اعتماد به نفس، دست یابی به آن و زندگی با آن
چاپ چهارم
نویسنده: باربارا دی انجلیس
مترجم: هادی ابراهیمی
انتشارات: نسل نو اندیش
سال نشر: 1384
تعداد صفحات: 96
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
اعتماد به نفس
زمانی که کودکی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران کاری را آغاز کند و بکوشد تا آن را به اتمام برساند، میگوییم «اعتماد به نفس» دارد. کودک از همان ابتدا که شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش میکند،به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیانش آگاه می شود. یکی از عوامل موثر در رشد اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان،والدین و اعضای خانواده هستند. اگر کودک در خانوادهیی سرشار از صمیمیت ،محبت و مهربانی رشد یابد میتواند ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسد و با اطمینان به تواناییهای خود یا مشکلات و مسائل گوناگون روبرو شود و از طرفی میتواند با رفتارهای نامطلوب ومنفی خود،برخوردی واقعبینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید. از آنجایی که اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست،اگر کودک ضمن انجام فعالیتهای مختلف مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب جدید و مفیدی در زندگی کسب کند،ترسو ،کمرو و خجول بار میآید و قدرت تصمیمگیری هم در او رشد نخواهدیافت. نتایج تحقیقات محققان نشان میدهد که اغلب پدران و مادران نسبت به پرورش فرزندان پسر و دختر خود دید یکسانی ندارند. زمانی که کودکی متولد میشود، نخستین پرسشی که پس از سلامتی نوزاد مطرح میشود،جنسیت اوست. اگر نوزاد دختر بود،لباس صورتی و اگر پسر بود لباس آبی به تن او میکنند و برهمین اساس رفتار بزرگسالان نیز طبقهبندی میشود. به پسران فرصت بیشتری برای کندوکاو دنیای فیزیکی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حرکتی بیشتر آنان میشود. برعکس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات کلامیشان بیشتر تشویق میکنند.
جانبیکس ،دریافت که دختران در سنین بین 14 - 10سالگی بطور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. طبق تحقیق او دختران در آغاز سن مدرسه و شروع دبستان از خود پنداره بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالی که طی سالهای پایانی دبستان و آغاز دوران نوجوانی این نسبت برعکس شده است و دختران دچار ضعف و کاهش اعتماد به نفس میشوند. این امر میتواند ناشی از نظام آموزشی،دیدگاههای فرهنگی و نحوه تعاملات اجتماعی،درباره نقش جنسیت نوجوانان باشد. دکتر دیپولد (1995) طی تحقیقی به این نتیجه رسید که نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر،بیشتر دچار اضطراب فشار روانی و افسردگی میشوند. یکی از عوامل موثر در کاهش اعتماد به نفس و ضعف خودپنداره دختران،بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی آنان است. بطور معمول دختران 2 الی 3 سال زودتر از پسران بالغ میشوند و همین امر باعث میشود که آنها با پختگی کمتری با این فرایند روبرو شوند.
به عبارت سادهتر یک دختر در 11 -10 سالگی مراحل بلوغ خود را طی میکند،در حالی که یک پسر در حدود 14 -13 سالگی،یعنی حدود 3 -2 سال بعد از دختر به این مرحله میرسد. طی این مدت دختران ناگهان با تغییرات جسمانی گوناگونی روبرو میشوند که برای آنها محدودیت هایی را نیز به همراه میآورد. این احتمال وجود دارد که افسردگی و ضعف خودپنداره دختران ناشی از احساس نارضایتی آنان نسبت به وضعیت ظاهر و تن انگاره خود باشد. زیرا ضعف تنانگاره،ازدیاد وزن و زیبایی ظاهر برای دختران بسیار مهمتر از پسران است. در مواردی نیز دختران نمیتوانند خود را با این تغییرات جسمانی سازگار کنند و آن را بپذیرند. در نتیجه خود پنداره آنان لطمه میبیند و دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. یکی از روانشناسان معاصر به نام دکتر «نانسی اسمیت» معتقد است :«پسران برای ماجراجویی و قدرتمندی و دختران برای وابستگی و محتاط بودن تشویق میشوند»زمانی که پسری دچار مشکل میشود،او را تشویق میکنند تا درصدد مبارزه با آن مشکل برآید. در حالی که وقتی دختری در چنین شرایطی قرار میگیرد با گفتن: «اجازه بده تا کمکت کنیم»و یا حتی بدتر از آن، «بگذار ما این کار را برایت انجام دهیم...» در صدد رفع مشکل او برمی آیند و این موضوع ،مفهومی از احساس «درماندگی آموخته شده» دربردارد. به عبارت سادهتر او را به ناتوانی و وابستگی عادت میدهیم. دکتر اسمیت معتقد است که میتوان دختران را همچون پسران افرادی قوی و متکی به نفس بار آورد. وی نکات زیر را به منظور راهنمایی والدین و مربیان یادآور میشود:
1-اجازه دهید که دخترتان نیز همچون پسرتان با شن و خاک بازی کند و از اینکه خود را کثیف میکند،ناراحت نشوید. 2- به دخترتان اجازه دهید که با حیوانات خانگی مثل پرندگان،ماهیها،لاکپشت، ... بازی کند وبعد از بازی خوب دستهایش را بشویید.3 -والدین میتوانند دخترانشان را نسبت به انجام کارهای فنی گوناگون تشویق کنند و آنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
اعتماد به نفس
زمانی که کودکی بتواند بدون توقع و انتظار از دیگران کاری را آغاز کند و بکوشد تا آن را به اتمام برساند، میگوییم «اعتماد به نفس» دارد. کودک از همان ابتدا که شروع به شناخت خود و محیط پیرامونش میکند،به قدرت و توانایی خود برای تسلط بر محیط و اطرافیانش آگاه می شود. یکی از عوامل موثر در رشد اعتماد به نفس کودکان و نوجوانان،والدین و اعضای خانواده هستند. اگر کودک در خانوادهیی سرشار از صمیمیت ،محبت و مهربانی رشد یابد میتواند ویژگیهای شخصیتی خود را بشناسد و با اطمینان به تواناییهای خود یا مشکلات و مسائل گوناگون روبرو شود و از طرفی میتواند با رفتارهای نامطلوب ومنفی خود،برخوردی واقعبینانه داشته باشد و در صدد رفع و تغییر آنها برآید. از آنجایی که اعتماد به نفس صفتی ارثی نیست،اگر کودک ضمن انجام فعالیتهای مختلف مدام دچار محدودیت شود و نتواند تجارب جدید و مفیدی در زندگی کسب کند،ترسو ،کمرو و خجول بار میآید و قدرت تصمیمگیری هم در او رشد نخواهدیافت. نتایج تحقیقات محققان نشان میدهد که اغلب پدران و مادران نسبت به پرورش فرزندان پسر و دختر خود دید یکسانی ندارند. زمانی که کودکی متولد میشود، نخستین پرسشی که پس از سلامتی نوزاد مطرح میشود،جنسیت اوست. اگر نوزاد دختر بود،لباس صورتی و اگر پسر بود لباس آبی به تن او میکنند و برهمین اساس رفتار بزرگسالان نیز طبقهبندی میشود. به پسران فرصت بیشتری برای کندوکاو دنیای فیزیکی پیرامونشان داده میشود و همین امر موجب تقویت مهارتهای حرکتی بیشتر آنان میشود. برعکس دختران به شیوهیی محدودتر پرورش مییابند و آنان را برای تعاملات کلامیشان بیشتر تشویق میکنند.
جانبیکس ،دریافت که دختران در سنین بین 14 - 10سالگی بطور محسوسی دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. طبق تحقیق او دختران در آغاز سن مدرسه و شروع دبستان از خود پنداره بالاتر و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالی که طی سالهای پایانی دبستان و آغاز دوران نوجوانی این نسبت برعکس شده است و دختران دچار ضعف و کاهش اعتماد به نفس میشوند. این امر میتواند ناشی از نظام آموزشی،دیدگاههای فرهنگی و نحوه تعاملات اجتماعی،درباره نقش جنسیت نوجوانان باشد. دکتر دیپولد (1995) طی تحقیقی به این نتیجه رسید که نوجوانان دختر در مقایسه با نوجوانان پسر،بیشتر دچار اضطراب فشار روانی و افسردگی میشوند. یکی از عوامل موثر در کاهش اعتماد به نفس و ضعف خودپنداره دختران،بلوغ جنسی و تغییرات جسمانی آنان است. بطور معمول دختران 2 الی 3 سال زودتر از پسران بالغ میشوند و همین امر باعث میشود که آنها با پختگی کمتری با این فرایند روبرو شوند.
به عبارت سادهتر یک دختر در 11 -10 سالگی مراحل بلوغ خود را طی میکند،در حالی که یک پسر در حدود 14 -13 سالگی،یعنی حدود 3 -2 سال بعد از دختر به این مرحله میرسد. طی این مدت دختران ناگهان با تغییرات جسمانی گوناگونی روبرو میشوند که برای آنها محدودیت هایی را نیز به همراه میآورد. این احتمال وجود دارد که افسردگی و ضعف خودپنداره دختران ناشی از احساس نارضایتی آنان نسبت به وضعیت ظاهر و تن انگاره خود باشد. زیرا ضعف تنانگاره،ازدیاد وزن و زیبایی ظاهر برای دختران بسیار مهمتر از پسران است. در مواردی نیز دختران نمیتوانند خود را با این تغییرات جسمانی سازگار کنند و آن را بپذیرند. در نتیجه خود پنداره آنان لطمه میبیند و دچار ضعف اعتماد به نفس میشوند. یکی از روانشناسان معاصر به نام دکتر «نانسی اسمیت» معتقد است :«پسران برای ماجراجویی و قدرتمندی و دختران برای وابستگی و محتاط بودن تشویق میشوند»زمانی که پسری دچار مشکل میشود،او را تشویق میکنند تا درصدد مبارزه با آن مشکل برآید. در حالی که وقتی دختری در چنین شرایطی قرار میگیرد با گفتن: «اجازه بده تا کمکت کنیم»و یا حتی بدتر از آن، «بگذار ما این کار را برایت انجام دهیم...» در صدد رفع مشکل او برمی آیند و این موضوع ،مفهومی از احساس «درماندگی آموخته شده» دربردارد. به عبارت سادهتر او را به ناتوانی و وابستگی عادت میدهیم. دکتر اسمیت معتقد است که میتوان دختران را همچون پسران افرادی قوی و متکی به نفس بار آورد. وی نکات زیر را به منظور راهنمایی والدین و مربیان یادآور میشود:
1-اجازه دهید که دخترتان نیز همچون پسرتان با شن و خاک بازی کند و از اینکه خود را کثیف میکند،ناراحت نشوید. 2- به دخترتان اجازه دهید که با حیوانات خانگی مثل پرندگان،ماهیها،لاکپشت، ... بازی کند وبعد از بازی خوب دستهایش را بشویید.3 -والدین میتوانند دخترانشان را نسبت به انجام کارهای فنی گوناگون تشویق کنند و آنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اعتماد به نفس؛ بزرگترین زیبایى درون
زنان با داشتن اعتماد به نفس مى توانند با زیبایى درونى و شور و نشاط توجه همه را به خود جلب کنند.
زنانى وجود دارند که بدون وسواس در مورد زیبایى با تلاش و کار به سلامتى خود مى اندیشند و با وجود لکه هاى پوستى و چند کیلو اضافه وزن به دنبال تندرستى هستند. این زنان با پوست و جسم خود راحت هستند که همین اطمینان خاطر براى آنان زیبایى به ارمغان مى آورد. ایجاد اعتماد و سلامتى براى روح و جسم، رمز واقعى زیبایى است.
یک زن 33 ساله در این مورد مى گوید: «این که من خودم باید موجبات شادى خودم را فراهم کنم کمى ناامید کننده است. خود ما هستیم که مى توانیم انتخاب کنیم در یک نقطه ساکن شویم و یا این که نفس عمیقى کشیده و به حرکت ادامه دهیم. من ترجیح مى دهم به حرکت ادامه دهم.» او روز را با یک جلسه ورزش آغاز مى کند و سه بار در هفته تمرین مقاومت مى کند. روزهایى که هوا خوب است به پیاده روى و اسکیت مى رود. او معتقد است پس از پایان کارهاى روزانه مى تواند به کارهاى جانبى بپردازد.
وى مى گوید: کلاس موسیقى و کلاس هاى هنرى مى توانند خلاقیت را تحریک کنند چون آرام بخش هستند. او مى گوید: «به عقیده من هرگز براى یادگیرى کارى جدید دیر نیست. هرقدر چیزهاى جدید را تجربه کنید، به همان میزان وضعیت بهترى خواهید یافت. من خسته به رختخواب مى روم اما در عوض بسیار شاد و خوشحال هستم.»
رؤیا هشت سال پیش ازدواج کرده است. او وقتى فهمید به سرطان سینه مبتلا شده که پسرش یک سال داشت. اکنون او سرزنده است و توانسته روحیه اش را حفظ کند.
او مى گوید: «امسال براى من یک سال فوق العاده بود. وقتى با وجود دانستن اینکه فقط پنج سال دیگر زنده هستید ناامید نباشید، بیشتر زنده خواهید ماند. من اکنون احساس سلامت مى کنم. وقتى بدانید که فقط چند سال زنده هستید هر لحظه براى شما ارزشمند مى شود. من حتى یک لحظه از زندگیم را نیز هدر نمى دهم. فکر مى کنم کهسلامتى یعنى داشتن تعادل در زندگى بین آنچه واقعاً دوست دارید انجام دهید و آنچه باید انجام بدهید. یافتن این تعادل کار ساده اى است. یکى آواز را دوست دارد و یکى ورزش». او وقت زیادى را صرف ورزش مى کند و اکنون در حال اخذ گواهینامه مربیگرى است. او هر روز ساعت 5 صبح براى ورزش بیدار مى شود. سه بار در هفته شنا مى کند و دوبار در هفته به ژیمناستیک مى پردازد. رسیدن به بقیه زنان و عقب نبودن از آنها درخشندگى شخصیت اوست. او به تازگى داوطلبانه در برنامه اى شرکت مى کند که به زنانى که به تازگى مشخص شده مبتلا به سرطان سینه هستند، اطلاعات و دلگرمى مى دهند. براى او زیبایى فراتر از آن چیزى است که در یک عکس پدیدار مى شود. او مى گوید: وقتى مى خواهم کارهایم را انجام دهم، خوشحالم که مى توانم به عنوان یک مادر، یک همسر، یک دوست و یک ورزشکار کارم را به نحو احسن انجام دهم.
ریحانه 51 ساله و مشاور تربیتى است. او متأهل و مادر دو فرزند است. او از جمله کسانى است که باعث مى شود شما احساس آرامش و خوشحالى کنید. او به کمک کسانى مى شتابد که نیاز به پشتیبانى دارند. در همین حین یک مادر مسئول نیز هست. او مى گوید: «لذتى که از کمک به دیگران به من دست مى دهد غیرقابل سنجش است. نمى توانم تا این حد از چیز دیگرى لذت ببرم». به عقیده او هیچ چیز به اندازه منظره کارهاى یک زن، او را زیبا نمى کند. او مى گوید: «زیبایى درونى یک احساس است که تاریکترین لحظات را روشن مى کند.»
وى مى گوید:« وقتى مادر شدم به بهترین حالات روحى دست یافتم. یک دختر داشتم که باید به خاطر او شاد مى بودم. به نظر من شما مى توانید مثبت و یا منفى بیندیشید. روبرو شدن خوب یا بد با مسائل یا برخورد پرشور، روز شما را خوب رقم مى زند.» او با این طرز فکرها به حرکت خود ادامه مى دهد. کار کردن و تغذیه مناسب مهمترین برنامه زندگى او را تشکیل مى دهند.
او با شوهرش پیاده روى و شنا رفته و غذاهاى سالم براى خود درست مى کنند و درحالى که او قبول دارد ظاهرش دیگر شبیه آن وقتى نیست که به دبیرستان مى رفت؛ وزن او همان میزانى است که ?? سال پیش بود. راه حل او براى مواقع اضطراب و استرس این است: وقتى عصبى است از پله هاى خانه اش بالا و پایین مى پرد.
او مى گوید: «انرژى حاصل از عصبانیت به سرعت هدر مى رود و من فوراً احساس بهتر بودن مى کنم.»
مریم 32 ساله است او مدیریت یک شرکت را دارد.
او تغییراتى در خود به وجود آورده است و مى گوید باید از قید و بند «بایدها» رها شود و به نیازهاى خود نیز بیندیشد. این خودباورى به او اعتماد بخشید تا کارهایى را که قبلاً انجام نمى داد، انجام دهد. او دوره اى طولانى از خانواده اش دور بود. او مى گوید: «من نیاز به تغییر در زندگیم داشتم. اکنون فکر مى کنم کارى نیست که نتوانم انجام دهم.» او ورزش را رها نمى کند و پیاده روى در مسیرهاى نزدیک خانه اش، ورزش مطلوب او است. او همین طور تنیس و یوگا نیز کار مى کند.
او مى گوید: زندگى بسیار زیباست. او به آینده خوش بین بوده و نمى خواهد به عقب باز گردد.
مینا، ?? ساله، متأهل، داراى دو فرزند ? ساله و ? ماهه است. او مى گوید: «اکنون که سى ساله هستم فکر مى کنم زیبایى یک احساس و انرژى است. او از شش سال پیش که اولین فرزندش را به دنیا آورد تغییر کرد. باردارى او را در یک ورطه جدید انداخت: به جاى آنکه خود را با دیگران مقایسه کند شگفت زده شد. او مى گوید: «ببین بدن من چه کارها که نمى تواند انجام دهد. پیش از آن دوست داشتم کامل و متناسب به نظر بیایم. اکنون فکر مى کنم هیچکدام از ما کامل نیستیم.» وقتى پسرم فقط یک سال داشت طلاق گرفتم. بزرگ کردن یک بچه به تنهایى کار دشوارى بود و مى دانستم که این تنهایى براى هیچکدام از ما خوب نیست. اما اینک تصمیم گرفتم مثبت بیندیشم. آموختم که سعى کنم و هرچیز را جالب و زیبا ببینم، حتى چیزهاى بد را. اگرچه او نگران سایز خود نیست اما در سلامت خود دقیق است. او مى گوید: «من روان پریش نیستم و خود را از خوردن نیز محروم نمى کنم. همانطور که بدنم مى طلبد مى خورم و فکر مى کنم سالم زیستن یعنى همین: توجه کردن به نیاز بدن.» او ورزش نیز مى کند: پیاده روى و اسکیت با پسرش. امکان تنها بودن آنها را با هم فراهم مى کند. او مى گوید: «شاید این حرف کلیشه باشد اما«ورزش یک داروى طبیعى براى تندرستى است.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اعتماد به نفس؛ بزرگترین زیبایى درون
زنان با داشتن اعتماد به نفس مى توانند با زیبایى درونى و شور و نشاط توجه همه را به خود جلب کنند.
زنانى وجود دارند که بدون وسواس در مورد زیبایى با تلاش و کار به سلامتى خود مى اندیشند و با وجود لکه هاى پوستى و چند کیلو اضافه وزن به دنبال تندرستى هستند. این زنان با پوست و جسم خود راحت هستند که همین اطمینان خاطر براى آنان زیبایى به ارمغان مى آورد. ایجاد اعتماد و سلامتى براى روح و جسم، رمز واقعى زیبایى است.
یک زن 33 ساله در این مورد مى گوید: «این که من خودم باید موجبات شادى خودم را فراهم کنم کمى ناامید کننده است. خود ما هستیم که مى توانیم انتخاب کنیم در یک نقطه ساکن شویم و یا این که نفس عمیقى کشیده و به حرکت ادامه دهیم. من ترجیح مى دهم به حرکت ادامه دهم.» او روز را با یک جلسه ورزش آغاز مى کند و سه بار در هفته تمرین مقاومت مى کند. روزهایى که هوا خوب است به پیاده روى و اسکیت مى رود. او معتقد است پس از پایان کارهاى روزانه مى تواند به کارهاى جانبى بپردازد.
وى مى گوید: کلاس موسیقى و کلاس هاى هنرى مى توانند خلاقیت را تحریک کنند چون آرام بخش هستند. او مى گوید: «به عقیده من هرگز براى یادگیرى کارى جدید دیر نیست. هرقدر چیزهاى جدید را تجربه کنید، به همان میزان وضعیت بهترى خواهید یافت. من خسته به رختخواب مى روم اما در عوض بسیار شاد و خوشحال هستم.»
رؤیا هشت سال پیش ازدواج کرده است. او وقتى فهمید به سرطان سینه مبتلا شده که پسرش یک سال داشت. اکنون او سرزنده است و توانسته روحیه اش را حفظ کند.
او مى گوید: «امسال براى من یک سال فوق العاده بود. وقتى با وجود دانستن اینکه فقط پنج سال دیگر زنده هستید ناامید نباشید، بیشتر زنده خواهید ماند. من اکنون احساس سلامت مى کنم. وقتى بدانید که فقط چند سال زنده هستید هر لحظه براى شما ارزشمند مى شود. من حتى یک لحظه از زندگیم را نیز هدر نمى دهم. فکر مى کنم کهسلامتى یعنى داشتن تعادل در زندگى بین آنچه واقعاً دوست دارید انجام دهید و آنچه باید انجام بدهید. یافتن این تعادل کار ساده اى است. یکى آواز را دوست دارد و یکى ورزش». او وقت زیادى را صرف ورزش مى کند و اکنون در حال اخذ گواهینامه مربیگرى است. او هر روز ساعت 5 صبح براى ورزش بیدار مى شود. سه بار در هفته شنا مى کند و دوبار در هفته به ژیمناستیک مى پردازد. رسیدن به بقیه زنان و عقب نبودن از آنها درخشندگى شخصیت اوست. او به تازگى داوطلبانه در برنامه اى شرکت مى کند که به زنانى که به تازگى مشخص شده مبتلا به سرطان سینه هستند، اطلاعات و دلگرمى مى دهند. براى او زیبایى فراتر از آن چیزى است که در یک عکس پدیدار مى شود. او مى گوید: وقتى مى خواهم کارهایم را انجام دهم، خوشحالم که مى توانم به عنوان یک مادر، یک همسر، یک دوست و یک ورزشکار کارم را به نحو احسن انجام دهم.
ریحانه 51 ساله و مشاور تربیتى است. او متأهل و مادر دو فرزند است. او از جمله کسانى است که باعث مى شود شما احساس آرامش و خوشحالى کنید. او به کمک کسانى مى شتابد که نیاز به پشتیبانى دارند. در همین حین یک مادر مسئول نیز هست. او مى گوید: «لذتى که از کمک به دیگران به من دست مى دهد غیرقابل سنجش است. نمى توانم تا این حد از چیز دیگرى لذت ببرم». به عقیده او هیچ چیز به اندازه منظره کارهاى یک زن، او را زیبا نمى کند. او مى گوید: «زیبایى درونى یک احساس است که تاریکترین لحظات را روشن مى کند.»
وى مى گوید:« وقتى مادر شدم به بهترین حالات روحى دست یافتم. یک دختر داشتم که باید به خاطر او شاد مى بودم. به نظر من شما مى توانید مثبت و یا منفى بیندیشید. روبرو شدن خوب یا بد با مسائل یا برخورد پرشور، روز شما را خوب رقم مى زند.» او با این طرز فکرها به حرکت خود ادامه مى دهد. کار کردن و تغذیه مناسب مهمترین برنامه زندگى او را تشکیل مى دهند.
او با شوهرش پیاده روى و شنا رفته و غذاهاى سالم براى خود درست مى کنند و درحالى که او قبول دارد ظاهرش دیگر شبیه آن وقتى نیست که به دبیرستان مى رفت؛ وزن او همان میزانى است که ?? سال پیش بود. راه حل او براى مواقع اضطراب و استرس این است: وقتى عصبى است از پله هاى خانه اش بالا و پایین مى پرد.
او مى گوید: «انرژى حاصل از عصبانیت به سرعت هدر مى رود و من فوراً احساس بهتر بودن مى کنم.»
مریم 32 ساله است او مدیریت یک شرکت را دارد.
او تغییراتى در خود به وجود آورده است و مى گوید باید از قید و بند «بایدها» رها شود و به نیازهاى خود نیز بیندیشد. این خودباورى به او اعتماد بخشید تا کارهایى را که قبلاً انجام نمى داد، انجام دهد. او دوره اى طولانى از خانواده اش دور بود. او مى گوید: «من نیاز به تغییر در زندگیم داشتم. اکنون فکر مى کنم کارى نیست که نتوانم انجام دهم.» او ورزش را رها نمى کند و پیاده روى در مسیرهاى نزدیک خانه اش، ورزش مطلوب او است. او همین طور تنیس و یوگا نیز کار مى کند.
او مى گوید: زندگى بسیار زیباست. او به آینده خوش بین بوده و نمى خواهد به عقب باز گردد.
مینا، ?? ساله، متأهل، داراى دو فرزند ? ساله و ? ماهه است. او مى گوید: «اکنون که سى ساله هستم فکر مى کنم زیبایى یک احساس و انرژى است. او از شش سال پیش که اولین فرزندش را به دنیا آورد تغییر کرد. باردارى او را در یک ورطه جدید انداخت: به جاى آنکه خود را با دیگران مقایسه کند شگفت زده شد. او مى گوید: «ببین بدن من چه کارها که نمى تواند انجام دهد. پیش از آن دوست داشتم کامل و متناسب به نظر بیایم. اکنون فکر مى کنم هیچکدام از ما کامل نیستیم.» وقتى پسرم فقط یک سال داشت طلاق گرفتم. بزرگ کردن یک بچه به تنهایى کار دشوارى بود و مى دانستم که این تنهایى براى هیچکدام از ما خوب نیست. اما اینک تصمیم گرفتم مثبت بیندیشم. آموختم که سعى کنم و هرچیز را جالب و زیبا ببینم، حتى چیزهاى بد را. اگرچه او نگران سایز خود نیست اما در سلامت خود دقیق است. او مى گوید: «من روان پریش نیستم و خود را از خوردن نیز محروم نمى کنم. همانطور که بدنم مى طلبد مى خورم و فکر مى کنم سالم زیستن یعنى همین: توجه کردن به نیاز بدن.» او ورزش نیز مى کند: پیاده روى و اسکیت با پسرش. امکان تنها بودن آنها را با هم فراهم مى کند. او مى گوید: «شاید این حرف کلیشه باشد اما«ورزش یک داروى طبیعى براى تندرستى است.»