لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دین و تکنولوژِی
در نوبت گذشته بیان کردیم که از جهانبینی دینی علم سکولار متولد نمیشود و حال آنکه علت ظهور تکنولوژی در اندیشه بشر و به دنبال آن تولید صنعت علم جدید و سکولار است، میباشد. طبعاً با جهانبینی دینی نمیتوان به تکنولوژی رسید، چرا که حداقل سخنی که میتوان در این باره گفت، این است که دین انگیزهای برای رسیدن به تکنولوژی و صنعت ایجاد نمیکند، هر چند ممکن است با آن در تعارض هم نباشد، چون دین در صدد تسلط بر جهان و تغییر آن نیست، در حالی که علم جدید در اندیشه جهانی است منطبق با خواستههای انسان و لذا فنآور است نه علمآور، ابزار ساز است، نه انسانساز، میخواهد طبیعت را عوض کند نه انسان را، معاشاندیش است نه معاداندیش... . اکنون کمی مبسوطتر در این باره سخن میگوییم. درباره تکنولوژی و نسبت آن با دین باید در سه موضوع بحث کنیم: 1ـ نسبت تکنولوژی با «پیشرفت» و اینکه آیا تکنولوژی پیشرفت است؟ 2ـ آیا دین مشوق و برانگیزاننده تکنولوژی است و با جهانبینی دینی میتوان به تکنولوژی ابتداءً دست یافت؟ 3ـ بر فرض که تکنولوژی مشوق دینی نداشته باشد، آیا با دین و آموزههای دینی در تعارض است؟ قبل از پرداختن به سه موضوع مذکور، تذکر دو نکته را لازم میدانم. الف) امروزه کسی که شک ندارد که مسلمانان برای دفاع از کیان اسلام و کشورهای اسلامی باید بالاترین تجهیزات نظامی و تکنیکی را به دست آورند و در این باره از هیچگونه تلاشی خودداری نکنند چرا که دستور صریح دین است که «واعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل، ترهبون به عدوالله و عدوکم»(1) و لذا از بحث ما درباره تکنولوژی هرگز نباید نتیجه گرفت که مسلمانان در فکر تجهیزات تکنیکی نباشند. چون امروزه تکنولوژی عنوان دومی پیدا کرده و آن نیرومند شدن قوای اسلام در برابری قدرت کافران و این عنوان دوم حکم وجوب را به همراه میآورد چرا که قرآن دستور فرموده که «اعدوا» یعنی باید بالاترین آمادگیها در قوای اسلامی وجود داشته باشد. بحث ما درباره تکنولوژی بر فرض نبود این عنوان ثانوی است. (دقت کنید) ب) درباره تکنولوژی برخی درصدد سود و زیان آن برآمدهاند و برای رد یا قبول آن برخی فوائد آن و برخی مضراتش را بیان کردهاند. به نظر ما فقط با طرح سود و زیان نمیتوان درباره رد یا قبول تکنولوژی و صنعت، سخن گفت بلکه باید مبانی تکنولوژی و صنعت و ارتباط آن به سه موضوع بیان شده مورد بررسی قرار گیرد. 1ـ نسبت تکنولوژی با پیشرفت چیست؟ واژه پیشرفت(2) واژه جدیدی است که از قرن هیجدهم به کار گرفته شد و علت ورود این واژه رشد علوم تجربی و کشفیات جدید بود. «از آنجا که علم تجربی دائماً در حال کشف مسائل جدید بود، روشهای علمی چنان اعتباری کسب کردند که در دیگر زمینههای اندیشه نیز مورد تقلید قرار گرفتند و در نتیجه در تحقیقات اجتماعی و حتی بررسی مفهوم تاریخ، کوششهایی بسیار در جهت یافتن تکیهگاهی علمی به عمل آمد و مورخین در جستوجوی قواعد تعیینکنندهای بودند تا بتوانند آنها را به عنوان «قانون» ارائه دهند، دیری نپایید که به «قانون ترقی انسان» که نخستین پرتو خود را از علم برگرفته بود دست یافتند».(3) بنابراین به جرأت میتوان گفت که اندیشه و نظریه «ترقی و پیشرفت» مولود انقلاب علمی است. این انقلاب باعث شد تا متفکرین مدرن انسانها را در زمان و تاریخ رو به جلو بدانند و معتقد شوند که آنچه در گذشته زمانی قرار داشته کهنه و عقبمانده است. در نتیجه چنین فکری هر آنچه انسان جدید به وجود میآورد اعم از فکر، ابزار، روش و... طبق این نظریه همه رو به جلو و بهتر از گذشته است لذا تعلیم و تربیت جدید، پزشکی جدید، وسایل زندگی جدید روشهای جدید برای زندگی و... همه و همه بهتر از گذشتهاند و در آینده نیز بهتر میشوند. از همه بالاتر انسانی که این ابزار و تفکر جدید را آورده پیشرفتهتر و بهتر از انسان گذشته است. بنابراین انسان غربی بهتر و جلوتر از انسان شرقی معرفی شد! این نگاه تاریخی به انسان و تفکر که نظریه پیشرفت و اصطلاح پیشرفت را با خود آورد، آنچنان جا افتاد که اکثر مسلمانان نیز آن را پذیرفتند و بدون هیچ سؤالی درباره صدق و کذب آن و بدون هر گونه تأملی درباره «اندیشه ترقی» پیشرفت غربی را الگوی پیشرفت دانستند و سعی نمودند تا به آن برسند اما اکنون پس از حددود دو قرن این سؤال در ذهن برخی مطرح شده است که آیا آنچه در غرب اتفاق افتاد پیشرفت است!؟ و آیا خط سیر زمان خطی رو به جلو است و انسانهای گذشته و تفکرات گذشته و ابزارها و روشهای زندگی گذشته و خلاصه هر آنچه صنعت «گذشته» دارد در برابر نو و جدید عقبمانده است!؟ و آیا استوار ماندن بر یک فکر و تغییر ندادن ابزار و... زندگی عقبماندگی و حکایتی ضدارزشی است؟! و انسانهای گذشته را که چنین بودند و تغییری در زندگی و فکر آنها مشاهده نمیشد باید عقبمانده، متحجر و... نامید!؟ و آیا ... و آیا ... و آیا...؟ از آنجا که بحث، نسبت تکنولوژی با دین است برای پاسخ به این سؤالات باید به سراغ دین برویم و از دین سؤال کنیم که تکامل و پیشرفت انسان در چیست. دین و پیشرفت آنچه واضح و روشن است و نیازی به پاسخی از دین ندارد، این مسأله است که تکامل هر موجودی نسبت به همان موجود باید سنجیده شود و هر موجودی کمال خاص خود را دارد که اگر به آن کمال مورد انتظار نرسید ناقص خواهد بود. به همین جهت آنچه از یک گیاه انتظار میرود از حیوان انتظار نمیرود. نیز هر نوع گیاه کمال خاص خود را دارد، از درخت سرو انتظار بلندی میرود و کمال آن نیز بلندی است نه میوه دادن و از درختان انتظار میوه دادن میرود نه بلندی و... . حال از منظر دین کمال انسان چیست و چه انتظاری باید از او داشت؟ از نظر دین انسان موجودی متفاوت از نبات و حیوان است و لذا کمال وی نیز با کمال نبات و حیوان متفاوت است. از نظر دین انسان نبات یا حیوان پیچیدهتر یا باهوشتر نیست بلکه موجودی است به کلی متفاوت و جدا از دیگر موجودات. دین هرگز تفسیری مادی از انسان نمیکند و اگرچه معتقد است که جنبههای نباتی و حیوانی در انسان وجود دارد اما حقیقت انسان را جدا از جنبههای حیوانی و مادی میداند و لذا انتظار متوقع از او را جدا از انتظارات حیوانی و مادی میداند. اگر ما انسان را همان حیوان باهوشتر بدانیم کمال آن را، مادی خواهیم دانست، چنانچه غرب وقتی انسان را به حیوان باهوشتر و پیچیدهتر تعریف کرد، کمال آن را نیز قدرت بیشتر، به دست آوردن امکانات مادی بیشتر، مصرف بالاتر و... دانست. در این نگاه انسان مولد تکنولوژی و صنعت و مسلطتر بر طبیعت، پیشرفتهتر معرفی میشود و انسان مسلط بر خود و هماهنگ با طبیعت و راضی از آنچه خداوند برای او قرار داده را باید عقبمانده و... دانست!! فرانکلین لونان باومر در این باره مینویسد: «در عصر علم ... ترقی وابسته به تغییر یافتن از «درون» نیست بلکه به «تغییر از برون» مربوط است».(4) طبق این تفکر اگر انسان از درون خود را عوض کرد ترقی نکرده است، بلکه اگر طبیعت را عوض کرد و توانست برای تغییر طبیعت تکنولوژی بیافریند، مترقی خواهد بود! اما آیا دین که انسان را خلیفه خداوند و مسجود ملائکه میداند نیز چنین انتظاری از انسان دارد و کمال آن را در امور مادی و رفاهی بیشتر میداند!؟ دینی که سعی دارد تا دید مادی را از انسان بگیرد و جهانی بالاتر را به او نشان دهد و دنیا را در مقابل آن ناچیز میداند (فما متاع الحیوه الدنیا فی الاخره الا قلیل)، بندگی و عبادت و اطاعت خداوند را اولین وظیفه انسان میداند (و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون) و معقتد است که مقام درک «انه به کل شی شهید» را دارد و میتواند به درک «نحن اقرب الیکم من حبل الورید» برسد. آیا چنین دینی کمال و پیشرفت انسان را در رفتن کره ماه و ساختن ابزار تکنیکی جهت تسلط بر طبیعت میداند!؟ توجه شود، در اینجا سخن از تعارض دین با تکنولوژی نیست، سخن از تعریف پیشرفت و کمال الشان از منظر دین است. دین کمال انسان را قرب به خداوند و درک حضور او در همه جا میداند، اگر انسانی به مقام «دنی فتدلی فکان قاب قوسین او ادنی» رسید و یا حداقل به مقام تزکیه نایل آمد، چه به کره ماه برود یا نرود، چه وسیلهای را اختراع بکند یا نکند، به کمال انسانی نائل آمده و به آنچه از انسان انتظار میرود رسیده است. به نظر ما با تدقیق در آیات و روایات این نتیجه به دست میآید که کمال انسان تقرب به خداوند است و تنها ملاک برای کمال انسان همین است و دیگر امور باید با این ملاک سنجیده شوند. اگر انسانی به این مقام رسید، پیشرفته است و اگر روشها و راههایی برای نیل به این مقام به کار گرفت آن روشها و راهکارها خوب و مورد تحسین دیناند و اگر روش، فکر و ابزاری به وجود آورد که مانع تقرب بودند، از نظر دین عقبماندگی و سیر قهقرایی است. با این بیان از پیشرفت سؤال دوم را مطرح میکنیم: 2ـ آیا دین مشوق تکنولوژی است؟ از آنچه در پاسخ به سؤال قبل به دست آمد متوجه میشویم که دین، تکنولوژی و صنعت را برای انسان پیشرفت و کمال نمیداند و مطلوبیت صنعت و تکنولوژی را بالغیر میداند. یعنی اگر صنعت و تکنولوژی جهت دفع دشمنان دین مورد استفاده قرار بگیرد دین مشوق آن میباشد، اما بدون چنین کاربردی و اولاً و بالذات صنعت و تکنولوژی را توصیه نمیکند. چون مبنای صنعت و دانش فنی تسلط بر طبیعت و تغییر آن به نفع میل و هوس انسان است و در تفکر مواد صنعت نگاهی معترضانه به طبیعت موجود وجود دارد، در حالی که دین نگاهی رضایتمندانه به طبیعت موجود دارد و به همین جهت درصدد تسلط و تغییر طبیعت موجود نیست. و اما پاسخ به این سؤال که «مگر فنآوری و محصول آن که صنعت نام دارد، علم نیستند و مگر دین ما را تشویق به علمآموزی و استفاده از شرارت علم نکرده است؟ چرا دین ما را تشویق نموده تا به دنبال علم برویم و دستاوردهای علمی را در زندگی به کار ببریم، اما: 1ـ «علم» در متون دینی تعریف خاصی دارد و نمیتوان لفظ «العلم» را در متون دینی معادل کلمهی science دانست، علمی که در آیات و روایات بسیار سفارش شده علم تجربی نیست. 2ـ اگر هم بپذیریم که مراد دین از علم، علم تجربی است و دین هم بر علم تجربی تأکید نموده است، با این حال نمیتوان از این مطلب نتیجه بگیریم که صفت و فنآوری مورد توجه دین است و مشوق دینی دارد، چون برای رسیدن به صنعت و فنآوری غیر از علم تجربی فکر دیگری لازم است و آن تغییر جهان به نفع خواستههای انسان است. در حالی که متون دینی، مستقیم و غیرمستقیم چنین تفکری را نفی میکنند. اگر جهان مخلوق خداوند است و اگر پدیدههای آن فعل الهی است، فکر تغییر اعلام نارضایتی از وضع موجود و خلقت الهی انسان، بلکه در پارهای موارد از پدیدههای طبیعی رنج میکشد و درصدد چارهای است اما دفع این رنج و چارهجویی برای آن نیز در نظام آفرینش قرار داده شده است و برای استفاده از آن و نیز چگونه استفاده کردن هم باید از دین و خداوند سؤال کنیم. هماهنگ به طبیعت عمل کردن با تغییر آن تفاوت دارد. استفاده از گیاهان دارویی و ترکیب آنها، با تغییر شیمیایی آنها تفاوت دارد، استفاده از آتش و شمع برای بهرهگیری از نور آنها در شب تفاوت دارد با اختراع لامپ و استفاده از نور آنها. در فرض اول از «نور آتش» در شب استفاده میشود اما در قسم دوم انسان درصدد است تا «شب» را به روز «تغییر» دهد. لذا در مدرنیته مفاهیمی مانند رضایت، توکل، صبر، قناعت و... جایی ندارند چرا که اعتقاد بر این است که هر چیزی را انسان «میتواند» عوض کند و «باید» عوض کند، در مقابل هیچ ارادهای غیر از آنچه خود بخواهد، تسلیم نمیشود. 3ـ روایاتی مانند «اطلبوا العلم و لو بالصین» که زیاد به آن تمسک میشود نیز مقصود از «علم» علم خداشناسی است نه علم تجربی. «قال علی علیه السلام: اطلبوا العلم و لو بالصین، هو علم معرفته النفس و فیه معرفه الرب عزوجل(5)» 3ـ آیا صنعت و تکنولوژی با دین تعارض دارند؟ در توضیح سؤال سوم، باید سؤال را اینگونه طرح کنیم: آیا صنعت و فنآوری با تکامل انسان آنگونه که دین انتظار دارد منافات دارند و بنابراین نه تنها دین فنآوری و صنعت را پیشرفت نمیداند و در تکامل انسان نقش مثبتی برای او قبول ندارد، بلکه نگاه منفی به آن دارد و آن را سد راه تکامل انسان میداند؟ چنان که قبلاً بیان کردیم مبانی صنعت و تکنولوژی با آموزههای دینی تعارض دارند، چون صنعت و فنآوری برخاسته از علم جدید و مدرن هستند و در علم جدید هدف علم یافتن حقیقت نیست بلکه تسلط بر طبیعت و تغییر آن است و لذا نگاه علم به طبیعت و نظام عالم غیراخلاقی و سکولار و معترضانه است. اما نگاه دین به جهان نگاهی اخلاقی و رضایتمندانه است و هدف علم در جهانبینی دینی کشف حقایق هستی و یافتن کارکردهای طبیعت برای هماهنگ شدن با آن و جلب رضایت الهی است. اما گذشته از مبانی فنآوری و صنعت جدید، آیا خود ابزار جدید و استفاده آنها و تشویق و ترغیب مردم در بهکارگیری هر چه بیشتر آنها چه نسبتی با دین و آموزههای دینی دارد؟ برای پاسخ به این سؤال باید سؤال دیگری مطرح کنیم و آن اینکه آیا بین اعتقادات انسان و ابزار زندگی و روش معیشتی او تعامل و داد و ستد برقرار است و یا اینکه هیچ ارتباطی بین آنها نیست؟ آیا میتوان گفت که جهانبینی هر فردی با مبانی فلسفی و فکری به دست میآید و لذا جایی برای تأثیر ابزار و رفتار و روش بر جهانبینی باقی نمیماند؟ و یا اینکه همان طور که مشکل تولید کالا، روش تولید و مصرف و ابزار زندگی، متأثر از اعتقادات میباشند اعتقادات نیز متأثر از آنها است؟ به نظر ما این دو متأثر از یکدیگرند و نمیتوان گفت که بین آنها هیچ ارتباط و تعاملی وجود ندارد، دستورات و سفارشات دین مؤید این مطلب است. میتوان از دین که چشم و گوش انسان را مسوول میداند و برای آن دستورات خاصی قرار داده و اجازه نمیدهد انسان هر چیزی را ببیند و بشنود، به خوبی فهمید که دین در دیدهها و شنیدهها معتقد به تأثیرگذاری است و لذا دوباره ابزار زندگی که هر روزه مورد استفاده انسان است ساکت نیست. چرا دین درباره نوع لباس و رنگ لباس سخن گفته و مثلاً لباس ابریشم را برای مردان حرام دانسته و یا پیراهن سیاه را مکروه میداند؟ چرا غذا خوردن در ظرف «طلا» حرام است، چرا خوردن برخی غذاها را نهی کرده است؟ ما به دلیل این احکام آگاه نیستیم، اما دخالت دین در امور معیشتی انسان را به این نکته متنبه میکند که نظر دین درباره خوراک و لباس، ابزار زندگی خنثی نیست. اگر این امور در اعتقادات انسان دخالتی نداشته باشند چه لزومی دارد که دین در مورد آنها پافشاری کند. چنانچه از آیه سیام سوره روم(6) به دست میآید احکام دین اسلام همانند خود دین اسلام منطبق با فطرت است و چون فطرت انسان فطرتی توحیدی است بنابراین این احکام مطابق توحید میباشند. حال آنکه احکام دین توحیدی هستند پس خلاف این احکام شرک و غیرتوحیدی است و لذا میتوان غذای توحیدی و غذای غیرتوحیدی، لباس توحیدی و لباس غیرتوحیدی، مصرف توحیدی و مصرف غیرتوحیدی، تولید توحیدی و تولید غیرتوحیدی، هنر توحیدی و هنر غیرتوحیدی و... داشت. همان طور که جهانبینی توحیدی لباس و خوراک و .. توحیدی را میآورد، لباس و خوراک و ... غیرتوحیدی هم جهانبینی غیرتوحیدی میآورد و نمیتوان با ابزار و لباس و خوراک و... غیرتوحیدی زندگی کرد و در عین حال اعتقادات توحیدی داشت. مسلماً یکی دیگری را از صحنه خارج میکند. چنانچه شهید مطهری در تعارض اعتقادات توحیدی و رفتارهای غیرتوحیدی و گناه میفرمایند این در انسان همیشه در تعارض باقی نمیمانند و بالاخره یکی دیگری را به شکل خود درمیآورد، ابزار زندگی و خوراک و لباس و... نیز چنیناند. البته ممکن است تأثیر این امور در افراد مختلف باشد و بنابر درجه افراد در اعتقادات و مراقبه آنها در اموری عبادی این تأثیر شدت و ضعف پیدا میکند. چرا انسانهای امروز توکلشان به خداوند کمتر شده است؟ چرا رضا به معیشت مقرر خداوند ندارند؟ برای پول درآوردن دروغ میگویند، عباداتشان صوری شده است چرا اگر ضربالمثلی که میگفت «با توکل زانوی اشتر ببند» امروز بیشتر بر «بستن زانوی» اشتر تأکید میشود در حالی که دیروز بر توکل اهمیت بیشتری میدادند؟ پاسخ تمام این سؤالات یک چیز است و آن اینکه انسان امروز نقش خداوند را در این عالم کم میداند و یا اصلاً خداوند را در این عالم و زندگی خود مؤثر نمیداند. یکی از علل مهم چنین اعتقادی (هر چند ناخودآگاه) حذف آن چیزهایی است که انسان را به یاد خداوند میاندازند، چه کسی امروز از دیدن ماشین و وسایل پیچیده برقی به یاد خداوند میافتد؟ انسان امروز چگونه میتواند به آیه «افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت» عمل کند، در حالی که به جای نظر کردن به مخلوقات الهی، بیشتر به مصنوعات انسانی نگاه میکند و به جای تحسین خداوند، انسانها را تحسین میکند و در نتیجه به جای کرنش در مقابل خداوند، انسانها را تعظیم میکنند. این یکی از موارد غفلت از خداوند است. مورد دیگر آنکه، با ورود صنعت و علم جدید، دید انسانها به پدیدهها تغییر کرد و در هر پدیدهای علت مادی را جستوجو میکنند و از غایت الهی آن غافلاند، این غایتگریزی درد هولناک انسان جدید است. باعث میشود که تمام پدیدهها را مادی و زمینی ببینند و توجهشان به عالم بالا کم شود و یا قطع شود، که همین امر هم باعث ظهور بیماریهای مختلف روحی و روانی شده است. دل بیجمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد انسانهای امروز به جهت ناپدید شدن جمال جانان از زندگیشان دچار اضطراب و افسردگی و... شدهاند و این نتیجهی غفلت از خداوند است. بگذریم که با ورود تکنولوژی و صنعت جدید برخی، حتی انسان را رب عالم میدانند و معقتدند انسان با صنعت و فنآوری که آفریده جهان را در اختیار دارد. این همان طغیانی است که خداوند فرموده انسان اگر توهم بینیازی کند طغیان میکند (ان الانسان لیطغی ان راه استغنی) و امروز انسان با دست یافتن به ابزار طغیان، طغیان کرده و «ان ربکم الاعلی» سر داده است! به هر حال چه این سخنان مقبول افتد و یا تحجر تلقی شود، امروز باید درباره این امور دوباره اندیشه و تأمل کنیم. متأسفانه در دنیای جدید همه سخن از بازنگری و بازخوانی تفسیر دین و فهم دین و برخی هم بازخوانی اصل دین میزنند اما به ندرت کسی سخن از بازنگری درباره اعتقاد به «پیشرفت غرب»، «مطلوبیت فنآوری»، «رشد بیرویهی علم تجربی و الگو قرار گرفتن آن» و... میگوید. امروزه روشنفکری یعنی زیر سؤال بردن دین و اعتقادات دینی و تفسیری مدرن از آموزههای دینی، اما زیر سؤال بردن فنآوری، پیشرفت غرب و... تحجر و عقبماندگی است، بیاییم یک بار در الگوهایی که امروز دنیای غرب بر ما تحمیل کرده دوباره اندیشه کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
فناوری نانو (نانو تکنولوژی) چیست ؟
نانوتکنولوژی، فناوری جدید است که تمام دنیا را فرا گرفته است و به تعبیر دقیقتر "نانوتکنولوژی بخشی از آینده نیست بکله همه آینده است" . در این نوشتار بعد از تعریف نانوتکنولوژی و بیان کاربردهای آن دلایل و ضرورتهای توجه به این فناوری آورده شده است:
تعریف نانوتکنولوژی و آشنایی با آن
نانوتکنولوژی، توانمندی تولید مواد، ابزارها و سیستمهای جدید با در دست گرفتن کنترل در سطوح ملکولی و اتمی و استفاده از خواص است که در آن سطوح ظاهر میشود. از همین تعریف ساده برمیآید که نانوتکنولوژی یک رشته جدید نیست، بلکه رویکردی جدید در تمام رشته هاست. برای نانوتکنولوژی کاربردهایی را در حوزه های مختلف از غذا، دارو، تشخیص پزشکی و بیوتکنولوژی تا الکترونیک، کامپیوتر، ارتباطات، حملونقل، انرژی، محیط زیست، مواد، هوافضا و امنیت ملی برشمرده اند.کاربردهای وسیع این عرصه به همراه پیامدهای اجتماعی، سیاسی و حقوقی آن، این فن آوری را بهعنوان یک زمینه فرا رشتهای و فرابخش مطرح نموده است.
هر چند آزمایشها و تحقیقات پیرامون نانوتکتولوژی از ابتدای دهه 80 قرن بیستم بطور جدی پیگیری شد، اما اثرات تحول آفرین، معجزه آسا و باورنکردنی نانوتکنولوژی در روند تحقیق و توسعه باعث گردید که نظر تمامی کشورهای بزرگ به این موضوع جلب گردد و فناوری نانو را به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای تحقیقاتی خویش طی دهه اول قرن بیست و یکم محسوب نمایند .
استفاده از این فنآوری در کلیه علوم پزشکی، پتروشیمی، علوم مواد، صنایع دفاعی، الکترونیک، کامپوترهای کوانتومی و غیره باعث شده که تحقیقات در زمینه نانو بهعنوان یک چالش اصلی علمی و صنعتی پیش روی جهانیان باشد. لذا محققین، اساتید و صنعتگران ایرانی نیز باید در یک بسیج همگانی، جایگاه، موقعیت و وضعیت خویش را در خصوص این موضوع مشخص نمایند و با یک برنامهریزی علمی دقیق و کارشناسانه به حضوری فعال و حتی رقابتی سالم در این جایگاه، عرضاندام و ابراز وجود نمایند و برای چنین کاری طراحی یک برنامه منسجم، فراگیر و همه جانبه اجتنابناپذیر است.
نانوتکنولوژی و کاربردهای آن
علوم و فناوری نانو، عنصر ی اساسی در درک بهتر طبیعت در دهههای آتی خواهد بود. از جمله موارد مهم در آ ی نده، همکاریهای تحقیقاتی میانرشتهای، آموزش خاص و انتقال ایدهها و افراد به صنعت خواهد بود. بخشی از تأثیرات و کاربردهای نانوتکنولوژی بهشرح زیر میباشد:
1 – تولید ، مواد و محصولات صنعتی :
نانوتکنولوژی تغییر بنیانی مسیری است که در آینده، موجب ساخت مواد و ابزارها خواهد شد. امکان سنتز بلوکهای ساختمانی نانو با اندازه و ترکیب به دقّت کنترلشده و سپس چیدن آنها در ساختارهای بزرگتر، که دارای خواص و کارکرد منحصربهفرد باشند، انقلابی در مواد و فرآیندهای تولید آنها، ایجاد میکند. محقّقین قادر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مقدمه:
از چندین نسل قبل مواد شیمیایی بوجود آمده اند. این سلاح ها با پیشرفت و تکامل تکنولوژی کامل و پیشرفت کرده و تاکنون توانسته اند جای بسیاری از انسان ها را بگیرند این سلاح ها به چندین بخش متفاوت تقسیم می شوند.
هر کدام از این بخش ها موجب اختلال در بخش های متفاوت بدن انسان و حتی حیوانات می باشد.
گیاهان هم در بعضی موارد این گونه اند و من را در این تحقیق این مسائل را به صورت خلاصه شرح می دهم.
روند پیشرفت تکنولوژی شیمیایی :
صنایع شیمیایی با خلق تکنولوژی جدید به نحو کارآمدی در تامین نیازمندیها و دفع تنگناها و محدود شما موفق بوده ، محدودیتهای مربوط به آلودگی محیط زیست و نیاز به فرآورده های با کیفیت بالاتر ، به طور مستمر اصلاح و تکمیل می شوند.
از این رو می توان انتظار داشت که بر اساس روند رو به رشد تکنولوژی شیمیایی در سالهای اخیر ، این صنعت چشم اندازهای تازه ای را در مورد محصولات جدید که می توانند جایگزین مناسبی برای فرآورده های حال باشند ، خواهد شد.
به دنبال پیشرفتهای اخیر ، در شاخه های گوناگون صنایع شیمیایی درونمای آینده این صنعت را می توان در ایفای نقش محوری آن در زمینه نیازهای اساسی جامعه بشری و نیز توسعه اقتصادی و صنعتی جهان دانست.
اهمیت سرمایه گذاری سنگین در بخش تحقیق و توسعه که به کشف و گسترش محصولات جدید و بهبود در کیفیت آن خواهد انجامید ، به روشنی مشخص می شود. کمپانی ها و شرکتهای بزرگ شیمیایی در قالبی پایاپای و در تلاش برای به دست آوردن بازارهای بیشتر با ایجاد گروههای ویژه تحقیق و توسعه و اختصاص هزینه های فراوان به طور گسترده ای بر تنوع محصولات می افزایند.
کشورهایی که در زمینه صنایع شیمیایی فعالیت دارند :
با وجود آنکه صنایع شیمیایی نخست در اروپا پایه گذاری شده و تا سال 1880 انگستان بزرگترین کشور جهان از لحاظ کارخانه های شیمی به شمار می رفت ولی توسعه سریع این صنعت فقط در آمریکا صورت گرفت.
این کارخانه ها در آمریکا با صنعت پتروشییمی گسترش یافتند. آمریکا حجم عظیمی از تجارت مواد شیمیایی را در اختیار دارد. صنایع شیمیایی در آمریکا در نتیجه عملکردهای مبتنی بر سرمایه گذاری وسیع و تکنولوژی بالا یکی از عمده ترین دارایی های این کشور در تجارت جهانی محسوب می شود.
میزان کل صادرات و واردات مواد شیمیایی آمریکا
(ارقام برحسب میلیون دلار)
سال
صادرات
واردات
مازاد
1986
8/22765
4/15804
6/6961
1987
9/26380
5/17036
4/9344
1988
9/32299
9/20816
0/11483
از جمله می توان به سه شرکت بزرگ شیمیایی آلمانی یعنی هوخست ، بایر و بی . آ. اس. اف اشاره کرد که به نفوذ چشم گیری رشد کرده و به طور قابل ملاحظه ای در تجارت بین المللی موفق بوده اند.
در سالهای خیر صنایع شیمیایی ژاپن نیز به طور چشمگیری رشد کرده است. صنعت شیمیایی ژاپن نه تنها در صادرات بلکه در سرمایه گذاری خارجی به عنوان وسیله ی جهت معرفی تکنولوژی جدید در تجارت جهانی فعال است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پروژه های تکنولوژی اطلاعات
در مالزی و سنگاپور ، رهبران سیاسی ملی اکثراً با پتانسیل اقتصادی در زمینه ی الکترونیک پذیرفته می شوند ، آنها طرح هایی را برای قدرت نفوذ در امتیاز رقابتی در این عرصه به قصد رهبری در تکنولوژی اطلاعات تدبیر می نمایند . در سنگاپور ، ابتکار عمل به مثابه طرح " جزیره ی هوش " شکل گرفته است ، در حالیکه در مالزی کوشش برای ائتلاف پیرامون شناخت اموری مانند "بزرگراه چند رسانه ای" موضوعیت دارد . هر دو طرح از آمادگی محلی برای دست یابی به تکنولوژی کامپیوترهای شخصی سود می برند . بوسیله ی ساختاربندی انگیزه ها برای تشویق توسعه از طریق فعالیت های آی تی ، دو کشور اعتقاد دارند آنها باید به مثابه " حلقه ی مرکزی " برای ارتباطات و تجارت الکترونیکی پدیدار شوند . مالکیت کامپیوتر تا درجه ی زیادی یک پدیده ی شهری در بیشتر قسمت های جنوب شرقی آسیا بود ، اکنون حتی با پایان یافتن دهه ی 1990 ، اندکی بیشتر از 30 درصد از مالکان دفاتر اینترنتی سنگاپوری هستند ، و کامپیوتر های شخصی در تقریباً 40 درصد از خانه ها وجود دارد . این محاسبه ها عموماً با پذیرش دیگر اسباب اطلاعات الکترونیکی هم زمان شد . تقریباً نیمی از سنگاپوری ها یک صفحه الکترونیکی را در اختیار دارند (انتقال می دهند) و تقریباً یک سوم جمعیت یک تلفن خانه ای مالک هستند . سنگاپور بهترین دسترسی به سرویس تلفن بین المللی در آسیا را دارد ، 55 خط تلفن برای هر 100 سکنه ، حتی جلوتر از ژاپن با 49 خط به ازای هر 100 سکنه ( "ون ایندیا ، 2000) . گذشته از اینکه سنگاپور یک رهبر منطقه ای است ، تصویری موثر در دیگر کشورهای جنوب شرقی آسیا ایجاد کرده است .
پذیرش سراسری تکنولوژی یک پیش نیاز درست مطرح شده برای کسب دروازه های اقتصادی بود . اولیا ء امور استفاده از تکنولوژی های جدید اطلاعات را ترویج دادند-رهبری تکنولوژیکی فقط پیش بردن توسعه ی تجاری را نمی خواست ، آن مطالبه ی ملی قانونی از مدرنیته و پیشرفت تخصصی را همچنین مد نظر داشت . سنگاپور و مالزی مخصوصاً نبردهای تهاجمی یی را برای بسط دادن بخش تکنولوژی اطلاعات فرماندهی کردند . تحت یک طرح حمایت دولتی مالزیایی ، در اواسط دهه ی 1990 باز کردن یک رکورد اینترنتی برای هم ارزی در حدود ده دلار (یو اس دی) ممکن شد ، و سپس دسترسی آن لاین برای کمتر از چهل سنت برای هر ساعت بایستی فراهم می شد . سرویس های مشابهی در سنگاپور نیز در دسترس بود . تنها اندکی از کشورها علاقه مندی کمی در انقلاب اطلاعات نشان دادند : برمه و لائوس تا بعد از سال 2000 اصلاً سرویس اینترنتی نداشتند ، و ویتنام تنها بهره برداری از شماره هایی محدود از منابع سرویس دهنده ی اینترنتی تحت مالکیت دولتی را اجازه داد .
در مالزی ، نیروی اصلی تکنولوژی ، داشتن یک رویای باشکوه برای پیشرفت ملی ، "بزرگراه چند رسانه ای" ( ام اس سی ) بود . این طرح با هدف پرتاب مالزی به رهبری تکنولوژی اطلاعات پی ریزی شد . (ام اس سی) تا حدودی به کارکرد موازی خطوط دره سیلیکون در ایالات متحده چشم داشت . این مفهومی ابتکاری بود-ابتکار عمل (ام اس سی) اشکال متفاوت متعددی را شامل جغرافیای فیزیکی و مجموعه ای از قوانین و سیاست ها ؛ به خوبی یک عضو اصلی بدن یک انسان در بر داشت. این طرح مسلماً ترقی یی خیلی بزرگ بود که بوسیله ی نخست وزیر مالزی ، دکتر ماهاتیر پشتیبانی مستحکمی می شد . او چنین فلسفه ای داشت که ، " اگر( ام اس سی) در این منطقه مطرح شده است ، ما تکنولوژی جدید را نیز می توانیم فرا بگیریم و ممکن است حتی ما در تکنولوژی درگیر باشیم و در کاربردهایش از سایرین زبردست تر باشیم " (اشرف ، 1997 ) . بر اساس این دیدگاه ، این طرح باید کشورشان را برای پدیدار شدن به مثابه یک بازیگر بزرگ در صحنه ی جهان اقتصاد توانا کند . بر اساس دیدگاه نخست وزیر ، مالزی امکان " موفقیت در تبدیل شدن به یک کشور صنعتی " را داشت اما سپس او این کشور را به " تمرکز بر توسعه ی ملی مان" ترغیب کرد ." زمانی ما کشوری توسعه یافته داشتیم ، ما فقط احتیاج به نجوا داشتیم و دیگران بایستی به نجواهای ما توجه می کردند" ("آکویرینگ آی تی" ،1997) .(ام اس سی) به لحاظ فیزیکی در یک باریکه 15 تا 45 کیلومتری قسمت مرکزی جنوب شبه جزیره ی پایتخت مالزی کائولالامپور ، در کل یک منطقه چهارگوش 270 مایلی تعیین محل شده است . در انتهای جنوبی (ام اس سی) پوتراجایا واقع شده است ، شهر طراحی شده ای که مانند یک مرکز اداری دولتی ساخته شده است . همچنین به فرودگاه بین المللی کوالالامپور نزدیک است (کا ال آی ای). پوتراجایا نمونه اثبات صلاحیت صنعتی مالزی است و شرکتی است برای طرح های" ادارات الکترونیکی " ،" ثباتهای الکترونیکی" ، "کنفرانس ویدئویی" ، "انواع برنامه ریزی دیجیتال " ، و دیگر چیزهای مشابه . شهر نمونه ای که همچنین شرکت بزرگی برای طرح (ام اس سی) است . مانند سیبرجایا ، این یک " شهر هوشمند" برای نگهداری یک حلقه ی مرکزی از 5/2 تا 10 گیگابایت شبکه مخابراتی تلگرافی برای منطقه است . قبلاً ، منطقه ی ( ام اس سی) جنگل طبیعی و مزرعه های "پالم اویل" بوده است ، اما با توجه به وجوه ناحیه با یک دگردیسی در یک مرکز پژوهش و تکنولوژی تغییرات شروع شد ،و با اطلاعات پیشرفته و زیرساخت ارتباطات الکترونیکی طرح کامل شد.
تمامی نقاط برنامه ریزی شده ، صلاحیت تکنولوژیکی برای جلب سرمایه گذاری مالی از خارج را نشان می دهد . برای این هدف مالزی نبردی پر ترقی و پر انرژی را به رهبری نخست وزیر ماهاتیر فرماندهی نمود . به خاطر (ام اس سی) ، او ملاقات هایی از ژاپن ، اروپا و ایالات متحده داشت . در یک توقف در کالیفرنیا ، او به پتانسیل سرمایه گذاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عنوان صفحه
درباره نانو تکنولوژی 1
انواع رویکردهای نانو تکنولوژی 8
فناوری نانو در آینده نه چندان دور 8
نانو تکنولوژی در ایران 9
کاربردهای نقاط کوانتومی 10
میکروسکوپ پیمایشگر الکترونی SEM 12
جداسازی مولکول ها از یکدیگر 14
رزین های متداول تبادل یونی 17
انتقال گرما به وسیله نانو سیالات 18
جداسازی ایزوتوپ ها و فناوری نانو 20
غربالی مولکولی 20
غربالی کوانتومی 21
اصل عدم قطعیت هایزنبرگ 21
منابع 22
درباره نانو تکنولوژی :
در دو دهه اخیر، پیشرفتهای تکنولوژی وسایل و مواد با ابعاد بسیار کوچک به دست آمده است و به سوی تحولی فوق العاده که تمدن بشر را تا پایان قرن دگرگون خواهد کرد ، پیش می رود . برای احساس اندازه های مادون ریز ، قطر موی سر انسان را که یک دهم میلیمتر است در نظر بگیرید ، یک نانومتر صدهزار برابر کوچکتراست 9- 10متر . تکنولوژی و مهندسی در قرن پیش رو با وسایل ، اندازه گیریها و تولیداتی سروکار خواهد داشت که چنین ابعاد مادون ریزی دارند . درحال حاضر پروسه های در ابعاد چند مولکول قابل طراحی و کنترل است . همچنین خواص مکانیکی ، شیمیایی ، الکتریکی ، مغناطیسی ، نوری و... مواد در لایه ها در حدود ابعاد نانومتر قابل درک و تحلیل و سنجش است . تکنولوژی درقرن گذشته در هرچه ریزتر کردن دانه های بزرگتر پیشرفت چشمگیری داشت ، بطوریکه به مزاح گفته شد که دیگر کشف ذرات ریز اتمی ((Sub-Atomic)) نه تنها جایزه نوبل ندارد ، بلکه به آن جریمه هم تعلق می گیرد ! تکنولوژی نو درقرن حاضر مسیر عکس را طی می کند . یعنی مواد مادون ریز را باید ترکیب کرد تا دانه های بزرگتر کارآمد به وجود آ ورد . درست همان روشی که در طبیعت برای تولید کردن حاکم است . مجموعه های طبیعی ، ترکیبی از دانه های مادون ریز قابل تشخیص با خواص مشابه و یا متفاوت با اندازه های در حدود نانو است .
اثر تحقیقات در فناوریهای مادون ریز هم اکنون در درمان بیماریها و یا دست یافتن به مواد جدید به ظهور رسیده است . موارد بسیاری در مرحله تحقیقات کاربردی و آزمایشی است .اکنون ساخت رایانه های بسیار کوچکتر و میلیونها بار سریعتر در دستور کار شرکتهای تحقیقاتی قرار دارد .
در بیانی کوتاه نانوتکنولوژی یک فرایند تولید مولکولی است . همانطور که طبیعت مجموعه ها را بطور خودکار مولکول به مولکول ساخته و روی هم مونتاژ کرده است ، ما هم باید برای تولید محصولات جدید ، با این اعتقاد که هرچه در طبیعت تولید شده قابل تولید در آزمایشگاه نیز هست ، نظیر طبیعت راهی پیدا کنیم . البته منظور این نیست که چند هسته از مواد راپیدا کنیم و با رساندن انرژی و خوراک پس از چند سال یک نیروگاه از آن بسازیم که شهری را برق دهد . بلکه برای ترکیب و تکامل خودکار تولیدات مادون ریزکه به نحوی در مجموعه های بزرگتر مصرف دارد ، راهی بیابیم . در اندازه های مادون ریز ، روشها و ابزارآلات متعارف فیزیکی مانند تراشیدن و خم کردن و سوراخ کردن و...جوابگو تیستند . برای ساختن ماشینهای ملکولی باید روش پروسه های طبیعی را دنبال کرد . با تهیه نقشه های ساختاری بدن یعنی آرایش ژنها و DNA که ژنم نامیده شده است و به موازات آن دست یافتن به تکنولوژی مادون ریز ، در دراز مدت تحولات بسیاری در هستی ایجاد خواهد شد . تولید مواد جدید ، گیاهان ، جانداران و حتی انسان متحول خواهد شد . اشکالات ساختاری موجودات در طبیعت رفع می شود و با ترکیب و خواص اورگانیک گیاهان و جانوران ، موجودات جدیدی با خواص فوق العاده و شخصیتهای متفاوت بوجود خواهد آمد .آینده علوم و مهندسی که چندین گرایشی Multi- Disciplinary )) است ، به طرف تولید ماشینهای مولکولی سوق داده خواهد شد تا در نهایت بتواند مجموعه های کارآیی از پیوندهای ارگانیک و سایبریک را عرضه نماید .
هستی را به رایانه ( سخت افزار ) و برنامه ( نرم افزار ) که دو پدیده مختلف ولی ادغام شده هستند ، می توان تشبیه کرد . سخت افزار مصداق ماده ( اغلب اتم هیدروژن ) و نرم افزار یا برنامه ، قابلیت نهفته در خلقت آن است . اتم به نظر ساده و ابتدایی هیدروژن در طی میلیاردها سال با قابلیت نهفته در خود توانسته است میلیونها نوع آرایش مختلف را در هستی بوجود آورد . بشر از بوجود آوردن اساس ماده عاجز است . ولی در برنامه ریزیهای جدید و یافتن اشکال دیگری از آنچه در طبیعت وجود دارد ، پیش خواهد رفت . طبیعت را خواهد شناخت و به اصطلاح ، قفلهای شگفت آور آن را باز خواهد کرد . احتمالا انسان در شرایط مناسبتری از درجه حرارت و فشار که درتشکیل طبیعی مواد مختلف از هیدروژن لازم است ، بتواند اتمهای مورد نباز خود را تولید کند ، سیارات دیگری را در نهایت در اختیار بگیرد و بعید نیست که نواده های دوردست ما بتوانند در نیمه های راه ابدیت در اکثر نقاط جهان هستی و کهکشانها سکنی گزینند. به احتمال زیاد قبل از پایان هزاره سوم انسانها در بدن خود انواع لوازم مصنوعی و دیجیتالی راخواهند داشت. از بیماری ، پیری ، درد ستون فقرات ، کم حافظه ای و... رنج نخواهند برد .قابلیت فهم و تحلیل اطلاعات در مغز آنها در مقایسه با امروز بی نهایت خواهد شد . در هزاره های آینده انسانهای طبیعی مانند امروز احتمالا برای مطالعات پژوهشی نگهداری شده و به نمونه های آزمایشگاهی و بطور حتم قابل احترام تبدیل خواهند شد و مردمان آینده از اینهمه درد و ناراحتی که اجداد آنها در هزاره های قبل کشیده اند ، متعجب و متاثر خواهند بود . اکنون جا دارد همگام با تحولات جدید در مهندسی و علوم ، دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بطور جدی به پژوهشهای تکنولوژی مادون ریز مشغول شوند تا حداقل ما هم بتوانیم مرزهای دانش روز را به نسلهای آینده تحویل دهیم و در تشکلهای جدید هستی سهمی داشته باشیم . باشد هرچه زودتر به خود آییم و عمق شکوهمند و
معجزه آسای اندیشه بشررا دریابیم و از کوتاه بینی و افکار فرسوده موروثی فاصله بگیریم . گفته شیخ اجل سعدی در آینده مصداق واقعی تری خواهد داشت : چه انتظاری باید از نانوتکنولوژی داشت :
این تکنولوژی جدید توانایی آن را دارد که تاثیری اساسی بر کشورهای صنعتی در دهه های آینده بگذارد . در اینجا به برخی از نمونه های عملی در زمینه نانوتکنولوژی که بر اساس تحقیقات و مشاهدات بخش خصوصی به دست آمده است ، اشاره می شود .
انتظار می رود که مقیاس نانومتر به یک مقیاس با کارایی بالا و ویژگیهای منحصربفرد ، طوری ساخته خواهند شد که روش شیمی سنتی پاسخگوی این امر نمی تواند باشد .
نانوتکنولوژی می تواند باعث گسترش فروش سالانه 300 میلیارد دلار برای صنعت نیمه هادیها و 900 میلیون دلار برای مدارهای مجتمع ، طی 10 تا 15 سال آینده شود . نانوتکنولوژی ، مراقبتهای بهداشتی ، طول عمر ، کیفیت و تواناییهای جسمی بشر را افزایش خواهد داد .
تقریبا نیمی از محصولات دارویی در 10 تا 15 سال آینده متکی به نانوتکنولوژی خواهد بود که این امر ، خود 180 میلیارد دلار نقدینگی را به گردش درخواهد آورد . کاتالیستهای نانوساختاری در صنایع پتروشیمی دارای کاربردهای فراوانی هستند که پیش بینی شده است این دانش ، سالانه 100 میلیارد دلار را طی 10 تا 15 سال آینده تحت تاثیر قرار دهد .
نانوتکنولوژی موجب توسعه محصولات کشاورزی برای یک جمعیت عظیم خواهد شد و راههای اقتصادیتری را برای تصویه و نمک زدایی آب و بهینه سازی راههای استفاده از منابع انرژیهای تجدید پذیر همچون انرژی خورشیدی ارائه نماید . بطور مثال استفاده از یک نوع انباره جریان گذرا با الکترودهای نانولوله کربنی که اخیرا آزمایش گردید ، نشان داد که این روش 10 بار کمتر از روش اسمز معکوس ، آب دریا را نمک زدایی می کند . انتظار می رود که نانوتکنولوژی نیاز بشر را به مواد کمیاب کمتر کرده و با کاستن آلاینده ها ، محیط زیستی سالمتر را فراهم کند . برای مثال مطالعات نشان می دهد در طی 10 تا 15 سال آینده ، روشنایی حاصل از پیشرفت نانوتکنولوژی ،مصرف جهانی انرژی را تا 10 درصد کاهش داده ، باعث صرفه جویی سالانه 100 میلیارد دلار و همچنین کاهش آلودگی هوا به میزان 200 میلیون تن کربن شود. در چند سال گذشته بازارچند میلیارد دلاری برپایه نانوتکنولوژی کسترش یافته اند . برای مثال در ایالات متحده ، IBM برای هد دیسکهای سخت ، یک سری حسگرهای مغناطیسی را ابداع کرده است .