واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره رابعه بلخی یا حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

 

رابعه بلخی یا حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد

راوش

این نوشته را به دو د ختر نازنینم اهدآ مینمایم و از طریق آندو به دخترانی که به خرد ، عشق و آزادی می اندیشند.سخن از یمامه ازاده ی بلخ، رابعه است ، کبوتری بلند پرواز که ذؤیان و صیدان خونریز اهریمن خوی ، بال های یاقوتی جانش را با شمشیر برید ند و پیکر مهتابینه اش را در گرما به ً خونین ، به خون رنگین ساختند .از آن تاریخ تا به امروز که بیشتر از هزار سال ازآن میگذرد ، رابعه را از حمام خون ذ ؤ یان خرد بیرون نیاوردند، واقعیت اندیشه وتفکر شاهد خت بلخ رابعه همچنان از سده ها بدین سو است که در زندان نویسنده و شاعر امکان پیدا نموده اند ،که فقط روی بٌعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب وگزینش عشق خشونت هایی فکری وباوری در بند و زنجیر است. تنها در پسینه سالها است که از او چند نویسنده و شاعر امکان پیذا نمودند که فقط روی بعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب و گزینش عشق بحث نمایند و در تکیه به سرنوشت جانگداز او قاتلین و منکران عشق را محکوم بدارند، که از جمله این کسان در پسینه سالها برعلاوه چند تن ازمتقدمین سده هایی پیش که از آنها نام خواهیم برد ، زنان چون مهریه آذرخش و لیلی رشتیا عنایت سراج و چند تن دیگر میتوان نام برد . اما سوال اساسی که میتواند مطرح گردد اینست که چرا در تاریخ ادبیات ما از رابطه های عاشقا نه افسانه یی مانند ، یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد، وامق و عذرا و ویس و رامین ، به ویژه از یوسف و زلیخا و لیلی و مجنون ، داستان و دیوان های شعری داریم ، اما از رابعه بلخی که فداکارانه ترین و درعین حال سوگمندانه ترین حماسه عشق را با خون خویش در تاریخ عشق وحماسه در سر زمین ما رقم زده است،نشانه ء فقط در حد اولین شاعر زن و سوانح مختصر آن چیزی بیش از این نمیتوان یافت.در حالیکه سراسر دیوان های شعری و ادبیات عاشقا نه ما از تمثیل ها و تصاویر لیلی و مجنون ویوسف و زلیخا مشحون است.تمثال ها وتند یس های که نه تنها رابطه ای با فرهنگ قبل از اسلام شدن ما ندارد ، بلکه آن تندیس ها خاص اعراب بادیه نشین به شمار می آید . مثلا" یوسف و زلیخا که قصه ا ی یهود یان است و این قصه به نقل از تورات در قرآن هم نقل شده است ، قصه ء مردی معبری بنام یوسف است که برادران نا مادریش بنا بر عقده های که داشتند یوسف را طبق روایت تورات به تجار اسماعیلیان به بیست پاره ء نقره فروختند.1 آن تجار یوسف را خریده به مصر می برد ، در مصر فوطیفار که خواجه و سردارافواج فرعون بود او را از اسماعیلیان خریده و بحیث غلام در خانه خویش می گمارد، در خانه فوطیفار است که باری بگفته تورات ، زن اربابش از او تقاضای همخوابگی مینماید ، در این تقاضا بنا بر روایت تورات هیچگونه نشانه از عشق و محبت نیست، بعید نیست که خواهش زلیخا بالفرض اگرصحیح باشد، در اثر ضرورت و نیازمندی های جنسی ناشی از بی میلی ها و یا کمبود های مردانگی شوهرش بوده باشد، زیرا یکی از علت های به کژراهه در رفتن ها فقر است. و یا هم شاید بر عکس ادعای تورات و قرآن زلیخا بی گناه بوده با شد. که باید هم چنین باشد ، زیرا اگر قصور از زلیخا میبود بدون تردید شوهرش او را مطابق دستور شریعت یهودیان سنگسار میکرد. گفتنی است که سنگسار نمودن زانی و زانیه شیوه ء عمل شریعت یهود یان است که بعد ها الله تعالی در زمان عیسی این فرمان خویش را منسوخ میسازد، اما دو باره مثل اینکه پیشمان شده باشد در زمان محمد انرا نافذ میگرداند. ولی ملاحظه میگردد که فوطیفار شوهر زلیخا یوسف را مجرم دانسته به زندان می اندازد. در زندان این جوان معبر مشغول تعبیر نمودن خواب های زندانیان میگردد ، تا آنکه کارش رونق میگیرد وسر انجام پای تعبیر خواب فرعون به آن بارگاه راه میابد و زانو میزند. در اثر فراستی که دارد کارش به جای میرسد که فرعون به او میگوید: « بدانکه تو را بر تمامی زمین مصر گماشتم و فرعون انگشتر خود را از دست خویش بیرون کرده ، آن را بر دست یوسف گذاشت ، و او را به کتان نازک آراسته کرد ، و طوقی زرین بر گردنش انداخت ، و آسنات، دختر فوطی فارع ، کاهن اون را بدو به زنی داد. » 2 بدین گونه یوسف در اثر رحمت ولطف فرعون به مقام ومنزلت می رسد ،همین مقام وقدرت است که چاپلوسان وجیره خواران خوان کرم را وا میدارد که برای بدست آوردن جاه و مقام بیشتر سعی نما یند تا شانه های ارباب خویش را از بار گناه سبکدوش سازند ودامن زلیخا را آلوده ی گنا ه گردانند. زیرا در ادیان سامی زن همیشه محکوم بوده قتل و رسوایی زن شگفتی ندارد و آن را صفت ذاتی زن میشمارند. چنانچه که در قرآن با استفاده از همین ترفند یهودان به محکوم نمودن زنان پرداخته شده است وزن را مکار و حیله گر میداند و میگوید : « فلمار اقمیصه قد من دبر قال انه من کید کن ان کید کن عظیم» { ترجمه: وچون دید پیراهنش دریده شده( حقیقت را دریافت و) گفت این از مکر شما ( زنان) است که مکر تان عظیم است ] 3گذشته از آنکه بنا بر آنچه در تورات ملاحظه میشود ، یوسف هرگز پیغمبر نیست بلکه بر عکس تا آخر عمر خدمگذار فرعون بوده است ، و پس از آنکه بدربار فرعون مقام پیدا مینماید ، دیگر از زلیخا خبری نیست . و زلیخا هم خبری یوسف را که به قول عشقنامه نویسان عاشقش شده بود نمی گیرد، و یادی از او در زندان نمی کند.اینجاست که باید پرسید، که این شاعران و عشق نامه نویسان ، سوز وگداز عشق زلیخا را از کدام منبع دریافت نموده اند، و این آقا یوسف وخانم زلیخا چه حماسه عشقی آفریده اند که عاشقانه هایی پر سوز و گداز ما در هیئت آنها مطرح گردیده است.یا مثلا" اعرابی دیوانه ء بنام قیس که اعراب که خود در جاهلیت غرق بودن او را از خود جاهل تر یافته ، بنام مجنون یعنی دیوانه مسمی نمودند ،عاشق دختری عرب زاده ء ثرومندی میشود و در اثر آن راه کوه وبیابان را می گیرد و با همان جنون و دیوانگی در ریگستانهای میماند تا میمرد، لیلا اش هم در کنار شوهر آرام زندگی دارد، این ها چه کرده اند ؟، کدام فداکاری در راه رسیدن به عشق خود انجام داده اند که با ید سرمشق عا شقان و عارفان باشند . چرا مردی معبر عبری که خواب به قدرت رسید نش تصاتفا" به حقیقت پیوست و ازدریوزگی به پادشاهی رسید و گناه خویش نیز به گردن زن انداخت ، در ادبیات ما مظهر زیبایی وجلال ملکوتی است ، ویا دیوانه ای عربی ( مجنون) مظهر وفا و استقامت و پایداری در عشق وارد ادبیات ما میشود. مگر نه اینست که ما احساس ها ، عاطفه ها ، حماسه ها ، اسطوره ها و تاریخ خویش را فراموش نموده و دامن آویز اعراب شده ایم. اگر چنین نیست ، پس چرا ؟ رابعه که با خون خویش عاطفه وعشق خود را ثبت دیوار تاریخ نمود و معشوق او بکتاش مردانه وار انتقام قتل عشق خود را گرفت و معشوقه عزیز خود را حتی در سفر وادی جاودنگی تنها نگذاشت و جان وتن به پایش فدا نمود ، در ادبیات و حماسه های عشقی ما آنگونه که یوسف و زلیخا عبری و لیلی و مجنون عربی راه یافته ، جای ندارد.البته پاسخ با درنظر داشت اسیب دیدگی روان جامعه نا روشن نیست، و این عدم التفات منطقا" نباید شگفت آور هم با شد زیرا در جامعه ایکه افراد آن نتواند عشق خویش را بدون خواندن دعای سر اعراب بر خود حلال بسازد، و یا کاری را بدون صلوات فرستادن بر اعراب انجام داده نتواند . چگونه میتواند در حالیکه خود تابع فرهنگ عرب باشد ، با فرهنگ خویش بیگانه نبا شد و فرهنگ عرب را جانشین داشته های بومی خویش نسازد.اما بهر حال ، با وجود جو دینی و فرهنگ عربی حاکم بر جامعه ء ما ، بودند کسانی زیادی مانند عا رفان چون شیخ فریدالدین عطاری، ابو سعید ابوالخیر بلخی و عبدالرحمن جامی که یاد و کلام رابعه بلخی را زنده نگهداشته اند .اما رابعه در اشعار و آثار این عارفان بزرگ کشور ما بمثابهء اولین عقاب بلند پرواز ماد ینه ایکه آشیان بر ستیغ بلند خرد داشت و پروازش کلاغان را به مرگ میراند ، بنا بر ملحوظاتی ، بازتاب نیافته است. انچه که این راد مردان عارف نموده اند ، نجات رابعه است از بد نامی در جامعه عربی اندیش و زن سیتیز.در شریعت عرب، مرد حق لذت بردن وعشق وهمچنان حق بدست آوردن زن را تا سرحد تجاوز دارد ، که البته سرحد تجاوز در هنگام جهاد از صدر اسلام تا به امروز لایتناهی مشخص و معین است ، و این همان مساله به کنیزی گرفتن زنان است . اما اگر زن عاشق شود و اظهار عشق نماید ، فورا" متهم به روسپیگری میشود . در فرهنگ و سنت و شریعت عرب همیشه مرد عاشق زن شده است ، مجنون عاشق لیلی است ، وامق عاشق عذرا، ماجراء یوسف و زلیخا را که گفتیم. در حالیکه در حوزه غیر عرب معمولا" در اسطوره ها ورابطه های تاریخی در این مورد زنست که مرد دلخواه خویش را انتخاب نموده است. رودابه است که عاشق زال میشود واین عشق چنان فداکارانه است که رودابه دریغ نمی دارد که گیسوان خود را از بام به پایین نیاویزد که تا زال را به بالا بیاورد ، تهمینه در سمنگان عاشق رستم میشود ، منیژه عاشق پیژن است. ویا شرین عاشق خسرو است و ویس عاشق رامین و هم چنان رابعه که فکر و اندیشه اش را از زندان تفکرات عرب رها سلخته ، در سرزمین لاله زار بلخ در انتخاب همسر راه رودابه و تهمینه را بر می گزیند. راهیکه در کتاب عرب مستلزم سنگسار است. بدین لحاظ است که عارفان و عاقلان سرزمین ما سعی میدارند که حداقل روح معصوم و پاک و آزاده ء رابعه را در اجتماع مستغرقه شریعت عرب در آینده ها تبرئه نمایند . بدین لحاظ که است که ابو سعید ابوالخیر عارف آزاده و آگاه بلخ چنانکه حضرت عبدالرحمن جامی در نفحات الانس از قول او مینویسد گفته است: « دختر کعب عاشق بود بر آن غلام . اما پیران همه افقاق کردند که این که او می گوید نه آن سخن باشدکه بر مخلوق توان گفت او را جای دیگر کار افتاده بود.» 4ستایشگر فرزانه ی سیمرغ ، شیخ فرید الدین عطار هم در الهی نامه در تکیه بر سخن ابو سعید ابو الخیر میفرماید:زلفظ بو سعید مهنه دیدمکه او گفتست من آنجا رسیدمبپر سیدم ز حال دختر کعبکه عارف گشته بود او عارف صعبچنین گفت او که معلومم چنان شد که آن شعری که بر لفظش روان شدز سوز عشق معشوق مجازینبگشاید چنین شعری به بازینداشت ان شعر با مخلوق کاریکه او را بود با حق روزگاریکمالی بود در معنی تمامشبهانه بود در راه آن غلامش 5در نزد عارفان و صوفیان متکی برعقل و علم عشق معنی خاص خویش را دارد . ابن عربی میگوید : « حرکتی که حتی هستی و وجود این دنیا ست ، حرکتی است که (عشق) آن را بر انگیخته است ؛ اگر این ( عشق) نبود دنیا همچنان در عدم بود ؛ از هر زاویه ای که بنگریم و از هر جنبه ای که ملاحظه کنیم ، حرکتی است از استتار به کشف.» 6 ودر جای دیگر کتاب فتوحات المکیه مینویسد: « و اگر موجودی را بخاطری جمالش دوست میداری هیچ کسی جز خدا را دوست نمیداری ، زیرا که وجود زیبا ست . به همین سان ، از همه وجوه ، موضوع عشق تنها خداست . افزون بر این ، همچنانکه خدا خودش را می شنا سد و با شناختن خویشتن خویش است که دنیا را می شناسد ، آن را به اضافه ، شبیه تصویر خویش آ فریده است . بدین قرار دنیا برای او همچون آینه ای است که تصویر خود را در آن می بیند و به این سبب است که خدا خویش خود را دوست می دارد . » 7داریوش شایگان نویسنده کتاب آیین هندو و عرفان اسلامی در تشریع گفتار محی الدین عربی میگوید: «به خاطر این جمال متعالی است که خدا خود را به خویشتن می نمایاند و تصویر خود خود را بر جوهر های صور نوعی که همچون آینه های تاباننده ء تجلیات الهی هستند ، می افگند و خود را در آنها مشاهده و ستایش می کند . تصاویر منعکس شده روی این آینه ها همان دنیا ست و چون تصویر تابانده شده ، شکل خدایی نما دینه شده را باز آفرینی می کند ، گفته شده که خدا دنیا را به شکل خویش خلق کرده است .» 8 د ر نظر عرفای غیر متشرع عشق به دنیا در حقیقت ممنونیت از احسان خدا است ، نه عشق ورزیدن به خدا. مقوله ء عشق بخدا جز ترفندی بیش نمیتواند باشد ، وقتی نقاشی تصویر زیبای می آفریند و آن را در معرض دید قرار میدهد ، پس از دیدن بیننده میتواند عاشق تصویر گردد ، مسخره است اگر تصویر ف ذهن و قلبش را تسخیر نموده باشد ، ولی تصویر را کنار بگزارد و به عوض آن عاشق نقاش شود. نقاشی که نه آن را دیده و نه میداند که در کجاست. اما همین تصویر دلخواه هرچه باشد، از سوی نقاشی آفریده شده ، و علاقمند این نقش بواسطه این تصویر دلخواه خویش است که مرهون صانع میشود ، نه عاشق آن، و به ستایش نقاش و نیایش او می پردازد . یا مثلا" پادشاهی عادل است و رعیت خود را در کمال رفاه و سعادت نگهداشته باشد ، رعیت عاشق پادشاه نمی شود ، بلکه به تعریف و تمجید او می پردازد و سعادت خود را مرهون عدل و اصاف و ارزانی نعمات او میداند. در حقیقت وجود نعمات است که خدا را به انسان می شناساند ، یعنی تصویر است که موجودیت نقاش را ثابت میکند و عشق و علاقه به تصویر است که انگیزه ء ستایش و نیایش صورتگر را در قلب و ذهن عاشق تصویر بار می آورد. تا جایکه در اثر غلو ی عشق به صورت مورد علاقه، تصویر جای صانع را میگیرد و به عین صانع تبدیل می یابد. چنین حالتی را در عرف عرفای خویش بسیار میتوان مشاهده نمود. چنانچه که یکی دیگر از صدر نشینان عشق و عرفان مولوی بلخی را این حالت بسیار پیش آمده است. مثلا" وقتی که مراتب عشق و دلبستگی خود را نسبت به شمس بیان نموده میگوید : پیر من و مراد من، درد من و دوای من ــــــــ فاش بگفتم این سخن شمس من و خدای من 9با این وصف است که نمی توان عشق رابعه را به بکتاش عشق ربانی خواند و مقام بلند عشق انسانی او را پست جلوه داده زاهدانه گفت. در زهد و زاهدی عشق نیست ، زهد و زاهد ی مظهر ریا و سالوسی در عرفان است در اثار عرفای ما « از خرقه پوشان و دراویش منحرف و روحانیان قشری و ریا کار ، چون مفتی، زاهد ، محتسب ، مرشد و جز این ها به بدی یاد شده است : زرهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح ــــــ که چو مرغ ، زیرک افتد نفتد به هیچ دامی ***حافظا می خور ورندی کن وخوش باش ولی ــــــ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را 10»*** در اشعار هر چند محدود که از رابعه به یاد گار مانده است. این دوشیزه ای صدر نشین کرسی ادب و اندیشه هرگز قرآن اندیشی نکرده و در تکیه بر قرآن و حدیث شعری نگفته است، امیال و خواهش های انسانی خود را بهر فریب خلق ریاکارانه مانند مشتی بیشمار ملا شاعران که « چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند» پهنان نکرده است. بلکه بسیار زنانه یعنی خداگونه ، اَ شا یی، روشن و زیبا می گوید : الا ای باد شبیگیری پیام من به دلبر بر ـــــــ بگو آن شاه خوبان را که دل با جان برابر برعشق او آنچنانکه داکتر مریم حسینی نویسندهء ایرانی میگوید : عشق خاکساری و حب عذری است. نیست .11حب عذری عشقی است منسوب به قبیله بنی عذره که در ان قبیله، عشاق به وصال نمی رسیدند و تعفف پیشه میکردند.12 رابعه عشق خود را پنهان ننموده می گوید:نعیم بیتو نخواهم جحیم با تو رواست ــــــ که بیتو شکر زهر است و با تو زهر عسل *** تو چون ماهی و من ماهی همی سوزم به تابه بر ـــــــ غم عشقت نه بس باشد جفا بنهادی از بر بر***این حقیقت را بر خلاف خانم داکتر مریم حسینی ایرانی که شاید بر اثر فشار و اختناق شریعت اسلامی در ایران که همانند قرون اولیه اسلامی وارد است ،و نخواسته باشد که احساس و عاطفه وعشق انسانی به ویژه انسان زن را بیان نماید . اما لیلی رشیتا عنایت سراج اندیشمند زن آزاده ی افغانستانی با تمام صداقت زنانه بیان داشته می نویسد: « بر عکس انچه که عرفا عشق او را به غلامش بکتاش ، حقیقی نه بل مجازی میپنداشته اند ، اشعارش محض بازگوی احساستش نسبت به بکتاش بوده است . از هفت قطعه شعر رابعه که بجا مانده است ، پنج تای آن در وصف عشق ناسوتی و دو تای آن در وصف زیبای طبیعت سروده شده است .» 13نباید ناگفته گذاشت ، که عشق درک و یا جستجوی لذت مقبول در وجود شئی معین است . عشق بین دو انسان نا متجانس یعنی زن و مرد سنگپایه احساسی و خواستگاه جسمانی و نفسانی دارد . انکار این حقیقت در واقع انکار هستی انسان به مثابه موجود زنده در فرایند زندگی است. عشق مرحله متعالی احساس است و حواس اجزای ساختاری و ناسوتی انسان است. و نفس حقیقت انسان را تشکیل میدهد. قناعت نفس از طریق حواس باعث تقویت جسم و جان میگردد. که مجموعهء این ریشه ها در کالبد انسان باعث بقای بشر میتواند باشد. قتل نفس ، و به تزکیه کشاندن آن از خواست های ناسوتی ، احساس ها و عواطف انسانی در وا قع نفی انسان وماندن در بی حسی هایی جمادی و نباتی است. همچنانکه قتل نفس و یا غارت نفس دیگران برای تقویت نفس خویش و انحصار لذایذ زندگی وحشیانه و حیوانی میباشد . انسان متکی بر عقل و خرد اتکابر نفس لوامه دارد. و در لذایذ قناعت بر اعتدال . عشق بیگمان لذت زندگی است و جزء سیرت انسان میباشد . در مورد این سیرت ابو بکر محمد بن زکریای



خرید و دانلود مقاله درباره رابعه بلخی یا حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد


تحقیق درباره درموردعرفان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 110

 

به نام خداوند جان و خرد

مقدمه :‌

شک ،‌ گمان و یقین ؛ از جمله مسائل مربوط به حوزه معرفتند که بشر پیوسته در زندگی با آن روبه روست .

شکل حاصل اشتراک میان معلومات و مجهولات است .

گمان به قول مولانا همچون شیشه زرد و کبودی است که انسان از پشت آن به حقایق و مسائل پیرامون خویش می نگرد .

پیش چشمت داشتی شیشه ی کبود

زان سبب عالم کبودت می نمود 1329/1

بشکن آن شیشه کبود و زرد را

تا شناسی گرد را و مرد را 3959/1

و یقین بوستان آرامش و همنشینی با حقیقت است .

انسان به لحاظ دو بعدی بودن وجودش – جسم و روح – گاهی در مسائل مادی و دنیوی دچار شک می شود که باید به کمک ابزار «‌ حس و عقل »‌ آن را به یقین مبدل ساخت .

و گاهی نیز درامور معنوی و ماوراء طبیعی به شک و تردیدهایی مبتلا میشود که برای رفع آن یاری جستن از حواس و نیروی عقلانی نه تنها شکلی را حل نمی کند بلکه او را دچار سر گشتگی می کند . اینجاست که دو راه بیشتر در پیش رو ندارد :

پاک ساختن چهره دل از غبار حس نفسانی تا مغیبات غیبی در آن ، صورت خویش را بنمایند و حقیقت حق جلوه گر شود ،‌ زیرا تا انسان در قید خود باقی است خیر و شر خود را هم درست تشخیص نمی دهد بلکه آنچه را که خیر اوست شر می پندارد و آنچه را برای او مایه ی شر است خیر گمان می برد و بدین اشتباه به بیراهه می آورد .

خود را به کسی که این راه را طی نموده است و گردنه های آن را پشت سر گذاشته بسپارد .

ذکر کلیاتی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده !‌

1- اقسام عوالم ،‌ ابزار و راههای شناخت آنها ؛‌ از آنجا که بحث مورد نظر – شک و یقین – در رابطه با عالم غیب و شهود مطرح می شود و نیز ارتباطی که این بحثها با انواع علوم و معارف و ابزار دستیابی بدانها دارد به طور اجمال- این مسائل- و ابتدا مورد بررسی قرار گرفت . به عنوان مثال مباحثی درباره عقل و استدلال و استدلالیون و تلاش آنها- با ذکر تاریحچه ای از پیدایش چنین تفکری- برای دستیابی به حقیقت مورد بررسی قرار گرفته است .

2- تعاریف شک و گمان و یقین ،‌ ذکر انواع و درجات هر یک .

3- عوامل موثر در ایجاد هر کدام و نتایجی که هر یک در پی دارند .

4- ابیات متن این مجموعه بر طبق ابیات و شماره مثنوی معنوی به تصحیح «‌ رینولد الین نیکلسون »‌ است .

5- منابع و ماخذ ؛‌ شامل منابعی است که یا مستقیما مورد ارجاع قرار گرفته اند که اکثر آنها در پاورقی ذکر شده اند و یا منابعی هستند برای مطالعه در این زمینه همچون شروح مثنوی که مذکور است .

6- جز شک و یقین که مجموعه نام آنها را بر خود دارد . واسطه این دو مضمون ؛‌ یعنی ، گمان و نیز مترادف آنها مثل کلمات تردید و ظن نیز مورد بررسی قرار گفتند .

7- مطالبی که مورد بررسی قرار گرفته اند بر اساس مضامینی است که مولانا به عنوان نماینده عرفا آن را در مثنوی و ابیات آن بیان داشته و بدانها پرداخته است .

8- در پایان نیز فصلی از آیات قرآن کریم که در آنها به مسئله شک و یقین اشاره شده است همراه با ترجمه ذکر شده است .

بی گمان این اثر خالی از ایراد و اشتباه نیست ،‌ امید است استادان بزرگوار بر من منت نهاده ، از راهنمائیهای صادقانه خویش مرا بهره مند گردانند .

بخش اول

فصل اول :‌ گفتاری چند از زندگی مولانا

مولانا جلال الدین محمد بن سلطان العملا بهاء الدین محمد بن حسین بن احمد خطیبی بکری بلخی که در کتابها ازاو به نامهای «‌ مولانای روم »‌ ،‌ «‌ مولوی » و «‌ملای روم »‌ یاد کرده اند ،‌ یکی از بزرگترین و تواناترین گویندگان متصوفه و از عارفان نام آورآسمان ادب فارسی ،‌ شاعر حساس صاحب اندیشه و از متفکران بلا منازع عالم اسلام است .

پدرش سلطان العلما بهاء‌ الدین محمد معروف به «‌ بهاء ولد »‌ (543-628 هجری )‌ از عالمان و خطیبان بزرگ و متنفذ و از بزرگان مشایخ صوفیه در آخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری و تربیت یافته نجم الدین کبری بود و در نتیجه نقاری که در میان او و سلطان محمد خوارزمشاه پیدا شده بود در حدود سال 610 هجری با خانواده و خاندان خویش از مشرق ایران به جانب مغرب مهاجرت کرد و بعد از گذر از شهرهایی به دعوت سلطان کیقباد سلجوقی در قونیه اقامت گزید و در همانجا در گذشت .

جلال الدین محمد فرزند بها ء‌ الدین ولد که در قرن ششم ربیع الاول سال 604 هجری در بلخ ولادت یافته بود در آغاز این سفر طولانی پنج و شش ساله بود و گفته شده است هنگام عبور از نیشابور همراه پدر به صحبت عطار نیشابوری رسیده بود .

بعد از وفات سلطان العلما سال 628 یا 631 فرزندش جلال الدین محمد به خواهش مریدان به جای پدر بر مسند وعظ و تدریس پدر نشست ،‌ اندکی بعد از فوت پدر مرید او برهان الدین محقق ترمذی در طلب استاد به قونیه آمد و چون استاد در گذشته بود تربیت فرزندش جلال الدین که در آن وقت به علوم «‌ قال »‌ به کمال بود ،‌ همت گماشت و برای آنکه در علوم شرعی و ادبی کامل شود او را به مسافرت و تحصیل به حلب و دمشق بر انگیخت و او در حلب و دمشق به تحصیل در فقه صنفی پرداخت و گویا به فیض محبت محی الدین عربی نائل گشت و پس ازین سفر که هفت سال به طول انجامید به قونیه بازگشت و پس از طی طریق و سلوک به اجازه استاد مسند تعلیم و ارشاد یافت . پس از وفات استاد به سال 638 ،‌ مولوی تا سال 642 که سال ملاقات او با شمس تبریزی است به تدریس علوم شرعی در قونیه و وعظ و تذکر اشتغال داشت .

مولوی با یافتن شمس پشت به مقامات دنیوی کرد و همواره ملازم صحبت او بود تا آنکه شمس در سال 645 هجری به دست عده ای از شاگردان متعصب مولانا کشته شد و مولانا همچنان در فراق او می سوخت تا به تصور آنکه او را در شام خواهد یافت به دمشق سفر کرد و مدتی در آنجا جستجو نمود و پس از ناکامی به قونیه بازگشت . پس از شمس تا ده سال دیگر صلاح الدین قونوی معروف به «‌زرکوب »‌ ارادت مولانا را به خود جلب کرد و چون صلاح الدین در محرم سال 657 در گذشت عنایت مولانا نصیب حسام الدین حسن بن محمد معروف به چلبی حسام الدین گردید . و او بود که مولانا را به نظم مثنوی تحریض کرد و تا پایان در این راه با او همراه بود . مثنوی بزرگترین اثر اوست که در شش دفتر بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف در حدود 26000 بیت سروده شد. که در آن مولانا مسائل مهم عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح نموده است . و در ضمن آن به آیات و حدیثها اشاره نموده است .

دومین اثر بزرگ او «‌دیوان کبیر » مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریزیست که در پایان غزل مقام شمس الدین تبریزی اشاره و به نام او تخلص نموده است . غزلهای او مملو از حقایق عرفانی و در تایی مواج احساسات شاعر است . همچنین او رباعیاتی دارد که 3966 بیت را شامل می شود .

همچنین مولانا اثرهایی به نثر دارد که عبارتند از :

فیه مافیه – مکاتیب – مجالس سبعه است .



خرید و دانلود تحقیق درباره درموردعرفان


مقاله درباره نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

توجه : خرد کن برای خرد کردن کاغذهای

باز و کیسه‌های پلاستیکی به کار می رود.

نمای بازیافت اجزاء زایدات از مواد زاید جامد الف) روش قدیمی

ب) روش قدیمی همراه با خرد کن در موقعیت‌های مختلف

ث) ترومل بکار رونده برای جابجایی خردکن در نمای عملیات

نمای فرایند برای بازیابی موادآهنی و انرژی از مواد زاید جامد



خرید و دانلود مقاله درباره نقش بازیافت در حفظ منابع طبیعی


دانلود پروژه کارآموزی شرکت فروررایان 112 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 112

 

به نام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد

پیشگفتار

با توجه به پیشرفت روز افزون اطلاعات و ارتباطات در عصر جدید بیشتر امور در کشورهای پیشرفته از طریق اینترنت و شبکه صورت می گیرد و شبکه های کامپیوتری اهمیت بسزائی دارد.

زمینه ی کاری این شرکت در رابطه با تأمین برنامه های نرم افزار و تهیه و پشتیبانی قطعات سخت افزار می باشد. همچنین به آموزش نرم افزارهای کامپیوتری همچون word- exel- power point- access- Info path- out look- publisher و ... می پردازد.

این پروژه به معرفی شبکه های کامپیوتری و زیرساخت های شبکه می پردازد.

روش تحقیق و کسب اطلاعات در این پروژه بر اساس فعالیت شرکت فروررایان می باشد.

کاربران این شرکت شامل مسئولین کارمندان کارآموزان می باشند.

کاربران شرکت باید اطلاع مقدماتی از روش کار با کامپیوتر، اینترنت ، نرم افزارهای رایانه ای ،آشنایی با نرم افزارو سخت افزار،آشنایی با شبکه های کامپیوتری و شبکه کردن داشته باشند. و اما :

خطا آید ز دا ننده دبیران گنه زاید ز کیهان دیده پیران

دونده باره هم از سر در آید برنده تیغ هم کندی نماید

چه برسد به صاحب این قلم که((هیچش هنر نبود وخبر نیز هم نداشت))!

امید است انجام این پروژه به عنوان محرکی برای سایر دانشجویان به منظور مطالعه و کار بیشتر در این زمینه قرار گیرد .

 

سپاس نامه

تقدیم به آنان که مس تلاش خویش را به طلا بدل نموده اند .

مراتب تشکر و قدر دانی را از دو عزیز بزرگوار که در جمیع مراحل تدوین اثر، این بنده حقیر را یاری نموده اند، اعلام می نمائیم : جناب آقای مهندس حقی کاشانی و ریاست محترم دانشگاه آزاداسلامی دکتر یاری . برای این دوعزیز از درگاه حضرت معبود یکتای لایزال، عمر با عزت، سلامتی و موفقیت را آرزومندیم .

فهرست کلی مطالب:

صفحه عنوان 2

پیش گفتار 3

سپاس نامه 4

فهرست کلی مطالب 5

فهرست مطالب 7 و6

فهرست شکل ها و جدول ها 8

چکیده 9

معرفی محل کارآموزی 10

معرفی موضوع کارآموزی 10

متن اصلی 11

نتیجه گیری( خلاصه بندی) 71

پیوست 72

فهرست منابع 72



خرید و دانلود دانلود پروژه  کارآموزی   شرکت فروررایان  112 ص (word)


تحقیق درباره خرد کردن علوفه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 42

 

مقدمه :

خرد کردن علوفه روشی است که در کنار روش بسته بندی کردن علوفه خشک و کاه ، به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرد . از خرد کنهای علوفه ( ماشینهای برداشت علوفه سیلو کردنی ) به طور عمده برای خرد کردن علوفه در مزرعه و پرتاب کردن مواد به داخل تریلی یا کامیون جهت حمل به محل نگهداری می شود . در بعضی از نقاط ، ذرت محصول عمده سیلو کردنی است ، در حالی که در نقاط دیگر ، ذرت خوشه ای بیشتر استفاده می شود

ماشینهای خردکن علوفه مزرعه ای ، امکان جابه جایی حجم زیادی از علوفه را به وجود می آورند و به این ترتیب جایگزین روشهای دشوار دستی می شوند . اکثر خرد کنهای علوفه برای برداشت انواع مختلف محصولات مناسبند . از دماغه های بردارنده برای جمع آوری محصولات نواری شده استفاده می شود . دماغه های محصول ردیفی برای قطع مستقیم و برداشت کل گیاه ذرت و ذدت خوشه ای مورد استفاده قرار می گیرد .

دو نوع مهم و معمول خردکنهای علوفه مزرعه ای عبارتند از : خردکنهای علوفه مزرعه ای عبارتند از : خردکنهای علوفه چکشی یا عمودی و خردکنهای علوفه تیغه – برش یا برش – دقیق

خرد کنهای چکشی ( خردکنهای عمودی ) :

حدودا تا قبل از سال 1950 ، کلیه خردکنهای علوفه مزرعه ای از نوع تیغه – برشی یا برش – دقیق بودند که در آنها زا دستگاه برش (دستگاه خرد کن ) نوع چاقوی چرخی و یا چاقوی استوانه ای استفاده می شد . از آن زمان تاکنون از خردکنهای چکشی ( شکل 1-2 ) ‌برای خرد کردن علوفه در مزرعه استفاده شده است .

 

این نوع خردکنها از ماشینهای خرد کن نوع تیغه – برشی ارزانتر بوده و برای خرد کردن انواع مختلفی از محصولات به کاربرده می شوند .

خردکنهای چکشی علوفه سرپا را رد یک محل قطع می کنند .از این خردکنها همچنین میتوان برای برداشت محصولات نوار شده و ساقه های باقی مانده ذرت استفاده نمود . قسمت اصلی یک خرد کن چکشی ، گودنده یا روتور آن است . گودنده یک محور عرضی است که چاقو ها یا تیغه های چکشی (چکشها ) به آن متصل شده اند .( شکل 2-2 ) .

 

با چرخش گودنده ، چاقو های چکشی ساقه محصول را از طریق ضربه زدن قطع می کنند . به محل محصول در اطراف محیط خارجی چکشها ، در زیر محفظه فلزی ، محصول قطع و تا حدودی کوبیده و خرد می شود .

چاقوهای چکشی معمولا در حالت لولایی و قابل انعطاف ، بر روی محور گردنده سوار شده اند ، اما در موقع کار ، نیروی گریز از مرکز باعث می شود تا آنها دروضعیت مستقیم و شعاعی قرار گیرند .

اگر جسمی خارجی به چکشها بر خورد کند ، عمل لولایی باعث می شود تا بدون آسیب رسیدن به ماشین و یا با آسیب دیدگی ناچیز ماشین ، چکشها در اطراف جسم خارجی منصرف شوده و یا نوسان گشتند .

خرد کنهای علوفه تیغه – برشی ( خردکنهای علوفه برشی – دقیق )

خرد کنهای تیغه – برشی ممکن است از نوع کششی تراکتور گرد ، سوار تراکتور گرد و خودرو باشند . انواع کششی ، معمولی ترین نوع خرد کنهای مورد استفاده در مزارع هستند (شکل 7-2 )



خرید و دانلود تحقیق درباره خرد کردن علوفه