واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پاورپوینت تفسیر موضوعی قرآن (2)

پاورپوینت تفسیر موضوعی قرآن (2)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 26 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

"بسم الله الرحمن الرحیم"

دانشگاه اصفهان درستفسیر موضوعی قرآن

”مقدمه“

همانگونه که اشاره شد از روزهای نخست در کنار شیوه مرسوم ترتیبی شیوه دیگری در تفسیر ظهور یافت که فراشمولی نبود و تنها بخشهایی از آیات قرآنی را مورد نظر قرار می داد به عبارتی دیگر اینگونه تفسیر تنها به موضوعات مطرح شده در قرآن توجه نموده و به تفسیر و تبیین و دسته بندی و جمع آن پرداخته است ؛ و لذا ان را تفسیر موضوعی نام نهاده اند و جز به مسائل دینی- در دو بعد معارف و احکام- و مسائل اجتماعی ، سیاسی و اخلاقی (در دو بعد نظری و عملی ) به دیگر ابعاد که جنبه لفظی دارند نپرداخته است .در حقیقت تفسیر موضوعی تنها در رساندن پیا م های قرآن کوشیده و به جنبه های فنی آن چندان کاری نداشته است ، مگر تا اندازه ای که به موضوع بحث مربوط بوده است این روش بویژه امروزه یک ضرورت به شمار می رود زیرا جهان امروز در انتظار آن است که پیام های قرآن را دریافت کند و تشنه بدست آوردن مسائل مطرح شده در این کتاب آسمانی است ؛ تا ببیند چه گوهر های تابناکی را برای بشریت و برای ابدیت به ارمغان آورده و کدام دریچه های سعادت را برای همیشه به روی انسانها باز کرده است ؟

تفسیر موضوعی دو گونه می تواند باشد : یکی آنکه نخست یکایک مسائل مطرح شده در قرآن را بیرون آورند و سپس آیات مربوط به هر یک را جدا و در یکجا گرد آورده و با در نظر گرفتن مجموع آن آیات موضوع را بررسی کنند لذا مسائل بر گرفته از قرآن دسته بندی شده با نظمی طبیعی و به ترتیب مورد بحث قرار می گیرند .در حقیقت این گونه تفسیر موضوعی پای سخن قرآن نشستن و گوش فرا دادن به آن است تا خود برای ما سخن گوید و پیام خود را برساند ؛ و نقش ما تنها ثبت و ضبط پیامهای دریافتی از قرآن است .



خرید و دانلود پاورپوینت تفسیر موضوعی قرآن (2)


تحقیق در مورد درسهایى از تفسیر سوره نور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

درسهایى از تفسیر سوره نور

مقدمه:

قرآن کریم هر چند دریاى ژرفى است که کسى را یاراى دستیابى به عمق آن نیست ولى سفره گسترده الهى است که هر کس به فراخور قابلیت و درک خویش از آن بهره مى برد. همان گونه که قرآن داراى ظاهر و باطن است, بهره گیرى از آن نیز به دو گونه بهره ظاهرى و بهره باطنى است; چنان که آداب قرآن نیز در دو مرحله ظاهرى و باطنى توصیه شده است. دستیابى به باطن آیات الهى مراتب بسیارى دارد که تنها براى بندگان خاصى که واسطه این فیض بزرگ بوده اند ممکن است اما با این همه, فهم ظواهر قرآن و آشنایى با مفاد ظاهرى آیات الهى نیز مرتبه اى از معرفت به قرآن و مقدمه اى براى دستیابى به مراتب باطنى آن است. آیات الهى همه نور است و هدایت; ولى آنچه به تناسب موضوعاتى که نوعا مجله پیام زن در دستور کار خویش دارد و داراى اولویت مى باشد, پرداختن به آن دسته از آیاتى است که به گونه اى خاص یا عام به مسایل زنان مربوط مى باشد. این ارتباط مربوط به حوزه هاى مختلف فقهى, فرهنگى, تاریخى, اجتماعى و تربیتى مى باشد. طبیعى است که این امر نیازمند بررسى کلیه آیاتى است که مى تواند در تبیین مسایل زنان از نقطه نظر قرآنى دخیل باشد, و مجله امیدوار است در آینده توفیق این مهم را داشته باشد. آنچه اینکه مى تواند آغازى بر این دست از مطالب و به صورت مشخص, شروعى بر ارائه مباحث تفسیرى باشد, بحثى است که به توفیق الهى از این شماره مجله, همان گونه که از پیش وعده کرده بودیم, در باره سوره مبارکه نور تقدیم خواهیم کرد و این خود برخاسته از تإکیدى است که در برخى روایات ما در خصوص فراگیرى سوره نور توسط بانوان صورت گرفته است. بنابراین آنچه در این بحث دنبال خواهد شد اختصاص به آیاتى از سوره نور که مربوط به مسایل بانوان است ندارد و شامل همه آیات آن خواهد شد. نکته اى که کاملا باید به آن توجه شود این مهم است که با توجه به نوع مخاطبین مجله و این امر که پیام زن یک مجله کاملا تخصصى و ویژه صاحب نظران علوم اسلامى نیست و هدف آن در ارائه این دست از مباحث قرآنى امکان استفاده نوع مخاطبین است لذا تلاش خواهد شد از پرداختن به آن دسته از مباحث کاملا فنى و تفسیرى که از حوصله نوع خوانندگان بیرون است پرهیز شود و به جاى آن و به تناسب آیات مورد بحث, براى استفاده بیشتر به نکات تکمیلى و بحثهاى عمومى آن نیز پرداخته شود. این بحثهاى تکمیلى مى تواند در زمینه هاى مختلف اجتماعى, تربیتى, فرهنگى و اخلاقى و با استفاده از احادیث شریف باشد. آرزو مى کنیم همین تلاش محدود, قدم مفیدى در جهت آشنایى بیشتر خوانندگان محترم با آیات الهى بویژه سوره مبارکه نور, باشد که در روایت, آموزش و آشنایى خواهران نسبت به آن, مورد تإکید قرار گرفته است. اینک با این مقدمه کوتاه به شرح آیات این سوره مبارکه مى پردازیم.

مشخصات کلى سوره

سوره نور که داراى 64 آیه مى باشد, سوره اى است که در مدینه نازل شده است و به خاطر آیه 35 آن ((الله نورالسموات و الارض ...)) نام نور را گرفته است. این سوره که بیست و چهارمین سوره قرآن است, در بر دارنده احکام چندى در روابط اجتماعى و خانوادگى و تإکید بر حفظ مرزهاى شرعى بویژه در نیمه نخست آن مى باشد. تنبیه زن و مرد زناکار, حکم نسبت ناروا به افراد پاکدامن, موضوع لعان در خصوص زن و شوهر, نکوهش علاقه به گسترش فساد در جامعه, مسإله ورود به خانه دیگران, خوددارى از چشم چرانى, تإکید بر لزوم حفظ حجاب و پوشش, تإکید بر همسر دادن به زنان و مردان مجرد, و سرزده وارد نشدن بر پدر و مادر, از جمله مسایلى است که در این سوره به آنها پرداخته شده است. در کنار اینها آیات چندى نیز در دیگر زمینه هاى معارف اسلامى وجود دارد که حقایق ارزشمندى را در این سوره, پیش روى مومنین مى گذارد. اینک با این آشنایى اجمالى به شرح تفصیلى آیات مى پردازیم و نخستین آیه آن را که ((بسم الله الرحمن الرحیم)) است از نظر مى گذرانیم.

شرح تفصیلى

((بسم الله الرحمن الرحیم))

نکات ادبى و لغوى:

براى ریشه کلمه ((اسم)) دو احتمال مى رود. یکى ((سمه)) که به معنى علامت است و دیگرى ((سمو)) به معناى رفعت و علو, و با توجه به مفهوم کلمه ((اسم)) تناسب میان آن و این دو احتمال روشن است بویژه اگر ریشه آن را ((سمه)) بدانیم.

لفظ ((الله)) چنان که مى دانید تشکیل شده است از کلمه ((اله)) و علامت ((الف)) و ((لام)). اگر ریشه آن را ((إله)) به معناى پرستش و عبادت بدانیم چنان که برخى گفته اند, آن وقت ((الله)) به معناى ((معبود)) خواهد بود, و اگر از ((وله)) به معناى تحیر و سرگردانى باشد و یا از همان ریشه قبلى ولى به معناى دوم باشد, چنان که احتمال داده شده است, آن وقت به معناى چیزى خواهد بود که عقل و ادراک در مورد آن متحیر است.

از نقطه نظر ادبى و بر اساس یک قاعده کلى در ادبیات عرب که باید جایگاه برخى حروف از نظر ارتباط و تعلق آن به سایر کلمات موجود در جمله مشخص باشد تا بتوان معناى صحیح جمله را دریافت, در باره حرف ((بإ)) در کلمه ((بسم الله)) نیز این بحث صورت گرفته است که این حرف مربوط به کجاست و جایگاه آن چیست؟ به عبارت دیگر وقتى مى گوییم: ((به نام خداوند رحمان و رحیم)) این یک جمله ناقص است که مثلا با در نظر گرفتن کلمه ((شروع مى کنم)) در آغاز یا انتهاى آن, تکمیل مى شود. مفسرین نوعا کلمه اى را در اینجا فرض مى کنند و به اصطلاح در ((تقدیر)) مى گیرند. کلماتى همانند ((آغاز مى کنم)), ((کمک مى گیرم)), ((آغاز کنید)), ((بگویید)) و یا ((آغاز من)).

ولى حضرت امام خمینى(قده) در تفسیر سوره حمد, جمله ((بسم الله الرحمن الرحیم)) را مربوط به کلمات مقدر نمى دانند بلکه آن را متعلق به ادامه سوره مى شمارند; یعنى متعلق به ((الحمدلله رب العالمین)) است. به این معنا که ((حمد خدا به نام و با استعانت از خود خداوند است)). به هر حال اگر به شیوه معمول, کلمه اى را در تقدیر بدانیم به نظر مى رسد همان کلمه ((آغاز مى کنم)) مناسب تر باشد. چنان که با روایتى که در زمینه تإکید بر آغاز کردن امور به نام خداوند, نقل شده نیز تناسب بیشترى دارد. این روایت را در ادامه خواهیم آورد. و البته پر واضح است آنگاه که کارى از جمله سوره اى با نام خداوند آغاز مى شود در واقع استعانت نیز از او شده است.

شرح:

آغاز امور بویژه آن دسته از کارهایى که با اهمیت تلقى مى گردد به نام و یاد یک شخصیت یا موجود مورد احترام, امرى مرسوم بوده و هست تا به عنوان یک یادبود,



خرید و دانلود تحقیق در مورد درسهایى از تفسیر سوره نور


تحقیق در مورد تفسیر موضوعی قرآن راجع به قیامت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

قیامت در قرآن:

حقیقت قیامت : ‌نامهای قیامت در قرآن

1- قیامت

به افعال انسان هایی که سیر کمالی دارند ، «قیام» اطلاق می شود (به استناد آیه شریفة قل إنما أعظکم بواحده أن تقوموا لله مثنی و فرادی) . در سیر کمالی ، چون شخص سالک ، قائم به الله است ، لذا کمال انسانی در اثر این تکیه به خداوند محقق می شود و آن کمال ، قوام وجودی انسان است . اینکه می گویند : نماز را «اقامه» کنید ؛ برای آن است که نماز مقوّم شما باشد ؛ تا نماز قوام وجودی شما باشد . حال اگر کسی در اثر عدم اتکاء به خداوند ، قوام وجودی پیدا نکرد ، چنین شخصی ، اصلاً انسان نیست ـ اگر چه عرفاً و به حمل شایع به وی انسان گفته می شود .ـ به همین خاطر به حرکات و افعال انسان گناهکار قیام نمی گویند .مطلب دیگر اینکه امام زمان (عج) امام انسان است، پس علت اینکه آن حضرت نمی آیند این است که جز عده ای معدود، انسانی وجود ندارد تا آن حضرت برای آنان قیام کند .

روایت شده است روزی یکی از اصحاب حضرت صادق (علیه السلام) به هنگام طواف خانه خدا از کثرت جمعیت حاجیان به وجد آمده و خوشحال بود و به آن حضرت عرض نمود :

‌امسال حاجیان چقدر زیاد هستند! که حضرت در جواب فرمود : « ما أکثر الضجیج و أقل الحجیج...» این طور نیست ، ضجه کنندگان زیادند و حاجیان کم ! آنگاه اشاره به آن شخص نمود که از لابلای انگشتان آن حضرت به مردم نگاه کند ، پس با تعجب دید که غیر از دو سه نفر ، اکثر آنها حیواناتی هستند که به گِرد خانه خدا می گردند .

از مطالب فوق اینگونه نتیجه گیری می شود که وجه تسمیه قیامت ، «قیام مؤمنین» است . به قیامت ، قیامت می‌گویند زیرا در آن مؤمنان به سوی الله قیام می کنند .

منتهی اگر انسان توانست قیام کند ، قیامت را ـ حتی در این دنیا ـ می بیند :

« رو قیامت شو قیامت را ببین »

همچنانکه حضرت امیر المؤمنین (علیه السلام) چنین بود و فرمود : « لو کُشِفَ الغِطاءُ ما ازدَدتُ یقیناً» : اگر پرده ها کنار روند ، ذره ای بر ایمان من افزوده نمی گردد . چرا که آن حضرت همه چیز را دیده است ، چیزی بر او پنهان نیست تا اگر آشکار شود بر یقین او بیفزاید .

2- آخرت

از نامهای دیگر قیامت در قرآن ، «آخرت» است . (و الدار آلاخره خیر للذین یتقون : اعراف/69) . به قیامت ،‌ آخرت گفته می شود به این خاطر که چهرة اُخرای عالم است . عالم هستی دارای مُلک و ملکوت است . آنچه ما از این عالم می بینیم فقط صورت و انعکاس نوری اشیاء موجود در عالَم است ، ما حتی مُلک را هم نمی بینیم ؛ چرا که لازمه دیدن مُلک ، مشاهدة ملکوت است . در مورد معرفت الهی نیز چنین است ، اول باید خدا را شناخت تا بتوان پیامبر را شناخت .

لذا به ما توصیه شده است که از خداوند چنین بخواهید : « اللهم عرفنی نفسَک ، فإنّک إن لم تعرّفنی نفسَک لم أعرِفْ نبیَک ...» : خدایا اگر تو خودت را به من نشناسانی ، من پیامبرت را نخواهم شناخت .

به همین خاطر فرمود حضرت ابراهیم (علیه السلام) برای شما اسوه است : «قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه : ممتحنه/4 » زیرا ابراهیم (علیه السلام) ملکوت آسمانها و زمین را دید . «و کذلک نُرِیَ ابراهیم ملکوت السماوات و الارض : انعام /75»

پس آخرت (چهره اُخرای عالم : ملکوت) الآن هم هست ، ولی ما نمی بینیم ولی پس از مرگ ، وقتی از این عالم رخت بربستیم و پرده ها کنار رفت، متوجه می شویم که قیامت بود ولی ما نمی دیدیم ! چنانچه در آن روز خطاب به گنهکاران گفته می شود :

«لقد کنتَ فی غفله من هذا فکشفنا عنک غطاءک فبصرک الیوم حدید : ق/22» : (به او خطاب مى‏شود) تو از این غافل بودی، و ما پرده را از چشم تو کنار زدیم، و امروز چشمت کاملاً تیز بین است!‌

آری، آنهایی که به بافته های ذهنی و خیالات خود سرگرم شده و گرفتار دنیا(ی مذموم) شدند، از قیامت غافلند و وقتی چشمانشان باز می شود که دیگر سودی برایشان نخواهد داشت .

پس قیامت روز ظهور است ، نه روز حدوث ؛ روز ظهور آنچه قبلاً بوده است . کسانی که در این دنیا کور بودند در آنجا نیز کور خواهند بود : « و من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیلا : اسراء/72 » ؛« و نحشره یوم القیامه أعمی:‌طه /124»

در مورد بهشتیان نیز چنین است :



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر موضوعی قرآن راجع به قیامت


تحقیق در مورد تفسیر سوره نحل

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سوره نحل آیه های 55 الی 79 از قرآن عثمان طاها

لیکفر و ابما اتینا هم فتمتّعوا فسوف تعلمون

و با وجود آن همه نعمت که به آنها دادیم باز براه کفر و کفران بروند باری (این دو روزه دنیا را به کامرانی حیوانی بپردازید) که به زودی خواهید دانست

به نظر من چون انسان فراموش کار است پس از مدتی اصول و تعالیم الهی را فراموش کرده و به راه غفلت می رود

و یجعلون لما لا یعلمون نصیبا ممّ رزقناهم تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون

و این مشرکان برای بتان از روی جهل نصیبی از رزقی که به آنها دادیم قرار می دهند سوگند به خدای یکتا که البته از آنها از این دروغ و عقاید باطلشان باخواست خواهد شد

چون هیچ دروغی پشت ماه نمی ماند هر شرکی در آخر باطل خواهد بود

و یجعلون لله البنات سبحانه و لهم ما یشتهون

و این مشرکان فرشتگان را با آنکه خدا منزّه از فرزند است دختران خدا دانستند و حال آنکه پسران را آرزو می کنند.

چون مشرکان دختران را زنده بگور می کردند ولی در دلشان از زنان خوششان می آمد ولی در ظاهر از پسران خوششان می آمد

و اذا بشّر احد هم بالانثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم

و چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده دهد از شدّت غم و حسرت رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ می شود.

از حماقت قوم جاهلیت همین بس که به دختران اهمیت نداده ولی خودشان از مادرانی متولد می شدند که آن را بزرگ می داشتند

یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ایمسکه علی هون آمـ یدسّه فی التّراب الا سآء مایحکمون

و از این عار روی از قوم خود پنهان می دارد و به فکر افتد که آیا آن دختر را با ذلّت و خاری نگه دارد یا زنده به خاک گور کند (عاقلان) آگاه باشید که آنها بسیار بد می کنند

اگر این کار زشت انجام می دادند پس چگونه به خود اجازه می دادند که زنان زیادی بگیرند

للذین لا یومنون بالاخره مثل السّوء و لله المثل الاعلی و هوالعزیز الحکیم

اوصاف کسانی که (به خدا و) به قیامت ایمان ندارند زشت است (و اعمالشان مانند زنده به گور کردن دختران هم از روی جهالت و بی رحمی است) خدا (و خداشناسان) را پسندیده و عالیترین اوصاف کمال است و خدا بر هر کار مقتدر و به هر چیز داناست

این عمل بی فکرانه که دختران خود را ازبین می بردند چون در جامعه خود دختر کم می آمد و جوانان پسر برای تزدواج باید با اقوام دیگر ازدواج می کردند یا به جوامع دیگر حمله می کردند که بتوانند دختران آنان را به اسیری بگیرند و با آنان ازدواج کنند و این خوی همیشه درجنگ و حمله در روحیه جامعه باقی می ماند



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره نحل


تحقیق در مورد تفسیر سوره لقمان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آیات 1 - 11، سوره لقمان

ِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الم (1)

تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)

هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئک لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(6)

وَ إِذَا تُتْلى عَلَیْهِ ءَایَتُنَا وَلى مُستَکبراً کَأَن لَّمْ یَسمَعْهَا کَأَنَّ فى أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(7)

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ جَنَّت النَّعِیمِ(8)

خَلِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکیمُ(9)

خَلَقَ السمَوَتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنهَا وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَث فِیهَا مِن کلِّ دَابَّةٍ وَ أَنزَلْنَا مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ(10)

هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونى مَا ذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ بَلِ الظلِمُونَ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(11)

ترجمه آیات

به نام خدا، که رحمتى عمومى ، و رحمتى خاص مؤ منین دارد

الم (1)

این آیه هاى کتابى است سراسر حکمت ، (کتابى که جایى براى لهو در آن نیست ) (2)

کتابى که هدایت و رحمت براى نیکوکاران است (3)

آن کسانى که نماز گزارند و زکات دهند، و خود به دنیاى دیگرى یقین دارند (4)

آنان قرین هدایتى از پروردگار خویشند، و آنان خود رستگارانند (5)

بعضى از مردم گفتار بازیچه را میخرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را مسخره گیرند، آنان عذابى خفت آور دارند (6)

و چون آیه هاى ما را بر آنان بخوانند، تکبرکنان پشت کنند و بروند، گویى آن را نشنیده اند، تو گویى گوشهایشان کر است ، اینگونه افراد را به عذابى غم انگیز نوید ده (7)

(در مقابل ) کسانى که ایمان آورده ، و کارهاى شایسته کرده اند، بهشتهاى پر از نعمت دارند (8)

که جاودانه در آن متنعم باشند، و این وعده درست خدا است ، که نه ضعف در او راه دارد، و نه لغو، بلکه نیرومند و حکیم است (9)

آسمان ها را بدون ستونى که شما ببینید بیافرید، و در زمین لنگرها انداخت ، تا که شما را نلرزاند و در آن از همه گونه جانوران پراکنده کرد، و از آسمان آبى نازل کردیم ، و در آن همه گونه گیاه خوب رویاندیم (10)

این خلقت خدا است ، پس شما هم به من نشان دهید، غیر از خدا که شما خدایشان پنداشته اید چه چیزى خلق کرده اند، (خودشان اعتراف دارند که جز خدا خالقى نیست ، پس علت شرکشان خلقت نیست )، بلکه علت شرک این ستمکاران این است که در ضلالتى آشکار قرار دارند (11)

بیان آیات

مضامین سوره مبارکه لقمان و غرض از نزول آن

غرض این سوره - به طورى که آغاز و انجام آن ، و نیز سیاق تمامى آیات آن اشاره مى کند - دعوت به توحید و ایقان و ایمان به معاد، و عمل به کلیات شرایع دین است

از ابتداى سوره پیداست که درباره بعضى از مشرکین نازل شده ، که مردم را از راه خدا و شنیدن قرآن ، به وسیله تبلیغاتى دروغ جلوگیرى نموده ، مى خواستند مساله خدا و دین را از یاد مردم ببرند، اتفاقا روایت وارده در تفسیر آیه ((و من الناس من یشترى لهو الحدیث ...(( - به طورى که خواهید دید - نیز همین را مى گوید

پس این سوره نازل شد تا اصول عقاید و کلیات شرایع حق را بیان نماید، و در برابر احادیث سرگرم کننده آنان مقدارى از داستان لقمان و مواعظش را ایراد کرده است

و این سوره - به شهادت سیاقى که آیات آن دارد - در مکه نازل شده ، و یک ى از آیات بر جسته آن آیه ((ذلک بان الله هو الحق و ان ما یدعون من دونه هو الباطل ...(( است .

تفسیر مفردات این آیات در سوره هاى قبل گذشت ، چیزى که تذکرش ‍لازم است این است که : ((کتاب (( را به لفظ ((حکیم (( توصیف کرده ، و این دلالت دارد بر اینکه هیچ لهو الحدیثى در آن وجود ندارد، بلکه نقطه ضعف و درزى ندارد که سخن باطل و لهو الحدیث بخواهد آن را پر کند، و نیز آن را توصیف کرد به دو وصف ((هدى (( و ((رحمه للمحسنین (( تا صفت حکیم بودن قرآن را تکمیل کند، پس ‍قرآن به سوى واقع و حق هدایت مى کند، و به واقع نیز مى رساند، نه مثل لهو الحدیث که انسان را از مهمش باز داشته ، و به واقعى نمى رساند، و نیز قرآن رحمت است ، نه نقمت تا از نعمت باز بدارد

آن گاه محسنین را توصیف و معرفى نموده به این که نماز مى خوانند و زکات مى دهند، که دو رکن مهم عملند، و به این که داراى ایقان به آخرتند، و معلوم است که یقین به آخرت مستلزم یقین به توحید و رسالت و همه شرایط و مراحل تقوى نیز هست ، و همه این توصیف ها که براى کتاب کرده در مقابل لهو الحدیث است ، و دارد به کسى که گوش ‍به لهو الحدیث مى دهد، مى گوید: به این حقایق گوش کن ، نه به لهو الحدیث

نکوهش کسى که براى منصرف ساختن مردم از حقائق و معارف قرآن ، به ترویج ((لهوالحدیث (( مى پرداخته است .

کلمه ((لهو(( به معناى هر چیزى است که آدمى را از مهمش باز بدارد، و لهو الحدیث آن سخنى است که آدمى را از حق منصرف نموده و به خود مشغول سازد، مانند حکایات خرافى ، و داستانهایى که آدمى را به فساد و فجور مى کشاند، و یا از قبیل سرگرمى به شعر و موسیقى و مزمار و سایر آلات لهو که همه اینها مصادیق لهو الحدیث هستند

((لیضل عن سبیل الله بغیر علم (( - مقتضاى سیاق این است که مراد از ((سبیل الله (( قرآن کریم ، و معارف حق و صحیح ، از اعتقادات ، و دستور العملها، و به خصوص داستانهاى انبیاء، و امم گذشته بوده باشد، چون لهو الحدیث و خرافات ساخته و پرداخته فکر انسانهاست که است دست به دست گشته ، در درجه اول معارض با این داستانهاى حق و



خرید و دانلود تحقیق در مورد تفسیر سوره لقمان