لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
تحولات فرهنگی حجاب از آغاز تا کنون
مقدمه :
آنچه مسلّم است و از کتاب های موجود پیداست حجاب در قبل از اسلام در بین ملّت های یهود ، ایران باستان و هند وجود داشته است.
و این قانون حجاب از قانون حجاب اسلامی بسی سخت تر بوده است.
ویل دورانت می گوید : 1 ( اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت مثلا بدون آنکه چیزی بر سر داشته باشد به میان مردم می رفت و یا در خانه آنقدر بلند صحبت می کرد که همسایگانش صدایش را می شنیدند شوهر حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد.)
و همچنین در جای دیگر می گوید : 2 (در زمان زرتشت زنان با منزلتی عالی به میان مردم می رفتند.)
و بعد از آن می گوید : (مقام زن در زمان داریوش تنزّل پیدا کرد و در زمان وی زنان پادشاهان حق نداشتند از حرمسرا ها خارج شوند و در مواقعی زنان از محارم خویش نیز محروم بوده اند. و زنان حائض در اتاق هایی محبوس می شده اند و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود.)
آیا این جمله ویل دورانت که می گوید : ( و این امر خود مبنای پرده پوشی میان مسلمانان به شمار می رود ) درست است ؟
طبیعتا خیر. زیرا در اسلام زنان حائض از برخی عبادات مانند: نماز و روزه معاف می باشند ولی آنها می توانند در هر موقعی با دیگران معاشرت کنند و در رابطه با اینکه به عقیده ویل دورانت حجاب از ایرانیان قبل از اسلام به مسلمانان بعد از اسلام سرایت کرده صحیح نمی باشد ، چون قرآن قبل از اسلام آوردن ایرانیان ، آیات حجاب را تبیین کرده بود .
ویل دورانت در قسمت دیگری می گوید : 3 ( بعد از هجرت ، پیامبرزنان را از پوشیدن جامه گشاد نهی می کرد امّا بعضی از عرب ها با وضع بسیار زیبا و دلربایی از خانه هایشان خارج می شده اند.)
این سخن ویل دورانت غلط است زیرا عایشه همواره زنان انصار را اینچنین ستایش می کرد:
( مرحبا بر زنان انصار که بعد از نزول آیات سوره ی نور4 دیگر دیده نشد که مانند سابق بیرون بیایند و سر خود را با روسری های سیاه پوشاندند.)
تاریخچه حجاب :
حجاب یا پوشش اسلامی یکی از دستورات حکیمانه و سعادتبخش دین مبین اسلام است که از هنگام اسلام آوردن مردم ایران در دو قرن نخست هجری به گونهای همیشگی و مستمر توسط اهالی این سرزمین مورد پذیرش واقع شده و بدان عمل میشده است. در واقع رعایت حجاب اسلامی در بین مسلمانان ایرانی و کلیت این جامعه از جمله عوامل مهم پاسداری از شأن و کرامت انسانی زنان و رعایت سالم حقوق و حدود در روابط میان مردان و زنان بوده است.
امواج مهاجم استعمار بورژوایی و شکل تقلیدی آن در ایران یعنی غربزدگی شبه مدرن دلایل متعددی برای مخالفت با حجاب اسلامی خانمها داشت: اولاً حجاب زن مسلمان هویتبخش و عزتآفرین بود و موجب میشد زن مسلمان ایرانی در برابر هجوم افکار و مدلهای رفتاری بیگانه، گرفتار از خودبیگانگی و ضعف و بیهویتی و یا آلودگی نگردد. از این رو از عوامل حفظ استقلال هویتی مردم ما بود و شبهمدرنیستها که سودای وابستگی ایران را در سر داشتند، دلخوشی از آن نداشته و ندارند. ثانیاً حجاب زن ایرانی به عنوان لباس عفت و پاکدامنی و سادهزیستی او موجب مصونیت زنان و حتی مردان مسلمان در مقابل هجوم مصرفزدگی و فرهنگ کالای میگردید. ازاین رو خود به خود راه را بر سیطرهی نظام سرمایهسالاری و تبعات آن میبست .
استعمار غربی برای فتح بازار خرید مردم ایران نیازمند نابودی ساختار تولید سنتی و همچنین ساختار ساده و خودکفا و مستقل زندگی مردم ما بود. حجاب اسلامی، زن ایرانی مسلمان و به تبع آن حتی مرد مسلمان ایرانی را در مقابل گسترش فرهنگ مصرفی و کالازدگی و سرمایهسالاری محافظت میکرد. ثانیاً در جوامع مسلمان تحت سلطهی امپریالیزم هر نوع تأکید بر عناصر فرهنگ بومی و ملی مردمان چونان شمشیر برندهای علیه سیاستها و امیال استعمار مدرن غربی عمل کرده و میکند. زیرا استعمارگران به دنبال تهی کردن و بیگانه ساختن مردم از هویت کلاسیک خود بودهاند تا آنان را اسیر هویت تقلبی غربزدگی شبهمدرن نموده و از کانال آن این ملتها را برای همیشه به خود وابسته نمایند. حجاب زن مسلمان در چنین وضعیتی حکم یک اسلحهی نیرومندی برای جریان انقلابی و ضداستعمار را پیدا میکرده است .
اساساً غربیها به منظور برقراری سیطرهی تام و تمام و فراگیر خود بر مقدرات تاریخی جوامع غیرغربی میبایست که نظام منسجم ارزشهای دینی آنها را در هم شکسته و فرهنگ قلابی ظاهرگرا و دنیازده و به تعبیری شیطانی خود را جانشین آن نمایند و یکی از منفذها و روزنههای مقاومت اصیل فرهنگ خودی در جوامع اسلامی همانا حجاب زنان مسلمان بوده است که آنان را از مدزدگی و شیئی شدگی و تبدیل شدن به موجودی کالایی باز میداشته است. از این رو بود که از آغاز برقراری سیطرهی فرهنگی ـ سیاسی غربزدگی شبه مدرن در ایران [پس از سقوط استبداد صغیر و کسب قدرت توسط اعضای لژ بیداری در سال 1327 ق] زمزمهای شیطانی برای نفی و انکار حجاب و تخریب و تخطئهی آن آغاز گردید. به گونهای که تاریخ برای ما روایت میکند از حدود سال 1329 ق مطبوعات منورالفکری جسته و گریخته اما به طور تقریباً مستمر حملات خود علیه حجاب اسلامی را آغاز کردند .
آن گونه که از بررسی اسناد و مدارک تاریخی به دست میآید در سال 1303 ش در تهران سخن از «انجمن ضدحجاب» بوده است و به ویژه با اعلام کشف حجاب در افغانستان، در ایران نیز فعالیتها و تهاجمات منورالفکران علیه حکم الهی حجاب بیشتر گردید. البته این امری کاملاً بدیهی بود که امپریالیزم غربی برای برقراری سیطرهی خود در ایران که از مجرای حاکمیت فرماسیون غربزدگی شبهمدرن عملی میگردید، هدفی جز نابودی حجاب اسلامی و به تبع آن در هم شکستن هویت زن مسلمان ایرانی را دنبال نمیکرد. باز هم طبیعی بود که به میزانی که غربزدهها و عوامل استکبار در ایران قدرت میگرفتند و همزمان با افزایش تهاجم آنها علیه دین و آئین هویت و اعتقادات و استقلال این مردم، هجوم تبلیغاتی و اعمال زور فیزیکی و سیاسی علیه حجاب نیز بیشتر میگردیده است.
در این بین روشنفکران شبهمدرنیست ایرانی به عنوان کارگزاران اصلی بسط سیطرهی فرماسیون غربزدگی و عملهی دانسته یا نادانسته تحقق وابستگی ایران به نظام سرمایهداری جهانی، بیشترین نقش را در مبارزه علیه هویت دینی مردم و حکم اسلامی حجاب زنان بر عهده گرفته و میگیرند .
در این ایام در روزنامهها و نشریات منفورالفکری شاهد هجوم تبلیغاتی نسبتاً مداوم روشنفکران لائیک و ناسیونالیست علیه حجاب اسلامی هستیم.
در این هجمهی ناجوانمردانه که حتی قبل از مسلط شدن رضاخان و برقراری رژیم پهلوی در ایران، آغاز گردید از همهی صور فعالیتهای ژورنالیستی [اعم از درج مقاله یا انتشار سالانه و یا نشر هجویات و فکاهیات و به سخره گرفتن حکم الهی] استفاده میگردید.
از این گونه اشعار میتوان به چند نمونه اشاره کرد. مثلاً عارف قزوینی شاعر و تصنیفسرای متجددمآب و ناسیونالیست آن دوره در قطعهای که به سال 1336 ق(برابر با 1297
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 37
پیشگفتار
ریشه بیشتر انحرافات دینی و اخلاقی نسل جوان را در لابلای افکار و عقاید آنان باید جستجو کرد . فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنانکه باید راهنمائی نشده است و از این نظر فوق العاده نیازمند است
اگر مشکلی در رهنمائی این نسل باشد بیشتر در فهمیدن زبان و منطق او و روبرو شدن با او با منطق و زبان خودش است . و در اینوقت است که هر کسی احساس میکند این نسل ، برخلاف آنچه ابتدا به نظر میرسد ، لجوج نیست ، آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارد
هدف نویسنده و همچنین هدف گروه روشنفکر و متدین انجمن اسلامی پزشکان از طرح و بحث و نشر " مسأله حجاب " اینست که احساس شد گذشته از انحرافات عملی فراوانی که در زمینه حجاب به وجود آمده این مسأله و سایر مسائل مربوط به زن وسیلهای شده در دست یک عده افراد ناپاک و مزدور صفت که از این پایگاه علیه دین مقدس اسلام جار و جنجال تبلیغاتی راه بیندازند . بدیهی است در شرایط موجود که نسل جوان از جنبه مذهبی به قدر کافی راهنمائی نمیشود این تبلیغات آثار شوم خود را میبخشد
این بنده خدا را سپاسگزار است که احساس میکند فعالیتهای قلمی ناقابل او در این میدان ، چه جرائد و مجلات و چه به وسیله این کتاب ، اثر نیک محسوسی داشته است . تا آنجا که اطلاع دارد نشر این کتاب تأثیر فراوانی در اصلاح عقاید و افکار این نسل داشته است ، حتی بعضی از بانوان به اصطلاح متجدد عملا در وضع خود تجدید نظر کردهاند
بدون شک پدیده " برهنگی " بیماری عصر ما است . دیر یا زود این پدیده به عنوان یک " بیماری " شناخته خواهد شد . فرضا ما کورکورانه از غرب تقلید کنیم ، خود پیشتازان غربی ماهیت این پدیده را اعلام خواهند کرد . ولی ما اگر به انتظار اعلام آنها بنشینیم میترسم خیلی دیر شده باشد . اگر میخواهید ببینید کار برهنگی در غرب به کجا رسیده و فریاد چه کسانی را بلند کرده است این قسمت از نامه یکی از هنرپیشگان معروف جهان را به دخترش که به قول خودش چهل سال مردم روی زمین را خندانده است بخوانید
این نامه مثل معروف عامیانه خودمان را به یاد میآورد : " عزا چه عزائی است که مرده شوی هم گریه میکند "
او پس از آنکه به دخترش اجازه میدهد " فقط به خاطر هنر میتوان لخت و عریان به روی صحنه رفت " و تأکید میکند که این لختی منحصرا در روی صحنه و برای ضرورت هنر باشد ، مینویسد :
" . . . برهنگی بیماری عصر ما است . من پیرمردم و شاید حرفهای خندهآور بزنم . اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش را دوست میداری . بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد ، مال دوران پوشیدگی . نترس این ده سال ترا پیرتر نخواهد کرد . به هر حال امیدوارم تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختیها بشوی . . "
نویسنده این نامه به داشتن بعضی افکار انسانی معروف است . این سخنان وی نشانه دیگری است از بهرهمند بودن او از برخی افکار انسانی همانطور که در مقدمه چاپ اول این کتاب به اطلاع خوانندگان محترم رسید ، محتوای اصلی و اولی این کتاب ، یک سلسله بحثها و درسها بوده است که در جلسات انجمن اسلامی پزشکان القا شده است و پس از استخراج از ضبط صوت و تنظیم و اصلاح عبارات و اضافه برخی از مطالب به صورت کتاب در آمده است .
در چاپ دوم ، تجدید نظرهائی نسبت به چاپ اول به عمل آمد و در مقدمه آن چاپ متذکر شدیم که در تجدید نظر هیچ مطلبی حذف نگردید بلکه یک سلسله مطالب اضافه شد . مطالب اضافی غالبا مطلب مستقلی نیست ، تتمیم و تکمیل است برآنچه در چاپ اول بوده و لهذا ضمن فصول کتاب گنجانیده شده است . فقط یک فصل در آخر کتاب تحت عنوان " شرکت زن در مجامع " اضافه شد و البته فصل فتواها که در چاپ اول خیلی به اختصار برگزار شده بود در چاپ دوم تکمیل شد و آنرا نیز در حقیقت یک فصل اضافی باید شمرد
برخی مطالب در چاپ دوم پس و پیش شد ، عبارات در موارد جزئی اصلاح گردید ، مدارک اخبار و احادیث در پاورقیها نشان داده شد ، در آخر کتاب فهرست اعلام اشخاص و کتب و اماکن را اضافه کردیم ، دو فهرست هم یکی برای آیات کریمه قرآن و یکی دیگر برای احادیث و اشعار و کلمات مشهور قرار دادیم . از این رو چاپ دوم از چاپ اول بسی کاملتر و جامعتر از آب در آمد و در حدود یک ثلث بر جلد اول اضافه گشت .
در چاپ سوم اضافات و اصلاحات بسیار ناچیز و مختصری صورت گرفت که قابل ذکر نبود . اکنون که چاپ جدید این کتاب منتشر میشود ، یک سلسله تجدید نظرهای دیگری به عمل آمد . این تجدید نظرها نیز همه از نوع اضافات و توضیحات است و کمی هم اصلاحات ، چیزی کم نشده همچنانکه در جوهر مطالب کتاب نیز تغییراتی داده نشده است
مقدمه
لزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است . در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است . علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمیتوان تردید کرد
پوشیدن زن خود را از مرد بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است ، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیه یکی دیگر از مظاهر آن است . این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد : 1 - آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیر مسلمین سرایت کرده است ؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است ؟ . 2 - علت پوشش چیست ؟
چنانکه میدانیم در میان حیوانات هیچگونه حریمی میان جنس نر و جنس ماده وجود ندارد ، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت میکنند . قاعده اولی طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند . چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مرد حریم و حائلی به صورت پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید ؟
اختصاص به پوشش ندارد ، در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سؤالی هست
درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست . حیوانات در مسائل جنسی احساس شرم نمیکنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد
3 - فلسفه پوشش از نظر اسلام
4 - ایرادها و اشکالها
5 - حدود پوشش اسلامی چیست ؟
آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت " حجاب " بر این معنی دلالت میکند ، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مرد بیگانه بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کنارهگیری کند ؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است ؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دو دست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست تا مچ پوشیدنش لازم نیست ؟ و در هر حال ، آیا در اسلام مسألهای به نام " حریم عفاف " وجود دارد یا نه ؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه " پرده نشینی " و " محبوسیت " و نه " اختلاط " باشد وجود دارد یا خیر ؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه ؟
اینها پرسشهائی است که این کتاب بدانها پاسخ میگوید
بخش اول تاریخچه حجاب :
1 - آیا در میان ملل دیگر قبل از اسلام حجاب بوده است ؟
2 - وضع حجاب در جاهلیت عرب
3 - حجاب در قوم یهود
4 - حجاب در ایران باستان
5 - حجاب در هند
تاریخچه حجاب
اطلاع من از جنبه تاریخی کامل نیست . اطلاع تاریخی ما آنگاه کامل است که بتوانیم درباره همه مللی که قبل از اسلام بودهاند اظهار نظر کنیم . قدر مسلم اینست که قبل از اسلام در میان بعضی ملل حجاب وجود داشته است
تا آنجا که من در کتابهای مربوطه خواندهام در ایران باستان و در میان قوم یهود و احتمالا در هند حجاب وجود داشته و از آنچه در قانون اسلام آمده سختتر بوده است . اما در جاهلیت عرب حجاب وجود نداشته است و به وسیله اسلام در عرب پیدا شده است
ویل دورانت در صفحه 30 جلد 12 " تاریخ تمدن " ( ترجمه فارسی ) راجع به قوم یهود و قانون تلمود مینویسد :
" اگر زنی به نقض قانون یهود میپرداخت چنانکه مثلا بی آنکه چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در شارع عام نخ میرشت یا با هر سنخی از مردان درد دل میکرد یا صدایش آنقدر بلند بود که چون در خانهاش تکلم مینمود همسایگانش میتوانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد "
علیهذا حجابی که در قوم یهود معمول بوده است از حجاب اسلامی چنانکه بعدا شرح خواهیم داد بسی سختتر و مشکلتر بوده است
در جلد اول " تاریخ تمدن " صفحه 552 راجع به ایرانیان قدیم میگوید :
" در زمان زردشت زنان منزلتی عالی داشتند ، با کمال آزادی و با روی گشاده در میان مردم آمد و شد میکردند . . . "
آنگاه چنین میگوید : " پس از داریوش مقام زن مخصوصا در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد
زنان فقیر چون برای کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادی خود را حفظ کردند ولی در مورد زنان دیگر ، گوشهنشینی زمان حیض که برایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگی اجتماعیشان را فرا گرفت ، و این امر خود مبنای پردهپوشی در میان مسلمانان به شمار میرود . زنان طبقات بالای اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دارد از خانه بیرون بیایند ، و هرگز به آنان اجازه داده نمیشد که آشکارا با مردان آمیزش کنند . زنان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
فصل اول
مقدمه
مسئله پوشش از دیر باز مورد توجه آدمیان بوده است اما با شرایط و روابط سیاسی و اقتصادی و فرهنگی حاکم
بر جهان در عصر حاضر به صورت یک معضل اجتماعی در سرتاسر جهان جلوه گر شده است.
فرهنگ و آداب غربی توسط غرب گرایان ، پ.شش همه افراد جامعه به ویژهوشش و حجاب نان دستخوش
تغییر و تحول عمیق قرار گرفته است.
گروهی غرب زاده بر این باور هستند که برای رسیدن به کاروان تمدن و تکنولوژی غرب بایستی پوشش و لباس
غربی را بر تن نمود.
دسته دیگر معتقدند به پایبندی به لباس و پوشش ملی متناسب با فرهنگ خودی می باشند. و اینرا از لئازم
ضروری و حتمی استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی می دانند.
تجربه تلخ چند دهه قبل و پیامدهای ناگوار ناشی از آن تغییر پوشش مشخص نمود که چگونه تغییر پوشش ،
مقدمه تغییر فرهنگ و هویت ملی قرار گرفت.
با پیروزی انقلاب اسلامی و گرایش جاکعه به سوی معنویت و تعالی دینی و خیز موج اسلام گرایی در سرتاسر
جهان ، استکبار با بهره گیری از تمامی حربه های سیاسی و اقتصادی و نظامی و فرهنگی و با بهره جویی از
نظریات متخصصان روانشناسی ، جامعه شناسی و مردم شناسی سعی در ترویج ابتذال فرهنگی و تحمیل سلطه
فرهنگی خویش بر جهان اسلام بر آمد. یکی از شیوه های مؤثر در اینراه با توجه به روحیات نسل جوان ، ترویج
بی بند و باری جنسی و تشویق به بی حجابی و پوشش مبتذل در میان جوانان میباشد.
بی تردید برای بی اثر کردن این حربه کارساز دشمن، اساسی ترین اقدام آگاه نمودن نسل جوان و واکسیناسیون
فرهنگی آنها می باشد.
موضوع تحقیق:
بررسی نظرات دانشجویان رشته های مختلف دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد در مورد
ضرورت حجاب و چگونگی رعایت آن.
هدف تحقیق:
امروزه جامعه اسلامی ما با تأسف بسیار شاهب بروز اندیشه های ظاهر فریب و مخربی است که تبلیغ و ترویج
بد حجابی را کانالی در جهت انتقال ضد ارزشها و نابهنجاریهای دیکته شده دشمنان و گسستن و از هم پاشیدن
باورهای اسلامی ملت ما قرار داده اند.
واقعیت این است که اسلام، حجاب و پوشیدگی را به عنوان دژی محکم در مواجهه با فساد و انحرافات اخلاقی و
جنسی معرفی و مسلمانان را به این مهم ترغیب و توصیه نموده است.
و در شرایطی که دشمنان اسلام با بکار گیری بنگاههای خبری و شبه های ماهواره ای و غیره در صدد ایجاد
تردید و شک و تعلل در حجاب و پوشش اسلامی می باشند وظیفه آحاد جامعه است که پاسدار عفاف جامعه
باشند.
در این میان سهم زنان در این بعد بسیار سنگین است زیرا زنان با حجاب مظهر عفافند و در دامن خود اهل
عفاف را می پرورانند.
آنچه انگیزه گزینش این تحقیق بود عبارت است از: اولا با توجه به جدی بودن تهاجم فرهنگی دشمن و به قولی
شبیخون فرهنگی و قتل عام فرهنگی در سالهای اخیر و کوشش مضاعف دشمن در ترویج پوشش مبتذل در میان
جوانان و ظهور این مسئله به عنوان یکی از مظاهر تهاجم فرهنگی مناسب دانستیم که حداقل برای مقابله با این
تهاجم و بینش دهی به جامعه و آگاهی جوانان فعالیتی هرچند ناچیز صورت گیرد.
دوما با توجه به اینکه دانشجویان آینده سازان جامعه اسلامی می باشند و با ورود به اجتماع تربیت نسل آینده و
اداره جامعه را به عهده خواهند گرفت تصمیم گرفتیم که در مورد اهمیت حجاب و پوشش، نظرات دانشجویان را
جویا شویم.
اهمیت و ضرورت تحقیق:
ریشه بیشتر احرافات اخلاقی نسل جوان را باید در لابلای افکار و عقاید آنان جستجو نمود.
فکر این نسل از نظر مذهبی آنچنان راهنمایی نشده و فوق العاده نیازمند می باشد.
جوانان آمادگی زیادی برای دریافت حقایق دینی دارند و از طرفی دیگر عدم رعایت اصول و ارزشهای دینی
بخصوص حجاب در معشرتهای اجتمتعی زمینه فروپاشی ارزشهای اجتماعی ، خانوادگی و ... را فراهم می
سازد و جای هیچ گونه شکی نیست که حجاب از مؤثرترین عوامل تحکیم روابط خانوادگی و بی حجابی از
مخرب ترین عوامل تزلزل خانوادگی است.
به هر میزان که در جامعه گرایش به حجاب بیشتر باشد به همان میزان جامعه به سوی سلامتی و پاکی می رود
و بالغکس آن نیز منجر به سقوط جامعه می گردد.
سؤالات پژوهش
1- ایا بین نظرات دانشجویان رشته های مختلف دانشکده الهیات دانشگاه آزاد واحد مشهد در باره ضرورت
رعایت حجاب تفاوت وجود دارد؟
2- آیا بین نظرات دانشجویان رشته های مختلف دانشکده الهیات دانشگاه آزاد واحد مشهد در باره نوع حجابی که
باید رعایت شود تفاوت وجود دارد؟
3- آیا بین رعایت حجاب و قوانین حاکم بر دانشگاه ارتباطی وجود دارد؟
4- آیا بین نوع حجاب و اعتقادات دانشجویان ارتباطی وجود دارد؟
5- آیا خانواده، جامعه ، وسایل ارتباط جمعی در رعایت حجاب نقش دارند؟
6- ایا خانواده ، جامعه ، وسایل ارتباط جمعی در انتخاب نوع حجاب نقش دارند؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
علیه حجاب اسلامی
حجاب یا پوشش اسلامی یکی از دستورات حکیمانه و سعادتبخش دین مبین اسلام است که از هنگام اسلام آوردن مردم ایران در دو قرن نخست هجری به گونهای همیشگی و مستمر توسط اهالی این سرزمین مورد پذیرش واقع شده و بدان عمل میشده است. در واقع رعایت حجاب اسلامی در بین مسلمانان ایرانی و کلیت این جامعه از جمله عوامل مهم پاسداری از شأن و کرامت انسانی زنان و رعایت سالم حقوق و حدود در روابط میان مردان و زنان بوده است.
امواج مهاجم استعمار بورژوایی و شکل تقلیدی آن در ایران یعنی غربزدگی شبه مدرن دلایل متعددی برای مخالفت با حجاب اسلامی خانمها داشت: اولاً حجاب زن مسلمان هویتبخش و عزتآفرین بود و موجب میشد زن مسلمان ایرانی در برابر هجوم افکار و مدلهای رفتاری بیگانه، گرفتار از خودبیگانگی و ضعف و بیهویتی و یا آلودگی نگردد. از این رو از عوامل حفظ استقلال هویتی مردم ما بود و شبهمدرنیستها که سودای وابستگی ایران را در سر داشتند، دلخوشی از آن نداشته و ندارند. ثانیاً حجاب زن ایرانی به عنوان لباس عفت و پاکدامنی و سادهزیستی او موجب مصونیت زنان و حتی مردان مسلمان در مقابل هجوم مصرفزدگی و فرهنگ کالای میگردید. از این رو خود به خود راه را بر سیطرهی نظام سرمایهسالاری و تبعات آن میبست.
استعمار غربی برای فتح بازار خرید مردم ایران نیازمند نابودی ساختار تولید سنتی و همچنین ساختار ساده و خودکفا و مستقل زندگی مردم ما بود. حجاب اسلامی، زن ایرانی مسلمان و به تبع آن حتی مرد مسلمان ایرانی را در مقابل گسترش فرهنگ مصرفی و کالازدگی و سرمایهسالاری محافظت میکرد. ثانیاً در جوامع مسلمان تحت سلطهی امپریالیزم هر نوع تأکید بر عناصر فرهنگ بومی و ملی مردمان چونان شمشیر برندهای علیه سیاستها و امیال استعمار مدرن غربی عمل کرده و میکند. زیرا استعمارگران به دنبال تهی کردن و بیگانه ساختن مردم از هویت کلاسیک خود بودهاند تا آنان را اسیر هویت تقلبی غربزدگی شبهمدرن نموده و از کانال آن این ملتها را برای همیشه به خود وابسته نمایند. حجاب زن مسلمان در چنین وضعیتی حکم یک اسلحهی نیرومندی برای جریان انقلابی و ضداستعمار را پیدا میکرده است.
اساساً غربیها به منظور برقراری سیطرهی تام و تمام و فراگیر خود بر مقدرات تاریخی جوامع غیرغربی میبایست که نظام منسجم ارزشهای دینی آنها را در هم شکسته و فرهنگ قلابی ظاهرگرا و دنیازده و به تعبیری شیطانی خود را جانشین آن نمایند و یکی از منفذها و روزنههای مقاومت اصیل فرهنگ خودی در جوامع اسلامی همانا حجاب زنان مسلمان بوده است که آنان را از مدزدگی و شیئی شدگی و تبدیل شدن به موجودی کالایی باز میداشته است. از این رو بود که از آغاز برقراری سیطرهی فرهنگی ـ سیاسی غربزدگی شبه مدرن در ایران [پس از سقوط استبداد صغیر و کسب قدرت توسط اعضای لژ بیداری در سال 1327 ق] زمزمهای شیطانی برای نفی و انکار حجاب و تخریب و تخطئهی آن آغاز گردید. به گونهای که تاریخ برای ما روایت میکند از حدود سال 1329 ق مطبوعات منورالفکری جسته و گریخته اما به طور تقریباً مستمر حملات خود علیه حجاب اسلامی را آغاز کردند.
آن گونه که از بررسی اسناد و مدارک تاریخی به دست میآید در سال 1303 ش در تهران سخن از «انجمن ضدحجاب» بوده است و به ویژه با اعلام کشف حجاب در افغانستان، در ایران نیز فعالیتها و تهاجمات منورالفکران علیه حکم الهی حجاب بیشتر گردید. البته این امری کاملاً بدیهی بود که امپریالیزم غربی برای برقراری سیطرهی خود در ایران که از مجرای حاکمیت فرماسیون غربزدگی شبهمدرن عملی میگردید، هدفی جز نابودی حجاب اسلامی و به تبع آن در هم شکستن هویت زن مسلمان ایرانی را دنبال نمیکرد. باز هم طبیعی بود که به میزانی که غربزدهها و عوامل استکبار در ایران قدرت میگرفتند و همزمان با افزایش تهاجم آنها علیه دین و آئین هویت و اعتقادات و استقلال این مردم، هجوم تبلیغاتی و اعمال زور فیزیکی و سیاسی علیه حجاب نیز بیشتر میگردیده است. در این بین روشنفکران شبهمدرنیست ایرانی به عنوان کارگزاران اصلی بسط سیطرهی فرماسیون غربزدگی و عملهی دانسته یا نادانسته تحقق وابستگی ایران به نظام سرمایهداری جهانی، بیشترین نقش را در مبارزه علیه هویت دینی مردم و حکم اسلامی حجاب زنان بر عهده گرفته و میگیرند.
در این ایام در روزنامهها و نشریات منفورالفکری شاهد هجوم تبلیغاتی نسبتاً مداوم روشنفکران لائیک و ناسیونالیست علیه حجاب اسلامی هستیم. در این هجمهی ناجوانمردانه که حتی قبل از مسلط شدن رضاخان و برقراری رژیم پهلوی در ایران، آغاز گردید از همهی صور فعالیتهای ژورنالیستی [اعم از درج مقاله یا انتشار سالانه و یا نشر هجویات و فکاهیات و به سخره گرفتن حکم الهی] استفاده میگردید.
از این گونه اشعار میتوان به چند نمونه اشاره کرد. مثلاً عارف قزوینی شاعر و تصنیفسرای متجددمآب و ناسیونالیست آن دوره در قطعهای که به سال 1336 ق(برابر با 1297 ش) علیه حجاب سروده چنین گفته است:
بفکن نقاب و بگذار در اشتباه ماند
تو بر آن کسی که میگفت رخت به ماه ماند
بدر این حجاب و آخر بدرا زابر چون خود
که تمدن ارنیابی بیتو به نیم راه ماند
تو از این لباس خواری شوی عاری و برآری
بدر همه گل سر از تربتم ارگیاه ماند…
عارف و شاعر سکولاریست عهد مشروطه در شعر دیگری به سال 1302 ش این چنین علیه حجاب سخن دری کرده است:
ترک حجاب بایدت ای ماه رو مگیر
در گوش وعظ و واعظا بیآبرو مگیر
بالا بزن به ساعد سمین نقاب را
گر هر چه شد به گردنم آن را فرو مگیر
در ادامه این ابیات، به توهین و هتاکی علیه روحانیت پرداخته و باز علیه حکم آسمانی حجاب سخن گفته است. از این قبیل اشعار علیه حجاب در آثار دیگر شاعران شبهمدرنیست این دوره نیز دیده میشود.
نکته : تاریخ معاصر ایران کشف حجاب پوشش اسلامی حجاب اسلامی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بسم الله الرحمن الرحیم
سیری در آیات حجاب
حجت السلام سید رسول حسینی
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گلستان
آدرس: گرگان، دانشگاه علوم پزشکی، گروه معارف اسلامی
تلفن: 091127335003
چکیده :
واژگان کلیدی: حجاب – پوشش اسلامی
مقدمه:
حمد و سپاس بیکران خدای را که جهان را هستی بخشید و چرا عقل را در آدمی بر افروخت او را با سرمایه علم و فطرت امتیاز بخشید و استعدادهای نهتفته اش را با الهامات فطری و پیروی از ره آورد پیامبران الهی شکوفا ساخت. حیاء را در نهاد او به ودیعت نهاد و لباس و پوشاک را در لابلای نعمتهایش به بشر ارزانی داشت. اشتیاق درونی زن را به پوش در شرایع الهی محکم ساخت تا گوهر هستی زن در صدف پوشش صیانت گردد و جامعه از فروافتادن به گرداب فساد و تباهی نجات یابد.
با کمال تاسف در اوج شکوفایی علم و صنعت در جهان معاصر الهامات درونی زن لگمال هوسهای زودگذر و سود جوییهای اقتصادی گردید و قانون الهی حجاب نادیده گرفته شد و به نام آزادی فرهنگ خود آرایی و بی بند و باری ترویج گردید. در نتیجه نظام خانواده از هم گسسته شد و التهابات روحی افزایش یافت و ماراض جسمی فزونی گرفت.
آری نهضت آزادی زنان اگر چه محدودیتهایی را در جهان غرب از زن برداشت ولی بدبختیهای فراوانی را برای زن و جامعه بشریت به ارمغان آورد. غم انگیزترین فاجعه آن است که به تدریج خودآرایی ‹ ارزش › شد و وسیله پیشرفت قلمداد گردید و حجاب ارتجاع نام گرفت و علامت عقب ماندگی معرفی شد و متاسفانه کشوهای اسلامی هم با روی باز از راه و رسم دشمن استقبال نمودند.