واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مقایسه دوران جاهلیت و اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 53 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن

ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.

در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.

مفهوم جاهلیّت

واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)

قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:

((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)

آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟

بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :

((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ))(3)

آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.

همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :

((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَةِ الْاُولى ))(4)

و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.

از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.

دوره جاهلیّت

جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .(5)

ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است.

مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس ‍ حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)

وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)

وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت

عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .

((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)

و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.

از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .

دیانت عرب جاهلى

عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقایسه دوران جاهلیت و اسلام


تحقیق در مورد مقایسه دوران جاهلیت و اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 53 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن

ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.

در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.

مفهوم جاهلیّت

واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)

قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:

((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)

آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟

بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :

((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ))(3)

آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.

همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :

((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَةِ الْاُولى ))(4)

و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.

از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.

دوره جاهلیّت

جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .(5)

ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است.

مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس ‍ حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)

وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)

وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت

عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .

((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)

و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.

از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .

دیانت عرب جاهلى

عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و



خرید و دانلود تحقیق در مورد مقایسه دوران جاهلیت و اسلام


تحقیق در مورد جاهلیت در آینه تاریخ و قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن

ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.

در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.

مفهوم جاهلیّت

واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)

قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:

((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)

آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟

بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :

((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ))(3)

آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.

همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :

((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَةِ الْاُولى ))(4)

و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.

از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.

دوره جاهلیّت

جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .(5)

ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است .

مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس ‍ حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)

وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)

وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت

عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .

((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)

و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.

از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .

دیانت عرب جاهلى

عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و شصت بت را در کعبه گرد آوردند. هر قبیله بتى مخصوص به خود داشـت ، تـنـهـا قـریـش 360 بـت در کـعـبه داشت که پیامبر خدا(ص ) در روز فتح مکه همه آنها را نابود ساخت .(12)

عـلاوه بـر بـت پـرسـتـى آیـیـنـهـاى دیـگـر مـثـل یـهـودیـت و مـسـیـحـیـت در عـربـسـتـان معمول بود. یهود در یثرب ، خیبر، وادى القرى و تیما منتشر بودند، و مسیحیان در ناحیه نجران و یمن سکونت داشتند.(13)

کعبه ، حج و حرم

کعبه ، پس از بناى آن به وسیله حضرت ابراهیم (ع ) و برگزار شدن مراسم حج براى عربها مـکـان مـقـدّس و قـابـل احـتـرامـى بـه شمار مى رفت ، آنان شعایر حج را همان گونه که حضرت ابـراهـیـم (ع ) بـرقـرار کـرده بـود، بـه جـا مـى آوردنـد، در عـیـن حال بدعتى جاهلى و شرک آمیز نیز در آن پدید آورده بودند.(14) اسلام حج را تثبیت کرد و تمام بدعتهاى روزگار جاهلیت را از میان برداشت .(15)

از دیـگـر سـنـن ابـراهیمى که در میان عرب جارى بود و اسلام نیز آن را تثبیت کرد، احترام منطقه ((حـرم )) بود که خونریزى در آن ممنوع بود و هر کس به آن وادى وارد مى شد تا زمانى که از آن خارج شود در امان بود، این احترام در اسلام نیز همچنان باقى ماند.(16)

قرآن کریم در این باره مى فرماید:

((و مَنْ دَخَلَهُ کانَ امِنا))(17)

هر که در آن داخل شود، ایمن است .

سـنـت دیـگرى که از شریعت حضرت ابراهیم بر جاى مانده و در زمان جاهلیّت نیز برقرار بود، حـرمـت مـاهـهـاى حـرام بـود. عـربـهـا مـعـتـقـد بـودنـد کـه در چـهـار مـاه سـال (رجـب ، ذى قـعـده ، ذى حـجـّه ، مـحـرم ) جـنـگ و خـونـریـزى حـرام اسـت . دلیل پایبندى به این قانون هم آن بود که در این ماهها مى توانستند مراسم حج را به جا آورند، انـجـمنهاى ادبى شان را تشکیل دهند و با آرامش خاطر به دادو ستد بپردازند. اسلام نیز این سنت را به رسمیت شناخت ، چرا که منافع عمومى در آن نهفته بود.(18)

خداوند مى فرماید:

((اِنَّ عـِدَّةَ الشُّهـوُرِ عِنْدَاللّهِ اثْنى عَشَرَ شَهْرا فى کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ مِنْها اَرْبَعَةٌ حُرُمٌ))(19)

همانا عدد ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است ، از آن روزى که زمین و آسمانها را آفرید و چهار ماه حرام است .

وضعیّت اجتماعى

روحـیـه قـوم عـرب پیش از اسلام با تعصب و قبیله گرایى آمیخته بود و با اندک حادثه اى جنگ بـیـن طـوایـف بـر پـا مـى شـد. تـعـلق خـاطـر فـرد بـه قـبـیله او بسیار بود و آن چیزى که جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعیین مى کرد، روح قبیله گرایى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت . اعـضـاى قـبـیـله موظف بودند تا همدیگر را تحت هر شرایطى حتى ظالم بودن یارى کنند. در این مـیـان ، شـایـد بـتـوان قـبـیـله قریش را استثنا کرد، زیرا در زمان ((قصى بن کلاب )) دارالندوة تـاءسـیـس شـد، کـه در حـکـم یـک مـجـلس شـوراى کـوچک بود و امور مهم به صلاحدید و تصمیم بزرگان قوم در دارالندوه انجام مى شد.(20)

تفاخر به حسب و نسب در میان عرب بشدّت رواج داشت ، بطورى که برخى از روزها گرد هم مى آمـدنـد و بـه شـکـل غـلو آمـیـزى بـر یـکـدیـگـر فـخـر فـروشـى مـى کـردند. خداوند بزرگ با نـزول آیـه شـریـفـه ((اِنَّ اَکـْرَمـَکـُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُم ))(21) همانا گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .این سنت نکوهیده را از میان برداشت .

شـرابخوارى در میان مردم ، سخت رایج بود بگونه اى که در اسلام بتدریج تحریم شد، چون لغو یکباره آن امکان داشت با مخالفت سر سختانه مردم رو به رو شود.

ویژگیهاى جاهلیّت از دیدگاه قرآن

از مـجـمـوع آیـه هـایـى کـه بـه حـالتـهاى گوناگون زندگى مردم در آن روزگار اشاره دارد، دانـسـتـه مـى شـود که از دیدگاه قرآن کریم گمراهى ، اصلى ترین ویژگى مردم زمان جاهلیت بوده است .

خداى متعال مى فرماید:

((هـُوَ الَّذى بـَعـَثَ فـِى الاُْمیِّینَ رَسوُلا مِنْهُمْ یَتْلوُ عَلَیْهِمْ ایاتِهِ وَ یُزَکِیّهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ اِنْ کانوُا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِینٍ))(22)

اوسـت خـدایـى کـه میان عرب امّى پیامبرى از خودشان برانگیخت تا بر آنان آیات وحى الهى را تـلاوت کـنـد و آنـهـا را پـاکـیـزه سازد و کتاب و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در گمراهى آشکارى به سر مى بردند.

اسـاس گـمـراهـى عـرب در ایـن بـود کـه رفـتار آنان بر هیچ مبناى عقلى و شرعى استوار نبود. عـلایـم تـوحـیـد در مـیـانـشـان ناپدید بود و بى هیچ تفکرى پیرامون ارزش بتهاى ساخته دست خـودشـان ، آنـهـا را سـتـایـش مى کردند، رفتارشان جاهلانه و بى منطق بود و آنچه را انجام مى دادند تنها به این دلیل بود که گذشتگان انجام داده اند وگرنه خاستگاه منطقى و عقلى نداشت .

قرآن کریم منطق جاهلانه آنان را در پرستش بتان چنین بازگو کرده است :

((قالوُا اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُهْتَدوُن ))(23)

گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته ما هم در پى آنها بر هدایت هستیم .

ایـن مـنـطـق در مـیـان مـلتـهـاى گـذشـتـه نـیـز سـابـقـه داشـت کـه کـافـران در مقابل دعوت پیامبران ، پیروى از پدرانشان را مطرح مى کردند. قرآن کریم مى فرماید:

((وَ کَذلِکَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فى قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ اِلاّ قالَ مُتْرَفُوها اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُقْتَدوُنَ))(24)

وهـمـچـنـیـن مـا هیچ رسولى پیش ازتو در شهرى نفرستادیم جزآنکه خوشگذرانهاى آن دیار، به رسولان گفتند که ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته از آنهاپیروى خواهیم کرد.

پـیـامـبـران اسـتـدلال مـى کـردنـد کـه آنچه ما مى گوییم به هدایت شما نزدیکتر و در بردارنده سـعـادت شـمـاسـت . جـاهـلان پـاسخ مى دادند که ما حاضر به گوش دادن به حرف شما نیستیم .(25)

ایـن نهایت درجه بى منطقى و جهالت است بدین جهت قرآن کریم همیشه از مخالفان خود خواستار تـفـکر و تعقل است . اسلام پیروى از گفتار نیکوتر را در جامعه اسلامى رواج داده ، آن را نشانه خردمندى انسانها مى داند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد جاهلیت در آینه تاریخ و قرآن


تحقیق در مورد جاهلیت در آینه تاریخ و قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

جاهلیّت در آیینه تاریخ و قرآن

ظـهـور اسـلام در شبه جزیره عربستان زندگى مردم را در تمام ابعاد دگرگون کرد، و آنان را از وادى گـمـراهـى به شاهراه هدایت رهنمون ساخت . اسلام عربها را که تا آن روز در مقایسه با تمدنهاى ایران و روم هیچ به شمار مى آمدند، به همه چیز رساند و سرور جهان ساخت ، کسانى را که تا زمان ظهور اسلام بدترین نوع زندگى و زشت ترین اخلاق را داشتند، پرچمدار اخلاق و فضیلت گردانید.

در اینجا وضعیت قوم عرب را پیش از اسلام بقدر گنجایش مورد بررسى قرار خواهیم داد.

مفهوم جاهلیّت

واژه جـهل دو معنا دارد: یکى ؛ ضد علم به معناى نادانى و دیگرى ضد حلم به معناى سفاهت و بى خـردى و بـدسـیـرتـى . ایـن واژه در قـرآن کـریم به صورتهاى گوناگون آمده است . بعضى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که جهل در این کتاب شریف به مفهوم ضد حلم یعنى سفاهت آمده است .(1)

قرآن کریم آنان را که پس از نزول قرآن هنوز در پى قوانین عصر جاهلیت اند این چنین محکوم مى سازد:

((اءَفَحُکْمَ الْجاهِلِیَّةِ یَبْغوُنَ وَ مَنْ اءَحْسَنُ مِنَ اللّهِ حُکْما لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ))(2)

آیـا حـکـم جـاهـلیـت را مـى جـویـنـد و کـدام حـکـم از حـکـم خـدا بـراى اهل یقین نیکوترخواهدبود؟

بیان قرآن درباره تعصبهاى جاهلى چنین است :

((اِذْ جَعَلَ الَّذینَ کَفَرُوا فى قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ، حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ))(3)

آنگاه کافران در دلهاتعصب ، آن هم تعصب جاهلیت پروردند.

همچنین درباره آرایش زنان پیامبر فرموده است :

((وَ قَرْنَ فى بُیوُتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَةِ الْاُولى ))(4)

و در خانه هایتان قرار و آرام گیرید و مانند دوران جاهلیت پیشین آرایش مکنید.

از مـجموع آیه هایى که ذکر شد و نیز آیه هاى همانند، معلوم مى شود، جاهلیتى که در قرآن ذکر شده ناظر بر شیوه رفتار و نوع پندار عرب است نه بر حد دانش آنان ؛ با این توضیح که در دوره جـاهـلیـت ، دشـمـنـى ، جـنـگ و خـونـریـزى ، زنـده بـه گـور کـردن دختران ، شرابخوارى و ربـاخـوارى در مـیـان مـردم رایـج بـود، و پـیـداسـت کـه ارتـکـاب ایـن مـفـاسـد بـیـشـتـر مـعـلول ضـعـف اخـلاقـى اسـت نـه بـى دانـشـى ، چـنان که امروز نیز برخى از آنها حتى در جوامع پـیـشـرفـتـه و مـتـرقـى بـا وجود آگاهى مردم از تمام مفاسد آن به چشم مى خورد. به مردم چنین جوامعى نمى شود گفت : دانش ندارند، با اینکه دانش دارند: بى خردند.

دوره جاهلیّت

جـاهـلیـت نـامـى است که قرآن کریم بر دوره تاریخى پیش از اسلام نهاده است . گذاردن این نام بـر اوضـاع قبل از اسلام به منظور بیان تفاوتهاى اساسى و عمیق آن عصر با اوضاع پس ‍ از ظهور اسلام است .(5)

ایـن امـر در مـیان بیشتر جوامع معمول است ، چنان که ما نیز امروزه به دوره سلطنت خاندان پهلوى دوره طـاغـوت مـى گـوییم که بر اساس مقایسه با جامعه پس از انقلاب و حاکمیّت ولایت فقیه و بـرقرارى نظام جمهورى اسلامى است . بطور معمول این گونه نامگذاریها بیانگر حالت تنفر و انزجار از دوره پیشین است .

مـورّخـان بـه دوره زمـانـى دویـست سال قبل از بعثت تا آغاز بعثت یا تا هجرت و تاءسیس ‍ حکومت اسلامى در مدینه ، دوره جاهلیت مى گویند.(6) واژه جاهلیت در قرآن کریم نیز در سوره هاى مدنى به کار رفته است .(7)

وایـن نـشـان مـى دهـد کـه اسـتـعـمـال ایـن واژه در مـیـان مـسـلمـانـان پـس از هـجـرت مـعـمـول شده است .(8) همچنین موّرخان براى جاهلیت نیز چند دوره در نظر گرفته اند: دوره نـزدیـک بـه اسـلام کـه مدّت دویست سال بود و دوره پیش از آن که جاهلیت قدیم نام گذارى شده است .(9)

وضع عمومى عرب در دوره جاهلیّت

عرب عصر جاهلیّت ، در نهایت انحطاط اخلاقى به سر مى برد و جز اندکى از سنتهاى پسندیده و سجایاى اخلاقى در میان آنان چیزى باقى نمانده بود. معیشت آنها بسیار دشوار و راه زندگى آنان ناهموار بود.

قـرآن کـریـم در مـقـام یـادآورى نـعـمـتهاى خداوند به مسلمانان و سعادتى که با روى آوردن به اسلام یافته اند؛ وضع آن دوره را چنین وصف کرده است .

((وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ اِذْ کُنْتُمْ اَعْداً فَاَلَّفَ بَیْنَ قُلوُبِکُمْ فَاَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِاِخْوانا وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها))(10)

و نـعـمـت خـدا بـر خـویـشتن را به یاد آرید که با یکدیگر دشمن بودید و او بین دلهایتان الفت بـرقـرار کـرد و در نـتیجه نعمت او برادر شدید و در حالى که بر لبه پرتگاه آتش بودید؛ شمارا از آن نجات داد.

از ایـن آیـه دو مـعـنـى مـمکن است استفاده شود، یکى اینکه مردم دوره جاهلیت چنان اعتقادى داشتند که اگر با آن مى مردند اهل دوزخ بودند؛ و دیگر اینکه خصومت در میان جامعه بگونه اى بود که هر لحـظـه امـکـان داشـت آتـش جـنـگ مـیـان آنـان شـعـله ور گـردد.(11) در هـر حال ، آیه شریفه بیانگر سقوط معنوى واعتقادى مردم در دوره جاهلیت است .

دیانت عرب جاهلى

عـربـهـااز زمـان حـضـرت ابـراهـیـم (ع )، بـردیـن تـوحـیـدبـاقـى بودندتاآنکه فردى به نام ((عـَمـْرِوبـِنـِلُحَّى )) بـت پـرسـتـى رادر مـیـانـشان رایج کرد وپس ازآن شرک درجامعه حاکم شد. مـشـرکـان منکر وجود خداوند نبودند، بلکه با وجود اعتراف به خالقیّت خداوند، بتها را واسطه هـاى خـدا بـراى انـجام کارهاى جهان پنداشته و آنها را براى نزدیک شدن به او مى پرستیدند. بـه این منظور حدود سیصد و شصت بت را در کعبه گرد آوردند. هر قبیله بتى مخصوص به خود داشـت ، تـنـهـا قـریـش 360 بـت در کـعـبه داشت که پیامبر خدا(ص ) در روز فتح مکه همه آنها را نابود ساخت .(12)

عـلاوه بـر بـت پـرسـتـى آیـیـنـهـاى دیـگـر مـثـل یـهـودیـت و مـسـیـحـیـت در عـربـسـتـان معمول بود. یهود در یثرب ، خیبر، وادى القرى و تیما منتشر بودند، و مسیحیان در ناحیه نجران و یمن سکونت داشتند.(13)

کعبه ، حج و حرم

کعبه ، پس از بناى آن به وسیله حضرت ابراهیم (ع ) و برگزار شدن مراسم حج براى عربها مـکـان مـقـدّس و قـابـل احـتـرامـى بـه شمار مى رفت ، آنان شعایر حج را همان گونه که حضرت ابـراهـیـم (ع ) بـرقـرار کـرده بـود، بـه جـا مـى آوردنـد، در عـیـن حال بدعتى جاهلى و شرک آمیز نیز در آن پدید آورده بودند.(14) اسلام حج را تثبیت کرد و تمام بدعتهاى روزگار جاهلیت را از میان برداشت .(15)

از دیـگـر سـنـن ابـراهیمى که در میان عرب جارى بود و اسلام نیز آن را تثبیت کرد، احترام منطقه ((حـرم )) بود که خونریزى در آن ممنوع بود و هر کس به آن وادى وارد مى شد تا زمانى که از آن خارج شود در امان بود، این احترام در اسلام نیز همچنان باقى ماند.(16)

قرآن کریم در این باره مى فرماید:

((و مَنْ دَخَلَهُ کانَ امِنا))(17)

هر که در آن داخل شود، ایمن است .

سـنـت دیـگرى که از شریعت حضرت ابراهیم بر جاى مانده و در زمان جاهلیّت نیز برقرار بود، حـرمـت مـاهـهـاى حـرام بـود. عـربـهـا مـعـتـقـد بـودنـد کـه در چـهـار مـاه سـال (رجـب ، ذى قـعـده ، ذى حـجـّه ، مـحـرم ) جـنـگ و خـونـریـزى حـرام اسـت . دلیل پایبندى به این قانون هم آن بود که در این ماهها مى توانستند مراسم حج را به جا آورند، انـجـمنهاى ادبى شان را تشکیل دهند و با آرامش خاطر به دادو ستد بپردازند. اسلام نیز این سنت را به رسمیت شناخت ، چرا که منافع عمومى در آن نهفته بود.(18)

خداوند مى فرماید:

((اِنَّ عـِدَّةَ الشُّهـوُرِ عِنْدَاللّهِ اثْنى عَشَرَ شَهْرا فى کِتابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَْرْضَ مِنْها اَرْبَعَةٌ حُرُمٌ))(19)

همانا عدد ماهها نزد خداوند در کتاب خدا دوازده ماه است ، از آن روزى که زمین و آسمانها را آفرید و چهار ماه حرام است .

وضعیّت اجتماعى

روحـیـه قـوم عـرب پیش از اسلام با تعصب و قبیله گرایى آمیخته بود و با اندک حادثه اى جنگ بـیـن طـوایـف بـر پـا مـى شـد. تـعـلق خـاطـر فـرد بـه قـبـیله او بسیار بود و آن چیزى که جهت برخوردهاى اجتماعى او را تعیین مى کرد، روح قبیله گرایى بود، نه طرفدارى از حق و عدالت . اعـضـاى قـبـیـله موظف بودند تا همدیگر را تحت هر شرایطى حتى ظالم بودن یارى کنند. در این مـیـان ، شـایـد بـتـوان قـبـیـله قریش را استثنا کرد، زیرا در زمان ((قصى بن کلاب )) دارالندوة تـاءسـیـس شـد، کـه در حـکـم یـک مـجـلس شـوراى کـوچک بود و امور مهم به صلاحدید و تصمیم بزرگان قوم در دارالندوه انجام مى شد.(20)

تفاخر به حسب و نسب در میان عرب بشدّت رواج داشت ، بطورى که برخى از روزها گرد هم مى آمـدنـد و بـه شـکـل غـلو آمـیـزى بـر یـکـدیـگـر فـخـر فـروشـى مـى کـردند. خداوند بزرگ با نـزول آیـه شـریـفـه ((اِنَّ اَکـْرَمـَکـُمْ عِنْدَاللّهِ اَتْقیکُم ))(21) همانا گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست .این سنت نکوهیده را از میان برداشت .

شـرابخوارى در میان مردم ، سخت رایج بود بگونه اى که در اسلام بتدریج تحریم شد، چون لغو یکباره آن امکان داشت با مخالفت سر سختانه مردم رو به رو شود.

ویژگیهاى جاهلیّت از دیدگاه قرآن

از مـجـمـوع آیـه هـایـى کـه بـه حـالتـهاى گوناگون زندگى مردم در آن روزگار اشاره دارد، دانـسـتـه مـى شـود که از دیدگاه قرآن کریم گمراهى ، اصلى ترین ویژگى مردم زمان جاهلیت بوده است .

خداى متعال مى فرماید:

((هـُوَ الَّذى بـَعـَثَ فـِى الاُْمیِّینَ رَسوُلا مِنْهُمْ یَتْلوُ عَلَیْهِمْ ایاتِهِ وَ یُزَکِیّهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ اِنْ کانوُا مِنْ قَبْلُ لَفِى ضَلالٍ مُبِینٍ))(22)

اوسـت خـدایـى کـه میان عرب امّى پیامبرى از خودشان برانگیخت تا بر آنان آیات وحى الهى را تـلاوت کـنـد و آنـهـا را پـاکـیـزه سازد و کتاب و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در گمراهى آشکارى به سر مى بردند.

اسـاس گـمـراهـى عـرب در ایـن بـود کـه رفـتار آنان بر هیچ مبناى عقلى و شرعى استوار نبود. عـلایـم تـوحـیـد در مـیـانـشـان ناپدید بود و بى هیچ تفکرى پیرامون ارزش بتهاى ساخته دست خـودشـان ، آنـهـا را سـتـایـش مى کردند، رفتارشان جاهلانه و بى منطق بود و آنچه را انجام مى دادند تنها به این دلیل بود که گذشتگان انجام داده اند وگرنه خاستگاه منطقى و عقلى نداشت .

قرآن کریم منطق جاهلانه آنان را در پرستش بتان چنین بازگو کرده است :

((قالوُا اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُهْتَدوُن ))(23)

گفتند ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته ما هم در پى آنها بر هدایت هستیم .

ایـن مـنـطـق در مـیـان مـلتـهـاى گـذشـتـه نـیـز سـابـقـه داشـت کـه کـافـران در مقابل دعوت پیامبران ، پیروى از پدرانشان را مطرح مى کردند. قرآن کریم مى فرماید:

((وَ کَذلِکَ ما اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ فى قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ اِلاّ قالَ مُتْرَفُوها اِنّا وَجَدْنا ابائَنا عَلى اُمَّةٍ وَ اِنّا عَلى اثارِهِمْ مُقْتَدوُنَ))(24)

وهـمـچـنـیـن مـا هیچ رسولى پیش ازتو در شهرى نفرستادیم جزآنکه خوشگذرانهاى آن دیار، به رسولان گفتند که ما پدران خود را بر آیینى یافتیم و البته از آنهاپیروى خواهیم کرد.

پـیـامـبـران اسـتـدلال مـى کـردنـد کـه آنچه ما مى گوییم به هدایت شما نزدیکتر و در بردارنده سـعـادت شـمـاسـت . جـاهـلان پـاسخ مى دادند که ما حاضر به گوش دادن به حرف شما نیستیم .(25)

ایـن نهایت درجه بى منطقى و جهالت است بدین جهت قرآن کریم همیشه از مخالفان خود خواستار تـفـکر و تعقل است . اسلام پیروى از گفتار نیکوتر را در جامعه اسلامى رواج داده ، آن را نشانه خردمندى انسانها مى داند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد جاهلیت در آینه تاریخ و قرآن


تحقیق درباره دوران جاهلیت

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

دوران جاهلیت

کلمه «جاهلیت» از جهل مشتق شده است. مورّخان عرب و قرآن کریم، زمانِ قبل از اسلامِ عرب را «دوره جاهلیت» نامیده اند و علت اطلاق این امر به این دوره از تاریخ عربستان و به طور کلى اعراب، به لحاظ فسادى بود که بین مردم آن دیار وجود داشته است.

اخلاق در جاهلیت

نظام قبیله اى در میان عرب پیش از اسلام، بنیادى ترین نظام اجتماعى بود و در میان اعراب شبه جزیره، به سان دیگر جوامع آغازین، بسیارى از دستورهاى اخلاقى در قالب قبیله تفسیر مى شد. آنگاه که دستورى اخلاقى به حقوق انسانى; مانند «حق زیستن» و «حق مالکیت» مربوط مى شد، دایره اجراى آن، با قبیله بسته مى شد و کشتن افرادى از دیگر قبایل، به بردگى گرفتن آنان و به یغما بردن اموالشان، امرى غیر اخلاقى تلقى نمى گشت. تعرض به جان، آزادى و مال مردمان دیگر قبایل، در میان اعرابِ پیش از اسلام امرى کاملاً عادى به شمار مى آمد و در جاى جاى آثار بازمانده از آن دوران، بازتاب این شیوه زندگى دیده مى شود. حاتم طایى که به عنوان یکى از نامدارترین الگوهاى اخلاقى پیش از اسلام شناخته شده، به طبع از این گونه جنگیدن و کشتن، اسیر گرفتن و غنیمت ستاندن پرهیز نداشته است; تنها در وصف ویژگیهاى او چنین آورده اند که: «هر گاه غنیمت مى گرفت، آن را به غارت مى داد و چون اسیرى مى گرفت، آزادش مى ساخت» و «هرگز یگانه فرزند مادرى را نمى کشت».در قرآن کریم با اشاره اى به همین تاخت و تازهاى میان قبایل، الفت و برادرى آنان، پس از روزگارى عداوت و دشمنى، از نعمتهاى الهى شمرده شده است.

در نظام اخلاقى محدود به قبیله، حمایت از عضو قبیله در برابر بیگانه، حتى اگر وى از اهل ظلم و تجاوز مى شد، امرى تخلف ناپذیر بود و این آموزش به صراحت در یک مَثَل باستانى عرب انعکاس یافته است. این تعلیم و این ضرب المثل به قدرى گسترش و نفوذ داشته که حتى در فرهنگ اسلامى، در قالب یک حدیث از پیامبر(صلى الله علیه وآله) تکرار گشته و در جهت اصلاح مضمون آن چنین گفته شده است که «یارى برادر ظالم، همانا بازداشتن او از ارتکاب ظلم است.»

در سالهاى نزدیک به بعثت پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله) گروهى از رجال صاحب نفوذ و نیک اندیش مکه، پیمانى مشهور به «حلف الفضول» را منعقد کردند که بر اساس آن هر مظلومى را، بدون در نظر گرفتن قوم و قبیله، حمایت کنند; این پیمان را، که رسول گرامى(صلى الله علیه وآله) خود از مؤسسان آن بود و پس از رسالت نیز آن را تأیید مى فرمود، باید گامى در جهت شکستن حمیت بى قید و شرط قبیله اى دانست. حمیت قبیله اى عرب پیش از اسلام در آیه اى از قرآن کریم نکوهش گشته و از آن به «حمیة الجاهلیه» تعبیر شده است

در دوران پیش از اسلام، برخى از حقوق اخلاقى کمابیش در داخل قبیله رعایت مى شد و مجازاتهایى براى افراد متخلف وجود داشت، اما برخى دیگر از حقوق اخلاقى اساساً نزد آنان به عنوان حق شناخته نمى شد; از جمله آن که پدر درباره جان فرزندان خود تصمیم گیرنده بود و مى توانست از بیم تنگدستى فرزند خود را به قتل رساند. یا حتى دختر خویش را زنده به گور کند بدون آن که جامعه این کردار او را سزاوار مجازات و تنبیه بینگارد.

در مواردى که دستورهاى اخلاقى نه بر پایه حقوق انسانى، بلکه بر پایه لطف و بزرگوارى نهاده شده بود، در میان عرب پیش از اسلام، فضایل اخلاقى حتى در برخورد با مردمى از دیگر قبایل دیده مى شود. در حکایاتى بر جاى مانده، بخشندگى و میهمان نوازى عرب پیش از اسلام، که در اشخاصى چون حاتم طایى به اوج خود رسیده است، گاه تا آنجاست که فرد بخشنده واپسین مایملک خود، اسب راهوارش را ذبح کرده و اطعام نموده است! این گونه بخشندگىِ بى حساب که نتیجه اى جز حرمان و بى چیزى نداشت، در آن روزگار از سوى گروهى سرزنش مى شد، اما نظام اخلاقى غالب، آن را به عنوان فضیلتى عالى ستایش مى کرد. قرآن کریم به صراحت افراط در جود را مذمت کرده و انسان را به رعایت شیوه اى متعادل در بخشش فراخوانده استو این یکى از نمونه هاى روشن در اصلاح نظام اخلاقى است.

تبیین اخلاق اسلامى در ضمن آیات قرآنى و سنت نبوى، به تدریج در طول حیات پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) صورت پذیرفت، اما به ویژه در میان اعراب بدوى، برخى از ویژگیهاى اخلاق پیش از اسلام تا مدتها نازدوده مانده بود. تلقى قبیله اى از اخلاق اگر چه در بُعد جنگها و غارتها در صدر اسلام زدوده شد، اما برخى از ویژگیهاى اخلاقى که مردمان خارج از قبیله را با خطر مواجه نمى ساخت و نظر حکومتها را به خود جلب نمى کرد، تا دیر زمانى دوام یافت.

حکمتوحکیمان عرب پیش از اسلام:

حکمت به مفهوم اندرزهاى کاربردى، که از اندیشه و تجربه دانایان نشأت گرفته است، از دیرزمان در آموزشهاى اخلاقى مردم مشرق زمین; از جمله اقوام سامى جایگاهى ویژه داشته و در نظام اخلاقى عرب پیش از اسلام نیز اندرزهاى حکیمان، محور اصلى تعالیم اخلاقى را تشکیل مى داده است. شمارى از حکیمان کهن، در شکل دادن به نظام اخلاقى جامعه عرب، در واقع یا در اسطوره نقش مهمى ایفا نموده اند.



خرید و دانلود تحقیق درباره دوران جاهلیت