واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره اطلاعات و فناوری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

اطلاعات و فناوری ؛ دو روی سکه جامعه اطلاعاتی

امروزه تولید اطلاعات و دانش در تمام ابعاد علمی، فنی و کاربردی و پراکندن آن با ابزارها و امکانات ارتباطی با هدف به اشتراک گذاری آنها در سطح ملی یا بین المللی، فرآیندی تحول زا و مثبت در عرصه تبادلات اقتصادی، فرهنگی و آموزشی است. فراهم‌شدن امکان دسترسی عمومی به اطلاعات حوزه‌های مختلف موردنیاز مردم و به کارگیری آنها برای توسعه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی و آموزشی از جمله مزیت‌هایی است که عاید تولیدکنندگان و کاربران اطلاعات می‌شود امروزه تولید اطلاعات و دانش در تمام ابعاد علمی، فنی و کاربردی و پراکندن آن با ابزارها و امکانات ارتباطی با هدف به اشتراک گذاری آنها در سطح ملی یا بین المللی، فرآیندی تحول زا و مثبت در عرصه تبادلات اقتصادی، فرهنگی و آموزشی است. فراهم‌شدن امکان دسترسی عمومی به اطلاعات حوزه‌های مختلف موردنیاز مردم و به کارگیری آنها برای توسعه فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی و آموزشی از جمله مزیت‌هایی است که عاید تولیدکنندگان و کاربران اطلاعات می‌شود. View Profileامکان دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به اطلاعات حاصل از نتایج تحقیقات، نظریه‌های علمی، آزمایش‌ها و پژوهش‌ها، بررسی و تجزیه و تحلیل مفاهیم، کاربرد فناوری‌ها برای کسب دانش و کاربرد فناوری‌ها برای تولید و توزیع دانش همه از جمله ویژگی‌هایی است که بشر امروز در ورود به جامعه اطلاعاتی یا به عبارت بهتر جامعه جهانی اطلاعاتی با آنها مواجه است و از آنها بهره‌مند می‌گردد. از این رو هر یک از شهروندان جامعه اطلاعاتی با برخورداری از مواهب دموکراسی اطلاعاتی بوجود آمده در سایه جامعه اطلاعاتی که نتیجه تفکر توسعه بر مبنای دانایی‌محوری است می‌توانند علاوه بر تاثیر پذیرفتن از شرایط حاضر به عنوان عامل و حتی شاخصی تاثیر گذار در اشاعه فرهنگ دانش محوری در جامعه عمل کنند. جامعه اطلاعاتی با توجه و نگاه از بالا به علوم و دانش‌های مختلف فنی، تجربی، انسانی و حتی هنری در صدد است تا از تمام عناصر و نیروهای موجود برای رسیدن به چهارچوب‌های نظری و عملی توسعه دانایی محور استفاده کند. در چنین فضایی است که افراد و جامعه همچون عناصر پیکره یک سیستم مدام در حال داد و ستد خواهند بود و کالایی که در این میان رد و بدل می‌شود، اطلاعات است و در این شرایط جامعه اطلاعاتی به افراد امکان می‌دهد که فراگیری صحیح را بیاموزند و آنها را از نحوه طبقه بندی، بازیابی و به کار گرفتن اطلاعات به گونه‌ای آگاه می‌سازد که برای دیگران نیز امکان آموختن دانش را فراهم کنند.جامعه اطلاعاتی این توانایی را به افراد می‌دهد تا به صورت مستمر به فراگیری دانش بپردازند زیرا همواره اطلاعات موردنیاز خود را در دسترس دارند و از همین رو آنها می‌توانند در تمام لحظه‌های زندگی از دانش و اطلاعاتی که در اختیار دارند، استفاده نمایند. اطلاعاتی که در زندگی شخصی و کاری افراد می‌تواند راهگشای بسیاری از مسائل باشد و زمینه‌های استفاده از اطلاعات را در امور اقتصادی، آموزشی، علمی، تحقیقاتی و اطلاع رسانی را فراهم کنند.با این تفاسیر امروزه کارشناسان از اطلاعات به عنوان مهمترین ویژگی جهان مدرن یاد می‌کنند به گونه‌ای که بیشترین توجه سیاستمداران و مدیران کشورها وقف اطلاعاتی شدن زندگی اجتماعی شده است. آنها معتقدند اطلاعات به چنان اهمیتی دست یافته که شایستگی آن را دارد تا به صورت نماد عصر حاضر با آن برخورد شود و به عنوان محور برنامه‌های کلان و کوچک توسعه قرار گیرد.در بررسی استانداردهای جامعه اطلاعاتی می‌بینیم که الگوهای زندگی عادی و شغلی، اوقات فراغت، نظام آموزشی، اطلاع رسانی و عرصه داد و ستد مشخصا از توسعه و پیشرفت اطلاعات و دانش فنی توزیع و تولید آن متاثر است. کارشناسان این تحولات را نشات گرفته از رشد فزاینده تولید انبوه اطلاعات در طیف گسترده و فراوانی رسانه‌های جمعی که اکثر آنها نیز به صورت الکترونیکی ظهور می‌یابد، می‌دانند.کارشناسان جامعه اطلاعاتی را جامعه‌ای می‌دانند که در آن ارتباطات، عامل انتقال دهنده واقعی برای ایجاد تغییر و تحول در هر فرد به منظور دستیابی عملی به اطلاعات است و تولید ارزش‌های اطلاعاتی عامل تعیین کننده‌ای در توسعه جامعه است. ‌ توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و گسترش گرایش جوامع به استفاده از وب و فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی وب مدار، نگرش‌ها و فرصت‌های نوینی را در فرآیند توسعه جامعه اطلاعاتی فراهم کرده و زمینه مناسبی برای ارتباطات دوسویه میان فرهنگ‌ها و اقتصادها و مراکز علمی دنیا بوجود آورده است. ‌ فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان بستر همگرایی و تعالی اندیشه‌ها و توانایی‌های دانش نوین الگوها و استانداردهای جامعه اطلاعاتی را با هدف دستیابی به توسعه بر مبنای دانایی با نگرش جهانی ترسیم و به اجرا در خواهد آورد.از سوی دیگر فناوری اطلاعات و ارتباطات به علت کانون همگرایی دو اصل مهم فرهنگ سازی یعنی محتوای اطلاعاتی و دانشی و ابزارهای اطلاع رسانی و ارتباطی تاثیر مهم و به سزایی در ایجاد تحولات و تغییرات فرهنگی در الگوی دانش مصرفی مردم دارد. از این طریق می‌توان فرآیند دانش سازی و دانش پراکنی را در سطح جامعه مدیریت و کنترل کرد و این دیدگاه را به تمامی امور جامعه تسری بخشید.مدیریت امور بر پایه دانش در تمامی ساختارهای جامعه می‌تواند نطفه فرآیندی بزرگ‌تر و جامع‌تر را بیافریند، فرایندی که از آن به عنوان توسعه دانایی محور یاد می‌شود و زمینه ساز بهره گیری و استفاده بهینه از مزایای پدیده جهانی شدن است.تحولات گذار از عصر صنعتی به عصر اطلاعاتاز نیمه‌های دوم قرن بیستم به تدریج شاهد افول عمر عصر صنعتی بودیم. هرچند پایان عمر عصر صنعتی بر اساس یک قرارداد و تحت شرایط و توافق خاصی صورت نگرفت و در یک دید واقع بینانه امری تئوریک و نسبی است اما شرایط و رخدادهای اتفاق افتاده در طول چند دهه به صورت زنجیره وار منجر به پایان یافتن عمر این عصر شد.تحولات پرشتاب علمی ـ تکنولوژی به عنوان موتور محرک تحول جدید مطرح شدند و رشد و تکامل بشر در عصر صنعتی توانمندی لازم را برای ورود به عصر اطلاعات را فراهم کرد. سال‌های آغازین دهه 70 در غرب همراه با آغاز حرکت‌های زیادی برای ایجاد تحول در زمینه اطلاعات و اطلاع رسانی بود. ‌ در سال‌های آغازین دهه 80 گرایش به استفاده از کامپیوترهای کوچک در ادارات و پس از آن خانه‌ها زیاد شد و در نتیجه بسیاری از کارهای جاری تحت تاثیر این تغییر قرار گرفت. از سال 1990 به بعد سیر تحولات در توسعه اشتراک گذاری اطلاعات با ظهور و توسعه شبکه‌های کامپیوتری سرعت بیشتری به خود گرفت و با شکل گیری وب گسترده جهانی تحولی فراتر از حد انتظار را برای جهانیان ایجاد کرد.در این زمان فعالیت‌ها و فرآیندهای اقتصادی و اطلاع رسانی و آموزشی با استفاده از بسترهای ایجاد شده رنگ و بوی دیگری به خود گرفتند تا از این طریق مردم بتوانند خدمات خود را در ابعاد جهانی ارائه و یا تامین کنند. در آغاز هزاره سوم و با بهره گیری و تلفیق اینترنت و سیستم‌های اطلاعاتی تحول جدیدی ایجاد شد و آن به وجود آمدن سیستم‌های وب مدار بود که ضمن بالابردن راندمان کاری و حذف کاغذ از فرآیندهای ارتباطی و کاری سازمان‌ها به آنها امکان انجام کارهای غیرحضوری را نیز می‌داد. تمام فعالیت‌های انجام شده در جهت توسعه و تسهیل امکان به اشتراک گذاری اطلاعات بوده است و افرادی که به عنوان توسعه دهنده فناوری و یا کاربر آن بوده‌اند خواسته و ناخواسته فعالیت‌های خود را بر مبنای اطلاعات قرار داده‌اند. اطلاعات به تعبیر جالب برخی از کارشناسان کالای قرن بیستم لقب گرفته است و محور تمام برنامه ریزی‌ها و اختراعات و تولیدات فناورانه نیز به شمار می‌رود.اطلاعات و چالش‌های جهانیکارشناسان اطلاعات را حاصل تجزیه و تحلیل مجموعه‌ای از داده‌های همگن می‌دانند که در اثر ترکیب با مجموعه‌ای دیگر از اطلاعات تشکیل دهنده دانش خواهند بود.عصر حاضر با دو پدیده مختلف روبروست: 1- انفجار اطلاعات که حاصل رشد سریع و بی سابقه در کمیت و حجم و تنوع و شکل اطلاعات و انتشارات است و باعث کاهش نیم عمر اطلاعات در جهان شده است. 2- انفجار جمعیت و توسعه نایافتگی حاصل از آن.کارشناسان معتقدند این دو پدیده از نظر جغرافیایی با یکدیگر نسبت عکس دارند یعنی در جوامعی که اطلاعات به عنوان محور توجه و برنامه‌ریزی درآمده، انفجار جمعیت کمتر بوده و انفجار اطلاعات کاملا محسوس است به گونه‌ای که حتی زندگی روزمره مردمان این گونه کشورها مبتنی بر بهره گیری مناسب از این اطلاعات است. این درحالیست که در کشورهای توسعه نیافته که از معضل رشد بی حد و حصر جمعیت رنج می‌برند، ضعف مشهودی در تولید و توزیع اطلاعات و بهره‌گیری کارآمد از اطلاعات موجود وجود دارد.نکته‌ای که این روزها باعث اشتباه در دریافت مفهوم کلی و حقیقی اطلاعات می‌شود، محدود کردن اطلاعات در حوزه دانش فناوری اطلاعات است و به نظر می‌رسد که اگر تصویر و جایگاه روشنی از فناوری اطلاعات به دست آوریم می‌توانیم جایگاه اصلی اطلاعات را نیز تعریف و شناسایی کنیم.با این توضیح می‌توان فناوری اطلاعات را به مثابه منشوری عنوان کرد که اطلاعات علوم مختلف فنی و تجربی و انسانی و هنری می‌توانند در گذر از این منشور ضمن بهینه سازی و توسعه کمی و کیفی موجب افزایش تمرکز بر روی علوم مختلف نیز بشوند.بررسی‌ها نشان می‌دهند که در جوامع توسعه نیافته که هنوز در گیر و دار عصر کشاورزی



خرید و دانلود مقاله درباره اطلاعات و فناوری


دانلود تحقیق اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرفات اجتماعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرفات اجتماعی

(قسمت اول)

نویسنده: حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمیدرضا شریعتمداری

چکیده:

ربط و نسبت دو مقوله دین و پیشگیری از انحرافات اجتماعی هم برای کسانی که دغدغة دین و اجتماع دارند به خصوص آنان که در جامعه دینی زندگی می‏کنند، از اهمیت زیادی برخوردار می باشد، اینکه دین در این زمینه چه وظیفه ای دارد و از چه ظرفیت‏های و کارکردهای در قبال این موضوع برخوردار است و اینکه انحرافات اجتماعی چه جایگاهی دارند و چه نسبتی میان آنها و گناه شرعی و انحرافات اخلاقی برقرار است، در این نوشتار به اختصار مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است هر چند چاره جویی برای انحرافات اجتماعی ـ که با گناه فقهی و اخلاقی نسبت عموم و خصوص من وجه دارد ـ لزوماً و در همه موارد نمی‏باید از منظر دینی پی جویی شود و علوم تربیتی و تدبیرهای حکومتی بیشترین مسئولیت را در این زمینه دارد، اما دین به ویژه دین همه جانبه نگر، معنوی و اجتماعی اسلام، اگر به خوبی فهم و تطبیق شود، می‏تواند نقش تعیین کننده ـ به ویژه در مرحله پیشگیری و واکسینه نمودن ـ ایفا نماید.

مفاد تعالیم دینی، اعم از نظم، انضباط، محدودیت‏های سازنده و جهت دار و مایه‏های عمیق معنوی ادیان به ویژه در دین اسلام، بخشی از توانمندی‏های دین است که در همة زمینه‏های فردی و اجتماعی و از جمله در مقابله با انحرافات اجتماعی بکار می‏آید.

واژگان کلیدی:

انسان، دین، گناه، الگو، اراده، نظم، انحرافات اجتماعی، نیاز درونی.

در طول تاریخ انحرافات اجتماعی از جمله معضلات جوامع بوده است، بدین سبب فلاسفه، جامعه شناسان، روانشناسان و حقوق دانان با توجه به تخصص‏های مربوطه راهکارهایی برای مقابله و پیشگیری از انحرافات به جوامع ارائه می‏دهند، نکته قابل تأمل آن است که آیا دین در این مقوله هم می‏تواند نقشی ایفا نماید؟ و آیا می‏توان از اهرم دین برای این امر بهره برد؟ به جهت اهمیت این سؤالات در نوشتار ذیل از منظر دینی و فلسفی به آنها پاسخ داده می شود و در شماره آتی با رویکرد جامعه شناختی این موضوع مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

موضوع انحرافات اجتماعیاز موضوعات مهمی است که همواره هم ذهن کارگزاران سیاست و تعلیم و تربیت را به خود مشغول داشته و هم توجه جدّی جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی را برانگیخته است. گرایش مطالعاتی آسیب شناسی اجتماعیعهده دار کندوکاو در همین موضوع است. اهتمامی که اغلب ادیان شناخته شده به جامعه و رفتارهای اجتماعی دارند، در کنار تأثیر شگرفی که دین در جوامع دیندار دارد، می‏طلبد که به نگرش ادیان به ویژه اسلام که از اجتماعی ترین دین‏های شناخته شده است، به انحرافات اجتماعی و راههای پیشگیری از آن، توجه ویژه ای مبذول شود. البته ذکر نکته ای قابل توجه است که رویکرد دینی به این بحث، تداعی کننده این مطلب نیست که گویا پیشگیری و درمان انواع انحراف‏های اجتماعی فقط وظیفة دین یا در وسع و توان دین است، لذا قبل از بیان رسالت اصلی هر نهاد، باید میزان توانایی‏های نهفته در آن به خوبی شناخته شود تا بی دلیل، سطح مطالبات و انتظارات از آن نهاد بالا نرود تا در صورت برآورده نشدن آن توقعات، ناخواسته زمینه بدبینی فراهم نگردد. این اشتباه ومغالطة بزرگی است که دین مسئول و عهده دار پاسخگوئی به همة پرسش‏ها و موظف به حلّ همة مشکلات آدمیان شناخته شود، همچنان که در مقابل، این نهایت گوهرنشناسی است که قدر ومنزلت دین پاس داشته نشود و کارکردهای مثبت آن در ساحت‏های گوناگون فردی و اجتماعی نادیده گرفته شود، لذا این اهمال و فروگذاری در حقیقت به معنای محروم ساختن جامعه از عنصری اثرگذار می‏باشد که تا اعماق جان در همة ساحت‏های وجودی انسان نقش می‏آفریند. از این رو لازم است، قبل از تبیین رویکرد دینی به انحرافات اجتماعی از مفهوم انحراف اجتماعی و نیز ماهیت اصلی و وظیفة اساسی دین تصویر درستی اراده شود.

انحرافات اجتماعی

انحراف یا کجروی رفتاری است که با معیارهای پذیرفته شده یا انتظار اجتماعی گروه یا جامعه ای خاص مغایر باشد. این تعریف، شامل رفتارهای گوناگون، نظیر تقلّب، ارتشا، جنایت، اعتیاد، ظلم و … می‏شود. بنابر نظر «کلینارد» این اصطلاح زمانی کاربرد دارد که رفتار، صورتی ناپسند پیدا نماید و ناپسندی آن به گونه ای باشد که از حدود اغماض جامعه فراتر برود.

یکی از مفاهیم نزدیک به انحراف، مفهوم نابهنجاری است. فرد نابهنجارکسی است که فاقد سازگاری با ساخت کلّی یک نظام باشد که یا در کارآیی یک نظام، مضرّ یا با انتظار و توقع مردم، ناهمخوان و یا از آنچه معمول، متداول و طبیعی شمرده می‏شود، متمایز باشد. در روانشناسی اجتماعی، شخصی نابهنجار خوانده می‏شود که با ضوابط اجتماعی - فرهنگی محیط پیرامون خود، سازگاری نیافته باشد و در روانپزشکی کسی نابهنجار تلقی می‏شود که با خود، محیط پیرامون و انتظارات محیطش همساز نباشد.

بدین ترتیب، مبنای انحراف دانستن یک رفتار، مخالفت آن با هنجارهای پذیرفته شده، انتظارهای جامعه یا هر گروه اجتماعی دیگر و ناهمخوانی آن با یک نظم خاص اجتماعی یا گروهی است، پس از یک سو با تنوع فرهنگ‏ها، معیارهای کجروی نیز تفاوت می‏یابد (همین نسبیّت معیارها و تنوع فرهنگ‏ها، مایة ناسازگاری و گاه ستیز دولت‏ها و ملت‏ها می‏شود) و از سوی دیگر، از آنجا که هیچ کس دقیقاً رفتاری منطبق با الگوهای اجتماعی ندارد، زیرا رفتار هر فردی تابع خطوط خاص شخصیت خود نیز هست، پس آن رفتاری



خرید و دانلود دانلود تحقیق اقتدار دین در پالایش جامعه از انحرفات اجتماعی


تحقیق در مورد اکولوژی، جامعه و کشاورزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اکولوژی، جامعه و کشاورزی

من قصد دارم تا در مورد رابطه بین اکولوژی، بقاء و جامعه شناسی صحبت کنم و امیدوارم که بتوانم به شما نشان بدهم که چرا کشاورزی و باغبانی الگوی مناسبی برای بسط و تفهیم این رابطه ها می باشند.

من همچنین قصد دارم که به شما نشان دهم که تئوری سیستمهای حیاتی، که هم اکنون در صدر موضوعات علمی قرار دارند یک محدودة مناسب نظری برای فهم روابط بین اکولوژی، بقاء و جامعه در اختیار ما قرار می دهند. نظریه سیستمها برای این شناخت، لازم نمی باشد. فرهنگهای بومی یک آگاهی سیستمیک از طبیعت و محیط زندگیشان (نوعی از آگاهی در مورد روابط و وابستگیها) در طول قرنها بدون داشتن هرگونه تصور علمی از آن، بدست آورده بودند. آنها آنچه را داشتند که گرگور پتسون آن را آزادی سیستمیک می‌خواند.

به هر حال مبنای صحبت ما در این جا دانش و در محدودة جامعة صنعتی می‌باشد. در این محدوده، تاکید بسیار برروی نظریات علمی می شود و جالب است بدانید که آخرین دستاوردهای علمی مؤید تحقیقات ما بوده است.

امروزه داشتن یک دید درست جامعه شناسی نه تنها برای یک زندگی بهتر از نظر روحی وروانی بلکه برای آینده فرزندانمان و بالخص بقاء جامعه بشری دارای اهمیت است. مهمترین وظیفة ما در این زمانه ساختن و نگهداری جوامع پابرجای (چه از نظر اجتماعی و چه از نظر فرهنگی و چه از نظر محیط پیرامون) می باشد که در آن، قادر به برآورده کردن تمام نیازها و خواسته های خودمان باشیم، بدون آنکه شانس بقاء نسلهای آینده را سلب کنیم.

از زمان آغاز این بحث در اوائل دهة هشتاد میلادی، جزئیات و موضوعات نداوم حیات و بقاء اغلب تغییر شکل یافته، بازنگری شده و حتی با استفاده نکردن از منابع اکولوژیکی صحیح که فهم درستی از آن را برسانند، بی اهمیت جلوه داده شده است. آنچه که به عنوان عامل تداوم یک جامعة پایدار نام برده می شود، رشته اقتصادی، توسعه و یا رقابتهای مؤثر اقتصادی نمی باشد بلکه آن چیزی است که تمام ابعاد زندگی بمانند یک شبکه در آن جمع شده اند. به زبان دیگر، یک جامعه پایدار به صورتی طراحی شده است که طریقه زندگی، تجارت، اقتصاد، ساختمان فیزیکی و تکنولوژی آن با پتانسیل طبیعت لازم برای بقاء آن تداخل نداشته باشد.

ما در طی تلاشمان برای ساختن یک جامعة پایدار می توانیم درسهای باارزشی از طبیعت بگیریم. زیرا اکوسیستمهای طبیعی، جوامع پایداری از گیاهان، حیوانات و میکروارگانیسمها می باشند. اعضای این جوامع اکولوژیکی، در طی میلیونها سال با یکدیگر سازش پیدا کرده اند تا بتوانند به بقاء خودشان ادامه دهند.

بنابراین آنچه که ما باید بدانیم ساختار اولیه سازمان این جوامع پایدار اکولوژیکی است.

وقتی که ما به عمق اساس و پایه اکولوژی دست یابیم متوجه می شویم آن را می توانیم به عنوان اساس یک جامعه نیز بسط دهیم. حتماًَ شما خواهید گفت که اکوسیستم های پایدار هستند زیرا آنان جوامع زنده اند. پس می توانیم نتیجه یگیریم که جامعه شناسی، بقاء و اکولوژی سه جزء قابل تفکیک از یکدیگر می‌باشند.

اکولوژی

لغت اکولوژی، همانطور که می دانیم، از کلمه یونانی Oiks به معنای نگهداری خانه گرفته شده است. اکولوژی علم مطالعه در مورد چگونگی عملکرد سیستمهای عامل در بقاء زندگی زمین می باشد. به بیان دیگر علمی است که در مورد ارتباط بین اجزاء ابقاء زندگی در زمین به بحث می پردازد. همانطور که جان میور، طبیعی دان گفته است:

«هرگاه ما بخواهیم حزئی را بیرون بکشیم، متوجه می شویم که با تمام اجزاء در جهان گره خورده است».

سیستمهای زنده

یک محدودة نظری بسیار مناسب برای اکولوژی نظریة سیستمهای حیاتی است. این نظریه تنها اخیراً مورد توجه قرار گرفته است ولی ریشه در بسیاری از زمینه های علمی دارد که از نیمة اول قرن گسترش پیدا کرده اند (مانند بیولوژی اندامها، اکولوژی، تئوری کلی سیستمها و سیبونتیک)

در تمام این زمینه ها، دانشمندان به بررسی سیستمهای زنده پرداخته به این معنی که آنها را به اجزاء کوچکتر تقسیم کرده اند تا جائیکه به جزء غیرقابل تقسیم رسیدند. بر این اساس ما به این نتیجه در سیستمهای زنده رسیده ایم که طبیعت یک جزء همیشه متفاوت با طبیعت اجراء در کنار یکدیگر می باشد.

طرز تفکر در مورد سیستمها در طی بیست سال گذشته با گسترش علم جدیدی که شامل تمام موضوعات ریاضیات جدید می باشد و شناخت گروه جدیدی از موضوعات مربوط به سیستمهای زنده به مرحلة تازه ای رسیده است.

مثالهایی از این سیستمها در طبیعت یافت می شود. هر ارگانیسم (جانور، گیاه، میکروارگانیسم و یا انسان) خودش به عنوان یک سیستم زنده هماهنگ تلقی می شود. اجزاء یک ارگانیسم مثل برگ و سلول هم خودشان یک سیستم زنده هستند. خارج از دنیای زنده، ما می توانیم سیستمهایی را پیدا کنیم که با سایر سیستمها در تعامل هستند. و سیستمهای زنده همچنین جامعه ای از ارگانیسمها به حساب می آیند. که این می تواند یک سیستم اجتماعی (یک خانواده، یک مدرسه، یک روستا) یا یک اکوسیستم باشد. تمام این سیستمهای زنده اجزایی هستند که ساختارهای ویژه از برهم کنش و ارتباط بین آنها به وجود می آیند. نظریه سیستمها به ما می گوید که تمام سیستمهای زنده هرکدام به اندازة خودشان، جزئی از خصوصیات سازمان مربوط را به نمایش می گذارند.

به طور حتم تفاوتهای زیادی بین یک اکوسیستم و جامعة انسانی وجود دارد. در اکوسیستمها هیچ گونه فرهنگ، بخشش و عدالت وجود ندارد. بنابراین ما



خرید و دانلود تحقیق در مورد اکولوژی، جامعه و کشاورزی


تحقیق: جامعه شناسی ارتباطات

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

جامعه شناسی ارتباطات

روابط عمومی-ارتباطات-جامعه شناسی و یادداشتهای شخصی

تاثیر رسانه ها بر روابط خانوادگی

خانواده ، یک گروه پویا ست. گروه تنها مجموعه ای ازافرادنیست ، بلکه نشان دهنده نوع وشکل روابط میان اعضای آن نیز هست. گروه را می توان مجموعه ای ازافراد دانست که با برقراری ارتباط با یکدیگر و انجام کار وفعالیت مشترک ، هدف مشترکی را نیز دنبال می کنند (بورمان ، 1969، به نقل از فرهنگی ،1382). درتقسیم بندی گروه ها ، خانواده را می توان جزو گروه های کوچک به حساب آورد که با اندکی تفاوت ، ازقوانین گروههای بزرگ تبعیت می کنند. ازمهمترین قواعد این گروهها تحولی بودن آنهاست.

تحول گروه

گروه به عنوان یک نظام جمعی، همواره درحال تحول وتغییر می باشد. خانواده نیزکم وبیش ازآغاز شکل گیری خود از مراحلی گذر می کند. گذرازاین مراحل درجهت هدفمندی نظام (سیستم) می باشد. هدف اصلی گروه خانواده ، رسیدن به سطحی است که بتواند ثبات و تداوم خودراحفظ نماید. این هدف را می توان با عنوان انسجام خانواده نام برد که به آن گروه ، شخصیتی پایدار می دهد. به عبارت دیگر، انسجام گروه را می توان به عنوان سطح بالای گروه (خانواده ) مطرح نمود. وقتی اعضای گروه بتوانند نیازهای همدیگر را درجهت هدف فردی وجمعی خود تامین نمایند ، درواقع موجد انسجام گروه می شوند. به عبارتی انسجام گروه به عنوان سطح بالای تحول ، درگرو مشارکت ، هدفمندی و عملکرد متناسب با تامین تعامل نیازهای اعضای گروه می باشد. براین اساس ، انسجام خانواده را می توان به عنوان مهمترین مولفه پویایی وحفظ آن قلمداد نمود.

پیوندعاطفی

اگر انسجام گروه به عنوان عامل پایداری خانواده ، طبعا واجد مشخصه هایی خواهد بود که تضمین کننده شخصیت پایدارگروه می باشد. در روی آورد روانشناختی ، پیوند عاطفی مشخصه ای است که فضای روانی گروه را برای وصول به اهداف تعیین شده وانسجام ، تسهیل می کند. دلیل آن ، وجود نیروی انگیزشی پیوند عاطفی است که موجب می شود اعضای گروه درتامین نیازهای یکدیگر به صورت فعال مشارکت کنند. پیوند عاطفی به دلایل گوناگونی پدیدارشده و گسترش می یابد. یکی ازمهمترین زمینه های ایجاداین پیوند ، وجود زمینه ارتباطات صحیح بین فردی است. این ارتباط به درستی انجام نمی پذیرد مگرآنکه اعضای گروه با نوعی تفهیم وتفاهم و درک متقابل با یکدیگر تعامل داشته باشند. یکی ازاین عوامل که ارتقادهنده پیوندعاطفی می باشد ، گفت وگو است که عبارت از برقراری ارتباط وتعامل کلامی با یک یاچندنفر می باشد. درفضای ارتباطاتی بویژه ارتباطات بین فردی ، گفت و گو صرفا یک رفتارعادی نیست بلکه الگویی است که فضای عاطفی وهیجانی حاکم بر مناسبات افراد را شکل می دهد. گفت وگویی که واجد منظور ارتباطی وتعامل می باشد، دارای دومولفه وبه عبارتی دارای دو مهارت می باشد : یکی ، مهارت گوش دادن ودیگری مهارت همدلی. با بهره گیری مناسب ازاین دومهارت می توان جریان ارتباطی گفت وگو را درجهت تفاهم ودرک متقابل براه انداخت. گوش دادن ، با شنیدن متفاوت است. شنیدن یک عمل زیستی است که شامل دریافت یک پیام ازطریق کانالهای حسی است ، شنیدن ، تنها بخشی ازفرایندگوش دادن است. اما گوش دادن فرایندی است که عناصری چون دریافت ، درک ، توجه ، معناگذاری وپاسخگویی توسط شنونده را درخود دارد(برکو وهمکاران ،1953، ترجمه دکتر اعرابی وهمکاران ،1378). نکته دیگر آن است که فرایند گوش دادن همواره با ارتباط چشمی همراه است. تجربیات روانشناختی گواه این یافته مهم هستند که هنرگوش دادن که می تواند کارکرد درمانگری نیزداشته باشد ، به وسیله ارتباط چشمی براه می افتد. همچنین یافته ها نشان می دهند که ارتباط چشمی به عنوان یکی ازمولفه های اساسی ایجاد امنیت و توجه مطرح می شود. وقتی درمناسبات کلامی ، گوش دادن با ارتباط چشمی همراه شود ، طرفین ازیکدیگر احساس احترام وتوجه دریافت می کنند ، واین امر به همدلی ودرک متقابل آنها کمک می کند. پس گوش دادن بدون ارتباط چشمی ، بکار نمی افتد و به مرتبه شنیدن ، به عنوان یک عمل زیستی ، نزول می کند. این دو مولفه را نمی توان ازهم تفکیک نمود. براین اساس ، خانواده هایی که با یکدیگر ارتیاط چشمی برقرار وحرفهای همدیگر را خوب گوش می کنند ، واجد پیوند عمیق تری نسبت به خانواده های دیگر می باشند. همدلی ، فرایند عاطفی شناختی است که طی آن یک شخص ازعواطف ، احساسات وشناخت طرف دیگر آگاهی می یابد. برخی آن را به معنی تجربه مشترک یک



خرید و دانلود تحقیق: جامعه شناسی ارتباطات


فرق وبر و جامعه شناسان دیگر در تحلیل جامعه غرب 24 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 24

 

فرق وبر و جامعه شناسان دیگر در تحلیل جامعه غرب:

ماکس وبر جامعه شناسی را علم فراگیر کنش اجتماعی می دانست. او به خاطر تأکید تحلیلی بر کنشگران فردی، از بسیاری از پیشینیان متفاوت بود، زیرا که تحلیل جامعه شناختی آن ها بیشتر بر صورت ‌های ساختاری- اجتماعی مبتنی بود. اسپنسر بیشتر به قضیه تکامل هیئت اجتماعی در مقایسه با ارگانیسم فردی پرداخته بود. علاقه اصلی دورکیم معطوف به تنظیم ‌های اجتماعی ای بود که انسجام ساختار‌های اجتماعی را حفظ می کنند. مارکس در تحلیل ‌های اجتماعی اش، بیشتر به کشمکش ‌های طبقات اجتماعی در چهارچوب ساختار‌های اجتماعی و روابط تولیدی می پرداخت. اما وبر بر خلاف همه این ها، تاکید اصلی اش متوجه معانی ذهنی ای است که انسان ها کنشگر به کنش ‌های شان نسبت می دهند و جهت گیری ‌های متقابل این کنش ها را در چهارچوب زمینه ‌های تاریخی-اجتماعی، مورد بررسی قرار میدهد. وبر می گفت که رفتاری که از یک چنین معنایی بویی نبرده باشد در خارج از پهنه جامعه شناسی جای می گیرد.

نظریه پردازان پیش از وبر می کوشیدند که گرایش ‌های تاریخی یا تکاملی عمده جامعه غربی را بر حسب ساختار‌های اجتماعی در نظر گیرند؛ برای مثال، مفهوم مورد نظر تونیس، مستلزم تغییر جهت از اجتماع به تجمع غایتمند بود. مفهوم این تغییر از جامعه مبتنی بر منزلت به جامعه مبتنی بر قرارداد را پیش کشیده بود و برداشت امیل دورکیم، مبتنی بر حرکت از همبستگی مکانیکی به همبستگی ارگانیک بود. اما وبر در همین مورد پیشنهاد کرده بود که نشانه ‌های بارز و اساسی انسان نوین غربی را باید بر حسب دگرگونی ‌های چشمگیر در موقعیت تاریخی و اجتماعی. وبر که نمی خواست خود را به هرگونه تفسیر « مادی اندیشانه» یا « ایدآلیستی» تاریخ پایبند سازد، واحد نهایی تحلیل خود را همان شخص کنشگر عینی می دانست.

جامعه شناسی تفسیری، فرد و کنش او را به عنوان واحد اساسی و اتم خود در نظر می گیرد… فرد بالاترین حد و تنها حامل رفتار معنی دار است…….. مفاهیمی چون دولت، « تجمع، فئودالیسم و نظایر آن، مقولات خاصی از کنش متقابل انسانی را مشخص می سازند. از همین روی، وظیفه جامعه شناسی، تقلیل این مفاهیم به کنش « قابل فهم» است که بدون استثناء در مورد کنش ‌های یکایک افراد بشر صادق است.

تأکید وبر بر جهتگیری ‌های متقابل کنشگران اجتماعی و انگیزه ‌های « قابل فهم» کنش ‌های آن ها، از ملاحظات روش شناختی ای مایه می گیرد که رهیافت او را از آن دیگران متمایز می سازند.

انواع کنش اجتماعی

در جامعه شناسی وبر چهار نوع کنش اجتماعی باز شناخته شده اند. انسان ها می توانند به یک کنش غایتمندانه یا هدفداری دست یازند؛ کنش معقولانه آن ها می تواند معطوف به ارزش باشد؛ آن ها ممکن است به انگیزش ‌های عاطفی یا احساسی عمل کنند و سرانجام این که انسان ها ممکن است دست به یک کنش سنتی زنند.

معقولیت غایتمندانه که هم هدف و هم وسایل آن معقولانه برگزیده می شوند، در کار آن مهندسی نمودار است که با کاراترین فن ارتباط وسایل به اهداف، پلی را می سازد.

معقولیت معطوف به ارزش، در تلاش برای تحقق یک هدف ذاتی نمایان می شود، هدفی که به خودی خود معقول نیست- مانند دستیابی به رستگاری- اما می تواند با وسایل معقول پیگیری شود- مانند رفتار کسانی که در خدمت مذهبی یک فرقه بنیادگرا کار می کنند.

سرانجام این که کنش سنتی به راهنمایی عادات مرسوم فکری و با اتکاء بر « گذشته ازلی» انجام می گیرد؛ نمونه این رفتار در هر یک از مجامع کلیمیان درست آیین دیده می شود.

این طبقه بندی از انوع کنش ها از دو جهت به کار وبر می خورد، زیرا که از یک سوی به وبر اجازه می دهد که به تمایز‌های سنخ شناختی خویش دست یابد مانند تمایز انواع اقتدار، و از سوی دیگر مبنایی را برای او فراهم می سازد تا مسیر تحول تاریخی غرب را بر آن مبنا مورد بررسی قرار دهد.

ریمون آرون حق دارد که کار وبر را بسان « نمونه یک نوع جامعه شناسی هم تاریخی و هم دستگاهمند» می انگارد.

کنش اجتماعی در جامعه نوین غرب:

وبر بیشتر به جامعه نوین غرب پرداخته بود، یعنی همان جامعه ای که به نظر او، رفتار افراد آن هر چه بیشتر تحت سلطه معقولیت هدفدار در آمده است، حال آنکه در دوران پیش از این، رفتار انسان ها برانگیخته سنت، محبت یا معقولیت معطوف به ارزش بود. بررسی ‌هایی که وبر از جوامع غیر غربی کرده بود، بیشتر برای روشن تر ساختن این تحول شاخص غرب طراحی شده بودند.کارل مان‌هایم این قضیه را به خوبی مطرح می سازد، زمانی که می گوید « کل کار ماکس وبر بر محور این پرسش دور می زند که کدامیک از عوامل اجتماعی، معقولیت تمدن غرب را پدید آورده اند». وبر استدلال می کرد که در جامعه نوین، چه در پهنه سیاست یا اقتصاد و چه در قلمرو قانون و حتی در روابط متقابل شخصی، روش کارای کاربرد وسایل متناسب با اهداف، مسلط شده و جانشین محرک ‌های دیگر کنش اجتماعی گشته است.



خرید و دانلود  فرق وبر و جامعه شناسان دیگر در تحلیل جامعه غرب 24 ص