واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد بندر تاریخی لافت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

بندر تاریخی لافت

 

موقعیت جغرافیایی :

بندر لافت در شمال غربی جزیره قشم و در پیش آمدگی خشکی های جزیره در طول جغرافیایی 55 درجه و 5 دقیقه شرقی و عرض 26 درجه و54 دقیقه شمالی واقع شده است لافت در شرق جنگل دریایی حرا واقع شده و به لحاظ تقسیمات سیاسی یکی از مراکز جمعیتی دهستان سلخ در شهرستان قشم در استان هرمزگان است.

شرایط اقلیمی :

لافت از لحاظ تقسیمات اقلیمی تابستانی ایران، در منطقه خیلی گرم و مرطوب و از نظر تقسیمات زمستانی، در منطقه گرم ومرطوب قرار گرفته است.هوای پر رطوبت وشرجی جزیره قشم ، ماه های اندکی از سال را برای غیربومی ها تحمل پذیر کرده است. بیشینه دمای مطلق 46 و کمینه آن 0 صفر درجه سانتی گراد. میانگین سالانه درجه حرارت 26 درجه سانتی گراد و میانگین روزانه بیشینه و کمینه به ترتیب 33 و 18 درجه سانتی گراد هستند . مهم ترین هوایی که موجب بارندگی شود جریان هوای مرطوب غرب و شمال است.

 

پیشینه :

سابقه سکونت در این منطقه به روزگار قبل از اسلام و شاید به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی آن به دوره پادشاهان ماد برسد. به طور کلی قشم و تمدن باستانی آن همواره به اقوام آریایی و حکومت مرکزی ایران وابسته بوده و عضوی از کالبد ایران به شمار می آمد. با پیدایش اسلام ودر همان آغاز استقرار وگسترش حکومت اسلامی، خلیج فارس و جزیره قشم، توسط مسلمانان فتح شد و آمیزه ای از تمدن وفرهنگ اسلامی- آریایی در آن پدید آمد.

خلفای عرب و حاکمان منصوب از جانب آن ها تا چند قرن بر سرزمین ایران و جزیره قشم و خلیج فارس مسلط بودند تا اینکه با تشکیل حکومت آل بویه ، حکمرانان ایرانی دوباره به منطقه مسلط گردیدند. حمله مغولان به ایران و حکومت ایلخانان ، دریاهای جنوبی ایران و خلیج فارس را نیز فرا گرفت و امیران مغول چندی دراین منطقه حکومت کرده اند.

درهمین زمان بود که جزیره قشم در مسیر رفت و آمد از غرب به شرق مورد توجه دریانوردان وبازرگانان اروپایی قرار گرفت.

نخستین اروپایی هایی که جزیره قشم و جزایر اطراف آن را به تصرف در آوردند وبیش از یک قرن بر آن تسلط یافتند ، پرتقالی ها بودند. سپس جای آنها را هلندی ها و سرانجام انگلیسی ها گرفتند.

با تشکیل حکومت مرکزی صفوی در ایران، پرتقالی ها به همت امام قلی خان – سردار بلند آوازه عصر صفوی – از جزیره بیرون رانده شدند و حاکمیت دولت مقتدر مرکزی به منطقه اعمال شد.با سست شدن حکومت صفوی جزایر جنوب ایران بار دیگر در معرض طمع و یورش بیگانگان غربی قرار گرفت، تا اینکه از اواسط حکومت قاجار، حضور انگلیسی ها در خلیج فارس شکلی آشکارا و سلطه آمیزگرفت . با پایان گرفتن حکومت قاجار و آغاز حکومت پهلوی و تشکیل نیروی دریایی جوان ایران، جزیره قشم دوباره به ایران بازگردانده شد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد   بندر تاریخی لافت


مقاله درمورد... بناهای تاریخی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

بناهای تاریخی

جلفاى اصفهان و آثار تاریخى آن

ارامنه مقیم جلفاى اصفهان در ساحل جنوبى زاینده رود فرزندان ارامنه‏اى به شمار مى ‏روند که در دوره پادشاهى شاه عباس اول به فرمان آن شهریار از مسکن اصلى خود جلفا در کنار نهر ارس به پایتخت وى کوچ داده شدند. توجه مخصوص شاه عباس به ارامنه اصفهان سبب شد که ارمنیان شهرهاى دیگر ایران نیز به اصفهان روى آوردند و در اندک زمانى بر جمعیت و وسعت جلفا افزوده شده و چون از پرتوکار و تجارت ثروتمند شدند به ساختن خانه‏ها و کاروانسراها و کلیساهاى بزرگ همت گماشتند از آن جمله خواجه نظر از بازرگانان معتبر جلفا دو کاروانسراى بزرگ بنیان گذاشت و نزدیک هفت هزار تومان به پول آن زمان صرف این کار کرد. یکى دیگر از تجار بزرگ ابریشم به نام خواجه آودیک نیز در جلفا کلیساى زیبایى ساخت که با چراغها و قندیلهاى زرین و سیمین و تابلوها و تصاویر گرانبها زینت یافته و تمام مخازج آن را در حیات خود به عهده گرفت. این کلیسا که در زمان شاه عباس به نام کلیساى آودیک معروف بوده امروز در حاشیه خیابان نظر و میدان جلفا قرار دارد و به نام کلیساى مریم معروف شده است.

 شادرن تاجر و جهانگرد فرانسوى که نزدیک چهل سال پس از مرگ شاه عباس بزرگ در زمان شاه سلیمان صفوى به اصفهان آمده درباره جلفا مى‏نویسد که بزرگترین محلات خارج شهر اصفهان است که یک فرسنگ طول و یک فرسنگ عرض دارد و از دو قسمت تشکیل مى‏شود یکى جلفاى قدیک که در زمان شاه عباس اول ساخته شده و دیگرى جلفاى نو که از آثار دوره سلطنت شاه عباس دوم است. جلفاى نو از هر جهت بر جلفاى کهنه برترى دارد زیرا کوچه‏هاى آن وسیع و مستقیم و پردرخت است. جلفا پنج کوچه بزرگ دارد که امتداد آنها از مشرق به مغرب است. بازارى خوب با چند حمام و دو کاروانسرا و یک میدان و یازده کلیسا دارد. در جلفا از 3400 تا3500 خانه هست. خانه‏هاى کنار زاینده رود را بسیار عالى و زیبا شبیه به عمارات سلطنتى ساخته‏اند. شاه عباس اول و شاه صفى که به ارامنه توجه خاص داشتند مکرر به خانه‏هاى ایشان مى‏رفتند.

 آنچه را شاردن نوشته امروز هم مى ‏توان ملاحظه نمود با این تفاوت که وسعت امروز جلفا خیلى بیش از سابق شده و با آبادیهاى مجاور آن منطقه وسیعى را در جنوب اصفهان تشکیل مى‏دهد اما تعداد ارامنه مقیم جلفا خیلى کاهش یافته است. امروز در جلفاى اصفهان بیش از پنجهزار ارمنى زندگى نمى‏کنند و سایر سکنه این قسمت را ایرانیان مسلمان تشکیل مى‏دهند اما کلیساهایى که شاردن به وجود آنها اشاره مى‏کند در سرجاى خود باقى هستند و معروفترین آنها کلیساى وانک و بدخهم یا (بیت اللحم) و مریم و استیفان و گریگور مقدس و یوحنا و میناس و نرسس و سر گیس و گیورگ ( کلیساى غریب ) است.

 شاه عباس براى جلب خاطر ارامنه جلفا و عیسویان دیگرى که در پایتخت او به سر مى‏بردند و نیز به ملاحظات سیاست خارجى و روابط دوستانه وى با پادشاهان اروپا در سال 1023 هجرى و مطابق با بیست و هفتمین سال سلطنت خود به ساختن کلیساى بزرگى در جلفا براى ارامنه و پیروان دین عیسى همت گماشت و در ماه شعبان آن سال در این باره فرمانى به شرح زیر صادر کرد:

  »فرمان همایون شد آن که کشیشان و رهبانان و ملکان و ریش سفیدان و کدخدایان و رعایاى ارامنه ساکنین دارالسلطنه اصفهان به عنایت بیغایت شاهانه و شفقت و مرحمت بى نهایت پادشاهانه مفتخر و سرافراز و مستظهر و امیدوار بوده بدانند که چون میانه نواب کامیاب همایون ما و حضرات سلاطین رفیع الشان مسیحیه خصوصاً سلطنت و شوکت پناهى قدوة السلاطین العیسویه حضرت پاپا ( یعنى پاپ روم ) و پادشاه اسپانیه کمال محبت دوستى است و در میانه ما و طوایف مسیحیه یگانگى است و اصلاً جدایى نیست و توجه خاطر اشرف بدان متعلق است که همیشه طوایف مسیحیه از اطراف و جوانب به این دیار آیند و آمد و شد و نمایند و چون دارالسلطنه اصفهان پایتخت است و از همه طبقه و مردم هر ملت در آنجا هستند مى‏خواهیم که به جهت مردم مسیحیه در دارالسلطنه صفاهان کلیساى عالى در کمال رفعت و زیب و زینت ترتیب دهیم که معبد ایشان بوده باشد و جمیع مردم مسیحیه در آنجا به کیش و آیین خود عبادت نمایند.

 و کس نزد حضرت پاپا خواهیم فرستاد که یکى از کشیشان و رهبانات ملت مسیحیه را به دارالسلطنه مذکور فرستد که در آن کلیسا به آداب عبادت قیام نموده و طوایف مسیحیه را به طاعت و عبادت ترغیب نماید و ما نیز از ثواب آن بهره‏مند باشیم و چون چند عدد سنگ بزرگ در اوچ کلیساى ایروان بود و عمارت آن کلیسا منهدم گشته خرابى تمام به آن راه یافته بود که دیگر شایستگى تعمیر نداشت و کشیش آنجا استخوانهاى پیغمبران را که در آن مکان مدفون بود از آنجا بیرون آورده به جماعت‏ترساونصار افروخته بود و آن مقام را از عزت و شرف انداخته بود بنابراین سنگهاى مذکور را از آنجا بیرون آورده روانه دارالسلطنه اصفهان فرمودیم که در کلیساى عالى که در آنجا ترتیب مى‏دهیم نصب فرماییم. مى‏باید که چون سنگهاى مذکور را بدانجا آورند همگى طوایف مسیحیه را جمع نموده از روى تعظیم و احترام تمام استقبال کرده سنگها را آورده به اتفاق سیادت پناه وزارت و اقبال دستگاه شمساللوزارة علیا وزیردار السلطنه اصفهان و رفعت پناه محب على بیکالله در جایى که مناسب بدانند بگذارند و به اتفاق یکدیگر معماران خاصه شریفه را همراه ببرند و در پشت باغ زرشک در زمینى که به جهت کلیسا قرار داده بودیم کلسا عالى طرح نمایند و طرح آنرا در تخته و کاغذ کشیده به خدمت اشرف فرستند که ملاحظه نماییم و بعد از ملاحظه امر فرماییم که استادان شروع در کار کرده به اتمام رسانند و در این باب اهتمام لازم دانسته به همه جهتى به شفقت بیدریغ خسروانه امیدوار باشند به تاریه شهر شعبان سنه 1023.  پس از صدور این فرمان ساختمان کلیساها آغاز شد و به فاصله 13 سال بعد کلیساى بدخهم یا بیت اللحم در میدان جلفا به سال 1036 هجرى( 1627 میلادى ) و کلیساى بزرگ و مشهور و انک که امروز محل خلیفه گرى و مشهورترین کلیساى جلفا است در سال 1074 هجرى( 1664 میلادى ) به اتمام رسیده در بین کلیساهاى جلفا کلیساى خهم که به وسیله خواجه پطرس بنا شده و کلیساى وانک که به وسیله خواجه آودیک به اتمام رسیده با سبک معمارى شرقى و آرایشهاى طلاکارى و تابلوهاى جالب و ازاره‏هاى کاشیکارى از زیباترین کلیساهاى اصفهان است و همه روز گروه کثیرى سیاح داخلى و خارجى از آنها دیدن مى‏نمایند.

 سنگهاى مقدس کلیساى ( اوچ کلیساى ایروان ) که در فرمان شاه عباس اول به آنها اشاره شده هم اکنون در کلیساى گیورگ که آنرا کلیساى غریب نیز مى ‏نامند در قسمتى از جلفا که در حاشیه خیابان حکیم نظامى واقع مى‏شود در معرض تماشاى سیاحان قرار دارد.

 ارامنه به فرمان شاه عباس اول اجازه یافتند که با آزادى کامل مراسم مذهبى خود را اجرا کنند. کلیساها بسازنند و علامت صلیب را در بالاى گنبدهاى کلیساها نصب کنند و ناقوس بزنند. اکثریت ارامنه امروز که تعداد آنهادر جلفا در حدود 5000 نفر است پیرو مذهب ( گریگوریان ) هستند و پیروان کلیساى کاتولیک و پروتستان جلفا خیلى معدود است و از چندین خانواده تجاوز نمى‏کند اما جمعیت جلفا در عهد صفویه به طوریکه مطلعین امروز ارمنى اظهار مى‏دارند در حدود سى هزار نفر بوده است که فقط هزار نفر آنها کاتولیک و بقیه از دسته گریگوریان بوده‏اند.

 در حومه اصفهان در حدود سیصدنفر ارمنى در چهارمحال و حدود 12 هزار نفر در فریدن ( نواحى کوهستانى مغرب اصفهان ) به سر مى‏برند. آبادیهاى محل سکونت ارامنه در فریدن عبارتست از:

 نماگرد، قرقن، سواران، سینگرد، خویگون علیا، سنگباران، زرنه، هزار جریب، میلاگرد، سرشگون، چیگون، درختک، هادون، خونک، کلیساى معتبر وانک داراى موزه‏اى است که در جنب کلیسا و در شمال آن واقع شده و داراى سالنهاى متعدد و اشیا و آثار تاریخى



خرید و دانلود مقاله درمورد... بناهای تاریخی


دانلود پروژه نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان

 

انسان به فاصله کوتاهی از شروع خلقت با مسأله مرگ مواجه شد. به روایت قرآن کریم، زمانی که هدیه هابیل و قابیل به پیشگاه خداوند تقدیم گشت، یکی قبول و دیگری رد شد و آتش کینه وحسد در سینه قابیل شعله ورگشت و برادرش را کشت. وقتی قابیل با جسد او روبرو شد وحشت وجودش را فراگرفت و نمی دانست با پیکر بیجان برادر چه کند؟ در این حال کلاغی را دید که با پنجه اش خاک را کنار می زند. به خود نهیب زد «کمتر از کلاغ نیستم» وجسد برادر را در حفره ای از خاک دفن کرد وروی آن را پوشاند ( سوره مائده ـ آیه۳۱).از آن زمان تاکنون بشر شیوه های گوناگونی را به کار برده است تاکالبد نزدیکان خودرا پس از مرگ در کمترین زمان و قبل از آنکه فاسد ومتلاشی شوند به جایگاه ابدی خود بسپارد.اقوام مختلف بسته به سنت ها وعقاید مذهبی خود برای این کار روش های متفاوتی به کار می برند. عده ای جسد را می سوزانند تا خاکستر شود و آن را به آب یا باد می سپارند. گروهی دیگر جسد را در نقاطی رفیع و دور، به دست طبیعت می سپارند تا در سکوت و تنهایی با آرامش از بین برود. اکثریتی نیز به همان سنت تاریخی و روش قابیل عمل می کنند و در اینجا هم کار به یکسان صورت نمی گیرد. جمع کثیری جسم مردگان خود را مومیایی می کنند و به خاک می سپارند و یا اجساد آنان را در تابوتهای مجللی قرار می دهند که در آن از جواهرات و ثروت متوفی تا وسائل مدرن امروزه نیز دیده می شود.آنچه مسلم است، عقل حکم می کند برای این کار چنداصل مهم در نظر گرفته شود:۱ـ جسد که غالباً آلوده و گاهی بسیار خطرناک (آلودگی به بیماریهای مسری از قبیل وبا و حصبه است) با روشی بهداشتی ضدعفونی شود.۲ ـ در محلی قرارداده شود که از محیط زندگی انسان و گزند جانوران به کلی دور باشد.۳ ـ حرمت وقداست پیکر انسان حفظ شود.۴ ـ انسان با حفظ امانت ، ودیعه طبیعت را به آن بازگرداند.بدون تعصب، شیوه ای که مسلمانان به کار می برند بیش از روش های دیگر باعقل و منطق و اداره اجتماع سازگار و همه اصول فوق نیز به بهترین وجه در آن منظور شده است.جسد با آب و مواد ضدعفونی و معطر شسته و پاک می شود و در کتانی ارزان قیمت و به رنگ سفید که نماد پاکی است و پلیدی و آلودگی را نمی پذیرد، پیچیده و در عمقی از خاک، دور از دسترس حیوانات، از محیط زندگی برای همیشه دور می گردد و به تدریج به خاک که از آن به وجود آمده است، تبدیل می شود ودر چرخه ابدی طبیعت خللی ایجاد نمی کند. تنها احترام و یاد از دست رفته در ذهن ها باقی می ماند و گوری که در آن آرام گرفته است، میعادگاه اوقات تنهایی دوستداران او می شود.صرف نظر از شیوه خلاصی از جسد مردگان ، آنچه بیش از همه پیوسته رعایت شده احترامی ترس آلود نسبت به پیکر بی جان انسان است که زمانی طولانی قفس روح ابرآفریده خداوند بوده و هر نوع بی حرمتی و ناسپاسی به پیکر مردگان حتی دشمن، بی حرمتی به ساحت هستی و تقدس روح و بر خلاف اصول اخلاقی و جوانمردی قلمداد شده است.اگر از سروصدای پنهان و خفه در گلوی هیومن کلونینگ (۱) که شبیه سازی انسان است، بگذریم، صحبت از پوست کندن، لایه لایه کردن و برش دادن عرضی و طولی کالبد (امانت و دیعه داده شده به انسان) او و به معرض نمایش عموم گذاردن آن مطرح است...قبل از ورود به مطلب برخود فرض می دانم چند سطری از ابتدا و پیدایش علم تشریح را بازگو کنم.اولین مطالعات و تجربیات تشریحی بر روی موجودات در یونان و مصر انجام گرفته است. حدود پانصد سال قبل از میلاد مسیح یونانیان در مدرسه های پزشکی که در کروتونا(۲) (جنوب ایتالیا) و سرینه(۳) (آفریقا) دایر کرده بودند، به تشریح اعضای حیوانات می پرداختند و حتی با انجام آزمایشاتی بر روی مغز به نکات بسیار ظریفی مانند مرکز تعادل بدن در مغز پی بردند.«ارسطو» فیلسوف بزرگ، شاگرد افلاطون و استاد السکاندر کبیر، اولین استاد تشریح، تنه های اعصاب محیطی را از تاندون عضلات و همچنین شاخه دادن شاهرگها و تقسیم بندی آنها را به رگهای کوچکتر تمیز و تشخیص داد.«افلاطون» با فرضیه دوالیزیمه(۴) خود چنین عنوان کرد: جسم فقط قفسی موقت برای محاط کردن روح است و پس از مرگ که روح آزادمی شود، باز کردن و تشریح کالبد یعنی خانه روح مجاز است... آنچه افلاطون در بیش از دو هزار و چهارصدسال قبل بیان کرد، بعدها در کتاب مقدس مسیحیان (انجیل) اینچنین مطرح شد:در روز رستاخیز مردگان چگونه برمی خیزند؟در چه قالب و فرمی انسان دوباره بازمی گردد؟و پاسخ چنین بود:«این بار خداوند، انسان را در کالبدی که شایسته اوست، بازمی گرداند» ((cor. 1/15:35-38).تشریح اعضای جسد و حتی نقاشی تشریحی اعضای بدن انسان تقریباً تا قرن پانزدهم مطرود و ناقص ماند تا آنکه تحول فکری در خصوص استفاده از علم تشریح به منظور کسب اطلاعات بیشتر در جهت یادگیری و پیشرفت علم انسان شناسی با پی گیریها و نیازمندیهای هنرمندان وقت (قرن پانزدهم) برای دانستن حقایق (سایز و اندازه حقیقی) از اسکلت انسان اتفاق افتاد.لئوناردو داوینچی(۵) نقاش معروف (۱۵۱۹ تا ۱۴۵۲) خود شخصاً به طور خصوصی به تشریح اعضای جسد انسان می پرداخت. تجربیات وتحقیقات وی سبب شد بتواند به کمک ذهن خلاق خویش برای اولین بار اعضای بدن انسان را در اندازه و مقیاس طبیعی و صحیح آن ترسیم کند (در اصل می توان گفت او به هندسه خارجی و داخلی انسان دست یافت).تحقیقات و تصاویر لئوناردو داوینچی در تأیید و قبول افکارعمومی جامعه آن روز در خصوص پذیرش تشریح اجسادانسانی نقش مهمی ایفا کرد.مایکل آنجلو(۶) مجمسه ساز معروف نیز از هنرمندان آن ایام است که خود شخصاً به علم تشریح می پرداخت.(شکل۱)کمی پس از آن، آندریاس ویسالیوس(۷) (۱۵۶۴ ـ ۱۵۱۴) که در اصل طراح علم تشریح لقب گرفته است نیز در همین زمینه به فعالیت و تبلیغ پرداخت. او اولین فردی است که از در کنار هم گذاردن استخوانهای جسدانسان، «اسکلت» واقعی انسان را برپا و محلی به نام تئاترخانه تشریح ایجاد کرد (Skeleton After Skeletos) که به زبان یونانی معنای آن dried up (مرده خشکیده) است.در قرن شانزدهم، «بدن انسان» مرکز و مبدأ توجه واقع می شود و تاریخ هنر را به خود اختصاص می دهد واین دقیقاً مترادف با زمان رنسانس است. زیبایی شناختی و قدردانی از جایگاه رفیع «زیبایی حقیقی» که همانا محتوا است به درون انسان معطوف می شود و تعریف آن بستگی به درجه فهم و شعور هنری پیدا می کند و در چنین شرایطی است که هنرمندان به طراحی داخلی بدن انسان و امعاء و احشاء او گرایش افراطی پیدا می کنند. پس پا را از دیدن آناتومی انسان فراتر می گذارند و خود چاقوی بریدن به دست می گیرند و به تکه تکه کردن جسد انسان مشغول می شوند.در ایتالیا و هلند، جامعه پزشکان، هنرمندان و داروسازان برای اولین بار در این امر با هم ادغام می شوند و در اتاقهای تشریح با یکدیگر دست می شویند.پس از بررسی و مطالعه روی استخوانها و اسکلت انسانی و دسترسی به ماهیچه ها، تحول عظیمی در طراحی، نقاشی، مجسمه سازی و نهایتاً در تاریخ هنر روی می دهد. زمانی که ابتکار، استعداد و فکر خلاق هنرمند با دانش پزشکی و علم آناتومی درهم می آمیزد، حاصل آن در تاریخ کالبد شناسی انسان بی سابقه و مجسمه های اسکلتی آن دوران منحصر به فرد می شوند اما به علت نداشتن اطلاعات و علم کافی جهت دوام و حفظ این اجساد، بیشتر آنها از بین رفته و فقط تعدادی باقی مانده اند که در موزه آناتومی ایتالیا در فلورانس و مودنا نگهداری می شوند.به طور کلی هنر آناتومی این ابزار تحقیقاتی ـ علمی که تا به امروز در جهت تدریس، تحقیق و یا تشخیص از آن استفاده می شود، راهی بس طولانی را پشت سر گذارده است. ولی پس از گذشت چهارصدسال از زمان رنسانس، این بار با همدست شدن سرمایه داران، طبیبان و هنرمندان، متأسفانه از هدف مقدس خود دور افتاده و حاصل آن اجساد متحرک کامل انسانی پوست کنده ای است که با چشمها، دندانها و ناخنهایشان، بدون مو در این جا و آنجا به نمایش عموم گذارده می شوند!!!«Preservation by Plastination» (۸) روش جدید و غیرعادی است که به وسیله آن آب و چربی بافتهای جسد انسان با چندبار حمام آستون منهای ۳۰ درجه سانتیگراد تخلیه می گردد و کالبد کامل این محبوب الهی همچون ورقه شیشه ای رنگی به قطر میلی متر (مانند عکس برگردان) خشک می شود. سپس موادی از قبیل پولیستر با رزین (۹) (طبیعی آن همانا صمغ کاج است) و یا مایع سیلیکون (۱۰) مخلوط با لاستیک، دربافتهای گوناگون آن تزریق می گردد. مایع در اندام ها (شش، کلیه و قلب و غیره) می دود و ماهیچه ها و تمامی بافتها را پرمی کند. این تکنیک دارای چهار مرحله است ( از توضیحات کامل آن به جهت اطاله کلام خودداری می شود) و پس از آن که نمونه های کامل اجساد حقیقی انسان به پا ایستادند، بدون هیچگونه تغییر رنگ، بو و یا فسادی برای همیشه حفظ می شوند. طراح این روش قدردانی از خالق، سپاس از تندرستی و بالابردن دانش عمومی را دلایل عمده ایجاد چنین نمایشگاهی ابراز می کند!!!پرواضح است که این تکنیک با روش «تاکسیدرمی» (۱۱) یعنی صنعت پرکردن پوست جانوران با موادی همچون کاه و غیره به طوری که حیوان زنده به نظر بیاید، کاملاً متفاوت است.پروفسور «گونتر فون هاگنز» (۱۲) مبتکر این تحول، متخصص در امور آناتومی و پاتولوژی است. او تحقیق پیرامون این زمینه را از سال ۱۹۷۷ در بخش آناتومی و بیولوژی دانشگاه هایلدبرگ آغاز کرد و در سال ۱۹۸۸ در شهر فورتس هایم (۱۳) اولین «نمایشگاه آثار اجساد کامل انسانی» خود را به معرض تماشای عموم گذارد و از سال ۱۹۹۵ به بعد نیز در ژاپن نمایشگاههای سیاری دایر کرد که مجموعاً ۲‎/۵۰۰‎/۰۰۰ نفر به بازدید «مردگان عریان» شتافتند.در این نمایشگاه هیچ اثری از آثار هنری ساخته و پرداخته فکر خلاق و دست هنرمند وجود ندارد، بلکه این بار، این خود انسان و آفریده پروردگار است که بدون حجاب و عریان (انسان از ابتدای خلقت و در رحم، در پرده ودر حجاب جهت حفاظت آفریده شد). دراین سلاخ خانه به نمایش عمومی گذارده شده است!نمایش (شو) اجساد کامل و عریان انسانی (ایستاده، خوابیده ونشسته) در اواخر سال ۱۹۹۷ تا اوایل ۱۹۹۸ در منهایم (۱۴) نیز حدود ۷۸۰۰۰۰نفر بیننده داشت واخیراً برگزاری آن در گالری بزرگ نیویورک معرکه ای به پا کرده است.بخشندگان وفروشندگان کالبد خویشتن (سالم و یا بیماران وخیم احوالی که واپسین روزهای عمر را پشت سر می گذارند) براساس قراردادی فی مابین، میان خود وتیم مسؤول «نمایشگاه مردگان متحرک» (جمعی از سرمایه داران، هنرمندان وطبیبان) یاخود را می فروشند که در ازای آن پول دریافت می کنند وجسد ایشان پس از مرگ توسط قیم به این تیم تحویل داده می شود تا به هرشکل ونوعی که صلاح می دانند از آن در راه…؟… استفاده کنندو یا آنکه خود را پس از مرگ وقف یا هدیه می کنند که البته در ازای آن چیزی دریافت نمی کنند.آیا قرارداد فی مابین انسان فروشنده ویا هدیه دهنده خویشتن، با سرمایه دارانی که ادعای طبابت نیز دارند و «کمی » هم علم پزشکی می دانند ودراین مقوله از «کیف » آن غافل مانده اند، به آنان این اجازه را می دهد که اجساد حقیقی انسان (این ودیعه الهی ) را برسرهرکوی وبرزن، به صورت کالایی نمایشی به عرضه عموم بگذارند؟مایه حیرت چندان نیست که با پیشرفت این رویه بزودی شاهد هزاران جسد حقیقی انسانهایی باشیم که درحالات گوناگون همچون اشیای مصرفی روزمره ، مورداستفاده ونمایش قرار گیرند وسراز گوشه وکنار سالن های پذیرایی و یا بوفه های مجلل این بشر خیره خودباخته دربیاورند!!!وتعجبی نیست که پس از «هنربازاری» شاهد «علم بازاری» هم باشیم!به راستی جامعه اطلاعاتی امروز تاچه حد به خود اجازه داده است ؟!آیا به نمایش گذاردن بسیار دقیق وتخصصی آناتومی اجساد مردگان پوست کنده در انظار عموم ، به اطلاعات و دانش توده جامعه می افزاید؟!واگر چنین است ، حاصل آن چیست؟!چگونه علم برتر و دانش گهربار «پزشکی » که پایه واساس آن برمحور رازداری ومعرفت شناسی استوار است ، با «هنر» این سرچشمه آگاهی وعرفان، درهم آمیخت واز ادغام آن چنین معرکه بازاری به پا گشت؟!پانوشت ها در روزنامه موجود است



خرید و دانلود دانلود پروژه نگاهی به دیدگاههاو سیر تاریخی کالبدشناسی انسان


تحقیق در مورد سابقه تاریخی مشهد 27 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 45 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

سابقه تاریخی مشهد:

خراسان قدیم دارای چهار شهر بزرگ و مهم بوده است به نام های : بلخ، مرو، هرات و نیشابور

نیشابور نیز خود دارای توابعی بوده است از جمله توس که نقش بسزایی در شکل گیری مشهد داشته است. شهر توس دارای 4 ناحیه اصلی بوده که عبارتند از :

تابران: بزرگترین و مهم ترین ناحیه توس بوده است و مرکز حاکم شن ناحیه. در واقع از زمان قدیم تا به حال وقتی که به توس اشاره می شود منظور همان تابران است. این شهر در طول تاریخ خود با فراز و نشیب های بسیاری رو به رو بوده است؛ از جمله حمله اعراب که این شهر بدون مقاومت در برابر آن ها تسلیم می شود، همچنین بعدها در جریان حمله غزها و سپس حمله خانمان سوز مغول چندین بار ویران و دوباره آباد شده است. ویرانه های شهر تابران که اکنون به نام شهر باستانی توس معروف است در نزدیکی شهر مشهد به جاست و آرامگاه فردوسی را در خود جای داده است.

نوقان: در شرق شهر تابران بر سر راه توس _ نیشابور به فاصله 4 فرسنگی از تابران واقع بوده و به فاصله یک مایلی از جنوب نوقان دهکده ای به نام سناباد وجود داشته و کاخ حمید بن قحطبه والی خراسان در وسط باغی در کنار این دهکده قرار داشته است. در سناباد عمارتی ییلاقی وجود داشته که رجال دولتی در آن اقامت داشته و نام این عمارت دار الحکومه حمید بن قحطبه بوده است. بعد از آن که در سال 203 هـ . ق باغ یاد شده مدفن امام رضا شد، دهکده نوقان رو به آبادی گذاشت تا اینکه در اواخر به تدریج دهکده سناباد به صورت شهر بزرگی در آمد و به مشهد مرسوم گردید و سناباد بزرگ پس از گسترش به نوقان متصل شد و روی هم سناباد بزرگ را تشکیل دادند که مشهد نام گرفت، در نتیجه مشهد شهری بوده که از آبادانی و گسترش نوقان شکل یافته و به مشهد الرضا شهرت پیدا کرده است.

اردکان: در ده فرسخی غرب تابران و چهارده فرسخی نوقان واقع بوده و از توابع شهر مشهد به حساب می آمده است .

طرقبه: چهارمین بخش نامدار توس بوده و در منطقه ای کوهستانی _ ییلاقی بر سر راه توس _ نیشابور واقع بوده و در جلگه با صفا و سر سبز توس قرار داشته است و همواره به صورت منطقه ای ییلاقی در نزدیکی شهر مشهد مطرح بوده است.

زمان و چگونگی پیدایش شهر مشهد:

وقتی که امام رضا (ع) در سال 203 هـ . ق در توس به شهادت می رسند، مأمون پادشاه عباسی ایشان را در بالای سر پدرش هارون در همان عمارت ییلاقی سناباد دفن می کند و از آن زمان به بعد این محل نام مشهد الرضا را به خود می گیرد ولی باز هم آن قدر معروف نبوده که به عنوان یک شهر بزرگ و مطرح محسوب شود بلکه دهکده ای به شمار می آمده که آرامگاه امام رضا (ع) در آن واقع بوده است . تا اینکه در سال 791 هـ . ق بعد از حمله غزها و سپس مغولان مردم تابران به سناباد کوچ کرده و به آن پناهنده می شوند و به همین خاطر است که مورخان سال 791 را مبدأ تاریخ شهر مشهد قلمداد میکنند و از همین سال به بعد بود که مشهد شهرت زیادی پیدا کرده و تدریجاً شیعیان و شیفتگان زیادی در آن سکونت کرده و مجاور آن می شوند و به عمران و آبادانی آن می پردازند.

وجه تسمیه مشهد:

کلمه مشهد، اسم مکان عربی از ریشه شهادت است و معنی شهدد، به حضور، محل شهادت و مدفن شهید نیز می دهد و جمع این کلمه، کلمه مشاهدات. نام مشهد الرضا از هنگام خاک سپاری امام رضا (ع) در سناباد یعنی سال 203 مصطلح بوده اما اختصاص کلمه مشهد به شهری جدید که آرامگاه امام رضا



خرید و دانلود تحقیق در مورد  سابقه تاریخی مشهد 27 ص


مقاله. بناهای تاریخی ایتالیا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

بناهای تاریخی ایتالیا:

Colosseum

کولوزیم

 

 بزرگترین آمفی تئاتر و ورزشگاه روم باستان که دستور ساخت آن را وسپاسیان(Vespasian) امپراتور روم در سال 70 میلادی صادر کرد. در این استادیوم وسیع، تماشاگران رومی میتوانستند، گلادیاتورها و حیوانات وحشی را که تا سرحد مرگ باهم مبارزه میکردند را تماشا کنند.

ساختمان بیضی شکل آن با ابعاد 189 در 156 متر، در طی 10 سال ساخته شد و قادر بود 50000 تماشاچی را در خود جای دهد و بوسیله سایبان کرباسی بزرگی آنها را از معرض تابش آفتاب محفوظ نگه دارد.

جایگاه پلکانی شکل تماشا چیان بر روی تعداد زیادی طاق از جنس بتون اختراع شده توسط رومیان قرار داشت و برای اینکه روی سطح آن خوب صاف و محکم شود، از آجر و سنگ نیز استفاده کردند.

در محیط داخلی ورزشگاه، میدان یا جایی که مبارزات در آن انجام میشد، قرار داشت. کف چوبی آن بوسیله ماسه پوشیده شده بود تا خونهای ریخته شده را جذب کند. برای برگزاری مسابقات دریایی پهلوانی، میدان را پر از آب میکردند.

در زیرزمین مجموعه ای از اطاقها، قفسها و راهروها وجود داشت. گلادیاتورها و حیوانات قبل از ورود به میدان، در آنجا نگهداری میشدند. بالابرهایی که قفسهای دربسته حیوانات را به بالا و داخل میدان منتقل میکردند، بوسیله قرقره کار میکردند.

در حال حاضر تنها یک سوم از بنای این ساختمان باقی مانده است و آخرین مبارزه انجام شده درآن به سال 523 بعد از میلاد بازمیگردد.

Florence Cathedral

کلیسای جامع فلورانس

 

 

این کلیسای جالب توجه از نشانه های پیشرفت فلورانس میباشد. این کلیسا در قرن سیزدهم ساخته شد اما طراحان قرن سیزدهم کلیسای جامع فلورانس نتوانستند محاسبات ساخت گنبدی با قدرت کافی برای پوشش منطقه وسیع مرکز آن، که حدود 42 متر بود را انجام دهند، تا اینکه معماری به نام فیلیپو بونه لسکی (Filippo Brunelleschi) در سال 1420 راه حل این مشکل را پیدا کرد. او ساختمانی را طراحی کرد که خود بنا و سنگینی بار سقف را تحمل کند. گنبد هشت ضلعی از حلقه های افقی آجری و سنگی تشکیل میشد. برآمدگیهای ماسه سنگی و هلاای روی گنبد، آنرا محکمتر میکرد.

فلورانسFirenze

فلورانس نام شهر باستانی فلورنتیانا میباشد که در ایتالیا فیرنتزه نامیده میشود. در ایتالیای مرکزی و ناحیه توسکانی واقع شده و مرکز استان فلورانس گه رود آرنو در آن جاری است.در عکس زیر رود آرنو را مشاهده میکنید که از زیر پل پونته ویکینو(Ponte Vecchio) جاری است.

 

ساختمانهای دوره گوتیک و رنسانس ، موزه ها و گالریهای هنر و پارکهای آن بسیار مشهور است. از سوی دیگر فلورانس شهر اقتصادی، تولیدی و ترابری مهم ایتالیا محسوب میشود. بازار مشروب، روغن زیتون، سبزیجات، میوه و گل آن بسیار پر رونق است. راه آهن و اتوبان اصلی آن شمال ایتالیا را به رم متصل میکند. صنایع عمده آن شامل موتورسیکلت، قطعات اتومبیل، ماشینهای کشاورزی، شیمیایی، کودها، پلاستیکها و ابزار دقیق میباشد. صنایع دستی آن از جمله کارهای نقره و جواهرات (مخصوصا طلا و کنده کاری جواهرات)، کارهای حصیربافی، چرمی، شیشه ای، کوزه گری، اثاث چوبی و قلابدوزی آن نیز بسیار معروف است.

فلورانس پوشیده از برجهای و کلیساها تاریخی است که مشهورترین آنها کلیسای جامع سانتا ماریا دل فیوره است که قبلا به آن اشاره کرده بودیم. در عکس زیر نمایی از این کلیسا را از پارک میکل آنژ مشاهده میکنید.

 

موزه هنری پلازو دلی اوفیتزی(Palazzo degli Uffizi) معروفترین موزه فلورانس میباشد. ساختمان آن متعلق به قرن شانزدهم بوده که ادارات دولتی و دادگاهها در تشکیل میشده اند. هم اکنون در آن آثار نقاشی نفیسی از هنرمندان بزرگ ایتالیا و فرانسه در آن نگاهداری میشود.



خرید و دانلود مقاله. بناهای تاریخی ایتالیا