لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
فهرست مطالب
مولوی
1-سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی
2-اقامت در لارنده و ازدواج مولوی
3-رحلت مولوی
4-وصیت مولوی
دانستنی هایی درباره ی جهان
1-حشرات
2-زندگی اسرار آمیز عنکبوت
3-سودمندی زنبورها
4- جنگ مورچگان
5-ریز نقش ترین نشخوار کننده
تهیه کنندگان:
زهرا جعفری
زهرا فتاحی
کلاس:
سوم B
دبیر مربوطه:
سرکار خانم زنگنه مطلق
ترم اول سال 1383
تحقیق:
زندگی مولوی، دانستنیهایی درباره ی جهان
منابع و مآخذ:
زندگی مولوی نویسنده:منوچهر ترابی
دانستنی هایی درباره ی جهان جلد چهارم وپنجم
مترجمین:جمشید مهر پویا،بهرام همایون،منصور وخشوری،
بهناز وکیلی، منصوره یعقوبی.
سلطان العلما بهاء ولد و تولد جلال الدین محمد مولوی
بهر صورت بهاء ولد پسر حسین خطیبی در سال‹‹546››یا‹‹542›› هجری قمری در بلخ خراسان آنزمان متولد شد. خانواده ای مورد توجه خاص وعام و نه بی بهره از مال ومنال و همه ی شرایط محیای ساختن انسانی متعالی. کودکی را پشت سر می گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم وحکم را فرا می گیرد. گویند در محروسه بلخ از اقصای خراسان فتاوی مشکل می آورند و او را از بیت المال سهمی معین بود که به امر شریعت در آنجا مصرف می کرد و هرگز از وقف، چیزی تصرف نکرد ودر لباس علما بود.گویند او با دختر فردوس خاتون ازدواج می کند، که برخی به علت اشکال زمانی در این ازدواج شک نموده اند.
او برای دومین بار به گفته ای ازدواج می کند. همسر او بی بی علوی یا مؤمنه خاتون است که او را از خاندان فقیهان و سادات سرخسی می دانند.
از این بانو، علاءالدین محمددر سال602 و جلال الدین محمد در سال 604 روز ششم ربیع الاول هجری قمری متولد شدند البته نظر به اینکه مولوی در آثار خود اشاره به فتح سمرقند که در سال 604 تا609 توسط خوارزمشاه انجام شده می کند و این را از مشاهدات خود می داند، نشان دهنده این است که او قبل از سال 604 باید متولد شده باشد، که البته به غیر از این تاریخ جایی تولد اورا سال دیگری ذکر نکرده اند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 96
فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
تاریخچه
با داشتن قریب به سه هزار کیلومتر مرز آبی در کشور و با توجه به توسعه ، بهره برداری ، گسترش حمل و نقل مواد نفتی و افزایش تردد واحدهای شناور در منطقه استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان ، شرکت مجتمع کشتی سازی و صنایع اروند ( کشتی سازی خلیج فارس سابق ) در سال 1354 با همکاری شرکت آلمانی ( بلوم اندفوس ) به منظور جذب بخش بزرگی از تعمیرات ساخت شناور با سرمایه اولیه بیش از 500 میلیون دلار در سی و هفت کیلومتری غرب بنردعباس تأسیس گردید .
الف ـ مرحله اول طرح از سال 1354 تا سال 1370
- ایجاد مرکز آموزش به وسعت 17 هکتار - احداث موج شکن به طول 2430 متر - احداث حوضچه آرامش به وسعت 380 هکتار و دهانه ورودی 400 متر - دیوار ساحلی به طول 340 متر - استقرار حوضچه شناور (فلوتینگ داک) با توان بالابری 28000 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 80000 ، طول 230 متر و عرض 52 متر
ب ـ مرحله دوم از سال 1370 تا 1378
- احداث هشت خط پارکینگ استقرار کشتی و سیستم انتقال عرضی به وسعت 120 هزار متر مربع - نصب سیستم بالابر کشتی (سینکرولیفت) با توان بالابری 11300 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 28000 و طول 180 متر و عرض 32 متر و عمق C.D 5/7 - احداث کارگاه های صنعتی به وسعت 72000 مترمربع - ایجاد کارخانجات تولید استیلن ، اکسیژن و هوای فشرده - نصب و راهاندازی ماشین آلات کارگاههای (برش ، پانل لاین ، تراش ، پرسها و ...)
ج ـ مرحله سوم از سال 1378 تا 1382
- ساخت و نصب جرثقیلهای محوطهای - دریافت گواهی نامه موسسه ردهبندی برای سیستمهای بالابر حوضچه شناور و سینکرولیفت - تکمیل کارگاه های ساخت برای بالابردن ظرفیت ساخت - احداث ساختمان های اداری و مسکونی - ایجاد و تجهیز سایت سازههای اروند -شروع عملیات ساخت و ایجاد حوض خشک
مقدمه
شرکت اروند همزمان با آغاز فعالیت های کشتی سازی، با علم به این موضوع که یک پشتوانه قوی طراحی و مهندسی جزء ملزومات اولیه برای یک واحد تولیدی صنعتی می باشد، اقدام به جذب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 96
فصل اول :
آشنایی با مکان کارآموزی
تاریخچه
با داشتن قریب به سه هزار کیلومتر مرز آبی در کشور و با توجه به توسعه ، بهره برداری ، گسترش حمل و نقل مواد نفتی و افزایش تردد واحدهای شناور در منطقه استراتژیک خلیج فارس و دریای عمان ، شرکت مجتمع کشتی سازی و صنایع اروند ( کشتی سازی خلیج فارس سابق ) در سال 1354 با همکاری شرکت آلمانی ( بلوم اندفوس ) به منظور جذب بخش بزرگی از تعمیرات ساخت شناور با سرمایه اولیه بیش از 500 میلیون دلار در سی و هفت کیلومتری غرب بنردعباس تأسیس گردید .
الف ـ مرحله اول طرح از سال 1354 تا سال 1370
- ایجاد مرکز آموزش به وسعت 17 هکتار - احداث موج شکن به طول 2430 متر - احداث حوضچه آرامش به وسعت 380 هکتار و دهانه ورودی 400 متر - دیوار ساحلی به طول 340 متر - استقرار حوضچه شناور (فلوتینگ داک) با توان بالابری 28000 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 80000 ، طول 230 متر و عرض 52 متر
ب ـ مرحله دوم از سال 1370 تا 1378
- احداث هشت خط پارکینگ استقرار کشتی و سیستم انتقال عرضی به وسعت 120 هزار متر مربع - نصب سیستم بالابر کشتی (سینکرولیفت) با توان بالابری 11300 تن ، برای بالا آوردن شناورهایی تا ظرفیت DWT 28000 و طول 180 متر و عرض 32 متر و عمق C.D 5/7 - احداث کارگاه های صنعتی به وسعت 72000 مترمربع - ایجاد کارخانجات تولید استیلن ، اکسیژن و هوای فشرده - نصب و راهاندازی ماشین آلات کارگاههای (برش ، پانل لاین ، تراش ، پرسها و ...)
ج ـ مرحله سوم از سال 1378 تا 1382
- ساخت و نصب جرثقیلهای محوطهای - دریافت گواهی نامه موسسه ردهبندی برای سیستمهای بالابر حوضچه شناور و سینکرولیفت - تکمیل کارگاه های ساخت برای بالابردن ظرفیت ساخت - احداث ساختمان های اداری و مسکونی - ایجاد و تجهیز سایت سازههای اروند -شروع عملیات ساخت و ایجاد حوض خشک
مقدمه
شرکت اروند همزمان با آغاز فعالیت های کشتی سازی، با علم به این موضوع که یک پشتوانه قوی طراحی و مهندسی جزء ملزومات اولیه برای یک واحد تولیدی صنعتی می باشد، اقدام به جذب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جلال آلاحمد
زندگی نامه
جلال آل احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانوادهای مذهبی-روحانی به دنیا آمد. وی پسر عموی آیتالله طالقانی بود [۱]. دوران کودکی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پس از اتمام دوران دبستان، پدر جلال، سید احمد طالقانی، به او اجازهٔ درس خواندن در دبیرستان را نداد. اما او که همواره طالب و جویای حقیقت بود به این سادگی تسلیم خواست پدر نشد.
دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم. روزها کار؛ ساعت سازی، بعد سیمکشی برق، بعد چرمفروشی و از این قبیل... و شبها درس. با در آمد یک سال کار مرتب، الباقی دبیرستان را تمام کردم. بعد هم گاهگداری سیمکشیهای متفرقه. بردست «جواد»؛ یکی دیگر از شوهر خواهرهام که این کاره بود. همین جوریها دبیرستان تمام شد و توشیح «دیپلمه» آمد زیر برگهٔ وجودم...
در سالهای آخر دبیرستان است، که جلال با کلام کسروی و شریعت سنگلجی، آشنا میشود و همین مقدمهای میشود برای پیوستن وی به حزب توده. در سال ۱۳۲۲ وارد دانشسرای عالی تهران میشود و در رشتهٔ ادبیات فارسی به تحصیل میپردازد. در ۱۳۲۳ به حزب توده پیوست و سه سال بعد در انشعابی جنجالی از آن کناره گرفت. نخستین مجموعه داستان خود به نام «دید و بازدید» را در همین دوران منتشر کرده بود. او که تاثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت، به جز نوشتن داستان به نگارش مقالات اجتماعی، پژوهشهای مردم شناسی، سفرنامهها و ترجمههای متعددی نیز پرداخت. شاید مهمترین ویژگی ادبی آل احمد نثر او بود. نثری فشرده و موجز و در عین حال عصبی و پرخاشگر، که نمونههای خوب آن را در سفرنامههای او مثل «خسی در میقات» و یا داستان-زندگینامهٔ «سنگی بر گوری» میتوان دید.
در سال ۱۳۲۶ دومین کتاب خود به نام «از رنجی که میبریم» را چاپ میکند که حاوی قصههای شکست مبارزاتش در حزب توده است. انشعاب وی از حزب توده هم در همین سال اتفاق میافتد. پس از این انشعاب است که برای مدتی به قول خودش ناچار میشود به سکوت که البته سکوت وی به معنای نپرداختن به سیاست و بیشتر قلمزدن است.
آلاحمد در ۱۳۲۷ در اتوبوس اصفهان به تهران با سیمین دانشور، که او نیز دانشجوی دانشکدهٔ ادبیات داستاننویس و مترجم بود، آشنا شد و در ۱۳۲۹ با وی ازدواج کرد.
و زنم سیمین دانشور که میشناسید؛ اهل کتاب و قلم و دانشیار رشتهٔ زیباییشناسی و صاحب تألیفها و ترجمههای فراوان، و در حقیقت نوعی یار و یاور قلم. که اگر او نبود چه بسا خزعبلات که به این قلم در آمده بود. (و مگردر نیامده؟) از ۱۳۲۹ به اینور هیچ کاری به این قلم منتشر نشده که سیمین اولین خواننده و نقادش نباشد...
پدر آلاحمد با ازدواج او با دانشور مخالف بود و در روز عقد به قم رفت و سالها به خانه آنها پا نگذاشت.
با قضیهٔ ملی شدن نفت و ظهور جبههٔ ملی و دکتر مصدق است که جلال دوباره به سیاست روی میآورد. وی عضو کمیته و گردانندهٔ تبلیغات «نیروی سوم» –که یکی از ارکان جبههٔ ملی بود– میشود. وی در ۹ اسفند ۱۳۳۱، با عدهٔ دیگری از «نیروی سومیها» بعد از اطلاع از محاصرهٔ منزل دکتر مصدق فوراً به آنجا میرود و در مقابل منزل دکتر مصدق به دفاع از او سخنرانی میکند؛ اشرار قصد جان او را میکنند و او زخمی میشود. در اردیبهشت ۱۳۳۲ به علت اختلاف با رهبران نیروی سومیها از آنها هم کناره میگیرد. دو کار ترجمهٔ وی، «بازگشت از شوروی» ژید و «دستهای آلوده» سارتر، مربوط به همین سالها است.
پس از کودتای ۲۸ مرداد، که ضربهٔ سنگینی بر پیکر آزادیخواهان و مبارزین با استبداد بود، آل احمد نیز دچار افسردگی شدیدی گردید. در این سالها وی کتاب خود را تحت عنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ میرساند.
جلال به یک دورهٔ سکوت میرود و او به دور از تمام هیاهوهای سیاسی سعی به از نو شناختن خود میکند. «... فرصتی بود برای به جد در خویشتن نگریستن و به جستجوی علت آن شکستها به پیرامون خویش دقیق شدن. و سفر به دور مملکت. و حاصلش اورازان، تاتنشینهای بلوک زهرا و جزیرهٔ خارک...» که البته «مدیر مدرسه» هم مربوط به همین سالها است. وی در سال ۱۳۴۲ به اتفاق علیاکبر کنیپور برای سفر حج به مکه رفت. پیش از این سفر در ملاقاتی که با خمینی داشت با وی آشنا شده بود [۲] و کتاب غرب زدگی مورد توجه سید روحالله خمینی قرار گرفته بود.
سفر به اسرائیل
جلال آل احمد از علاقهمندان به ایده کیبوتص بود. وی مقالاتی را درباره «سوسیالیزم دهقانی اسرائیل» برای ایرانیان نوشت و همچنین در سفری به اسرائیل در سال ۱۳۴۱ با این پدیده از نزدیک آشنا شد.[۳] این سفر معترضان فراوانی داشت که از آن جمله میتوان به سید علی خامنهای رهبر کنونی ایران اشاره کرد که پیش از آن هم آثار آل احمد را خوانده بود اما به گفته خودش «بیشتر به برکت مقاله ولایت اسرائیل» با او آشنا میشود و در تماسی تلفنی با آل احمد، «مریدانه» به وی اعتراض میکند.[۴]
مرگ
وی در ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در سن چهل و شش سالگی در اسالم گیلان درگذشت. پس از مرگ نابهنگام آلاحمد، جنازهٔ وی به سرعت تشییع و دفن شد. که باعث ایجاد باوری دربارهٔ سربهنیست شدن او توسط ساواک شد. همسر وی، سیمین دانشور این شایعات را تکذیب کردهاست [۵] ولی شمس آل احمد قویاً معتقد است که ساواک او را به قتل رساندهاست و شرح مفصلی در این باره در کتاب از چشم برادر بیان کردهاست.
سیمین دانشور در کتاب "غروب جلال" [۶] برملا میکند که علت مرگ جلال زیادهروی در مصرف مشروبات الکلی -که از آن به نام نوشابه قزونیکا (نام ودکایی ساخت ایران در آنزمان) نام میبرد- بودهاست و علت مرگ را هم آمبولی در اثر افراط در مصرف مشروب قزونیکا و سیگار اشنو ذکر میکند و شایعات مربوط به دستداشتن ساواک در مرگ جلال را صریحاً رد میکند.
جلال آل احمد در وصیت نامه خود آورده بود که جسد او را در اختیار اولین سالن تشریح دانشجویان قرار دهند ولی از آنجا که وصیت وی مطابق شرع نبود، پیکر او در مسجد فیروزآبادی جنب بیمارستان فیروزآبادی شهر ری به امانت گذاشته شد تا بعدها مقبرهای در شأن او ایجاد شود و این کار هیچگاه صورت نگرفت.
تاثیر جلال آل احمد بر ادبیات فارسی
1- جلال آل احمد از سالهای ۱۳۲۶ به معرفی آثار و نویسندگان بزرگ معاصر غربی پرداخت.از جمله اینکه برای اول بار با ترجمه رمان بیگانه از آلبر کامو او را به جامعه ادبی معرفی کرد. و یا اینکه چند سال بعد با ترجمههایی از آندره ژید، یونگر، اوژن یونسکو، داستایوسکی نقش بسیار موثری در پیشبرد ادبیات معاصر ایفا کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)
جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران درجه اول ایران بشمار می رود. خانواده وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبش به ابوبکر خلیفه میرسد و پدرش از سوی مادر دخترزاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.
وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت. چون پدرش از بزرگان مشایخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با این سلسله لطفی نداشت، بهمین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خد خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه (ملطیه) سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود و پدرش در سال 628 هجری در قونیه رحلت کرد.
پس از مرگ پدر مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود و در سال 629 هجری به آن شهر آمده بود شاگردی کرد. سپس تا سال 645 هجری که شمس الدین تبریزی رحلت کرد جزو مریدان و شاگردان او بود. آنگاه خود جزو پیشوایان طریقت شد و طریقه ای فراهم ساخت که پس از وی انتشار یافت و به اسم طریقه مولویه معروف شد. خانقاهی در شهر قونیه بر پا کرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت. آن خانقاه کم کم بدستگاه عظیمی بدل شد و معظم ترین اساس تصوف بشمار رفت و از آن پس تا این زمان آن خانقاه و آن سلسله در قونیه باقی است و در تمام ممالک شرق پیروان بسیار دارد. جلال الدین محمد مولوی همواره با مریدان خود میزیست تا اینکه در پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری رحلت کرد. وی یکی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از مردان عالی مقام جهان است. در میان شاعران ایران شهرتش بپای شهرت فردوسی، سعدی، عمر خیام و حافظ میرسد و از اقران ایشان بشمار میرود. آثار وی به بسیاری از زبانهای مختلف ترجمه شده است. این عارف بزرگ در وسعت نظر و بلندی اندیشه و بیان ساده و دقت در خضال انسانی یکی از برگزیدگان نامی دنیای بشریت بشمار میرود. یکی از بلندترین مقامات را در ارشاد فرزند آدمی دارد و در حقیقت او را باید در شمار اولیا دانست. سرودن شعر تا حدی تفنن و تفریح و یک نوع لفافه ای برای ادای مقاصد عالی او بوده و این کار را وسیله تفهیم قرار داده است. اشعار وی به دو قسمت منقسم میشود، نخست منظومه معروف اوست که از معروف ترین کتابهای زبان فارسی است و آنرا "مثنوی معنوی" نام نهاده است. این کتاب که صحیح ترین و معتبرترین نسخه های آن شامل 25632 بیت است، به شش دفتر منقسم شده و آن را بعضی به اسم صیقل الارواح نیز نامیده اند. دفاتر شش گانه آن همه بیک سیاق و مجموعه ای از افکار عرفانی و اخلاقی و سیر و سلوک است که در ضمن، آیات و احکام و امثال و حکایتهای بسیار در آن آورده است و آن را بخواهش یکی از شاگردان خود بنام حسن بن محمد بن اخی ترک معروف به حسام الدین چلبی که در سال 683 هجری رحلت کرده است به نظم درآودره. جلال الدین مولوی هنگامی که شوری و وجدی داشته، چون بسیار مجذوب سنایی و عطار بوده است، به همان وزن و سیاق منظومه های ایشان اشعاری با کمال زبردستی بدیهه میسروده است و حسام الدین آنها را می نوشته. نظم دفتر اول در سال 662 هجری تمام شده و در این موقع بواسطه فوت زوجه حسام الدین ناتمام مانده و سپس در سال 664 هجری دنباله آنرا گرفته و پس از آن بقیه را سروده است. قسمت دوم اشعار او، مجموعه بسیار قطوری است شامل نزدیک صدهزار بیت غزلیات و رباعیات بسیار که در موارد مختلف عمر خود سروده و در پایان اغلب آن غزلیات نام شمس الدین تبریزی را برده و بهمین جهت به کلیات شمس تبریزی و یا کلیات شمس معروف است. گاهی در غزلیات خاموش و خموش تخلص کرده است و در میان آن همه اشعار که با کمال سهولت میسروده است، غزلیات بسیار رقیق و شیوا هست که از بهترین اشعار زبان فارسی بشمار تواند آمد.
جلال الدین بلخی پسری داشته است به اسم بهاءالدین احمد معروف به سلطان ولد که جانشین پدر شده و سلسله ارشاد وی را ادامه داده است. وی از عارفان معروف قرن هشتم بشمار میرود و مطالبی را که در مشافهات از پدر خود شنیده است در کتابی گرد آورده و "فیه مافیه" نام نهاده است. نیز منظومه ای بهمان وزن و سیاق مثنوی بدست هست که به اسم دفتر هفتم مثنوی معروف شده