لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
استاد علی اکبر دهخدا
زندگی و شخصیت دهخدا
استاد علی اکبر دهخدا از خبره ترین و فعال ترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی در این دوران را انجام داده. لغت نامه بزرگ دهخدا که در بیش از پنجاه جلد به چاپ رسیده است و شامل همه لغات زبان فارسی با معنای دقیق و اشعار و اطلاعاتی درباره آنهاست و کتاب امثال و حکم که شامل همه ضرب المثل ها و احادیث و حکمت ها در زبان فارسی است خود به تنهایی نشان دهنده دانش و شخصیت علمی استاد دهخدا هستند. دهخدا به غیر از زبان فارسی به زبانهای عربی و فرانسوی هم تسلط داشته و فرهنگ فرانسوی به فارسی او نیز هم اکنون در دست چاپ می باشد. دهخدا علاوه بر این که دانشمند و محقق بزرگی بود مبارز جدی و کوشایی نیز در انقلاب مشروطه محسوب می شد. او مبارزه را نیز از راه نوشتن ادامه می داد و مطالب خود علیه رژیم مستبد قاجار را در روزنامه صور اسرافیل که از روزنامه های پرفروش و مطرح آن زمان بود چاپ می کرد.لغت نامه که بزرگترین و مهمترین اثر دهخدا محسوب می شود 45 تا 50 سال از وقت دهخدا را گرفت. یعنی سالها بیش از آنچه که حکیم ابوالقاسم فردوسی صرف شاهنامه خود کرد. لغت نامه نه تنها گنجینه ای گرانبها برای زبان فارسی است، بلکه معانی و تفسیرات و شروح تاریخی بسیاری از کلمات عربی را نیز داراست.
علی اکبر دهخدا سال 1297 ه.ق ( 1257 خورشیدی) در تهران متولد شد. گر چه اجدادش قزوینی بودند ، ولی پدرش "خان بابا خان" که از ملاکان متوسط قزوین بود ، پیش از ولادت وی از قزوین به تهران آمد و در این شهر اقامت گزید. ده ساله بود که پدرش فوت کرد و فردی به نام میرزا یوسف خان قیم او شد . دو سال بعد میرزا یوسف خان نیز در گذشت و اموال پدر دهخدا به فرزندان یوسف خان رسید.
در آن زمان یکی از فضلای عصر به نام شیخ غلامحسین بروجردی از دوستان خانوادگی دهخدا کار تدریس او را به عهده گرفت و دهخدا تحصیلات قدیمه را در نزد وی آموخت. وی مردی مجرد بود ، و حجره ای در مدرسه حاج شیخ هادی (در خیابان شیخ هادی کنونی) داشت که در آن به تدریس زبان عربی و علوم دینی مشغول بود. استاد دهخدا غالباً اظهار می کرد که هر چه دارد ، در نتیجه تعلیم آن بزرگ مرد بوده است. بعدها که مدرسه سیاسی در تهران افتتاح شد ، دهخدا در آن مدرسه مشغول تحصیل گردید و با مبانی علوم جدید و زبان فرانسه آشنا شد.
معلم ادبیات فارسی آن مدرسه محمد حسین فروغی ، موسس روزنامه "تربیت" و پدر ذکاء الملک فروغی بود که گاهی اوقات ، تدریس کلاس ادبیات را به عهده دهخدا می گذاشت. چون منزل دهخدا در جوار منزل مرحوم آیت الله حاج شیخ هادی نجم آبادی بود ؛ وی از این حسن جوار استفاده کامل می برد و با وجود صغر سن مانند اشخاص سالخورده از محضر آن بزگوار بهره مند می گشت. در همین ایام به تحصیل زبان فرانسه پرداخت و پس از درس خواندن در آن مدرسه ، به خدمت وزارت امور خارجه در آمد. سال 1281 شمسی هنگامی که 24 سال داشت ، معاون الدوله غفاری که به وزیر مختاری ایران در کشورهای بالکان منصوب شده بود ، دهخدا را با خود به اروپا برد و استاد حدود دو سال و نیم در اروپا و بیشتر در وین پایتخت اتریش اقامت داشت . وی در آنجا فراگیری زبان فرانسه و معلومات جدید را تکمیل کرد.
مراجعت دهخدا به ایران مقارن با آغاز دوران مشروطیت بود. حدود سال 1325 هجری قمری (نهم خرداد 1286 هجری شمسی) با همکاری مرحوم جهانگیرخان و مرحوم قاسم خان ، روزنامه صور اسرافیل را منتشر کرد. این روزنامه از جراید معروف و مهم صدر مشروطیت بود. جذاب ترین قسمت آن روزنامه ستون فکاهی بود که با عنوان "چرند و پرند" به قلم استاد و با امضای "دخو" نوشته می شد. سبک نگارش آن در ادبیات فارسی بی سابقه بود و مکتب جدیدی را در عالم روزنامه نگاری ایران و نثر معاصر پدید آورد. وی مطالب انتقادی و سیاسی را با روش فکاهی طی مقالات خود در آن زمان منتشر می کرد. پس از تعطیلی مجلس شورای ملی در دوره محمد علی شاه ، آزادیخواهان ناچار از کشور خارج شدند. دهخدا نیز به استانبول و از آنجا به اروپا رفت.
وی در پاریس با علامه قزوینی معاشر بود. سپس به سوئیس رفت و در "ایوردن" سوئیس نیز سه شماره از "صوراسرافیل" را به کمک میرزا بوالحسن خان پیرنما (معاضد الدوله) منتشر کرد. آنگاه دوباره به استانبول رفته و در سال 1327 هجری قمری با مساعدت جمعی از ایرانیان مقیم ترکیه ، روزنامه "سروش" را به زبان فارسی منتشرکرد.
در دوران جنگ جهانی اول - که از سال 1914 تا 1918 میلادی به طول انجامید - دهخدا در یکی از روستاهای چهارمحال بختیاری منزوی بود و پس از جنگ به تهران باز گشت ؛ از کارهای سیاسی کناره
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
استاد مرتضی مطهری
َ زاد، زادگاه و زندگی99
-1-13 در 13 بهمن ماه سال 1298 هجری شمسی در شهر فریمان از توابع مشهد در خانوادهای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود؛ خانهای که انوار علم و ایمان، تقوا و پاکی، راستی و درستی در آن پرتوافکنده بود و نام شایستهی «مطهری» بهترین معرف این بیت پاک و مطهر بود. آری این بزرگترین نعمتی بود که از جانب پروردگار به شیخ محمدحسین مطهری (مردی که عمری را در طریق حق پیموده و تقوا و پاکی و اخلاص در وجودش تجسم عینی یافته بود) داده شد، چرا که شایسته نبود نور علم و تقوا در این خانواده به خاموشی گراید بلکه باید فرزندی در این خانواده متولد گردد که مشعل فروزان اسلام را در دست گیرد و به اقصی نقاط این جامعهی اسلامی نور بیفشاند و با کردار و گفتار خویش بشارت از غلبهی حق بر باطل و ایمان بر کفر دهد. آری، تقدیر خدای تعالی چنین بود که بر این جامعهی اسلامی منت نهاده کوکب هدایتی ارزانی دارد که در شب یلدای جهل و ظلمت دلیل و رهنمای حقیقت جویان و حق پرستان باشد و در تاریکترین دورانی که اسلام عزیز از اطراف و جوانب مورد حمله قرار میگیرد با پاسداری از آن برخیزد و دین خدا را یاری دهد. سرانجام این ستارهی درخشان هدایت در خانوادهی شیخ محمدحسین مطهری طلوع نمود.
خانوادگیاش حکایت از این جنبههای بارز شخصیت او یعنی طهارت و پاکی روحش میکرد ولی باید نامی که برای او انتخاب میشد نشان دهندهی جنبهی دیگری از شخصیت او باشد و لذا نام «مرتضی» بر او نهادند تا حکایت از روش پسندیده و شیوه مرضی او در زندگی بنماید، و بدین ترتیب بود که زندگی «استاد مرتضی مطهری» آغاز شد.
هر چند از حالات و خاطرات دوران کودکیاش هنوز اطلاعی در دست نداریم ولی فرازهای حساسی که در طول زندگی او سراغ داریم و تقوا و پاکی و صدق و صفایی که در سراسر زندگی او به چشم دیدیم و نیز نشو و نمای او در چنین خانوادهای پاک و مطهر همه حاکی از آن است که در آن سنین خردسالی نیز بسان دوران کودکی پیامبر اکرم از کژی و ناپاکی به دور بوده و از امدادهای غیبی و تأییدات الهی برخوردار.
پس از دوران کودکی به مکتبخانه رفته و به فراگیری قرآن و دیگر تعلیمات ابتدائی میپردازد.
در سنین حدود ده دوازده سالگی شور و عشق و علاقهی او به اسلام و علوم دینی که در سراسر زندگی درخشان او متجلی بود در وجودش مشتعل میگردد و هر دم این شعله را از اعماق وجود او زبانه میکشد. بالاخره راز دل را آشکار و تصمیم خویش را مبنی بر تحصیل علوم دینی برملا میسازد؛ و این درست هنگامی است که ظلم و فشار حکومت استبدادی رضاخان روزگار را بر علما و روحانیون تنگ کرده و چهرهی ضد اسلامی او را آشکار نموده است. تصمیم استاد مطهری همگان را به حیرت فرو برده بود که شگفتا! در چنین هنگامی که اوضاع سخت و ناگواری را که بر علما و روحانیون میرود به رأیالعین مشاهده مینماید چگونه این جوانک روزها و شبها را در این اندیشه به سر میبرد. ناصحان و خیرخواهان به پند و اندرز پرداختند تا بلکه او را از این اندیشه منصرف سازند ولی غافل از آنکه دست دیگری در کار است و راه دیگری در پیش. هر حیلهای که میاندیشند سودی نمیبخشد و آتشی که در وجود این جوانک پاک سرشت نهفته است نه تنها خاموش نگشته بلکه افروختهتر میگردد. آخرالامر پافشاری و اصرار استاد مطهری در تصمیم خویش بر رأی آنان فائق گشته به طوری که بر تصمیم او گردن نهاده و به تحصیل او در رشته علوم دینی رضایت میدهند؛ و اینچنین است که خدا دین خود را یاری میدهد.
به سن دوازده سالگی - یعنی در سال 1311 شمسی - به حوزهی علمیهی مشهد عزیمت نموده و تحصیل علوم دینی را آغاز میکند. در این دوران باز یکی دیگر از فرازهای حساس زندگی استاد مطهری که نقش بسیار تعیین کننده در حیات علمی و معنوی او و نیز نقشی مؤثر در حیات ایدئولوژی اسلامی داشته است نمایان میگردد. اندیشههای مربوط به خداشناسی سخت او را به خود مشغول میدارد به طوری که خواب و استراحت را از او باز میگیرد، روز را در این اندیشه به شام و شام را به صبح میرساند. روزها و شبها سپری میشود، هفتهها و ماهها و سالها میگذرد و استاد مطهری در این دغدغههای روحی به سر میبرد، شک و حیرت وجود او را فرا میگیرد؛ به اصالت و اهمیت این افکار و دغدغههای روحی پی میبرد که اگر این مسائل برای او حل نگردد و از این وادی حیرت به سرزمین یقین و ایمان پای ننهد در هر موضوع دیگر اندیشه کردن جز اتلاف وقت نخواهد بود؛ و لذا مقدمات عربی، فقهی، اصولی و منطقی را تنها از آن جهت میآموخت که بتوانند او را آمادهی بررسی سخن فیلسوفان بزرگ بنمایند و لذا از همان دوران، فیلسوفان و عارفان و متکلمان تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشهها میدانست در نظرش بزرگ مینمودند؛ و لذا مرحوم آقا میرزامهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفهی الهی حوزهی مشهد در میان آن همه علما و مدرسین حوزه، تنها کسی است که استاد مطهری را شیفتهی خود کرده و دل از دست او ربوده است؛ و شاید جاذبهی معنوی و آرزوی حاضر شدن در درس او بزرگترین مشوق و محرک استاد مطهری در طی هر چه سریعترِ علوم مقدماتی بوده است.
بالاخره استاد مطهری پس از حدود چهار سال تحصیل در حوزهی علمیهی مشهد، در حدود سال 1316 شمسی عازم حوزهی علمیهی قم میگردد و این، باز فرازی دیگر از زندگی پر فراز و نشیب اوست که در تکوین شخصیت علمی و روحی او نقشی بسیار مؤثر ایفا نموده است. در طی پانزده سال اقامت در حوزهی علمیهی قم و کسب فیض از محضر اساتید بزرگ، بر اندوختهی علمی و معنوی خود افزوده و تحصیلات خود را در علوم و فنون مختلفهی اسلامی ارتقأ میبخشد. یکی از فرازهای حساس این دوران که در شخصیت روحی استاد مطهری تأثیر به سزایی بخشیده است آشنایی با مرحوم حاج میرزاعلی آقا شیرازی قُدٍّسَ سرُّه بوده است که در سال 1320 در اصفهان رخ میدهد.
َ مطهری در تهران
-2-15 استاد مطهری در سال 1331 به تهران مهاجرت نموده، فصل پر فراز و نشیب دیگری از زندگی خود را آغاز مینماید. فعالیت علمی استاد مطهری از همین سال آغاز میگردد. مقدمه و پاورقی بر جلد اول اصول فلسفه را در سال 1332 با پایان رسانده و شرح جلد دوم آن را نیز در سال بعد به انجام میرساند. با اینکه بیش از سی و هفت سال از تألیف این کتاب میگذرد، گردش ایام از طراوت بیان و استحکام منطقی آن چیزی نکاسته است. استاد مطهری از سال 1332 به بعد مبارزات سیاسی خود را شروع نموده و تا آخرین روزهای حیاتش آن را ادامه میدهد، گرچه در طول تحصیل در حوزهی علمیهی قم نیز با «فداییان اسلام» مرتبط بوده است. از سال 1334 فعالیت علمی خود را در دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی شروع نموده و کار تعلیم و تدریس را در آنجا به مدت بیست سال ادامه میدهد. ضمناً حوزهی درسی ایشان در مدرسه مروی در زمینهی تدریس علوم مختلف اسلامی، خصوصاً فلسفهی اسلامی، از همان سالهای اول مهاجرت به تهران تشکیل گردیده و تا سه سال قبل از شهادت ایشان ادامه داشته است.
دوران اقامت استاد مطهری در تهران از پربارترین دورههای حیات ایشان است و در این دوره است که تمامی خدمات ارزندهی ایشان از تحقیق و تدریس و تألیف گرفته تا خطابه و وعظ و تبلیغ و کوشش در حل مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی صورت میگیرد.
موضوعی را طی چند بخش ارائه میدهیم.
َ استاد مطهری و فرهنگ اسلامی
-3-15 از مشخصات بارز و مزایای ارزندهی استاد مطهری و احاطهی وسیع او بر فرهنگ اسلامی و جمیع فنون مختلف آن از قبیل فقه و ادبیات و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و اخلاق و عرفان و سیر و سلوک و تاریخ بود.100
در اینجا لازم است که چگونگی نگرش استاد مطهری به فرهنگ و معارف اسلامی را روشن سازیم:
استاد مطهری که با فرهنگ اسلامی و فنون مختلف آن، آشنایی کامل داشت و خصوصاً به انگیزهی پیدایش و سیر تاریخی آنها واقف و نیز با قرآن و نهجالبلاغه و دیگر متون اصیل اسلامی مأنوس بود، با دیدی واقع بینانه به فرهنگ اسلامی نظر میانداخت و این معارف را از آن لحاظ که از اسلام و قرآن نشأت گرفتهاند و فرزندان عزیز اسلام با عشق و اخلاص وافر برای شناخت اسلام آن را بنا به مقتضیات زمان و مسائل مستحدثه در هر عصر گسترش دادهاند، مورد توجه قرار میدهد. اصولاً آیاتی از قرآن که راجع به احکام اسلام و دربارهی عبادات و معاملات و حدود و دیات و...است انگیزهی تکوین رشتهای از فرهنگ اسلامی به نام «فقه» را فراهم میکند، و آیاتی که راجع به اصول عقاید و معارف مبداً و معاد است زمینهی پیدایش کلام و فلسفهی اسلامی را به وجود میآورد، و نیز تعلیمات اخلاقی اسلامی، علمای علم اخلاق را به خود مشغول میدارد و قِس علی هذا.
البته استاد مطهری مسائل را به دور از تعصب مینگریست، منکر این واقعیت نبود که برخی اندیشههای بیگانه در طول هزار و چهارصد سال از طریق دشمنان و به قصد خیانت یا از طریق دوستان و به قصد خدمت در فرهنگ اسلامی نفوذ کردهاند؛ و حتی استاد مطهری به این نکته واقف بود که در همین زمان که نهضت اسلامی اوج گرفته است باز اندیشههای بیگانه از سوی این دو گروه با مارک اسلامی عرضه میشود، راه دفاع این است که فرهنگ اصیل اسلام را به زبان روز عرضه کرد و در مقابل اندیشههای بیگانه به پاسداری از ایدئولوژی اسلام پرداخت؛ با استفاده از فقه اسلامی «اقتصاد اسلامی» و «حقوق اسلامی» و «فلسفهی سیاسی اسلامی» و با استفاده از فلسفه و حکمت و عرفان اسلامی «مسئله شناخت و جهان بینی اسلام» را عرضه نمود و با استفاده از معارف قرآنی به نظر قران دربارهی فلسفهی تاریخ پرداخت؛ و استاد مطهری خود از کسانی بود که در این راه خدمات ارزندهای به جامعهی ما عرضه کرد.
َ استاد مطهری و ادبیات عربی و فارسی
-4-15 استاد مطهری به ادبیات عرب و رشتههای مختلف آن از قبیل صرف و نحو، و بیان و بدیع که به عنوان مقدمهای بر دیگر علوم اسلامی محسوب میشود وقوف و آشنایی کامل داشته و در این موارد در دوران اقامت در قم تدریس نیز میفرمودهاند که از آن جمله حوزهی درسی مطول ایشان را میتوان نام برد. آشنایی و اطلاع وسیع استاد مطهری از ادبیات فارسی نیز شایان کمال توجه است. در اثر همین آشنایی دو جانبه با اسلام و ادبیات فارسی بود که استاد به نقش بسیار مؤثر اسلام در ادبیات فارسی پی بردند و در غالب کتب ایشان اشعار زیبایی از مولوی و حافظ و سعدی و دیگران میبینیم که به مناسبت مطلب آورده شده است. احاطهی استاد مطهری بر شرح اشعار عرفانی و فلسفی، خصوصاً مثنوی مولوی و دیوان حافظ، شایان کمال توجه است.
شاید آشنایی استاد مطهری با ادبیات بسیار غنی فارسی موجب شده است تا کتب و مقالات ایشان از شیوایی کلام و شیرینی بیان برخوردار باشد. کلمات سنگین و دشوار در کتب ایشان معمولاً بسیار کمیاب است و البته چنین شیوهی نگارش خصوصاً از ایشان که همانند دیگر علما و فضلا زمانی بسیار طولانی از زندگی خود را با کلمات و اصطلاحات فنی و لغات عربی میگذرانند بسیار مورد تحسین است و به تعبیر آیت الله جوادی آملی نوعی فداکاری است.
َ استاد مطهری و فقه و اصول
-5-15 استاد مطهری بر فقه اسلامی تسلط کامل داشتند - تا آنجا که حضرت امام خمینی (رضوان الله علیه)از ایشان با تعبیر «فقیه عالی مقام» یاد کردند - و در این رشته از محضر اساتیدی همچون آیت الله العظمی بروجردی و آیت الله سید محمد محقق (داماد) بهرهمند شده بودند. خود ایشان نیز در مدرسهی مروی تهران و جاهای دیگر به تدریس فقه اشتغال داشتهاند. استاد مطهری با احاطهی کاملی که به فقه اسلامی داشتند به حل بسیاری از مشکلات روز در مسائل اسلامی نائل گردیدند که از آن جمله مسائل مربوط به حجاب و حقوق زن در اسلام قابل ذکر است. کتاب مسئله حجاب و نظام حقوق زن در اسلام از جمله کتابهای بسیار ارزشمند استاد مطهری است که در پاسداری از فقه اسلامی به نگارش درآمده است.
ذهن وقاد استاد مطهری در تحلیل مسائل و احاطهی کامل به جهان بینی اسلامی به انضمام تسلط ایشان بر فقه اسلامی باعث شده است که مسائل مربوط به زن، از نظر اسلامی اینچنین محققانه بررسی گردد.
استاد مطهری به ویژه مباحثی از فقه اسلامی را که مورد حمله قرار میگرفت مورد بحث و تجزیه و تحلیل همه جانبه قرار میداد. تحقیقات ایشان راجع به «مسئله بردگی» که در انجمن اسلامی پزشکان ایراد شده و نیز مباحث مربوط به «اسلام و مقتضیات زمان» از این جملهاند.
استاد مطهری علم اصول فقه را در محضر اساتیدی بزرگوار همچون حضرت آیت الله العظمی بروجردی و حضرت آیت الله العظمی امام خمینی آموختند و به واسطهی وقوف به اندیشههای اصولیین توانستند ریشهی برخی مباحث فلسفهی اسلامی را در کلمات علمای علم اصول یافته و نقش علمای علم اصول در فلسفهی اسلامی را آشکار سازند.
استاد مطهری خود درسهای متعددی در زمینهی اصول فقه داشتهاند که از آن جمله باید از حوزهی درس رسائل نام برد. به علاوه ایشان جزوهی مختصری در زمینهی اصول فقه به عنوان جزوهی درسی برای دانشجویان دانشکدهی الهیات نوشتهاند.
َ استاد مطهری و علم کلام و فلسفهی اسلامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
استاد شهید آیت الله مطهری
استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.
ایشان همواره در کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.
پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
استاد مرتضی مطهری
َ زاد، زادگاه و زندگی99
-1-13 در 13 بهمن ماه سال 1298 هجری شمسی در شهر فریمان از توابع مشهد در خانوادهای از اهل علم و تقوا کودکی دیده به جهان گشود؛ خانهای که انوار علم و ایمان، تقوا و پاکی، راستی و درستی در آن پرتوافکنده بود و نام شایستهی «مطهری» بهترین معرف این بیت پاک و مطهر بود. آری این بزرگترین نعمتی بود که از جانب پروردگار به شیخ محمدحسین مطهری (مردی که عمری را در طریق حق پیموده و تقوا و پاکی و اخلاص در وجودش تجسم عینی یافته بود) داده شد، چرا که شایسته نبود نور علم و تقوا در این خانواده به خاموشی گراید بلکه باید فرزندی در این خانواده متولد گردد که مشعل فروزان اسلام را در دست گیرد و به اقصی نقاط این جامعهی اسلامی نور بیفشاند و با کردار و گفتار خویش بشارت از غلبهی حق بر باطل و ایمان بر کفر دهد. آری، تقدیر خدای تعالی چنین بود که بر این جامعهی اسلامی منت نهاده کوکب هدایتی ارزانی دارد که در شب یلدای جهل و ظلمت دلیل و رهنمای حقیقت جویان و حق پرستان باشد و در تاریکترین دورانی که اسلام عزیز از اطراف و جوانب مورد حمله قرار میگیرد با پاسداری از آن برخیزد و دین خدا را یاری دهد. سرانجام این ستارهی درخشان هدایت در خانوادهی شیخ محمدحسین مطهری طلوع نمود.
خانوادگیاش حکایت از این جنبههای بارز شخصیت او یعنی طهارت و پاکی روحش میکرد ولی باید نامی که برای او انتخاب میشد نشان دهندهی جنبهی دیگری از شخصیت او باشد و لذا نام «مرتضی» بر او نهادند تا حکایت از روش پسندیده و شیوه مرضی او در زندگی بنماید، و بدین ترتیب بود که زندگی «استاد مرتضی مطهری» آغاز شد.
هر چند از حالات و خاطرات دوران کودکیاش هنوز اطلاعی در دست نداریم ولی فرازهای حساسی که در طول زندگی او سراغ داریم و تقوا و پاکی و صدق و صفایی که در سراسر زندگی او به چشم دیدیم و نیز نشو و نمای او در چنین خانوادهای پاک و مطهر همه حاکی از آن است که در آن سنین خردسالی نیز بسان دوران کودکی پیامبر اکرم از کژی و ناپاکی به دور بوده و از امدادهای غیبی و تأییدات الهی برخوردار.
پس از دوران کودکی به مکتبخانه رفته و به فراگیری قرآن و دیگر تعلیمات ابتدائی میپردازد.
در سنین حدود ده دوازده سالگی شور و عشق و علاقهی او به اسلام و علوم دینی که در سراسر زندگی درخشان او متجلی بود در وجودش مشتعل میگردد و هر دم این شعله را از اعماق وجود او زبانه میکشد. بالاخره راز دل را آشکار و تصمیم خویش را مبنی بر تحصیل علوم دینی برملا میسازد؛ و این درست هنگامی است که ظلم و فشار حکومت استبدادی رضاخان روزگار را بر علما و روحانیون تنگ کرده و چهرهی ضد اسلامی او را آشکار نموده است. تصمیم استاد مطهری همگان را به حیرت فرو برده بود که شگفتا! در چنین هنگامی که اوضاع سخت و ناگواری را که بر علما و روحانیون میرود به رأیالعین مشاهده مینماید چگونه این جوانک روزها و شبها را در این اندیشه به سر میبرد. ناصحان و خیرخواهان به پند و اندرز پرداختند تا بلکه او را از این اندیشه منصرف سازند ولی غافل از آنکه دست دیگری در کار است و راه دیگری در پیش. هر حیلهای که میاندیشند سودی نمیبخشد و آتشی که در وجود این جوانک پاک سرشت نهفته است نه تنها خاموش نگشته بلکه افروختهتر میگردد. آخرالامر پافشاری و اصرار استاد مطهری در تصمیم خویش بر رأی آنان فائق گشته به طوری که بر تصمیم او گردن نهاده و به تحصیل او در رشته علوم دینی رضایت میدهند؛ و اینچنین است که خدا دین خود را یاری میدهد.
به سن دوازده سالگی - یعنی در سال 1311 شمسی - به حوزهی علمیهی مشهد عزیمت نموده و تحصیل علوم دینی را آغاز میکند. در این دوران باز یکی دیگر از فرازهای حساس زندگی استاد مطهری که نقش بسیار تعیین کننده در حیات علمی و معنوی او و نیز نقشی مؤثر در حیات ایدئولوژی اسلامی داشته است نمایان میگردد. اندیشههای مربوط به خداشناسی سخت او را به خود مشغول میدارد به طوری که خواب و استراحت را از او باز میگیرد، روز را در این اندیشه به شام و شام را به صبح میرساند. روزها و شبها سپری میشود، هفتهها و ماهها و سالها میگذرد و استاد مطهری در این دغدغههای روحی به سر میبرد، شک و حیرت وجود او را فرا میگیرد؛ به اصالت و اهمیت این افکار و دغدغههای روحی پی میبرد که اگر این مسائل برای او حل نگردد و از این وادی حیرت به سرزمین یقین و ایمان پای ننهد در هر موضوع دیگر اندیشه کردن جز اتلاف وقت نخواهد بود؛ و لذا مقدمات عربی، فقهی، اصولی و منطقی را تنها از آن جهت میآموخت که بتوانند او را آمادهی بررسی سخن فیلسوفان بزرگ بنمایند و لذا از همان دوران، فیلسوفان و عارفان و متکلمان تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشهها میدانست در نظرش بزرگ مینمودند؛ و لذا مرحوم آقا میرزامهدی شهیدی رضوی، مدرس فلسفهی الهی حوزهی مشهد در میان آن همه علما و مدرسین حوزه، تنها کسی است که استاد مطهری را شیفتهی خود کرده و دل از دست او ربوده است؛ و شاید جاذبهی معنوی و آرزوی حاضر شدن در درس او بزرگترین مشوق و محرک استاد مطهری در طی هر چه سریعترِ علوم مقدماتی بوده است.
بالاخره استاد مطهری پس از حدود چهار سال تحصیل در حوزهی علمیهی مشهد، در حدود سال 1316 شمسی عازم حوزهی علمیهی قم میگردد و این، باز فرازی دیگر از زندگی پر فراز و نشیب اوست که در تکوین شخصیت علمی و روحی او نقشی بسیار مؤثر ایفا نموده است. در طی پانزده سال اقامت در حوزهی علمیهی قم و کسب فیض از محضر اساتید بزرگ، بر اندوختهی علمی و معنوی خود افزوده و تحصیلات خود را در علوم و فنون مختلفهی اسلامی ارتقأ میبخشد. یکی از فرازهای حساس این دوران که در شخصیت روحی استاد مطهری تأثیر به سزایی بخشیده است آشنایی با مرحوم حاج میرزاعلی آقا شیرازی قُدٍّسَ سرُّه بوده است که در سال 1320 در اصفهان رخ میدهد.
َ مطهری در تهران
-2-15 استاد مطهری در سال 1331 به تهران مهاجرت نموده، فصل پر فراز و نشیب دیگری از زندگی خود را آغاز مینماید. فعالیت علمی استاد مطهری از همین سال آغاز میگردد. مقدمه و پاورقی بر جلد اول اصول فلسفه را در سال 1332 با پایان رسانده و شرح جلد دوم آن را نیز در سال بعد به انجام میرساند. با اینکه بیش از سی و هفت سال از تألیف این کتاب میگذرد، گردش ایام از طراوت بیان و استحکام منطقی آن چیزی نکاسته است. استاد مطهری از سال 1332 به بعد مبارزات سیاسی خود را شروع نموده و تا آخرین روزهای حیاتش آن را ادامه میدهد، گرچه در طول تحصیل در حوزهی علمیهی قم نیز با «فداییان اسلام» مرتبط بوده است. از سال 1334 فعالیت علمی خود را در دانشکدهی الهیات و معارف اسلامی شروع نموده و کار تعلیم و تدریس را در آنجا به مدت بیست سال ادامه میدهد. ضمناً حوزهی درسی ایشان در مدرسه مروی در زمینهی تدریس علوم مختلف اسلامی، خصوصاً فلسفهی اسلامی، از همان سالهای اول مهاجرت به تهران تشکیل گردیده و تا سه سال قبل از شهادت ایشان ادامه داشته است.
دوران اقامت استاد مطهری در تهران از پربارترین دورههای حیات ایشان است و در این دوره است که تمامی خدمات ارزندهی ایشان از تحقیق و تدریس و تألیف گرفته تا خطابه و وعظ و تبلیغ و کوشش در حل مشکلات و نابسامانیهای اجتماعی صورت میگیرد.
موضوعی را طی چند بخش ارائه میدهیم.
َ استاد مطهری و فرهنگ اسلامی
-3-15 از مشخصات بارز و مزایای ارزندهی استاد مطهری و احاطهی وسیع او بر فرهنگ اسلامی و جمیع فنون مختلف آن از قبیل فقه و ادبیات و اصول و تفسیر و حدیث و فلسفه و اخلاق و عرفان و سیر و سلوک و تاریخ بود.100
در اینجا لازم است که چگونگی نگرش استاد مطهری به فرهنگ و معارف اسلامی را روشن سازیم:
استاد مطهری که با فرهنگ اسلامی و فنون مختلف آن، آشنایی کامل داشت و خصوصاً به انگیزهی پیدایش و سیر تاریخی آنها واقف و نیز با قرآن و نهجالبلاغه و دیگر متون اصیل اسلامی مأنوس بود، با دیدی واقع بینانه به فرهنگ اسلامی نظر میانداخت و این معارف را از آن لحاظ که از اسلام و قرآن نشأت گرفتهاند و فرزندان عزیز اسلام با عشق و اخلاص وافر برای شناخت اسلام آن را بنا به مقتضیات زمان و مسائل مستحدثه در هر عصر گسترش دادهاند، مورد توجه قرار میدهد. اصولاً آیاتی از قرآن که راجع به احکام اسلام و دربارهی عبادات و معاملات و حدود و دیات و...است انگیزهی تکوین رشتهای از فرهنگ اسلامی به نام «فقه» را فراهم میکند، و آیاتی که راجع به اصول عقاید و معارف مبداً و معاد است زمینهی پیدایش کلام و فلسفهی اسلامی را به وجود میآورد، و نیز تعلیمات اخلاقی اسلامی، علمای علم اخلاق را به خود مشغول میدارد و قِس علی هذا.
البته استاد مطهری مسائل را به دور از تعصب مینگریست، منکر این واقعیت نبود که برخی اندیشههای بیگانه در طول هزار و چهارصد سال از طریق دشمنان و به قصد خیانت یا از طریق دوستان و به قصد خدمت در فرهنگ اسلامی نفوذ کردهاند؛ و حتی استاد مطهری به این نکته واقف بود که در همین زمان که نهضت اسلامی اوج گرفته است باز اندیشههای بیگانه از سوی این دو گروه با مارک اسلامی عرضه میشود، راه دفاع این است که فرهنگ اصیل اسلام را به زبان روز عرضه کرد و در مقابل اندیشههای بیگانه به پاسداری از ایدئولوژی اسلام پرداخت؛ با استفاده از فقه اسلامی «اقتصاد اسلامی» و «حقوق اسلامی» و «فلسفهی سیاسی اسلامی» و با استفاده از فلسفه و حکمت و عرفان اسلامی «مسئله شناخت و جهان بینی اسلام» را عرضه نمود و با استفاده از معارف قرآنی به نظر قران دربارهی فلسفهی تاریخ پرداخت؛ و استاد مطهری خود از کسانی بود که در این راه خدمات ارزندهای به جامعهی ما عرضه کرد.
َ استاد مطهری و ادبیات عربی و فارسی
-4-15 استاد مطهری به ادبیات عرب و رشتههای مختلف آن از قبیل صرف و نحو، و بیان و بدیع که به عنوان مقدمهای بر دیگر علوم اسلامی محسوب میشود وقوف و آشنایی کامل داشته و در این موارد در دوران اقامت در قم تدریس نیز میفرمودهاند که از آن جمله حوزهی درسی مطول ایشان را میتوان نام برد. آشنایی و اطلاع وسیع استاد مطهری از ادبیات فارسی نیز شایان کمال توجه است. در اثر همین آشنایی دو جانبه با اسلام و ادبیات فارسی بود که استاد به نقش بسیار مؤثر اسلام در ادبیات فارسی پی بردند و در غالب کتب ایشان اشعار زیبایی از مولوی و حافظ و سعدی و دیگران میبینیم که به مناسبت مطلب آورده شده است. احاطهی استاد مطهری بر شرح اشعار عرفانی و فلسفی، خصوصاً مثنوی مولوی و دیوان حافظ، شایان کمال توجه است.
شاید آشنایی استاد مطهری با ادبیات بسیار غنی فارسی موجب شده است تا کتب و مقالات ایشان از شیوایی کلام و شیرینی بیان برخوردار باشد. کلمات سنگین و دشوار در کتب ایشان معمولاً بسیار کمیاب است و البته چنین شیوهی نگارش خصوصاً از ایشان که همانند دیگر علما و فضلا زمانی بسیار طولانی از زندگی خود را با کلمات و اصطلاحات فنی و لغات عربی میگذرانند بسیار مورد تحسین است و به تعبیر آیت الله جوادی آملی نوعی فداکاری است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
استاد شهید آیت الله مطهری
استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن، آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی (به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیت الله العظمی بروجردی به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد می رفته و از محضر ایشان استفاده می کرده است. مولف شهید مدتی نیز از محضر مرحوم آیت الله حاج میرزا علی آقا شیرازی در اخلاق و عرفان بهره های معنوی فراوان برده است. از اساتید دیگر استاد مطهری می توان از مرحوم آیت الله سید محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آیت الله سید محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وی در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای 1337 و 1338 که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است.
ایشان همواره در کنار امام بوده است به طوری که می توان سازماندهی قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگی آن با رهبری امام را مرهون تلاشهای او و یارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نیمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود.
پس از تشکیل هیئتهای موتلفه اسلامی، استاد مطهری از سوی امام خمینی همراه چند تن دیگر از شخصیتهای روحانی عهده دار رهبری این هیئتها می گردد. پس از ترور حسنعلی منصور نخست وزیر وقت توسط شهید محمد بخارایی کادر رهبری هیئتهای موتلفه شناسایی و دستگیر می شود ولی از آنجا که قاضی یی که پرونده این گروه تحت نظر او بود مدتی در قم نزد استاد تحصیل کرده بود به ایشان پیغام می فرستد که حق استادی را به جا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلکه جان سالم بدر می برد. سنگینتر می شود. در این زمان وی به تألیف کتاب در موضوعات مورد نیاز جامعه و ایراد سخنرانی در دانشگاهها، انجمن اسلامی کردن محتوای نهضت اسلامی پزشکان، مسجد هدایت، مسجد جامع نارمک و غیره ادامه می دهد. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال 1346 به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور