لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
موضوع تحقیق:
فهرست مطالب
عنوان:
آثار تاریخی زندیه شیراز ، جلوه فرهنگ در پایتخت فرهنگی ایران زمین
آثارابنیه کریم خان
مسجد وکیل
حمام وکیل
بازار وکیل
منابع
آثار تاریخی زندیه شیراز ، جلوه فرهنگ در پایتخت فرهنگی ایران زمین
شیراز را از آن رو بسیاری به شهرشاعران و عارفان و پایتخت فرهنگی ایران زمین میشناسند که جلوههای تاریخ، تمدن و فرهنگ ایرانی و اسلامی در این کلان شهرگسترده است و رد پای زندگی مدنی در آن از دیر باز وجود داشته است.یکی از جلوههای تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین که در شیراز همچنان پا برجاست و ویژگی منحصر به فردی برای این شهر فرهنگی به شمار میآید وجود مفاخر و یادمانهای کهن از جمله مفاخر و یادمانهای فرهنگی دوره زندیه است.آثار و یادمانهای دوره زندیه که اغلب با پسوند وکیل شناخته میشود به صورت ارگ کریمخانی،بازار وکیل ، مسجد وکیل ، حمام وکیل، دیوانخانهو عمارت کلاه فرنگی باغ نظر است. وکیل از آن رو در ادامه نام این عمارتها آمده است که کریم خان زند را وکیل الرعایا مینامیده اند.آنچهاهمیت وجوداین آثار رادو چندان میکند علاوه پیشینه فرهنگی و تاریخی ساخت بناهای آن توجه بهحقوق شهروندی و احترام به مدنیت و تمدن زندگی شهری در دوره حکومت کریم خان زند در ایران زمین بوده است که همچنان رگههایی از این نوع نگاه به زندگی مردم در این آثار متجلی است.
آثارا بنیه کریم خانمسجد وکیلمسجد وکیل یا جامع وکیل از آثار دوره زندیه در شیراز است. این مسجد با 11 هزار متر مربع مساحت، 8660 متر زیربنا، 120 متر طول و 80 متر عرض در سال 1187 ه.ق. توسط کریم خان زند در محله درب شاهزاده، خیابان طالقانی فعلی و در حد فاصل حمام وکیل و بازار وکیل ساخته شده است.
در دو لنگه ورودی مسجد با 8 متر ارتفاع و 3 متر پهنا در هر لنگه، در ضلع شمالی مسجد قرار گرفته است. و در کنار آن نیز ورودی در بازار شمشیرگرها وجود دارد.
بر فراز سر در مسجد کتیبه ای کاشی کاری شده قرار دارد که با خط نسخ آیات قرآنی بر روی آن نگاشته شده است. در پایان نیز تاریخ 1306 ه. قید گردیده است. بر فراز آن نیز در میان فضایی کاشی کاری شده، کتیبه ای قرار دارد که نام فتحعلی شاه و حسین علی میرزا با خط ثلث و آب طلاکاری شده بر روی آن نگاشته شده است.در پیشانی طاق سردر، کاشی هفت رنگ وجود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حمام خان
حمام خان مربوط به دوره قاجاریه بوده که در بافت سنتی شهر شوشتر قرار دارد و به جهت دارا بودن کلیه اجزای یک حمام قدیمی دارای اهمیت است
این بنا درشوشتردرانتهای خیابان امام شرقی واقع شده است. ساخت حمام مربوط به دوره قاجاریه و نامگذاری آن به سبب تعلق به خان های مرعشی بوده است.این حمام به دلیل چشم انداز به رود گرگر، قرار داشتن در بافت سنتی شوشتر و دارا بودن کلیه اجزای یک حمام قدیمی دارای اهمیت است.حمام خان همچون سایر حمام های قدیمی ایران شامل بینه، رختکن، گرمخانه، خزینه آب گرم و سرد و گلخن می باشد. مساحت حمام 1500 متر مربع است.
تزئینات بنا شامل آجر کاری، پنجره های مشبک(شباک) و قسمتی بصورت رسمی بندی می باشد. در پوشش بنا از رنگ های معدنی استفاده شده است. نوع مصالح بکار رفته شامل سنگ، آجر، و ملات آن از ساروج، گچ و آهک می باشد. سیستم لوله کشی و ایجاد دوش انفرادی در سنوات بعدی به بنا الحاق شده است. این اثر در حال حاضر به صورت نیمه ویرانه می باشد. و با توجه به میزان تخریب و عدم رسیدگی مالکین بیم ویرانی کامل بنا می رود
مدیر مجموعه سنتی حمام خان گفت: حمام خان که در مجموعه خان، همجوار با مدرسه و مسجد ملااسماعیل بنا شده، متعلق به دوران قاجار است.
سید ابراهیم نصیری در گفتوگو با خبرنگار میراث فرهنگی ایسنا - منطقه یزد، اظهار داشت: معمار هنرمند این بنا با چیره دستی تمام از سیستم تویزه استفاده کرده و کلیه سقفها را روی تویزه اجرا نموده است که مصداق روشن فن مزبور در فضای سربینه با ترکیب چهار ستون مربع و یک پوشش نسبتا قابل ملاحظه است.
نصیری با بیان این که مساحت این حمام یک هزار و 170 مترمربع با زیربنای 900 مترمربع است، گفت: جنس دیوارها از سنگ یا آجر با اندود شفته آهک است و بر روی دیوارهای نبش شاه نشین، در بدو ورودی حمام آثاری از نقاشیهای مربوط به اواخر دوره قاجاریه مشاهده میشود که معمولا سوژه حماسی، نظامی بوده و متاثر از شاهنامه هستند.
مدیرمجموعه سنتی حمام خان در ادامه اظهارداشت: در مصالح به کار رفته در حمام سنگ در شالوده، کف سازی، قرنیزها، حوض ها و قرینهها، آجر در ساختمان، ستونها، دیوار سازی، جرزها و تیغههای سقف و خشت در ساختن دیوارها، سقف فضای پشتیبانی، گاورو، طویله و... استفاده میشود.
وی افزود: این بنا شامل ورودی، دالان، سربینه، میاندر، گرمخانه، خزینه، تون، گاورو، فضای پشتیبانی سرویس، استخر است که هرکدام دارای تعاریفی برای خود هستند.
نصیری ادامه داد: دالان فضایی است که در واقع سلسله مراتب ورودی و خروجی و سربینه را ایجاد میکند و سربینه فضایی وسیع و سرپوشیده برای کندن و پوشیدن لباس و بستن و افکندن لنگ و آماده شدن جهت دخول به گرمخانه است.
وی در مورد میاندر افزود: فضایی بین حد فاصل سربینه و گرمخانه بوده که گرمخانه نیز خود فضایی تقریبا شبیه سربینه است که چهار ستون در وسط و دو سقفی گنبدی شکل که دور تا دور ستونها را احاطه کرده است، دارد.
نصیری ادامه داد: استخر فضایی سرپوشیده و نسبتا بزرگ جهت استحمام است که توسط شاه نشین با گرمخانه ارتباط دارد. خزینه نیز فضایی سرپوشیده است که در حد فاصل گرمخانه و تون که پر از آب گرم است، قرار دارد و جهت استحمام مراجعان استفاده میشود.
مدیرمجموعه سنتی حمام خان در پایان اظهار داشت: تون نیز زیرزمینی دخمه مانند، جنب قرینه آب گرم است که جهت سوختن هیزم در خصوص گرم کردن آب از آن استفاده میشود و گاورو نیز فضایی باریک، دراز و شیب دار است که جهت حرکت گاو برای کشیدن آب از چاه استفاده میشده است.
این حمام هم اکنون تحت کاربری رستوران سنتی پذیرای مهمانان است.
حمام گنجعلیخان:برای دیدار از گنجینة به یادماندنی مردم شناسی گنجعلیخان باید از سردر زیبای آن شروع کرد ، جایی که آجرهای ساده و نیلی ، حاشیه ای از سنگ مرمر ، نقاشیهای زیبای سردر ، مقرنس بندی زیبا ، نمای بیرونی سردر حمام را در جلوه ای زیبا و باشکوه به نمایش می گذارد و هر رهگذری را به درون ، فرا می خواند. بر سردر حمام ، که بخشی از نقاشیهای عهد صفوی آن به تازگی مرمت شده ، کتیبة شعری به خط نستعلیق بر سنگ مرمر حک شده که مصرع آخر آن ، سال اتمام بنا را با تبدیل به حروف ابجد نشان می دهد:«کسی نداده نشان در جهان چنین حمام » (سال 1020 ه.ق.)با عبور از زیر این سردر زیبا و راهرویی غیرمستقیم ، که مانع از اشراف به درون حمام و حفظ گرمان آن می باشد ، و عبور از یک هشتی کوچک و درگاهی منقوش با حجاری پرندگان دریایی به فضایی بزرگ و دلپذیر می رسیم که نامش «رختکن» و نام دیگرش «سربینه» است که از فضاهای اصلی بناست. جایی که تمام توان سازندة آن متوجه فضاسازی عالی و باشکوه شده ، با بکارگیری نظمی کامل و ترکیبی مناسب از سطوح کاشیکاری پرنقش و نگار و رنگارنگ ، سنگهای مرمر ، سقف های کاربندی شده ، استفاده از صدای آب حاصل از فوران فواره ها و نورپردازی خاص ، فضایی دلنشین ، روح بخش و مسحورکننده ، آفریده است. رختکن ، متشکل از یک فضای میانی وسیع با سقفی بلند و پرکار و غرفه های کوچکتر در گرداگرد آن است ، غرفه ها نیز حوضچه ای با فواره در مرکز خود جای داده اند. این غرفه ها از انتها به هم مرتبط هستند لذا رختکن ، باوجوداینکه فضایی یکپارچه جلوه می کند دارای گوشه هایی خلوت و تودرتو است که فضایی مناسب برای استراحت ، عبادت و گفتگو را عرضه می دارد. رختکن حمام با انواع زیراندازهای زیبا ، سارق های زردوزی شدة سنتی ، بقچه های کرباسی ، قطیفه ها و تن خشک کن های فراوان ، تزئین شده است.آری این حمام قدیمی ، مشتریانی دارد ساکت وصبور و بی حرف ، انگار که روح دارند و زنده اند ، مشتریانی با لباسهای قدیمی ، یکی دراز کشیده ، یکی نشسته ، دیگری لباس از تن بیرون می آورد و آن دیگری ، آنقدر پاک و پاکیزه به نظر می آید که انگار از حمام و شستشویی گرم بیرون آمده است. آنها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگینامه میرزا کوچک خان جنگلی
یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ در سال ???? ه.ش. در شهر رشت محله استادسرا در خانوادهای متوسط چشم به جهان گشود. وی سنین اوّل عمر را در مدرسه حاجی حسن واقع در صالح آباد شهر رشت و مدرسه جامع به آموختن صرف و نحو و تحصیلات دینی گذرانید. چندی هم در مدرسه محمودیه? تهران به همین منظور اقامت گزید. با این سطح تعلیم میتوانست یک امام جماعت یا یک مجتهد از کار درآید، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
میرزا دارای دو خواهر و دو برادر، یکی بزرگتر از خود بنام محمّدعلی و دیگری کوچکتر بنام رحیم، بود، که هر دو نفر بعد از میرزا وفات یافتهاند. بنا به روایات او مردی خوش هیکل، قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمائی متبسم و بازوانی ورزیده بود. طرفداران او میگویند از نظر اجتماعی مردی با ادب، متواضع، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، آدمی صریح اللهجه و طرفدار عدل و آزادی، حامی مظلومان و اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. میرزا در سنین آخر عمرش همسری برگزید.
1 - میرزا کوچک خان...... اویید میرزا.. میرزا کوچک خان جنگلی ......
ریشههای هویت ایرانی در قیام میرزا کوچک خان جنگلی
جنبش جنگل و قیام میرزا کوچک خان، در دورهای از تاریخ پر هرج و مرج، پریشانی، فقر و دخالت خارجی صورت گرفت. در مورد این حرکت، دیدگاههای مختلفی در تاریخ معاصر ایران شکل گرفته که با هم متفاوت و حتی در مواردی متضادند.
برخی آن را جنبشی ناسیونالیستی، برخی سوسیالیستی، برخی اسلامی و برخی دیگر نیز بدون داشتن مرام و مواضع مشخص دانسته و آن را فناتیک توصیف کردهاند. هرچند که منابع موجود تبیین کاملاً شفاف و روشنی از ماهیت این حرکت ارائه نمیکنند، اما با توجه و تأمل در حوادث رخ داده و تبیین شرایط حاکم بر آن و همچنین تکیه بر شواهد و قرائن به جا مانده از حوادث آن ایام، تا حدود زیادی میتوان به تفسیر و توجیه شکل و ماهیت آن پرداخت. تلاش مقاله حاضر در راستای نشان دادن سمت و سوی این قیام میباشد.
طرح مسأله
در تاریخ معاصر ایران، هر از گاهی حرکتها، نهضتها و قیامهایی به وقوع پیوسته که بنا به شرایط سیاسی – اجتماعی کشور، ویژگیها و شرایط خاص خود را دارا بوده است. بعضی از این حرکتها در مقابل استبداد سیاسی حاکم بر ایران صورت گرفته و این ویژگی، آن را از حرکتهای دیگری که بر مبنای ضدیت با بیگانگان شکل گرفته تفکیک و متمایز نموده است. از طرف دیگر، جنبشهایی که مبنای آنها عدالت گستری و یا آگاهی بخشی بوده، با دو مورد پیش گفته متفاوت بوده است. شناخت میرزا کوچک خان و نهضتی که او در تاریخ معاصر ایران ایجاد کرد، در همین چارچوب امکانپذیر است. به عبارت دیگر، میرزا کوچک خان موجد نهضتی شده که مدتها علیه دربار ایران و سلطه اجانب پیکار نموده و توانسته بخشی از ملت ایران را با خود همراه و موجد انگیزه مبارزه در آنان گردد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که روش، شیوه و تدبیر میرزا کوچک خان در تهییج حداقل بخشی از ملت ایران در مقابله با اجانب و دربار ایران چه بود، و با استفاده از کدام مؤلفهها حرکت خود را آغاز کرد؟ به نظر نگارنده، اگر چارچوب راهبری حرکت میرزا شناخته شود، میتوان به بسیاری از زوایای پیدا و پنهان قیام مذکور پی برد.
میرزا به حفظ و ضبط اشعار متقدمین علاقه داشت و گاهی هم اشعاری به رشته نظم میکشید. «به اشعار فردوسی علاقه خاص داشت به طوری که در گوراب زرمخ مرکز تأسیسات نظامی جنگل جلسات منظمی برای قرائت شاهنامه فردوسی و تهییج روح سلحشوری افراد ترتیب داده بود» (فخرایی، ????: ??).
در فتح تهران به مشروطهخواهان کمک کرد و هنگامی که در تهران بود، به دوستانش که هر کدام دارای مناصب و مأموریتی بودند اظهار احتیاج نکرد و با وجود آنکه شدیداً مشکل مالی داشت، حاضر نشد، به این دلیل، در مقابل دولت دست از اعتقادات خود بردارد. در نهایت اوضاع آشفته، فقر و ناامنی کشور بر روحیه میرزا اثر گذاشت و وی را به قیام و تلاش در راه وطن تهییج کرد و سرانجام، میرزا جان خود را در این راه از دست داد. به بیان احمد کتابی: «میرزا کوچک خان شخصاً مردی با ایمان، وطن دوست، فداکار، آزاده و به تمام معنا نیک فطرت و پاک دامن بود که در همه احوال اندیشهای جز سربلندی ایران و بهرهوری هم وطنانش در سر نمیپروراند»
چارچوب مفهومی
هویت ملی به عنوان پدیدهای اجتماعی و سیاسی، زاده عصر مدرن اروپاست که از قرن ?? آغاز میشود. این مفهوم از اواخر قرن نوزدهم و مخصوصاً بعد از دو جنگ جهانی، به کشورهای جهان سوم و تازه استقلال یافته راه پیدا کرده است. به همین دلیل است که میتوان پدیداری هویت ملی را با شکلگیری ملت به معنای امروزی آن مقارن دانست.
گیبرنا معتقد است «ملت یک گروه انسانی است که از تشکیل اجتماع خود آگاه است، گذشتهای مشترک و طرحی برای آینده و ادعای حق حاکمیت بر خود را دارد. از این رو ملت شامل پنج بعد اصلی است: بعد روان شناسانه، بعد فرهنگی، بعد سرزمینی، بعد سیاسی و بعد تاریخی» (گیبرنا، ????: ??).
بر این اساس، هویت ملی به ویژگیها و مشخصاتی گفته میشود که یک جامعه را از دیگر جوامع متمایز و نوعی انسجام کلی در جامعه ایجاد میکند (افروغ، ????: ???). در مورد مؤلفههای هویت ملی، اندیشمندان حوضههای مختلف علوم انسانی، دیدگاههای متفاوتی دارند در حالی که در جغرافیا، سرزمین و تاریخ مشترک مؤلفههای اساسی هویت ملی قلمداد میشوند، در علوم سیاسی، بر ساختار سیاسی مشترک و در علوم اجتماعی بر زبان و آداب و سنن مشترک به عنوان عناصر اصلی هویت ملی تأکید میشود. به همین ترتیب، از دیدگاه فلسفه و روانشناسی اجتماعی میتوان مؤلفههای دیگری را برای هویت ملی در نظر گرفت.
برخی پژوهشگران، پیوندهای خاکی، پیوندهای خونی و پیوندهای فرهنگی را سه رکن اصلی هویت ملی میدانند (نادرپور، ????: ???).
برخی دیگر، هویت ملی را شامل سطوح جهان بینی و ایدئولوژی، ارزشها و نمادها میپندارند (افروغ، ????: ??).
برخی نیز با رد بنیانهای نژادی و خونی و عدم پذیرش بعد فرهنگی، مدعی شدهاند که هویت ملی دارای بعد اقتصادی نیز هست و از اینرو، معتقدند هویت ملی ترکیبی از عناصر دینی، طبقاتی و تاریخی است (رواسانی، ????: ?). همچنین دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد که عوامل همگرا یعنی عواملی که افراد و اعضای جامعه را به همدیگر پیوند میدهد را جزء تامه هویت ملی میدانند (شیخاوندی، ????: ??).
همانگونه که مشاهده میشود، نمیتوان هویت ملی را دارای یک مؤلفه دانست؛ بلکه باید گفت این پدیده تلفیقی از مؤلفههای گوناگون است که بنا بر ویژگیهای ملتها تبلور خاص خود را پیدا میکند و گرایش به زبان و ادبیات، میراث فرهنگی، وابستگی ملی، گرایش سیاسی و گرایش دینی، میتواند بخشی از نمادهای آن باشد. با دقت در مفاهیم این بحث، میتوان چنین نتیجه گرفت که قیام میرزا کوچک، هر چند که عمدتاً شکل سیاسی – نظامی به خود گرفته بود و محققان، وی را صرفاً چهرهای سیاسی و انقلابی میشناسند، اما در عمق و محتوای کلام، ایدهها و آموزههای او میتوان اجزا و مؤلفههای هویت ملی ایرانیان را شناسایی نمود. در واقع، با اندکی توجه، در مییابیم که قیام میرزا کوچک جنگلی، هر چند در برههای از تاریخ ایران به وقوع پیوست که آشفتگی، فقر، ناامنی، عدم ثبات سیاسی حکومت و دخالتهای بیگانگان در کشور، به اوج خود رسیده بود و از همان ابتدا، پیشبینی میشد که جنگ و برخوردهای خشن نظامی، سرانجام این قیام را رقم خواهد زد؛ اما اگر دقیقتر به این رویداد بنگریم، درخواهیم یافت که در متن کلام و پیام میرزا کوچک خان، چه در مذاکرات و سخنرانیها و چه در نامهها و اطلاعیهها، فراتر از صحنههای خشونتآمیز و سخت جنگ، هدف، انگیزه و فلسفهای بالاتر و والاتر وجود داشته که همان وطن دوستی، تعلق خاطر به هویت ملی و کلیت تاریخی ایران است.
هویت ملی از جمله مباحث سیاسی جدید و گرایش به شکلگیری آن، ریشه در قرون متأخر و به ویژه حرکتهای ناسیونالیستی قرون ?? و ?? میلادی دارد و به طور کلی، مقولهای تاریخی است که در سیر و تکوین حوادث و تحولات اجتماعی پدیدار شده، رشد میکند و دگرگون شده و معانی گوناگون مییابد.
در اندیشههای سیاسی موجود، مباحثی از قبیل استقلال مملکت، تمامیت ارضی، وطن دوستی، مشروعیت و کارآمدی، آزادیهای سیاسی، توجه به افکار عمومی، تساوی حقوق و بالاخره دموکراسی و تعیین سرنوشت ملتها، ارتباط مستقیمی با هویت تاریخی دارد و در واقع میتوان گفت هویت ملی، بر مبنای علایق تاریخی یک کشور، هنگامی به وجود میآید که پیش از آن، مفهوم ملت به معنای امروزی آن شکل گرفته باشد و در این صورت، هویت ملی را میبایست مبنا و ریشه اصلی ملت باوری خواند؛ چرا که این پدیده، ریشه در احساس تعلق به قبیله و ملت دارد و متناسب با گفتمان سیاسی حاکم بر جامعه، آن را شکل خاص سیاسی میبخشد. بشیریه معتقد است که «زندگی سیاسی در متن گفتمانهای سیاسی سامان میگیرد و هر گفتمانی امکانات گوناگون زیست سیاسی را در شکل خاصی متحقق میسازد و به دولت، جامعه و فرد تعیّن و هویت ویژهای میبخشد» (بشریه، ????: ??).
مقاله حاضر مدعی است که واژگانی در ادبیات سیاسی، اعلانات، مواضع و حرکتهای میرزا کوچک خان و حتی در نامهها و نظرات اطرافیان وی در مورد رفتار سیاسی او وجود داشته که وقتی با ادبیات و فرهنگ سیاسی جدید جهان تطبیق داده میشود، کلیتی را به وجود میآورد که محققان و دانش پژوهان را با گرایش سازمان یافته به استفاده از ریشههای هویت تاریخی ایران در این قیام مواجه میسازد.
این واژگان، از استقلال و تمامیت ارضی و تا وطن دوستی و مشروعیت دولت و همچنین توجه به افکار عمومی و تساوی حقوق را شامل میشود که در واقع همان مباحث سیاسی قرون جدید میباشد. این ویژگی البته نافی تمایلات اسلام گرایانه میرزا کوچک خان نیست و میرزا دقیقاً به این نکته توجه داشته که اسلام جزیی از هویت تاریخی ملت ایران میباشد و هر حرکت و قیامی، برای موفقیت خود، میبایست به این شرایط تاریخی و ملی کمال توجه را داشته باشد؛ هر چند که این هویت در طول تاریخ دچار تغییرات زیادی شده بود و به دلیل ارتباط تنگاتنگ آن با هویت ملی، در بسیاری مواقع، برداشت اشتباهی از آن صورت میگرفت.
در واقع، برای اولین بار، توسط ساسانیان بود که مفهوم هویت ایرانی وارد تاریخ ایران شد که برای نشان دادن آن میتوان به کتیبههای ساسانی و کلماتی مثل ایران و انیران توجه کرد. ساسانیان در قرن سوم میلادی دین و سیاست را به صورت دو رکن هویت ایرانی در آورده و با استناد به نامهای اسطورهای پیشدادی و کیانی، خود را قدرتمند کردند.
با آمدن اعراب مسلمان به ایران، ایرانیان با خاطرههایی که از ایام گذشته داشتند، توانستند با خود آگاهی و زنده کردن زبان فارسی در قرن سوم و چهارم، بار دیگر هویت ایرانی را زنده کنند. این هویت، بیشتر فرهنگی – علمی بود تا سیاسی؛ چرا که حکومتهای عصر زرین، خود بخشی از قلمرو خلافت به حساب میآمدند و نمیتوانستند وحدانیتی سیاسی به مانند دوران ساسانیان به وجود آورند. اگرچه با زبان فارسی هویت ایرانی زنده نگه داشته میشد؛ اما دوران فترتی به درازای ? قرن طول کشید تا دوباره ایران به صورت واحد سیاسی یکپارچه درآمد. بنابراین، باید توجه داشت که اگرچه در طول ? قرن، مفهوم ایران و احساس ایرانی بودن را پابرجا میبینیم، اما مفهوم سیاسی ایران، در معنای سرزمین یکپارچه و حکومت واحد، تا زمان صفویان تحقق پیدا نکرد و در دوران صفویه بود که تشیع موجد نوعی تعلق ملی، وحدت سیاسی و تمایز از امپراطوریهای سنی در همسایگی ایران شد.
با شروع انقلاب مشروطیت و تحول ساختار سیاسی و فکری مردم، مفهوم تازه وطن و ملت وارد کلام سیاسی شد و رواج یافت. هویت ایرانی، اگرچه نوعی ناسیونالیسم ابتدایی بود و به مفهوم هویت ملی تکامل پیدا کرد؛ اما به قول احمد اشرف؛ «بحران هویت در این دوره با دو بعد متفاوت نمایان میشود: یکی مسئله پیدایش هویت قومی و دوم پیدایش مفاهیم گوناگون از هویت میل بر مبنای برداشتهای متفاوت از دولت ملی و جامعه مدنی، گروههای قومی و رابطه ملیت و مذهب» (احمدی، ????: ???).
بر این اساس، میتوان دریافت که مفهوم هویت تاریخی در درجه نخست با ایده یگانه بودن ملت و احساس تعلق به جامعه تاریخی به خصوص پیوند میخورد. به بیان دیگر، هویتهای ملی بر اساس مرزبندیهای جغرافیایی و تشکیل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
آقا محمد خان قاجار
آقا محمد خان قاجار بسیار سنگدل و بیرحم و کینهتوز و انتقامجو بود و برای رسیدن به مقام سلطنت از هیچ عمل پست و شرم آ وری استنکاف نکرد از جمله رفتار ظالمانه و شنیع وی با لطفعلیخان زند و قتل و یا کور کردن برادرانش که به قساوت و سنگدلی این خواجه قاجاری صحّه میگذارد.
آقا محمد خان پس از وفات وکیلالرعایا – که در دربار وی بین شاهزادگان و فرمانروایان زندی آشوب و اغتشاش ایجاد شده بود – فرصت را مغتنم شمرد واز شیراز فرار کرد و به استراباد رفت و به امید جمعآوری لشکر بین قاجارهای آشاق باش و متحدانش (ترکمنها) رفت. هدف خواجه قاجار متحد کردن دو ایل آشاق باش و یوقاری باش قاجار و نیز ترکمنهای یموت و گوگلان بود که در اختلاف دائمی به سر میبردند و با ایجاد اتحاد بین آنها زمینه قیام و شورش بر علیه زندیان ایجاد کرد تا در آینده با کمک لشکریان قاجاری و ترکمنهای گوگلان و یموت زمام امور ایران را در دست گرفت. ایران در آن زمان به علت اختلاف بین شاهزادگان زندی و دیگر حکام ولایات دستخوش آشوب و هرج و مرج شده بود و این آشوب تمامیت ارضی ایران را به خطر میانداخت زیرا باز هم مثل دوران اواخر صفوی ایران از طرف همسایگان شمالی و شرقی و غربی در امنیت کامل نبود و در معرض تهدید دشمنان قرار گرفته و در همین ایام بود که آقا محمد خان قاجار – که مردی مستعد و لایق جهت حفظ ایران از تعرضات همسایگان بود – با اقتدار کامل به کمک نیروی قاجار و ترکمنهای یموت و گوگلان ظهور کرد. و اگر بیرحمی و سنگدلی خواجه قاجار را در نظر نگیریم او را مردی خواهیم یافت که با اقتدار کامل و با درایت و تفکر شگفتانگیز توانست در مقابل تهدیدات همسایگان ایران. تمامیت ارضی کشور را حفظ نماید و شاید اگر آقا محمدخان و لشکریان ترکمنش نبودند امروز ایرانی باقی نمیماند و در بین عثمانی و روس و افغانها تقسیم میشد و در نهایت بدست روس و انگلیس میافتاد.در حفظ تمامیت ارضی ایران و پیروزیهای آقا محمد خان ترکمنها نقش عمدهای ایفا نمودند و خواجه قاجار توانست به کمک نیروهای ترکمن بر بسیاری از دشمنان فائق آید. اما بعد از رسیدن به سلطنت ازنیروهای ترکمن کاسته شد. زیرا آقا محمد خان در صدد قلع و قمع آنها برآمد و از اینرو قلمرو شمالی حکومت قاجار در نواحی گرگان (گنبد کاووس فعلی) به حالت تزلزل افتاد و بعد از وی جانشینان آقا محمد خان نیز سیاست خصمانهای با ترکمنها در پیش گرفتند و شاید این بزرگترین اشتباه قاجارها بود که لشکریان لایق ترکمن را از خود دور ساختند و بدینوسیله حکومت خود را ضعیف نمودند و حتی نتوانستند رد مقابل تعرضات روس و عثمانی دوام بیاورند و در آخرالامر بر اثر حملات پیدر پی روس و تهدیدات انگلیس قسمتهای مختلف ایران را تجزیه نمودند. آنها اگر مانند گذشته از لشکریان ترکمن استفاده مینمودند و در صدد جلب آنها برمیآمدند میتوانستند در بسیاری از مواقع بر دشمنان فائق آیند. چنانچه در دورة ناصرالدینشاه ترکمنها به تنهایی توانستند نیروهای روسی را در آشوراده تارو مار نمایند . در حالیکه حکومت قاجار از عهدة آن نمیتوانست برآید.
ولی براستی که آقا محمد خان بسیاری از پیروزیهای خود را با تکیه بر نیروهای ترکمن کسب نمود. چنانکه میدانیم اقا محمد خان بعد از فرار از شیراز یکراست به طرف استراباد و ترکمنها آمد و از آنها نیروی قدرتمندی را تشکیل داد. گلی مینویسد: «آقا محمد خان پسر محمد حسن خان که در دربار کریم خان به عنوان گروگان زندگی میکرد همین که کریم خان درگذشت به بهانه شکار از قلعه خارج شد و به استراباد آمد. اولین اقدام او متحد کردن دو قبیله «یوخاری باش» و «اشاق باش» و سپس متحد شدن با ایل ترکمن و آوردن آنها به قشون خود بود. در این ایام لطفعلی خان زند آخرین بازمانده زند آنچنان درگیر مسائل داخلی بود که بناگاه با قدرت محمد خان روبرو میشود» . در نبرد بین خواجه قاجار با لطفعلی خان زند نیز ترکمنهای بسیاری شرکت داشتند و نیروهای عمدة خان قاجار را تشکیل میدادند. گلی به نقل از وامبری مینویسد: «در محاصره بم و فرمانشیر که توسط قدرت آقا محمد خان انجام گرفت لطف علی خان زند مقاومت عجیبی کرد ولی مردم از ترس آقا محمد خان که کرمان را به شهر کوران بدل ساخته بو قلعه را گشودند و ترکمنها مانند مور و ملخ به داخل شهر ریختند و همین ترکمنها بودند که شاهزاده دلیر زند را دستگیر کرده تاج سلطنت به آقا محمدخان سپردند» .
بدین ترتیب ترکمنها با دستگیری لطفعلی خان زند و پیروز کردن آقا محمد خان صفحهای جدید بر سرنوشت ایران باز نمودند که به نفع خاندان قاجار رقم میزد و اگر این نیروها نبود براستی که آقامحمدخان نمیتوانست به چنین پیروزیهایی دست یابد.
بر این اساس آقا محمد خان قاجار پس از پیروزی، اراضی حاصلخیز دشت گرگان را در اختیار ترکمنها گذاشت تا در آنجا به امر زراعت بپردازند واین بخشش به پاس زحمات آنها در جهت رسیدن خواجه قاجاری به حکومت ایران بود. «و ترکمنها در اوائل سلطنت وی نقش عمدهای در امور حکومتی از قبیل داروغهگی استراباد ]ایفا نمودند[ و حتی برای سران ایل ترکمن مستمری تعیین میشد. ولی در ادوار بعدی حکام محلی رابطه بین ترکمنها و جکومت مرکزی را بهم میزنند و از آنها مالیات زیاد طلب میکنند و ترکمنها به آنها باج نداده و بر فرمانهای آنها عمل نمیکنند» . و این دشمنی را حکام محلی با رساندن اخبار دروغ به حکومت قاجار - مبنی بر اغتشاش و ناامنی در منطقه و شورش ترکمنها - ایجاد مینمودند. و آقا محمد خان نیز بعد از تثبیت قدرت بوسیلة ترکمنها، آنها را تنها گذاشت و ناجوانمردانه به قلع و قمع ترکمنها پرداخت و سلاطین بعدی نیز با روش خصمانه با آنها رفتار کردند. بطوری که ترکمنها از قاجاریان بیزار شدند و تا آخر حکومت قاجار حتی اگر کوچکترین قیام برعلیه آن حکومت شکل میگرفت ترکمنها در آن شرکت میجستند و بطور کلی وضعیت ترکمنها باز هم در دوران حکومت آقا محمد خان و اوایل حکومت فتحعلیشاه نسبت به دورههای بعدی بهتر بوده است. وامبری مینویسد «اگر شمشیر ترکمنها نبود آغا محمد خان هرگز موفق نمیشد. ]حکومت[ خاندان خود را برقرار کند. چادرنشینان ]ترکمن[ این مطلب را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
کریم خان زند و سلسله زندیه
یکی دیگر از سلاطینی که آرامگاهش در شیراز قرار دارد کریمخان زند است. وی از طایفه زند بود که در اطراف ملایر سکنی داشتند و به امر نادرشاه به خراسان کوچانیده شدند. پس از مرگ نادر ایل زند مجدداً به سوی ملایر روی آوردند و رئیس آنان کریمخان و برادرش صادق خان بودند. کریم خان در آنجا به راهزنی پرداخت و به تدریج تمام منطقه را متصرف شد و کارش بالا گرفت. وی پس از تصرف همدان قدرت عظیمی پید کرد و علی مردان خان زند برای حمله به اصفهان با او عقد اتحاد بست. حاکم اصفهان ابوالفتح خان در اثر شجاعت کریمخان و برادرش اسکندر خان شکست خورد و ناچار با مهاجمین از در سازش در آمد.طبق قرارداد، یکی از شاهزادگان صفوی را با عنوان شاه اسمعیل سوم به شاهی برداشتند، کریمخان سمت سرداری کل عراق، علی مردان خان عنوان وکیل الدوله و ابوالفتح خان حکومت اصفهان یافت.علی مردان خان به شاه که طفل هشت ساله ای بود یاد داد تا خلعتی فاخر برای کریم خان بفرستد و او را به همدان و کرمانشاهان و قزوین جهت ملک گیری اعزام دارد. کریمخان فرمان را اطاعت کرد و علی مردان خان فرصتی یافته، ابوالفتح خان را کشت و به قصد تصرف فارس عزیمت کرد.این خان لر چنان آتش بیداری در فارس روشن کرد که به توصیف نمی گنجد. در شیراز لشکریانش درخت و گیاهی سبز نگذاشتند. در کازرون نیز به غارت اموال مردم اکتفا نکردند، بلکه زنان و بچه ها را هم به اسارت و بردگی گرفتند.کریمخان که در عراق به فتوحات مهمی نائل آمده بود از جنایات علی مردان خان آگاهی یافت وی پس از مشاوره با سرداران خویش به اصفهان آمد و عوامل علی مردان خان را از کار بر کنار و محبوس ساخت. آنگاه با سپاه علی مردان خان در نزدیکی سرچشمه زاینده رود برخورد کرد و آنان را شکست داد. کریم خان شاه اسمعیل سوم را در اصفهان بر تخت نشانید و خود را وکیل الدوله نامید. کریمخان با دو حریف روبرو بود یکی علی مردان خان و دیگری محمد حسن خان قاجار.پادشاه زند در جنگ های پیاپی ابتدا از خان قاجار شکست خورد و شاه اسمعیل سوم هم به طرف محمدحسن خان رفت و در این هنگام دشمنان زندیه زیاد شدند. عثمانی ها به مدعیان حکومت کمک می کردند. آزادخان افغان هم به تاخت و تاز پرداخته بود. سرانجام کریمخان پس از شکست های تلخ و مکرر بر تمام مشکلات فائق آمد و امر سلطنت را در دست گرفت و شیراز را به عنوان پایتخت خویش برگزید و حتی جزایر خلیج فارس را هم که در اثر از هم گسیختگی اوضاع از کف رفته بود مجدداً متصرف گردید.کریمخان در شیراز چند باغ، بازار، آب انبار، مسجد و ابنیه دیگر برپا ساخت. حصار شیراز را مستحکم نمود. امروزه ابنیه کریمخان قسمت عمده آثار باستانی شیراز را تشکیل می دهد و در حقیقت هنوز هم رونق شهر از بناهای اوست.کریمخان در شیراز درگذشت و او را در عمارت کلاه فرنگی که اکنون به موزه پارس تبدیل شده دفن کردند. پس از پیروزی آقا محمدخان قاجار، دستور داد تا جسد را از آنجا به تهران انتقال دهند و زیر پایه تختش دفن