واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان کار من ارائه پیش بینی هایی برای سرمایه گذاری های بزرگ در زیرساخت های عربستان سعودی و تعریف سناریوهایی برای صرف چنین پولهایی بود. به طور خلاصه از من خواسته شده بود که نهایت خلاقیت خود را برای توجیه تزریق میلیون ها دلار به اقتصاد عربستان با استفاده از تجهیزات و مهندسی ایالات متحده بکار ببندم. از من خواسته شده بود که این کار را به تنهایی و نه با استفاده از کارکنان خود انجام دهم . بنابراین در اتاق کنفرانس کوچکی مستقر شدم که چندین طبقه بالاتر از جایی قرار داشت که اداره من در آن واقع شده بود. به من اخطار داده شده بود که این کار از یک طرف موضوع امنیت ملی بوده و از سوی دیگر برای MAIN بسیار پرمنفعت است.متوجه شدم که هدف اصلی در این مورد همانند موارد معمول که پرداخت وام به کشورها به گونه ای که نتوانند بازپرداخت کنند نیست بلکه پیدا کردن راهی است که توسط آن دلارهای نفتی دوباره به آمریکا برگردند. در طی این فرآیند عربستان سعودی هر چه بیشتر به ایالات متحده وابسته شده و با غربی شدن هر چه بیشتر، به طرفدار و جزئی از سیستم آمریکا تبدیل می شد.هنگامی که کار خود را شروع کردم، دریافتم که بزهایی که در خیابان های ریاض رها بودند نکته ای دردناک برای سعودی های جت سوار محسوب می شوند. برای پادشاهی ای که با اشتیاق به سمت جهان مدرن حرکت می کرد این بزها می بایستی با چیزی مناسب تر جایگزین می شدند. همچنین متوجه شدم که اقتصاددانان کشورهای عضو اپک برای بدست آوردن کالاهای باارزش افزوده بیشتر از نفت برای کشورهایشان تاکید می کردند. آنها تاکید داشتند که این کشورها می بایستی به جای صادرات نفت خام صنایعی را ایجاد کنند که با استفاده از نفت خام کالاهایی را تولید و به بهای بیشتری صادر کنند.این دو نکته درهای استراتژی ای را برای من باز کرد که احساس کردم می تواند به عنوان یک وضعیت برد - برد برای طرفین عمل کند. البته بزها یک نقطه آغاز به حساب می آمدند. درآمدهای نفتی می توانست برای اجارهء شرکت های آمریکایی ای به کار رود که سیستم مدرن جمع آوری و دفع زباله ای را به جای بزها ایجاد کنند که سعودی ها بتوانند به چنین فناوری مدرنی افتخار کنند.به بزها به عنوان یک طرف از معادله ای نگاه می کردم که می توانست در بیشتر بخش های اقتصادی اعمال شود، فرمولی برای نشان دادن موفقیت به خاندان سعودی، خزانه داری آمریکا و روسایم در MAIN. تحت چنین فرمولی پول نفت می بایستی برای ایجاد بخش صنعتی که بر تبدیل نفت خام به کالاهای قابل صدور متمرکز می شد به خدمت گرفته می شد. مجتمع های پتروشیمی بزرگ می بایستی در کنار پارک های صنعتی بزرگ در صحرا سربرآورند. در نتیجه چنین طرحی نیازمند ایجاد ظرفیت تولید هزاران وات برق، خطوط انتقال و توزیع، بزرگراه ها، خطوط نفت، شبکه های ارتباطی و سیستم های حمل و نقل شامل فرودگاههای جدید، بنادر و گستره وسیعی از صنایع خدماتی و نیز زیرساختی برای قابل استفاده بودن امکانات گفته شده می بود.انتظار داشتیم که این طرح بتواند به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شود. سعودی ها می بایستی آرزو های ما را تحقق می بخشیدند و رهبران جهان را از سایر دول به کشورشان دعوت می کردند و معجزاتی که ما انجام دادیم را شهادت می دادند، پس از آن، این رهبران از ما برای کمک به کشورشان دعوت می کردند و در بیش تر مواقع، برای کشورهای غیر عضو اپک، بانک جهانی و سایر روش های مبتنی بر وام به کمک آنها می آمد و در نهایت این یک کار خوب در خدمت امپراتوری جهانی بود.همان هنگامی که بر روی این طرح ها کار می کردم مدام ماجرای بزها و این جمله که «هیچ سعودی با عزّتی آشغال جمع نمی کند» در فکر و گوش من بود. این جمله مکرراً و در زمینه های مختلفی به گوشم می خورد. آشکار بود که عربستان سعودی هیچ تمایلی به بکارگیری مردمان خودش در کارهای سطح پایین، چه به عنوان کارگر صنعتی و چه در ساختار پروژه ها نداشت. اولاً جمعیت آنها کم بود و ثانیاً خاندان سعودی خود را متعهد به تامین سطح مناسبی از آموزش و زندگی برای مردم خود می دانست که با چنین کارهای یدی ای سازگاری نداشت. سعودی ها ممکن بود دیگران را مدیریت کنند اما هیچ علاقه یا انگیزه ای به درگیر کردن خود به عنوان کارگر کارخانجات نداشتند. بنابراین نیروی کار ارزان و محتاج از کشورهای دیگر وارد می شدند. در صورت امکان این نیرو می بایستی از کشورهای خاورمیانه ای یا اسلامی مثل مصر، فلسطین، پاکستان و یمن وارد می شدند.این دیدگاه، استراتژی بزرگتری را برای خلق فرصت های رشد جدید ایجاد کرد. مجتمع های مسکونی بزرگ، فروشگاه ها،



خرید و دانلود  عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان


عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان کار من ارائه پیش بینی هایی برای سرمایه گذاری های بزرگ در زیرساخت های عربستان سعودی و تعریف سناریوهایی برای صرف چنین پولهایی بود. به طور خلاصه از من خواسته شده بود که نهایت خلاقیت خود را برای توجیه تزریق میلیون ها دلار به اقتصاد عربستان با استفاده از تجهیزات و مهندسی ایالات متحده بکار ببندم. از من خواسته شده بود که این کار را به تنهایی و نه با استفاده از کارکنان خود انجام دهم . بنابراین در اتاق کنفرانس کوچکی مستقر شدم که چندین طبقه بالاتر از جایی قرار داشت که اداره من در آن واقع شده بود. به من اخطار داده شده بود که این کار از یک طرف موضوع امنیت ملی بوده و از سوی دیگر برای MAIN بسیار پرمنفعت است.متوجه شدم که هدف اصلی در این مورد همانند موارد معمول که پرداخت وام به کشورها به گونه ای که نتوانند بازپرداخت کنند نیست بلکه پیدا کردن راهی است که توسط آن دلارهای نفتی دوباره به آمریکا برگردند. در طی این فرآیند عربستان سعودی هر چه بیشتر به ایالات متحده وابسته شده و با غربی شدن هر چه بیشتر، به طرفدار و جزئی از سیستم آمریکا تبدیل می شد.هنگامی که کار خود را شروع کردم، دریافتم که بزهایی که در خیابان های ریاض رها بودند نکته ای دردناک برای سعودی های جت سوار محسوب می شوند. برای پادشاهی ای که با اشتیاق به سمت جهان مدرن حرکت می کرد این بزها می بایستی با چیزی مناسب تر جایگزین می شدند. همچنین متوجه شدم که اقتصاددانان کشورهای عضو اپک برای بدست آوردن کالاهای باارزش افزوده بیشتر از نفت برای کشورهایشان تاکید می کردند. آنها تاکید داشتند که این کشورها می بایستی به جای صادرات نفت خام صنایعی را ایجاد کنند که با استفاده از نفت خام کالاهایی را تولید و به بهای بیشتری صادر کنند.این دو نکته درهای استراتژی ای را برای من باز کرد که احساس کردم می تواند به عنوان یک وضعیت برد - برد برای طرفین عمل کند. البته بزها یک نقطه آغاز به حساب می آمدند. درآمدهای نفتی می توانست برای اجارهء شرکت های آمریکایی ای به کار رود که سیستم مدرن جمع آوری و دفع زباله ای را به جای بزها ایجاد کنند که سعودی ها بتوانند به چنین فناوری مدرنی افتخار کنند.به بزها به عنوان یک طرف از معادله ای نگاه می کردم که می توانست در بیشتر بخش های اقتصادی اعمال شود، فرمولی برای نشان دادن موفقیت به خاندان سعودی، خزانه داری آمریکا و روسایم در MAIN. تحت چنین فرمولی پول نفت می بایستی برای ایجاد بخش صنعتی که بر تبدیل نفت خام به کالاهای قابل صدور متمرکز می شد به خدمت گرفته می شد. مجتمع های پتروشیمی بزرگ می بایستی در کنار پارک های صنعتی بزرگ در صحرا سربرآورند. در نتیجه چنین طرحی نیازمند ایجاد ظرفیت تولید هزاران وات برق، خطوط انتقال و توزیع، بزرگراه ها، خطوط نفت، شبکه های ارتباطی و سیستم های حمل و نقل شامل فرودگاههای جدید، بنادر و گستره وسیعی از صنایع خدماتی و نیز زیرساختی برای قابل استفاده بودن امکانات گفته شده می بود.انتظار داشتیم که این طرح بتواند به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شود. سعودی ها می بایستی آرزو های ما را تحقق می بخشیدند و رهبران جهان را از سایر دول به کشورشان دعوت می کردند و معجزاتی که ما انجام دادیم را شهادت می دادند، پس از آن، این رهبران از ما برای کمک به کشورشان دعوت می کردند و در بیش تر مواقع، برای کشورهای غیر عضو اپک، بانک جهانی و سایر روش های مبتنی بر وام به کمک آنها می آمد و در نهایت این یک کار خوب در خدمت امپراتوری جهانی بود.همان هنگامی که بر روی این طرح ها کار می کردم مدام ماجرای بزها و این جمله که «هیچ سعودی با عزّتی آشغال جمع نمی کند» در فکر و گوش من بود. این جمله مکرراً و در زمینه های مختلفی به گوشم می خورد. آشکار بود که عربستان سعودی هیچ تمایلی به بکارگیری مردمان خودش در کارهای سطح پایین، چه به عنوان کارگر صنعتی و چه در ساختار پروژه ها نداشت. اولاً جمعیت آنها کم بود و ثانیاً خاندان سعودی خود را متعهد به تامین سطح مناسبی از آموزش و زندگی برای مردم خود می دانست که با چنین کارهای یدی ای سازگاری نداشت. سعودی ها ممکن بود دیگران را مدیریت کنند اما هیچ علاقه یا انگیزه ای به درگیر کردن خود به عنوان کارگر کارخانجات نداشتند. بنابراین نیروی کار ارزان و محتاج از کشورهای دیگر وارد می شدند. در صورت امکان این نیرو می بایستی از کشورهای خاورمیانه ای یا اسلامی مثل مصر، فلسطین، پاکستان و یمن وارد می شدند.این دیدگاه، استراتژی بزرگتری را برای خلق فرصت های رشد جدید ایجاد کرد. مجتمع های مسکونی بزرگ، فروشگاه ها،



خرید و دانلود  عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان


عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان کار من ارائه پیش بینی هایی برای سرمایه گذاری های بزرگ در زیرساخت های عربستان سعودی و تعریف سناریوهایی برای صرف چنین پولهایی بود. به طور خلاصه از من خواسته شده بود که نهایت خلاقیت خود را برای توجیه تزریق میلیون ها دلار به اقتصاد عربستان با استفاده از تجهیزات و مهندسی ایالات متحده بکار ببندم. از من خواسته شده بود که این کار را به تنهایی و نه با استفاده از کارکنان خود انجام دهم . بنابراین در اتاق کنفرانس کوچکی مستقر شدم که چندین طبقه بالاتر از جایی قرار داشت که اداره من در آن واقع شده بود. به من اخطار داده شده بود که این کار از یک طرف موضوع امنیت ملی بوده و از سوی دیگر برای MAIN بسیار پرمنفعت است.متوجه شدم که هدف اصلی در این مورد همانند موارد معمول که پرداخت وام به کشورها به گونه ای که نتوانند بازپرداخت کنند نیست بلکه پیدا کردن راهی است که توسط آن دلارهای نفتی دوباره به آمریکا برگردند. در طی این فرآیند عربستان سعودی هر چه بیشتر به ایالات متحده وابسته شده و با غربی شدن هر چه بیشتر، به طرفدار و جزئی از سیستم آمریکا تبدیل می شد.هنگامی که کار خود را شروع کردم، دریافتم که بزهایی که در خیابان های ریاض رها بودند نکته ای دردناک برای سعودی های جت سوار محسوب می شوند. برای پادشاهی ای که با اشتیاق به سمت جهان مدرن حرکت می کرد این بزها می بایستی با چیزی مناسب تر جایگزین می شدند. همچنین متوجه شدم که اقتصاددانان کشورهای عضو اپک برای بدست آوردن کالاهای باارزش افزوده بیشتر از نفت برای کشورهایشان تاکید می کردند. آنها تاکید داشتند که این کشورها می بایستی به جای صادرات نفت خام صنایعی را ایجاد کنند که با استفاده از نفت خام کالاهایی را تولید و به بهای بیشتری صادر کنند.این دو نکته درهای استراتژی ای را برای من باز کرد که احساس کردم می تواند به عنوان یک وضعیت برد - برد برای طرفین عمل کند. البته بزها یک نقطه آغاز به حساب می آمدند. درآمدهای نفتی می توانست برای اجارهء شرکت های آمریکایی ای به کار رود که سیستم مدرن جمع آوری و دفع زباله ای را به جای بزها ایجاد کنند که سعودی ها بتوانند به چنین فناوری مدرنی افتخار کنند.به بزها به عنوان یک طرف از معادله ای نگاه می کردم که می توانست در بیشتر بخش های اقتصادی اعمال شود، فرمولی برای نشان دادن موفقیت به خاندان سعودی، خزانه داری آمریکا و روسایم در MAIN. تحت چنین فرمولی پول نفت می بایستی برای ایجاد بخش صنعتی که بر تبدیل نفت خام به کالاهای قابل صدور متمرکز می شد به خدمت گرفته می شد. مجتمع های پتروشیمی بزرگ می بایستی در کنار پارک های صنعتی بزرگ در صحرا سربرآورند. در نتیجه چنین طرحی نیازمند ایجاد ظرفیت تولید هزاران وات برق، خطوط انتقال و توزیع، بزرگراه ها، خطوط نفت، شبکه های ارتباطی و سیستم های حمل و نقل شامل فرودگاههای جدید، بنادر و گستره وسیعی از صنایع خدماتی و نیز زیرساختی برای قابل استفاده بودن امکانات گفته شده می بود.انتظار داشتیم که این طرح بتواند به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شود. سعودی ها می بایستی آرزو های ما را تحقق می بخشیدند و رهبران جهان را از سایر دول به کشورشان دعوت می کردند و معجزاتی که ما انجام دادیم را شهادت می دادند، پس از آن، این رهبران از ما برای کمک به کشورشان دعوت می کردند و در بیش تر مواقع، برای کشورهای غیر عضو اپک، بانک جهانی و سایر روش های مبتنی بر وام به کمک آنها می آمد و در نهایت این یک کار خوب در خدمت امپراتوری جهانی بود.همان هنگامی که بر روی این طرح ها کار می کردم مدام ماجرای بزها و این جمله که «هیچ سعودی با عزّتی آشغال جمع نمی کند» در فکر و گوش من بود. این جمله مکرراً و در زمینه های مختلفی به گوشم می خورد. آشکار بود که عربستان سعودی هیچ تمایلی به بکارگیری مردمان خودش در کارهای سطح پایین، چه به عنوان کارگر صنعتی و چه در ساختار پروژه ها نداشت. اولاً جمعیت آنها کم بود و ثانیاً خاندان سعودی خود را متعهد به تامین سطح مناسبی از آموزش و زندگی برای مردم خود می دانست که با چنین کارهای یدی ای سازگاری نداشت. سعودی ها ممکن بود دیگران را مدیریت کنند اما هیچ علاقه یا انگیزه ای به درگیر کردن خود به عنوان کارگر کارخانجات نداشتند. بنابراین نیروی کار ارزان و محتاج از کشورهای دیگر وارد می شدند. در صورت امکان این نیرو می بایستی از کشورهای خاورمیانه ای یا اسلامی مثل مصر، فلسطین، پاکستان و یمن وارد می شدند.این دیدگاه، استراتژی بزرگتری را برای خلق فرصت های رشد جدید ایجاد کرد. مجتمع های مسکونی بزرگ، فروشگاه ها،



خرید و دانلود  عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان


عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان کار من ارائه پیش بینی هایی برای سرمایه گذاری های بزرگ در زیرساخت های عربستان سعودی و تعریف سناریوهایی برای صرف چنین پولهایی بود. به طور خلاصه از من خواسته شده بود که نهایت خلاقیت خود را برای توجیه تزریق میلیون ها دلار به اقتصاد عربستان با استفاده از تجهیزات و مهندسی ایالات متحده بکار ببندم. از من خواسته شده بود که این کار را به تنهایی و نه با استفاده از کارکنان خود انجام دهم . بنابراین در اتاق کنفرانس کوچکی مستقر شدم که چندین طبقه بالاتر از جایی قرار داشت که اداره من در آن واقع شده بود. به من اخطار داده شده بود که این کار از یک طرف موضوع امنیت ملی بوده و از سوی دیگر برای MAIN بسیار پرمنفعت است.متوجه شدم که هدف اصلی در این مورد همانند موارد معمول که پرداخت وام به کشورها به گونه ای که نتوانند بازپرداخت کنند نیست بلکه پیدا کردن راهی است که توسط آن دلارهای نفتی دوباره به آمریکا برگردند. در طی این فرآیند عربستان سعودی هر چه بیشتر به ایالات متحده وابسته شده و با غربی شدن هر چه بیشتر، به طرفدار و جزئی از سیستم آمریکا تبدیل می شد.هنگامی که کار خود را شروع کردم، دریافتم که بزهایی که در خیابان های ریاض رها بودند نکته ای دردناک برای سعودی های جت سوار محسوب می شوند. برای پادشاهی ای که با اشتیاق به سمت جهان مدرن حرکت می کرد این بزها می بایستی با چیزی مناسب تر جایگزین می شدند. همچنین متوجه شدم که اقتصاددانان کشورهای عضو اپک برای بدست آوردن کالاهای باارزش افزوده بیشتر از نفت برای کشورهایشان تاکید می کردند. آنها تاکید داشتند که این کشورها می بایستی به جای صادرات نفت خام صنایعی را ایجاد کنند که با استفاده از نفت خام کالاهایی را تولید و به بهای بیشتری صادر کنند.این دو نکته درهای استراتژی ای را برای من باز کرد که احساس کردم می تواند به عنوان یک وضعیت برد - برد برای طرفین عمل کند. البته بزها یک نقطه آغاز به حساب می آمدند. درآمدهای نفتی می توانست برای اجارهء شرکت های آمریکایی ای به کار رود که سیستم مدرن جمع آوری و دفع زباله ای را به جای بزها ایجاد کنند که سعودی ها بتوانند به چنین فناوری مدرنی افتخار کنند.به بزها به عنوان یک طرف از معادله ای نگاه می کردم که می توانست در بیشتر بخش های اقتصادی اعمال شود، فرمولی برای نشان دادن موفقیت به خاندان سعودی، خزانه داری آمریکا و روسایم در MAIN. تحت چنین فرمولی پول نفت می بایستی برای ایجاد بخش صنعتی که بر تبدیل نفت خام به کالاهای قابل صدور متمرکز می شد به خدمت گرفته می شد. مجتمع های پتروشیمی بزرگ می بایستی در کنار پارک های صنعتی بزرگ در صحرا سربرآورند. در نتیجه چنین طرحی نیازمند ایجاد ظرفیت تولید هزاران وات برق، خطوط انتقال و توزیع، بزرگراه ها، خطوط نفت، شبکه های ارتباطی و سیستم های حمل و نقل شامل فرودگاههای جدید، بنادر و گستره وسیعی از صنایع خدماتی و نیز زیرساختی برای قابل استفاده بودن امکانات گفته شده می بود.انتظار داشتیم که این طرح بتواند به الگویی برای سایر نقاط جهان تبدیل شود. سعودی ها می بایستی آرزو های ما را تحقق می بخشیدند و رهبران جهان را از سایر دول به کشورشان دعوت می کردند و معجزاتی که ما انجام دادیم را شهادت می دادند، پس از آن، این رهبران از ما برای کمک به کشورشان دعوت می کردند و در بیش تر مواقع، برای کشورهای غیر عضو اپک، بانک جهانی و سایر روش های مبتنی بر وام به کمک آنها می آمد و در نهایت این یک کار خوب در خدمت امپراتوری جهانی بود.همان هنگامی که بر روی این طرح ها کار می کردم مدام ماجرای بزها و این جمله که «هیچ سعودی با عزّتی آشغال جمع نمی کند» در فکر و گوش من بود. این جمله مکرراً و در زمینه های مختلفی به گوشم می خورد. آشکار بود که عربستان سعودی هیچ تمایلی به بکارگیری مردمان خودش در کارهای سطح پایین، چه به عنوان کارگر صنعتی و چه در ساختار پروژه ها نداشت. اولاً جمعیت آنها کم بود و ثانیاً خاندان سعودی خود را متعهد به تامین سطح مناسبی از آموزش و زندگی برای مردم خود می دانست که با چنین کارهای یدی ای سازگاری نداشت. سعودی ها ممکن بود دیگران را مدیریت کنند اما هیچ علاقه یا انگیزه ای به درگیر کردن خود به عنوان کارگر کارخانجات نداشتند. بنابراین نیروی کار ارزان و محتاج از کشورهای دیگر وارد می شدند. در صورت امکان این نیرو می بایستی از کشورهای خاورمیانه ای یا اسلامی مثل مصر، فلسطین، پاکستان و یمن وارد می شدند.این دیدگاه، استراتژی بزرگتری را برای خلق فرصت های رشد جدید ایجاد کرد. مجتمع های مسکونی بزرگ، فروشگاه ها،



خرید و دانلود  عربستان سعودی بهشت آمال برنامه ریزان