لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
"اتحاد ملی و انسجام اسلامی"، راهکارمقابله با توطئه دشمنان انقلاب اسلامی
تاریخ اسلام از زمان پیامبر گرامی تا امروز، کلمه " وحدت و اتحاد" را بارها شنیده است و در همه ادوار تاریخ، همه مصلحین اسلامی ضرورت حفظ وحدت و اتحاد را به پیروان خود توصیه کردهاند.
پس از انقلاب اسلامی نیز معمار کبیر انقلاب بر وحدت کلمه تاکید فراوان داشتند و بارها ملت را به وحدت و اتحاد فراخواندند و آن را رمز بقا و پیروزی ملت در مقابل دشمنان برشمردند.
تکرار تاکید بنیانگذارجمهوری اسلامی از زبان شیوا و آرام بخش مقام معظم رهبری و نامگذاری سال ۸۶به عنوان سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نشان از اهمیت سخن معمار کبیر انقلاب اسلامی در برهه کنونی کشور دارد.
رهبر معظم انقلاب در حالی سال ۸۶را سال " اتحاد ملی و انسجام اسلامی " نامگذاری کردند که دشمنان انقلاب، آشکارا شمشیر عناد با انقلاب اسلامی را از نیام بیرون کشیده و با طرح ادعایی جدایی ملت از مسوولان سعی در ایجاد شکاف میان ملت - حکومت دارند تا بهاین وسیله به اهداف شوم خود در انحراف انقلاب اسلامی از آرمانهای به حق بنیانگذار جمهوری اسلامی دست یابند.
سال ۸۶در حالی مزین به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" شد که سال پیش از آن به سال "پیامبر اعظم (ص)" معروف شد ، پیامبری که او نیز به اتحاد و انسجام اسلامی اعتقاد فراوان داشت و آن را رمز بقای امت خود میدانست.
در حقیقت سال گذشته سالی بود کههمه ملت تلاش داشتند سیرهو اخلاق پیامبر گرامی اسلام (ص) را سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهند ، سیرهای که سنگ بنای آن "اتحاد و همدلی اسلامی" بود.
اما آنچه سبب شد سال ۸۶نام نماد صریحتری از اخلاق نبوی را به خود اختصاص دهد، نقش دشمنان انقلاب اسلامی در مواجهه با انقلاب اسلامی است.
مقام معظم رهبری در تبیین سال ۸۶فرمودند: دشمنان با تبلیغات، با جنگ روانی و با تلاشهای موذیانه گوناگون خود سعی میکنند بین صفوف ملت ایران اختلاف بیندازند، به بهانه قومیت، مذهب و گرایشهای صنفی، وحدت کلمه ملت را از بین ببرند.
پیام مقام معظم رهبری درآغاز سال نو شمسی، انگیزهای شد تا اهمیت این پیام را از زبان نمایندگان ملت بشنویم.
"سعید ابوطالب " عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفت وگو باایرنا نامگذاری سال ۸۶را تحت عنوان وحدت ملی و انسجام اسلامی یک ضرورت اجتنابناپذیر دانست و گفت: دلیل این نامگذاری حرکتی است که دشمنان در طول سالهای گذشته و چند سال اخیر آغاز کردهاند .
وی تصریح کرد: دشمنان اسلام وایران دراین چند سال حرکتی را آغاز کردهاند کهبه مانند رسم انگلیسها در دوران صفویه که سیاست "تفرقه بینداز و حکومت کن" است.
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت: مبنای این فعالیت دشمنان درگیریهای قومی، مذهبی و اختلافات شدید طایفهای است که در حقیقت فروپاشی از درون را را ایجاد میکند، این جریان به گونهای است که در هر کشور اسلامی به یک شکل خاص در حال شکل گرفتن است.
وی با اشاره به دلیل نامگذاری سال جدید توسط مقام معظم رهبری به نام اتحادملی وانسجام اسلامی، گفت: ایشان در حقیقت برای متوجهکردن مردمو جامعه مسلمانان این سال را به این نام خوانده تامبادااختلافات ساختگی و جعلی بین مسلمانان به وجود آید.
ابوطالب با تاکید بر این که ما باید هوشیارانه و با دقت سعی کنیم تا درداخل کشور به درگیریها و اختلافات دامن نزنیم، گفت: نباید به برخی مسایل کهمبنای درستی ندارد، مثل دامن زدن بین اختلافات شیعه و سنی و اقوام نزدیک شد،همچنین یکیازعواملی کهمیتواند همگرایی را در کشور تقویت کند، خمیرمایه جامعه تحت عنوان دین است که میتواند تمامی قومیتها و اقوام را بههم نزدیک کند.
" حسین سبحانی نیا " عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به لزوم اتحاد ملی در داخل و خارج از کشور، گفت: افزایش حوصله، تحمل فکر مخالف، ایجاد تعامل، استفاده و تبادل تجربیات از راهکارهای جلوگیری از ایجاد تفرقه بین مسلمانان است.
وی به فلسفه نامگذاری سال جاری به نام "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" از سوی مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت : این نامگذاری قطعا با توجه به حساسیتها، آسیبها، تهدیدها، فرصتها وبایدها و نبایدهایی است که برای کشور وجود دارد ، اتخاذ شده است.
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: مقطع کنونی چه در داخل و چه در خارج از کشور مقطع حساسی به شمار میآید که برای مقابله با تهدیدها باید به نسل سوم و جوان کشور اهمیت اتحاد ملی را تاکید کرد.
وی تاکید کرد: موفقیتهای انقلاب اسلامی منافع استکبار را در معرض تهدید قرارداده، بنابراین درصددند با تفرقه بین احزاب داخلی و همچنین اختلاف بین ایران با سایر کشورها، ایران و اسلام رااز بین ببرند.
سبحانی نیا افزود: استکبار با تمام تجهیزات و امکانات اعم از فرهنگی و غیر فرهنگی با ما مقابله میکند و به دنبال مهار تولید علم ، پیشرفت علمی در حوزههای استراتژیک هستهای و دانش بنیادی در کشورهای اسلامی هستند و تلاش میکنند کشورهای اسلامی به تولید علم ، استراتژی هستهای و بنیادی دست پیدا نکنند تا اسلام و انقلاب را در تامین نیاز بشر امروز به چالش بکشند.
وی باتاکید بر اینکه استکبار در تلاش است که اسلام رادرایجاد جامعه مرفه ناتوان جلوهدهد، گفت: چنانچه ظرفیت جهان اسلام با هم یکی شود و بین نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام تعامل ایجادشود میتواند تهدید بزرگی برای استکبار جهانی محسوب شود، بنابراین آن هابرای جلوگیری از اتحاد اسلامی و تعامل بین کشورهای اسلامی تلاش جدی را آغاز کرده و با توجه به این محورها از راههای اختلاف انداختن در درون کشورها از طریق دمیدن در تفاوتهای قبیلهای ، قومی و سلیقهایی استفاده میکنند .
این نماینده مجلس شورای اسلامی گفت برهمین اساس رهبر انقلاب با اشراف بر حرکات انقلاب، تجربه، فرصتهای جهانی وداخلی انقلاب اسلامی، امسال را اینگونه نامگذاری کردند.
وی گفت: البتهاگراین نامگذاری بهطور صحیح برراهبردها،رفتارهای اجتماعی، سیاسی، دیپلماسی و حرکات جهان اسلام سایه بیافکند، خواهیم توانست از این مقطع حساس عبور کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
عنوان مطلب
وحدت ملی وانسجام اسلامی از دیدگاه آیات و روایات
مقدمه
وحدت تپش هماهنگ قلبهاست و آهنگ حرکت دستها، وحدت اسلامی عامل اقتدار اسلام در برابر کفر و نفاق و اختلاف، آفت بزرگ عزت و استقلال مسلمین است. آرمان و امید همة دوستان عظمت اسلامی ، وجدائی و تفرقه آرزوی شوم دشمنان دیرینة ماست. وحدت ، کشتی نوح است و تفرقه، تازیانة عذاب الهی.
امید است در روزگاری که شیاطین، بذر نفاق و تفرقه میپاشند قادر سرزمین مقدس اسلام، درخت دشمن پرورش دهند، با بیداری و یادآوری سخنان وحدت بخش رسول خدا و ائمه معصومین(ع) نقشههای شوم استکبار، نقش برآب گردد و خداجویان وحدت اندیش برگرد قرآن و سُنّت هماهنگ شوند و با رهبری عترت(ع)پرچم استقلال و آزادی را در سراسر گیتی به اهتزاز درآورند. ان شاءالله
این حدیث نیز ، به خوبی نشان می دهد که امت وادیان س ابق نیز دچار اختلافو چند دستگی شدند و امت اسلام هم دچار اختلاف خواهد شد ولی فرق بین این دو مکتب «اسلام وغیر اسلام» ان اس ت که دین اسلام ، ابزار وراه کارهایی برای رهایی از تفرقه گذاشته است مانند روایات ، برخلاف ادیان دیگر که در صورت اختلاف با مراجعه کردن به کتابهای آسمانی یا علمای خودشان ، بیشتر گمراه می شوند.
اتحاد و انسجام در قرآن و روایات
در ابتدای ورود به بحث، سزاوار است که اتحاد و انسجام را، از دیدگاه قرآن و روایات بررسی کنیم، تا به حقیقت این دو واژه، آشنا شده و اهمیت آن را از لسان قرآن و احادیث بشنویم و با دقت و توضیح، پیرامون آنها، به یک جمع بندی کلی برسیم، و در نتیجه ملتی بزرگ و گروهی آگاه، یعنی اسلام و مسلمین، به آرامش و امنیت مطلق برسند زیرا قرآن کریم، کتابی است که خداوند متعال، برای هدایت بشر فرستاده است و کتابی که بخواهد هدایت گر باشد، باید جامعیت داشته باشد وگرنه، آن مجموعه، نمی تواند به خواسته ها و نیازهای بشری، پاسخ دهد و صرفاً، نوشته ای خواهد شد که خالی از هرگونه محتوا است و البته روایات پیامبر و اهل بیت ایشان نیز چنین خاصیتی دارند.
الف ) اتحاد وانسجام از نقل قرآن
در قرآن، از لفظ اتحاد و انسجام استفاده نشده است، اما کلماتی که با این واژه همخوانی داشته و از یک خانواده هستند، وجود دارد و بعضی دیگر از واژگان، از نظر محتوایی، با بحث مورد نظر، تطابق و هماهنگی دارند.
شش آیه در قرآن وجود دارد که از کلمه ی «وحده» استفاده شده است که همگی به معنای «یکی بودن» و به «تنهایی» می باشد و پنج آیه از تفرقه و جدایی سخن می گوید و همان طور که می دانید، تفرقه، ضد اتحاد و انسجام است و در این قسمت به این آیات اشاره کرده و ترجمه و توضیح آن را بیان خواهیم کرد.
1- قالُوا أَجِئتَنا لِنَعبُدَ اللهَ وَحدَهُ وَ نَذَرَ ما کانَ یَعبُدُ آباؤُتنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا اِن کُنتَ مِنَ الصّادِقِینَ1
«قوم حضرت هود به او گفتند: آیا تو به نزد ما آمده ای که خدای یگانه را بپرستیم و از خدایانی که پدران ما می پرستند دوری کنیم. پس تو اگر راست می گویی عذابی را که به ما وعده داده ای بفرست «زیرا ما به خدای تو ایمان نمی آوریم.»
نکته ای که از این آیه برداشت می شود این است که رمز اتحاد و انسجام، پرستش خدای یگانه و شناخت خدای واقعی از میان خدایان گوناگون و ساختگی است. نکته قابل دقت در آیه ی مذکور آن است که تعصب و تقلید بی جا مانع شناخت حقیقت انسان می شود و انسان را به دشمنی و کنیه می کشاند.2
پس اگر قوم حضرت هود (ع) خدایان متعدد را رها می کردند و به گرد خدای واحد جمع می شدند و در پرستش خدای متعال متحد بودند به طور یقین سعادت دنیا و آخرت نصیب آنها می شد.
2- وَجَعَلنا عَلی قُلُوبِهِم أَکِنَّهً اَن یَفقَهُوهُ وَ فِی آذَانِهِم وَ قراً وَ إذَا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القرآنِ وَحدَهُ وَلَّوا عَلَی أَدبارِهِم نُفُوراً 3
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
موانع اتحاد و انسجام اسلامی
بررسی عوامل اتحاد و آثار آن، موانع انسجام و علل آن، راهکارهای حفظ اتحاد و رفع موانع آن ازجمله مباحث درخور توجهی است که دراین سال اهمیت بیشتری پیدا می کند. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی گوشه ای از موانع اتحاد از منظر قرآن کریم و روایات معصومین (ع) می پردازد.
سال ۸۶ با تدبیر رهبر فرزانه انقلاب به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی نام گرفت، اهمیت این تدبیر زمانی روشن می شود که به عمق تلاشهای استکبار جهانی و در رأس آن شیطان بزرگ آمریکا درجهت ایجاد شکاف بین صفوف مسلمین در سرتا سر جهان به طور عام و بر هم زدن انسجام ملت مقتدر ایران به طور خاص واقف باشیم. اختصاص بودجه های کلان درجهت اسلام ستیزی، حضور نظامی درخاورمیانه به ویژه درعراق افغانستان، فشار مضاعف برکشورهای مستقل اسلامی نظیر ایران، سوریه، لبنان و فلسطین و... طرح های پیچیده و خطرناک نظیر خاورمیانه جدید، جهانی سازی و دفاع از دموکراسی و حقوق بشر آمریکایی و اقداماتی از این دست هر مسلمان اندیشمند و دل سوز و هر آزاده غیوری را به اوج خوی پلید استعمار در سلطه برجهان آگاه می سازد. امت اسلام و آموزه های حیات بخش قرآن بزرگترین مانع در جهت دستیابی استکبار به این اهداف شوم است. به شرط آنکه با اعتصام و تمسک به قرآن و مشترکات اصیل و با خردورزی، اندیشه محوری و عقلانیت و به دور از تعصبات نژادی، فرقه ای، حول محور اسلام و قرآن اتحاد و انسجام خویش را روز افزون نمایند و متأثر از تبلیغات امپراطوری رسانه ای ناتوی فرهنگی استکبار نگردند.
بررسی عوامل اتحاد و آثار آن، موانع انسجام و علل آن، راهکارهای حفظ اتحاد و رفع موانع آن ازجمله مباحث درخور توجهی است که دراین سال اهمیت بیشتری پیدا می کند. بر این اساس مقاله حاضر به بررسی گوشه ای از موانع اتحاد از منظر قرآن کریم و روایات معصومین (ع) می پردازد.
مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:
● اتحاد، نعمت الهی برای بشریت
اتحاد و همبستگی و صبر و پایداری رمز موفقیت ملتها و اختلاف و تفرقه و تن پروری و دنیا طلبی موجب شکست و ذلت آنهاست و این سنت پیوسته الهی درمیان جوامع بشری است. از همین رو قرآن از اتحاد با عنوان نعمت الهی یاد می کند و خطاب به مسلمین می فرماید: «واذکر وا نعمت الله علیکم اذکنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخونا؛]۱[ نعمت خداوند برخودتان را به یاد آورید که دشمنان هم بودید و خداوند بین قلبهایتان دوستی برقرار کرد و به برکت آن برادران یکدیگر شدید.»
مدنی الطبع بودن انسان به طور فطری باعث می شود که آدمی از تنها زیستن بگریزد و زندگی گروهی را انتخاب کند؛ ]۲[ اما این مسأله در کنار فوایدی همچون تلاش متقابل برای رفع نیازمندی ها مشکلاتی را نیز به همراه دارد، که تنازعات و مرافعات از جمله آنهاست.
در فلسفه اسلامی ضرورت وجود قانون و شریعت، آن هم شریعتی آسمانی که به طور طبیعی ارسال پیامبران را در پی دارد بر همین اساس تبیین شده است.]۳[
قرآن کریم پیش از تاکید بر لزوم وحدت امت اسلامی بر وحدت جوامع انسانی تاکید می کند که ثمره توجه انسانها به این وحدت تقویت روابط انسانی و احترام متقابل میان آنها و پیشگیری از برتری طلبی و استکبار و استعمار دیگران است. از این رو قرآن جوهر خلقت آدمیان را یکسان معرفی می کند:
«هو الذی خلقکم من نفس واحده» ]۴[ و اختلافات جنسیتی، قومی، نژادی وزبانی را نه به جهت فخر فروشی آدمیان بر یکدیگر بلکه به منظور شناسایی بهتر همدیگر معرفی می کند:«و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا؛ ]۵[ و شما را به صورت ملتها و قبایلی قرار داد تا یکدیگر را بشناسید» و در پایان بر این نکته تاکید می ورزد که تنها معیاری که مایه برتری آدمیان می شود، تقوای الهی است. برتری ناشی ا زتقوا نیز در ساحت ربوبی الهی است و حقوقی افزون بر حقوق شهروندی در جوامع انسانی مختص متقین نمی کند تا به طغیان ایشان بینجامد، بلکه برعکس حقیقت تقوا رعایت اخلاق سیاسی، اقتصادی، فردی و اجتماعی است.
قرآن علاوه بر اتحاد جامعه جهانی، بر اتحاد و ادیان آسمانی در گوهر و جوهر آن که همان اسلام و تسلیم در برابر خداوند است، اشاره می کند:«ان الدین عندالله الاسلام.» ]۶[
و از ادیان مختلف می خواهد تا با تکیه بر مشترکات اصیل که همانا سه اصل بنیادین توحید، نبوت و معاد است، اختلافات را کنار بگذارند و در برابر دنیای کفر و الحاد موضع مشترکی اتخاذ کنند: «قل یا اهل الکتب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الانعبد الا الله و لانشرک به شیئاً...»]۷[
اتحاد ادیان اگرچه ارزش ذاتی دین کامل تر و برتر و تکلیف واقعی ادیان در پذیرش این دین کامل را نادیده نمی گیرد، بلکه در عین باقی بودن این اصل، به منظور تحکیم بنیادهای جامعه دینی همراه با امنیت و آرامش در مقابل دنیای استکبار و سلطه طلبی و کفر مورد تاکید است. گستره خاص تری از اتحاد مورد تاکید قرآن، اتحاد امت اسلام و مومنان به دین مبین اسلام به عنوان «امت واحده» است:«ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون». ]۸[ بر این اساس قرآن مومنان را برادر یکدیگر خوانده:«انما المومنون اخوه ]۹[ و از آنان می خواهد در امور خیر و تقوی یار و مددکار هم باشند:«تعاونوا علی البر و التقوی» ]۰۱[ و با تمسک به حبل متین الهی هرگونه اختلاف و تفرقه ای را کنار بگذارند:«و اعتصموا بحبل الله جمیعا و لاتفرقوا»؛]۱۱[اختلافاتی که انسجام صفوف مسلمین را می شکند، عزت و قدرت و شوکت آنان را جریحه دار می سازد، روح امید و اصلاح جوامع اسلامی را به یاس و دل نگرانی و انحطاط مبدل می کند و دشمنان مسلمین را بر آنان جری می سازد.
از همین رو؛ پیامبر اکرم (ص) جمع گرایی را مورد تاکید قرار داده و آن را رحمت معرفی می کند و تفرقه را مایه عذاب می داند:«الجماعه رحمه و الفرقه عذاب» ]۲۱[ و قرآن مومنانی را که در راه خدا همچون سدی پولادین و بنایی آهنین پیکار می کنند، محبوب ذات مقدس الهی دانسته است:«ان الله یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص» ]۳۱[ چنین مومنانی با یکپارچگی و انسجام و اتحاد و گریز از عزلت نشینی و فرد محوری در جهاد پیوسته در عرصه های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اند ]۴۱[ و در مقابل طوفانها و مشکلات مختلف و دسیسه ها و تفرقه افکنی ها و نیات شوم مستکبران و تحریم ها و تهدیدهای استعمارگران و تطمیع های فرصت طلبان همچون کوه استوار و همچون پولاد سخت و آبدیده اند و نیت آنان نیز غیر از رضایت الهی و سربلندی راه و مرام الهی (فی سبیل الله) چیز دیگری نیست.
البته کنار گذاشتن اختلاف و پیشه ساختن وحدت به معنای یکی شدن افکار و عقاید و آداب و رسوم و سنت ها نیست تا تحقق آن را محال بدانیم و تفاوت های مذهبی و عقیدتی را نکوهش کرده و مباحثات و مناظرات کلامی به منظور محکوم ساختن یک فرقه و متجلی ساختن حقانیت دیگری را مقدمه اتحاد بشماریم؛ بلکه مسلمین می توانند در عین پای بندی به افکار و عقاید خویش و ادامه مباحثات علمی و استدلالی با تکیه بر اصول مشترک که همان خدای واحد، قبله واحد، کتاب آسمانی واحد و پیامبر واحد و ... است، مسئولیت مشترکی را در مقابله با شرک و کفر، بی عدالتی و بیداد، استکبار و استعمار و روشن ساختن چراغ حقیقت در مقابل حق جویان عالم اتخاذ کرده و در تحقق آن بکوشند.
امام خمینی در این خصوص فرموده اند «ما جدایی بین خودمان و مسلمین احساس نمی کنیم و امیدواریم که مسلمین هم احساس کنند که همه ممالک اسلام است و همه مال همه مسلمین .» ]۵۱[ «اگر مسلمانان به دستورات اسلام رفتار کنند و وحدت کلمه خود را حفظ نمایند و از اختلاف و تنازع که مایه شکست آنهاست، دست بکشند، در سایه پرچم «لااله الاالله» از تجاوز دشمنان اسلام و جهان خواران مصون خواهند شد و دست شرق و غرب را از بلاد عزیز مسلمین قطع خواهند کرد...» ]۱۶[
● موانع اتحاد و انسجام اسلامی
به یقین اتحاد میان مسلمین که مایه قدرت و شوکت آنان و ضعف دشمنان آنان می گردد و همچون خاری در چشم مستکبران جهان است، بدون مانع نخواهد بود و واکنش و عکس العمل سخت آنان را همراه با برنامه ریزی دقیق و طولانی برای ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و کمرنگ ساختن ارزش های اسلامی که جانمایه این اتحاد است، به همراه خواهد داشت. شناخت این موانع و شناساندن آن به امت اسلام و تلاش در جهت رفع آن از سوی عالمان و اندیشمندان مسلمان امری بایسته و قطعی است که بی توجهی به آن خسارت عظیمی بر پیکره امت اسلام وارد خواهد ساخت چنان که مسلمانان از جهت بی تدبیری حاکمان و رهبران و کوتاهی عالمان و اندیشه وران خویش ضربه ها خورده اند و فرصت ها سوزانده اند.
موانع اتحاد و عوامل اختلاف در این مقاله به دو دسته تقسیم شده است: الف) موانع اخلاقی اتحاد؛ ب) موانع سیاسی و اجتماعی اتحاد.
اگر چه بررسی دقیق و همه جانبه این موانع فرصت و مجال بسیار گسترده ای را می طلبد، اما کوشش ما در این مجال اندک آن است که به خطوط کلی و اصلی آن اشاره گذرا داشته باشیم.
الف) موانع اخلاقی اتحاد
پیامبر اکرم(ص) هدف از بعثت خویش را اتمام مکارم اخلاقی بیان کردند: «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»]۱۷[ و اخلاق صرفا در آداب فردی خلاصه نمی شود، بلکه اخلاق اجتماعی نیز بخش عمده آن است و اساسا آن گاه که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی
ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید میآید.
سعادت مهم ترین و اصلی ترین هدف ایجاد ملت و دولت است؛ زیرا ملت و دولت نهادهای اجتماعی بزرگ تری بر پایه و بنیاد خانواده است که عناصر و مقومات و نیز علل غایی از تشکیل آن رسیدن و دست یابی به آرامش و آسایش است که در شکل سعادت خودنمایی می کند. انسان به این منظور ازدواج می کند و تشکیل خانواده می دهد تا در کنار همسر خویش به آرامش دست یابد و برخی از نیازهای روحی و روانی و نیز مادی خود را از این طریق برآورده سازد. نیازهایی که بدون تشکیل خانواده امکان دست یابی بدان یا محال و ممتنع است و یا به سختی و دشواری مضاعف به دست می آید. ملت به عنوان خانواده بزرگی است که انسان ها برای دست یابی به سعادت یعنی امنیت جامع و رفاه وآسایش ایجاد کرده و می کنند. انسان همواره می کوشد تا به طریقی به این دو هدف اساسی دست یابد؛ زیرا بدون تحقق آن سعادت نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز نصیب او نمی گردد؛ زیرا رسیدن به کمال نیازمند بستر و زمینه هایی است که دو عنصر آرامش و آسایش مهم ترین مقومات و مولفه های آن را تشکیل می دهند. از سوی دیگر، هر اجتماعی نیازمند مدیران و رهبرانی است که جامعه را مدیریت و به سوی دست یابی این اهداف یاری رساند. در خانواده پدر به عنوان مدیر و مدبر عمل می کند. کار ویژه دولت ها در جامعه بزرگ خانواده و ملت ها نیز مدیریت و تدبیر امور اجتماعی انسان است. از این رو، دولت های ملی در گذشته و حال به عنوان مدیران و اهل تدبیر وارد صحنه اجتماعی شده اند. دولتمردان می بایست برای رسیدن جامعه و ملت به اهداف اصلی یعنی سعادت تلاش کنند و جامعه را در این راستا مدیریت و امور اجتماعی و سیاسی جامعه را با تدبیر و درایت هدایت نمایند. در این مقاله سعی شده است عوامل و اهداف اتحاد ملی و نیز انسجام ملی و نگرش قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد مطلب را از نظر می گذرانیم . لزوم شناسایی عوامل همگرایی و واگرایی مشکلی که ملت ها و دولت ها با آن رو به رو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آن جا آغاز می شود که با تغییر شرایط تاریخی واجتماعی و مشکلات داخلی و بحران های بیرونی دست یابی به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال می گردد و عوامل درونی و بیرونی آسیب زا و بحران آفرین موجب می شود که دست یابی به اهداف یا غیرممکن و گاه محال گردد. از این رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد و موانع واگرایی اجتماعی می تواند دولت ها و ملت ها را برای عبور از بحران ها و دست یابی به اهداف کمک و یاری رساند. مقومات و مولفه های ایجاد ملت ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید می آید. از جمله ویژگی های هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (همان کشور) و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین است. از سوی دیگر نیروی حیاتی پیوند دهنده ملت از احساس تعلق قوی به تاریخ و فرهنگ و دین ویژه خویش و نیز زبان مشترک برمی خیزد. به نظر دانشمندان علوم سیاسی ملت هایی را می توان یافت که به عنوان یک جماعت تاریخی و دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خودمختاری سیاسی یا داشتن دولت وجود داشته باشند. به این معنا که عنصر دولت در تشکیل دولت به عنوان عامل اصلی و مقوم نیست؛ بنابراین ملت های بدون دولتی را نیز می توان در صحنه تاریخی اجتماعی ملل یافت. به نظر این اندیشمندان، پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت امر تازه ای است که تاریخ آن از پیدایش ملی گرایی و ناسیونالیسم جدید و دولت های نوین فراتر نمی رود و مربوط به تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی اروپا در دو سده اخیر است. از این رو، آگاهی ملی به معنای تعلق به ملت و لزوم تشکیل دولت ملی و داشتن قدرتی یا دولتی متعلق به خود، پیشینه ای طولانی ندارد. به همین دلیل واژه ملت نیز در گذشته به معنای سیاسی امروزین نبوده و همانند کاربرد آن در فارسی گذشته به معنای پیروان دین و مذهبی بوده است. پیش از پیدایش آگاهی ملی جدید آن چه در میان گروه های بشری شایع بوده، آگاهی قومی بوده است، چنان که واژه ناسیون در زبان های اروپایی به معنای قوم به کار می رفته است. آگاهی قومی بیشتر جنبه آگاهی به تعلق فرهنگی داشته و عنصر زبان، دین، آداب، رسوم، تاریخ و خاطره قومی مشترک مبنای آن بوده است. در میان بیشتر اقوام گذشته این آگاهی را به صورت جدا کردن خود از دیگری می یابیم. چنان که یونانیان غیریونانیان را بربر می نامیدند و ایرانیان غیرایرانیان را انیران (تورانی و غیرایرانی)و تازیان غیرعرب ها را عجم می خواندند و با این واژه و واژگان دیگران را از خود جدا می کردند. اقوامی هم چون ایرانیان و یونانیان و چینیان که برای فرهنگ خود برتری قایل بودند، با واژگانی خاص دیگران را از خود جدا می کردند. در واقع اغلب جز خود را کوچک و حقیر می شمردند و واژگان تحقیرآمیزی چون بربر و عجم را در حق ایشان به کار می بردند. در گذشته، احساس هویت قومی و سربلندی از آن چنان که در شاهنامه فردوسی دیده می شود و بزرگ داشت میهن بیشتر معنا و جهت فرهنگی داشته است تا معنای سیاسی؛ به این معنا که استقلال سیاسی به معنای امروزی کلمه، جزء ذاتی و ضروری این هویت نبوده است، چنان که فردوسی با همه احساس شدید ایرانیت می توانسته شاهنامه را به فرمانروایی ترک و تورانی پیش کش کند؛ ولی در همان حال حکومت قومی، یعنی حکومتی که با دین و فرهنگ قومی پیوستگی داشته و پشتیبان و نگهبان آن به شمار می آمده، اهمیت خاص داشته است، هرچند که این اهمیت به طوری نبوده است که در دولت های ملی خودنمایی می کند؛ زیرا پیوستگی سه عنصر دولت، ملت و کشور در روزگار ما، بعد سیاسی قومی به مفهوم ملت بخشیده است، اما هم چنان در تعریف آن عناصر فرهنگی غلبه و چیرگی دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
عوامل و اهداف اتحاد ملی و انسجام اسلامی
ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید میآید.
سعادت مهم ترین و اصلی ترین هدف ایجاد ملت و دولت است؛ زیرا ملت و دولت نهادهای اجتماعی بزرگ تری بر پایه و بنیاد خانواده است که عناصر و مقومات و نیز علل غایی از تشکیل آن رسیدن و دست یابی به آرامش و آسایش است که در شکل سعادت خودنمایی می کند. انسان به این منظور ازدواج می کند و تشکیل خانواده می دهد تا در کنار همسر خویش به آرامش دست یابد و برخی از نیازهای روحی و روانی و نیز مادی خود را از این طریق برآورده سازد. نیازهایی که بدون تشکیل خانواده امکان دست یابی بدان یا محال و ممتنع است و یا به سختی و دشواری مضاعف به دست می آید. ملت به عنوان خانواده بزرگی است که انسان ها برای دست یابی به سعادت یعنی امنیت جامع و رفاه وآسایش ایجاد کرده و می کنند. انسان همواره می کوشد تا به طریقی به این دو هدف اساسی دست یابد؛ زیرا بدون تحقق آن سعادت نه تنها در دنیا بلکه در آخرت نیز نصیب او نمی گردد؛ زیرا رسیدن به کمال نیازمند بستر و زمینه هایی است که دو عنصر آرامش و آسایش مهم ترین مقومات و مولفه های آن را تشکیل می دهند. از سوی دیگر، هر اجتماعی نیازمند مدیران و رهبرانی است که جامعه را مدیریت و به سوی دست یابی این اهداف یاری رساند. در خانواده پدر به عنوان مدیر و مدبر عمل می کند. کار ویژه دولت ها در جامعه بزرگ خانواده و ملت ها نیز مدیریت و تدبیر امور اجتماعی انسان است. از این رو، دولت های ملی در گذشته و حال به عنوان مدیران و اهل تدبیر وارد صحنه اجتماعی شده اند. دولتمردان می بایست برای رسیدن جامعه و ملت به اهداف اصلی یعنی سعادت تلاش کنند و جامعه را در این راستا مدیریت و امور اجتماعی و سیاسی جامعه را با تدبیر و درایت هدایت نمایند. در این مقاله سعی شده است عوامل و اهداف اتحاد ملی و نیز انسجام ملی و نگرش قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی مورد بررسی قرار گیرد مطلب را از نظر می گذرانیم . لزوم شناسایی عوامل همگرایی و واگرایی مشکلی که ملت ها و دولت ها با آن رو به رو هستند ناشناخته ماندن اهداف تشکیل ملت و یا دولت نیست؛ بلکه مشکل از آن جا آغاز می شود که با تغییر شرایط تاریخی واجتماعی و مشکلات داخلی و بحران های بیرونی دست یابی به این اهداف و مدیریت درست و صحیح جامعه دچار اختلال می گردد و عوامل درونی و بیرونی آسیب زا و بحران آفرین موجب می شود که دست یابی به اهداف یا غیرممکن و گاه محال گردد. از این رو شناسایی عوامل ایجادی اتحاد و موانع واگرایی اجتماعی می تواند دولت ها و ملت ها را برای عبور از بحران ها و دست یابی به اهداف کمک و یاری رساند. مقومات و مولفه های ایجاد ملت ملت را می توان یک واحد بزرگ انسانی تعریف کرد که عامل پیوند آن فرهنگ و آگاهی مشترک است. از این پیوند است که احساس تعلق به یک دیگر و احساس وحدت میان افراد متعلق به آن واحد پدید می آید. از جمله ویژگی های هر ملت اشغال یک قلمرو جغرافیایی مشترک (همان کشور) و احساس دلبستگی و وابستگی به سرزمین معین است. از سوی دیگر نیروی حیاتی پیوند دهنده ملت از احساس تعلق قوی به تاریخ و فرهنگ و دین ویژه خویش و نیز زبان مشترک برمی خیزد. به نظر دانشمندان علوم سیاسی ملت هایی را می توان یافت که به عنوان یک جماعت تاریخی و دارای بافت فرهنگی خاص اما بدون خودمختاری سیاسی یا داشتن دولت وجود داشته باشند. به این معنا که عنصر دولت در تشکیل دولت به عنوان عامل اصلی و مقوم نیست؛ بنابراین ملت های بدون دولتی را نیز می توان در صحنه تاریخی اجتماعی ملل یافت. به نظر این اندیشمندان، پیوند مستقیم مفهوم ملت با دولت امر تازه ای است که تاریخ آن از پیدایش ملی گرایی و ناسیونالیسم جدید و دولت های نوین فراتر نمی رود و مربوط به تحولات فکری و سیاسی و اجتماعی اروپا در دو سده اخیر است. از این رو، آگاهی ملی به معنای تعلق به ملت و لزوم تشکیل دولت ملی و داشتن قدرتی یا دولتی متعلق به خود، پیشینه ای طولانی ندارد. به همین دلیل واژه ملت نیز در گذشته به معنای سیاسی امروزین نبوده و همانند کاربرد آن در فارسی گذشته به معنای پیروان دین و مذهبی بوده است. پیش از پیدایش آگاهی ملی جدید آن چه در میان گروه های بشری شایع بوده، آگاهی قومی بوده است، چنان که واژه ناسیون در زبان های اروپایی به معنای قوم به کار می رفته است. آگاهی قومی بیشتر جنبه آگاهی به تعلق فرهنگی داشته و عنصر زبان، دین، آداب، رسوم، تاریخ و خاطره قومی مشترک مبنای آن بوده است. در میان بیشتر اقوام گذشته این آگاهی را به صورت جدا کردن خود از دیگری می یابیم. چنان که یونانیان غیریونانیان را بربر می نامیدند و ایرانیان غیرایرانیان را انیران (تورانی و غیرایرانی) و تازیان غیرعرب ها را عجم می خواندند و با این واژه و واژگان دیگران را از خود جدا می کردند. اقوامی هم چون ایرانیان و یونانیان و چینیان که برای فرهنگ خود برتری قایل بودند، با واژگانی خاص دیگران را از خود جدا می کردند. در واقع اغلب جز خود را کوچک و حقیر می شمردند و واژگان تحقیرآمیزی چون بربر و عجم را در حق ایشان به کار می بردند. در گذشته، احساس هویت قومی و سربلندی از آن چنان که در شاهنامه فردوسی دیده می شود و بزرگ داشت میهن بیشتر معنا و جهت فرهنگی داشته است تا معنای سیاسی؛ به این معنا که استقلال سیاسی به معنای امروزی کلمه، جزء ذاتی و ضروری این هویت نبوده است، چنان که فردوسی با همه احساس شدید ایرانیت می توانسته شاهنامه را به فرمانروایی ترک و تورانی پیش کش کند؛ ولی در همان حال حکومت قومی، یعنی حکومتی که با دین و فرهنگ قومی پیوستگی داشته و پشتیبان و نگهبان آن به شمار می آمده، اهمیت خاص داشته است، هرچند که این اهمیت به طوری نبوده است که در دولت های ملی خودنمایی می کند؛ زیرا پیوستگی سه عنصر دولت، ملت و کشور در روزگار ما، بعد سیاسی قومی به مفهوم ملت بخشیده است، اما هم چنان در تعریف آن عناصر فرهنگی غلبه و چیرگی دارد. از این رو «ارنست رنان» در تعریف خود ملت را روانی دانسته