لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
به نام خدا
عملکرد سازمان ملل در قبال جنگ ایران و عراق
قطعنامه های در طول جنگ ایران و عراق و خصوصیت ها ی ان ها
2 سپتامبر ۱۹۸۰ میلادی (۳۱\۶\۵۹) تهاجم سازمان یافته و همهجانبه جمهوری بعث عراق از زمین و هوا و دریا علیه مرزهای بینالمللی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. فرودگاههای نظامی و غیرنظامی از هوا، بنادر جنوبی ایران از دریا و مرزهای غرب و جنوب غرب کشور نیز با استعداد بیش از ۶ لشگر مکانیزه و پیاده مورد تهاجم ارتش بعث عراق قرار گرفت.
فارغ از اوضاع حساس و متلاطم منطقه خاورمیانه در دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی به دلیل وقوع انقلاب اسلامی ایران، وضعیت در اشغال افغانستان، بحران فلسطین و لبنان و کودتای پیدرپی عراق، جهان هنوز هم پس از خاتمه جنگ دوم جهانی بوی جنگهای منطقهیی را حس میکرد. انقلابهای امریکای لاتین، نزاع انگلیس و آرژانتین بر سر جزایر فالکلند، جنگ ویتنام، جنگ اعراب و اسراییل در صحرای سینا، اوضاع متشنج کشورهای اروپای شرقی و در نهایت صفآرایی نمایندگان سوسیالیسم و کاپیتالیسم به جهان چهرهیی خشن و جنگطلبانه بخشیده بود.
از این رو شاید حمله عراق به مرزهای ایران و رویای تصرف ایران در چشم به هم زدنی! یا در موضع حداقلی جدا کردن خوزستان و مناطق نفتخیز و انضمام آنها به عراق توسط اعمال زور، بازتابی در عرصه جهانی نداشت و اگر هم بازتابی داشت به پروندهیی نظیر اشغال اراضی مسلمین توسط یهودیان صهیونیست در فلسطین تبدیل میشد.
به بیان دیگر هدف کشورهای حامی عراق در سرعت بخشیدن به تصرف حداقل قسمتهایی چشمگیر از خاک ایران گم کردن اخبار جنگ شاید چند هفتهیی عراق علیه ایران در میان اخبار جریان جهانی اطلاعات بود. زیرا جهان در آن روزگار در کورانی از تحولات و جنگها و تنشها و منازعات جهانی و منطقهیی قرار داشت از این رو جنگی دیگر در منطقه پرتنش خاورمیانه و میان کشوری که دو سال قبل انقلابی همهجانبه در همه شئون جامعه را به خود دیده بود با کشوری که طی چند دهه به وجود آمدن درگیر کودتاهای خونینی بود شاید به چشم نیاید!
اما محاسبات غلط از آب درآمد، مقاومت جانانه نسلی که میگویند هر هزار سال یک بار سر بر میآورد باعث شد لشگرهای تا به دندان مسلح ارتش عراق در سال اول جنگ در مناطق اشغالشده زمینگیر شده و چندی بعد توسط رزمندگان دلاور ایرانی به داخل عراق کوچانده شوند. تا در موقع مناسب و بنا به دلایل استراتژیک و گرفتن دست بالا در پای میز مذاکره عاقبت به دروازههای بصره برسند.
مجال سخن این نوشتار پیگیری اوضاع و احوال جنگ در داخل مرزهای ایران نیست. بلکه هدف آن نگاهی گذرا به اقدامات و واکنشهای سازمان ملل به عنوان نهاد پاسدار صلح جهانی از آغاز جنگ تا پایان آن است.
همچنین به قطعنامه 598 و بندهای آن و نیز علل پذیرش آن از سوی ایران نیز اشاره یی میشود.
در 22 سپتامبر 1980 (31\6\59) دبیرکل وقت سازمان ملل متحد به دو طرف پیشنهاد کرد مساعی وی را با هدف کمک به حل منازعه از طرق مسالمتآمیز بپذیرند. طی روزهای 23 و 25 سپتامبر همان سال هم تلاشهای دبیرکل صرفا در سخنانی صلح جویانه مطرح بود تا اینکه در 28 سپتامبر (6\7\59) قطعنامه 479 توسط شورای امنیت تصویب شد. در این قطعنامه از دو طرف خواسته شده بود در اسرع وقت از استفاده بیشتر زور اجتناب کنند و مناقشه خود را از طریق صلح آمیز حل و فصل نمایند.
از این تاریخ تا 12 جولای 1982 (21\4\61) اقدامات این سازمان و دبیرکل سازمان ملل در این موارد خلا صه میشود:
1_رفع توقیف کشتیهای در محاصره قرار گرفته شده در شطالعرب با تشریک مساعی سازمان ملل، ایران و عراق.
2_انتصاب اولاف پالمه به عنوان نماینده ویژه دبیرکل در مورد جنگ دو کشور ایران و عراق.
3_دیدار پالمه وهیات او از تهران و بغداد در چند نوبت و مذاکره با طرفین.
4_و در نهایت مبادله عده ای از اسرای طرفین منازعه در قبرس.
تا این تاریخ عراق هزاران کیلومتر مربع از سرزمینهای ایران را به اشغال درآورده بود در حالی که سازمان ملل حتی در قطعنامههای صادرهی خود تا سال 1987 از به کار بردن لفظ منازعه اکراه داشت و صرفا از لغط".وضعیت ایران و عراق" استفاده می کرد!
در 12 جولای 1981 (21\4\61) شورای امنیت قطعنامه 514 را صادر کرد. آتش بس فوری و عقب نشینی نیروها به مرزهای شناخته شده بینالمللی در کنار اعزام ناظران سازمان ملل جهت نظارت و تایید آتش بس از موارد ذکر شده این قطعنامه بود. همچنین در بندی از این قطعنامه از سایر کشورها خواسته شده بوداز اقداماتی که به ادامه درگیری کمک میکند اجتناب کنند.
14 اکتبر همان سال (12\7\61) قطعنامه 522 در تایید اجرای قطعنامه 514 صادر شد. 22 اکتبر (30\7\61) هم قطعنامه 3\37 در ادامه قطعنامههای قبلی صادر شد بدون آنکه مواردی اصلی همچون مسوولیت منازعه، تعیین خسارت، تنبیه متجاوز و تضمین پرداخت غرامت را که از خواستههای ابتدایی و اصلی ایران بود برآورده کرده باشد.
چه حتی در قطعنامه واژه منازعه (جنگ) نیز هنوز به کار گرفته نشده بود. از این رو در عرف قانون بینالملل هیچ ضمانت اجرایی در این باره وجود نداشت.
سال 1983 با برتری نظامی ایران آغاز شد. در این سال هدف گرفتن اهداف غیرنظامی سبب شد هر دو کشور ضمن اتهام بر دیگری خواستار اعزام نمایندگان سازمان ملل برای تعیین خسارتهای وارده به مناطق مسکونی شوند.
در 31 اکتبر 1983 (9\8\62) قطعنامه 540 صادر شد در این قطعنامه نقض حقوق انسانی محکوم و توقف کلیه عملیاتهای نظامی علیه اهداف غیرنظامی درخواست شده بود. این قطعنامه نیز فارغ از درخواست برای حفظ و محترم شمردن حقوق آزادی دریانوردی و درخواست از کشورهای دیگر در عدم خودداری از کمک و تشدید درگیری چیز دیگری در بر نداشت.
سال 1984 نکتهای تازه در جنگ ایران و عراق رؤبتشد و آن حملات شیمیایی عراق علیه نقاط غیرنظامی و نظامیبود که خلاف کنوانسیون 1925 ژنو بود. در این سالها قدرتهای غربی از قبل امریکا و آلمان، انگلیس و فرانسه ضمن تسلیح عراق به جنگافزارهای مدرن دست این کشور را در استفاده از عوامل شیمیایی باز گذاشتند. رامسفلد طی دیداری از عراق در سال 1984 این چراغ سبز غرب به صدام را به او ابلاغ کرد!
اول ژوئن 1984 (11\3\63) به ابتکار اعضای شواری همکاری خلیج فارس قطعنامه 552 شورای امنیت صادر شد. این قطعنامه از کلیه کشورها خواسته بود که به حقوق آزادی دریانوردی احترام گذاشته و از حمله به کشتیهای تجاری در مسیر کویت و عربستان سعودی جلوگیری کنند. فارغ از این قطعنامه، تلاشهای دبیرکل سازمان ملل را در این سال میتوان چنین برشمرد:
1_اعزام هیات کارشناسی برای بازدید از مناطق مسکونی مورد حمله
2_اعزام هیات کارشناسی برای بررسی اتهام کاربرد سلاح های شیمیایی توسط عراق
3_گزارش هیات اعزامی پیرامون ادعای ایران در مورد استفاده عراق از سلاح های شیمیایی و تایید آن به همراه اظهار تاسف دبیرکل سازمان مللااز کاربرد سلاح های شیمیایی!
4_تعهد دو دولت بنا به درخواست دبیرکل سازمان ملل و مذاکره با هیات کارشناسی سازمان ملل مبنی بر خودداری از حمله به مناطق مسکونی.
5_اعزام دو هیات "الف" و "ب" به دو کشور جهت بررسی اتهامهای دو کشور مبنی بر حمله به مناطق مسکونی سال 1985 (سال رهگیری و حمله به کشتیهای تجاری در خلیجفارس) با بازدید هیات سازمان ملل از اردوگاههای اسرای جنگی دو کشور آغاز شد.
6_همچنین درخواست دوباره دبیرکل سازمان ملل از طرفین برای عدم نقض تعهدات طرفین مبنی بر حمله به نقاط مسکونی، گزارش سفر دبیرکل سازمان ملل از دیدارش از دو کشور در 7 و 8 آوریل (18 تا 19 فروردین 64)، محکوم کردن کاربرد سلاحهای شیمیایی و گزارش دبیرکل مبنی بر 61 مورد رهگیری و حمله به کشتیهای تجاری در خلیج فارس از دیگر فعالیتهای اصلی سازمان ملل بود.
7_سال 1986 (1365و1364) سال اوج استفاده سلاح های شیمیایی از جانب عراق علیه نیروهای نظامی و غیرنظامی ایران بود.
در 24 فوریه همین سال (5\12\64) شورای امنیت قطعنامه 582 را صادر کرد.
در این قطعنامه ضمن ابراز تاسف از استفاده ی سلاح های شیمیایی در جنگ، برقراری آتش بس فوری، عقب نشینی کلیه ی نیروها به مرزهای شناخته شده بینالمللی، مبادله کامل اسرای جنگ و حل و فصل درگیری از طریق راههای صلحآمیز خواسته شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
به نام خدا
بطور کلی راههای بشر به سوی خدا، سه نوع است :
الف : راه دل یا راه فطرت.
ب : راه حس و علم یا راه طبیعت.
ج : راه عقل یا راه استدلال و فلسفه.
در اینجا به توضیح هر کدام از این راهها می پردازیم :
الف ) راه دل یا راه فطرت :
می گویند خداشناسی، فطری هر آدمی است؛ یعنی هر انسانی به مقتضای خلقت و ساختمان اصلی روحی خود، خدا را میشناسد، بدون اینکه نیازی به اکتساب و تحصیل علوم مقدماتی داشته باشد.
ب ) راه حس و علم یا راه طبیعت :
راه حس و علم یا راه مطالعه در خلقت، به نوبة خود به سه راه منشعب می شود :
1. از راه تشکیلات و نظاماتی که در ساختمان جهان به کار رفته است.
2. از راه هدایت و راهنمایی مرموزی که موجودات در مسیر خویش از آن برخوردارند.
3. از راه حدوث و پیدایش عالم.
و اینک به طور مفصّل، به این راهها می پردایم :
1- تشکیلات و نظامات : مطالعه احوال موجوات، نشان می دهد که ساختمان جهان و ساختمان واحدهایی که اجزاء جهان را تشکیل می دهند، حساب شده است؛ هر چیزی جائی دارد و برای آن جایی قرار داده شده است. و منظوری از این قراردادنها درکار بوده است.
قرآن کریم با اصرار و ابرام بی نظیری افراد بشر را به مطالعه در خلقت ساختمان موجودات، به منظور شناختن خداوند سوق
می دهد و همچنین در کلمات پیشوایان دین، که نمونه اش خطبة نهج البلاغه و توحید مفضل و برخی احتجاجات ائمه اطهار( است، عنایت فوق العاده ای به این مطلب شده است ... و مسلماً برای عامة مردم، بهترین راه شناساندن خداوند، همین راه است.
2-هدایت و راه یابی : از جمله آثار و علائمی که در خلقت موجودات مشاهده می شود و دلیل بر دخالت نوعی قصد و عمد و تدبیر است، راه یابی اشیاء است، هر موجودی علاوه بر ارگانیزم و سازمان منظم داخلی، از یک نیروی مرموزی برخوردار است که به موجب آن نیرو، راه خود را به سوی آینده می شناسد. اما اینکه ماهیّت آن چیست، در درون اشیاء نهفته است، یا بیرونی است، بحث دامنه داری است. به هر حال دلیل و مؤیّد وجود قدرت مدبّری است، که بر موجودات سیطره دارد و آنها را تدبیر می کند...
قرآن کریم ظاهراً اول کتابی است که میان نظم داخلی اشیاء و هدایت و راهیابی آنها، تفکیک کرده و آنها را به صورت دو دلیل ذکر نموده است. در سوره طه،آیه 50، از زبان موسی ( نقل می کند : "قال ربنا الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی" یعنی "پروردگار ما آن است که در پیکر هر موجودی، آنچه را که شایسته است، نهاده و سپس او را به راهی که باید برود، هدایت کرده است."
3-حدوث و پیدایش عالم : راه سوم از طرق مطالعه در خلقت و آفرینش موجودات، راه حدوث موجودات این جهان است. برهان حدوث از دو مقدمه تشکیل شده است :
الف) جهان حادث ، ب) هر چه حادث است، به پدید آورنده نیاز دارد. نتیجه : جهان به پدید آورنده نیاز دارد. مقدمه دوم این برهان، عقلی و بدیهی است و منکران وجود خدا نیز آنرا قبول دارند؛ چرا که مقتضای اصل علیت است. و دلیل بر مقدمه نخست آن، اینست که : الف)جهان متغیر و متحول است. ب) آنچه متغیر و متحول است،حادث است. پس جهان حادث است. که مقدمه دوم این استدلال نیز بدیهی است و این بدیهی بودن از تأمل در حقیقت تغییر و حدوث بدست می آید، زیرا حدوث عبارت است از وجودی که مسبوق به عدم است و چیزی که متغیر و متحول است،هیچگاه ثبات و قرار ندارد و هر حالتی از آن، مسبوق به عدم است... و مقدمه اول این است که جهان متغیر است،از طریق مشاهده حسی بدست می آید؛ زیرا هم مشاهدی سطحی و هم کشفیات علمی، بر حرکت و تغییر جهان طبیعت، گواهی می دهد.(6)
ج) راه عقل یا راه استدلال و فلسفه :
اما سومین راه برای شناسایی خداوند، راه عقل و استدلال است. استاد مطهری در توصیف و تأیید این راه، می فرمایند : "این راه هر چند از دشوارترین راهها است، اما از یک نظر کاملتیرین آنهاست. از نظر فلسفه، اول باید به اثبات واجب الوجود پرداخت و سپس به اثبات وحدت و بساطت،علم و قدرت و سایر صفات واجب الوجود ... " آنگاه درباره لزوم شناخت خداوند از طریق استدلال و عقل، چنین ابرازی دارند که : "هر یک از راههای سه گانه قلبی، علمی و عقلی، از یک نظر رجحان دارد؛ راه دل و فطرت، از نظر شخصی کاملترین راههاست. یعنی برای هر فرد، بهتر و لذت بخش تر و مؤثرتر اینست که از راه دل، به خداوند راه بیابد... آن نقطه اصلی که راه اهل عرفان را از فلاسفه جدا می کند، همین نقطه است. عرفا معتقدند که دل و احساسات فطری را باید تقویت کرد و پرورش داد وموانع آن را از میان برد تا معرفت شهودی حاصل شود. اما فلاسفه و متکلمین می خواهند از طریق عقل و استدلال به خداوند راه یابند. بدیهی است که این دو راه مانعةالجمع نیستند. بعضی از اکابر هم سلوک عقلی کرده اند و هم سلوک قلبی. به عقیده صدرالمتأهلین، لزوماً باید سلوک عقلی و قلبی با یکدیگر توأم گردند. به هر حال از جنبه فردی و شخصی، قطعاً راه دل کاملتر است، ولی شخصی است، یعنی نمی توان آن را به صورت یک علم قابل تعلیم و تعلّم برای عموم درآورد، هر کس از آن راه می رود خود با خبر می شود، اما نمی تواند دیگران را آنطور که خبردار شد، باخبر کند؛ برخلاف علم و فلسفه، که از طریق تعلیم و تعلّم، تمام دریافتهای افراد به یکدیگر منتقل می گردد.
پس فلسفه و براهین عقلی، یکی از راههای رسیدن به خداست و این راه برای کسانی است که برای فهم مطالب، به دنبال استدلالهای عقلی هستند.
برای پاسخگویی به سؤال دوم شما مبنی بر اینکه حق بودن فلسفه را اثبات کنید ـ لازم است ببینیم فسلفه یعنی چه، فلسفه در حقیقت به معنای پرسش از سه مقوله است :
1. پرسش از هستی شیء (آیا مثلاً فلان چیز وجود دارد.)
2. پرسش از چیستی شیء(یعنی حال که آن چیز، مثلاً جن، وجود دارد، ماهیت آن چیست؟)
3. پرسش از گوهر شیء، که قبل از دو پرسش اول مطرح می شود.
و در فلسفه بعد از بیان این سه پرسش، فیلسوف به دنبال جواب آنها می رود و ابزاری که برای جواب به اینها در دست اوست، عقل است. پس با توجه به حقیقت فلسفه، می توان گفت که به دلایل زیر فلسفه حق است : 1. حسّ پرسشگری در انسان، یعنی انسان به دنبال یافتن حقایق است و تأکید اسلام و قرآن، بر اهمیت سؤال کردن. 2.چون در فلسفه به ابزار عقل و تفکر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
آثار و فواید ایمان به خدا
بهجت و انبساط
اوّلین اثر ایمان مذهبى، از نظر بهجت زایى و انبساط آفرینى، «خوشبینى» است; خوشبینى به جهان و خلقت و هستى. ایمان مذهبى از آن جهت که تلقّى انسان را نسبت به جهانْ شکل خاص مى دهد، به این نحو که آفرینش را هدفدار و هدف را خیر و تکامل و سعادت معرّفى مى کند. طبعاً دید انسان را نسبت به نظام کلّى هستى و قوانین حاکم بر آن خوشبینانه مى سازد. حالت فرد با ایمان در کشور هستى، مانند حالت فردى است که در کشورى زندگى مى کند که قوانین و تشکیلات و نظامات آن کشور را صحیح و عادلانه مى داند، به حسن نیّت گردانندگان اصلى کشور نیز ایمان دارد و قهراً زمینه ترقّى و تعالى را براى خودش و همه افراد دیگر فراهم مى بیند و معتقد است که تنها چیزى که ممکن است موجب عقب ماندگى او بشود تنبلى و بى تجربگى خود او و انسان هایى مانند اوست که مانند او مکلّف و مسؤول اند.
از نظر چنین شخصى، مسؤول عقب ماندگى او خودش است نه تشکیلات و نظامات کشور، و هر نقصى وجود دارد از آنجاست که او و امثال او وظیفه و مسؤولیّت خویش را انجام نداده اند. این اندیشه طبعاً او را به غیرت مى آورد و با خوشبینى و امیدوارى به حرکت و جنبش وامى دارد.
دومین اثر ایمان مذهبى از نظر بهجت زایى و انبساط آفرینى، «روشندلى» است. انسان همینکه به حکم ایمان مذهبى جهان را به نور حقّ و حقیقت روشن دید، همین روشن بینى، فضاى روح او را روشن مى کند و در حکم چراغى مى گردد که در درونش روشن شده باشد، برخلاف یک فرد بى ایمان که جهان در نظرش پوچ است، تاریک است، خالى از درک و بینش و روشنایى است، و به همین سبب خانه دل خودش هم در این تاریکخانه که خود فرض کرده تاریک و مظلم است.
سومین اثر ایمان مذهبى از نظر تولید بهجت و انبساط، امیدوارى به نتیجه خوب تلاش خوب است.
از نظر منطق مادّى، جهان نسبت به مردمى که در راه صحیح و یا راه باطل، مى روند بى تفاوت است; نتیجه کارشان بسته است تنها به یک چیز: «مقدار تلاش» و بس.
ولى در منطق فرد با ایمان، جهان نسبت به تلاش این دو دسته بى طرف و بى تفاوت نیست; عکس العمل جهان در برابر این دو نوع تلاش یکسان نیست، بلکه دستگاه آفرینش حامى مردمى است که در راه حقّ و حقیقت و درستى و عدالت و خیرخواهى تلاش مى کنند:
اِنْ تَنْصُرُوا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ. (1)
اگر خدا را یارى کنید (در راه حق گام بردارید) خداوند شما را یارى مى کند.
اِنَّ اللّه لایُضیعُ اَجْرَ الُْمحْسِنینَ. (2)
اجر و پاداش نیکوکاران هرگز هدر نمى رود.
چهارمین اثر ایمان مذهبى از نظرگاه بهجت و انبساط، «آرامش خاطر» است. انسان فطرتاً جویاى سعادت خویش است; آنچه مایه سعادت انسان مى گردد دو چیز است: 1. تلاش; 2. اطمینان به شرایط محیط. تکلیف انسان با خودش روشن است. از این ناحیه اضطرابى دست نمى دهد، آنچه که انسان را به اضطراب و نگرانى مى کشاند و آدمى تکلیف خویش را در باره او روشن نمى بیند جهان است.
آیا کار خوب فایده دارد؟ آیا صداقت و امانت بیهوده است؟ آیا با همه تلاش ها و انجام وظیفه ها پایان کار محرومیّت است؟ اینجاست که دلهره و اضطراب در مهیب ترین شکل ها رخ مى نماید.
ایمـان مذهبى به حکم اینکه به انسان که یک طرف معامله است، نسبت به جهان که طرف دیگر معامله است، اعتماد و اطمینان مى بخشد، دلهره و نگرانى نسبت به رفتار جهان را در برابر انسان زایل مى سازد و به جاى آن به او آرامش خاطر مى دهد.
یکى دیگر از آثار ایمان مذهبى از جنبه انبساط بخشى، برخوردارى بیشتر از یک سلسله لذّت هاست که «لذّت معنوى» نامیده مى شود. [ لذّت هاى معنوى ] لذّت هایى است که با عمق روح و وجدان آدمى مربوط است و به هیچ عضو خاص مربوط نیست و تحت تأثیر برقرارى رابطه با یک مادّه بیرونى حاصل نمى شود، مانند لذّتى که انسان از احسان و خدمت، یا از محبوبیّت و احترام، و یا از موفّقیت خود یا موفّقیت فرزند خود مى برد که نه به عضو خاص تعلّق دارد و نه تحت تأثیر مستقیم یک عامل مادّى خارجى است.
لذّات معنوى از لذّات مادّى، هم قوى تر است و هم دیرپاتر. لذّت عبادت و پرستش خدا براى مردم عارف حق پرست از این گونه لذّات است. عابدان عارف که عبادتشان توأم با حضور و خضوع و استغراق است بالاترین لذّت ها را از عبادت مى بردند. در زبان دین از «طعم ایمان» و «حلاوت ایمان» یاد شده است. ایمان حلاوتى دارد فوق همه حلاوت ها. لذّت معنوى آنگاه مضاعف مى شود که کارهایى از قبیل کسب علم، احسان، خدمت، موفّقیت و پیروزى، از حسّ دینى ناشى گردد و براى خدا انجام شود و در قلمرو «عبادت» قرار گیرد .
آثار و فواید اعتقاد به قضا و قدر الهى
گفتیم عوامل مؤثّر در کار جهان که مجموعاً علل و اسباب جهان را تشکیل مى دهند و مظاهر قضا و قدر به شمار مى روند، منحصر به امور مادّى نمى باشند; یک سلسله امور معنوى نیز وجود دارند که جزءِ عوامل مؤثّر جهان اند و قهراً در تغییر و تبدیل سرنوشت مؤثّرند. مطابق این نظر، یک سلسله حساب هاى غیر مادّى نیز جزءِ حساب عالم است. مثلا حمایت از حقّ و عدالتْ یک حساب معنوى دارد ماوراى حساب هاى مادّى و محسوس. جهان به حقّ و عدالت برپاست و به حمایت کسانى که به حمایت حقّ و عدالت برمى خیزند، برمى خیزد و اجر و پاداش آن ها را ضایع نمى کند:
اِنْ تَنْصُروا اللّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ اَقْدامَکُمْ. (1)
اگر به یارى حقیقت برخیزید، حقیقت به یارى شما برمى خیزد.
اِنَّ اللّهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنوا اِنَّ اللّهَ لایُحِبُّ کُلَّ خَوّان کَفور. (2)
خداوند مدافع اهل ایمان است و خیانتکاران کافر نعمت را دوست نمى دارد.
وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ اِنَّ اللّهَ لَقَوِىٌّ عَزیزٌ. (3)
خداوند یارى مى کند آن کس را که او را یارى کند. خداوند نیرومند و غالب است.
یکى از حساب هاى عالم، توکّل و اعتماد به خداست. توکّل یعنى انسان در پیمودن راه حقّ، چه از جنبه مثبت و چه از جنبه منفى، به خود تزلزل راه ندهد و مطمئن باشد که اگر در جریان زندگى هدف صحیح و خداپسند خود را در نظر بگیرد نه منافع شخصى را، اگر فعالیّت خود را متوجّه انجام وظیفه کند نه متوجّه خود، کار خود را به خدا بازگذارد، خداوند او را تحت حمایت خود قرار مى دهد.
این ها و امثال این ها یک سلسله حساب هاى مخصوصى است که فقط در جهان بینى الهى موجود است و از نظر جهان بینى الهى جزءِ عوامل علّى و معلولى و مظاهر قضا و قدر است. بنابراین، اعتقاد درست به قضا و قدر الهى، یک نفر با ایمان را در عمل و فعالیّت صحیح، مطمئن تر و به نتیجه کارامیدوارتر مى کند. زیرا از نظر مادّى، سنن تشریعى یعنى مقرّراتى که خوب است و باید بشر به آن ها عمل کند، حساب مخصوصى در میان سنن تکوینى ندارد; حقّ و باطل، درست و نادرست، عدالت و ستم، یک جور حساب دارند; جهان نسبت به طرفداران هر یک از این ها بى طرف است. امّا از نظر الهى جهان نسبت به این امور بى طرف نیست; طرفدار اهل حقّ درستى و عدالت است. معتقد به تقدیر الهى، به حکمت و رحمت و عدالت الهى نیز معتقد است. معتقد است اگر کسى رضاى خدا را تحصیل کند، یعنى از سنّت تشریعى الهى پیروى کند که در کنف آن ها محفوظ خواهد ماند. این گونه اعتقاد به تقدیر و تدبیر الهى که نتیجه اش توکّل و اعتماد به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
به نام خدا
اثر ورزش روی دستگاه گردش خون
مقدمه وهدف
زمینخوردن مشکل شایعی در افراد مسن است و مشکلات مربوط به تعادل سبب هزینه های بهداشتیو اجتماعی قابل توجهی می شوند. شواهد مؤید آن است که روشهای درمانی سبب کاهش زمینخوردن از طریق بهبود تعادل و حرکت در این افراد می شود. در مقالات بررسی شده نقطهمشترک تمامی ورزشهای تعادلی و اجرای ورزش در حال ایستاده است، لذا این مطالعه بهبررسی اثر ورزشهای تعادلی با صفحه متحرک در سالمندان در وضعیت نشسته پرداخته است تابا کاهش احتمال زمین خوردن ضریب اطمینان فرد را حین تمرینات افزایش داده باشد و بااستفاده از صفحه متحرک حالت دینامیک را برای پای تمرین کننده فراهم نماید
در حیوانات تک سلولی گردش و تبادل مواد مورد لزوم برای ادامه زندگی حیوان از طریق غشای آنان صورت می گیرد و امری ست نسبتا ساده ولیکن هر گاه جسم حیوان از اجتماع سلول های زیاد به وجود آید سلول های داخلی که از تماس با محیط خارج دور هستند نیاز به سیستم هایی دارند تا مواد غذایی را به آنها رسانده و مواد زائد را از محیط آنان دور بسازد این عمل بوسیله دستگاه گردش خون انجام می کیرد.
در حیوانات تک سلولی گردش و تبادل مواد مورد لزوم برای ادامه زندگی حیوان از طریق غشای آنان صورت می گیرد و امری ست نسبتا ساده ولیکن هر گاه جسم حیوان از اجتماع سلول های زیاد به وجود آید سلول های داخلی که از تماس با محیط خارج دور هستند نیاز به سیستم هایی دارند تا مواد غذایی را به آنها رسانده و مواد زائد را از محیط آنان دور بسازد این عمل بوسیله دستگاه گردش خون انجام می کیرد.
هر یک از سیستم های حیاتی به نوعی از دستگاه گردش خون استفاده می کند به طوری که دستگاه گوارش در هنگام عمل گوارش غذا بیشتر نیاز به خون دارد و یا در هنگام فعالیت های بدنی و جسمی سیل خون به طرف عضلات فعال بدن سرازیر می شود و در نتیجه دستگاه تنفس سرعت عمل خود را برای رساندن اکسیژن بیشتر به بدن افزایش می دهد. برای بالا بردن قابلیت گردش خون و سرعت حرکات تنفسی قلب عامل اصلی می باشد زیرا با انقباضات پی در پی خود باعث می شود تا خون بیشتر در رگ ها به حرکت در آید و در این مورد نه تنها باید احتیاجات عضلات فعال را برآورده سازد بلکه لازم است به سایر قسمت های بدن نیز غذا و اکسیژن برساند و لذا برای برگشت خون به قلب و انجام عمل اکسیزن گیری در شش ها عوامل زیادی به انقباضات قلب کمک می کند که انقباضات عضلانی را می توان یکی از مهمترین آنها دانست بخصوص در برگشت خون از قسمت های تحتانی بدن به قلب انقباضات عضلات کمک موثری خواهد بود. برنامه های مرتب و منظم تمرینی و ورزشی باعث کاهش ضربانات قلب شده و قدرت ضربان را برای افزایش مقدار خون استخراجی در هر ضربان افزایش می دهد و لذا در ورزشکاران مشاهده می شود که تعداد ضربانات قلب کمتر از افراد معمولی و تمرین نکرده می باشد. کاردیولوژابت ها معتقدند که تمرینات بدنی و ورزش نمی تواند به قلب سالم صدمه ای وارد سازد حتی برخی از بیماران قلبی به اجرای تمرینات ملایم ورزشی واداشته می شوند.
اثر تمرینات ورزشی روی دستگاه گوارش
ورزشکاران با برنامه های تمرینی نسبتا شدید و سنگین احتیاج به مواد غذایی بیشتر دارند و در نتیجه دارای اشتهای بیشتری هستند و میزان مصرف غذایی آنان افزایش می یابد بنابراین برای رساندن مواد غذایی بیشتر به عضلات فعال و تمام بدن دستگاه گوارشی برای آماده کردن مواد غذایی به طوری که ورزشکاران با برنامه های تمرینی نسبتا شدید و سنگین احتیاج به مواد غذایی بیشتر دارند و در نتیجه دارای اشتهای بیشتری هستند و میزان مصرف غذایی آنان افزایش می یابد بنابراین برای رساندن مواد غذایی بیشتر به عضلات فعال و تمام بدن دستگاه گوارشی برای آماده کردن مواد غذایی به طوری که
قابل استفاده سلول ها باشد به کار بیشتری نیاز دارد. فعالیت های ورزشی شدید بلافاصله بعد از غذا خوردن ممکن است تولید اختلالات گوارشی نماید زیرا در این حالت فعالیت های گوارشی احتیاج به خون بیشتری دارد و فعالیت های ورزشی باعث می شود تا خون به اندازه کافی برای احتیاجات گوارشی به اندام های مربوط نرسد و مایع های گوارشی مورد احتیاج به مقدار کم تولید شود. به طوری که می دانیم مواد غذایی مورد استفاده عضلات بیشتر به صورت مولکول های قند و مواد شکری می باشد و لذا در موقع تمرینات ورزشی مقدار آن در خون افزایش می یابد علاوه بر تمرینات ورزشی، هیجانات روحی نیز مقدار قند خون را بالا می برد و در مواقع اضطراری و اورژانس این عمل صورت می گیرد و پس از اینکه دوره و یا زمان اورژانس تمام شود قند اضافی در خون از راه کلیه ها دفع می شود و به همین مناسبت است که آزمایش های قند خون در ورزشکاران همیشه قبل از شروع مسابقه و بخاطر دلهره ای که از مسابقه دارند به طور مثبت آزمایش شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به نام خدا
13 آبان روز دانش آموز
سیزده آبان در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است، بخصوص آنکه چهارده سال بعد از تبعید حضرت امام رحمۀ الله در همین روز ( 13 آبان 1357 ) فرزندان امام ( صدها دانش آموز و دانشجو) در مقابل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف با شعار " درود بر خمینی" و " مرگ بر شاه " پایه های حکومت را به لرزه درآورده و با گلوله های مأموران شاه به خاک و خون غلطیدند. دانش آموزان همچون سایر اقشار ملت در اطاعت از فرامین حضرت امام رحمۀ الله که همه را دعوت به مبارزۀ بی امان با رژیم آمریکایی شاه می نمود، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام رحمۀ الله سازش ناپذیر می دانستند. این قشر جوان و فعال جامعه به حق یکی از ارکان و پایه های مهم انقلاب پیروزمند اسلامی می باشد.
صبح روز 13 آبان 1357 دانش آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روی به سوی دانشگاه می نهند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهان اعلام نمایند. این جوانان پرشور خداجو گروه گروه داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. مأموران شاه، دانشگاه را به محاصرۀ خود درآورده بودند تا چنانچه فریاد حق طلبانه از گلویی برخاست، آن را با گلوله پاسخ دهند. دانش آموزان در کنار نرده ها و زمین چمن اجتماع کرده بودند و فریاد مقدس « الله اکبر» آنان فضا را می شکافت و تا فاصله های دور طنین می انداخت.
ساعت یازده صبح مأموران ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند. اجتماع کنندگان در حالی که بسختی نفس می کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد دشمن شکن « الله اکبر» لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند.
سپس تیراندازی آغاز گشت و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری در خون غلطیدند. جوانان با فریاد الله اکبر و با شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر شاه به شهادت می رسیدند و دشمنان اسلام را بیش ا پیش به رسوایی و شکست می کشاندند. در این فاجعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. یکی از شاهدان عینی می گوید:
« شنبه 13 آبان سال 1357، ساعت 11 صبح، بیش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و دیگر اقشار مردم در محوطۀ دانشگاه تهران گرد آمده بودند و عده ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می کردند. ناگهان یک کپسول گاز اشک آور که در هوا می چرخید روی زمین دانشگاه فرود آمد. عده ای سراسیم به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میله های دانشگاه به سوی مردم شلیک می کردند. هنوز فریادهای نترسید، تیراندازی هوایی است بلند بود که دانشجویی به زمین غلطید، از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابانهای اطراف آن مبدل به صحنۀ جنگ و گریز شد.
دانشجویان و دانش آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت الله طالقانی راهپیمایی کنند. درست در موقعی که می خواستند از دانشگاه خارج شوند با تیراندازی نیروهای انتظامی موجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنۀ این برخورد خونین گشت. مجروحان توسط دانشجویان به چند بیمارستان منتقل شدند. در همان لحظه ها نخست قوای انتظامی وارد دانشگاه شدند و دانشجویان و دانش آموزان برای مقابله با این حمله، آتش افروختند و به دنبال آن مأموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند.
با شدت گرفتن تظاهرات، مأموران حکومت نظامی خیابانهای اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان انقلاب را بستند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای بلوار کشاورز، جمهوری اسلامی و فخر رازی پراکنده شدند. تظاهر کنندگان در چند نقطۀ خیابانهای جمهوری اسلامی و ولیعصر و خیابانهای منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اکبر و لااله الا الله از این سو به آن سو فرار می کردند.
ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانش آموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند که درهمان لحظات اوّل تعدادی از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلطیدند. دانشجویان و دانش آموزان با پلاکاردهایی که در آن تعداد کشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اکبر خمینی رهبر به راهپیمایی پرداختند. جنگ و گریز مأموران فرمانداری نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت ...»
امام رحمۀ الله در پیامی که به مین مناسبت از پاریس برای امت قهرامن ایران فرستادن، امت را به صبر و بردباری دعوت کردند:
عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است ... من از این راه دور چشم امید به شما دوخته ام ... صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم.
نقش دانش آموزان بعد از پیروزی انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دانش آموزان همانند سالهای قبل از انقلاب در صحنه های مختلف نقش عظیم خویش را ایفا نمودند و با مجاهدتها ورشادتهای فراوان همراه دیگر اقشار ملت در دفاع از دستاوردهای انقلاب دریغ نورزیدند. نقش دانش آموزان را می توان در دو دوره بررسی کرد:
1- دوران دفاع مقدّس: با شروع جنگ تحمیلی و اشغال مناطقی از کشور دانش آموزان همچون دیگر آحاد ملت قهرمان ایران، وارد صحنۀ کارزار با متجاوزان بعثی شدند، و با حضور مستمر خویش در پایگاههای بسیج و ستادهای تدارکاتی، در امر کمک رسانی به مناطق جنگی اقدامات گسترده ای در تجهیز رزمندگان اسلام انجام دادند.
همچنین دانش آموزان هر زمان که جبهه های نبرد نیازمند نیروهای رزمنده بود با حضور در یگانهای سازماندهی شدۀ سپاه، به رویارویی با متجاوزان می پرداختند، که خیل عظیم شهدای دانش آموز گواه این رشادتها و شجاعتها و دلاوریهای این عزیزان می باشد.
2- دوران سازندگی: با اتمام جنگ تحمیلی، و آغاز دوران سازندگی، دانش آموزان ایران اسلامی که در حال حاضر بیش ازجمعیت کشور را تشکیل می دهند و از نظر رشد و بلوغ سیاسی به حد اعلایی رسیده و دارای استعدادهای درخشان هستند، همزمان با شروع سازندگی در کشور، آنها نیز از این مرحله عقب نماندند و با سعی و تلاش فراوان و درک موقعیت خویش، در سنگر علم به مبارزه با جهل و خمودی پرداختند و کوشیدند که عقب ماندگیهای دوران طاغوت را جبران نمایند.