لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد اراک
گزارش کار کار آموزی
واحد اسید استیک
موضوع :
شرح مختصر پروسس اسید استیک
دانشجو:
حامد هادیان 81037286
واحد اسید استیک یکی از واحدهای شیمیایی ، پتروشیمی اراک می باشد. که ابتدا از ترکیب های گاز اتیلن با اکسیژن د رمجاورت کاتالیست کلرید پالادیم و کلرید مس، استالدهید تولید می شود و سپس با اکسید اسیون مستقیم استالدئید درمجاورت کاتالیست استات منگنز اسید استیک تولید می گردد وجود مخلوط گازی انفجاری و مواد شیمیایی آتشگیر و خطرناک لزوم تدوین دستورالعمل اجرائی برای شناسایی کنترل ، مقابله با آنها و حفاظت پرسنل در مقابل خطران ناشی از آن ها را اختصاص می نماید.
هدف : هدف از تدوین این دسورالعمل اجرای شنایی ومقابله با حوادث ناشی از وضعیت اضطراری است تا با اعمال آن اثرات زیست محیطی را کاهش داده با از بین ببریم و پرسمل را از خطرات ناشی از آن حفاظت نماییم.
محدوده کاربرد : محدوه کاربرد این دستور العمل واحد اسید استیک پتروشیمی اراک می باشد.
مهارت های مورد نیاز :
کلیه پرسنل شاغل در بهره برداری واحد استیک باید آموزش فرآیند واحد ایمنی و آتش نشانی را دید وبا وظایف سازمانی خود آشنایی کامل داشته باشد.
2) شرایط اضطراری:
3)پتاسیل های خطر موجود در واحد AA :
سیکل گاز برگشتی (RECLEE GAS) د رواحد استالدهید بعلت وجود
گازهای اتیلن ، اکسیژن ، استالدئید و دی اکسید کربن که ممکن است مخلوط انفجاری تشکیل داده وباعث انفجار شوند. میتواند از پتاسیل های خطرناک واحد باشند که برای جلوگیری از آتش سوزی وانفجار در بخش واکنش واحد استالدئید از آنالیزهایی استفاده شده است که غلظت اکسیژن ، اتیلن،دی اکسید کربن واستالدهید را در سیکل گاز کنترل کرده و در شرتیطی که احتمالا تشکیل مخلوط انفجاری باشد.خوراک واحد بطور اتوماتیک قطع وتوسط نیتروژن مخلوط گازهای انفجاری موجود در سیکل REACTIONواحد AA جهت سوزاندن به فلر(FLARE)واحد اسید استیک فرستاده می شود.
در محوطه اطراف تقطیر واحد استالدئید به دلایل وجود استالدهید خالص وگازهای قابل اشتغال که درصورت بودند نشتی بایستی سریعاض نسبت به مهار آن اقدام نموده و چنان به امکان رفع نشتی مسیر نشده بایستی واحد از سرویس خارج و نسبت به رفع نشتی اقدام نمود.
مخازن میای وتانک کروی 30-TK-420 به دلیل وجود استالدئید خالص (خود به خود آتش می گیرند) که کروتون آلدئید(آتش کیر می باشد).
اسید کلریدریک واستالدهید خام و تانک های نگهداری اسید استیک هاصل TK6501.TK161.A/B یکی دیگر از پتاسیل های خطرناک واحد می باشد که بدین منظور سیستم SPRAY NAZZLE آب آتش نشانی در این قسمت تعبیه شده است که درصورت بزور خطر سیستم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
تحقیق بر سه موضوع و عنوان:
درس شناخت مأخذ
زیر نظر استاد ارجمند:
سرکار خانم دکتر دلبری
تهیه و تنظیم:
مریم فرهنگ
دانشجوی کارشناسی ارشد
رشته تاریخ و تمدن و ملل اسلامی
نیم سال اول تحصیلی 88- 87
تحقیقی بر کتاب حبیب السیر فی اخبار افراد بشر به « زبان فارسی»
ترجمه دعای فرج:
بارالها: در این هنگام و برای ولی امرت امام زمان حجه بن الحسن را که درودهایت برا او و پدرانش باد سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور رهنما و نهبان باش تا ؟؟ را به فرمان او درآوری و تا دیر زمان بهره مندش گردانی.
غیاث الدّین فرزند همام الدّین محمدالحسین مشهور ربه خواند میر (880-941 یا 942 یا 943 ه.ق) که بیشتر با نامهای خواندمیر، خوند میر، خوندامیر، خواند امیر و آخوند امیر شناخته شده، یکی از تاریخنگاران بزرگ و نامور زبان پارسی در پایان سده نهم و آغاز سده دهم هجری بوده که در روزگار فرمانروایی تیموریان هرات و هند می زیسته است.
پدرش همام الدّین محمّد فرزند برهان الدّین شیرازی، مدّتی در دستگاه میرزا سلطان محمود (900- 857 ه ق/ 1945 – 1453 م) فرزند میرزا ابوسعید گورگانی وزارت داشت و در هرات می زیست. وی دختر می خواندمیر به پاس احترام از استاد و پدربزرگ خود پیوسته از میرخواند به عنوان حضرت مخدومی ابوی یاد کرده است و همین عنوان موجب اشتباه برخی تاریخنگاران شده است که او را فرزند میرخواند بدانند، در حالی که وی در حبیب السّیر در ضمن شرح حال سیّد برهان الدّین خاوند شاه، درباره چگونگی قرابت خویش با مولف روضه الصّفا می نویسد:
نسب شریف آن حضرت به چهار واسطه به خاوند شاه سیّد اجل بخاری که در سلک اعاظم سادات ماوراء النّهر انتظام داشت، اتصال می یابد و سلسله آبا و اجداد سیّد اجل به زید بن امام زین العابدین- علیهما السلام- منتهی می گردد، و پدر عالی گهر امیر خاوند شاه، کمال الدّین محمود نام داشت و چون سیّد محمود به ریاض رضوان انتقال نمود، سیّد خاوند در صغر سن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 43
دانشگاه آزاد اسلامی مشهد
تحقیق بر سه موضوع و عنوان:
درس شناخت مأخذ
زیر نظر استاد ارجمند:
سرکار خانم دکتر دلبری
تهیه و تنظیم:
مریم فرهنگ
دانشجوی کارشناسی ارشد
رشته تاریخ و تمدن و ملل اسلامی
نیم سال اول تحصیلی 88- 87
تحقیقی بر کتاب حبیب السیر فی اخبار افراد بشر به « زبان فارسی»
ترجمه دعای فرج:
بارالها: در این هنگام و برای ولی امرت امام زمان حجه بن الحسن را که درودهایت برا او و پدرانش باد سرپرست و نگهدار و رهبر و یاور رهنما و نهبان باش تا ؟؟ را به فرمان او درآوری و تا دیر زمان بهره مندش گردانی.
غیاث الدّین فرزند همام الدّین محمدالحسین مشهور ربه خواند میر (880-941 یا 942 یا 943 ه.ق) که بیشتر با نامهای خواندمیر، خوند میر، خوندامیر، خواند امیر و آخوند امیر شناخته شده، یکی از تاریخنگاران بزرگ و نامور زبان پارسی در پایان سده نهم و آغاز سده دهم هجری بوده که در روزگار فرمانروایی تیموریان هرات و هند می زیسته است.
پدرش همام الدّین محمّد فرزند برهان الدّین شیرازی، مدّتی در دستگاه میرزا سلطان محمود (900- 857 ه ق/ 1945 – 1453 م) فرزند میرزا ابوسعید گورگانی وزارت داشت و در هرات می زیست. وی دختر می خواندمیر به پاس احترام از استاد و پدربزرگ خود پیوسته از میرخواند به عنوان حضرت مخدومی ابوی یاد کرده است و همین عنوان موجب اشتباه برخی تاریخنگاران شده است که او را فرزند میرخواند بدانند، در حالی که وی در حبیب السّیر در ضمن شرح حال سیّد برهان الدّین خاوند شاه، درباره چگونگی قرابت خویش با مولف روضه الصّفا می نویسد:
نسب شریف آن حضرت به چهار واسطه به خاوند شاه سیّد اجل بخاری که در سلک اعاظم سادات ماوراء النّهر انتظام داشت، اتصال می یابد و سلسله آبا و اجداد سیّد اجل به زید بن امام زین العابدین- علیهما السلام- منتهی می گردد، و پدر عالی گهر امیر خاوند شاه، کمال الدّین محمود نام داشت و چون سیّد محمود به ریاض رضوان انتقال نمود، سیّد خاوند در صغر سن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
دانشگاه آزاد اسلامی- واحد رودهن
«گزارش کارآموزی»
موضوع:
تأمین اجتماعی
استاد راهنما:
دانشجو:
بهار 85
قبل از اینکه به موضوع اصلی بپردازیم، لازم می دانم بخشی از کتاب را به بررسی نقش تأمین اجتماعی در جوامع و تاریخچهی تأمین اجتماعی در ایران اختصاص دهم.
تأمین اجتماعی نقش بسزایی در ارتقای سطح زندگی مردم، برنامه ریزان و مدیران جامعه دارد و برنامه ریزان تأمین اجتماعی باید در امر برنامه ریزی برای این سازمان همگام با دیگران برنامه ریزان پیش بروند.
نظام تأمین اجتماعی اقشار جامعه را به هنگام کاهش یا قطع درآمد، بروز بیماری، بیکاری، از کارافتادگی، فوت و بی سرپرستی از طریق دو نظام بیمه ای و حمایتی تحت حمایت قرار می دهد.
نمودار سازمانی زیر عملکرد سازمان را براساس سلسله مراتب نشان می دهد.
سازمان تأمین اجتماعی به موجب مادهی 1 قانون تأمین اجتماعی مصوب 1354 تاسیس شد تا انواع بیمه های اجتماعی را به اجرا درآورد و گسترش دهد و نظامی هماهنگ با برنامه های تأمین اجتماعی مستقر سازد و همچنین وجوه و درآمدهای موضوع قانون تأمین اجتماعی را تمرکز بخشد و از محل همین وجوه و ذخایر به سرمایه گذاری و بهره برداری بپردازد.
سازمان تأمین اجتماعی مرکزی در خیابان آزادی جنب وزارت کشور واقع شده است بر اساس مصوبه 29/4/73 مجلس شورای اسلامی نهاد عمومی و غیردولتی است و اداره آن براساس مادهی 6 اساسنامه تحت ریاست شورای عالی «بالاترین رکن سازمان» است.
ارکان سازمان عبارتست از: شورای عالی، هیأت مدیره، مدیرعامل، هیأت نظارت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
خیام نیشابوری، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن
بازگشت به گروههای مقالات
http://www.paarsi.com/article_view.asp?ID=85
میدانید که خیام عنصر خاصی است در ادبیات فارسی، خاصّ از این جهت که هم شاعر است. هم نیست. بیشتر عالم شناخته شده. در زمان خود به این عنوان معروف بوده است. گذشته از آن درست روشن نیست که چه تعداد رباعی گفته و یا اصلاً این رباعیهای منسوب به او تا چه مقدار به او مربوطند. چنانکه میبینیم چند سوال و ابهام در برابر نامش هست.نخست به عنوان عالم یعنی ریاضیدان، متفکر، فیلسوف و کسی که در ستاره شناسی کار میکرده معروف شده. ولی بعد موضوع شاعریش مطرح گردیده. میدانید که وی تا حدود صد سال پیش در ایران شاعر معروفی نبود. نام او به عنوان شاعر در میان بود، ولی کسی او را به عنوان یک گوینده صاحب دیوان به شمار نمیآورد. بیشتر شعر به سبک «خیامی» رواج داشت، که دیگران به تقلید او میسرودند. واقعیت آنست که شهرتش از زمانی بالا گرفت که فیتز جرالد انگلیسی تعدادی رباعیها را به اسم او ترجمه کرد و انتشار داد و بعد از این، شهرت او از انگلستان شروع شد و به سراسر جهان سرایت کرد. از نظر خود ما هم، باید اعتراف کرد که فیتز جرالد ما را متوجه اهمیت شاعری خیام کرد. و این از عجایب است که کسی که از همه کمتر در زبان فارسی شعر گفته، در جهان معروفترین شاعر ایران شود. الآن تقریباً خیام به همه زبانهای مهم دنیا ترجمه شده، نه تنها به زبانهای متعدد بلکه بعضی از زبانها چند بار به فرانسوی، آلمانی...، در زبانهای بزرگ هر کدام چند ترجمه از او هست ولی با اینهمه هنوز در مقابل این سوال قرار دارد که چگونه کسی است؟ نه تنها از لحاظ نوع کار، یعنی اینکه آیا شاعر بوده یا نه و چه تعداد شعر گفته، بلکه از جهت اینکه اصولاً چه میخواسته است بگوید و چگونه آدمی است؟ دو سوال متناقض در برابرش هست که بعضی او را به عنوان یک شاعر بیاعتقاد به همه چیز و بعضی دیگر به عنوان یک شاعر حکیم معرفی میکنند. این خاص او نیست، این تناقض بزرگ اصولاً در برابر ادبیات فارسی است که بعضی از گویندگانش این طرفی هستند یا آن طرفی. این شاعران عرفانی همینطور هستند، یعنی عطار، سنایی، مولوی و چند تن دیگر. قضاوت ما به مشکل برمیخورد که جهتگیری اینها چه هست. این ابهام ناظر به تاریخ ایران نیز میشود، زیرا ما با یک نوسان بزرگ در تاریخ ایران روبهرو هستیم. یک تاریخ دو جهتی و یا حتی سه جهتی داریم که روشن نیست که به کدام سو متمایل است. قوم ایرانی برای اینکه مخلوطی بوده است از اندیشههای متفاوت و این به علت اوضاع و احوال تاریخی- جغرافیایی است، که جای دیگر به آن اشاره داشتیم، یعنی قومی که نمیتوانسته روی یک خط جلو برود و ناچار بوده است که نوسان داشته باشد، از قطبی به قطب دیگر حرکت بکند و این دو قطب متناقض را با هم آشتی بدهد، با هم سازگار بکند و با آن زندگی بکند. یکی از نمونههای بارزش خیام است. خیام از این جهت باز آسانتر میشود با او رو بهرو شد که قدری با صراحت حرف زده، یعنی پرده پوشی خاصی که گویندگان دیگر مثل عطار و سنایی و مولوی و حافظ داشتند، او نداشته، یعنی کنایهگویی، استعاره گویی و این پوششهای معمول ادب فارسی در او نیست یا کم است، و به همین علت باز یک حالت استثنایی پیدا میکند، که نسبتاً صریح حرف زده. با این حال، باز هم ایرانیها بعد از او، آنها که قضاوت دربارهاش داشتند دستبردار نبودهاند. باز خواستند که تعبیرهای مختلفی بکنند. این است که بعضی خواستند حتی او را یک شاعر عارفمنش قلمداد کنند. بعضی خواستند او را یک مادیاندیش محض بشناسند. ببینید باز کلمات فارسی و اندیشه ایرانی آنچنان سیالیتی داشته، نوسانی داشته که راه را بر تعبیرهای متعارض باز میگذاشته: ما نظرمان به سوی شاعری خیام جلب شد، آنگاه که نجمالدین رازی به عنوان نخستین فرد، عبارت مهمی درباره او به کار برد. در حدود70، 80 سال بعد از خیام، کتاب «مرصاد العباد» را نوشت، در بحبوحه حمله مغول که او را فرار داده و رانده بود به آسیای صغیر. در این کتاب او اشارههای بسیار تند نسبت به خیام دارد، و میگوید که این آدمی بوده است مادیمآب و دارای انحراف فکری، و دو رباعی از او نقل میکند به عنوان شاهد، و این نخستین بار است که ما برمیخوریم به یک نوع اظهارنظر صریح درباره خیام که با تلخی بیان میشود. این دو رباعیای که نقل میکند میگوید که اینها شعرهایی است حاکی از بیاعتقادی نسبت به مبانی دینی و یکی از آنها این است:«دارنده چو ترکیب طبایع آراستاز بهر چه او فکندش اندر کم و کاستگر نیک آمد، فکندن از بهر چه بودور نیک نیامد این صور عیب که راست؟»میبینید که خیلی روشن میگوید که خدا ما را خلق کرد. اگر یک ترکیب خوبی از آفرینش هستیم، پس چرا ما را در «کم و کاست» یعنی رنج و محنت انداخت؟ اگر هم ترکیب