واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد هنر رماتیک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

برای فهم تغییرات ما با ید به زیر سطح اشیا و حوادث بنگریم و بکوشیم آنچه را که در ذهن مردم روی می داد و می گذشت پیدا کنیم زیرا عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه ی افکار و شهوات ، تعصبات و خرافات ، امید ها و ترس هاست و هرگز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهایی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شده است فهمید . توفان تغییرات بزرگی که در اروپا و سایر ممالک رخ داد در قرن 17 و 18 موجب رشد ناسیونالیسم و عقل و خرد شد و مردم دیگر پایبند به اعتقادات کورکورانه نبودند . از قرن 16 تسلط کلیسا کمرنگ تر و بی اهمیت شمردن مذهب در مردم ایجاد شد . با ظهور و رواج صنایع جدید و پدید ماشین های بزرگ دلیلی بر این بود که دین کمرنگ تر جلوه کند و توجه مردم بیشتر به مسائل اجتماعی و اقتصادی جلب شود . ولتر می گوید : " شخصی که مذهبی را بدون سنجش و آزمایش قبول می کند همچون گاوی است که خودش را به زیر بار می دهد" .

رمانتیسسم از تحول روحی انسان های اروپایی آغاز د و تعریف آن راه و روش یا جهتی عقلانی است که بسیاری جنبه ها مانند ادبیات ، نقاشی ، موسیقی ، معماری ، نقد گرایی و تاریخ شناسی در تمدن را توصیف می کند و از قرن 18 تا اواسط قرن 19 به طول می انجامد و شکوفایی آن نیز بین سال 1800 تا 1840 است اصطلاح رمانتیک بنابر نظریاتی از واژه ی رمانس گرفته شده به معنی داستان های بلند با قهرمان احساساتی و افسانه های قرون وسطایی رمانتیسم ابتدا به مثابه یک جریان فکری در زمینه ی ادبیات، نمایش و فلسفه شکوفا شد. پایه های اصلی رمانتیک را احساس و شور تشکیل می دهند. انسان گرایی، فردگرایی و ارتباط ذهنی از طریق بیان احساسات در رمانتیسم جایگزین عقل و فردگرایی باروک و رنسانس شد. از خصوصیات این دوره اهمیت به زیبایی ها ی طبیعت و وحدت و جودی آن با روح، تمجید احساسات بدون منطق و دلیل ،احساس بدون درک و فهم ،روی آوردن به سوی نفس خویشتن (personality) و حالات او و قوه ذهن او که ناشی از علاقه آنها به وجود بی کران و اشتیاق برای دستیابی به اوست ، جستجوی حقیقت با توسل به آموزهای مذهب کارکردن با افراد بالغ و شخصیت های قهرمانی بدون توجه به شکل و شمایل آنها ، متمرکز شدن روی نفس و جنگ درونی آن ، تاکید بر قوه ی تخیل و تصور برای بالا بردن تجربیات و واقعیات روحانی و معنوی ،علاقه و توجه به مبدا فرهنگ قوم و محل و سنت آنها و ملی گرائی ، توجه به قرون وسطی ، تمایل به سوی چیزهای بیگانه عجیب و غریب و مرموز و خارق العاده بود.

دیدگاه جدید نسبت به هنرمند به صورت یک فرد خالق متعالی که روح احساس مخلوق آن بسیار مهمتر از قوانین سخت و روش های سنتی قدیم است.

رمانتیک ها در برابر واقعیت موضعی نا استوار داشتند و بر حسب جریان های زمان به جهت های متضاد کشیده می شدند.

یکی از اعتقادات رمانتیک ها این بود که هویت واقعی فرد در وجود خودش است و جستجوی برای هویت شخص را در آثار هنری و زندگی او می فهمیدند.

فکر ناسیونالیسم از ابتدای دوره رمانتیک خلاف دوره کلاسیک در فکر هنرمندان بود و همچنین ،رد قوانینی که مشخصه دوران کلاسیک بودند مانند نظم، آرامش ، هارمونی ، تعادل ، ایده آل گرایی و عقل گرایی.

در نقاشی از رنگ های تابناک و سوزنده ، مضمون متعارف، چهره عادی ، عشق به طبیعت و بروزاتش توجه می شد .

در دوره رمانتیک بالاترین ارزش در هنرها را به موسیقی دادند . نووالیس می گوید :" باید چنان نوشت که انگار قطعه موسیقی می سازیم یا جان ما برای درک موسیقی باید اثیری شود".

فلسفه هنر رمانتیک

هگل تاریخ هنر را بر 3 پله استوار می داند : 1- هنر نمادین : در این هنر درون مایه اندیشگون و روحانی نتوانست بر عنصر حسی چیره شود و فقط اشاره ای به آن می توانست باشد معماری کاملترین هنری که درون مایه و شکل آن را نشان می دهد.

2- هنر کلاسیک : همخوانی درونمایه اندیشگون با عنصر حسی و یگانگی شکل و محتوی از ویژگیهای این هنر است در هنر نمادین انسان غایب است و توجه به خدایان است خدا برتر از انسان است و برای اشاره به آن نیازی به انسان نیست اما هنر کلاسیک توجه به انسان دارد خدایان منش و خواست های انسانی دارند روح محدود در غالب یک بدن جای می گیرد خصوصیات این هنر در مجسمه سازی بیشتر نمایان می شود.

3- هنر رمانتیک : که در آن جسم انسانی محدودتر از بیان امر مقدس و متعالی است و هر شخص در بهترین حالت بیانگر تکامل روح خویش است و نه نماینده امری کلی و اخلاق جمعی جدال ها و درام ها پیکار ها ی فردی هستند و نه جنگ هایی میان بینش های ژرف تر و همگانی تر (برخلاف دوره کلاسیک). روح رمانتیک در بازگشت به خود، خود را باز نمی یابد که هگل آن را در قالب کلام ، "پاره پاره شدن" تعریف می کند هنرمند تلاش می کند به سوی لایتناهی مطلق برود و هرچه پیش می رود نمی رسد و ناچار بازگشته به دنیای جسمانی توجه می کند .

هنر رمانتیک از آگاهی هنری به آگاهی دینی می رسد چون با هنر، بیکرانی روح بیان نشد به دین روی می آوریم . نقاشی، موسیقی و شعر هنرهای رمانتیک هستند. موسیقی از همه این هنرها پیش تر می رود و مکان و ابعاد را نفی می کند. هنری به طور ناب ذهنی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر رماتیک


تحقیق در مورد هنر رماتیک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

برای فهم تغییرات ما با ید به زیر سطح اشیا و حوادث بنگریم و بکوشیم آنچه را که در ذهن مردم روی می داد و می گذشت پیدا کنیم زیرا عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه ی افکار و شهوات ، تعصبات و خرافات ، امید ها و ترس هاست و هرگز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهایی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شده است فهمید . توفان تغییرات بزرگی که در اروپا و سایر ممالک رخ داد در قرن 17 و 18 موجب رشد ناسیونالیسم و عقل و خرد شد و مردم دیگر پایبند به اعتقادات کورکورانه نبودند . از قرن 16 تسلط کلیسا کمرنگ تر و بی اهمیت شمردن مذهب در مردم ایجاد شد . با ظهور و رواج صنایع جدید و پدید ماشین های بزرگ دلیلی بر این بود که دین کمرنگ تر جلوه کند و توجه مردم بیشتر به مسائل اجتماعی و اقتصادی جلب شود . ولتر می گوید : " شخصی که مذهبی را بدون سنجش و آزمایش قبول می کند همچون گاوی است که خودش را به زیر بار می دهد" .

رمانتیسسم از تحول روحی انسان های اروپایی آغاز د و تعریف آن راه و روش یا جهتی عقلانی است که بسیاری جنبه ها مانند ادبیات ، نقاشی ، موسیقی ، معماری ، نقد گرایی و تاریخ شناسی در تمدن را توصیف می کند و از قرن 18 تا اواسط قرن 19 به طول می انجامد و شکوفایی آن نیز بین سال 1800 تا 1840 است اصطلاح رمانتیک بنابر نظریاتی از واژه ی رمانس گرفته شده به معنی داستان های بلند با قهرمان احساساتی و افسانه های قرون وسطایی رمانتیسم ابتدا به مثابه یک جریان فکری در زمینه ی ادبیات، نمایش و فلسفه شکوفا شد. پایه های اصلی رمانتیک را احساس و شور تشکیل می دهند. انسان گرایی، فردگرایی و ارتباط ذهنی از طریق بیان احساسات در رمانتیسم جایگزین عقل و فردگرایی باروک و رنسانس شد. از خصوصیات این دوره اهمیت به زیبایی ها ی طبیعت و وحدت و جودی آن با روح، تمجید احساسات بدون منطق و دلیل ،احساس بدون درک و فهم ،روی آوردن به سوی نفس خویشتن (personality) و حالات او و قوه ذهن او که ناشی از علاقه آنها به وجود بی کران و اشتیاق برای دستیابی به اوست ، جستجوی حقیقت با توسل به آموزهای مذهب کارکردن با افراد بالغ و شخصیت های قهرمانی بدون توجه به شکل و شمایل آنها ، متمرکز شدن روی نفس و جنگ درونی آن ، تاکید بر قوه ی تخیل و تصور برای بالا بردن تجربیات و واقعیات روحانی و معنوی ،علاقه و توجه به مبدا فرهنگ قوم و محل و سنت آنها و ملی گرائی ، توجه به قرون وسطی ، تمایل به سوی چیزهای بیگانه عجیب و غریب و مرموز و خارق العاده بود.

دیدگاه جدید نسبت به هنرمند به صورت یک فرد خالق متعالی که روح احساس مخلوق آن بسیار مهمتر از قوانین سخت و روش های سنتی قدیم است.

رمانتیک ها در برابر واقعیت موضعی نا استوار داشتند و بر حسب جریان های زمان به جهت های متضاد کشیده می شدند.

یکی از اعتقادات رمانتیک ها این بود که هویت واقعی فرد در وجود خودش است و جستجوی برای هویت شخص را در آثار هنری و زندگی او می فهمیدند.

فکر ناسیونالیسم از ابتدای دوره رمانتیک خلاف دوره کلاسیک در فکر هنرمندان بود و همچنین ،رد قوانینی که مشخصه دوران کلاسیک بودند مانند نظم، آرامش ، هارمونی ، تعادل ، ایده آل گرایی و عقل گرایی.

در نقاشی از رنگ های تابناک و سوزنده ، مضمون متعارف، چهره عادی ، عشق به طبیعت و بروزاتش توجه می شد .

در دوره رمانتیک بالاترین ارزش در هنرها را به موسیقی دادند . نووالیس می گوید :" باید چنان نوشت که انگار قطعه موسیقی می سازیم یا جان ما برای درک موسیقی باید اثیری شود".

فلسفه هنر رمانتیک

هگل تاریخ هنر را بر 3 پله استوار می داند : 1- هنر نمادین : در این هنر درون مایه اندیشگون و روحانی نتوانست بر عنصر حسی چیره شود و فقط اشاره ای به آن می توانست باشد معماری کاملترین هنری که درون مایه و شکل آن را نشان می دهد.

2- هنر کلاسیک : همخوانی درونمایه اندیشگون با عنصر حسی و یگانگی شکل و محتوی از ویژگیهای این هنر است در هنر نمادین انسان غایب است و توجه به خدایان است خدا برتر از انسان است و برای اشاره به آن نیازی به انسان نیست اما هنر کلاسیک توجه به انسان دارد خدایان منش و خواست های انسانی دارند روح محدود در غالب یک بدن جای می گیرد خصوصیات این هنر در مجسمه سازی بیشتر نمایان می شود.

3- هنر رمانتیک : که در آن جسم انسانی محدودتر از بیان امر مقدس و متعالی است و هر شخص در بهترین حالت بیانگر تکامل روح خویش است و نه نماینده امری کلی و اخلاق جمعی جدال ها و درام ها پیکار ها ی فردی هستند و نه جنگ هایی میان بینش های ژرف تر و همگانی تر (برخلاف دوره کلاسیک). روح رمانتیک در بازگشت به خود، خود را باز نمی یابد که هگل آن را در قالب کلام ، "پاره پاره شدن" تعریف می کند هنرمند تلاش می کند به سوی لایتناهی مطلق برود و هرچه پیش می رود نمی رسد و ناچار بازگشته به دنیای جسمانی توجه می کند .

هنر رمانتیک از آگاهی هنری به آگاهی دینی می رسد چون با هنر، بیکرانی روح بیان نشد به دین روی می آوریم . نقاشی، موسیقی و شعر هنرهای رمانتیک هستند. موسیقی از همه این هنرها پیش تر می رود و مکان و ابعاد را نفی می کند. هنری به طور ناب ذهنی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر رماتیک


تحقیق در مورد هنر رماتیک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 28 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

برای فهم تغییرات ما با ید به زیر سطح اشیا و حوادث بنگریم و بکوشیم آنچه را که در ذهن مردم روی می داد و می گذشت پیدا کنیم زیرا عمل و اقدام به آن صورت که ما آن را می بینیم خود نتیجه ای از مجموعه ی افکار و شهوات ، تعصبات و خرافات ، امید ها و ترس هاست و هرگز هیچ اقدام و عملی را نمی توان به تنهایی و بدون توجه به عللی که به آن عمل منتهی شده است فهمید . توفان تغییرات بزرگی که در اروپا و سایر ممالک رخ داد در قرن 17 و 18 موجب رشد ناسیونالیسم و عقل و خرد شد و مردم دیگر پایبند به اعتقادات کورکورانه نبودند . از قرن 16 تسلط کلیسا کمرنگ تر و بی اهمیت شمردن مذهب در مردم ایجاد شد . با ظهور و رواج صنایع جدید و پدید ماشین های بزرگ دلیلی بر این بود که دین کمرنگ تر جلوه کند و توجه مردم بیشتر به مسائل اجتماعی و اقتصادی جلب شود . ولتر می گوید : " شخصی که مذهبی را بدون سنجش و آزمایش قبول می کند همچون گاوی است که خودش را به زیر بار می دهد" .

رمانتیسسم از تحول روحی انسان های اروپایی آغاز د و تعریف آن راه و روش یا جهتی عقلانی است که بسیاری جنبه ها مانند ادبیات ، نقاشی ، موسیقی ، معماری ، نقد گرایی و تاریخ شناسی در تمدن را توصیف می کند و از قرن 18 تا اواسط قرن 19 به طول می انجامد و شکوفایی آن نیز بین سال 1800 تا 1840 است اصطلاح رمانتیک بنابر نظریاتی از واژه ی رمانس گرفته شده به معنی داستان های بلند با قهرمان احساساتی و افسانه های قرون وسطایی رمانتیسم ابتدا به مثابه یک جریان فکری در زمینه ی ادبیات، نمایش و فلسفه شکوفا شد. پایه های اصلی رمانتیک را احساس و شور تشکیل می دهند. انسان گرایی، فردگرایی و ارتباط ذهنی از طریق بیان احساسات در رمانتیسم جایگزین عقل و فردگرایی باروک و رنسانس شد. از خصوصیات این دوره اهمیت به زیبایی ها ی طبیعت و وحدت و جودی آن با روح، تمجید احساسات بدون منطق و دلیل ،احساس بدون درک و فهم ،روی آوردن به سوی نفس خویشتن (personality) و حالات او و قوه ذهن او که ناشی از علاقه آنها به وجود بی کران و اشتیاق برای دستیابی به اوست ، جستجوی حقیقت با توسل به آموزهای مذهب کارکردن با افراد بالغ و شخصیت های قهرمانی بدون توجه به شکل و شمایل آنها ، متمرکز شدن روی نفس و جنگ درونی آن ، تاکید بر قوه ی تخیل و تصور برای بالا بردن تجربیات و واقعیات روحانی و معنوی ،علاقه و توجه به مبدا فرهنگ قوم و محل و سنت آنها و ملی گرائی ، توجه به قرون وسطی ، تمایل به سوی چیزهای بیگانه عجیب و غریب و مرموز و خارق العاده بود.

دیدگاه جدید نسبت به هنرمند به صورت یک فرد خالق متعالی که روح احساس مخلوق آن بسیار مهمتر از قوانین سخت و روش های سنتی قدیم است.

رمانتیک ها در برابر واقعیت موضعی نا استوار داشتند و بر حسب جریان های زمان به جهت های متضاد کشیده می شدند.

یکی از اعتقادات رمانتیک ها این بود که هویت واقعی فرد در وجود خودش است و جستجوی برای هویت شخص را در آثار هنری و زندگی او می فهمیدند.

فکر ناسیونالیسم از ابتدای دوره رمانتیک خلاف دوره کلاسیک در فکر هنرمندان بود و همچنین ،رد قوانینی که مشخصه دوران کلاسیک بودند مانند نظم، آرامش ، هارمونی ، تعادل ، ایده آل گرایی و عقل گرایی.

در نقاشی از رنگ های تابناک و سوزنده ، مضمون متعارف، چهره عادی ، عشق به طبیعت و بروزاتش توجه می شد .

در دوره رمانتیک بالاترین ارزش در هنرها را به موسیقی دادند . نووالیس می گوید :" باید چنان نوشت که انگار قطعه موسیقی می سازیم یا جان ما برای درک موسیقی باید اثیری شود".

فلسفه هنر رمانتیک

هگل تاریخ هنر را بر 3 پله استوار می داند : 1- هنر نمادین : در این هنر درون مایه اندیشگون و روحانی نتوانست بر عنصر حسی چیره شود و فقط اشاره ای به آن می توانست باشد معماری کاملترین هنری که درون مایه و شکل آن را نشان می دهد.

2- هنر کلاسیک : همخوانی درونمایه اندیشگون با عنصر حسی و یگانگی شکل و محتوی از ویژگیهای این هنر است در هنر نمادین انسان غایب است و توجه به خدایان است خدا برتر از انسان است و برای اشاره به آن نیازی به انسان نیست اما هنر کلاسیک توجه به انسان دارد خدایان منش و خواست های انسانی دارند روح محدود در غالب یک بدن جای می گیرد خصوصیات این هنر در مجسمه سازی بیشتر نمایان می شود.

3- هنر رمانتیک : که در آن جسم انسانی محدودتر از بیان امر مقدس و متعالی است و هر شخص در بهترین حالت بیانگر تکامل روح خویش است و نه نماینده امری کلی و اخلاق جمعی جدال ها و درام ها پیکار ها ی فردی هستند و نه جنگ هایی میان بینش های ژرف تر و همگانی تر (برخلاف دوره کلاسیک). روح رمانتیک در بازگشت به خود، خود را باز نمی یابد که هگل آن را در قالب کلام ، "پاره پاره شدن" تعریف می کند هنرمند تلاش می کند به سوی لایتناهی مطلق برود و هرچه پیش می رود نمی رسد و ناچار بازگشته به دنیای جسمانی توجه می کند .

هنر رمانتیک از آگاهی هنری به آگاهی دینی می رسد چون با هنر، بیکرانی روح بیان نشد به دین روی می آوریم . نقاشی، موسیقی و شعر هنرهای رمانتیک هستند. موسیقی از همه این هنرها پیش تر می رود و مکان و ابعاد را نفی می کند. هنری به طور ناب ذهنی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر رماتیک