واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد حجاب؛ نگاه دیروز، چالش امروز، دغدغه فردا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

حجاب؛ نگاه دیروز، چالش امروز، دغدغه فردا

- حجاب و پاسخ به مخالفان: منتقدان و مخالفان پدیده ای چون «حجاب»، و به بیانی بهتر «پوشش»، در رویارویی با این دستور اسلامی و اجرای آن در جامعه ای اسلامی، پرسش هایی مختلف را طرح می کنند و در این راه، به آن توسل می جویند؛ پرسش هایی مطرح چون:

الف: باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت جامعه را زنان تشکیل می دهند، «حجاب» سبب انزوای این گروه بزرگ و سبب عقب افتادگی این گروه فعال و در نهایت تبدیل آنان به نیرویی سربار و مصرف کننده در جامعه می شود. آیا این کار عاقلانه است؟ در پاسخ به این پرسش باید گفت که «حجاب اسلامی»، و بیانی درست تر «پوشش اسلامی» هیچگاه زن را در جامعه منزوی نمی سازد. اگر در گذشته و در اثبات این سخن، نیازمند به استدلال های عجیب و طولانی بودیم، امروزه، به راحتی می توانیم با درنظرگیری حضور بانوان در جامعه ایرانی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و حضور امروزین آنان در جایگاه های متفاوت و مختلف از مقام های سیاستگذار تصمیم گیر تا دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، ناراستی و نادرستی این سخن را به اثبات رسانیم که «اقوی دلیل بر وجود شیء، خود آن شیء است.»

ب- «حجاب» لباسی دست و پاگیر است و فرد را از فعالیت سازنده بازمی دارد. آیا این کار شدنی است؟ این پرسش نیز از جمله پرسش هایی است که برخلاف ظاهر درست خویش، باطنی نادرست و ناراست دارد؛ زیرا «حجاب» هیچگاه به معنای چادر نیست که حجاب به معنای پوشش است و چادر نوعی پوشش است. از این رو، اگر بر صفحات شمالی کشورمان، ایران، بنگریم، زنان روستایی در شالیزارها، عمل سخت و کار طاقت فرسای کشت، کاشت و برداشت برنج را با حفظ کامل «حجاب» که به طور الزامی چادر نیست، انجام می دهند و جالب آن که، حتی این کار را در بسیاری از اوقات، بهتر و برتر از مردان به انجام می رسانند.

ج- «حجاب»، میان مردان و زنان فاصله می افکند و طبع حریص مردان را بیش تر تحریک می کند و به جای آن که «خاموش کننده» باشد، آتش حرص آنان را شعله ورتر می سازد که: «الانسان حریص علی ما منع»، آیا این شیوه کارآمد است؟ این پرسش نیاز به توضیح دارد: انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن منع و هم به سوی آن تحریک شود. به بیانی دیگر، با نیازافکنی و تحریک سازی، تمنای چیزی را در فرد و جامعه بیدار کنند و آنگاه فرد و جامعه را از آن بازدارند؛ به طور مثال اگر در جامعه ای به وسایل مختلف و ابزار مختلف چون: فیلم های سینمایی مستهجن، رمان های سرشار از مسایل جنسی و... غریزه ذاتی و خفته جنسی فرد را بیدار سازند و سپس این غریزه سرکش و عصیان طلب را به صرف «بایدها» و «نبایدها»ی قانونی خاموش کنند، نه تنها در بلندمدت میسر نخواهد شد که خود موجب عقده های بسیار و خلأهای فراوان روحی در فرد انسان و جامعه انسانی می شود، اما اگر زمینه های بروز و پیدایی آن در نهاد فرد و ساختار جامعه به حداقل رسیده یا از بین برود، حرص و ولع نسبت به آن کمتر و کمتر می شود.

پاسخ گویی به پرسش هایی اینچنین که گاه رنگی از شبهه افکنی به خود می گیرد، بیش از هر زمان، نشان گر آن است که «حجاب اسلامی» و به بیانی بهتر «پوشش اسلامی»، هیچگاه «محدودکننده» حضور زن در جامعه اسلامی نبوده است. «حجاب» از نگاه اسلام، تنها و تنها به منزله پوششی است که زن را در برابر تیرهای سهمگین نگاه که زهرگناه را با خود به همراه دارد، حفظ می کند و به او «مصونیت» می بخشد اما، در این میان، آنچه یادآوری آن، بیش از همیشه، ضروری و لازم می نماید، پاسخ گویی به پرسش اساسی است؛ پرسشی که نه چون پرسش های قبل برخاسته از «نگاه دیروز» که چون پرسشی روزآمد، ناشی از «چالش امروز» است: «حجاب» در جامعه امروزین ما، جامعه ای که در روزگار ارتباطات و فناوری به سرمی برد، چگونه حالت اجرایی به خود می گیرد؟ آیا نمی توان در اجرای آن در جامعه اسلامی دست به ابداع و نوآوری برآمده از ارزش های والای اسلامی زد؟ و...

پاسخ گویی به این پرسش یا پرسش هایی از این دست، البته از نگاه مؤلف، آنگاه مفید، مؤثر و ثمربخش خواهد بود که به پیش فرض هایی چند درباره «حجاب»، «پوشش»، و به طور کلی جایگاه ارزش های اسلامی در جامعه امروزین ما اشاره شود؛ پیش فرض هایی چون: الف- «حجاب» از دیرباز در جوامع اسلامی از اهمیت و جایگاهی والا و بالا برخوردار بوده است. این پوشش، به ویژه در قرن های گذشته و خاصه پس از هجوم استعمارگران به سرزمین های اسلامی برای دستیابی به منافع افزون تر، همواره، به منزله نمادی از سازش ناپذیری با بیگانگان و استعمارگران و به عنوان نشانه ای از حفظ استقلال و هویت جامعه اسلامی مطرح بوده است. از این سبب، همراه با روی کار آمدن دولت های دست نشانده در کشورهای اسلامی، به ویژه در صد سال اخیر، مسخ و از بین بردن این پوشش در راستای دستیابی به ارزش های غربی در این کشورها، از نخستین گام های حکومتگران و دولتمردان به شمار می آمد؛ آنچنان که در ترکیه، با به قدرت رسیدن کمال آتاتورک، به روشنی این سیاست استعماری به اجرا درآمد و در ایران، با به قدرت رسیدن پهلوی اول و در راستای سیاست های اصلاحی او، تغییر لباس و کشف حجاب صورت گرفت؛ سیاستی که با بسترسازی ها و زمینه چینی های فرهنگی و اجتماعی در روزگار پهلوی دوم ادامه پیدا کرد.

به طور خلاصه، باید گفت: هر کجا که ردپایی از فرهنگ بیگانه و سلطه پذیری فرمان روایان در کشورهای اسلامی وجود دارد، تضعیف یا حذف «حجاب» و به طور کلی، مسخ و نابودی ارزش های اسلامی همراه با عنوان هایی رنگارنگ و مختلف در دستور کار قرار می گیرد و در پیامد آن، ولنگاری و بی بندوباری از جایگاه «ضدارزشی» خود، با نام های فریبنده و زیبا، جایگزین جایگاه «ارزشی» پیشین در جامعه می شود؛ جایگاهی که اندیشمندی فرانسوی چون «فرانتس فانون» (Frantz Fanon) در کتاب «انقلاب الجزایر یا بررسی جامعه شناسانه یک انقلاب»، درباره آن می نویسد: «اگر بخواهیم به تار و پود بافته جامعه الجزایری هجوم بریم و استعداد مقاومت آنها را از بین ببریم، باید ابتدا زن ها را تحت تسلط خود درآوریم... و لذا، هر چادری که دور انداخته شود، افق جدیدی را که بر



خرید و دانلود تحقیق درمورد حجاب؛ نگاه دیروز، چالش امروز، دغدغه فردا


تحقیق درمورد حجاب،مصونیت است نه محدودیت 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

حجاب،مصونیت است نه محدودیت !

مقدمه

حجاب در لغت به معنای : حایل شدن ‍، پوشاندن ، مانع شدن است 0 الحجاب مفرد کلمة حجب به معنای : پرده ، پوشش ، لباس ، پارچه وهر چیزی که چیز دیگر را بپوشاند یا هر مانع وحایل وفاصله میان دو یا چند چیز 0 (1)

حال که به معنای لغوی حجاب پی بردیم ، معلوم می شود که حجاب مصونیت واطمینان بخش است نه محــدودیت آور! چرا که گوهر وجودی انسان ارزشمندترین و گرانمایه ترین چیزی است که ازجانب خداوند باریتعالی ، آن مهربانترین مهربانـــان به ودیعه گذارده شده است 0 وهر چیز ارزشمند نیازمند مراقبت ، محافظت ، نگهبانی وممانعت از مفقود شـدن ودسـت درازی و سرقت است و گوهر ارزشمند وجود آدمی به مراتب اولی نیازمند چنیین مراقبتی است 0 حجاب صدفی است که از این گوهــر گرانمایه محافظت می نماید ، پس با چنین تعبیری نیز حجاب ، ارزش آفرین است وپاسبان ارزش نه محدودیت و از بین برندة ارزش وکم کننده ی بهای ذی قیمت آدمی !

اگر فرض کنیم که انسانی کالای بسیار ارزشمند مانند : ماشین گران قیمت یا شمش طلا ویا میلیونها تومان پول دارد ، تحقیقاً برای نگهداری ومحافظـت آن از چشم ودسـت متجاوزین در اندیشه ی چاره ای می افتد 0 بطور مثال : برای محافظت ماشینش ، قفل الکترونیکی و زنجیر و… وبرای نگهداری از شمش طلا وپول از سیستم بانکی استفاده می کند ، چراکه از حفظ وصیانت اموال خود مطمئن گردد 0 آیا چنین عملی محدود کردن ویا محروم کردن از دارایی است ؟ آیاگوهر وجودی انســـان بعنوان ارزشمند ترین وکامل ترین موجودات نیازمند چنین مرا قبتی نیست ؟ تقوای الهی به همین منظـور در قرآن وروایات بطور متواتربیان شده است وتذکرات فراوانی در نگهداری چشم ودست از خیانت به مال وناموس افراد شده است 0 « اللهمّ احفظ عیوننا من الحرام والخیانه » خدایا چشمان مارا از نگاه به حرام وخیانت محفوظ بدار !

بعضی افراد بد حجابی ویا بی حجابی را آزادی دانسته وآن را لازمه ی پیشرفت وترقّی می دانند وحجاب رامانع این پیشرفت!

چکیده

غربیها برای مبارزه با اسلام اصیل وپویا چنین الغائاتی را ایجاد می کنند تا ارزشها وکرامات والای آدمی را از بین برده وانسان را موجودی صرفا مادی قلمداد نمایند . همانگونه که نقل شد : امروزه اشیاء ومواد قیمتی نیز برای جلوگیری از سرقت وخیانت در بهترین ومطمئن ترین شکل نگهدلری می شوند ، اما با عناوین مختلف همچون : حقوق بشر، آزادی و… به دنبال از بین بردن کرامت های انسانی هستند 0 البته هر جایی که آزادی ، امنیت سیاسی واجتماعی و… آنان را به خطر اندازد با آن به بدتــرین شکل وشدیدتــرین راه مقابله می کنند . بعنوان مثال : در فرانسه که مهد آزادی وتمدن است ، وقتی دختر مسلمان فرانسوی می خواهـــــد آزادانه بر مبنای تعالیم دینی خود روسری بر سر کرده ودر محافل آموزشی واجتماعی حضور پیدا کند ، مواجه با برخورد می شود تاجایی که دولت ومجلس آن نیز برای مقابله با آن فعال می شوند !!!

در ترکیه وقتی خانم مریم کاواکچی بعنوان نماینده انتخاب شده ومیخواهد با پوشش اسـلامی وارد مجـــلس بشود از ورود او ممانعت می شود وآن رامخالف با روح آزادی می دانند ، اما در کشور جمهوری اسلامی که مهد تمدن اسلامی ودینی است آن هم پویاترین ادیان الهی ! وقتی می خواهندبا بدحجابی وبی حجابی یا به تعبیر ارزشمند مقــام معظم رهبری شبیــهه خــــون فرهنـــگی مقابله کنند ! دشمنان بشریت وقدرتهای جنایتکار وایادی مزدور داخلی آنان با بوق های تبلیغاتی خود چنان وانمود

می کنند که در ایران آزادی نیست ! حقوق بشر پایمال می شودو…

حکیمی چه زیبا گفته است : اگر بی حجابی تمدن است پس حیوانات متمدن ترند .!!!

انسان از آنجایی که مخلوق برتر خداوند است ودروجود او روح ونفخه الهی دمیده شده است ووجه تمایز او با سایر موجودات ـ بخصوص حیوانات ـ در عقل وقدرت تفکراست وبه تبع آن خلیفه اللهی اوست دارای مسئولیت ومأ موریتی است وآن رسیــدن به خداوند وملکوتی شدن است ، چرا که آدمی همچون حیوانات صرفا برای ارضای غریزیات خلق نشده اســـت ودارای دو بعــد انسانی ،ملکوتی وحیوانی است 0 گرایش بیش از حد به هر سو در حقیقت کمرنگ کردن ویاحتی بیرنگ کردن طرف دیگر است 0 بعد معنوی انسان در عبادت وتقوای الهی خلاصه می شود که از کرامات انسانی سرچشمه می گیرد0 « وماخلقت الجنّ والانس الاّ لیعبدون » ( سوره الذاریات آیه 56 )

وبه قول شاعر که می فرماید :

خور وخواب وخشم وشهوت شغب است وجهل وظلمت حیـــــــــــوان خبـــــــر ندارند ز مکان آدمیــــت

ویا لسان الغیب خواجه حافظ شیرازی در جای دیگر می فرماید:

من ملک بودم وفردوس برین جایم بود آدم آورد در این دیر خـــــراب آبادم (2)

وسعدی شیرین سخن هم چنین سروده است :

خفتگان را خبر از زمزمه ی مرغ سحر حیوان را خبر از عالم انسانی نیست (3)

امیر مؤمنان علی ابن ابی طالب (ع) می فرمایند :

« رحم الله امراء من عرف نفسه وعلم من این وفی این والی این » - خداوند رحمت کند کسی را که خود را شناخت ودانست در کجاست ودر کجاست وبسوی کجاست 0

چه زیبا سعدی این فرمایش علی (ع) را به تصویر کشیده است :

از کـجا آمـده ام ، آمدنم بهــر چه بود به کجا می روم آخر ننمایی وطنـــــم (4)

من به خود نامده ام تاکه زخود باز روم آنکــــه آورد مــــرا ، باز برد در وطنم

شعر زیررا نیز در همین رابطه سروده ام که امید وارم مورد رضای حضرت احدیت قرار گیرد :

گنج هــا بازحمت بسیار می گردد عیـــان گــرد هـر گنجینه مـاری خفته ، بهرش پاسبان

بهر مخفی بودن از چشم بد اندیش حریص جنس باارزش درون سینه ی خاک است نهان

آدم بــاارزش از چشــمان افــــراد مریض حفظ گردد با حجاب وپوشش کامل ، جوان !



خرید و دانلود تحقیق درمورد حجاب،مصونیت است نه محدودیت 14 ص


تحقیق درمورد حجاب، ارزش یا روش

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

حجاب، ارزش یا روش

کسانی‌ کوشیده‌اند از طریق‌ فاصله‌ انداختن‌ میان‌ ارزشها با روش‌ تحقق‌ عینی‌ آنها، میان‌ حجاب‌ با عفاف، تفکیک‌ نموده‌ و حجاب‌ را غیر ضروری‌ می‌خوانند و حفظ‌ عفت‌ را بدون‌ حجاب‌ نیز ممکن‌ می‌دانند. اینک‌ ما این‌ تلاش‌ را ارزیابی‌ می‌کنیم:

‌تحلیل‌ واژه:

-1 معنای‌ لغوی: عفاف‌ با فتح‌ حرف‌ اول، از ریشه‌ "عفت" است‌ و راغب‌ اصفهانی‌ در مفردات(1) خود، عفت‌ را معنی‌ می‌کند:

«العفة‌ حصول‌ حالةٍ‌ للنفس‌ تمتنع‌ بها عن‌ غلبة‌ الشهوة».

(عفت، پدید آمدن‌ حالتی‌ برای‌ نفس‌ است‌ که‌ به‌ وسیلة‌ آن‌ از فزون‌ خواهی‌ شهوت‌ جلوگیری‌ شود).

طریحی‌ نیز در مجمع‌ البحرین(2) می‌آورد:

«عَفَّ‌ عن‌ الشیِء ای‌ امتنع‌ عنه‌ فهو عفیفٌ».

(عفاف‌ از چیزی‌ ورزید یعنی‌ از آن‌ امتناع‌ ورزید پس‌ او عفیف‌ است).

و ابن‌ منظور در لسان‌العرب(3) می‌نویسد:

«اللفة: الکف‌ عما لا یحل‌ و لایجمل».

(عفت: خویشتن‌ داری‌ از آنچه‌ حلال‌ و زیبا نیست).

شرتونی‌ لبنانی‌ نیز در اقرب‌ الموارد(4) می‌نویسد:

«عَفٍّ‌ الرجل: کَفَّ‌ عما لا یحل‌ و لا یجمل‌ قولاً‌ او فعلأ وامتنع».‌ ‌ (عفاف‌ ورزید یعنی‌ در گفتار و کردار از آنچه‌ حلال‌ نیست‌ دوری‌ جست‌ و خویشتن‌داری‌ نمود).

پایه‌ عفاف، خویشتن‌داری‌ است‌ و ردپایی‌ از جنسیت‌ یا اختصاص‌ به‌ جنس‌ خاص‌ (زن) در معنی‌ لغوی‌ عفاف، وجود ندارد.

-2 معنای‌ عرفی: در ادب‌ پارسی، "عفاف" از نظر معنا و گویش، تفاوت‌ یافته‌ است.

در لغت‌نامة‌ دهخدا(5) چنین‌ آمده‌ است:

«عفاف: پارسایی‌ و پرهیزگاری، نهفتگی، پاکدامنی، خویشتن‌ داری».

دکتر معین‌ در فرهنگ‌ فارسی‌ معین(6) آورده‌ است:

«عفاف: پارسایی، پرهیزگاری، پاکدامنی، در تداول‌ غالباً‌ به‌ کسر اول‌ تلفظ‌ می‌کنند.»

بنابراین‌ در گویش‌ فارسی، عفاف‌ به‌ کسر اول‌ و به‌ معنی‌ "پاکدامنی" به‌ کار می‌رود.

-3 معنای‌ اصلاحی: در تفکر اسلامی، عفاف، واژه‌ای‌ با بار معنایی‌ خاص‌ برگرفته‌ از آیات‌ و روایات، و گونه‌ای‌ منش‌ است‌ همراه‌ با کُنِش‌ رفتاری‌ و گفتاری.

عفاف‌ در قرآن: در قرآن‌ چهار بار از ریشة‌ عفاف، استفاده‌ شده‌ است:

-1 سورة‌ بقره‌ - 273: «یحسبهم‌ الجاهل‌ اغنیاًء من‌ التعفف»؛

(نا آگاه‌ گمان‌ می‌برد که‌ اینان‌ توانگرند زیرا عفاف‌ می‌ورزند). در این‌ آیه، کنش‌ بزرگ‌ منشانه، عفاف‌ است، خویشتن‌داری، عزت‌ نفس‌ و امتناع‌ از دست‌ نیاز دراز کردن.

-2 سورة‌ نسأ - 6: دربارة‌ شناخت‌ زمان‌ رشد و بلوغ‌ یتیمان، به‌ سرپرستان‌ سفارش‌ می‌کند که‌ از دست‌ یازی‌ به‌ اموال‌ یتیمان‌ خودداری‌ کنند و عفاف‌ ورزند. این‌ آیه‌ نیز خویشتن‌داری‌ را عفاف‌ را خوانده‌ است.

-3 سورة‌ نور - 32: «ولیتعفف‌ الذین‌ لا یجدون‌ نکاحاً‌ حتی‌ انعمهم‌ الله‌ من‌ فضله»؛ (و کسانی‌ که‌ اسباب‌ زناشویی‌ نمی‌یابند، پاکدامنی‌ ورزند تا آنکه‌ خداوند از بخشش‌ خویش‌ توانگرشان‌ گرداند). در این‌ آیه‌ خویشتن‌داری‌ (استعفاف) را به‌ رام‌ کردن‌ قوة‌ جنسی‌ اطلاق‌ فرموده‌ است.

-4 سورة‌ نور - 60: «و القواعد من‌ النسأ اللا‌ تی‌ لا یرجون‌ نکاحأ فلیس‌ علیهن‌ جناحُ‌ ان‌ یضعن‌ ثیابهن‌ غیر متبرجات‌ بزینةٍ‌ و ان‌ یستعففنَ‌ خیرٌ‌ لهن‌ والله‌ سمیعٌ‌ علیمٌ.»؛ (و زنان‌ یائسه‌ای‌ که‌ امید زناشویی‌ ندارند، گناهی‌ نیست‌ که‌ جامه‌ها (چادرها)یشان‌ را فروگذارند به‌ شرط‌ آنکه‌ زینت‌ نمایی‌ نکنند و اگر پاکدامنی‌ بورزند (و چادر را فرو نگذارند) بهتر است‌ و خداوند، شنوای‌ داناست(7)».

در زبان‌ پارسی، از خویشتن‌داری‌ در امور جنسی‌ و شره‌ نبودن، به‌ پاکدامنی‌ تعبیر می‌کنند که‌ بخشی‌ از گسترة‌ معنایی‌ "عفاف" است‌ زیرا عفاف، مطلق‌ خویشتن‌داری‌ را گویند همان‌گونه‌ که‌ در آیات‌ یاد شده، از خویشتن‌داری‌ در امور اقتصادی‌ و مالی‌ نیز با کلمة‌ استعفاف‌ و تعفف، یاد شده‌ است.

اینک‌ آیا می‌توان‌ گفت: عفاف، صرفاً‌ همان‌ حالت‌ درونی‌ و نفسانی‌ است‌ و به‌ بروز خارجی‌ و اجتماعی‌ آن‌ حالت‌ نفسانی، ربطی‌ ندارد؟! از منظر قرآن، چنین‌ نیست‌ بلکه‌ به‌ دلیل‌ اهمیت‌ نحوة‌ بروز عفاف، این‌ واژه، به‌ «ظهور خویشتن‌داری» نظر دارد. در آیة‌ نخست، حالت‌ رفتاری‌ مسلمان‌ فقیر را به‌ نمایش‌ می‌گذارد که‌ چگونه‌ خود را بی‌نیاز جلوه‌ می‌دادند، با رفتاری‌ عفیفانه‌ و بزرگ‌ منشانه.

در آیة‌ دوم، دست‌ یازی‌ به‌ اموال‌ یتیمان‌ را غیر عفیفانه، معرفی‌ می‌کند. در سومین‌ آیه، خویشتن‌داری‌ و مراقبت‌ از فرو رفتن‌ در شهوات‌ جنسی‌ را استعفاف‌ می‌داند و آیة‌ چهارم، زنان‌ سالخورده‌ را سفارش‌ می‌کند که‌ عفاف‌ ورزند و چادر از سر فرو نگذارند، یعنی‌ عفاف‌ را برابر با «حجاب» گرفته‌ است. بنابراین‌ عفاف‌ از منظر تفکر اسلامی، هم‌ رویة‌ درونی‌ دارد که‌ حالتی‌ نفسانی‌ جهت‌ کنترل‌ و جهت‌دهی‌ به‌ شهوت‌ (کشش‌ و اشتیاق) است‌ و هم‌ رویه‌ای‌ بیرونی‌ که‌ نشانه‌هایش‌ در رفتار و گفتار هویدا می‌شود تا حالت‌ درون‌ را به‌ نمایش‌ گذارد. در روایات‌ اسلامی‌ نیز "عفاف" به‌ معنی‌ "خویشتن‌داری" است‌ که‌ در کردار و گفتار آشکار باشد.

مرحوم‌ شیخ‌ عباس‌ قمی‌ در سفینه‌ البحار(8)آورده‌ است:

«و یطلق‌ فی‌ الاخبار غالباً‌ علی‌ عفة‌ الفرج‌ و البطن‌ و کفها عن‌ مشتهیاتهما المحرمه».‌ ‌ (در روایات، عفاف،



خرید و دانلود تحقیق درمورد حجاب، ارزش یا روش


تحقیق درمورد حجاب

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

مقدمه

خداوند آفریدگار همه موجودات را جفت خلق نموده است . تیم جفت ها مکمل و محرک همدیگر هستند و تاثیری در هستی و در محدوده عمل خود دارند . این جفت های مخلوق همه موجودات عالم را در بر می گیرد بعضی از این موجودات مانند اتم هوا بی جان هستند ولی از دو نیروی الکترون و پروتون تشکیل شده اند یکی هسته و دارای بار مثبت و دیگری الکترون دارای بار منفی است . وقتی بارهای مثبت ومنفی مساوی هم هستند یک اتم را تشکیل میدهند و بار منفی ومثبت به تنهایی سرگردان هستند . اتم ها با درکنار هم قرار گرفتن یک مولکول مشخص را بوجود می آورند مانند عناصر مختلف موجود که اگر یک اتم جابه جا شود دیگر آن عنصر نیست مثلا دو اتم هیدروژن یک مولکول هیدروژن را بوجود می آورندو اگر این اتم سه تا شود دیگر آن یک مولکول هیدروژن نیست اگر دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن ترکیب شودیک مولکول آب بوجود می آید و اگر غیر از این باشد دیگر مولکول آب نیست .

بعضی از موجودات با مشیت الهی جاندار هستند وآنها دارای نر و ماده هستند و ترکیب آنها موجود جدیدی بوجود می آورد یا موجودات زنده در طی مراحل تکیملی خلقت به گروه جانوران و گیاهان تقسیم می گردندکه گروه جانوران بخصوص در پستانداران تکامل یا فترتی هستند و بقای آنها به زوج شدن نرو ماده بستگی دارد . گروههای مختلف این جانوران با امتزاج نرو ماده از همن گروه افزایشی نسل پیدا می کنند و میل افزایشی نسل در همه آنها به صورت غریزی وجود دارد در عین حال خداوند متعال بدن آنها را با پشم و مو پوشانده است و این پوشش حجاب طبیعی آنهاست و افزایش نسل آنها هم غریزی است و تکلیف آنها هم غریزه آنهاست همه آنها از زمان خلقت تا به حال هیچ پیشرفت و تغییری در زندگی خود نداشته اند .

آفریننده انسان را هم جفت خلق کرده است وتکثیر وافزایش نسل انسان ها راهم در گروه ها با هم زندگی کردن نر وماده یا مرد و زن قرار داده است.

اما بر خلاف دیگر جانداران این موجود را با عقل و شعور و قدرت وخلاقیت خلق کرده است و تکالیفی بروی نهاده است انسان اشرف مخلوقات است و هنگام خلقت خداوند متعال به خودفتبارک ا... احسن الخالقین است.

خلق وخوی و نهاد ذاتی انسان مخلوطی از غریزه وعقل است که آفریننده کنترل غریزه ها را بر عقل تکلیف نموده است و انسان مکلف به انجام اموری است که خداوند متعال توسط پیامبران و رسولان خود راه انجام آنهارا به ما یاد داده است و آن دین است که خود شامل سلسله مقرراتی است که اگر آن را انجام دهیم در مسیر صراط مستقیم قدم برداشته ایم و دچار خسرا ن وضرر وزیان نمی شویم . یکی از این تکالیف پوشیدگی بدن از عوامل فیزیکی مانند گرما و سرما و عوامل مهاجم بخصوص از نوغ انسان است و برای درک این مهم خداوند متعال شرم و حیاء را هم در وجود ما نهاده است طوری که فطرتا همه ما مایل هستیم قسمتهایی از بدن خود را بپوشانیم و اگر نپوشانیم خجالت می کشیم یعنی شرم می کنیم علاوه بر خود اگر شخص دیگری هم بدنش را نپوشانده باشد ما از دیدن آن شرم می کنیم زیرا بدن انسان بر خلاف دیگر پستانداران از پشم و مو پوشیده نیست و همچنین و همچنین دم هم نداریم اما می توان این پوشیدگی رابه علل مختلف خداوند متعال برای ما تعیین نموده است اگر بخواهیم در صراط مستقیم قدم برداریم خود با اختیار وعقل آن را عمل می کنیم یعنی در حدودی بدن بشره خود را می پوشانیم که خدا از ما خواسته است طبق آیات قران کریم اولین پوشش توسط حضرت آدم و حوا انجام گرفته است وقتی که آدم و حوا اولین مخلوقات انسانی بر اساس وسوسه های شیطانی و بدون توجه به فطرت انسانی و غریزه های نفسانی و بدون توجه به فطرت و عقل و فراموشی یا بی توجهی به دستور الهی از میوه درخت ممنوعه بردند و ناگهان خود را لخت یا فتند و با توجه به شرم و حیا که در وجود و خلقت آنها بود قسمتی از بدن خود را با برگهای درختان پوشاندند و بعد خداوند متعال مقدار پوشش انسان را توسط پیامبران به انسانها آموزش داد و ما موحدین مکلف به پوشش خود به مقدار خواسته شده هستیم. بنابراین پوشش انسان امری فطری است و ادیان آسمانی قسمتهایی از بدن مرد و زن که باید پدشیده شود و نوع ارتباط و میزان ارتباط بین انسانها بخصوص رابطه زن ومرد و علل آن را مشخص نموده است.

تاریخچه حجاب

انسان موجودی اجتماعی است و برای اداره اجتماهی که در آن زندگی می کند مقرراتی کتبی یا شفاهی وضع می کند و هرکسی در آن اجتماع زندگی کند لزوما باید آن مقررات را رعایت نماید تا بتواند درآن اجتماع زندگی کند . با توجه به مناطقی که زندگی می کنند و یا زبانی که تکلم می نمایند و یا فرهنگ و اعتقاداتی که دارند به هم نزدیک شده و با هم زندگی می کنند.

بنابراین بنظر می رسد به طور طبیعی انسانها در مناطث سردسیر دارای پوشش بیشتر وکاملتر و درمناطق گرمسیر دارای پوشش کمتری هستند وهمچنین فرهنگهایی که بنا به دلایل اجتماعی در یک قوم و گروه حاکم می شوند حتی نوع پوشش آنها را نیز تعیین می کنند . آنچه مسلم است و همه می دانیم انسان بخصوص جنس زن دارای شرم و حیا است یعنی انسان فطرتا و ذاتا دوست دارد قسمت هایی از بدن خود را از دید دیگران پنهان نگهدارد . بنابراین کمتر قوم و قبیله ای وجود دارد که در آن انسانها بدون پوشش زندگی می کنند . در نقاشی های بجا مانده از انسانها در نمادها یا مجسمه هایی که در کاوشها بدست آمده است در همه آنها انسانها با توجه به امکانات موجود بدن خود را پوشانده اند . مثلا شکلهایی وجود دارد که انسانها بدن خود را با برگ درختان پوشانده اند. کمر وپا وسینه خود را با پوست شکار پوشانده اند . در جوامع پیشرفته زمانهای قدیم یعنی در عصر تاریخ انسانها از پارچه برای خود لباس تهیه نمودندواین را در مجسمه ها و یا متون بجا مانده از آنها می توان پیدا کرد.

پوشش دربعضی از جوامع را به صورت خلاصه اشاره می کنیم:

حجاب در ایران باستان

براساس نقل تمدن در زمان زرتشت زنان منزلتی عالی داشتند آنها با پوشیدن لباس بلند و گشاد با زوی گشاده در بین مردم آمدو شد می کردند وحتی در کارهای اجتماعی شرکت می کردند. در داستانهای شاهنامه نیز منزلت اجتماعی زنان در قدیم صحبت و داستانسرایی شده است.

در زمان هخامنشیان بخصوص بعد از دوران داریوش زن بخصوص در طبقه ثروتمند از کارهای اجتماعی کنار گذاشته شدند ولی زنان طبقه فقیر برای کار کردن ناچار از آمد و شد بین مردم بودند و برای مردم کار می کردند و سر و بدن راکاملا می پوشاندند ولی در بین مردم بودند و آزادی حود را حفظ می کرده بودند.

در آثار باستانی تخت جمشید صورتهای زیادی از اقدام مختلف دیده می شود ولی هیچ زنی دیده نمی شود به این خاطر است که در آن زمان زنها در مصدر امور نبوده اند در زمانی ا ز تاریخ بر اساس شریعت موجود زنان نه تنها کاملا از مردان جدا بودند بلکه در ایام عادت ماهیانه گوشه نشینی عزلت می رفتند و این امر به تدریج سراسر زندگی اجتماعی آنان را فرا گرفت زنان طبقه حاکم و مرفه اجتماع با تخت روان روپوش دار از خانه بیرون می آمدند و به آنان اجازه داده نمی شدبا مردان تماس بگیرند و صحبت کنند و در زمانهایی از تاریخ بخصوص در زمان پارت ها یا اشکانیان که مذهب واحدی وجود نداشت سختگیری به حجاب زن ، تبدیل به سختگیری به



خرید و دانلود تحقیق درمورد حجاب