لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
آسیب شناسی اندیشه انسان امروز
ه
برگی از تاریخ :
(هیتلر و پایان قدرت فاشیسم):
سال 43 سال عقب نشینی آلمان در جبهه شرق بود.
فاشیسم در ایتالیا در ماه جولای سال 43 به زانو درآمده و موسولینی (رهبر ایتالیا) بعد از 21 سال حکومت استعفا داد. دولت بعدی ابتدا اعلام بیطرفی کرد. اما فشار آمریکا از یک سو و اقدام آلمان در عملیات چریکی برای نجات موسولینی از بند، از سوی دیگر، ایتالیاییها را به حمایت از متفقین مجبور کرد تا دشمنی به دشمنان هیتلر اضافه شود. اما همچنان سربازان آلمانی شمال ایتالیا را در دست داشتند. از ابتدای سال 44 حدود 6 ماه جنگ بین آلمان و متفقین در ایتالیا ادامه یافت تا اینکه ارتش هیتلر مجبور به عقل نشینی کامل گشت.
هماهنگی عجیب شوروی، انگلیس و آمریکا و امضای قرارداد ملل متحد دیگر مشکل هیتلر بود.
چرچیل نخست وزیر بریتانیا در نطقی در پارلمان در سال 41 گفت "اختلافات تئوریک من و استالین به جای خود اما از امروز تا پایان جنگ، دشمن مشترک انگلیس و شوروی، فقط هیتلر است. جنگ ما با کمونیسم بماند برای بعد"
در سال 44 اوضاع بد آلمان غیر قابل تصور بود. نیمی از نیروی زمینی در جبهه شرق، نیمی در ایتالیا. نیروی دریایی در کانال مانش (انگلستان) و دریای شمال. ضمن اینکه نهضتهای مقاومت در کشورهای مختلف بخصوص فرانسه و بلژیک بر مشکلات هیتلر افزوده بود. نیروی هوایی قدرتمند آلمان در این سال شکست خورده و جنگندههای انگلیسی موفق شدند انتقام بمب بارانهای سالهای قبل را گرفته و برلین را بلرزانند.
در ژوئن 1944 آمریکا هم رسما با حمله به سواحل نورماندی فرانسه تحت اشغال، به شکل مستقیم با آلمان رودررو شد. ارتش سرخ در اواخر سال 43 کیف را تصرف کرده و در فوریه 44 به سمت لهستان و رومانی پیشروی کرد. فرانسه، هلند و بلژیک با کمک آمریکا آزاد شده و متفقین از غرب به مرزهای آلمان رسیدند. شوروی هم کشورهای اروپای شرقی را یک به یک نه آزاد بلکه به تصرف خود در آورد. از نظر مردم کشورهای اروپای شرقی یعنی لهستان، بلغارستان، فنلاند، چکوسلواکی، یوگسلاوی و رومانی تفاوتی بین فاشیسم و کمونیسم وجود نداشت اما آنها توان آغاز جنگی دوباره را نداشتند. در اکتبر سال 44 پاریس آزاد شد.
سال 44 سال با خاک یکسان کردن برلین، هامبورگ، کلن، فرانکفورت و سایر شهرهای آلمان بود. و نهایتا زمان حمله نهایی آغاز گشت. از ابتدای سال 45 متفقین وارد خاک آلمان شدند. در ماه مارس شهر کلن با حمله آمریکا سقوط کرد. روسها از شرق، فرانسویها و آمریکائیها از غرب و انگلیسیها از شمال وارد آلمان شده و شهرهای بیدفاع آلمان یکی پس از دیگری تسلیم آنها می شدند. ماه می برابر بود با ورود همزمان چهار نیرو به برلین.
آلمان نازی در هم شکست و هیتلر این اسطوره آرمانخواهی یک روز قبل از سقوط برلین، خودکشی کرد. همانطورکه گفتیم او تمام قدرت خود را فدای ارزشها و آرمانهایش کرد و در نهایت آخرین و عزیزترین ثروت خود یعنی جانش را هم قربانی هدف کرد تا با مردن خود هم درسی برای آیندگان باشد. و بدین شکل به موسیلینی که توسط پارتیزانهای ایتالیایی کشته شده بود پیوست. هرچند بسیاری هیتلر را در کنار جنگطلبها و دیکتاتورهایی مثل ناپلئون، سزارهای روم باستان، هیدکی تویو (نخست وزیر ژاپن)، استالین، ژنرال فرانکو، پینوشه و صدام قراد دادند. اما از دید من حداقل تفاوتی که بین همه اینها با هیتلر وجود داشت آرمان خواهی و ذوب در ایدئولوژی بود. هدفی غیر از قدرتطلبی، جاهطلبی و دشمنی با مردم خود.
مدت کوتاهی بعد از تصرف برلین، روزولت (رئیس جمهور وقت آمریکا) فوت کرده و ترومن جای او را گرفت. ترومن قسم خورد که هر چه سریعتر جنگ را خاتمه داده و آخرین کشور شروع کننده جنگ یعنی ژاپن را از پای درآورد. در طول سال 44 (زمان روزولت) هواپیماهای آمریکا نیمی از توکیو را به تلی از خاک بدل کرده بودند اما هنوز ژاپن حاضر به ترک مخاصمه نبود. بنابراین ترومن که اصلا آدم صبوری نبود تصمیم به انجام کاری گرفت که به تنهایی تمام جنگ را تحت الشعاع قرار داد. او در 6 اکتبر سال 45 هیروشیما یکی از پایگاههای اصلی نظامی ژاپن را با بمب اتمی هدف قرار داده و بیشتر شهر و ساکنانش را نابود کرد. و پس از آن به دولت ژاپن هشدار داد تا کنار رود اما ژاپن تسلیم نشد. دو روز بعد نوبت به ناکازاکی بود که با بمباران هستهای از نقشه حذف شود. تا اینکه ژاپن پیشنهاد تسلیم بدون قید و شرط را پذیرفت و آمریکا به راحتی ژاپن را اشغال نظامی کرد.
در جریان این بمبارانها نیم میلیون نفر کشته شدند که بیشتر آنان را غیر نظامیان تشکیل میدادند. جالب اینجاست که قبلا در جریان بمبارانهای معمولی در سایر شهرهای ژاپن هم نیم میلیون کشته شده بودند. ژاپن در 10 اکتبر تسلیم شده و هیدکی تویو به دار آویخته شد. ترومن میدانست که ژاپن دیر یا زود تسلیم میشود اما بدلایلی این کار باید در همان سال 45 انجام میگرفت. یکی از دلایل این بود که شوروی در حال حرکت به سمت ژاپن بود. اگر آمریکا کمی دیرتر اقدام میکرد احتمالا این کشور توسط استالین فتح شده و مانند کشورهای اروپای شرقی به دام کمونیسم میافتاد. البته جنایت از سوی هرکس که باشد محکوم است اما فراموش نشود که ژاپنیها هم از کوچکترین جنایتی نسبت به کشورهای دیگر بخصوص چینیها و کرهایها دریغ نکردند. ضمن اینکه این ژاپن بود که با حمله به پرل هاربر جنگ را با آمریکا آغاز کرد و میدانیم که عواقب جنگها به عهده شروع کننده جنگ میباشد.
در بحث کشتن غیر نظامی ها هم باز آمریکا به ژاپن در این زمینه پاسخ داد و مقابله به مثل کرد.
ایران هم در جریان جنگ هشت ساله بنابر حکم فقهی مقابله به مثل، مناطق مسکونی عراق را هدف قرار داد.
محکوم کنندگان فاجعه اتمی یادشان باشد که آمریکا با زودتر پایان دادن جنگ به نوعی از جنایت و خونریزی بیشتر جلوگیری کرد و طبق براوردها اگر بمب اتم استفاده نمیشد آمریکا یا شوروی برای اشغال ژاپن میبایست بیش از یک میلیون ژاپنی را میکشتند.
کشورهای پیروز جنگ در همان سال برای ایجاد نظم جهانی و جلوگیری ار شکل گیری چنین حادثهای سازمان ملل متحد را به وجود آوردند. که مرکب از یک مجمع عمومی بود که در آن هر کشوری یک عضو دارد و شورای امنیت با پنج عضو ثابت و شش عضو چرخشی بود. عضویت ثابت و حق وتو پاداشی بود برای آمریکا، شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین به عنوان پیروزان جنگ.
هرچند که هم انگلستان هم فرانسه و هم چین میدانند که اگر آمریکا نبود شاید جزو پیروزان نبودند
پس از جنگ از اروپا و آسیا چیزی جز ویرانههایی قحطی زده چیزی باقی نمانده بود فرانسه و انگلیس هرچند اسما جزو پیروزها بودند اما هیچ تفاوتی با آلمان و ایتالیا و ژاپن نداشتند. و فقط این شوروی و آمریکا بودند که مشکل چندانی نداشتند. آنان با تقسیم اروپا به دو قسمت غربی و شرقی و توازن قوا در سازمان ملل گرفته و از لحاظ سیاسی به قدرتهای برتر تبدیل شدند (در حالیکه قبل از جنگ چنین نبود).
از لحاظ نظامی هم قابل مقایسه با کشورهای دیگر نبودند. با فشار کشورهای پیروز، در قانون اساسی کشورهای شروع کننده جنگ به عنوان مجازات و برای جلوگیری از تکرار وقایع، این کشورها حق داشتن ارتش را نداشته و و آمریکا، فرانسه و انگلیس، موظف به حفاظت از آلمان غربی و آمریکا مامور حفاظت از ایتالیا و شوروی موظف به حمایت نظامی از آلمان شرقی شد.
در حال حاضر با توجه به خطر اتمی کره شمالی، آمریکا با استقرار هزاران نیرو در یکی از جزایر ژاپن 60 سال است که این کشور را حفاظت میکند. هرچند پس از وحدت دو آلمان و از بین رفتن خطر کمونیسم. نیروهای بیگانه آلمان و ایتالیا را تخلیه کرده و ارتشهای این کشورها فعال شده است.
پس از جنگ آمریکا با حمایت اقتصادی، سیاسی در مدت زمانی کوتاه نه تنها سه کشور بازنده جنگ را از ویرانگی به کشورهایی توسعه یافته تبدیل کرد. بلکه این کشورها با ورود به گروه 8 (کشورهای صنعتی) خیلی زود به ابرقدرتهایی اقتصادی تبدیل شدند. ژاپن دومین اقتصاد برتر و آلمان سوم است. حمایت آمریکا از کره جنوبی که در جریان جنگ شبه جزیره کره، استقلال یافته بود. باعث شد که این کشور جنگ زده در مدت کوتاهی آرامش و ثبات خود را بازیافته و قادر باشد در سال 1988 مسبقات المپیک را برگزار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
آیین مسیحیت یکی از دینهای بزرگ دنیای امروز است. دینی که با پیشینهای 2000 ساله، در بسیاری از جوامع انسانی کنونی (عمدتاً غربی) حضوری ریشهدار داشته و خاستگاه تحولات فرهنگی و اجتماعی متعددی در تاریخ حیات آنها بوده است. هسته اصلی و وجودی این دین، اصل پرستش خداوندی متعال به نام «اب» میباشد که با تجلیات خاص الوهیاش مانند «عیسی مسیح» و «روحالقدس» انسان را از گمراهی نجات داده و به سعادت و رستگاری رهنمون ساخته است (توماس میشال یسوعی، مدخل الی العقیده المسیحیه، ص57-55.) لذا اصل خداشناسی در جهانبینی مسیحیت امری مهم و کلیدی بهشمار میرود. البته خداشناسی در مسیحیت امری نسبتاً پیچیده است. خداشناسی که از پیکره یکتاپرستی صریح و شفاف یهودیت ریشه گرفته و ساختاری توحیدی دارد، اما در عین حال از نوعی تثلیث الوهیتی سخن میگوید که صریحاً با توحید خالص یهودی در تزاحم است. با این وجود اصل پرستش خداوندی ازلی، ابدی، خالق، علیم، رحیم و بخشنده که در طول تاریخ بشر همواره حضوری ملموس داشته است، رکنی بنیادین در اصول اعتقادات و جهانبینی مسیحیت میباشد. (جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص591)
نام خدای مسیحیت
مسیحیان خداوند خویش را «آب» یا «ابا» (abba) میخوانند. این لفظ واژهای «آرامی» است و به معنی پدر میباشد (قاموس کتاب مقدس، ص2). پدر آسمانی که هستی و حیات آدمی در دست اوست. این تعبیر بهکرات در اناجیل چهارگانه از زبان عیسی علیهالسلام نقل شده است؛ به گونهای که عیسی، خداوند را پدر آسمانی خود (مانند متی 34،25) و تمام انسانهای مومن میخواند. (مانند متی 9،6). تعبیر پدر آسمانی واژهای ضمیرآشنا و صمیمی است که تداعیکننده محبت و نوازش بزرگوارانه از سوی خداوند بر انسان میباشد. این نام با تعالیم عیسوی که بیانکننده وجود رابطهای صمیمانه و پر محبت بین خداوند و انسان میباشد، تناسب بیشتری دارد. واژه اب در کلام مسیح، نه تنها تداعیکننده وجود نوعی خیراندیشی، توأم با مراقبت و حساسیت خداوند بر انسان است، بلکه متضمن نوعی اقتدار، برتری، حکومت و تسلط خداوند بر عالم هستی و مخصوصاً انسان نیز میباشد. (رابرت ویر، جهان مذهبی، ج2، ص692)
ابا و یهوه
بنا بر آنچه از تاریخ و اناجیل چهارگانه مشهود است، «عیسی ناصری» علیهالسلام ملقب به مسیح خود یک عبرانی یهودی بوده است. حتی مادر او نیز قدیسهای یهودی به نام مریم بود و در جامعه یهودی و تحت تعلیمات یهودیان اصیل و مومنی مانند ذکریای نبی و یوسف (شوهر مریم)، بزرگ شد (لوقا، باب 1و2). او بر یهودیبودن خود اقرار داشت و حتی در کلمات صریحاً بیان داشت که تنها برای هدایت آنان مبعوث شده است: «آن وقت عیسی به آن زن گفت: من از طرف خدا فرستاده شدهام تا به یهودیان کمک کنم نه به غیر یهودیان، چون یهودیان گوسفندان گم شده خدا هستند.» (متی، 24،15)
بدین لحاظ مسیحیت را باید آیینی دانست که از بطن یهودیت برخواسته است، به گونهای که در ابتدا تصور همه از تعالیم مسیح، دینی کاملاً جدید و مستقل نبود، بلکه حتی از زبان خود «عیسی ناصری» (مسیح)، آن تنها یک اصلاحگری (رفرم) در یهودیت قلمداد میشده است (متی،17،5). در همین راستا واژه ابا را نیز باید تنها، عنوان تازهای برای خداوند یکتای یهودیان «یهوه» محسوب کرد، خداوندی که دارای هویتی روشن و تجلیاتی بارز بوده است و تا آن زمان بیش از 1000 سال به این نام مقدس خوانده و ستایش شده بود. البته این نامگذاری احتمالاً ریشه در تعالیم یهودی دارد و از تعابیری که در متون مقدس یهودی در خصوص رابطه بین خداوند و قوم برگزیدهاش ذکر شده بود، ریشه گرفته است. چنان که در عباراتی از کتاب «مزامیر داود» (مانند مزمور،7،2) و یا کتاب «هوشع بنی» (باب 1،11) قوم یهود از زبان «یهوه» فرزند خوانده شدهاند و خداوند (یهوه) خود را پدر آنها نامیده است.
بدین تعبیر نهادن نامی جدید برای خداوند (یهوه) به معنی معبودی جدید با صفات متفاوت نبوده است؛ بلکه این گزینه، انتخابی بوده که در تعریف جدید عیسی ناصری علیهالسلام از خداوند، گویایی بیشتری بر صفات خاصی چون «محبت»، «بخشش»، «مرحمت» و «اقتدار بزرگوارانه» یهوه داشته است. هرچند اینگونه تعابیر از خداوند در دید یهودیان آن زمان و (حتی امروزی نیز)- از لحاظ نزدیکی و محرمیت و نامتناسببودن با خداوند- تا حدودی کفرآمیز به نظر میآمد (رابرت ویر، جهان مذهبی، ج2، ص692)، اما تاکید وی بر قدرت، جلال، داوری و اقتدار مطلق خداوندی بر جهان هستی، این دیدگاه را کمرنگ مینماید.
البته قابل تصور است که احتمالاً علت اصلی و تاریخی رسمیت دادن و تاکید نمودن بر این نام جدید، به جای استفاده نمودن از «یهوه» نوعی استقلالطلبی «آباءکلیسا»ی مسیحی قرون اولیه میلادی از جامعه یهودیان نیز بوده است تا با ایجاد تمایزی ملموس خود را در جامعه مومن یهودی آن زمان متمایز ساخته، هویت مستقلی برای جامعه کلیسا (جامعه مسیحی) ایجاد نمایند.
اصل تجسد
دومین اصل اعتقادی مسیحیت را میتوان اصل «تجسد» دانست؛ اصلی که تا حدی مسیر این آیین را از طریقت یک دین یکتاپرستانه جدا میسازد و تصویری اساطیری را به خداوند و سفیر محبتش یعنی عیسی مسیح میدهد. او همچون پدری مهربان است که بر مخلوقات خود مخصوصاً بر انسان عنایت و لطف وافری دارد و برای نجات او از تباهی و گمراهی، دست به کار شده و فرزند خود را برای فداشدن به این دنیا فرستاده است تا آنان را پاک نماید. (انجیل یوحنا،3، 17و16)
اصل تجسد، در حقیقت اعتقادی است که مسیحیان به جسمیت یافتن «کلمه» ازلی الهی (لوگوس) و ظهور خود او در شخصیت انسانی عیسی مسیح دارند؛ «کلمه»ای که غیرمخلوق بوده و خود، خالق یا واسطه خلق همه چیز است.
-«آن زمانی که هنوز هیچ چیز نبود، کلمه وجود داشت و با خدا بود و او همیشه زنده بوده است و خود او خداست. هرچه هست به وسیله او آفریده شده است، زندگی جاوید در اوست و این زندگی به تمام مردم نور میدهد. زندگی او نوری است که در تاریکی میدرخشد و تاریکی هرگز نمیتواند آن را خاموش نماید... کلمه خدا انسان شد و روی این زمین و در بین ما زندگی کرد... خدا قانونهایش را به وسیله موسی به مردم داد. ولی به وسیله عیسی مسیح او خودش را به ما ظاهر کرد و محبتش را نشان داد. کسی هرگز خدا را ندیده است، ولی البته مسیح او را دیده است چون او همیشه با خدای پدر است و هرچه باید درباره خدا بدانیم، مسیح به ما گفته است.» (انجیل یوحنا، باب1)
این نگرش، شخصیت عیسی علیهالسلام را از یک وجود تاریخی به یک ماهیت اسطورهای (مانند اساطیر یونان) تبدیل نمود و ماهیت تاریخی او را تا حد زیادی تحت شعاع قرار داد، پایهگذار این نگرش را باید «پولس» (سن پل) و در پی او یوحنا و کلمنت دانست که به عنوان رسولان برجسته مسیح و آباء بنام کلیسای (جامعه مسیحی) قرن اول میلادی معروف هستند.
- «مسیح چهره دیدنی خدای نادیده است. حتی پیش از اینکه خدا چیزی بیافریند، مسیح وجود داشت. در واقع به وسیله عیسی مسیح تمام هستیها در آسمان و زمین به وجود آمد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
فصل اول
اطلاع یابی در اینترنت : نیاز جوامع اطلاعاتی امروز
ظهور اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون « شبکه جهانی وب » فرصتها و چالشهای نوینی را در فرایند اطلاع یابی پدید آورد . امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات از طریق اینترنت ، فعالیت های آموزشی ، تحقیقاتی ، تجاری و .. را تحت تاثیر خود قرار داده است مشکل اصلی فرایند اطلاع یابی در اینترنت بازیابی حجم کم از اطلاعات ومنابع اطلاعاتی نیست ، بلکه مشکل جدیدی تحت عنوان «بازیابی بیش از حد اطلاعات » پدید آمده است در گذشته کاربران نهایی نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی داشتند و اغلب از متخصصان اطلاع رسانی برای دسترسی به اطلاعات کمک می گرفتند ، اما امروزه باید بدون حضور یک واسط انسانی و داشتن دانش کافی درباره اصول و مهارتهای جستجو و بازیابی اطلاعات به کاوش در اینترنت بپردازند . بتدریج ، با گسترش خدمات در شبکه جهانی وب ، فراگیری اصول و مهارتهای اطلاع یابی برای جستجو گران مهم وحیاتی شد.
ظهور در اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون «شبکه جهانی وب » تغییر و تحول شگرفی در فرایند اطلاع یابی به وجود آورد و باعث شد که تعداد بسیار زیادی از استفاده کنندگان برای اولین بار از خانه یا محل کار خود به تنهایی از طریق کامپیوتر شخصی ، امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات را پیدا کنند از یک طرف ، استفاده از محیط گرافیکی شبکه جهانی وب ، بسیار جذاب وساده به نظر می رسید واز سوی دیگر ، قیمت کامپیوتر های شخصی وهزینه اتصال به اینترنت دائما کاهش یافت . همین امر باعث شد تا بسیاری از افراد بتوانند جستجوی اطلاعات در این محیط دیجیتالی را تجزیه کنند . به این ترتیب ، برخلاف گذشته که استفاده کنندگان ،نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی در خود احساس می کردند از این رو سواد اطلاعاتی که مجموعه ای از تواناییها و مهارتها برای جستجو ، ارزیابی واستفاده موثر از اطلاعات است . به یکی از مهم ترین عناصر اطلاع یابی در اینترنت مبدل شده است .
رشد فزاینده ی اطلاعات واستفاده کنندگان از وب :
شبکه جهانی وب در اوایل دهه ی 1990 در آزمایشگاه فیزیک ذرات اروپا واقع در سوئیس توسط تیم برنیرزلی اختراع شد . این شبکه پس از گذشت چند سال ، رشد و گسترش شتابناکی به خود گرفت و به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های قرن بیستم مطرح شد . همراه با افزایش حجم اطلاعات قابل دسترس از طریق این محیط ، تعداد استفاده کنندگان آن نیز به طور فزاینده ای زیاد شد ، به طوری که بر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
آیین مسیحیت یکی از دینهای بزرگ دنیای امروز است. دینی که با پیشینهای 2000 ساله، در بسیاری از جوامع انسانی کنونی (عمدتاً غربی) حضوری ریشهدار داشته و خاستگاه تحولات فرهنگی و اجتماعی متعددی در تاریخ حیات آنها بوده است. هسته اصلی و وجودی این دین، اصل پرستش خداوندی متعال به نام «اب» میباشد که با تجلیات خاص الوهیاش مانند «عیسی مسیح» و «روحالقدس» انسان را از گمراهی نجات داده و به سعادت و رستگاری رهنمون ساخته است (توماس میشال یسوعی، مدخل الی العقیده المسیحیه، ص57-55.) لذا اصل خداشناسی در جهانبینی مسیحیت امری مهم و کلیدی بهشمار میرود. البته خداشناسی در مسیحیت امری نسبتاً پیچیده است. خداشناسی که از پیکره یکتاپرستی صریح و شفاف یهودیت ریشه گرفته و ساختاری توحیدی دارد، اما در عین حال از نوعی تثلیث الوهیتی سخن میگوید که صریحاً با توحید خالص یهودی در تزاحم است. با این وجود اصل پرستش خداوندی ازلی، ابدی، خالق، علیم، رحیم و بخشنده که در طول تاریخ بشر همواره حضوری ملموس داشته است، رکنی بنیادین در اصول اعتقادات و جهانبینی مسیحیت میباشد. (جان ناس، تاریخ جامع ادیان، ص591)
نام خدای مسیحیت
مسیحیان خداوند خویش را «آب» یا «ابا» (abba) میخوانند. این لفظ واژهای «آرامی» است و به معنی پدر میباشد (قاموس کتاب مقدس، ص2). پدر آسمانی که هستی و حیات آدمی در دست اوست. این تعبیر بهکرات در اناجیل چهارگانه از زبان عیسی علیهالسلام نقل شده است؛ به گونهای که عیسی، خداوند را پدر آسمانی خود (مانند متی 34،25) و تمام انسانهای مومن میخواند. (مانند متی 9،6). تعبیر پدر آسمانی واژهای ضمیرآشنا و صمیمی است که تداعیکننده محبت و نوازش بزرگوارانه از سوی خداوند بر انسان میباشد. این نام با تعالیم عیسوی که بیانکننده وجود رابطهای صمیمانه و پر محبت بین خداوند و انسان میباشد، تناسب بیشتری دارد. واژه اب در کلام مسیح، نه تنها تداعیکننده وجود نوعی خیراندیشی، توأم با مراقبت و حساسیت خداوند بر انسان است، بلکه متضمن نوعی اقتدار، برتری، حکومت و تسلط خداوند بر عالم هستی و مخصوصاً انسان نیز میباشد. (رابرت ویر، جهان مذهبی، ج2، ص692)
ابا و یهوه
بنا بر آنچه از تاریخ و اناجیل چهارگانه مشهود است، «عیسی ناصری» علیهالسلام ملقب به مسیح خود یک عبرانی یهودی بوده است. حتی مادر او نیز قدیسهای یهودی به نام مریم بود و در جامعه یهودی و تحت تعلیمات یهودیان اصیل و مومنی مانند ذکریای نبی و یوسف (شوهر مریم)، بزرگ شد (لوقا، باب 1و2). او بر یهودیبودن خود اقرار داشت و حتی در کلمات صریحاً بیان داشت که تنها برای هدایت آنان مبعوث شده است: «آن وقت عیسی به آن زن گفت: من از طرف خدا فرستاده شدهام تا به یهودیان کمک کنم نه به غیر یهودیان، چون یهودیان گوسفندان گم شده خدا هستند.» (متی، 24،15)
بدین لحاظ مسیحیت را باید آیینی دانست که از بطن یهودیت برخواسته است، به گونهای که در ابتدا تصور همه از تعالیم مسیح، دینی کاملاً جدید و مستقل نبود، بلکه حتی از زبان خود «عیسی ناصری» (مسیح)، آن تنها یک اصلاحگری (رفرم) در یهودیت قلمداد میشده است (متی،17،5). در همین راستا واژه ابا را نیز باید تنها، عنوان تازهای برای خداوند یکتای یهودیان «یهوه» محسوب کرد، خداوندی که دارای هویتی روشن و تجلیاتی بارز بوده است و تا آن زمان بیش از 1000 سال به این نام مقدس خوانده و ستایش شده بود. البته این نامگذاری احتمالاً ریشه در تعالیم یهودی دارد و از تعابیری که در متون مقدس یهودی در خصوص رابطه بین خداوند و قوم برگزیدهاش ذکر شده بود، ریشه گرفته است. چنان که در عباراتی از کتاب «مزامیر داود» (مانند مزمور،7،2) و یا کتاب «هوشع بنی» (باب 1،11) قوم یهود از زبان «یهوه» فرزند خوانده شدهاند و خداوند (یهوه) خود را پدر آنها نامیده است.
بدین تعبیر نهادن نامی جدید برای خداوند (یهوه) به معنی معبودی جدید با صفات متفاوت نبوده است؛ بلکه این گزینه، انتخابی بوده که در تعریف جدید عیسی ناصری علیهالسلام از خداوند، گویایی بیشتری بر صفات خاصی چون «محبت»، «بخشش»، «مرحمت» و «اقتدار بزرگوارانه» یهوه داشته است. هرچند اینگونه تعابیر از خداوند در دید یهودیان آن زمان و (حتی امروزی نیز)- از لحاظ نزدیکی و محرمیت و نامتناسببودن با خداوند- تا حدودی کفرآمیز به نظر میآمد (رابرت ویر، جهان مذهبی، ج2، ص692)، اما تاکید وی بر قدرت، جلال، داوری و اقتدار مطلق خداوندی بر جهان هستی، این دیدگاه را کمرنگ مینماید.
البته قابل تصور است که احتمالاً علت اصلی و تاریخی رسمیت دادن و تاکید نمودن بر این نام جدید، به جای استفاده نمودن از «یهوه» نوعی استقلالطلبی «آباءکلیسا»ی مسیحی قرون اولیه میلادی از جامعه یهودیان نیز بوده است تا با ایجاد تمایزی ملموس خود را در جامعه مومن یهودی آن زمان متمایز ساخته، هویت مستقلی برای جامعه کلیسا (جامعه مسیحی) ایجاد نمایند.
اصل تجسد
دومین اصل اعتقادی مسیحیت را میتوان اصل «تجسد» دانست؛ اصلی که تا حدی مسیر این آیین را از طریقت یک دین یکتاپرستانه جدا میسازد و تصویری اساطیری را به خداوند و سفیر محبتش یعنی عیسی مسیح میدهد. او همچون پدری مهربان است که بر مخلوقات خود مخصوصاً بر انسان عنایت و لطف وافری دارد و برای نجات او از تباهی و گمراهی، دست به کار شده و فرزند خود را برای فداشدن به این دنیا فرستاده است تا آنان را پاک نماید. (انجیل یوحنا،3، 17و16)
اصل تجسد، در حقیقت اعتقادی است که مسیحیان به جسمیت یافتن «کلمه» ازلی الهی (لوگوس) و ظهور خود او در شخصیت انسانی عیسی مسیح دارند؛ «کلمه»ای که غیرمخلوق بوده و خود، خالق یا واسطه خلق همه چیز است.
-«آن زمانی که هنوز هیچ چیز نبود، کلمه وجود داشت و با خدا بود و او همیشه زنده بوده است و خود او خداست. هرچه هست به وسیله او آفریده شده است، زندگی جاوید در اوست و این زندگی به تمام مردم نور میدهد. زندگی او نوری است که در تاریکی میدرخشد و تاریکی هرگز نمیتواند آن را خاموش نماید... کلمه خدا انسان شد و روی این زمین و در بین ما زندگی کرد... خدا قانونهایش را به وسیله موسی به مردم داد. ولی به وسیله عیسی مسیح او خودش را به ما ظاهر کرد و محبتش را نشان داد. کسی هرگز خدا را ندیده است، ولی البته مسیح او را دیده است چون او همیشه با خدای پدر است و هرچه باید درباره خدا بدانیم، مسیح به ما گفته است.» (انجیل یوحنا، باب1)
این نگرش، شخصیت عیسی علیهالسلام را از یک وجود تاریخی به یک ماهیت اسطورهای (مانند اساطیر یونان) تبدیل نمود و ماهیت تاریخی او را تا حد زیادی تحت شعاع قرار داد، پایهگذار این نگرش را باید «پولس» (سن پل) و در پی او یوحنا و کلمنت دانست که به عنوان رسولان برجسته مسیح و آباء بنام کلیسای (جامعه مسیحی) قرن اول میلادی معروف هستند.
- «مسیح چهره دیدنی خدای نادیده است. حتی پیش از اینکه خدا چیزی بیافریند، مسیح وجود داشت. در واقع به وسیله عیسی مسیح تمام هستیها در آسمان و زمین به وجود آمد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
فصل اول
اطلاع یابی در اینترنت : نیاز جوامع اطلاعاتی امروز
ظهور اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون « شبکه جهانی وب » فرصتها و چالشهای نوینی را در فرایند اطلاع یابی پدید آورد . امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات از طریق اینترنت ، فعالیت های آموزشی ، تحقیقاتی ، تجاری و .. را تحت تاثیر خود قرار داده است مشکل اصلی فرایند اطلاع یابی در اینترنت بازیابی حجم کم از اطلاعات ومنابع اطلاعاتی نیست ، بلکه مشکل جدیدی تحت عنوان «بازیابی بیش از حد اطلاعات » پدید آمده است در گذشته کاربران نهایی نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی داشتند و اغلب از متخصصان اطلاع رسانی برای دسترسی به اطلاعات کمک می گرفتند ، اما امروزه باید بدون حضور یک واسط انسانی و داشتن دانش کافی درباره اصول و مهارتهای جستجو و بازیابی اطلاعات به کاوش در اینترنت بپردازند . بتدریج ، با گسترش خدمات در شبکه جهانی وب ، فراگیری اصول و مهارتهای اطلاع یابی برای جستجو گران مهم وحیاتی شد.
ظهور در اینترنت و سپس رشد و گسترش روز افزون «شبکه جهانی وب » تغییر و تحول شگرفی در فرایند اطلاع یابی به وجود آورد و باعث شد که تعداد بسیار زیادی از استفاده کنندگان برای اولین بار از خانه یا محل کار خود به تنهایی از طریق کامپیوتر شخصی ، امکان جستجو و دسترسی به حجم زیادی از اطلاعات را پیدا کنند از یک طرف ، استفاده از محیط گرافیکی شبکه جهانی وب ، بسیار جذاب وساده به نظر می رسید واز سوی دیگر ، قیمت کامپیوتر های شخصی وهزینه اتصال به اینترنت دائما کاهش یافت . همین امر باعث شد تا بسیاری از افراد بتوانند جستجوی اطلاعات در این محیط دیجیتالی را تجزیه کنند . به این ترتیب ، برخلاف گذشته که استفاده کنندگان ،نیاز کمتری به فراگیری مهارتهای اطلاع یابی در خود احساس می کردند از این رو سواد اطلاعاتی که مجموعه ای از تواناییها و مهارتها برای جستجو ، ارزیابی واستفاده موثر از اطلاعات است . به یکی از مهم ترین عناصر اطلاع یابی در اینترنت مبدل شده است .
رشد فزاینده ی اطلاعات واستفاده کنندگان از وب :
شبکه جهانی وب در اوایل دهه ی 1990 در آزمایشگاه فیزیک ذرات اروپا واقع در سوئیس توسط تیم برنیرزلی اختراع شد . این شبکه پس از گذشت چند سال ، رشد و گسترش شتابناکی به خود گرفت و به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های قرن بیستم مطرح شد . همراه با افزایش حجم اطلاعات قابل دسترس از طریق این محیط ، تعداد استفاده کنندگان آن نیز به طور فزاینده ای زیاد شد ، به طوری که بر