لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
فلسفه و جایگاه توسعه منابع انسانی در سازمان ها
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - کشورهای مختلف:
عراق
افغانستان
امریکا
هند
کومور
ایران
ژاپن
پاکستان
ترکیه
کره جنوبی
چین
مالزی
فرانسه
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - مبنای طبقه بندی کشورهای مختلف:
1) کشورهای عقب مانده:
عراق
افغانستان
کومور
2) کشورهای در حال توسعه:
ایران
پاکستان
هند
ترکیه
3) کشورهای توسعه یافته صنعتی:
- کره جنوبی
- چین
- مالزی
4) کشورهای فراصنعتی:
امریکا
ژاپن
فرانسه
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - مبنای طبقه بندی کشورهای مختلف:
1) کشورهای عقب مانده:
عراق
افغانستان
کومور ( فارغ از دغدغه توسعه)
2) کشورهای در حال توسعه:
ایران
پاکستان
هند (در مسیر توسعه)
ترکیه
3) کشورهای توسعه یافته صنعتی:
- کره جنوبی
- چین
- مالزی (تولید صنعتی)
4) کشورهای فراصنعتی:
امریکا
ژاپن
فرانسه (تولید اطلاعات)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
فلسفه و جایگاه توسعه منابع انسانی در سازمان ها
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - کشورهای مختلف:
عراق
افغانستان
امریکا
هند
کومور
ایران
ژاپن
پاکستان
ترکیه
کره جنوبی
چین
مالزی
فرانسه
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - مبنای طبقه بندی کشورهای مختلف:
1) کشورهای عقب مانده:
عراق
افغانستان
کومور
2) کشورهای در حال توسعه:
ایران
پاکستان
هند
ترکیه
3) کشورهای توسعه یافته صنعتی:
- کره جنوبی
- چین
- مالزی
4) کشورهای فراصنعتی:
امریکا
ژاپن
فرانسه
- جایگاه و نقش توسعه منابع انسان در فرایند توسعه در مقابل سرمایه مادی - مبنای طبقه بندی کشورهای مختلف:
1) کشورهای عقب مانده:
عراق
افغانستان
کومور ( فارغ از دغدغه توسعه)
2) کشورهای در حال توسعه:
ایران
پاکستان
هند (در مسیر توسعه)
ترکیه
3) کشورهای توسعه یافته صنعتی:
- کره جنوبی
- چین
- مالزی (تولید صنعتی)
4) کشورهای فراصنعتی:
امریکا
ژاپن
فرانسه (تولید اطلاعات)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
چشماندازی از جایگاه ایران در دنیای نو
سخنرانی هوشنگ امیراحمدی در دبی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز، آمریکا
موضوع صحبت من جایگاه ایران در دنیای جدید است، و پرداختن به این موضوع در کنفرانسی که در دوبی برای بررسی پدیده جهانی شدن و ملازمات آن برگزار شده، این فرصت را به من میدهد که در مقدمه، به خود دوبی، به عنوان مصداق تاثیرات مثبت جهانیشدن اشارهای داشته باشم.
دوبی، چنانکه میدانید، در مدت زمانی کوتاه به صورت بازاری جهانی برای مبادله ایدهها، کالاها و خدمات درآمده است و درواقع این شهر اکنون یک چهارراه داد وستد و توسعه است. دوبی همچنین نمایشگاهی از تجمل و وفور، زیبایی معماری و نوسازی شهری به مفهوم جهانی است. در حال حاضر، این امیرنشین شریک نخستین ایران در امر تجارت است. با فاصلهای زیاد کشور آلمان مرتبه دوم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.
دوبی در راه توسعه و ترقی همچنین چالشهایی را در پیشرو دارد که از جمله مسئله گذار به یک جامعه دمکراتیک پایدار است که امیدوارم بر این مهم نیز فایق آید. به لحاظ آنچه گفته شد، دوبی میتواند برای ما سرمشق خوبی باشد. به این معنا که نمونه دوبی به ما این امید را میدهد که میتوان با ترکیبی از بینش سیاسی و رهبری درمدت زمانی نسبتاً کوتاه در یک جامعه مسلمان بر مشکل عظیم توسعه نایافتگی چیره شد.
به موضوع اصلی صحبتم جایگاه ایران در دنیای نو برگردم. در این زمینه متاسفانه باید بگویم در ایران روند امور بر وفق مراد نمیگذرد و این کشور در جامعه جهانی امروز از نام و شهرت درخوری برخوردار نیست. در واقع، آدرس ایران در جهان نو نظیر یک صندوق پستی است.
ایران با معضلات و مسایل چندگانهای درگیر است. به لحاظ روانشناختی دچار یاس و سرخوردگی است؛ به لحاظ اقتصادی دچار رکود است؛ به لحاظ تکنولوژی واپس مانده است؛ از دمکراسی و مردمسالاری بیبهره است؛ به لحاظ اجتماعی بیمار و دچار چند پاره گیاست؛ از نظر فرهنگی سردرگم است؛ موقعیت منطقه ای ناموزونی دارد؛ و از نظر بینالمللی نام و آوازه چندان خوبی ندارد. ایران امروز فاقد یک سمت وسوی مشخص سیاسی است و رهبری آن از بینش و درکی مناسب برای یک آینده مدرن بیبهره است. جای تعجب نیست اگر جوانان این کشور چشمانداز بهتری را در افق کشور خود نمیبینند.
میدانم که آنچه گفتم ممکن است به مذاق کسانی خوش نیاید. اما من نمیخواهم در اینجا با ارائه چشماندازی بدبینانه شما را تحت تاثیر قرار دهم. واقعیت این است که ملت ایران سزاوار وضعیت اسفباری نیست که امروز گرفتار آن شده است. ایران به لحاظ مردمش، تاریخش، فرهنگ و هنرش، جغرافیایش و منابع طبیعیاش کشوری غنی و ثروتمند است. ایران به عنوان نخستین بنیانگذار امپراتوری، طی قرنها تجسمی از شرق تاریخی در برابر غرب تاریخی و محورتوسعه، ثبات و پایداری بوده است.
امروز، میان دستاوردها و منابع این کشور فاصله زیادی وجود دارد. به جرئت میتوانم بگویم که ایران به درستی یکی از پایینترین سطوح رشد را به نسبت منابعش در دنیای امروز داراست. چرا چنین است؟ یقیناً این بدین خاطر نیست که ملت در این راه سعی و تلاش کافی نکردهاست. اکنون بیش از یک قرن است که ایرانیان در راه از میان برداشتن این فاصله و در راه پیشرفت می کوشند. آنها اصلاحات و انقلاب کردهاند و به انواع تئوریها، استراتژیها و سیاستها برای رسیدن به مقصود دست یازیدهاند. با اینحال، سوای پارهای موفقیتهای اولیه، به طور فزایندهای در این راه ناکام ماندهاند.
بگذارید بار دیگر این سوال را مطرح کنم که چرا چنین شده است؟ ایرانیان به عنوان یک ملت بر سر علل این ناکامی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اغلب ایرانیان قدرتهای خارجی را در این امر دخیل میدانند، پارهای طبقه حاکم و نخبگان را مقصر میدانند و مابقی ترکیبی از این دو را مسبب و مسئول در این ناکامی میدانند. اما به نظر من این پدیده تنها ناشی از فقدان بینش و رهبری است و به این موضوع خواهم پرداخت.
جامعه جهانی و ایران
برای اینکه موقعیت ایران را در دنیای امروز بهتر بتوانم تشریح کنم، لازم است که بدانیم دنیای ما در شرایط حاضر چگونه دنیایی شده است. در زمانیکه ایرانی میکوشیده است که دوران توسعه نایافتگی خود را پشت سرگذارد، دنیای پیرامونش راهی جامعهای پسا مدرن و عرصه هموابستگیها یا دوران جهانی شدن شده است. در چنین د نیایی شماری از فراجریانهای جهان شمول - mega-trends - حاکم بر مقدرات اقتصادی، تکنولوژیک، ایدئولوژیک، سیاسی، فضایی، نهادی، زیستمحیطی و فرهنگی- اجتماعی حیات انسانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
چشماندازی از جایگاه ایران در دنیای نو
سخنرانی هوشنگ امیراحمدی در دبی، استاد و مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه راتگرز، آمریکا
موضوع صحبت من جایگاه ایران در دنیای جدید است، و پرداختن به این موضوع در کنفرانسی که در دوبی برای بررسی پدیده جهانی شدن و ملازمات آن برگزار شده، این فرصت را به من میدهد که در مقدمه، به خود دوبی، به عنوان مصداق تاثیرات مثبت جهانیشدن اشارهای داشته باشم.
دوبی، چنانکه میدانید، در مدت زمانی کوتاه به صورت بازاری جهانی برای مبادله ایدهها، کالاها و خدمات درآمده است و درواقع این شهر اکنون یک چهارراه داد وستد و توسعه است. دوبی همچنین نمایشگاهی از تجمل و وفور، زیبایی معماری و نوسازی شهری به مفهوم جهانی است. در حال حاضر، این امیرنشین شریک نخستین ایران در امر تجارت است. با فاصلهای زیاد کشور آلمان مرتبه دوم را در این زمینه به خود اختصاص داده است.
دوبی در راه توسعه و ترقی همچنین چالشهایی را در پیشرو دارد که از جمله مسئله گذار به یک جامعه دمکراتیک پایدار است که امیدوارم بر این مهم نیز فایق آید. به لحاظ آنچه گفته شد، دوبی میتواند برای ما سرمشق خوبی باشد. به این معنا که نمونه دوبی به ما این امید را میدهد که میتوان با ترکیبی از بینش سیاسی و رهبری درمدت زمانی نسبتاً کوتاه در یک جامعه مسلمان بر مشکل عظیم توسعه نایافتگی چیره شد.
به موضوع اصلی صحبتم جایگاه ایران در دنیای نو برگردم. در این زمینه متاسفانه باید بگویم در ایران روند امور بر وفق مراد نمیگذرد و این کشور در جامعه جهانی امروز از نام و شهرت درخوری برخوردار نیست. در واقع، آدرس ایران در جهان نو نظیر یک صندوق پستی است.
ایران با معضلات و مسایل چندگانهای درگیر است. به لحاظ روانشناختی دچار یاس و سرخوردگی است؛ به لحاظ اقتصادی دچار رکود است؛ به لحاظ تکنولوژی واپس مانده است؛ از دمکراسی و مردمسالاری بیبهره است؛ به لحاظ اجتماعی بیمار و دچار چند پاره گیاست؛ از نظر فرهنگی سردرگم است؛ موقعیت منطقه ای ناموزونی دارد؛ و از نظر بینالمللی نام و آوازه چندان خوبی ندارد. ایران امروز فاقد یک سمت وسوی مشخص سیاسی است و رهبری آن از بینش و درکی مناسب برای یک آینده مدرن بیبهره است. جای تعجب نیست اگر جوانان این کشور چشمانداز بهتری را در افق کشور خود نمیبینند.
میدانم که آنچه گفتم ممکن است به مذاق کسانی خوش نیاید. اما من نمیخواهم در اینجا با ارائه چشماندازی بدبینانه شما را تحت تاثیر قرار دهم. واقعیت این است که ملت ایران سزاوار وضعیت اسفباری نیست که امروز گرفتار آن شده است. ایران به لحاظ مردمش، تاریخش، فرهنگ و هنرش، جغرافیایش و منابع طبیعیاش کشوری غنی و ثروتمند است. ایران به عنوان نخستین بنیانگذار امپراتوری، طی قرنها تجسمی از شرق تاریخی در برابر غرب تاریخی و محورتوسعه، ثبات و پایداری بوده است.
امروز، میان دستاوردها و منابع این کشور فاصله زیادی وجود دارد. به جرئت میتوانم بگویم که ایران به درستی یکی از پایینترین سطوح رشد را به نسبت منابعش در دنیای امروز داراست. چرا چنین است؟ یقیناً این بدین خاطر نیست که ملت در این راه سعی و تلاش کافی نکردهاست. اکنون بیش از یک قرن است که ایرانیان در راه از میان برداشتن این فاصله و در راه پیشرفت می کوشند. آنها اصلاحات و انقلاب کردهاند و به انواع تئوریها، استراتژیها و سیاستها برای رسیدن به مقصود دست یازیدهاند. با اینحال، سوای پارهای موفقیتهای اولیه، به طور فزایندهای در این راه ناکام ماندهاند.
بگذارید بار دیگر این سوال را مطرح کنم که چرا چنین شده است؟ ایرانیان به عنوان یک ملت بر سر علل این ناکامی با یکدیگر توافق نظر ندارند. اغلب ایرانیان قدرتهای خارجی را در این امر دخیل میدانند، پارهای طبقه حاکم و نخبگان را مقصر میدانند و مابقی ترکیبی از این دو را مسبب و مسئول در این ناکامی میدانند. اما به نظر من این پدیده تنها ناشی از فقدان بینش و رهبری است و به این موضوع خواهم پرداخت.
جامعه جهانی و ایران
برای اینکه موقعیت ایران را در دنیای امروز بهتر بتوانم تشریح کنم، لازم است که بدانیم دنیای ما در شرایط حاضر چگونه دنیایی شده است. در زمانیکه ایرانی میکوشیده است که دوران توسعه نایافتگی خود را پشت سرگذارد، دنیای پیرامونش راهی جامعهای پسا مدرن و عرصه هموابستگیها یا دوران جهانی شدن شده است. در چنین د نیایی شماری از فراجریانهای جهان شمول - mega-trends - حاکم بر مقدرات اقتصادی، تکنولوژیک، ایدئولوژیک، سیاسی، فضایی، نهادی، زیستمحیطی و فرهنگی- اجتماعی حیات انسانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مدیریت صنعتی و جایگاه آن
بنطر میرسد که با واردشدن به عرصه صنعت , ساز و کارهای مدیریتی متناسب با آن تغییر نکرده است و کماکان با مدیریت گسسته روبرو بوده ایم و مدیریت بعنوان یک تخصص , یک حرفه و یک ارزش تلقی نمیشود و چندان تعریف شده هم نیست بالاخص مدیریت صنعتی که جابگاه خاصی ندارد . بنابراین بر آن شدیم که در این مقاله ضمن بررسی اجمالی نحوه انتصاب مدیران در کشور , توانمندیها و شایستگیهای مدیران صنعتی را برشمرده و جایگاه واقعی آنرا هم نشان دهم . یقینا این نوشتار عاری از اشتباه نیست لذا ارائه هر گونه پیشنهاد و انتقادی موجب امتنان است .
پیش گفتار
اگر دانش آموختگان رشته مدیریت صنعتی را یک کالای فکر ی ,علمی و تخصصی در نظر بگیریم , جهت ارائه و جذب مطلوب آنها به بازار کار , با چهار اصل اساسی بازاریابی , بی ارتباط نیست .
شناختن : یعنی نیاز بازار کار را بشناسیم این امر توسط مسئولین ذیربط مبنی بر تشخیص به نیاز چنین رشته ای , آن را تصویب و تدوین نموده اند .
ساختن : باید کالایمان راطبق نیازها , فرهنگها و ارزشها بسازیم که این مورد هم حمایت مسئولین مافوق رامی طللبد و هم اراده و خواست اساتید و ( بالاخص ) دانشجو را , تا این کالا با کیفیت مناسب ساخته شده و مجهز به توانمندیهای مورد انتظار از این رشته گردد .
شناساندن : باید کوشش نمائیم تا کالای تولیدی را به بازار کار ( همراه با قابلیت هایشان ) معرفی نماییم .
رضایت : کالای مورد مصرف باید رضایت مصرف کننده را فراهم آورد . یعنی آنهایی که جذب بازار کار میشوند باید تمام قوا توانشان را ارائه دهند تا با ایجاد رضایت در موسسات , زمینه ای مناسب برای جذب آیندگان و همنوعان خود ایجاد کنند .
لذا با این نظر تا بحال مدیریت صنعتی به دلایل متعدد , جایگاهش را در صنعت کشور نیافته و مورد بی مهری زیادی قرار گرفته است , مصمم به لزوم ارائه چنین مقاله ای جهت معرفی آن شده ام . باشد که تا همگان با هم شویم و با دانستن حق , وظیفه و شایستگی , ایران اسلامی را شکوفا سازیم .
مدیریت صنعتی در کشور :
بنظر میرسد به این نتیجه رسیده ایم که ضمن درنظر داشتن تحقق عدالت اجتماعی در چهار چوب نظام جمهوری اسلامی ایران , صنعتی شدن کشور را در اولویت قرار دهیم . صنعتی که میتواند در خدمت انسان و خواسته های منطقی او قرار گیرد . اگر چه در صنعت تجربه زیادی نداشته ایم و هم اکنون هم اگر بخواهیم به صنعتی شدن پیش رویم باید همگان دست به دست هم داده و همکاریهای لازم در تمامی جوانب را داشته و بیش از پیش به مدیران جوان مجهز به مدیریت علمی روز و پرورش یافته ای روی آوریم . مدیرانی که ضمن داشتن تعهد عملی کافی , مسلح به علم نوین مدیریت درصنعت باشند تا شاهد شکوفایی هر چه بیشتر توسعه صنعتی کشور باشیم .
غالبا براساس دید تخصص گرایی , سبک انتخاب یا انتصاب مدیران ( بالاخص در صنعت ) اعم از مدیران عالی , میانی و عملیاتی چنین بوده و هست که تکنوکراتها و متخصصین رشته های خاص جهت مدیریت امور گمارده شده اند , که بدلیل بی اطلاعی یا کم اطلاعی آنها از مواردی نظیر : تجزیه و تحلیل مسائل مالی – تجزیه و تحلیل سیستمی – تجزیه وتحلیل مسائل رفتاری کارکنان و 000 موجب بروز مشکلاتی درعملکرد موسسات تولیدی شده است .با توجه به اینکه میدانیم هر موسسه تولیدی یک سیستم است و این سیستم دارای دو نوع عنصر اصلی و اساسی است , انسان و ماشین . رفتار انسان بخاطر پیچیدگی خاص خود قابل پیش بینی نیست و پیچیده ترین سیستمها ,سیستم اجتماعی که متشکل از انسانهاست . انسانیکه دارای تفکر – ایمان – اعتقاد و صاحب خرد است .
ولی رفتار ماشین از قبل تعین شده و قابل پیش بینی است , اگر چه فرمان و کنترل سیستم ماشینی هم در دست انسان است . بنابراین نقش و اهمیت نیروی انسانی در موسسات تولیدی وخدماتی کاملا مشهود است . لذا با توجه به دو پارامتر فوق , اداره امور سازمانها باید با افرادی که توانایی در بکارگیری بهینه سیستم های ماشینی و انسانی دارند و سپرده شود .
البته پرواضح است که بهبود , کنترل و نظارت سیستمها ی ماشینی ( برحسب مورد ) برعهده متخصصین انواع رشته های فنی است که مهندس نامیده میشوند ( گرچه همین متخصص مسئول ماشین تحت سرپرستی مدیریت عالی سازمان قرار دارد ) و این به منزله آن نیست که ما مدیریت عالی یک سازمان صنعتی رابه یک مهندس بسپاریم و یا حتی در تعیین سرپرستی و مدیریت یک پروژه مهندسان را مقدم بشماریم . ولی در کشور ما عملا بدین صورت نیست و با اظهارو اذعان صاحب نظران و مولفان مبنی بر صحت این امر و ضرورت به کارگیری مدیریت صنعتی و تکنیکهای آن در صنعت خود گواه بر این مدعا است .
( در کشور ما اغلب سرپرستان و دست اندکاران طرحها , از بین مهندسین و فارغ التحصیلان رشته های فنی و مهندسی سنتی انتخاب میشوند . ) 1
( و در این موقعیت است که احتیاج به آگاهی از شیوه های علمی و مدیریت صنعتی و برنامه ریزی و کنترل را در کنار مطالب و آگاهی های خاص رشته های تحصیلی خود احساس نمایند . )2
(آشنایی با تکنیکهای مدیریت صنعتی و به هر مهندس مسئول در یک گروه تولیدی , روشهایی را می آموزد که با بهره گیری از آن روشها , او میتواند به نحو شایسته تری انجام وظیفه نماید . بهبود کار در کارخانه , توسعه و تکمیل محیط کار جهت تولید بیشتر , ایجاد کاهش در هزینه های جاری از طریق یافتن روشهای بهتر تولید , افزایش مرغوبیت محصول از طریق کنترل همیشگی تولید , افزایش سطح تولید , توسعه امکانات ایمنی کار و 000 همه و همه با استفاده از تکنیکهای مدیریت صنعتی مقدور میباشد . )3
(با این وجود چرا پستهای مدیریت به آسانی در اشغال سایر تخصصها قرار میگیرد ولی عکس آن صادق نیست ؟ جهت