واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مفهوم جوانی و نوجوانی 20 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه:

مفهوم جوانی و نوجوانی

نوجوانی به دوره گذرا از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و معرف تغییر عمیقی است که کودک را از بزرگسال جدا می سازد. این دوره مرزهای سنی مشخصی ندارد و بسته به افراد و جوامع گوناگون متغیر است. در این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی دست می یابد و هویت خود را جدا از هویت خانوادگی بنا می نهد. نوجوانی به منزله دگرگون شدن است و نوجوان در این دوره دائما در حال تغییر و تحول است. به همین دلیل، بلوغ یکی از موارد همگانی رشد نوجوانی است و از دیدگاه زیست شناسی، روان شناسی، فرهنگی و اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است.

قسمتی از بلوغ یا نوجوانی، تحت تاثیر عوامل درونی و قسمت دیگر آن تحت شرایط محیطی است که فرد در آن رشد می یابد. این دوره، نوجوانی زمانی را برای کسب مهارتها و آماده شدن برای آینده در اختیار نوجوان می گذارد. اما در عین حال، دوره ای آکنده از تعارض و نوسان بین وابستگی و استقلال است. بنابرای، می توان گفت که نوجوانی مرحله پر کشمکش و دشواری در زندگی است. نوجوان در سالهای اول نوجوانی، با تغییرات جسمی، جنسی، روانی، اجتماعی و شناختی مواجه است. همزمان با گذراندن بلوغ جسمانی، همسالان است و با همه این تغییرات می کوشد هویت خود را کسب کند.

آرندلدگزل فرآیند رشد انسان را از تولد تا 16 سالگی می داند. او افراد 16 ساله را چنین توصیف می کند: «به طور کلی تحمل بیشتری دارند ... تقاضای دوستان را معمولا بر تقاضای خانواده ترجیح می دهند ... روابط با خانواده بهبود می یابد. بحث و مجادله کمتر می شود. احساس خونسردی و استقلال آنها بیشتر می شود. به نظر گزل عوامل طبیعی (عمدتا خانواده و مدرسه) در تعیین تفاوتهای فردی مهم اند. با این حال، معتقد بود که این اثرات محیطی هیچگاه بیشتر از اثرات وراثت و جنبه های زیستی نیست.

براساس تعریف مرکز آمار دبیرخانه سازمان ملل، جوانی به گروه سنی 15 تا 24 سال اطلاق می شود. با وجود این، تفاوتهایی در تعریف جوانی وجود دارد. طبق تعریف انجمن حمایت از حقوق نوجوان، نوجوان فردی است که کمتر از 18 سال دارد. علی رغم تعریف دبیرخانه سازمان ملل از جوانی، این واژه در نقاط گوناگون جهانی معانی متفاوتی دارد که تنها به سن زیستی و حیاتی اشاره نیم کند. بنابراین، تعریف جوانی با حقوق و مسئولیتها نیز ارتباط دارد و جوان فردی است که هنوز مشغول تحصیل است، شغلی ندارد و احتمالا تشکیل خانواده نداده است.

عنوان:

مشکلات جوانان

جامعه و مدارا با جوان

هیچ جامعه ای ناهنجاری مطلق جوانان را تحمل نمی کند؛ ولی در مواردی که جنبه حاد ندارد، با جوانان مدارا خواهد کرد و این مدارا تا آنجا که نظم و حیات اجتماعی را به مخاطره بیفکند، ادامه می یابد.

عوامل موثر در مدارا عبارتست از:

الف) مقتضیات اجتماعی: در بررسی این مفهوم به سه عنوان سن اجتماعی، دوره بحران و وضع گروهی اشاره می کنیم.

1- سن اجتماعی: درجه مدارای هر جامعه نابهنجار شکنان به سن آن جوامع بستگی دارد. برای مثال، انگلستان با سیاست مصالحه خود ما با جوان کمونیست مدارای بیشتری داشته است تا آمریکا که به واسطه هراش از نفوذ کمونیست در دوران جنگ سرد به طوری جدی با آنان مخالفت می کرد به همین سبب فرو پاشی روسیه شوروی را موفقیت بزرگ برای نظام سرمایه داری تلقی کرد.

2- بحران دوره: در دوره های بحرانی برخی هنجارها آنقدر اهمیت پیدا می کنند که سایر هنجارها را تحت الشعاع قرار می دهند و جوان، هنگام قصور در مورد آنها با واکنش جدی مواجه نمی شود.

3- وضع گروهی: هر چه گروه کوچکتر باشد، مدارای گستری با جوانان خود دارد چنانچه در شهر با جوانان خاصی از روستا بیشتر مدارا می شود.

ب) نفوذ خاص و هنجار شکن: این عامل هم خود بر اساس دو عامل ارزش اجتماعی جوان و حرفه او مشخص می شود.

پ) نوع و چگونگی هنجارها چون همه هنجارها ارزش یکسانی ندارند جامعه بسته به آن که جوان چه هنجاری را زیر پا نماده است یا می نهد با او مدارا می کند.

هنجار شکنیها

اصولاً افرادی که توان سازگاری با محیط اجتماعی پیرامون خویش را ندارند، افرادی نا هنجار تلقی می شوند هنجار شکنی دلایل فراوانی دارد و راههایی برای مبارزه با جوانان هنجار شکن وجود دارد ولی باید یادآور شویم که تمام هنجار شکنان را جوانان ناباب و بیمار تشکیل نمی دهند در طول تاریخ اشخاص هنجار شکن فراوانی بوده اند که هنجارهای جامعه را تغییر داده اند و فصل تازه ای در تاریخ گشوده اند برای مثال، نیوتن فردی گوشه گیر و از نظر ظاهری نا هنجار بود و همیشه مورد تمسخر اطرافیان قرار می گرفت برخی جوانان، قیود جامعه و هنجارهای آن را بی چون و چرا نمی پذیرند ولی اکثراً اینگونه نیستند و خود را قربانی قوانین جامعه می کنند.

کجروی اجتماعی: از میان جوانان نا هنجار، کسی که رفتار نا هنجارش ویرگاهی دوام آورد کجرو یا منحرف است و رفتارش را کجروی یا انحراف اجتماعی می خوانیم. کجروی اجتماعی مفهوم بسیار وسیعی دارد و به طور کلی می توان آن را به سه بخش تقسیم کرد:

1- روان رنجوری: که در بی عدالتیهای جامعه ریشه دارد و به همین سبب، گروهی از آن، تحت عنوان جامعه رنجوری یاد می کنند. رفتار جوان منحرف تنها از نظر جامعه ضد ارزش است و خود او آن را ناپسند نمی داند یا بنا بر جبر زمانه، به آن اهمیتی نمی دهد. مانند گروه معتادان و دزدان.

حوادث خطیر زندگی: جوانان بالغ با وجود نوابیهایی که در حفظ خود از تاثیرات نا گوار دارند، به واسطه محدودیتهایی که برای بیان احساسات خود دارند قادر به رفع تمام مشکلات روانی خویش نیستند . بخصوص، اگر زمینه کودکی نا مناسب داشته باشند در کشاکش گرداب حوادث در می مانند و زمینه مناسبی برای بروز بیماری پیدا می کنند مثل خود کشی که امروز آمار زیادی از مرگهای نا هنگام را به خود اختصاص داده است پیشینه خود کشی به قدمت و پیشینه خود انسان است و در سراسر تاریخ مکتوب بشری از آن یاد شده است رایج ترین بیماری از نظر اقدام به خود کشی بیماری افسردگی است باید دقت کرد که در حالت افسردگی جوان در یک وضعیت فوق العاده تصمیم می گیرد بنابراین از کنار نژندیها و پرسشهای روحی نباید بی اعتنا عبور کرد



خرید و دانلود تحقیق در مورد مفهوم جوانی و نوجوانی 20 ص


تحقیق: سید حسن مد رس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود تحقیق: سید حسن مد رس


مقاله . سید حسن مد رس

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

تولد و جوانی در سال ۱۲۷۸ هجری قمری (حدود ۱۲۴۰ خورشیدی) در روستای کچوی اردستان به دنیا آمد. در جوانی به قمشه و اصفهان رفت و به حوزه علمیه وارد شد. بعد به نجف رفت و هفت سال در درس ملامحمدکاظم خراسانی و سیدمحمد کاظم یزدی حاضر شد. پس از بازگشت به اصفهان در مدرسه «جده کوچک» فقه و اصول تدریس کرد. مشروطه در جنبش مشروطه به مشروطه خواهان پیوست و از موسسان «انجمن ملی» در اصفهان بود. در دوره دوم مجلس شورای ملی که پس از استبداد صغیر برپا شد، به عنوان یکی از پنج مجتهد طراز اول به نمایندگی از علما شرکت کرد. قرارداد ۱۹۱۹ مدرس در جریان مطرح شدن قرارداد ۱۹۱۹ به شدت با این قرارداد مخالفت کرد. ولی در جریان بحث اعتبارنامه نصرت‌الدوله که از امضا کننذگان آن قرارداد و متهم به رشوه گیری از انگلیس بود از او دفاع کرد. رضاشاه او، همراه دکتر مصدق، از معدود نمایندگان مجلس پنجم بود که با انقراض سلسله قاجاریه و شاه شدن رضاخان مخالفت کرد. اما وقتی رضاشاه به سلطنت رسید سعی کرد با او مدارا کند. به همین دلیل در مجلس ششم هم به نمایندگی از مردم تهران شرکت کرد. اما در پایان این دوره مجلس رضا شاه که انتخابات با نظر او انجام می‌شد، مدرس را از نمایندگی محروم کرد. اعتراض او به جایی نرسید و کمی پس از گشایش مجلس هفتم دستگیر و تبعید شد. مرگ روز ۱۰ آذر ۱۳۱۶ در تبعید گاه خود در کاشمر درگذشت. او از مهر ماه ۱۳۰۷ در بازداشت و تبعید حکومت رضاشاه بود. گفته می‌‌شد گروهی از ماموران نظمیه، مدرس را به دستور مقامات شهربانی به قتل رسانده اند. این گروه پس از سقوط رضاشاه در دادگاهی که برای رسیدگی به اتهامات رئیس و ماموران نظمیه تشکیل شد، به قتل مدرس اعتراف کردند. با این‌همه جرئیات و انگیزه این قتل هنوز معلوم نیست.

آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری بود که یاد مبارزات و پایمردی های او در مقابل استبداد و استعمار خصوصا رضاخان پهلوی جاودان مانده است. روز ده آذر سالروز شهادت این بزرگمرد تاریخ معاصر به دستور رضاخان است. این نوشتار نگاهی دارد به زندگینامه شهید سید حسن مدرس. شهید مدرس و عده ای از نمایندگان اقلیت مجلس پنجم شورای ملی آیت‌الله سیدحسن مدرس از علما و نمایندگان برجسته، مبارز و ضد استبدادی مجلس شورای ملی ایران در قرن چهاردهم هجری در 1287 ق در سرابه اردستان به دنیا آمد.

پدرش سید اسماعیل از سادات طباطبایی بود. در شش سالگی به همراه پدرش به قمشه رفت و نزد پدر بزرگش میر عبدالباقی درس خواند و پس از درگذشت میر عبدالباقی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیلات به اصفهان رفت.

بعد از گذراندن مقدمات، به فراگیری دروس سطح پرداخت و در ضمن معقول را نزد میرزا جهانگیر‌خان قشقایی آموخت. دروس خارج فقه و اصول را نیز نزد استادانی چون شیخ مرتضی ریزی و آقا سیدمحمدباقر درچه‌ای خواند و سپس برای تکمیل تحصیلات خود در 1311 ق عازم نجف‌اشرف گردید و در مدرسه صدر ساکن شد. سیدحسن مدرس در طول دوران تحصیل در نجف روزهای پنجشنبه و جمعه کارگری می‌کرد و از آن راه امرار معاش می‌نمود. وی به مدت هفت سال از محضر درس آخوند خراسانی و سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی استفاده کرد و به درجه اجتهاد نایل شد و در 1324 ق، در سی ‌و هفت سالگی از راه اهواز و بختیاری، به اصفهان وارد شد و در آن شهر در منزلی محقر سکونت گزید.

مدرس به زودی در میان مردم اصفهان مشهور گردید. بزرگترین عامل اشتهار وی، ساده‌زیستی، صراحت کلام و مبارزه آشتی‌ناپذیر وی با متنفذان و مالکان بزرگ اصفهان بود که همواره منافع خود را بر همه چیز ترجیح می‌دادند. او در جریان جنبش مشروطیت به حمایت از آن برخاست و در دوران استبداد صغیر با کمک حاج آقا نورالله اصفهانی، انجمنی مخفی بر ضد مستبدان تشکیل داد و با مشروطه‌خواهان بختیاری مخفیانه در تماس بود و همکاری داشت.با دعوت و همکاری مدرس، نیروهای مشروطه‌خواه بختیاری به رهبری صمصام‌السلطنه، قوای دولتی را در اصفهان شکست دادند و حکومت آن شهر را در دست خود گرفتند و به‌عنوان غرامت خسارات خود، در صدد گرفتن مالیات از مردم برآمدند که این امر با انتقاد و اعتراض شدید مدرس مواجه شد. صمصمام السلطنه نیز وی را دستگیر و تبعید نمود اما به خاطر اعتراض علما و مردم او را به شهر بازگرداند و در وضع مالیات تجدید‌نظر نمود، اما آنان همچنان توطئه می‌کردند و دوبار به او سوءقصد نمودند که مدرس از آنها جان سالم به در برد. همزمان با تشکیل دوره دوم مجلس شورای ملی، مدرس از سوی آخوند خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی ـ مطابق اصل دوم متمم قانون اساسی ـ به‌عنوان یکی از مجتهدان طراز اول به مجلس شورای ملی معرفی گردید و از سوی مجلس نیز پذیرفته شد و به ناچار اصفهان را به قصد تهران ترک گفت. در ذیحجه 1329 ق دولت روسیه تزاری به بهانة حضور شوستر امریکایی ـ که امور مالیه کشور را برعهده داشت ـ به دولت ایران اولتیماتوم داد و متعاقب آن، قشون روس وارد بندر انزلی شد و تا قزوین پیشروی کرد. گرچه دولت این اولتیماتوم را پذیرفت لکن مجلس تحت‌تأثیر چهره‌هایی مانند مدرس به شدت با آن مخالفت کرد. در رمضان 1332 ق که جنگ جهانی اول شروع شد، دولت ایران رسماً اعلام بی‌طرفی کرد اما قوای روسیه، انگلیس و عثمانی، بدون توجه به این بی‌طرفی وارد کشور شدند به زدوخورد با یکدیگر پرداختند. در محرم 1334 ق بیست‌وهفت نفر از نمایندگان مجلس و گروهی از رجال سیاسی و مردم عادی به منظور مقابله با تجاوزات روس و انگلیس به ایران، به طرف قم حرکت کردند و در آن شهر «کمیته دفاع ملی» را تشکیل دادند و یک هیأت چهار نفری را برای اداره امور برگزیدند که مدرس یکی از آنان بود. قوای روس، مهاجران را تعقیب کردند و آنان ناگزیر به غرب کشور رفته و از راه کرمانشاه، کرند و قصر‌شیرین خود را به اسلامبول رساندند. در همه مسیرهای داخل ایران، نیروهای روس مهاجران را تعقیب می‌کردند و زدوخوردهایی نیز میان آنان در می‌گرفت. مهاجران در تبعید، دولتی به ریاست نظام‌السلطنه تشکیل دادند که در آن مدرس، وزیر عدلیه و اوقاف بود. مدرس در اسلامبول، در مدرسه ایرانیان آن شهر به تدریس پرداخت و اعضای دولت در تبعید نیز با سلطان عثمانی ملاقات کردند. در شعبان 1336 ق و با پایان یافتن جنگ جهانی اول، مدرس به همراه دیگر مهاجران به تهران بازگشت و در مدرسه دینی سپهسالار ـ که نیابت تولیت آن را داشت ـ به تدریس پرداخت و در نظام اداری و آموزشی آن، تحولی به وجود آورد.در ذیقعده 1337 ق، وثوق‌الدوله قرارداد ننگین 1919 را با انگلستان منعقد ساخت که براساس آن اختیار امور مالی و نظامی دولت ایران در دست مستشاران انگلیسی قرار می‌گرفت. وثوق‌الدوله تصمیم داشت تا این قرارداد را در مجلس به وسیله طرفداران و دست‌نشاندگان خود به تصویب برساند اما براثر مخالفت‌های مدرس در مجلس و افکار عمومی، مجلس قرارداد مذکور را رد کرد و وثوق‌الدوله به ناچار از کار برکنار گردید. پس از کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان و سید ضیاءالدین طباطبایی صورت گرفت، بسیاری از آزادیخواهان دستگیر شدند. از جمله آنان



خرید و دانلود مقاله . سید حسن مد رس


تحقیق در مورد جرم انگاری فرهنگ جوانی 21 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

جرم انگاری فرهنگ جوانی

دکتر محمد فرجیها - استادیار گروه حقوق دانشگاه تربیت مدرس

مقدمه:

مصرف تولیدات حوزه فرهنگ و هنر بخش مهمی از تجربه های زندگی اجتماعی افراد و به ویژه جوانان و نوجوانان را تشکیل می دهد. دختران و پسران جوان روزانه به روش های مختلف در قالب سرگرمی و گذران اوقات فراغت از محصولات فرهنگی مانند تصویر، فیلم، موسیقی و دیگر جلوه های هنر استفاده می کنند، مدل مو و لباس خود را انتخاب می کنند، با گروه های همسال خود در مکان های عمومی مانند پارک ها، رستوران ها به گشت و گذار می پردازند و در فعالیت های دسته جمعی ورزشی، اجتماعی و سیاسی که توام با شور، نشاط و هیجان جوانی است مشارکت می کنند.

مداخله کیفری به منظور نظارت و کنترل بر جلوه های بیرونی این فعالیت ها و علایق امروزه به یکی از پر چالش ترین موضوع های نظام عدالت کیفری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. تمرکز عمده این چالش بر اختلاف نظرهایی است که در مورد تعیین محدوده و مرز میان فرهنگ جوانی و امور مستهجن و هرزگی، تشخیص امور هنری از امور غیر اخلاقی و نیز تفکیک میان آرمان خواهی ، آزادی طلبی با آنچه که بر هم زدن نظم و تشویش اذهان عمومی خوانده می شود وجود دارد. سیاستمداران ، روحانیان مذهبی، حقوقدانان، مدیران بخش های مختلف عدالت کیفری و دیگر نیروهای اجتماعی معمولا نقش مهمی در تعیین این حد و مرزها ایفا می کنند. این کنشگران با شناسایی فعالیت های فرهنگی، هنری و اجتماعی مجاز و تشریح آثار و پیامدهای سوء فعالیت ها و علایق غیر مجاز، بسترهای لازم برای استفاده از ابزارهای کیفری برای کنترل جلوه های غیر مشروع فرهنگ جوانی را فراهم می آورند.

این مقاله بر آن است تا ضمن بررسی جرم انگاری های تقنینی و اجرایی فرهنگ جوانی از منظر معیارها و اصول جرم انگاری، و توصیف نقش رسانه ها و عملکرد پلیس در این زمینه، قلمرو و چگونگی مداخله کیفری در این عرصه را با رویکرد جرم شناختی مورد نقد و بررسی قرار دهد.

جرم انگاری فرهنگ جوانی از منظر اصول جرم انگاری

در سال های اخیر جرم شناسان در صدد تدوین اصول کلی حاکم بر جرم انگاری برآمده اند و شاخص هایی را به عنوان معیارهای تصمیم گیری برای وارد کردن یک رفتار در قلمرو مداخلات کیفری پیشنهاد کرده اند. مطالعه اجمالی هر یک از این معیارها در قالب پرسش های اساسی که باید پیش از هر گونه جرم انگاری بدان پاسخ داده شود و نیز بررسی جرم انگاری نمادهای فرهنگ جوانی از زاویه این اصول می تواند نقطه آغاز مناسبی برای ورود به بحث باشد.

پرسش نخست؛ آیا وضعیت بوجود آمده به درجه ای از مشکل آفرینی رسیده است که مستلزم پاسخ باشد؟

بر اساس این معیار استفاده از ساز و کارهای قانونی و ابزار کیفری در شرایطی مجاز شناخته شده است که مشکل زایی و آسیب زایی آن پدیده به طور مستند به اثبات رسیده باشد. چنانچه پدیده مورد نظر به اندازه کافی شناخته شده نباشد و هدف از هر گونه مداخله برای کنترل آن به طور مشخص تعیین و تعریف نشده باشد، پیش بینی واکنش و پاسخ مناسب امکان پذیر نخواهد بود.

مداخلات کیفری در برخی از نمادهای فرهنگ جوانی عموما تحت تاثیر ایدئولوژی های سیاسی و مذهبی است. توسل سخاوتمندانه به ابزارهای کیفری برای کنترل رفتار جوانان در حالی انجام می شود که قانون گذار و مجریان قانون اغلب درک و شناخت کافی از بسترهای بروز و ظهور این رفتارها و شیوه نگرش جوانان نسبت به این خرده فرهنگ های جوانی ندارند و از آسیب ها و صدمه های احتمالی ناشی از آن بی اطلاع اند. نگرش قانون گذار و نهادهای مسئول اجرای قانون نسبت به این رفتارها و پیامدهای اجتماعی آن با توجه به رویکرد ایدئولوژیک به آن با دغدغه ها و ملاحظات دوران جوانی و جلوه های آن همسو و سازگار نیست. از دیدگاه فرهنگ جوانی این فعالیت ها، سرگرم کننده، پر نشاط و لازمه شور و هیجان جوانی است و تحمیل الگوهای رفتاری مورد پذیرش قانون گذار به جوانان با استفاده از الزامات قانونی و برخورد های انتظامی با ملاحظات این فرهنگ همخوانی ندارد.

به همین دلیل برخی از جرمشناسان این گونه مداخلات کیفری را بیشتر تحت تاثیر رویکردهای ایدئولوژیک اقلیت حاکم در پاسخ به انتظارات گروه های ذی نفع می دانند و در لزوم اتخاذ هر گونه اقدام رسمی و دولتی در حوزه های مربوط به فرهنگ و اخلاق عمومی ابراز تردید کرده اند.

پرسش دوم؛ آیا دولت در این زمینه وظیفه ای بر عهده دارد؟

تمرکز این معیار بر این نکته است که آیا افراد درگیر آن رفتار نمی توانند بدون دخالت دولت و نهادهای رسمی خودشان به یک راه حل رضایت بخش دست یابند؟ چنانچه معضل مربوطه از سوی طرفین یا اعضای جامعه برطرف شدنی باشد و یا سرزنش پذیری آن رفتار از نظر اخلاقی هنوز محل بحث و اختلاف نظر باشد دولت باید از هر گونه مداخله و استفاده از ابزارهای کیفری نسبت به آن رفتار خودداری کند.

دولت های مدرن امروزه به ندرت مسئولیت پاسخ گویی به تمامی رفتارهای ناشایست و نامطلوبی که ریشه در فرهنگ و اخلاق عمومی جامعه دارد را بر عهده می گیرند. کنترل اجتماعی محصول تلاش شبکه پیچیده ای از روابط خانوادگی، محیط آموزشی و مذهبی و گروه های همسالان است که به جوانان و نوجوانان می آموزد چه رفتارهایی ناشایست و نامطلوب است و مناسب ترین پاسخ ها به این رفتار چیست. کنشگران این حوزه در نظام پیچیده ای از انگیزش ها و کنترل که از یکدیگر تفکیک ناپذیرند نقش ایفا می کنند. بهره گیری از ابزارها و رویکردهای مختلف غیر دولتی فرصت های جدیدی را برای ایجاد پویایی و تنوع در پاسخ به این پدیده ها فراهم می آورد. اتخاذ رویکردهای ترکیبی نسبت به برخی ازنهادهای انحراف آمیز



خرید و دانلود تحقیق در مورد جرم انگاری فرهنگ جوانی 21 ص