لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
نگاهی به اهداف و آثار ازدواج در قرآن
• مفهوم ازدواج
• اهداف و آثار ازدواج
1- حفظ انساب
2- برخورداری از سکون و آرامش
3- حفظ نوع بشر
4- داشتن فرزندان صالح
5- مودت و رحمت
6- ارضای غریزه جنسی
7- بازداشتن از گناه
8- توسعه رزق
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد.
در این مقاله سعی شده است که با نگاهی اجمالی به اهداف و آثار ازدواج از نظر قرآن کریم به تبیین اهمیت این سنت حسنه پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر میگذرانیم:
مفهوم ازدواج
ازدواج، در عرف و شرع، پیمان زناشویی است که بر اساس آن، برای مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی پدید میآید که سرپیچی (از بسیاری) از آنها، عقوبت و کیفر در پی خواهد داشت.
در هر آیینی، ازدواج با قوانین و مقررات ویژهای صورت میگیرد و اسلام به آداب و رسوم دیگر اقوام احترام گذاشته است: «لکل قوم نکاح» از پیمان زناشویی در قرآن به «نکاح» نیز تعبیر شده، و به دو معنا به کار رفته است:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند
اهداف و آثار ازدواج
حکمتها و آثار مهمی بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آیاتی به آنها پرداخته است. در برخی موارد، هر چند زن و مرد با یکدیگر زندگی میکنند، اهدافی که باید در زندگی آنان حاکم باشد، از میان میرود و دو طرف بدون آن که بهرهای از زندگی مشترک ببرند، با یکدیگر زندگی میکنند برخی گفتهاند: هر جا نشانههای الفت و حکمتهای زوجیت چه در دنیا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجیت را به کار برده است.(روم/ 21 فرقان/74 زخرف/70 بقره/25 یس/56)
و هرگاه جای این نشانهها و حکمتها را بغض و خیانت یا تفاوت عقیده زن و مرد با یکدیگر پر میکند، قرآن از کلمه «امرأه» استفاده کرده است (یوسف/30 تحریم/10و 11).
همچنین آن جا که حکمت زوجیت (بقای نسل انسان) از میان برداشته میشود، باز قرآن واژه «امرأه» را به کار برده است (ذاریات/25 مریم /4 و 5 آل عمران/40).
بدین سبب دوباره وقتی این حکمت سر برمیآورد و ثمره زوجیت به بار مینشیند، باز قرآن تعبیر را عوض کرده کلمه «زوج» را به کار میبرد. در آیه 40 آل عمران، زکریا به خدا خطاب میکند که همسرم نازا است: «و امرأتی عاقر»؛ ولی وقتی دعای او اجابت میشود، قرآن میفرماید: «و اصلحنا له زوجه».
1- حفظ انساب:
ازدواج و رعایت مقررات آن، نسب را حفظ میکند. در اسلام، حفظ نسب، پایه احکام و حقوق فراوانی است. بعضی از احکام فقهی، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر یا بر شناخت نسبتهای فامیلی دیگر، مبتنی است. تبعیت فرزند از پدر و مادر در کفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگی و حریت، ربابین پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضای نمازهای میت بر پسر بزرگتر، مسائل ارث، ولایت پدر و جد، حقوق طرفینی مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدین و اطاعت از آنها و مسائل اخلاقی مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقیقه فرزند و مسائل فراوان دیگری، بر حفظ انساب متوقف است. و از این جا به اهمیت ازدواج و مراعات حدود آن نیز پی میبریم. حفظ نسب، حکمت عده زن بین دو ازدواج شمرده شده است. انتظار زن برای ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده روز (بقره/ 234)، عده زن به مدت سه دوره پاکی پس از طلاق (بقره/ 228) و انتظار زن باردار برای ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/4) همه این مقررات گویای اهمیت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ 24)، و حرمت زنا (اسراء/32) نیز برپایه حکمت حفظ نسب قرار داده شده است.
2- برخورداری از سکون و آرامش:
نیاز روح به کانون آرامش، با اهمیتتر از نیاز جنسی است. همسر شایسته در پیش آمدهای زندگی، راه وصول به آرامش و سعادت را نزدیک میکند: «و من ایاته أن خلق لکم من أنفسکم أزوجا لتسکنوا الیها...»، «...و جعل منها زوجها لیسکن الیها...»
برخی مفسران، مقصود از لباس را در آیه 187 بقره، سکون و آرامش دانستهاند؛ همان گونه که خدا شب را لباس (مایه آرامش و سکون) دانسته: «و جعلنا الیل لباس لکم و انتم لباس لهن» نیز به سکون و آرامشی که با همسر حاصل میشود، اشاره خواهد داشت.
یکی از بناهای پر اهمیت اجتماع، ازدواج و تشکیل خانواده است در این واحد اولیه اجتماعی سنگ بنای تعلیم و تربیت نهاده میشود و انسان در عرصه ازدواج به آرامش و تکامل میرسد
3- حفظ نوع بشر:
طبق بیان قرآن، ازدواج وسیلهای برای تولید و بقای نسل در انسان و حیوان است: «... جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام ازواجا یذروکم فیه...»
گرچه جمله «یذروکم فیه» تکثیر نسل انسان را بیان داشته است، در این جهت، میان انسان و چهارپایان و گیاهان فرقی نیست. در جای دیگری میفرماید: پروردگار، شما را از «نفس واحدی» آفرید و جفتش را نیز از او خلق کرد، و از آن دو، مردان و زنان بسیاری را پراکنده ساخت: «... و بث منهما رجالاً کثیرا و نساء...».
در آیه 72 نحل میفرماید: از همسرانتان برای شما فرزندان و نوهها قرار داد «... و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده». قرآن، بقای نسل انسان و اجتماع مدنی را به ازدواج منوط میداند و روی آوردن به زنا و لواط را نابود کننده راه بقای نسل میشمارد: «و لا تقربوا الزنی انه کان فاحشه و ساء سبیلا»، «ائنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل»؛ زیرا با رواج راههای نامشروع، رغبت به نکاح کم میشود؛ جاذبهاش از بین رفته، فقط بار تامین مسکن و نفقه و به دنیا آوردن اولاد و تربیت آنان، باقی میماند. در نتیجه، آسانترین راههای اشباع غرایز که نامشروع است، رایج میشود و هدف بقای نسل، رنگ میبازد.
4- داشتن فرزندان صالح:
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ زیرا اصل تولید و تکثیر، از راههای غیر مشروع نیز ممکن است؛ ولی در سایه ازدواج، نسلی دارای اصل و نسب پدید میآید. قرآن در آیاتی، فرزند را زینت زندگی دنیا شمرده که بیانگر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر یا مادر و فرزند است «المال و البنون زینه الحیوه الدنیا». داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبیرهای گوناگونی در قرآن آمده است. در آیه 223 بقره از این که میگوید: «نساوکم حرث لکم فاتوا حرثکم انی شئتم...»، یادآور میشود که بکوشید از این فرصت بهره گیرید و با پرورش فرزندان صالح و شایسته که به حال دین و دنیای شما مفید باشد، اثر نیکی برای خود از پیش بفرستید. «... و قدموا لانفسکم...». در آیه 187 بقره پس از آن که از آمیزش با همسر سخن به میان آمده است، میفرماید: «... و ابتغوا ما کتب الله لکم...» که به نظر بسیاری مقصود، طلب فرزند است. در موارد متعددی از قرآن، خداوند برای داشتن فرزند صالح، خوانده شده است. در آیه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل میکند که عرضه میدارند اگر فرزند صالح نصیبشان شود، شکرگزار خواهند بود: «دعوا الله ربهما لئن اتیتنا صالحا لنکونن من الشکرین...». در چند جا، درخواست حضرت زکریا (ع) مطرح شده است که از خداوند، فرزندی که لیاقت جانشینی او را داشته: «... فهب لی من لدنک ولیا»، و مورد رضایت پروردگار باشد: «... و اجعله رب رضیا» را خواسته است. در سوره آل عمران، پس از مشاهده شایستگیهای مریم (ع) پروردگارش را میخواند: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاکیزهای نیز به من عطا فرما: «... هب لی من لدنک ذریه طیبه انک سمیع الدعاء».
5- مودت و رحمت:
از دیگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است: «و جعل بینکم موده و رحمه...» آن چه در آغاز زندگی مشترک بین زن و شوهر، یگانگی برقرار میکند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر میشود، مودت است؛ ولی پس از گذشت زمان و رسیدن دوران ضعف و ناتوانی، رحمت جای مودت را پر میکند. رحمت و مودت به تعبیر قرآن، دو نشانه الهی و ضامن به پا ماندن بنای زندگی و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در همان آغاز زندگی نیز در زندگی نقش دارد. گاهی زحمات و خدمات بلاعوض و ایثارگرانه بدون هیچ گونه چشم داشتی حتی گاهی با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سر میزند. در اینجا برای حفظ نظام خانوایکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛ دگی، مودت رنگ میبازد؛ ولی رحمت جایگزین آن میشود.
یکی از خواستههای غریزی انسان، نیاز فطری به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به این خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامین میشود؛
6- ارضای غریزه جنسی:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج
مقدمه
ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار میرود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کردهاند. در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر میگیرد.
تاریخچه روانشناسی ازدواج
ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقولهای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر میگردد، که بطور گستردهتر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی میتواند بین ازدواج موفق و ناموفق داشته باشد.
مباحث روانشناسی ازدواج
بطور کلی میتوان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است. یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج میشود، در دسته دیگر مطالبی را شامل میشود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند. در زیر به برخی از آنها میپردازیم.
تصمیم گیری برای ازدواج
در این مرحله تلاش میشود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه میتواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟ در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟ آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه میتواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟ چگونه میتوان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره. روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافتههای خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.
آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است. بر اساس اصل تناسب گفته میشود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.
تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را. با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر میپسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت. بر اساس اصل الویت بندی گفته میشود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبهها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه میشود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبههای مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند. این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.
شروع و تداوم ازدواج
در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار میگیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم میگیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ... باز میگردد. رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل میرسد. البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند.
در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته میشوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک میکنند آموزش بینند. روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش میدهد.
چه عواملی تأثیر منفی بر ازدواج میگذارند؟
عوامل زیر در عدم موفق ازدواج تأثیرات اساسی دارند:
عدم تناسب فرهنگی ، اجتماعی ، شخصیتی و اقتصادی
عدم آشنایی زوجها با برقراری ارتباط مناسب و تعاملات سازنده: زوجهایی که روابط متعادلتری برقرار میکنند، معمولا موفقتر هستند. زوجهای ناموفق افرادی بودهاند که یک یا هر دو آنها توان برقراری رابطه مثبت را نداشتهاند یا بیش از حد به این روابط بها دادهاند، بطوری که به نوعی وابستگی کشانده شدهاند. به عبارتی به همان اندازه که سردی در روابط عمدتا مشکل آفرین است، علاقمندی مفرط و خارج از حد که به صورت وابستگی و چسبندگی ظاهر میشود مشکل آفرین خواهد بود.
عدم آشنایی زوجها با فرآیندهای حل مسأله و مواجهه با تغییرات اساسی زندگی: با توجه به اینکه هر فردی در طول زندگی خود با مسائل و مشکلاتی مواجه میشود، برای حل این مسائل فنونی را بکار میبرد. برخی از این فنون منفی و برخی دیگر مثبت هستند. هر چه زوجها توان حل مشکلات را به شیوه مثبت داشته باشند و مثلا بجای قهر ، داد و بیداد و غیره که شیوههای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
نگرشی بر آسیب شناسی ازدواج
مقدمه
ازدواج یکی از مراحل مهم در زندگی انسان به شمار میرود. نتایج اطلاعات متعددی که در مورد ازدواج انجام شده بر اهمیت آن در سلامت جسمانی و روان شناختی تأکیده کردهاند. در دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و متخصصان بالینی و خانواده به کیفیت روابط زناشویی ، رضایت زوجین و تأثیر آن در سلامت خانواده جلب شده است. بطور کلی آنچه در مباحث روانشناسی ازدواج مورد توجه است بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج و عوامل ارتقاء دهنده شرایط کیفی ازدواج است که مباحثی چون نقش عوامل مادی ، فرهنگی ، روانی ، شخصیتی را بر تصمیم گیری ازدواج و رضایت ازدواج را در بر میگیرد.
تاریخچه روانشناسی ازدواج
ازدواج به عنوان یکی از رویدادهای مهم مرحله انتقال به بزرگسالی مقولهای بسیار پیچیده است. شروع مطالعه علمی و دقیق در این مورد به سال 1930 بر میگردد، که بطور گستردهتر در سال 1950 تغییراتی عمیق در پروژهشهای مربوط به آن صورت گرفت. اولین تحقیق منتشر شده در مورد روانشناسی ازدواج اثر ترمن و همکارانش بود. آنها تلاش کردند به این سؤال پاسخ دهند که چه تفاوتهایی میتواند بین ازدواج موفق و ناموفق داشته باشد.
مباحث روانشناسی ازدواج
بطور کلی میتوان گفت در روانشناسی ازدواج دو دسته مبحث کلی مورد توجه است. یک دسته مباحثی است که به شرایط قبل از ازدواج و در واقع به مرحله تصمیم گیری برای ازدواج میشود، در دسته دیگر مطالبی را شامل میشود که به مراحل حین ازدواج و بعد از ازدواج مربوط هستند. در زیر به برخی از آنها میپردازیم.
تصمیم گیری برای ازدواج
در این مرحله تلاش میشود سؤالاتی از این قبیل پاسخ داده شود که یک فرد چگونه میتواند زوج مناسبی برای خود انتخاب کند؟ در انتخاب زوج چه اولویتهایی را مد نظر قرار دهد؟ آیا شرایط مادی مهمتر هستند یا شرایط خانوادگی و فرهنگی؟ عوامل شخصیتی تا چه اندازه میتواند ازدواج موفقی را پیش بینی کند؟ آیا تناسب و همانندی در صفات شخصیتی مهمتر است یا مکمل بودن این خصوصیات؟ چگونه میتوان فهمید دو نفر از لحاظ شخصیتی چقدر با یکدیگر تناسب دارند و غیره. روانشناسی ازدواج تلاش کرده با انجام تحقیقاتی به سؤالات فوق پاسخهای مناسب ارائه داده و نتایج یافتههای خود را در فرآیند مشاوره ازدواج در اختیار افراد قرار دهد.
آنچه در فرآیند مشاوره ازدواج در این مرحله مورد توجه است، رعایت اصل تناسب و اصل اولویت بندی است. بر اساس اصل تناسب گفته میشود هر اندازه افراد از لحاظ شرایط مادی ، فرهنگی و شخصتی ، تحصیلی متناسب با یکدیگر باشند ازدواج موفقتری خواهند داشت. به همان اندازه که ازدواج یک فرد از طبقه اقتصادی بسیار بالا با فردی از طبقه اقتصادی پایین عدم هماهنگی و در نتیجه احتمال عدم موفقیت را به همراه خواهد داشت، عدم تناسب ویژگیهای شخصیتی نیز (حتی بیشتر) مشکلات عمیق را بروز خواهد داد.
تصور کنید ازدواج یک فرد با ویژگی شخصیتی برونگرایی با فردی با ویژگی شخصیتی درونگرایی را. با توجه به اینکه افراد برونگرا تمایلات شدید به شرایط بیرونی مثل برقراری روابط اجتماعی ، حضور در جمع و غیره دارند و افراد درونگرا برعکس تنهایی را بیشتر میپسندند، به نظر شما ازدواج موفقی خواهند داشت. بر اساس اصل الویت بندی گفته میشود چون در عمل ، امکان ازدواج با فردی که از تمام جنبهها مطابق با شرایط و مدارکهای فرد باشد پایین است، بنابراین توصیه میشود با اولویت بندی و امتیاز دهی به هر یک از جنبههای مورد ملاک ، تصمیم گیری را آسانتر انجام دهند. این نوع اولویت بندی در کلیه تصمیم گیریها مورد نظر است.
شروع و تداوم ازدواج
در این مرحله مسائلی مورد بررسی قرار میگیرند که آغاز یک ازدواج موفق و تداوم آنرا تحت تأثیر قرار میدهند. با توجه به اینکه دو فردی که با امر ازدواج تصمیم میگیرند زندگی مشترکی را زیر یک سقف آغاز کنند، تفاوتهای عمیقی دارند که بخشی از آن به تفاوتهای زن و مرد و بخش دیگر به تفاوتهای اقتصادی ، فرهنگی ، تربیتی و خانوادگی و ... باز میگردد. رسیدن به یک خط تعادلی مشترک به نظر ، کلی مشکل میرسد. البته در اوایل زندگی با توجه به ویژگی آرمانگرایی که هر دو طرفین دارند، این مشکلات هر چند وجود دارند اما شاید کمتر به چشم بخورند.
در هر حال لازم است افراد در شرف ازدواج و زوجهای جوان مطالبی را که معمولا به عنوان عوامل آسیب رسان به رابطه همسران شناخته میشوند بشناسند و در مواردی که به استحکام روابط آنها کمک میکنند آموزش بینند. روان شناسی ازدواج در این مرحله آشنایی با تفاوتهای زن و مرد ، روند حل مسأله ، مواجهه با تغییرات اساسی ، شیوه تعاملات مناسب را آموزش میدهد.
چه عواملی تأثیر منفی بر ازدواج میگذارند؟
عوامل زیر در عدم موفق ازدواج تأثیرات اساسی دارند:
عدم تناسب فرهنگی ، اجتماعی ، شخصیتی و اقتصادی
عدم آشنایی زوجها با برقراری ارتباط مناسب و تعاملات سازنده: زوجهایی که روابط متعادلتری برقرار میکنند، معمولا موفقتر هستند. زوجهای ناموفق افرادی بودهاند که یک یا هر دو آنها توان برقراری رابطه مثبت را نداشتهاند یا بیش از حد به این روابط بها دادهاند، بطوری که به نوعی وابستگی کشانده شدهاند. به عبارتی به همان اندازه که سردی در روابط عمدتا مشکل آفرین است، علاقمندی مفرط و خارج از حد که به صورت وابستگی و چسبندگی ظاهر میشود مشکل آفرین خواهد بود.
عدم آشنایی زوجها با فرآیندهای حل مسأله و مواجهه با تغییرات اساسی زندگی: با توجه به اینکه هر فردی در طول زندگی خود با مسائل و مشکلاتی مواجه میشود، برای حل این مسائل فنونی را بکار میبرد. برخی از این فنون منفی و برخی دیگر مثبت هستند. هر چه زوجها توان حل مشکلات را به شیوه مثبت داشته باشند و مثلا بجای قهر ، داد و بیداد و غیره که شیوههای
فهرست مطالب
مقدمه. 3
تعریف ازدواج.. 3
هدف ازدواج.. 4
مزایای ازدواج و اهمیت آن.. 5
مشکلات و موانع ازدواج.. 6
موانع و مشکلات ازدواج.. 6
آمادگی برای ازدواج.. 7
عوامل اقتصادی... 7
شرایط خانوادگی.. 8
بلوغ عقلی و عاطفی.. 8
سلامت جسمانی.. 8
سلامت روانی.. 8
عدم اعتیاد. 9
معیارهای ازدواج سالم.. 9
معیارهای همسر گزینی.. 9
ملاکها و معیارهای ازدواج موفق.. 10
1- تشابه در مذهب.... 10
2- تناسب در سطح اقتصادی... 11
3- تشابه در سطح فرهنگی (آداب و رسوم و معاشرت)خانواده ها 11
4- تناسب در سطح تحصیلات... 11
5- تناسب ظاهری... 12
6- تناسب سنی.. 12
الف) جنبه روانی: 12
ب) جنبه های فیزیولوژیکی: 12
مراحل ازدواج.. 13
مرحله آشنایی.. 13
توصیه هایی برای دوران آشنایی.. 16
ده اشتباه در فرایند آشنایی.. 16
نتیجه گیری... 17
منابع و مأخذ : 20
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
عوامل ازدواج موفق
ازدواج موفق بستگی به عوامل مختلفی دارد که خیلی از آنها را باید در دوران نامزدی ارزیابی کرد. عوامل دیگری نیز در موفقیت زندگی زناشویی مؤثر است که می توان آنها را بعد از ازدواج شناخت. در ازدواج، سازش دایمی و از خودگذشتگی فراوان لازم است، ولی اگر زن و مرد قبل از ازدواج با یکدیگر در برخی زمینه ها توافق داشته باشند، امکان سازش بعدی بیشتر خواهد بود.
مهمترین عوامل مؤثر در ازدواج موفق عبارتند از:
رشد عاطفی و فکری
درجه رشد عاطفی و فکری فقط بستگی به سن ندارد چون افرادی پیدا می شوند که در سنین ۲۵ سالگی از نظر رشد عاطفی، فکری و اجتماعی کاملاً رسیده و بالغ هستند و برعکس اشخاصی وجود دارند که در سنین خیلی بالاتر هنوز به رشد عاطفی اجتماعی نرسیده اند. از آنجایی که رشد عاطفی، فکری با رشد هوشی رابطه مستقیم دارد لذا اختلاف زیاد بین هوش و معلومات زن و مرد ممکن است باعث بروز اختلاف زناشویی بشود. آنچه به نظر لازم و ضروری می رسد این است که زن و مرد فرق زیادی از نظر طرز تفکر و سلیقه نداشته باشند چون در این صورت با هم توافق نخواهند کرد. البته ممکن است در ازدواجی که زن خیلی با هوش تر از شوهر خود باشد مسأله ای پیش آمد نکند ولی اکثراً خطر از هم پاشیدگی وجود دارد. رشد اجتماعی با رشد فکری عاطفی رابطه دارد چون فردی که از نظر اجتماعی رشد کرده طرز سازش و همکاری را با افراد بهتر می داند و به محدودیتهای خود واقف است، انتظارات اجتماعی را درک می کند و از بحران های دائمی زندگی جلوگیری می کند. به عبارت دیگر پختگی روانی و رشد اجتماعی عاطفی باعث می شود که همسران معایب یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را بپذیرند، نقایص یکدیگر را به رخ هم نکشند و در حالات مختلف انعطاف پذیری داشته و واکنش مناسب نشان دهند.
تشابه علائق و طرز تفکر
باید قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی مخصوصاً در دوران نامزدی در موضوعات مهم زندگی توافق نظر وجود داشته باشد. ثابت شده است که توافقهای زیاد قبل از ازدواج روابط بعد از ازدواج را نیز محکم تر کرده و معنی و مفهوم بهتری به زندگی زناشویی می دهد. مثلاً چقدر در مورد سیاست، اختلاف نظر یا توافق وجود دارد یا هر دو به یک اندازه اجتماعی و معاشرتی هستند یا هر دو راحت طلبند و میل دارند هر شب شام را بیرون بخورند و یا اهل کتاب، مطالعه و بحث هستند. واقع بین بودن طرفین در حد لازم، خسیس و محافظه کار بودن یا ولخرج بودن هم مواردی است که باید در نظر گرفته شود. البته باید خاطر نشان شود که همیشه انتظار نمی رود که زن و شوهر در همه موارد با یکدیگر توافق کامل داشته باشند ولی برای این که خانواده سعادتمند و مستحکم شود توافق کلی در بیشتر قسمتهای زندگی لازم و ضروری است.
عقاید مذهبی
امروزه عقاید مذهبی به قدری در سعادت کانون خانوادگی اهمیت دارد که روانشناسان و متخصصین علوم تربیتی ازدواج افراد از مذاهب مختلف را غیرعاقلانه می دانند به خصوص اگر زن و مرد هر دو به عقاید مذهبی خود ایمان کامل داشته و انعطاف ناپذیر باشند. صرف نظر از اختلاف نظر در موازین و عقاید مختلف که در مذاهب وجود دارد تربیت کودکان بر حسب عقاید موضوعی است که اکثراً اختلاف زناشویی را باعث می شود. دخالت اولیای زن و شوهر و این که کودکشان کدام عقاید مذهبی را انتخاب نمایند باعث شدت اختلاف می شود. ثابت شده است اعتقادات و نگرش های زن و مرد، اکثراً پس از ازدواج ادامه می یابد و حتی اگر زن و شوهر از یک مذهب ولی دارای اعتقادات و دید فلسفی متفاوت نسبت به اصول و موازین مذهبی خود باشند مثلاً یکی از آنها متعصب و به اصطلاح معتقد به اصول و فروع دین بوده و دیگری بی اعتقاد به موازین فوق باشد باز هم منجر به اختلاف عدیده شده و مسائل دیگر زندگی را تحت الشعاع قرار داده و اکثراً باعث مراجعه به کلینیک اعصاب و روان می شود. به هر صورت بهتر است که قبل از وارد شدن به زندگی زناشویی، زن و مرد این مطلب را مورد تعمق قرار دهند و مشکلات حاصله از آن را در نظر بگیرند.
تشابه تحصیلی و طبقاتی
چنانچه زوجین از لحاظ سطح تحصیلات و طبقه اجتماعی با یکدیگر فاصله زیادی داشته باشند احتمال زیادی برای فراهم شدن شرایط ناسازگاری و همچنین درگیری بین آنان وجود دارد.
دختری از طبقه بالا، دارای تحصیلات دانشگاهی و برخوردار از تعلیم و تربیت و شخصیت مطلوب اگر با جوانی از طبقه پایین ازدواج کند که از فهم مسائل اجتماعی عاجز است، آداب معاشرت نمی داند، تحصیلات اندکی دارد، از حیث لباس پوشیدن و آداب معاشرت و صحبت کردن اشکال دارد، دیر یا زود ناآرامی و تنش بر زندگی آنان سایه خواهد افکند. زن از رفتار و گفتار و کردار همسر خود احساس خشم و نفرت می کند و در حضور دیگران حقارت و شرمندگی بر او عارض می گردد. هنگامی که در صدد اصلاح رفتار همسر برمی آِید ممکن است شوهر از تذکر زن خود آزرده و یا عصبانی شود و بر تیرگی روابط افزوده گردد.امکان دارد که در عین اختلاف تحصیلی، زناشویی سعادتمندانه ای در اثر مدیریت و درایت طرفین پدید آید ولی بهتر است از ازدواجی که در آن اختلاف تحصیلی و طبقاتی خیلی زیاد است اجتناب کرد. زیرا هر چه زوجین از جهات مختلف با هم شباهت بیشتری داشته باشند امکان خوشبختی و سعادتمندی آنان، افزایش خواهد یافت.
تشابه علاقه به زندگی زن و شوهر بایستی به زندگی و به ویژه ادامه زندگی زناشویی خود علاقه مند باشند. لازم است در جهان بینی طرفین، تمایل به بقا و لذت بردن از زندگی