک است و اگر نگوییم الحاد است.»[۱] می‌بینیم که حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ در این چند جمله کوتاه به قاعدهٔ بسیط الحققیه اشاره فرموده‌اند ولی در اینجا چون بحث ما بر روی صفت اراده است، درصدد اثبات صفات کمال بر ذات اقدس الله نیستیم بلکه آن را اصلی مسلم گرفته و از این مباحث تنها به عنوان مقدمه‌ای برای ورود به بحث اصلی استفاده کرده و بدون اطاله کلام از آن می‌گذریم.

●تقسیم صفات : مطلب دیگری که برای شروع بحث ناگزیر از بیان آن هستیم، اشاره‌ای به اقسام صفات است. کمالات و صفات واجب تعالی تقسیمات گوناگونی دارد که یکی از آن، تقسیم به صفات ذاتی و فعلی است. صفات ذاتی یعنی صفاتی که فرض ذات به تنهایی برای انتزاع آن کفایت می‌کند و صفات فعل یعنی صفاتی که فرض آن، منوط به فرض غیر است و غیر از واجب تبارک و تعالی هر چه هست، فعل اوست. پس صفات فعلی، صفاتی خواهد بود که از مقام فعل واجب یعنی ماسواء الله انتزاع می‌شود. البته این دیدگاهی است که مورد قبول فلاسفه و متکلمین امامیه است و اختلاف‌نظر بسیار زیادی در این زمینه به ویژه بین امامی با اشاعره و معتزله وجود دارد؛ زیرا اشاعره صفاتی را که بعنوان صفات ذاتی بیان کردیم از لوازم ذات می‌دانند و معتزله ذات مقدس را نائب مناب صفات او می‌دانند اما از این اختلافات که بگذریم حضرت امام نیز در اسماء و صفات الهی قائل به دو مقام هستند:

۱ـ مقام اسماء و صفات ذاتیه: در این مقام ذات مقدس واجب تعالی به حیثیت واحده و جهت بسیطهٔ محضه، کل کمالات و جمیع اسماء و صفات را داراست و تمام کمالات به حیثیت بسیطهٔ وجودیه رجوع می‌کند. چون ذات مقدسش صرف وجود و وجود صرف است، صرف کمال و کمال صرف نیز است.

۲ـ مقام اسماء و صفات فعلیه: این مقام، مقام ظهور و تجلی اسماء و صفات ذاتیه است که مقام معیت قیومیه است و آیهٔ شریفهٔ «هو معکم این ما کنتم» بدان اشاره دارد.

ایشان آیهٔ شریفهٔ «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» را جامع این دو مقام می‌دانند. حضرت امام در باب صفات حق ـ‌ سبحانه ـ بسیار دقیق بحث کرده‌اند. وقتی نظرات حکماء را که در این‌باره بررسی می‌کنیم گفته‌اند، صفات حق یا صفت ذاتند و یا صفت فعل، به عبارت دیگر آنان یک دسته از صفات را صفات ذاتی و صفات دیگر را صفات فعلی می‌دانند اما نظر مبارک حضرت امام این تفاوت را با نظر حکماء دیگر دارد که ایشان می‌فرمایند که صفاتی که در یک مرتبه صفات ذات هستند، همان صفات در مرتبهٔ دیگر (مرتبه فعل) صفت فعل به شمار می‌روند و این تفاوت در مورد صفت اراده کاملاً مشهود است؛ مثلاً حضرت امام، اراده را هم صفت ذات و هم صفت فعل می‌دانند و حال آنکه عمده بحث فلاسفه‌ای چون علامه طباطبائی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در این است که آیا اراده، صفت ذات است یا صفت فعل[۲]؟ و جالب توجه این است که بر اینکه اراده صفت ذات نیست، برهان اقامه می‌کنند اما از نظر حضرت امام جمیع اسماء و صفات حق تعالی در دو مرتبه و در دو مقام است: یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه، که این مقام در حضرت واحدیت ثابت است، مثل علم ذاتی حق و قدرت ذاتی حق و اراده ذاتی که از شؤون و تجلیات ذاتیه حق تبارک و تعالی است. دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که به تجلی و به فیض مقدس برای حق‌تعالی ثابت است.[۳]

●عینیت صفات با ذات

مسئله دیگری که در باب صفات مطرح است، عینیت و غیریت صفات ذاتی با ذات حق است و علیرغم اختلاف آرایی که در این زمینه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخی حکمای دیگر ـ معتبرترین اقوال است. ایشان معتقد به عینیت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به این دلیل که صرف وجود، صرف کمال و جمال است و هیچ حیثیت کمالی، نمی‌تواند خود را از صرف وجود کنار بکشد؛ چون هرچه کمال است، به حقیقت وجود برمی‌گردد و اگر غیر از این باشد اشکالات عدیده‌ای پیش می‌آید:

۱ ـ در عالم وجود دو اصل بلکه چندین اصل بوده باشد و حال آنکه در عالم واقع تنها وجود اصیل است.

۲ ـ ذات حق تبارک و تعالی مرکب باشد که لازمه‌اش نیازمندی و نقص است.

۳ ـ راه یافتن جهات امکانی در ذات حق است و اشکالات دیگری که بیانشان به طول می‌انجامد.[۴] حضرت امام قائل به قول عینیت صفات با ذات، در موارد زیادی از آن سخن گفته‌اند و آن را برهانی کرده‌اند و اصحاب اقوال دیگر را مورد نقد قرار داده‌اند.[۵]

●اختلاف اقوال در اراده الهی

از این بحث‌های مقدماتی که بگذریم، اراده یکی از صفات کمال است که همهٔ الهیون آن را پذیرفته اما در حقیقت اراده با یک سری پرسش‌هایی مواجه شده‌اند.

▪ آیا اراده صفات ذات است یا فعل؟

▪ آیا اراده حادث است یا قدیم؟

▪ آیا اراده مطلق است یا مقید؟

و بسیاری از سؤالات دیگر که در این مقال به این امور می‌پردازیم. برای روشن شدن منشأ اختلافاتی که به آن اشاره خواهیم کرد، ذکر چند مقدمه ضروری است: مقدمه اول؛ تفاوت اراده در انسان و خداست. اراده در انسان به معنای شوقی است که پس از داعی ایجاد می‌شود.[۶] اما اراده به این معنا نمی‌تواند در ذات مقدس راه داشته باشد هرچند که از محدثان اهل سنت، اراده را در خدا و انسان به یک معنا دانسته‌اند که واضح‌البطلان است؛ زیرا لازمه چنین صفتی، این است که صاحب آن موجودی مادی و دارای جهات امکانی باشد و ساحت حق اجل از آن است که متصف به چنین صفتی شود. تفاوت معنای اراده در انسان و خدا منشأ یک سری اختلافات شده است؛ زیرا اغلب گمان کرده‌اند که اگر بگوییم اراده صفات ذاتی حق است، لازمهٔ آن راه یافتن جهات امکانی در حق است. برخی از فلاسفه بخصوص اصحاب حکمت متعالیه ارادهٔ حق تعالی را علم او به نظام احسن تعریف کرده‌اند که این علم عین ذات حق و داعی او بر ایجاد موجودات است و علاوه بر این داعی دیگری ندارد؛و فیه عین الداع عین علمه نظام خیر و هو عین ذاته[۷] مقدمه دوم؛ نکته دیگر که ذکر آن برای تکمیل و تنویر بحث لازم است, بررسی اراده خداوند در روایات است. در برخی احادیث می‌بینیم که معصومین علیهم‌السلام فرموده‌اند «و ارادته فعله» یعنی ارادهٔ حضرت حق عین فعل اوست. در اصول کافی بخشی تحت عنوان «اراده انها عن صفات



خرید و دانلود تحقیق درباره اراده الهی


تحقیق درباره اراده الهی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

اراده الهی از دیدگاه امام خمینی

●نگاهی به برهان صدیقین

پیرامون صفات حق تعالی مباحث گسترده‌ای صورت گرفته و از ابعاد و زوایای گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که قسمت عمده‌ای از علوم اسلامی را به خود اختصاص داده است: متکلمین و فلاسفه و عرفا در این نکته که حضرت حق مستجمع جمیع صفات کمال و جمال است و هر صفت کمالی را خداوند به نحو اتم و اکمل دارا است، متفق‌القولند. و هر کدام به زبان خود و در قالب مفاهیم خود به این مهم پرداخته‌اند. از بین این مکاتب، فلاسفه بحث صفات را برهانی کرده و در اثبات آن براهین متقنی اقامه کرده‌اند و حتی معتقدند گرایش ما سواءالله به او به خاطر کمالاتش است. حضرت امام این فیلسوف عارف ومحقق مدقق نیز از طرفداران این نظریه است و مطالبی که در برخی آثار می‌بینیم بر این گفته صحه می‌گذارد. هرچند که برخی براهین حضرت در واقع تقریری از براهین حکماء پیشین می‌باشد اما غور در آنها حاکی از عمق نگرش ایشان است. ایشان از واجب‌الوجود با عنوان کمال مطلق تعبیر می کند و معتقد است که: «کمال مطلق همه کمالات است و الا مطلق نیست و هیچ کمالی و جمالی و جمیلی ممکن نیست در غیر حق ظهور کند که این غیریت عین شرک است و اگر نگوییم الحاد است.»[۱] می‌بینیم که حضرت امام ـ اعلی الله مقامه ـ در این چند جمله کوتاه به قاعدهٔ بسیط الحققیه اشاره فرموده‌اند ولی در اینجا چون بحث ما بر روی صفت اراده است، درصدد اثبات صفات کمال بر ذات اقدس الله نیستیم بلکه آن را اصلی مسلم گرفته و از این مباحث تنها به عنوان مقدمه‌ای برای ورود به بحث اصلی استفاده کرده و بدون اطاله کلام از آن می‌گذریم.

●تقسیم صفات : مطلب دیگری که برای شروع بحث ناگزیر از بیان آن هستیم، اشاره‌ای به اقسام صفات است. کمالات و صفات واجب تعالی تقسیمات گوناگونی دارد که یکی از آن، تقسیم به صفات ذاتی و فعلی است. صفات ذاتی یعنی صفاتی که فرض ذات به تنهایی برای انتزاع آن کفایت می‌کند و صفات فعل یعنی صفاتی که فرض آن، منوط به فرض غیر است و غیر از واجب تبارک و تعالی هر چه هست، فعل اوست. پس صفات فعلی، صفاتی خواهد بود که از مقام فعل واجب یعنی ماسواء الله انتزاع می‌شود. البته این دیدگاهی است که مورد قبول فلاسفه و متکلمین امامیه است و اختلاف‌نظر بسیار زیادی در این زمینه به ویژه بین امامی با اشاعره و معتزله وجود دارد؛ زیرا اشاعره صفاتی را که بعنوان صفات ذاتی بیان کردیم از لوازم ذات می‌دانند و معتزله ذات مقدس را نائب مناب صفات او می‌دانند اما از این اختلافات که بگذریم حضرت امام نیز در اسماء و صفات الهی قائل به دو مقام هستند:

۱ـ مقام اسماء و صفات ذاتیه: در این مقام ذات مقدس واجب تعالی به حیثیت واحده و جهت بسیطهٔ محضه، کل کمالات و جمیع اسماء و صفات را داراست و تمام کمالات به حیثیت بسیطهٔ وجودیه رجوع می‌کند. چون ذات مقدسش صرف وجود و وجود صرف است، صرف کمال و کمال صرف نیز است.

۲ـ مقام اسماء و صفات فعلیه: این مقام، مقام ظهور و تجلی اسماء و صفات ذاتیه است که مقام معیت قیومیه است و آیهٔ شریفهٔ «هو معکم این ما کنتم» بدان اشاره دارد.

ایشان آیهٔ شریفهٔ «هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن» را جامع این دو مقام می‌دانند. حضرت امام در باب صفات حق ـ‌ سبحانه ـ بسیار دقیق بحث کرده‌اند. وقتی نظرات حکماء را که در این‌باره بررسی می‌کنیم گفته‌اند، صفات حق یا صفت ذاتند و یا صفت فعل، به عبارت دیگر آنان یک دسته از صفات را صفات ذاتی و صفات دیگر را صفات فعلی می‌دانند اما نظر مبارک حضرت امام این تفاوت را با نظر حکماء دیگر دارد که ایشان می‌فرمایند که صفاتی که در یک مرتبه صفات ذات هستند، همان صفات در مرتبهٔ دیگر (مرتبه فعل) صفت فعل به شمار می‌روند و این تفاوت در مورد صفت اراده کاملاً مشهود است؛ مثلاً حضرت امام، اراده را هم صفت ذات و هم صفت فعل می‌دانند و حال آنکه عمده بحث فلاسفه‌ای چون علامه طباطبائی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ در این است که آیا اراده، صفت ذات است یا صفت فعل[۲]؟ و جالب توجه این است که بر اینکه اراده صفت ذات نیست، برهان اقامه می‌کنند اما از نظر حضرت امام جمیع اسماء و صفات حق تعالی در دو مرتبه و در دو مقام است: یکی مقام اسماء و صفات ذاتیه، که این مقام در حضرت واحدیت ثابت است، مثل علم ذاتی حق و قدرت ذاتی حق و اراده ذاتی که از شؤون و تجلیات ذاتیه حق تبارک و تعالی است. دیگری مقام اسماء و صفات فعلیه است که به تجلی و به فیض مقدس برای حق‌تعالی ثابت است.[۳]

●عینیت صفات با ذات

مسئله دیگری که در باب صفات مطرح است، عینیت و غیریت صفات ذاتی با ذات حق است و علیرغم اختلاف آرایی که در این زمینه وجود دارد، قول حضرت امام ـ و برخی حکمای دیگر ـ معتبرترین اقوال است. ایشان معتقد به عینیت و اتحاد صفات با ذات هستند؛ به این دلیل که صرف وجود، صرف کمال و جمال است و هیچ حیثیت کمالی، نمی‌تواند خود را از صرف وجود کنار بکشد؛ چون هرچه کمال است، به حقیقت وجود برمی‌گردد و اگر غیر از این باشد اشکالات عدیده‌ای پیش می‌آید:

۱ ـ در عالم وجود دو اصل بلکه چندین اصل بوده باشد و حال آنکه در عالم واقع تنها وجود اصیل است.

۲ ـ ذات حق تبارک و تعالی مرکب باشد که لازمه‌اش نیازمندی و نقص است.

۳ ـ راه یافتن جهات امکانی در ذات حق است و اشکالات دیگری که بیانشان به طول می‌انجامد.[۴] حضرت امام قائل به قول عینیت صفات با ذات، در موارد زیادی از آن سخن گفته‌اند و آن را برهانی کرده‌اند و اصحاب اقوال دیگر را مورد نقد قرار داده‌اند.[۵]

●اختلاف اقوال در اراده الهی

از این بحث‌های مقدماتی که بگذریم، اراده یکی از صفات کمال است که همهٔ الهیون آن را پذیرفته اما در حقیقت اراده با یک سری پرسش‌هایی مواجه شده‌اند.

▪ آیا اراده صفات ذات است یا فعل؟

▪ آیا اراده حادث است یا قدیم؟

▪ آیا اراده مطلق است یا مقید؟

و بسیاری از سؤالات دیگر که در این مقال به این امور می‌پردازیم. برای روشن شدن منشأ اختلافاتی که به آن اشاره خواهیم کرد، ذکر چند مقدمه ضروری است: مقدمه اول؛ تفاوت اراده در انسان و خداست. اراده در انسان به معنای شوقی است که پس از داعی ایجاد می‌شود.[۶] اما اراده به این معنا نمی‌تواند در ذات مقدس راه داشته باشد هرچند که از محدثان اهل سنت، اراده را در خدا و انسان به یک معنا دانسته‌اند که واضح‌البطلان است؛ زیرا لازمه چنین صفتی، این است که صاحب آن موجودی مادی و دارای جهات امکانی باشد و ساحت حق اجل از آن است که متصف به چنین صفتی شود. تفاوت معنای اراده در انسان و خدا منشأ یک سری اختلافات شده است؛ زیرا اغلب گمان کرده‌اند که اگر بگوییم اراده صفات ذاتی حق است، لازمهٔ آن راه یافتن جهات امکانی در حق است. برخی از فلاسفه بخصوص اصحاب حکمت متعالیه ارادهٔ حق تعالی را علم او به نظام احسن تعریف کرده‌اند که این علم عین ذات حق و داعی او بر ایجاد موجودات است و علاوه بر این داعی دیگری ندارد؛و فیه عین الداع عین علمه نظام خیر و هو عین ذاته[۷] مقدمه دوم؛ نکته دیگر که ذکر آن برای تکمیل و تنویر بحث لازم است, بررسی اراده خداوند در روایات است. در برخی احادیث می‌بینیم که معصومین علیهم‌السلام فرموده‌اند «و ارادته فعله» یعنی ارادهٔ حضرت حق عین فعل اوست. در اصول کافی بخشی تحت عنوان «اراده انها عن صفات



خرید و دانلود تحقیق درباره اراده الهی