لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مهدویّت و مسائل کلامى جدید
اشارهدر این نوشتار، ابتدا به تفاوت «فلسفهى دین» و «کلام جدید» اشاره مىشود، سپس «تعریف دین از منظر دین پژوهى جدید» صورت مىگیرد، پس از آن، تقسیم «دین» به «ادیان سنّتى» و «ادیان دنیوى»، و تقسیم «ادیان سنّتى» به «وحیانى» و «غیر وحیانى» مطرح مىشود.
به دنبال تکیهى ادیان وحیانى بر وحى، در باب ماهیّت وحى، به سه دیدگاه اشاره مىشود، آن گاه دیدگاه گزارهاى به تفصیل خواهد آمد.
نوشتهى حاضر تقریر سلسلهى درسهاى «مهدویّت و مسائل کلامى جدید» از استاد دکتر رضا حاجى ابراهیم است که در «مرکز تخصصى مهدویت« در قم براى جمعى از طلاب و دانش پژوهان ارئه شده است.
در آمد
"مهدویت و مسایل جدید کلامى" مشتمل بر بخشى از مسایل جدید الورود در حوزه کلام یا فلسفهى دین است که لوازم و پیامدهایى در ارتباط با مهدویت (به روایت شیعى) دارند. به همین جهت، پس از بیان تعریفى کوتاه از کلام جدید و فلسفهى دین و اشاره به تفاوتهاى این دو، با طرح مباحثى مثل دیدگاه تجربى در باب وحى، تکثر گرایى دینى، سکولاریزم و... نتایج حاصل از این آراء در باب مهدویت استخراج شده، مورد نقد و بررسى قرار مىگیرد.
«کلام» با «فلسفهى دین» به لحاظ روش و غایت و موضوع، تفاوت دارد. دانش کلام، دانشى است که غایت آن، دفاع از آموزههاى دینى خاص است و به همین جهت، دانش کلام، همیشه، به صورت مضاف یا به صورت یک اسم مرکب وصفى به کار مىرود و گفته مىشود: «کلام اسلامى» یا «کلام مسیحى» و مانند آن، در حالى که «فلسفهى دین»، چنین نیست؛ زیرا، فلسفهى دین، اوّلاً از همهى تعالیم یک دین بحث نمىکند، بلکه از آموزههاى مشترک بینالادیان بحث مىکند و ثانیاً، در مقام دفاع از تعالیم یک دین نیست و لذا بعضى از فیلسوفان دین، در بحث خداشناسى، نهایتاً به این نتیجه مىرسند که هیچ کدام از ادلّهى که بر له وجود خدا اقامه شده است مثبت وجود خدا نیست یا بعضاً ملحد یا لاادرى هستند. از این رو، دانش کلام، به عنوان دانشى مطرح است که یا بىموضوع است یا یک عنوان مشیرى براى موضوعاتاش درست مىکنیم و مىگوییم: «آن، دانشى است که از گزارههاى متون مقدس دینى با غایت دفاع از تعالیم و متون دینى خاص، بحث مىکند و از روشهاى متنوّعى مانند روش تجربى یا عقلى یا روش تاریخى یا روش شهودى ممکن است استفاده بکند».
اوّلین بحث ما، وحى و تجربهى دینى است. مقدّمتاً، مستحضر هستید که ما، در یک تقسیم، ادیان را به ادیان وحیانى و غیر وحیانى، تقسیم مىکنیم. ادیان غیر وحیانى، مثل نوع آیینهایى است که در شرق دور پیروانى دارند. بودیسم، تائوئیسم، شینتو، کنفوسیوس، از این دسته است. ادیان وحیانى، مثل اسلام، یهودیّت، آیین زرتشت و آیین صابئى است. همهى اینها، ریشههاى وحیانى دارد. البته وجه اطلاق دین بر این دو دسته از ادیان، صرفاً، از باب شباهت خانوادگى است.
یکى از مسایل مهم در ابتداى هر کتابِ فلسفهى دین، مقصود ما از دین، یعنى تعریف و تفسیرى است که از دین مىکنیم، چون در میان ادیان آن قدر فاصله هست (هم به لحاظ عقاید، هم به لحاظ مناسک و عبادیّات، حتّى در امور حقوقى) که اساساً شما نمىتوانید وجه مشترکى میان ادیان بیابید.
در تقسیم دین به وحیانى و غیر وحیانى، این گونه نیست که ما، ابتدا، مَقْسمى داشته باشیم و بعد قیودى به آن بزنیم و با این قیود، اقسام درست شود و مقسم واحد را شاید در بین اینها نشود پیدا کرد. لذا بعضى فیلسوفان، مثل جان هیک، در ابتداى کتاب خودش (فلسفه دین) مىگوید، ما که بر ادیان مختلف شرقى و غربى، وحیانى و غیر وحیانى، دین اطلاق مىکنیم، این اطلاق، از باب شباهت خانوادگى ویتگنشتاین است.
ویتگنشتاین، در بحثهاى خود، بحثى را در باب تعریف مطرح کرده است. او مىگوید، ما وقتى مىخواهیم اشیاء را تعریف کنیم، بر خلاف گذشتگان که فرض مىکردند مثلاً این افراد انسانى، حقیقتى و گوهرى - مثلاً ذاتیات - مشترکى دارند، ایشان معتقد است که ما نمىتوانیم چنین گوهر و ذاتیاتى را قایل باشیم.
در برابر این پرسش که «چهگونه است با این که افراد متفاوتاند، یکى قد بلند است و یکى کوتاه قد، و یکى سفید روى است و یکى سیاه روى، بر همه، انسان اطلاق مىکنیم؟»، او مىگوید، اطلاق یک لفظ و اسم واحد به افرادى که میانشان حقیقت و گوهر واحد فرض نکردهایم، از یک طرف، و در عین حال، این افراد، همگى، هم در یک ویژگى واحد با هم شریک نیستند از طرف دیگر، و بعضى، بلند قد، و بعضى، کوتاه قد، و بعضى، سفیدند، و بعضى سیاهاند، و نه در رنگشان و نه در ابعادشان و نه در ویژگىهاى بدنى یا ذهنىشان، همه، یک خصیصه ندارند، از باب شباهت خانوادگى است. شما، اگر فرزندانى را در یک خانوادهى پر جمعیّت ببینید، فرزند اوّل و فرزند دوم، در سه خصیصه ممکن است شریک باشند؛ یعنى، اگر ویژگىهاى فرزند اوّل و دوم را ببینیم، فرزند اوّل و دوم، ممکن است در دوخصیصهى Bو Cبا هم شریک باشند، و فرزند دوم و سوم، ممکن است در دو خصیصهىE و F شریک باشند و به همین ترتیب، فرزند سوم، ممکن در ویژگى Hو G با فرزند چهارم، شریک باشند. الان شما این چهار فرزند را با هم مقایسه کنید، میان اینان، یک ویژگى مشترکى که براى همه باشد و در هیچ کدام مستثنا نباشد، پیدا نخواهید کرد، امّا دو به دو که باهم بسنجیم، شباهتهایى دارند. دوتاى اوّل، در اجزاى صورت با هم شبیهاند، و دوتاى دوم، مثلاً، در تناسب اندام، و آن دوتاى سوم، مثلاً، نحوهى گفتار یا رفتارشان شبیه است، امّا فى المجموع، بخواهید شباهت واحد پیدا کنید، نخواهید یافت. ویتگنشتاین مىگوید، شما وقتى یک اسم واحدى مثل "انسان" را بر افراد مختلف انسانى اطلاق مىکنید، از این باب است که ولو میان همهى افراد، یک ویژگى واحد نمىیابید، امّا در هر مجموعهى افراد با هم، مىتوانید مشترکاتى پیدا کنید و بر اساس این مشترکات (شبیه اشتراکاتى که در چند تا خواهر و برادر وجود دارد) یک نام واحد بر آنان اطلاق مىکنید.
حرف «جان هیک» این است که در مقام تعریف دین، شما نمىتوانید یک گوهر واحد و ماهیّت واحد که همهى ادیان را تحت پوشش قرار دهد، پیدا کنید. بنابراین آیین بودا و اسلام و... را دین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مغز انسان قادر به تولید سلولهای جدید است
نتایج مطالعه جدیدی که میتواند به بهبود روشهای درمان آسیبهای مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان میدهد مغز انسان قادر به تولید سلولهای عصبی جدید است.
نتایج مطالعه جدیدی که میتواند به بهبود روشهای درمان آسیبهای مغزی و بیماریهای مرتبط با مغز منجر شود نشان میدهد مغز انسان قادر به تولید سلولهای عصبی جدید است. به گزارش خبرگزاری رویترز، محققان در گذشته متوجه شده بودند برخی دیگر حیوانات از قبیل موشها در طول حیات خود سلولهای مغزی جدیدی تولید میکنند و شواهد غیر مستقیمی بدست آمده بود که نشان میداد انسانها نیز قادر به تولید سلولهای جدید در مغز خود هستند. هماکنون محققان دانشگاه "آکلند" در نیوزیلند و آکادمی "ساهلگرنسکا" در "گوتنبرگ" سوئد با استفاده از اسکن "امآرآی" و نیز تصاویر تهیه شده با میکروسکوپهای الکترونی از بافتهای مغزی اهدایی افرادی که دچار مرگ مغزی شدهاند، برای نخستین بار موفق به مشاهده تولد سلولهای جدید در مغز شدهاند. این سلولهای بنیادی درست همانطور که در مغز موشها رخ میدهد، پس از متولد شدن در مغز به بخش مربوط به حس بویایی مغز مهاجرت میکنند و در خلال این جابهجایی به سلولهای عصبی تبدیل میشوند. این محققان در گزارشی که در شماره روز جمعه نشریه "ساینس" به چاپ رسیده است اعلام کردند در حیوانات آسیب مغزی سبب تولد سلولهای مغزی جدید میشود و مطالعه جدید از وجود شواهدی مهم از وضعیتی مشابه در مغز انسانهای بالغ خبر میدهد. از آنجا که مغز انسان بسیار پیچیدهتر از مغز حیوانات است، در گذشته جستجوی این قبیل سلولهای جدید در مغز انسانها به نتیجه نرسیده بود. پیش از این ثابت شده بود که سلولهای جدید در بخش جلویی مغز موشها متولد شده و سپس به بخش مربوط به حس بویایی مغز منتقل میشوند و بدین ترتیب این حیوانات میتوانند انواع بوهای جدید را شناخته و خود را با آنها سازگار کنند. هرچند حس بویایی در انسانها در مقایسه با موشها از اهمیت کمتری برخوردار است، اما به هرحال این حس برای مواردی نظیر شناسایی بوی دود و نیز بوی مواد غذایی فاسد برای انسانها مهم است و تحقیقات قبلی نشان داده است کاهش حس بویایی میتواند نشانه اولیه ظهور برخی بیماریهای مغزی نظیر پارکینسون باشد. به گفته دکتر "مارک بکستر" محقق دانشگاه آکسفورد انگلیس که در این مطالعه حضور نداشته، کشف جدید میتواند به شناسایی روشهای جدید برای ترمیم آسیبهای مغزی در انسان بینجامد و به علاوه نشاندهنده اهمیت تحقیقات انجام گرفته روی حیوانات در هدایت یافتههای پزشکی در انسانهاست. "سباستین برندنر" محقق عصبشناسی دانشگاه کالج لندن نیز در زمینه کشف اخیر اعلام کرد درک زیستشناسی سلولهای بنیادی برای مطالعه ترمیم آسیبهای مغزی در بیماریهایی نظیر آلزایمر اهمیت زیادی دارد و ممکن است حتی سلولهای بنیادی در پیدایش برخی تومورهای مغزی نیز نقش داشته باشند و به همین علت کشف توانایی ایجاد سلولهای جدید در مغز انسان دارای اهمیت زیادی است.
درباره مغز انسان
مغز انسان
مغر انسان در تمامی فعالیت های ارادی و غیر ارادی در گیر میباشد. احساسی که الان دارید، کاری که الان در حال انجام آن هستید و ... شاید باور نکنید اما مغز انسان حتی در شکل گیری شخصیت شما نیز موثر می باشد. بنابراین اگر مغز درست کار کند شما می توانید زندگی خوب و متعادلی داشته باشد و اگر مشکلی در عملکرد آن باشد طبیعتا" نخواهید توانست زندگی خوبی داشته باشید.
پیچیده ترین عضو بدن انساناین عضو بسیار پیچیده حدود 2 درصد وزن بدن شما را دارا می باشد، بنابراین یک انسان 75 کیلوگرمی مغزی در حدود 1.5 کیلوگرم دارد. با وجود آنکه تنها 2 درصد از وزن بدن شما را شامل می شود بین 20 تا 30 درصد از انرژی شما را مصرف می کند. به بیان دیگر 20 تا 30 درصد کالری که از مصرف غذا به بدن شما می رسد توسط مغز مصرف می شود. دقت کنید که نسبت وزن مغز به وزن کل بدن در انسان از همه موجودات زنده بیشتر می باشد. در مغز شما حدود 100 بیلیون سلول مغزی وجود دارد که بصورت یک شبکه بسیار پیپچیده با یکدیگر در ارتباط هستند. محاسبات نشان می دهد که در حدود 1,000,000 بیلیون ارتباط نقطه به نقطه میان سلولهای مغزی در مغز انسان وجود دارد. برای بدست آورده ایده از بزرگی این عدد، همین قدر بدانید که از تعداد ستاره کائنات بیشتر می باشد. بنابراین جای تعجب نیست اگر مغز را پیچیده تر از بزرگترین کامپیوتر های جهان فرض کنیم. دانشمندان نسبت توانایی قویترین کامپیوتر های جهان را به مغز انسان، در حد مغز یک موش می دانند. مراقب مغز خود باشیدمغز انسان بسیار نرم می باشد و ماهیت فیزیکی آن چیزی شبیه به کره نرم یا تخم مرغ خام می باشد. خلقت انسان بگونه ای است که جمجمه از این ماده نرم محافظت می کند. اما کوچکترین ضربه ای که به جمجمه وارد شود و آنرا خدشه دار کند ممکن است صدمات جبران ناپذیری به مغز وارد کند. پس مواطب جمجمه خود باشید. رابطه میزان دانش انسان به حجم مغزمشاهدات دانشمندان نشان می دهد که ارتباط خاصی میان میزان توانایی مغزی انسان با حجم یا وزن آن ندارد. یک مغز بزرگ بالقوه توانایی آنرا دارد که سلولهای بیشتر و ارتباطات بین سلولی بیشتری را پذیرا باشد اما هیچ دلیلی ندارد که یک دانشمند، مغز بزرگتری از یک فرد عادی داشته باشد. همانگونه که مطالعه انجام شده روی مغز آلبرت اینشتین نشان می دهد ابعاد و وزن مغز او کمتر از حد متوسط بوده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
شهر سازی جدید واصول آن :
شهر سازی جدید حرکتی در طراحی شهری است که در اواخر 1980 واوایل 1990 پدید آمده وربع اول قرن حاضر شهرها بخصوص شهرهای در ایالات متحده به صورت محلاتی فشرده با کاربری همان مختلف بودند که شروع به تغییر کرده ویک سیستم توسعه جدید به نام توسعه برون شهری قانونمند که و شامل جایگزینی محلات با تفکیک شدید کاربردها بود به کار گرفته شد به دلیل فقدان یک مرکز شهری و مقیاس پیاده (CDS) به منظور به کاربردن مناطق وسیعی از حومه شهر گسترش می یابد حتی هنگامی که جمعیت نسبتاً به آهستگی رشد می کند در نتیجه این گسترش مصرف سرانه اتومبیل به سرعت افزایش می یابد وهزینه حمل ونقل بالا می رود.
شهر سازی جدید پاسخی است به پراکندگی . شهرسازی جدید بازگشت به الگوهای محلات سنتی برای باز سازی جوامع کاربردی وقابل تحمل را ضروری می داند .
شهر سازی جدید مهمترین جنبش برنامه ریزی این قرن و در باره ساختن آینده ای بهتر برای همه ماست . این یک حرکت بین المللی برای اصلاح طراحی محیط ساخته شده ودرباره بالا بردن کیفیت واستاندارد زندگی با خلق مکانهای بهتر برای زیستن است .
شهر سازی جدید احیای هنر گمشده ساخت فضای ماست ودراصل دوباره مرتبط سازی محیط ساخته شده به شکل شهرها ، شهرکها ، روستاها ، ومحلهای کامل است . روشی که قرنها اجتماعات د راطراف دنیا ساخته می شده اند .
شهر سازی جدید درگیر تمرکز و تثبیت کردن شهرها وخلق شهرکها و روستاهای متراکم جدید است .
شهر سازی جدید خلق و تجوید جوامع گوناگون قابل راه رفتن ، متراکم و پویا و چند استفاده ای ترکیب شده از اجرای یکسان را به عنوان توسعه ترقی داده ودر روش کاملتر .، به شکل اجتماعات تکامل یافته کنار هم می گذارد . این اجتماعات خود شامل خانه ها ،محلهای کار ، مغازه ها ، سرگرمی ها ، مدارس ، پارکها ، و تسهیلات اجتماعی ضروری برای زندگی روزانه ساکنان که مسیرهای اتصال آنها ، همه مسافت های ساده پیاده روی هستند می باشد .
شهر سازی جدید استفاده بیشتر از قطارها را به جای شاهراهها و جاده های بیشتر را ترویج می کند زندگی شهری به سرعت روش مدرن وساده جدید برای زندگی مردم در همه سنین شده است . تنها در ایالات متحده بیش از 500 پروژه شهر سازی جدید اندیشیده شده درست بررسی است که نیمی از آن در مراکز تاریخی شهری در حال انجام است .
مقاله امین ص 41 پاراگراف 3 تا آخر 42
شهر سازی جدید همچون مکاتب دیگر شهر سازی برای هر چه بهتر ظاهر شدن در پروژه ها دارای اصولی است که برای هر چه کاملتر آ”شنا شدن با این اصول به جستجوی آن در منابع مختلف پرداخته و به اصول زیر برای شهر سازی جدید دست یافتیم .
قلب تپیده شهر سازی جدید طراحی محلات و مناطق می باشد یک منطقه ومحله صحیح وا زنظر شهر سازی جدید شامل اکثر موارد زیر می باشد .
شایان ذکر است که اصول شهر سازی جدید به طور فزاینده در پروژه ها در هر مقیاسی از یک ساختمان تا کل اجتماع می تواند به کار رود :
مرکز متمایز برای محله وتاکید برای ایجاد محلهای مشخص با هویت جداگانه
« محله » مسقف نسبتاً بزرگی از شهر است که واجد خصوصیات یک دست و مشابه بوده وناظر عملا به تواند با آن وارد شود . مظاهر یک « محله » را می توان همیشه از درون آن شناخت وگاه نیز ممکن است وقتی ناظر از کنار آن می گذرد یا به جانب آن می رود ازبیرون به شناسایی آید .
خصوصیات که سیما و پیکر محله ای را مشخص می کنند عواملی خاص آن محله هستند که ممکن است اجرا ء بیشمار و متنوع داشته باشند .بافت محله فضای آن ،فرم آن ، نمادها به نوع ساختمانها، نوع استفاده از ساختمانها ، فعالیتها ، ساکنین محله ، درجه نو ویا آهنگی محله و وضع پست وبلندی زمین . گذشته از عوامل بصری ، عوامل دیگری نیز در شناخت محله ها موثر هستند . فی الامثل ، سرو صدای موجود در محله . همچنین نباید فراموش کرد که عوامل اجتماعی نیز در ایجاد تصویر شهر موثرند .
شهر در صورتی واجد سیمای قوی است که در آن پاره ای عوامل مشخص موجود باشد که در ذهن جایگزین شود .
مرز و حدود محلات ممکن است به انواع مختلف باشد : - پاره ای از محلات به داشتن مرز و حدود مشخص ، معین و متمایزند .
پاره ای از محلات ممکن است حدودی غیر مشخص ونامطمئن داشته باشند .
محلاتی هستند که ممکن است اصلا مرز و حدود مشخصی نداشته باشند .
محلاتی که هسته ای مشخص وقوی دارند اما هرچه از مرکز محله دور شویم بتدریج تشخیص سیمای خود را از دست می دهند ، نادر نیستند . به راستی پاره ای اوقات ، « گره ای » مشخص وقوی را در سیمای شهر – اگر تاثیر آن مانند اشعه خورشید پراکنده شود – ممکن است « محله ای » معروض داشت که در ناحیه ای متجانس ووسیع واقع شده باشد . دراین صورت این گره ها را می توان نقاط مفروض داشت . که خود محتوی بصری ندارند . اما در به نظام آوردن تصوری کامل ازسیمای شهر موثرند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
استراتژی جدید بوش در عراق
نوشته ی : آ. ک. گوپتا برگردان: همااحمدزاده- احمد جواهریان
بعد از آن همه مطالعه و بررسی و تحقیق برای تعیین استراتژی که انعکاس یک جنگ شکست خورده با صدها هزارکشته در انتخابات بود ، سیاست هیات حاکمهی بوش به این نتیجه رسیده است که باید بین نسل کشی عرب های سنی (این استراتژی به "راه حل 80 درصدی" معروف است) و یا برانگیختن دومین جنگ داخلی، یعنی این بار شیعه در مقابل شیعه -و شاید هم هردو- دست به انتخاب بزند.سیاست جدید کاخ سفید با انتخاب " یورش های خشونت بار" شروع میشود. در تلاش برای دفاع از شکست، هیات حاکمهی بوش تصمیم گرفته 30 هزار نفر و شاید هم بیشتر، نیرو به عراق گسیل دارد. انتقاد به این تصمیم از رسانههای ارتباط جمعی گرفته تا نظامیان و سیاسیون این است که بوش گسترش نظامی را وابسته به محدودهی استراتژی سیاسی نکرده است. در مورد وسایل ارتباط جمعی باید گفت که آن ها حتی گزارشهای خود را هم نادیده گرفتهاند. هیات حاکمهی بوش استراتژیای را درپیش گرفته که با وجود آشفته بودن، مدتها روی آن کارشده است. یادداشتهای مخفی مشاور امنیت ملی استفان هادلی که در نیویورک تایمز ماه نوامبر چاپ شده ، فاش میسازد که کاخ سفید درتلاش است مقتدا صدر یکی ازپایههای محکم نوریالمالکی نخست وزیر عراق را منزوی کند. آنطور که هادلی میگوید هیات حاکمهی بوش میخواهند که ائتلاف نوری المالکی بهصورتی دربیاید که نیازی به پشتیبانی 30 عضو مجلس وفادار به مقتدا صدر نباشد. متاسفانه این سیاست ممکن است منجر به شکاف در نیروهای امنیتی عراق و "آشوب در اکثریت شیعهی جنوب عراق" شود. هالی پیشنهاد میکند که آمریکا "با اضافه کردن نیرو از مالکی به نوعی حمایت کند" و این منطق خشونت است.هادلی این یادداشت را در هشتم نوامبر نوشت و اکنون این نقشه دارد پیاده می شود. این طرح از یک سو هدفی سیاسی را دنبال می کند: دور نگهداشتن نیروهای مقتدا صدر از مجمع ملی، و از طرف دیگر ارتش آمریکا تلاش میکند که نیروی نظامی صدر، جیش المهدی را از عراق بیرون براند. البته طرح های اقتصادیای نیز پیدا میشوند. برای مثال برنامهای برای ایجاد شغل تا لژیون بیکاران کاری به جز حمله به نیروهای آمریکایی هم داشته باشند. اما متاسفانه بعد از بهبارآمدن افتضاح در بازسازی، به نظر میآید این بسیار کم و بسیار دیراست.پیشبینی شده که حزب شیعهی مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق و سپاه بدر نیروی نظامی آن که پیمان دوستی با هیات حاکمهی بوش دارد، نیرویست که به عملیات سیاسی و نظامی علیه صدریها خواهد پیوست.در اینجاست که دورنمای جنگ داخلی دومی خود را نشان میدهد. ایجاد برخورد بین نیروهای شیعه، استراتژی بوش برای داشتن دست بالاست. از آنجا که نیروهای مختلف سیاسی و امنیتی عراق هم درسپاه بدر و هم در نیروی نظامی مهدی نفوذ کردهاند، نیروهای امنیتی منشعب میشوند، و به سوی جنگ شیعه با شیعه که تمام جنوب عراق را فراخواهد گرفت، کشیده خواهند شد. از آنجا که مجلس اعلا همواره در فکر ایجاد"منطقه ی برتر" شیعه درجنوب عراق بوده است، ایجاد درگیری سیاسی و نظامی بین شیعهها ممکن است ضربت مرگ آوری را به کشور وارد کند. این کشور ممکن است به سه منطقهی قومی که به دنبال ادعاها و اعمال نفوذ خود هستند، تقسیم شود، و مبدل به جرقهای برای ایجاد آتش سوزیای منطقهای تبدیل شود. ناظران این امکان و عواقب سوء وحشتناک آن را مد نظر قراردادهاند. رئول مارک گرچت مامور سابق سیا و فرد متخصص در موسسهی آمریکن انترپریز در21 دسامبر به نیویورک تایمز هشدارداد که "هر برخورد خشن بین ارتش مهدی و مجلس اعلا میتواند به هرج و مرج در کل منطقهی شیعهنشین عرب، از جمله شهرهای مقدس عراق و ناحیهی نفت خیز جنوب، دامن بزند. چنین ستیزه ای بین شیعه ها، میتواند تمام منطقهی عرب نشین عراق را فقرزده کرده و سطح زندگی مناطق غیرکردنشین را تا سطح زندگی افغانیها تنزل دهد. در چنین شرایطی، ما شاهد تشدید سریع رادیکالیزه شدن در شیعهها خواهیم بود، که از قبل هم در مقابل سرسختی و وحشیگری سنی های متمرد، ستیزه گر شدهاند. علاوه براین، هرچه ائتلاف و همبستگی ملی در میان سنیها و شیعههای میانهرو عرب باقی مانده، میتواند در حمام خون شیعه علیه شیعه از بین برود.این جنگ از قبل شروع شده و نیروهای آمریکایی حملهی خود به ارتش مهدی را از تابستان بیشترکردهاند، و درهمان دوره حداقل در سه شهر جنوبی عراق درگیریهای بزرگی بین سپاه بدر و ارتش مهدی صورت گرفته است. در برخی از موارد، نیروهای آمریکایی علیه طرفداران صدر از واحدهای سپاه بدر پشتیبانی بهعمل آوردهاند. افشای چنین برخوردهای پیچیدهای بهعنوان سیاست رسمی کاخ سفید، قطعا موجب میشود که این جنگ های کوچک به جنگی تمام عیار تبدیل شود. بهتر است پیش از بررسی استراتژی آمریکا و ارتباط آن با برانگیختن جنگ بین دو نیروی ستیزه گر شیعه، دینامیزم سیاسی انتخاب گزینهی خشونت و دلایل محکوم به شکست بودن آن را مورد بررسی قرار دهیم.انتخاب های محدود هیات حاکمهی بوش نه بهخاطر جلوگیری از شکست در جبهههای جنگ عراق- چرا که مدتهاست جنگ را باخته است- بلکه به خاطر شکست در جنگ قدرت آمریکا، سیاست خشونت را درپیش گرفته است. بوش نتیجهی مطالعات گروه بررسی عراق را به کل نادیده گرفته است. البته گزارش این گروه یک اثر داشت و آن اینکه این گزارش شرایط موجود را از منظر سیاسی غیرقابل دفاع کرد. کاخ سفید دیگر نمیتواند "به وضع موجود" ادامه دهد. آن ها باید تظاهرکنند که دارند کار متفاوتی میکنند. بنابراین، همانطور که لس آنجلس تایمز گفت: "آمریکا یا باید نیروهای خود را افزایش دهد- با شروع این بازی که نیروی ارتش می تواند تاحدی امنیت عراق را برقرارکند- و یا شروع به خارج کردن نیروهایش کند."کاخ سفید میخواهد به مردمش امید به پیروزی در عراق بدهد، در حالی که در عین حال، بر روی بازسازی خاورمیانه از کانال جنگ، تمرکز کرده است. به همین دلیل، این گزینه نمیتواند بیرون رفتن از عراق باشد. البته افزایش تدریجی شدت و وسعت جنگ نیز شکست این استراتژی محسوب می شود، و به همین دلیل است که پنتاگون با آن مخالف است. در عوض هیات حاکمهی بوش به عنوان پیشرو خشونت، نیازدارد که مقاومت در داخل هیات حاکمه و حکومت عراق را درهم بشکند. نخست وزیر عراق، نوری المالکی، با گفتن اینکه "به ژنرال های آمریکایی اجازه خواهد داد خود تصمیم بگیرند که کی و کجا خشونت لازم است"خیلی صریح نشان داد که به خوبی میداند توپهای جنگی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
موضوع تحقیق:
هویت های جدید واقعی و مجازی
(مطالعة کاربران اینترنتی دانشجو با جنسیت و قومیت متفاوت )
فهرست مطالب
عنوان:
چکیده
مقدمه
کلیاتی پیرامون هویت
خود و تعامل
اینترنت و کاربران
هویت و اینترنت
هویت آفلاین در مقابل هویت آنلاین
روش شناسی
نتیجه گیری
منابع
چکیدههویت واقعی و عینی ما در جهان واقعی به وسیله عواملی مانند ملیت، نژاد، طبقه، محل تولد، شغل و سطح تحصیلات که کنترل آنها سخت و یا از اختیار ما خارج است، تعیین می شود و در واقع تغییر ناپذیر یا دارای انعطاف پذیری کمی است. اما در مقابل، در جهان مجازی اینترنت از طریق هویت های مجازی، قادر و آزاد هستیم که خودمان را آنطور که دوست داریم بازتعریف کنیم. ادعای این مقاله این است که اگرچه بعضی از مردم ترجیح می دهند از هویت های واقعی خود بر روی شبکه اینترنت استفاده کنند، اما اکثریت آنان متمایل هستند که با استفاده از اطلاعات هویتی غیر واقعی در فضای اینترنت به تعامل بپردازند، در این راستا طی یک پرسشنامه با پرسش های بسته و باز در بین دانشجویانی از دو جنس زن و مرد از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در وحله نخست در پی اطلاع از میزان تمایل افراد به تجربه کردن هویت های غیر واقعی بوده و در درجه دوم در پی یا فتن پاسخ به چرایی و تبیین این مسئله می باشد. تعریف گافمن از "خود " و نظریه او مبنی براینکه "چگونه افراد در موقعیت های مختلف اجتماعی "خود"ها و نقش های مختلفی را اختیار می کنند" به عنوان نظریه مبنایی این مقاله در نظر گرفته شده است و بر تئوری وی این تعمیم را اضافه کرده ام که فضای مجازی اینترنت با قابلیت های ویژه اش افراد را قادر می سازد که علاوه بر اختیار کردن خودها و نقش های متفاوت در موقعیت های اجتماعی متفاوت بتوانند "هویت" های متفاوتی را برای خود خلق کنند. واژگان کلیدی: هویت، خود، اینترنت، فضای مجازی، رفتار ارتباطی.مقدمهامروزه، افراد بسیاری از تعاملات خود را در جهان مجازی انجام می دهند و این جهان مجازی به اندازه ای جذاب عمل کرده است که چه بسا بسیاری از افراد بیشتر اوقات خود را در آن جهان به سر می برند تا در این جهان عینی و ملموس. این امر به نوبه خود ـ و البته با توجه به قابلیت هایی که این جهان مجازی دارد ـ باعث شده است که افراد به این فکر بیافتند تا کل هویت خود یا ابعادی از آن را آنطور که خود دوست دارند تغییر دهند و بازتعریف کنند و با این هویت های تغییر یافته به تعامل در این جهان مجازی بپردازند. مید(1934) از جمله اولین کسانی است که به بحث و