واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره درموردعرفان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 110

 

به نام خداوند جان و خرد

مقدمه :‌

شک ،‌ گمان و یقین ؛ از جمله مسائل مربوط به حوزه معرفتند که بشر پیوسته در زندگی با آن روبه روست .

شکل حاصل اشتراک میان معلومات و مجهولات است .

گمان به قول مولانا همچون شیشه زرد و کبودی است که انسان از پشت آن به حقایق و مسائل پیرامون خویش می نگرد .

پیش چشمت داشتی شیشه ی کبود

زان سبب عالم کبودت می نمود 1329/1

بشکن آن شیشه کبود و زرد را

تا شناسی گرد را و مرد را 3959/1

و یقین بوستان آرامش و همنشینی با حقیقت است .

انسان به لحاظ دو بعدی بودن وجودش – جسم و روح – گاهی در مسائل مادی و دنیوی دچار شک می شود که باید به کمک ابزار «‌ حس و عقل »‌ آن را به یقین مبدل ساخت .

و گاهی نیز درامور معنوی و ماوراء طبیعی به شک و تردیدهایی مبتلا میشود که برای رفع آن یاری جستن از حواس و نیروی عقلانی نه تنها شکلی را حل نمی کند بلکه او را دچار سر گشتگی می کند . اینجاست که دو راه بیشتر در پیش رو ندارد :

پاک ساختن چهره دل از غبار حس نفسانی تا مغیبات غیبی در آن ، صورت خویش را بنمایند و حقیقت حق جلوه گر شود ،‌ زیرا تا انسان در قید خود باقی است خیر و شر خود را هم درست تشخیص نمی دهد بلکه آنچه را که خیر اوست شر می پندارد و آنچه را برای او مایه ی شر است خیر گمان می برد و بدین اشتباه به بیراهه می آورد .

خود را به کسی که این راه را طی نموده است و گردنه های آن را پشت سر گذاشته بسپارد .

ذکر کلیاتی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده !‌

1- اقسام عوالم ،‌ ابزار و راههای شناخت آنها ؛‌ از آنجا که بحث مورد نظر – شک و یقین – در رابطه با عالم غیب و شهود مطرح می شود و نیز ارتباطی که این بحثها با انواع علوم و معارف و ابزار دستیابی بدانها دارد به طور اجمال- این مسائل- و ابتدا مورد بررسی قرار گرفت . به عنوان مثال مباحثی درباره عقل و استدلال و استدلالیون و تلاش آنها- با ذکر تاریحچه ای از پیدایش چنین تفکری- برای دستیابی به حقیقت مورد بررسی قرار گرفته است .

2- تعاریف شک و گمان و یقین ،‌ ذکر انواع و درجات هر یک .

3- عوامل موثر در ایجاد هر کدام و نتایجی که هر یک در پی دارند .

4- ابیات متن این مجموعه بر طبق ابیات و شماره مثنوی معنوی به تصحیح «‌ رینولد الین نیکلسون »‌ است .

5- منابع و ماخذ ؛‌ شامل منابعی است که یا مستقیما مورد ارجاع قرار گرفته اند که اکثر آنها در پاورقی ذکر شده اند و یا منابعی هستند برای مطالعه در این زمینه همچون شروح مثنوی که مذکور است .

6- جز شک و یقین که مجموعه نام آنها را بر خود دارد . واسطه این دو مضمون ؛‌ یعنی ، گمان و نیز مترادف آنها مثل کلمات تردید و ظن نیز مورد بررسی قرار گفتند .

7- مطالبی که مورد بررسی قرار گرفته اند بر اساس مضامینی است که مولانا به عنوان نماینده عرفا آن را در مثنوی و ابیات آن بیان داشته و بدانها پرداخته است .

8- در پایان نیز فصلی از آیات قرآن کریم که در آنها به مسئله شک و یقین اشاره شده است همراه با ترجمه ذکر شده است .

بی گمان این اثر خالی از ایراد و اشتباه نیست ،‌ امید است استادان بزرگوار بر من منت نهاده ، از راهنمائیهای صادقانه خویش مرا بهره مند گردانند .

بخش اول

فصل اول :‌ گفتاری چند از زندگی مولانا

مولانا جلال الدین محمد بن سلطان العملا بهاء الدین محمد بن حسین بن احمد خطیبی بکری بلخی که در کتابها ازاو به نامهای «‌ مولانای روم »‌ ،‌ «‌ مولوی » و «‌ملای روم »‌ یاد کرده اند ،‌ یکی از بزرگترین و تواناترین گویندگان متصوفه و از عارفان نام آورآسمان ادب فارسی ،‌ شاعر حساس صاحب اندیشه و از متفکران بلا منازع عالم اسلام است .

پدرش سلطان العلما بهاء‌ الدین محمد معروف به «‌ بهاء ولد »‌ (543-628 هجری )‌ از عالمان و خطیبان بزرگ و متنفذ و از بزرگان مشایخ صوفیه در آخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری و تربیت یافته نجم الدین کبری بود و در نتیجه نقاری که در میان او و سلطان محمد خوارزمشاه پیدا شده بود در حدود سال 610 هجری با خانواده و خاندان خویش از مشرق ایران به جانب مغرب مهاجرت کرد و بعد از گذر از شهرهایی به دعوت سلطان کیقباد سلجوقی در قونیه اقامت گزید و در همانجا در گذشت .

جلال الدین محمد فرزند بها ء‌ الدین ولد که در قرن ششم ربیع الاول سال 604 هجری در بلخ ولادت یافته بود در آغاز این سفر طولانی پنج و شش ساله بود و گفته شده است هنگام عبور از نیشابور همراه پدر به صحبت عطار نیشابوری رسیده بود .

بعد از وفات سلطان العلما سال 628 یا 631 فرزندش جلال الدین محمد به خواهش مریدان به جای پدر بر مسند وعظ و تدریس پدر نشست ،‌ اندکی بعد از فوت پدر مرید او برهان الدین محقق ترمذی در طلب استاد به قونیه آمد و چون استاد در گذشته بود تربیت فرزندش جلال الدین که در آن وقت به علوم «‌ قال »‌ به کمال بود ،‌ همت گماشت و برای آنکه در علوم شرعی و ادبی کامل شود او را به مسافرت و تحصیل به حلب و دمشق بر انگیخت و او در حلب و دمشق به تحصیل در فقه صنفی پرداخت و گویا به فیض محبت محی الدین عربی نائل گشت و پس ازین سفر که هفت سال به طول انجامید به قونیه بازگشت و پس از طی طریق و سلوک به اجازه استاد مسند تعلیم و ارشاد یافت . پس از وفات استاد به سال 638 ،‌ مولوی تا سال 642 که سال ملاقات او با شمس تبریزی است به تدریس علوم شرعی در قونیه و وعظ و تذکر اشتغال داشت .

مولوی با یافتن شمس پشت به مقامات دنیوی کرد و همواره ملازم صحبت او بود تا آنکه شمس در سال 645 هجری به دست عده ای از شاگردان متعصب مولانا کشته شد و مولانا همچنان در فراق او می سوخت تا به تصور آنکه او را در شام خواهد یافت به دمشق سفر کرد و مدتی در آنجا جستجو نمود و پس از ناکامی به قونیه بازگشت . پس از شمس تا ده سال دیگر صلاح الدین قونوی معروف به «‌زرکوب »‌ ارادت مولانا را به خود جلب کرد و چون صلاح الدین در محرم سال 657 در گذشت عنایت مولانا نصیب حسام الدین حسن بن محمد معروف به چلبی حسام الدین گردید . و او بود که مولانا را به نظم مثنوی تحریض کرد و تا پایان در این راه با او همراه بود . مثنوی بزرگترین اثر اوست که در شش دفتر بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف در حدود 26000 بیت سروده شد. که در آن مولانا مسائل مهم عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح نموده است . و در ضمن آن به آیات و حدیثها اشاره نموده است .

دومین اثر بزرگ او «‌دیوان کبیر » مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریزیست که در پایان غزل مقام شمس الدین تبریزی اشاره و به نام او تخلص نموده است . غزلهای او مملو از حقایق عرفانی و در تایی مواج احساسات شاعر است . همچنین او رباعیاتی دارد که 3966 بیت را شامل می شود .

همچنین مولانا اثرهایی به نثر دارد که عبارتند از :

فیه مافیه – مکاتیب – مجالس سبعه است .



خرید و دانلود تحقیق درباره درموردعرفان


تحقیق در مورد محبت به خداوند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

محبت به خداوند

محبت یعنى دوست داشتن چیزى یا کسى دوستى با گرایش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پدید آید آن کس به محبوب خود مایل مى‏شود و براى رسیدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود.

محبت در حقیقت دوست داشتن کمال و بیزارى از نقص است. هم موجودات ناقص ذی‏شعور و هم موجود کامل حقیقى دوستدار کمال و بیزار از نقص هستند. یعنى هم خداوند محب است و هم انسان‏ها خداوند محبوب هم هست چون کمال مطلق است پس برترین محبوب و در حقیقت محبوب واقعى خداست.

با توجه به این مطالب مى‏توان محبت را به دو گونه تقسیم کرد و احکام مختص و مشترک هر یک از آنها را بیان نمود: محبت یا محبت موجود ناقص و فقیر به کمال است و یا محبت موجود کامل و غنى به کمال در هر صورت، محبوب، کمال است.

عوامل محبت:

محبت رابطه‏اى است میان محب و محبوب. وقتى محب به محبوب معرفت یابد چون در او کمالى مشاهده مى‏کند به او محبت مى‏یابد. بنابراین یکى از عوامل اصلى در واقع شرط لازم پدید آمدن محبت معرفت است.

محبت انسان به کمال ریشه در معرفت او به خویشتن دارد. هر انسانى نسبت به خود علم حضورى دارد و همزمان وجود خود که رتبه‏اى از کمال است و فقر خود را درک مى‏کند پس به خود محبت دارد؛ چرا که خود را واجد رتبه‏اى از کمال مى‏شناسد و به کمالاتى که در انتظار اوست محبت دارد چرا که از فقر خود آگاه و از آن بیزار است.

محبت انسان به خود، او را وامى‏دارد که به سوى کمال حرکت کند و نقص را از خود بزداید هر چیز که محبوب انسان واقع مى‏شود از آن روست که انسان کمالى را در آن مى‏یابد و رسیدن به آن را رفع نقص خود مى‏داند. قواى نفس انسان هر یک به تناسب خود دوستدار چیزى هستند، محبت غذا، نکاح، جاه، مال و هر محبت دیگرى براى رفع نقصانى در انسان است. دقت در عامل معرفت عامل اصلى دیگرى را به ما نشان خواهد داد معرفت به کمال، عامل محبت است پس کمال موجود در محبوب یکى دیگر از عوامل ایجاد محبت است.

هر دو عامل یعنى معرفت به کمال محبوب و کمال موجود در محبوب هر چه رتبه بالاترى داشته باشند محبت نیز شدیدتر خواهد شد این دو عامل، هم در محبت موجود ناقص به کمال و هم در محبت موجود کامل به کمال حضور دارند یعنى هم انسان در اثر معرفت به کمال محبوب به آن محبت مى‏یابد و هم خداوند به سبب کمال بندگان به آنها محبت دارد.

عامل سومى نیز در محبت وجود دارد که مختص محبت موجود ناقص به کمال است آن عامل، آگاهى به فقر و نیازمندى است. عامل سوم محبت انسان به کمال شناخت فقر و وابستگى اوست. انسان، فاقد برخى کمالات است و از این فقدان بیزار است پس به رفع آن مشتاق مى‏شود و محبت کمال را پیدا مى‏کند.

مراتب محبت:

با توجه به این عوامل در مى‏یابیم که هر گاه عوامل محبت قوى‏تر باشند محبت نیزشدیدتر است بنابراین مى‏توان برترین رتبه محبت را هنگامى یافت که محبوب در بالاترین مرتبه کمال باشد. برترین محبوب خداست چرا که کمال‏ترین حقیقت هستى اوست و برترین و شدیدترین محبت وقتى تحقق مى‏یابد که محبوب خدا باشد.

بالاترین رتبه معرفت به برترین موجود عالم، شدیدترین محبت را پدید مى‏آورد بنابراین هر موجودى که به خداوند معرفت بیشترى داشته باشد، محبت شدیدترى دارد. بیشترین معرفت به خداوند از آن خود خداوند است یعنى او ذات خود معرفت دارد و دیگر موجودات همه از معرفت حقیقت او عاجزند: ما عرفناک حق معرفتک.

عامل سوم محبت به انسان اختصاص دارد آگاهى انسان از فقر خود، ناشى از علم حضورى او به وجود خود است انسان به خود و محدودیت وجود خود بالاترین آگاهى را دارد در نگاه اول این آگاهى در همه انسان‏ها شدید و به یک میزان است ولى به دو دلیل این معرف نیز داراى مراتبى است اول آن که انسان‏هاى معصیت کار و سرکش چنان از نفس خویش غافل مى‏شوند که گاه ادعاى خدایى مى‏کنند و فقر و نیازمندى خود را منکر مى‏شوند.در قرآن کریم آمده است:

و لا تکونوا کالذین نسوا اللَّه فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛ و چون کسانى مى‏باشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشى کرد، آنان همان نافرمانند.

در این آیه فراموشى خداوند سبب خود فراموشى معرفى شده است. خود فراموشى همراه با عفلت از صفات نفس است کسى که خود را فراموش کند فقر و ذلت و نیازمندى



خرید و دانلود تحقیق در مورد محبت به خداوند


دانلود پروژه کارآموزی شرکت فروررایان 112 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 112

 

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

پیشگفتار

با توجه به پیشرفت روز افزون اطلاعات و ارتباطات در عصر جدید بیشتر امور در کشورهای پیشرفته از طریق اینترنت و شبکه صورت می گیرد و شبکه های کامپیوتری اهمیت بسزائی دارد.

زمینه ی کاری این شرکت در رابطه با تأمین برنامه های نرم افزار و تهیه و پشتیبانی قطعات سخت افزار می باشد. همچنین به آموزش نرم افزارهای کامپیوتری همچون word- exel- power point- access- Info path- out look- publisher و ... می پردازد.

این پروژه به معرفی شبکه های کامپیوتری و زیرساخت های شبکه می پردازد.

روش تحقیق و کسب اطلاعات در این پروژه بر اساس فعالیت شرکت فروررایان می باشد.

کاربران این شرکت شامل مسئولین کارمندان کارآموزان می باشند.

کاربران شرکت باید اطلاع مقدماتی از روش کار با کامپیوتر، اینترنت ، نرم افزارهای رایانه ای ،آشنایی با نرم افزارو سخت افزار،آشنایی با شبکه های کامپیوتری و شبکه کردن داشته باشند. و اما :

خطا آید ز دا ننده دبیران گنه زاید ز کیهان دیده پیران

دونده باره هم از سر در آید برنده تیغ هم کندی نماید

چه برسد به صاحب این قلم که((هیچش هنر نبود وخبر نیز هم نداشت))!

امید است انجام این پروژه به عنوان محرکی برای سایر دانشجویان به منظور مطالعه و کار بیشتر در این زمینه قرار گیرد .

 

سپاس نامه

تقدیم به آنان که مس تلاش خویش را به طلا بدل نموده اند .

مراتب تشکر و قدر دانی را از دو عزیز بزرگوار که در جمیع مراحل تدوین اثر، این بنده حقیر را یاری نموده اند، اعلام می نمائیم : جناب آقای مهندس حقی کاشانی و ریاست محترم دانشگاه آزاداسلامی دکتر یاری . برای این دوعزیز از درگاه حضرت معبود یکتای لایزال، عمر با عزت، سلامتی و موفقیت را آرزومندیم .

فهرست کلی مطالب:

صفحه عنوان 2

پیش گفتار 3

سپاس نامه 4

فهرست کلی مطالب 5

فهرست مطالب 7 و6

فهرست شکل ها و جدول ها 8

چکیده 9

معرفی محل کارآموزی 10

معرفی موضوع کارآموزی 10

متن اصلی 11

نتیجه گیری( خلاصه بندی) 71

پیوست 72

فهرست منابع 72



خرید و دانلود دانلود پروژه  کارآموزی   شرکت فروررایان  112 ص (word)


تحقیق در مورد محبت به خداوند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

محبت به خداوند

محبت یعنى دوست داشتن چیزى یا کسى دوستى با گرایش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پدید آید آن کس به محبوب خود مایل مى‏شود و براى رسیدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود.

محبت در حقیقت دوست داشتن کمال و بیزارى از نقص است. هم موجودات ناقص ذی‏شعور و هم موجود کامل حقیقى دوستدار کمال و بیزار از نقص هستند. یعنى هم خداوند محب است و هم انسان‏ها خداوند محبوب هم هست چون کمال مطلق است پس برترین محبوب و در حقیقت محبوب واقعى خداست.

با توجه به این مطالب مى‏توان محبت را به دو گونه تقسیم کرد و احکام مختص و مشترک هر یک از آنها را بیان نمود: محبت یا محبت موجود ناقص و فقیر به کمال است و یا محبت موجود کامل و غنى به کمال در هر صورت، محبوب، کمال است.

عوامل محبت:

محبت رابطه‏اى است میان محب و محبوب. وقتى محب به محبوب معرفت یابد چون در او کمالى مشاهده مى‏کند به او محبت مى‏یابد. بنابراین یکى از عوامل اصلى در واقع شرط لازم پدید آمدن محبت معرفت است.

محبت انسان به کمال ریشه در معرفت او به خویشتن دارد. هر انسانى نسبت به خود علم حضورى دارد و همزمان وجود خود که رتبه‏اى از کمال است و فقر خود را درک مى‏کند پس به خود محبت دارد؛ چرا که خود را واجد رتبه‏اى از کمال مى‏شناسد و به کمالاتى که در انتظار اوست محبت دارد چرا که از فقر خود آگاه و از آن بیزار است.

محبت انسان به خود، او را وامى‏دارد که به سوى کمال حرکت کند و نقص را از خود بزداید هر چیز که محبوب انسان واقع مى‏شود از آن روست که انسان کمالى را در آن مى‏یابد و رسیدن به آن را رفع نقص خود مى‏داند. قواى نفس انسان هر یک به تناسب خود دوستدار چیزى هستند، محبت غذا، نکاح، جاه، مال و هر محبت دیگرى براى رفع نقصانى در انسان است. دقت در عامل معرفت عامل اصلى دیگرى را به ما نشان خواهد داد معرفت به کمال، عامل محبت است پس کمال موجود در محبوب یکى دیگر از عوامل ایجاد محبت است.

هر دو عامل یعنى معرفت به کمال محبوب و کمال موجود در محبوب هر چه رتبه بالاترى داشته باشند محبت نیز شدیدتر خواهد شد این دو عامل، هم در محبت موجود ناقص به کمال و هم در محبت موجود کامل به کمال حضور دارند یعنى هم انسان در اثر معرفت به کمال محبوب به آن محبت مى‏یابد و هم خداوند به سبب کمال بندگان به آنها محبت دارد.

عامل سومى نیز در محبت وجود دارد که مختص محبت موجود ناقص به کمال است آن عامل، آگاهى به فقر و نیازمندى است. عامل سوم محبت انسان به کمال شناخت فقر و وابستگى اوست. انسان، فاقد برخى کمالات است و از این فقدان بیزار است پس به رفع آن مشتاق مى‏شود و محبت کمال را پیدا مى‏کند.

مراتب محبت:

با توجه به این عوامل در مى‏یابیم که هر گاه عوامل محبت قوى‏تر باشند محبت نیزشدیدتر است بنابراین مى‏توان برترین رتبه محبت را هنگامى یافت که محبوب در بالاترین مرتبه کمال باشد. برترین محبوب خداست چرا که کمال‏ترین حقیقت هستى اوست و برترین و شدیدترین محبت وقتى تحقق مى‏یابد که محبوب خدا باشد.

بالاترین رتبه معرفت به برترین موجود عالم، شدیدترین محبت را پدید مى‏آورد بنابراین هر موجودى که به خداوند معرفت بیشترى داشته باشد، محبت شدیدترى دارد. بیشترین معرفت به خداوند از آن خود خداوند است یعنى او ذات خود معرفت دارد و دیگر موجودات همه از معرفت حقیقت او عاجزند: ما عرفناک حق معرفتک.

عامل سوم محبت به انسان اختصاص دارد آگاهى انسان از فقر خود، ناشى از علم حضورى او به وجود خود است انسان به خود و محدودیت وجود خود بالاترین آگاهى را دارد در نگاه اول این آگاهى در همه انسان‏ها شدید و به یک میزان است ولى به دو دلیل این معرف نیز داراى مراتبى است اول آن که انسان‏هاى معصیت کار و سرکش چنان از نفس خویش غافل مى‏شوند که گاه ادعاى خدایى مى‏کنند و فقر و نیازمندى خود را منکر مى‏شوند.در قرآن کریم آمده است:

و لا تکونوا کالذین نسوا اللَّه فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛ و چون کسانى مى‏باشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشى کرد، آنان همان نافرمانند.

در این آیه فراموشى خداوند سبب خود فراموشى معرفى شده است. خود فراموشى همراه با عفلت از صفات نفس است کسى که خود را فراموش کند فقر و ذلت و نیازمندى



خرید و دانلود تحقیق در مورد محبت به خداوند


تحقیق در مورد روابط موجر و مستأجر 108 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 165

 

به نام خداوند جان و خرد

کزین برتر اندیشه بر نگذرد

مقدمه:

عصر ما عصر دقت و محاسبه است عصری که در آن تصمیم گرفته نمی شود مگر بر اساس تحقیق کامل. داستان روابط موجر و مستأجر، قصه ای تقریبا قدیمی است. از دیر زمان موجران در پی آن بوده اند که با تخلیه ملکشان آن را به قیمت بیشتر اجاره دهند و مستأجران نیز همیشه می خواسته اند که اجاره بهای کمتری بپردازند و در جای خود باقی بمانند.

ماجرای اجاره محلهای کسب و کار پیچیدگی دو چندان داشته است. چیزی به اسم سر قفلی و پدیده ای به نام «حق کسب و پیشه و تجارت» در رابطه موجر و مستأجر محل کسب وجود داشته(و دارد) که عمق اختلافات این دو را بیشتر می کرده (ومی‌کند).

اصل در عقد اجاره این است که مستأجر با پایان یافتن مدت اجاره محل را تخلیه کند و به موجر تحویل دهد. اما تا آنجا که می دانیم هرگز قضیه به این سادگی نبوده است. همیشه دولتها ناچار بوده اند در میان این دو نقش«تعدیل کننده» و داور را بازی کنند. اینکه چرا چنین شده، می تواند موضوع یک بررسی اقتصادی- اجتماعی جدی باشد. شاید ساختار طبقات اجتماعی در کشور ما و نحوه تقسیم ثروت همواره تقاضای مسکن و محل کار استیجاری را نسبت به عرضه آن ایجاب می کرده و شاید لا اقل در شهرهای بزرگ و متوسط بیشتر مردم در شرایطی از جهت مالی قرار نداشته اند که مالک محل سکونت یا کسب خود باشند. به هر حال سیاستگذاری های دولتها در این زمینه از سیاست تحدید حقوق مالکین شروع شده و به تدریج به آزاد سازی روابط و تبعیت از اقتصاد بازار آزاد گرایش یافته است. توصیه اکثر حقوقدانان به مردم این است که پیش از برقراری رابطه استیجاری- به ویژه در محلهای کسب و کار حتما با وکیل خود مشورت کنند، خواه موجر باشند و خواه مستأجر چون چه بسا ضرر احتمالی غیرقابل جبران باشد و در این جا قابل ذکر است که وجدان تنها محکمه ای است که احتیاج به قاضی و دادگاه ندارد.

1-تعریف اجاره

اجر به معنی مزد، ثواب و پاداش که در مقابل عمل نیک به انسان می رسد، اجیر کسی است که در مقابل مزد کار می کند. استیجار بابت استفعای و به معنای مزد گرفتن است و در لغت اجاره به معنای کرایه دادن، در اختیار گذاشتن، پناه دادن، امان دادن و رهانیدن آمده است و اجاره بها مالی است که مستأجر به موجر می دهد و اصطلاحا عقدی است برای واگذاری منافع در مقابل عوض معین.

اجاره یعنی چه؟

ماده 466 قانون مدنی می گوید:

» اجاره عقدی است که به موجب آن مستأجر مالک منافع عین مستأجره می شود. اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند.«

در حقوق مدنی نیز چنین تعریف شده که اجاره عبارت است از تملک منفعت بعوض معلوم. اجاره مانند بیع از عقد (تملکی معرض می باشند با این فرق که مورد بیع عین ممکن است و مورد اجاره منفعت. ممکن است گفته شود اجاره در حیقیقت تسلیط مستأجر است بر عین برای انتفاع از آن بعوض معلوم. تملکی بودن عقد اجاره در صورتیست که مورد آن، منفعت عین خارجی باشد، زیرا در این صورت است که به وسیله عقد، منفعت بملکیت مستأجر انتقال می یابد و الا هرگاه مورد اجاره، منفعت کلی باشد.

اجاره مانند بیع یکی از عقود معینه است و علاوه بر شرایط اساسی برای صحت معامله که قانون در ماده »190« بیان نموده دارای شرایط مختصه است که با اجتماع آنها عقد اجاره محقق می شود.

عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آنها باشد. (ماده 238 ق.م) (منفعت) عبارت از فایده و حاصل هر چیز پس منفعت خانه(زمین و بنای روی آن) آن است که در آن سکونت و زندگی کنند.

اجاره عقد است و طبق ماده (191) ق.م عقد محقق می شود توجیه انشاء بشرط مقرون بودن به چیزیکه دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعا لفظ است. عقد مزبور بوسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می شود. ممکن است اجاره به وسیله داد وستد نیز محقق شود که آنرا اجاره معاطاتی گویند.

قانون مدنی پس از تعریف عقد در سه مبحث با عناوین » اجاره اشیاء، اجاره حیوانات و اجاره اشخاص مقرراتی را تدوین کرده به همین جهت نیز در ماده 467 ق.م آمده :» مورد اجاره ممکن است اشیاء، حیوان یا انسان باشد«



خرید و دانلود تحقیق در مورد روابط موجر و مستأجر 108 ص