لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
فهرست مطالب
مقدمه 2
بافت مریستم 4
ویژگیهای یاخته های مریستمی 4
طبقه بندی مریستم ها 4
بافت پارانشیم 5
انواع بافت پارانشیم 6
پارانشیم کلروفیلی یا کلرانشیم 6
پارانشیم ذخیره ای 7
پارانشیم آبی یا آبدار 7
پارانشیم هوایی یا حفره ای یا آئرانشیم 7
بافتهای نگاهدارنده 8
بافت کلانشیم 8
بافت اسکلرانشیم 9
یاخته های فیبری 10
اسکلرئید 10
بافتهای آوندی 11
مقدمه
بافت شناسی (هستولوژی) یکی از رشته های مهم علم زیست شناسی محسوب می شود. بافت شناسی گیاهی، تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندانی نظیر مالپیگی و گرو ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. تصاویر بسیار دقیقی که گرو از بافتهای گیاهی رسم کرد امروزه نیز در بسیاری از کتب گیاهشناسی استفاده می شوند.
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل به وجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافته تر، دارای تنوع بافتی بیشتری می باشند. بیشترین تنوع بافتی در گیاهان گلدار یعنی تک لپه ایها و دو لپه ایها مشاهده می شود، چون در این گروهها بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شده اند.
در گروههای پست ترف بافتها تنوع کمتری دارند. برای مثال در خزه ها اگر چه تقسیم کار تا حد زیادی رخ داده است و اندامهای شبیه برگ، ساقه، ریشه ایجاد شده است و سلولهای فتوسنتر کننده و ذخیره ای و جذب کننده ساخته شده است ولی هنوزبافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشده اند، بنابراین بافتها عمدتا پارانشیمی میباشند. در نهانزادان آوندی بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و سپس تکامل آنها ادامه می یابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود می رسد و کاملا اختصاصی می شوند.
بسیاری از گیاهان دارای اندامهای گوناگون ( ریشه، ساقه،برگ، گل) هستند. هر اندام از اجتماع چند نوع بافت و هر بافت از اجتماع یاخته هایی با ساختار و نقش یکسان به وجود آمدی هست. یاخته واحد ساختاری و کنشی گیاه است.
بافتهایی که در گیاهان دیده می شوند عبارتند از بافتهای : مریستم، پارانشیم، اپیدرم (بشره یا روپوست)، پریدرم، کلانشیم، اسکلرانشیم و همچنین بافتهای چوبی، آبکشی و ترشحی. بافت ÷ارانشیم را "بافت زمینه ای" بافتهای اپیدرم و پریدرم را " دستگاههای محافظ یا پوششی"، بافتهای کلانشیم و اسکلرانشیم را " دستگاههای نگاهدارنده یا استحکامی" و بافتهای چوبی و آبکشی را " دستگاههای هادی " گویند. ( شکل 1)
بسیاری از گیاهان دارای اندامهای گوناگون ( ریشه، ساقه،برگ، گل) هستند. هر اندام از اجتماع چند نوع بافت و هر بافت از اجتماع یاخته هایی با ساختار و نقش یکسان به وجود آمدی هست. یاخته واحد ساختاری و کنشی گیاه است.
بافتهایی که در گیاهان دیده می شوند عبارتند از بافتهای : مریستم، پارانشیم، اپیدرم (بشره یا روپوست)، پریدرم، کلانشیم، اسکلرانشیم و همچنین بافتهای چوبی، آبکشی و ترشحی. بافت ÷ارانشیم را "بافت زمینه ای" بافتهای اپیدرم و پریدرم را " دستگاههای محافظ یا پوششی"، بافتهای کلانشیم و اسکلرانشیم را " دستگاههای نگاهدارنده یا استحکامی" و بافتهای چوبی و آبکشی را " دستگاههای هادی " گویند. ( شکل 1)
شکل 1: انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
یاخته های مریستمی که منشاء بافتهای گیاهی هستند جایگاههای مشخصی را در اندامهای گیاهی اشغال می کنند. واژه مریستم از کلمه یونانی " مریستوس" به معنای قابلیت تقسیم گرفته شده و بافتی است که یاخته های آن همواره دارای فعالیت تقسیم یاخته ای هستند.
ویژگیهای یاخته های مریستمی
یاخته های مریستمی معمولا چند وجهی، دارای دیواره نازک، هسته بزرگ، سیتوپلاسم متراکم و چند واکوئول کوچک اند. این یاخته ها در شرایط مساعد بیرعت تقسیم میشوند و یاخته های جدید می سازند.
طبقه بندی مریستم ها
یکی از متداولترین روش طبقه بندی مریستمهای گیاهی، طبقه بندی آنها بر اساس محل قرار گرفتنشان در پیکره گیاه است. بر این اساس دو نوع مریستم وجود دارد:
مریستمهای انتهایی : این نوع مریستمها در انتهای ساقه ها و ریشه های اصلی و فرعی وجود دارند.
مریستم های جانبی : این نوع مریستمها در داخل ساقه ها و ریشه های اصلی و فرعی به موازات کناره ها و پهلو های آنها قرار دارند مانند کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه ای.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بافت شناسی در گیاهان
بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته میشود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شدهاند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شدهاند.
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافتهای مریستمی
بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافتهاند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر میباشند.
سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)
مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفتهاند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمیشود.
دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.
انواع بافت مریستمی
مریستم انتهایی
در انتهای همه ریشهها و ساقهها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقهها ، گلها تمایز مییابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عدهای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.
مریستم جانبی
این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شدهاند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود میآیند. ولی بافت ثانویه تولید میکنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.
مریستم میان گرهی
در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شدهاند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپهایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید میشوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شدهاند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود میآیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب میباشند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بافت اسکلرانشیم
اسکلرانشیم بافتی است که یاخته هایی با جدار ثانوی ضخیم نشده چوبی یا غیر چوبی و عمل مهم آن در نگهداری و استحکام گیاه می باشد. یاخته های اسکلرانشیم بیشتر کیفیت الاستیکی (کشندگی و ارتجاع) دارند تا کیفیت پلاستیکی (شکل پذیری) یاخته های اسکلرانشیمی در شکل ساختمان و منشأ متفاوتند معمولاً یاخته های اسکلرانشیمی با ضخیم شدن تدریجی غشای اسکلتی و تبدیل آن به مداد چربی (lignin) به وجود می آید این عمل را چربی شدن غشا یا لیگنی فیکاسیون( ligni Fication) می نامند یاخته های اسکلرانشیمی در آغاز زنده و به تدریج که اسکلرید و فیبری می شوند هسته خود را از دست می دهند و فضایی درون یاخته به نام لومن با انشعابات کانالی ایجاد می شود در این صورت پروتوپلاسم یاخته غیر زنده است بافت اسکلرانشیم از نظر شکل و ساختار به دو نوع تقسیم می شود : 1- فیبرها(Fibres) 2- اسکلرید (sclereids)
فیبرها معمولاً یاخته طویل و اسکلرید ها معمولاً یاخته های کوتاهی و کم و بیش این دو یامتریک هستند اسکلریدها معمولاً در سطوح جانبی دارای منفذهای گردی هستند که منتهی به کانال هایی در درون یاخته که منشعب نیز هستند می شوند این ساختمان در نتیجه ضخیم شدن دیواره ثانوی یاخته به وجود می آید.
از نظر منشأ:
یاخته های اسکلریدی معمولاً منشأ پارانشیمی دارند که جدار آنها به تدریج ضخیم می شود ولی یاخته های فیبری از تکامل یاخته های مریستمی (مریستم بنیادی) نتیجه می شوند. شکل و طول یاخته های فیبری یاخته هایی هستند باریک و کشیده (طویل) که در دو طرف نوک تیز شده و مواقعی منشعب در یک انتها یا دو انتها دیده می شود طول یاخته فیبری در گیاه شاهدانه (Gannabis) بین 5/0 تا 5/5 سانتی متر است و در کتان(Linum usifafissimum) بین 9/6 - 8/0 سانتی متر و درگیاهی با نام تجاری رامی(Ramie) و نام علمی(boehmerianivea) از خانواده گزنه ها به 55 سانیت متر می رسد این اندازه یاخته های فیبری طویلترین یاخته ها در گیاهان عالی است(aldaba) در 1927 با مسراسیون(maceration) مخصوصی این یاخته ها را جدا و اندازه گیری کردن یاخته های فیبیر از تحول و تکامل پروکامبیون، کامبیون و مرسیستم بنیادی (زمینه ای) و حتی ممکن است از پرودرم نتیجه شود در انواعی از شبه گندمیان(cyperaceae) مواردی در بسیاری از دولپه ها از پارانشیم نیز ممکن است نتیجه شود مثلاً از پروتوفلئوم(protophloem).
اقسام فیبرها:
یک تقسیم بندی دیگر فیبر در شکل یاخته های آن است :
1- نوع اگزیلاری (xylary)
2- نوع اکسترا اگزیلاری (extraxylary)
نوع اگزیلاری(xylary) : نوعی است که عمومیت دارد و از تکامل یاخته های مریستمی همراه بافت آوند چوبی دیده می شود این نوع در شکل منفذها و وضع عمومی نیز متفاوت است فیبری فرم ها یا نوع میله های داخلی یاخته های کشیده و طویل تر از نوع تراکئیدی است.
این نوع جدار بسیار ضخیم و منفذهای ساده دارد
الف) لیبری فرم (libriform fiber)کشیده ترند
ب) فیبرتراکئیدی(fiber-tracheids) ضخیم ترند
فیبرتراکئیدی(fiber-tracheids) که حد واسط تراکئیدی اصلی و فیبرها هستند جدارهای متوسطی از نظر ضخامت دارند نسبت به لیبری فیبر ولو ضخیم تر از تراکئیدهای اصلی هستند یک نوع دیگر فیبر نوع سوم که بیشتر در آوندهای چوبی ثانوی (در نمو قطری گیاهان دولپه دیده می وشند عبارتند از: فیبر ژلاتینی(gelatinousmucilayinus fiber) در این نوع فیبرهای داخلی از غشاء ثانوی شامل آنها سلولز لست. در حالی که منفذها در قسمتهای چربی شده است این بایه را اصطلاحاً (G-Laye) ناضر که موجب جذب آب و تورم آن می گردد. ژباتینوس فیبر موجب سوجب سختی یا جیری شدن چوب می گردد.
بافت اسکلرانشیم
بافت اسکلرانشیم بافت تصادفی است که تقریباً در همه اعضا ساختمان های پیکره گیاه بافت می شود. این بافت گاهی به صورت اجتماع و دستجات سلولی، گاه به صورت بافت سرتاسری یک یا چند لایه ای و گاه نیز به صورت سلول های پراکنده انفرادی یافت می شود.
این بافت در لایه ها به صورت بافت مقاوم پوست، در میوه های شفت به صورت بافت سخت چربی شده درونبر و در پوست ساقه و ریشه به صورت دستجات یا لایه های سرتاسری در ناحیه بیرونی (اگزودرمیس) وجود دارد.
بعلاوه بافت اسکلرانشیم در استوانه مرکزی اندام های ریشه و ساقه به صورت دستجات همراه آوندهای هدایت کننده در برگ ها و دم برگ ها به صورت غلاف اسکلرانشیم اطراف التجات و همچنین در برخی میوه ها از قبیل به و گلابی به صورت سلول های انفرادی حضور دارد. اسکلرانشیم هم در ساختمان های نخستین و هم در ساختمان های ثانویه گیاه مشاهده می شود.
سلول های بافت اسکلرانشیم بلا استثناء دارای دیواره ثانویه هستند که گاه کلفت و سخت و لیگنینی غیر قابل نفوذ می شدند و به سبب ریخته شدن دیواره ثانویه از فعالیت های پروتر پلاسمی آنها کاسته می شود و سلول های بالغ اسکلرانشیمی معمولاً از نظر پروتوپلاسم غیر فعال هستند. به عبارت دیگر سلول های مرده ای محسوب می شوند. دیواره ثانویه در سلول های اسکلرانشیمی گاهی بسیار کلفت ریخته می شود بطوریکه ممکن است بیش از 80 تا 90 دصد حجم سلول را اشغال کند و درون سلول در وسط مجرای باریکی باقی بماند گاه دیواره ثانویه از جنس سلولز خالص می باشد و ممکن است به صورت تجاری استخراج گردد و در تهیه الیاف نساجی مورد استفاده قرار گیرد (کتان)
ولی با وجود کلفتی دیواره ثانویه گاهی ارتباط سلول با سلول های اطراف قطع نمی شود و این ارتباط از طریق روزنه و پلاسمودسمات برقرار می ماند.
دانلود پاورپوینت درمورد طراحی بنای فرهنگی در بافت فرسوده
فرمت فایل: پاورپوینت
تعداد اسلاید: 27
لابی
لابی وزیر مجموعه های آن شامل:
فضای انتظار و نشیمن
فروش اغذیه
محل نگهداری کودکان
عناصر خدمات عمومی مانند باجه های تلفن و اینترنت
عناصر دسترسی عمودی مانند رمپ،پله وآسانسور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
بافت شناسی در گیاهان
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
این بافت ، بافت فوقالعاده مهمی است چون منشا کلیه بافتها و ساختمانهای گیاهی است. بافت مریستم بافت نسبتا پیچیدهای است که در اندامهای مختلف به صور گوناگون یافت میشود و در هر مکان از خصوصیات ویژهای برخوردار است. اگر چه فعالیت مهم سلولهای بافت مریستم تقسیم و تکثیر سلولی است ولی در موقعیتهای مختلف و اندامهای مختلف ، شکل و وضعیت متفاوتی را به خود میگیرند و عهدهدار تشکیل اندامها و بافتهای خاصی میباشند.بنابراین ، سلولهای مریستمی در جایگاههای مختلف از نظر فیزیولوژیکی و طرز تقسیم ، کاملا اختصاصی عمل میکنند. سلولهای بافت مریستم عموما فاقد واکوئل میباشند و گاه واکوئلهای ریزی دارند. دیواره سلولی نازک و فعالیت پرتوپلاسمی شدیدی داشته و قدرت تقسیم فوق العادهای در آنها وجود دارد. بطوری که یک سلول مریستمی ممکن است قدرت تقسیم خود را هزاران سال حفظ کند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم فعال میباشند و در فعالیتهای مهم و حیاتی گیاهان شرکت دارند. سلولهای این بافت ، معمولا شکل خاصی ندارند و در هر مکانی با شکل و خصوصیات پرتوپلاسمی خاصی ، که در ارتباط با نوع فعالیت آنها میباشند ظاهر میگردند. این بافت شامل سه نوع بافت زیر میباشد.
بافت کلرانشیم: بافت پارانشیم فتوسنتزی میباشد چرا که این سلولها دارای کلروپلاستهای متعددی میباشند و فواصل سلولی زیادی بین آنها وجود دارد.
بافت پارانشیم ذخیرهای: وظیفه ذخیره در اندامهای مختلف مثل ریشه ، ساقه ، دانه و میوه را بر عهده دارد. که غالبا این مواد ذخیرهای شامل هیدرات کربن مثل نشاسته و گاهی نیز شامل دانههای روغنی و پروتئینی میباشند سلولهای این بافت فاقد شکل مشخص میباشند و دارای دیواره نازکیاند اما پروتوپلاسم آنها فعال است.
پارانشیم زمینهای: تقریبا در همه اندامها بین بافتهای جداگانه قرار دارند و سلولهایش دارای شکلهای مختلفاند که بر حسب محل خود به بافتهای مختلف اسکرانشیم ، کلانشیم تبدیل میشوند یا در نقش انتقال مواد یا گاه در نقش ذخیره مواد یا نقشهای دیگر عمل میکنند.
بافتهای مقاوم
بافت کلانشیم: یک بافت مقاوم است که غالبا در ساختمانهای نخستین ساقه ، ریشه و اندامهای دیگر یافت میشود. این بافت معمولا در نواحی بیرونی اندامها نزدیک به روپوست به صورت دستجات سلولی یا استوانه سرتاسری یک لایه یا چند لایه سلولی ، ظاهر میشود. بافت کلانشیم فاقد دیواره ثانویه هستند و دیواره اولیه در آنها به طرز نامنظمی ضخیم میشود. نامنظم بودن رسوبات دیواره سلولهای بافت کلانشیم کمک موثری در شناسایی سریع این بافت میکند. به خاطر اینکه سلولهای این بافت فاقد دیواره ضخیم ثانویهاند بنابراین فعالیت پروتوپلاسمی نسبتا بالایی دارند.
بافت اسکلرانشیم: بافت مقاومی است که تقریبا در همه نقاط گیاه دیده میشود این بافت گاه به صورت اجتماع ، گاه به صورت یک یا چند لایهای گاه نیز به صورت سلولهای پراکنده انفرادی دیده میشود بافت اسکلرانشیم هم در ساختمانهای نخستین و هم در ساختمانهای ثانویه گیاه دیده میشود. سلولهای این بافت به دو دسته فیبر و اسکلریدی تقسیم میشود. که بخصوص از نظر شکل باهم فرق دارند. فیبر سوزنی و کشیده اما اسکلریدی دارای اشکال متنوع میباشد.
بافت هادی
بافت آوند چوبی: بافت آوند چوبی همراه بافت آبکش ، به عنوان سیستم هدایت کننده است. این بافت در استوانه مرکزی اندامهای ریشه و ساقه قرار گرفته و دارای سلولهای متفاوتی مثل سلولهای غربالی وسل و تراکئید اختصاصیاند. اما برخی دیگر مثل سلولهای پارانشیم یا الیاف غیر اختصاصی میباشند. پس این بافت ، یک نوع بافت مرکب است.
بافت آوند آبکشی: بافت آوند آبکشی عهدهدار انتقال مواد غذایی در گیاه است، یعنی انتقال شیره پرورده در اندامهای مختلف. در ارتباط نزدیک با بافت آوند چوبی قرار گرفته و در ساختمانهای نخستین اندامهای ریشه و ساقه ، درون استوانه مرکزی قرار دارد. ولی به علت عدم وجود دیواره ثانویه سلولهای آبکش ، تشخیص آن از سلولهای پارانشیمی در مشاهدات میکروسکوپی مشکل میباشد. این بافت نیز مثل بافت چوبی یک بافت مرکب است که دارای سلولهای اختصاصی مثل سلولهای غربالی و سلول همراه میباشند و نیز سلولهای غیر اختصاصی مثل پارانشیمی و الیاف.
بافت محافظ
بافت محافظ ، جهت محافظت از اندامهای گیاهی میباشد و قشر خارجی آنها را تشکیل میدهد. بافت محافظ دو نوع است: یکی بافت محافظی است که اندامهای گیاه را در رشد نخستین میپوشاند که آنرا روپوست یا اپیدرمیس گویند. دیگری بافت پریدرم که پوشش اندامها را در ساختمان پسین تشکیل میدهد که به آن بافت چوب پنبهای هم میگویند. این دو بافت محافظ کاملا از هم متفاوتند.