واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره نقد تربیتی برکنوانسیون حقوق کودک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

نقد تربیتی برکنوانسیون حقوق کودک

( بخش اول )

 

جنبشهایاجتماعی ، کنوانسیونها ، سمینارها و دیگر فعالیتها در ایران و یا در سطح جهانی همیشه نکات مثبت و منفی بیشماری را در پی داشته است. به عنوان مثال کنوانسیون رفع تبعیض و یا کنوانسیون حقوق کودک، در اینجا قصد داریم که در چند بخش به نقد تربیتی در رابطه با کنوانسیون حقوق کودک بپردازیم . در سال 1372 دولت جمهوری اسلامی ایران به این کنوانسیون ملحق شد. مشروط بر اینکه مفاد کنوانسیون در هر مورد ، و هر زمان،  در تعارض با قوانین داخلی و موازین اسلامی نباشد و یا اینگونه موارد از طرف جمهوری اسلامی لازم العاریه نباشد ." قصد ما بر این است که با توجه به شرایط فرهنگی و حقوقی حاکم بر کشور خودمان ، به نقد و تحلیل منصفانه برآییم .  در این مقاله به نقد تربیتی مفاد کنوانسیون پرداخته و امید خدا در مقاله های بعد به نقد ساختاری فقهی و حقوقی می پردازیم .

نقد تربیتی :

به طور کلی اعلامیه جهانی حقوق کودک و کنوانسیون حقوق کودک گامی مثبت در توجه به کودک .

 نیازمندیهای وی برداشته است . این معاهده مشتمل بر نکات ارزشمندی از جهت تربیتی ا ست که برخی مستقیما تعلیم و تربیت کودک را مد نظر قرار داده ، برخی موانع تربیت را گوشزد نموده و هشدارداده و بعضی دیگربهداشت روانی کودک را به عنوان مقدمه ضروری و مورد تاکید قرار داده است.

از جهت تربیتی محورهای ژیر در کنوانسیون قابل ملاحظه است .

- توجه به لزوم مراقبتهای ویژه در دوران کودکی ( مقدمه )

- رشد کامل و متعادل شخصیت کودک در محیط خانواده مملو از خوشبختی ، محبت و تفاهم ( ماده 6)

- توجه به ایده آلهای بشری درپرورش کودک از قبیل صلح، احترام ، بردباری، آزادی، برابری و اتحاد ( ماده 6)

- عنایت به ارزشهای سنتی و فرهنگی هر ملت در تعلیم و تربیت ( ماده6)

- حفظ هویت شخصی کودک از جمله داشتن نام و تابعیت یک مملکت ( مواد 7و 8)

- مسئولیت مشترک والدین در رشد و پیشرفت کودک ( مواد 17 و18 )

- احترام به مسئولیتها و حقوق والدین ( ماده 5)

- مقابله با اشکال کودک آزاری ( ماده 19)

- توجه به انواع آموزش و پرورش در سطوح مختلف ( ماده 28)

- مقابله با انواع سوء استفاده  و استثماردر کودکان ( مواد 33، 34، 36)

- تخفیف و تعدیل مجازات در کودکان ( ماده 37)

البته همین آموزه ها دردین مبین اسلام که به عنوان ی ک مکتب تربیتی دغدغه پرورش و هدایت انسانها را سر لوحه تعالیم خود قرارداده در چهار چوبی جامعتر پرداخته شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.

 

الف) لزوم حمایت از کودک

: امام علی به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) می نویسد :" تو را قسمتی از وجود خودم بلکه همه وجود خودم یافتم ، تا آنجا که اگر چیزی به تو اصابت کند ، گویا به من اصابت کرده ، اگر مرگ به سراغ تو آید گویا به سراغ من آمده است "

ب) احترام و تکریم کودک

:. پیامبر اکرم همیشه به کودکان سلام می کردند . پیامبر اکرم درباره صدا زدن کودکان با لقب نیکو می فرماید " قبل از اینکه دیگران به فرزندان شماالقاب زشت بدهند به آنها کنیه ( نیکو) بدهید.ج) پرهیز از خشونت و بد رفتاری با کودکان : ام الفضل همسر عباس بن عبدالمطلب و دایه امام حسین(ع) می گوید : پیامبر (ص) ، حسین (ع) را در زمان شیر خوارگی از من گرفت و در آغوش کشید ، حسین ( ع) لباس پیامبر (ص) را خیس کرد و من او را با خشونت از پیامبر گرفتم به گونه ای که گریه افتاد پیامبر (ص)  فرمود: ام الفضل آرام باش این آلودگی با آب پاک می شود اما چه چیزی میتواند کدورتی را که از ناحیه تو برقلب حسین نشسته است برطرف سازد. امام صادق (ع) فرمود خدا رحمت کند کسی را که فرزندش را در نیکی ها کمک کند. راوی پرسید : چگونه او را در نیکی ها کمک کند؟

امام فرمود آنچه در توان اوست و انجام می دهد ، بپذیرد و از آنچه در توان او نیست و انجام نداده است ، در گذرد و او را برای کارهایی که در توانش نیست ، وادار نسازد و سخت نگیرد . "

د) رعایت عدل و پرهیز از تبعیض :

پیامبر ( ص) مردی را مشاهده نمودند که دو پسر داشت، یکی را بوسید و یکی را نبوسید . پیامبر فرمود : چرا بین آن دو مساوات را رعایت نکردی ؟ همچنین فرمودند : " اعدلوا بین ابناکم کما تحبون ان تعدلوا بینکم فی البرو اللطف "

بین فرزندان به عدالت رفتار کنید ، همانطور که دوست دارید با نیکی و محبت شما به عدالت رفتار کنند . این موارد ، نمونه هایی از جامعیت آموزه های دین اسلام است . البته این نوشتارپیش از آنکه در صدد اثبات جامعیت مبانی تربیتی دین اسلام بر آید ، خواهان تبیین مواردی از کنوانسیون است ، که با مبانی تربیتی اسلامی در تضاد است . و از سوی دیگر با روانشناسی جدید نیز همخوانی ندارد . زیرا هر برنامه ریزی تربیتی مستلزم شناخت جامع از ابعاد و ساختهای انسان و پیچیدگی های تو در توی آن می باشد که این امر جز به مدد وحی میسر نمی شود ، چون هیچکس به قدر خالق آدم ، به تمام زوایای وجودی انسان شناخت و معرفت ندارد . به همین جهت صورت بندیها و تدوینهای فارغ از جهان وحی ناقص و نارسا خواهد بود . خداوند متعال در این رابطه می فرماید:

" پس آیا کسی را که می آفریند چون کسی است که نمی آفریند ؟ آیا متذکر نمی شوید ؟ "

" پس آیا کسی که به سوی حق رهبری کند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد یا کسی که راه نمی نماید مگر آنکه ( خود) هدایت شود ؟ شما را چه شد ؟ چگونه داوری می کنید ؟ "

بنابراین احتمال کاستیها و ناراستیها در مجموعه کنونسیوان حقوق کودک نه تنها اجتناب ناپذیراست بلکه انتظار جامعیت و ادعای آن نیز ناصواب می باشد . مهم، توجه به این نکته و عدم تغافل از آن است که خلل های  موجود ما را به بیراهه نکشاند .

 

کاستیها و ناراستیها در کنوانسیون :

تفاوت در هدف :

بهره گیری از زبان وحی در شناخت هدف زندگی انسان ، چشم اندازی وسیع تری از آنچه در پندار ماست پیش روی ما می نهد ، زیرا شناخت ویژگیهای انسان چنانکه باید در توان خالق یکتاست . از نظر قرآن انسانی سعادتمند است که خدا را عبادت کند و به او نزدیک شود  . یعنی تمام جلوه ها ، قوای فکری و استعدادهای نهفته انسان در بهره گیری از دنیا باید یک هدف را مد نظر قرار دهند و آن خداست . پس هدف زندگی از دیدگاه آموزه های اسلام ، عبودیت و در نهایت قرب الی الله است .

اهداف تربیتی اسلام در خصوص انواع  ارتباطات انسان که شامل ارتباط با خود ، خداوند ، با دیگران و طبیعت می باشد به صورت اهداف غایی و واسطه ای ترسیم شده و نقطه مشترک همه آنها که در غایت و  قصوای تمامی مساعی و کوششهای فکری ، عاطفی و رفتاری انسان ظهور دارد، همانا خداوند متعال می باشد . او بی نهایت و کامل است و می تواند محور تمام افعال انسان گیرد . به عبارت دیگر هدف نهایی در مسیر زندگی چیزی جز استمرار حضور و احساس خدا نیست . این هدف حقیقتی است که تمتم کمالاتی به او باز می گردد. نزدیکی به خدا، علم به خدا، ایمان به او، و غیر اینها ، همگی ناظر بر یک حقیقت که همان خداست می باشد .

 تجلی این حرکت و صیروریت آن در زندگی ما بصورت حیات طیبه نمودار می گردد. این زندگانی پاکیزه، علاوه بر طهارت روح و روان ،  از پلیدیهای درونی و باطنی نیز خلاصی می یابد و آرامش حقیقی را در آغوش می گیرد .و این چیزی جز خوشبختی و نیکبختی نیست. بنابراین در تربیت کودک و ترسیم زندگی وی نیز ، بر مبنای تعالیم همه ادیان الهی بویژه اسلام این هدف و غایت باید مد نظر قرار گیرد . اما در قسمتهای مختلف کنوانسیون این هدف مورد غفلت قرار گرفته و حتی در برخی مواد مغایر با این هدف دینی است که به آنها اشاره می شود:

الف) مقدمه: " با توجه به اینکه کودک می بایست آمادگی کامل برای زندگی فردی در جامعه داشته باشد و در سایه ایده آلهایی که در منشور سازمان ملل اعلام شده خصوصا صلح، احترام، بردباری، آزادی ، برابری، برادری و اتحاد بزرگ شود"مشاهده می شود که  در این بیانیه اهداف معنوی و دینی مورد غفلت قرار گرفته است.

ب) ماده سه، بند یک " در تمام اقدامات مربوط به کودکان که توسط مؤسسات رفاه اجتماعی عمومی یا خصوصی ، دادگاهها ، مقامات اجرایی یا ارگانهای حقوقی انجام می شود ، منافع کودک از اهم ملاحظات می باشد ."

از کلمه " منافع کودک " آنچه معمولا به ذهن متبادر می شود منافع مادی و دنیوی است که شامل مصالح عالی کودک بویژه غایات معنوی نمی شود . بطور مثال در صورتیکه مصالح عالی و معنوی یا اخلاقی کودک مستلزم ادامه زندگی در وطن و منافع عاجل وی ، قرین با ترک وطن باشد، مطابق این ماده و ماده 10 ، بند دو مصالح عالی وی نادیده گرفته می شود .

ج) ماده بیست و هفت ، بند یک کشورهای طرف کنوانسیون موافقت می نمایند که موارد ذیل باید جزء آموزش و پرورش کودکان باشد. پیشرفت کامل شخصیت ، استعداد و توانایهای ذهنی و جسمی کودکان و.. این ماده که اهداف برنامه های آموزش و پرورش را در پنج عنوان بیان نموده است. از پرورش و ارتقاء ارزشهای اخلاقی و باورهای دینی هیچگونه ذکری به میان نیاورده است .

د)  صرفا در ماده سی ودو بند یک ، اشاره ای به بعد روحی و معنوی شده " کشورهای طرف کنوانسیون ، حق کودک جهت مورد حمایت قرار گرفتن در مورد استثمار اقتصادی وانجام  هر گونه کاری که زیان بار بوده و یا توفقی در آموزش ایجاد کند و یا برای بهداشت جسمی ، روحی ، معنوی ویا پیشرفت  اجتماعی کودک مضر باشد را به رسمیت می شناسند ."

دراین ماده هم بیشتر این ابعاد به صورت سلبی ، حمایت در برابر کارهایی که مضر به کودک باشد، توجه شده ، نه به صورت ایجابی که تلاشی برای تحقق آنها به نحوی عملی صورت گیرد.



خرید و دانلود مقاله درباره نقد تربیتی برکنوانسیون حقوق کودک


تحقیق در مورد حقوق اقدامات تامینی و تربیتی 68 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 86

 

سابقه تاریخی و مفهوم اقدامات تأمینی و تربیتی

در این قسمت، ابتدا سابقه تاریخی اقدامات تأمینی و تربیتی را مطالعه کرده و سپس مفهوم اقدمات مزبور را تحت بررسی قرار خواهیم داد :

سابقه تاریخی

گفتار اول – اقدامات تأمینی و تربیتی در نظرات اندیشمندان و مکاتب غربی

افلاطون یکی از نخستین کسانی است که از مفهوم پیشگیری یاد کرده و گفته است که کیفر نباید انتقام از اعمال گذشته باشد، بلکه باید آینده را مهیا سازد. او حتی نقشه بازآموزی در ندامتگاه را طرح نموده است. افلاطون در آن موقع پیشنهاد نمود که مجازات بسیاری از جرائم حبس باشد. وی برای این منظور سه نوع زندان پیش بینی نموده بود. زندان اول به کسانی اختصاص خواهد داشت که در انتظار محاکمه هستند. در چنین زندانی می بایست افرادی که هنوز محکومیت نیافته اند، بطور موقت نگهداری شوند، اما پس از آنکه محکومیت یافتند، بایستی به دو زندان دیگر انتقال یابند. یکی از این دو زندان جایگاه افراد شرور و غیرقابل اصلاح خواهد بود. چنین زندانی باید در محلی دورافتاده برپا ود و به نحوی ساخته شود که از اسم آن بتوان دریافت که آنجا مکان عذاب و مشقت است. اما زندان نوع سوم به کسانی تعلق خواهد داشت که جرم را از روی کمال میل و اراده و با خباثت انجام نداده اند. آنها کسانی هستند که امید اصلاحشان در بین نبوده و به قول افلاطون مستحق ارفاق و ترحم می باشند.

صرف نظر از عقاید افلاطون، محققاً باید گفت که تاریخ شروع بحث و بررسی در خصوص اقدامات تأمینی و تربیتی مصادف است با پیدایش مکتب تحققی ایتالیائی. طرفداران این مکتب معتقدند که زندگی در اجتماع برای همه افراد منجمله مجرمین، ایجاد مسئولیت اجتماعی می کند. بزهکار یک میکروب اجتماعی است که سلامت جامعه را، حتی ممکن است بدون اراده و تقصیر هم، به خطر اندازد و در قبال ایجاد خطر مزبور جامعه نیز حق دفاع داشته و می تواند در مقام رفع خطر برآمده، او را طرد نماید. لکن بجای توسل به این عمل می توان با تمسک به اقدامات تأمینی و تربیتی از قبیل معالجه یا تربیت بزهکار درصدد بهبود او برآمد. طرفداران این مکتب اعتقاد دارند که این اقدامات موقتی نبوده، بلکه می بایست تا خاتمه حالت خطرناک و خنثی شدن این حالت ادامه یابد، اعم از اینکه مجرمین مزبور از نعمت عقل بهره مند بوده یا بدون بهره باشند.

طرفداران مکتب دفاع اجتماعی که در رأس آن، «آدولف پرنس» بلژیکی قرار دارد، با نوشتن کتاب «دفاع اجتماعی» سپری شدن دوران مجازات را به عنوان تنها وسیله مبارزه با بزهکاری اعلام می کند. پرنس ضمن اعلام مخالفت با زندان های کوتاه مدت اعلام می دارد که بجای مسئولیت اخلاقی مجرمین باید حالت خطرناک آنان و در کنار مجازات، تدابیر وسیع تأمینی حتی قبل از ارتکاب جرم مورد توجه قانونگذار قرار گیرد.

عده ای دیگر از طرفداران مکتب دفاع اجتماعی به سپرستی فیلیپ گراماتیکا که عقاید خود را در سال 1954 با نوشتن کتاب «اصول دفاع اجتماعی» بیان داشته، اعتقاد دارد که : برای برقراری نظم در جامعه، دولت حق مجازات افراد را نداشته، بلکه مکلف است که آنان را اجتماعی بار آورد. وقتی هدف غائی و نهائی قانون اعتلاء و بهبود فرد است، حال این سؤال مطرح می شود که آیا مجازات می تواند این هدف را تأمین نماید؟

گراماتیکا معتقد است که تحمیل مجازات و مشقت نه تنها «اجتماعی کردن» افراد را تسهیل نمی کند، بلکه برعکس وصول به چنین هدفی را مشکل و شاید محال می نماید. چه مجازات هیچگونه عملی برای اعتلاء فرد انجام نداده، بلکه با دور کردن او از جامعه و اعزام وی به زندان، روح متزلزل او را پست تر نموده و بیشتر موجبات سقوطش را فراهم می سازد. دولت نباید بجای سعی در یاری رساندن به افراد، آنان را با تحمیل مشقت و زجر از جامعه دور نماید. فعالیت دولت نمی تواند فقط منحصر به منع و نهی افراد بوده و برای ضمانت اجراء این منهیات، دست به دامن آسان ترین وسائل معین یعنی مجازات دراز نماید. این طریق اقدام متناسب با شخصیت افراد نیست، پس چه بهتر که راه جلوگیری از وقوع جرائم، اقدامات واقعی دفاع اجتماعی باشد نه ترس از مجازات. به همین جهت مجازات های سنتی و متداول باید جای خود را به «اقدامات



خرید و دانلود تحقیق در مورد حقوق   اقدامات تامینی و تربیتی 68 ص


تحقیق درباره ی اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی

ایرانیان همچون دیگر ملتها دین اسلام را به این دلیل پذیرفتند که دینی آسمانی است و فرامین آن خدایی و پیام آن با پیام فطرت سازگار است. در این مکتب است که ارزشهایی نظیر شهادت و جهاد معنی می‏دهد و شهید قداست و عظمت‏خاصی می‏یابد و شهادت به کام مجاهد شیرین‏تر از عسل می‏گردد. و به کوشش‏کنندگان راه حق مژده هدایت داده می‏شود: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» (بقره /132) و مظاهر این مکتب ارج می‏یابند و شایسته‏ترین خوی های آسمانی: ایثار، بیداردلی، ثبات بر طریق حق، فداکاری، مروت، وظیفه‏شناسی تجلی می‏نماید. نظر به این که در این مقال سخن از اسوه‏های تربیتی و اخلاقی است. نخست تربیت و اخلاق را به اجمال تعریف می‏کنیم سپس به معرفی مظاهر و نمونه‏های تربیت و اخلاق در نهضت‏حسینی می‏پردازیم:

تربیت عبارت است از پرورش و تقویت استعدادهای مثبت و کاهش استعدادهای منفی و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها.

«اخلاق جایگزینی عادتهای شایسته به جای ناشایسته است عادتهایی که شرع مقدس اسلام جزئیات آن را مشخص کرده است‏» 1

اخلاق بخشی از حکمت عملی است که در حوزه فرهنگ اسلامی عبارت از این است که امور مربوط به خود و خانواده و جامعه و سیاست‏برنامه‏ریزی شود و چنین اخلاقی را کتاب و سنت می‏سازد. و در رفتار بزرگان تبلور پیدا می‏کند.»2

در زندگی امامان شواهد بسیاری داریم که آنان در عین حال که تعالیم انسان دوستانه را یاد می‏دادند «خود نیز در مقاطع مختلف: در گرمای ظهر و سرمای سخت نیمه‏شب، دست‏به عمل زده در هر مقیاس که ممکن بوده است‏خوراک و وسیله زندگی برای بینوایان حمل می‏کرده‏اند.»3 و پیروان خود را عملا تعلیم می‏داده‏اند. خاندان ولایت و یاران باوفای حسین‏علیه‏السلام در قضیه کربلا نیز همان‏طور که در رعایت آداب و دستورات اخلاقی و انجام امور شایسته مظاهر اخلاق بودند و در تدبیر و سیاست و اجرای احکام عبادی و تربیتی نیز بهترین سرمشق به‏شمار می‏آمدند. آنان به جهانیان آموختند که فرامین قرآنی تنها برای گفتن و نوشتن و شنیدن نیست‏بلکه برای اجرا و عمل است.»4 آنان در صحنه پیکار حضور یافتند و با آفریدن حماسه‏ای عظیم تعهد خود را به انجام رسانیدند.

جلوه‏هایی از حقیقت اسلام

رفتار امام حسین (ع) در هر زمینه بیانگر ارزشهایی نظیر: انسانیت، جوانمردی، شفقت و محبت‏بود لذا وقتی از دور متوجه حرکت نیروی مهاجم می‏شود، با این که از موقعیت و فرصت مناسبی برخوردار است‏به روش پدر بزرگوار خود علی‏علیه‏السلام در صفین علیه آنان حرکتی انجام نمی‏دهد و در مسیر انسان‏دوستی و جوانمردی و محبت تا آن جا پیش می‏رود که تشنگی سپاهیان مزاحم را تحمل نمی‏کند در سیراب کردن افراد و روش سیرآب شدن اسبان مراقبت می‏نماید. «در کربلا در نهایت‏شدتها و فشارها نیز مراقب است که ابتدا شروع به جنگ نکند»5 چنان که به هنگام مواجهه با «حر» در پاسخ یکی از همراهان که به وی پیشنهاد می‏کند برای از میان بردن این مانع وقت مناسبی است می‏گوید: «وظیفه من در حال حاضر جنگ نیست.»6 اندرز و خیرخواهی یاران امام در دل غافل سپاهیان کوفه سودی نمی‏بخشد و آنان به زشتی کار خود واقف نمی‏گردند و شب عاشورا فرا می‏رسد.

شب عاشورا

در شب عاشورا بعد از اتمام حجتها، آنان که در راه حق و اعتلای کلمه توحید و احکام قرآن یک دل و یک جهت‏شدند ماندند و وفاداری خود را اعلام کردند و چنین گفتند: «ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد، ما هرگز از راه حق که تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم کرد» 7 آری آنان کسانی بودند که حقانیت راه حسین‏علیه‏السلام را از صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقه‏شماری می‏کردند. «آنان هم شجاع بودند و هم مؤمن هم نظامی بودند و هم عابد... دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر.»8 حسین‏علیه‏السلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ، یعنی کشته شدن باخبر ساخت، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار که بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود، به امام خود دادند «تا آنجا که جوان سیزده ساله امام حسن مجتبی‏علیه‏السلام می‏گوید: شهادت برای من از عسل شیرین‏تر است.»9 شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خودگذشتگی ها امیدوارکننده، صفا و صمیمیت و عشق را به ارمغان می‏آورد و حال نیازمندی افزایش می‏یابد و راز و نیاز به درگاه بی‏نیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود می‏گیرد.

روز عاشورا

آنان با چنین روحیه‏ای شب را به صبح رسانیدند. سرانجام صبح عاشورا فرا رسید. خیرخواهیها و دلسوزی های امام در دل ناپاک کوفیان مؤثر واقع نشد. یزیدیان آماده جنگ گردیدند و سپاه اسلام برای دفاع مجهز شد. دستور قرآن در چنین موردی در درجه اول صلح است و دعوت به این امر شایسته. «اما اگر یکی از آن دو دسته ستمکاری را پیش گرفت‏با او بجنگید تا به حکم خدا گردن بنهد. بدین‏ترتیب امام و یاران او بیش از هر مسلمان دیگر خود را مکلف به پیروی از قرآن می‏دانستند... از جمله کسانی که در این راه از خیرخواهی کوتاهی نکرد «زهیربن قین‏» بود که سپاه کوفه را مخاطب ساخت و گفت: مردم، خیرخواهی حق هر مسلمانی بر مسلمان دیگر است تا کار به شمشیر نکشیده است ما با یکدیگر برادریم و یک دین داریم... در غیر این صورت دیگر رشته پیوندی میان ما نخواهد بود. [حسین‏علیه‏السلام با خطبه‏هایی که ایراد فرمود برای رستگاری اسیران هوی و هوس و فریب‏خوردگان تا جایی که می‏توانست تلاش کرد و برای آنان بجز آزادی، خیر و عزت و سعادت نمی‏خواست.] وی به آنها گفت که این آخرین فرصتی است که برای انتخاب زندگی آزاد به آنها داده می‏شود... اگر به این عزت پشت‏پا زنند به دنبال آن زندگی پر از خواری و مذلت در انتظار ایشان است.» 10امام در یکی از خطبه‏ها مردم را از سویی به تحمل شنیدن سخنان طرف مقابل و تامل و دقت فرامی‏خواند و از سوی دیگر آنان را به هنگام قضاوت به پرهیز از شتابزدگی و نگهداری جانب عدل و انصاف دعوت می‏کند و به این وسیله بالاترین درجه دلسوزی و انسان‏دوستی خود را به نمایش می‏گذارد.

خطبه‏های امام حسین‏علیه‏السلام

خطبه در اسلام جایگاه ویژه‏ای دارد. خطبه بهترین راه نشر احکام دیانت و اخلاقیات است. حسین‏علیه‏السلام در روز عاشورا خطبه‏های آتشینی ایراد فرمود. «این خطبه‏ها سندهایی گرانبهاست. سندهایی که بیش از آن که نشان‏دهنده روح آزادگی و شرف و پرهیزکاری باشد، نمایانگر نقطه اوج شفقت و دلسوزی بر مردم گمراه و تلاش انسانی برای نجات چنین مردم است. حسین‏علیه‏السلام در یکی از خطبه‏ها می‏گوید: مردم شتاب مکنید سخن مرا بشنوید. من خیر شما را می‏خواهم... اگر سخن مرا شنیدید و انصاف دادید و دیدید من راست می‏گویم. این جنگ از میان برخواهد خاست... و الا زیان آن دامنگیر شما خواهد شد. می‏دانید من کیستم؟... مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ مگر پدر من وصی و پسرعموی پیغمبر و نخستین مسلمان نیست؟... اگر گمان می‏کنید من دروغ می‏گویم هنوز از اصحاب محمدصلی الله علیه وآله چند تن زنده‏اند می‏توانید از آنها بپرسید: جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری... آنها به شما خواهند گفت که آنچه می‏گویم درست است... در خطبه دیگر امام



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اسوه‏های تربیتی و اخلاقی در نهضت‏حسینی 10 ص


تحقیق درباره ی اخلاق 1

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

فرهنگ اخلاقی تربیتی معصومین

 آموزه ها

1-  حرص و آز نعمتی الهی است که در نهاد انسان قرار داده شده است. نکته قابل تأمل به کار بردن این نیرو در زمینه های مثبت است و این از نشانه های برجسته اهل تقوا است.

 2-  حرص ورزیدن در به دست آوردن مال و ثروت به هر وسیله ای که باشد انسان را به جایی نمی رساند. امام حسین (ع) در اینباره می فرماید:

« نه عفت و مناعت مانع روزی می شود و نه حرص زدن روزی بیشتر می آورد. زیرا روزی تقسیم شده و اجل حتمی است و حرص زدن گناه است.»

 3- ریشه آزمندی و حرص ورزیدن در امور دنیایی و بدست آوردن مال ز هر راهی چیست؟ رسول الله خطاب به حضرت علی (ع) فرمود:

« ای علی! بدان که ترسویی و بخل و آزمندی از یک سرشتند و ریشه آنها بدگمانی به خدا است.»

 4- عامل بازدارنده از آزمندی چیست؟ امام صادق به ابوبصیر فرمود: آیا اندوهگین نمی شوی؟ آیا غم دلت را نمی گیرد؟ آیا دردمند نمی شوی؟ عرض کردم به خدا سوگند چرا. فرمود:

 هر گاه چنین حالتهایی به تو دست داد مرگ و تنهایی قبر را به یاد آور و آن زمانی را که تخم های چشمت ب گشته‏ بر گونه هایت جاری شود و بندهایت از هم بگسلد و گوشت بدنت خوراک کرمها شود و پیکرت پوسیده گردد و از دنیا جدا شوی. اینها تو را به کار برمی انگیزاند و از حرص زیاد به دنیا باز می دارند.

 2- ابوریحان بیرونی و حرص

ابوریحان بیرونی حکیم و ریاضیدان معروف در بستر مرگ افتاده بود و لحظه های آخر عمر خود را می گذراند. در همان حال فقیهی به عیادت وی آمد. ابوریحان به همه شدت بیماری، کاملاً به هوش بود و مشاعرش بخوبی کار می کرد. در همان حال فرصت را غنیمت شمرد و یک مسئله فقهی را طرح کرد. مرد فقیه در شگفت ماند و به وی گفت: این چه وقت پرسیدن مسئله علمی است؟

ابوریحان پاسخ گفت: فکر کنم اگر مسئله ای را بدانم و بمیرم بهتر است از اینکه ندانم و بمیرم.

امام صادق (ع) فرمود:

دو آزمند هرگز سیر نمی شوند: آزمند دانش و آزمند ثروت.

 آسایش

امام صادق (ع) فرمود:

« خوشی و آسایش در خرسندی و یقین است و غم و اندوه در شک و ناخرسندی.»

یکی از خواسته های مهم بشری در طول تاریخ، آسایش و راحتی بوده و هست. بگونه ای که می توان گفت تمام فعالیت ها و تلاشهای انسان بر محور این مقدمه و هدف دور می زند. پس انسان بطور ناخودآگاه برای رسیدن به آسایش و راحتی خویش تلاش می کند.

 حال این پرسش پیش می آید که آسایش و راحتی واقعی چیست و از چه راهی می توان به آسایش و راحتی رسید؟ آیا میان سعادت و اسایش رابطه ای وجود دارد؟

قرآن کریم و سنت با رایه راهکارهای عملی، انسان را برای رسیدن به آسایش و راحتی یاری می دهد که در بررسی روایات به آن اشاره خواهد شد.

 1- سعادت و آسایش از دیدگاه فلسفی

سعادت چیست؟

ارسطو، سعادت را میانه روی و افلاطون معیار اخلاق را کمال دانسته است. در کتابهای فلاسفه اسلامی این دو را به یک اصل برگردانده اند و نکته اساسی این است که سعادت از کمال جدا نشدنی است... اگر ما سعادت را به آسایش که یک مفهوم سلبی هم هست یعنی نداشتن رنج تفسیر کنیم، باید بسیاری از کمال های واقعی را ندانیم.

  2- آسایش و راحتی از دیدگاه قرآن و سنت

قرآن کریم و سنت که به حقیقت انسان توجه دارند مطالب ملموس و واقعی را در مورد آسایش و راحتی بررسی می کنند. انسان وقتی به قرآن کریم و سنت مراجعه می کند، در عمق آن کلامی نا آشنا نمی بیند، بلکه با سخنانی رو به رو می شود که در مورد واقعیت زندگی خود اوست. وی براحتی لمس می کند که این دیدگاه قرآن همان دیدی است که او با عقل و وجدان و فطرت خود، آن را درمی یابد.

 قرآن کریم و سنت به حقیقت راحتی انسان توجه دارد و کمال راحتی او را معرفی می کند. در قرآن و سنت در مورد زندگی فردی و اجتماعی نکته های بسیار جالبی طرح شده است تا انسان با تمسک به آنها بتواند با آسایشی نسبی زندگی دنیا را سپری کند. بنابراین اسلام نمی پذیرد که انسان را اغوا کند و وی را در جهل نگه دارد، بلکه او را به این حقیقت بینا می سازد و به انسان می فهماند که خاستگاه آرامش و آسایش واقعی جای دیگری است. امام صادق (ع) می فرماید:

 « خداوند متعال به حضرت داوود فرمود: ای داوود! من پنج چیز را در پنج چیز قرار دادم، ولی مردم آنها را در پنج چیز دیگر می جویند. از این رو، آنها را نمی یابند... آسایش را در بهشت قرار دادم ، ولی آنها آسودگی را در دنیا می جویند. بنابراین آن را نمی یابند.»

 در قرآن کریم آمده است: الا بذکر الله تطمئن القلوب. دقت در معنای این جمله بسیار عجیب، دوای دردهای انسان هاست. بویژه انسان قرن بیست و یکم که در زندگی مادی و ماشینی گرفتار آمده است و با سرعت سرسام آوری به دنبال آرامش می دود. وی هر قدر در این راه سرعت گیرد به آسایش واقعی نمی رسد همانند تشنه ای که از آب شور دریا می نوشد و تشنه تر میشود.

 با یک چیز قلب بشر آرام می گیرد و از اضطراب و دلهره نجات پیدا می کند و آن یاد خدا و انس با خداست. قرآن کریم می گوید: اگر بشر خیال کند که با رسیدن به ثروت و رفاه به مقام آسایش می رسد و از اضطراب و ناراحتی و شکایت بیرون می آید اشتباه کرده است.

 قرآن نمی گوید نباید دنبال اینها رفت، بلکه می گوید اینها را باید تحصیل کرد، ولی اگر خیال می کنید اینها به بشر آسایش و آرامش می دهند اشتباه می کنید. منحصراً با یاد خداست که دلها آرامش پیدا می کند.

 



خرید و دانلود تحقیق درباره ی اخلاق 1


تحقیق درباره ی آثار تربیتی نماز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

آثار تربیتی نماز

نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند.

معنا و مفهوم نماز نـمـاز در لـغت به معنای پرستش, نیاز, سجود, بندگی و اطاعت, خم شـدن بـرای اظـهـار بـندگی و اطاعت و یکی از فرایض دین و عبادت مـخصوصی است که مسلمانان پنج بار در شبانه روز به جا می آورند. نـماز یعنی خدمت و بندگی, فرمان برداری, سر فرود آوردن و تعظیم کردن به نشانه احترام. نماز, داروی نسیان و وسیله ذکر خداوند است. نـمـاز, رابـطه معنوی مخلوق با خالق است. نماز یعنی دل کندن از مـادیـات و پـرواز دادن روح; یـعـنی پا را فراتر از دیدنی ها و شنیدنی ها نهادن. نماز در قرآن و حدیث فـلـسـفـه, فایده و آثار, شرایط و آداب و اوصاف نماز در آیات و روایـات بـسـیاری آمده که پرداختن به همه آن ها در این جا ممکن نـیـسـت, لـکـن بـه طور مختصر قطره ای از دریای معارف اسلامی را درباره نماز بازگو می کنیم. نماز, بزرگ ترین عبادت و مهم ترین سفارش انبیا است. لقمان حکیم پـسـرش را بـه نـمـاز تـوصـیه می کند.۱ حضرت عیسی(ع) در گهواره فـرمـود: خـدایـم مـرا بـه نـماز و زکات سفارش کرده است.۲ حضرت ابـراهـیـم(ع) هـمـسر و کودک خویش را در بیابان های داغ مکه آن هـنـگـام که هیچ آب و گیاهی نداشت, برای به پا داشتن نماز مسکن داد.۳ پـیـشـوایـان مـعـصوم ـ علیهم السلام ـ هنگام نماز رنگ می باختند. گـرچـه بـعـضـی نـمـاز را به خاطر بهشت یا ترس از عذاب جهنم می خـوانند, اما حضرت علی(ع) نه برای تجارت و ترس از آتش, بلکه به خاطر شایستگی خدا برای عبادت نماز می خواند.۴ نـمـاز, اهرم استعانت در غم ها و مشکلات است. خداوند می فرماید: از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آن ها پیروز شوید. نـمـاز بـه مـنزله پرچم و نشانه مکتب اسلام است. پیامبر اکرم می فرماید: علم الاسلام الصلوه نـماز به منزله سر نسبت به تن است. پیامبر)ص(می فرماید: موضع الصلوه من الدین کموضع الراس من الجسد نـمـاز بـرای اولـیای خدا شیرین و برای غیر آنان دشوار و سنگین است. قرآن می فرماید: وانها لکبیره الا علی الخاشعیندر اهـمـیـت نـمـاز همین بس که حضرت علی(ع)در جنگ صفین و امام حـسین(ع) در ظهر عاشورا دست از جنگ کشیدند و به نماز ایستادند. و آن گـاه کـه بـه عـلی(ع) ایراد گرفتند که چه هنگام نماز است؟ ایـشـان فرمود: ما برای همین می جنگیم تا مردم اهل نماز باشند. در زیـارت نـامـه وارث مـی خـوانیم اشهد انک قد اقمت الصلوه; شهادت می دهم که تو نماز را برپا داشتی حضرت علی)ع(درباره نماز بارها سخن به میان آورده که در این جا به چند نمونه اشاره می کنیم. الـف درباره برکات نماز می فرماید: فرشتگان, آنان را در بر می گیرند و آرامش بر آنان نازل می شود, درهای آسمان بر آنان گشوده و جایگاه خوبی برایشان آماده می شودب) در خـطـبـه ۱۹۶ نهج البلاغه گوشه هایی از مفاسد اخلاقی هم چون کـبر و سرکشی و ظلم را برمی شمارد و آن گاه می فرماید: نماز به هـمـه وجـود انـسـان آرامـش می بخشد, چشم ها را خاضع و خاشع می گـردانـد, نـفس سرکش را رام و دل ها را نرم و تکبر و بزرگ منشی را محو می کند. ج)هـم چـنین در نامه ای به محمد بن ابی بکر می نویسد: نماز را در وقـت مـعین آن به جای آر و به خاطر آسوده بودن از کار نماز, پیش از وقت معین آن را برپای مدار و آن را واپس مینداز.۸ آداب نماز و آثار تربیتی آن شـرایـط و آداب نماز به قدری زیاد است که تمام نظام ها و روابط انـسـانـی را بـه طور خودکار تنظیم و اصلاح می کند. توجه به همه آثـار تـربیتی نماز کار مشکلی است ولی ما چند نمونه آن را بیان می کنیم: ۱. ادب در بـرابـر سـخـن امـام جماعت; در نماز جماعت وقتی امام مشغول خواندن حمد و سوره است باید ساکت باشیم. ۲. مـراعات حقوق دیگران; آب وضو, مکان نمازگزار و لباس او باید حـلال و از مـال دیگران و غصبی نباشد; حتی اگر از مال خمس نداده لباس تهیه کند, نمازش باطل است. ۳. تـغـذیـه و بهداشت نمازگزار; اگر نمازگزار از مشروبات الکلی اسـتـفـاده کـرده باشد, تا چهل روز نمازش مورد قبول نیست. لباس نـمـازگـزار نیز باید پاک باشد و بهتر است به هنگام نماز عطر و مسواک زد و موها را شانه کرد. ۴. همسرداری کسی که به همسر خود نیش بزند, نمازش قبول نیست. ۵. ولایت کسی که اهل نماز است ولی تسلیم طاغوت ها است و ولایت و حـکـومـت رهـبـران اسلامی را پذیرا نیست, نمازش قبول نیست; گرچه تمام عمر در کنار کعبه باشد. ۶. نـظـم و ترتیب; در تمام کلمات و کارهای نماز نظم و ترتیب به چشم می خورد. ۷. انـعطاف و هم آهنگی; امام جماعت باید با مردم هم آهنگ باشد; بـه ایـن معنا که مراعات ضعیف ترین افراد را بکند. اگر کسی دیر بـه جماعت رسید, امام باید



خرید و دانلود تحقیق درباره ی آثار تربیتی نماز