واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درباره نشرات فقه اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

نکاح دراسلام

رمضان المبارک 1426 هجری قمری

میزان 1384 هجری شمسی

اکتوبر 2005 مسیحی

بنام خدای بخشاینده مهربان

آن خدائی که زن را لباس مرد و مردرا لباس زن آفرید

پیشگفتار

رساله یی که در اختیار شما خواننده عزیز قرار دارد به خواهش برادر نهایت ارجمند و گرامی ام محمد فرهاد کاظمی به رشته تحریر درآمد.

این رساله نه تنها ثمره مطالعات اسلامی اینجانب بلکه ثمره پانزده سال تجربه در عقد نکاح برادارن و خواهران مسلمان اعم از کشور خودم و همچنان ایران و مصر به زبان های فارسی/ دری و انگلیسی میباشد. قابل یادآوری میدانم اینکه نکاح خط را که من برای عقد یک برادر ایرانی ترتیب کرده بودم و بسیار مطالب را که در نکاح نامه های مروج گنجانیده نشده، درج کرده بودم، قونسلگری ایران در واشنگتن به آن مهر تصدیق زد و نکاح آن دو جوان را به رسمیت شناخت.

 این رساله کوچک به طور مختصر اجرای عقد را در زندگانی امروز مخصوصا در غرب مد نظر گرفته است نه همه احکام که در فقه نکاح آمده است. طور مثال نکاح صغیرو صغیره در جهانی که زندگی داریم جنبه عملی ندارد. و اما بیان و یاد آوری مطالب که در این نوشتار می خوانید در زندگی امروز بی نهایت ضروری است زیرا ما درهر جا باشیم در یک قرن نو با ساخت و بافت اجتماعی نو زندگی داریم.

 در طول این مدت من چند مطلب را آموختم: اول اینکه مجلس نکاح بهترین محل است برای تبلیغ اسلام در جامعه غرب، مخصوصأ برای جوانان ما که درین دیار بزرگ شده اند. ازین لحاظ، و چنانچه علمای کرام گفته اند " اختلف الاحکام بالاختلاف الزمان" یعنی احکام نظر به شرایط زمان تفاوت می کند، همیشه کوشش به عمل آمد ه تا مسایل حقوقی روابط زن و مرد در بیان نکاح در شروع به عبارت عام فهم تشریح شود. دوم مسایل روز را که در زندگی عصر حاضر مطرح است در محفل نکاح و در حاشیه عقد نکاح بمنظور رهنمائی بیشتر و توضیح حقوق ذکر کرده ام. طور مثال در وقت ایجاب و قبول به شوهر پیشنهاد کرده ام که در محیط غرب بیمهء صحت در نفقه شامل است. سوم تشریح حقوق زن و مرد را بدون اینکه از نص قرآن پاک و احادیث معتبر رسول کریم (ص) خارج شده باشم در نکاح مطرح کرده ام. طور مثال بی احترامی به زن wife abuse و یا توهین و اهانت به زن که در اسلام روا نیست و در عین زمان در مقررات ازدواج ایالات متحده امریکا خلاف قانون خانوادگی است و یا نا فرمانی از شوهر مومن و عواقب حقوقی آنرا هنگام عقد نکاح توضیح داده ام. این همه نو آوری ها باعث شد تا مسلمانانی که اسلام را واقعأ دوست دارند و آرزو دارند تا اسلام را به آن شکلی معرفی شود که جوابگوی نیازمندی های عصر حاضر باشد از من نه تنها از ایالت کلیفورنیا بلکه ایالات دیگر امریکا و نیز کشور های اروپا و کانادا دعوت کردند تا افتخار عقد نوردیده های شانرا داشته باشم که بدین وسیله از همه برادران و خواهران که بنده را افتخار بخشیدند و آنهایکه از خدمات من پشتیبانی کردند صمیمانه تشکر میکنم. از استادان گرانپایه کشورم جناب دکتور عبدالستار سیرت و جناب دکتور روان فرهادی که به من افتخار بخشیدند و این رساله را نظراندازی کردند و از نظرات سودمند شان مرا مستفید ساختند، قلبأ سپاسگزارم. از برادر ارجمندم محمد فرهاد کاظمی که نه تنها مرا تشویق به نوشتن این رساله نمودند بلکه مصارف چاپ اول آنرا عهده دار شدند سپاس فراوان می کنم. خداوند اجر این عمل خیر این برادر ما را برای خودش و خانواده اش عنایت فرماید. از برادربی نهایت گرانقدرم استاد فضل غنی مجددی که افتخار چاپ نسخه اول این رساله را در مجله فقه به من دادند و همیشه از روز اول آشنائی من را در کارم تشویق کرده اند ابراز امتنان و سپاس می نمایم. و بالاخره از برادر بی نهایت عزیزم حاجی محمد شریف یاسین که از آوان جوانی باهم دوست هستیم و اخوت در فرهنگ دین مبین اسلام این دوستی را در عالم هجرت تقویه کرد ابراز شکران زیاد می نمایم از اینکه چاپ این رساله را در نیویارک برای مطالعه افغانان مقیم نیویارک عهده دار شده اند. ازینکه در راه تبلیغ دین کمک میکند خداوند به خودش و خانواده عزیزش اجر دارین نصیب گرداند.

 امید وارم تا این رساله کوچک جوابگوی نیازمندی های معنوی و عقیدتی جوانان ما در عالم هجرت باشد و دعا می کنم آن عده جوانان ما که ازین سنت خجسته حضرت رسول اکرم (ص) یعنی نکاح پیروی میکنند، زندگی سعادتمند داشته باشند و بتوانند چناچه اسلام حکم میکند خانواده مسلمان را به بار بیاورند.

 

دکتور محمد فرید یونس

رمضان المبارک 1426 هجری قمری

میزان 1384 هجری شمسی

اکتوبر 2005 مسیحی

بی پاینت، کلیفورنیا، ایالات متحده امریکا

 

به نام آن خدائی که مرد و زن را از نفس واحد آفرید

نکاح از نکح گرفته شده و عقد معنی میدهد. از نگاه شرع اسلام سنت رسول کریم (ص) می باشد چناچه در "احیاء علوم الدین" اثر گرانبهای محمد حامد غزالی طوسی میخوانیم: پیغامبر (ص) فرمود " نکاح از سنت من است، پس هر که مرا دوست دارد باید که بر سنت من بود" و باز فرمود " هر که از سنت من روی بگرداند از من نیست، و از سنت من نکاح است، پس هر که مرا دوست دارد باید که بر سنت من رود" یعنی که نکاح کند. و در حدیث دیگر آن، حضرت (ص) در همین کتاب میخوانیم "هر که توانگر است و بر دادن مهر قادر است، باید که نکاح کند"

از نگاه قانون مدنی اسلام نکاح یک عقد فاضل اجتماعی است مگر مانند مسیحیت یک پیمان مقدس نیست. به خاطری عقد فاضل است که از نص قرآن و روش سید المرسلین (ص) پیروی میشود. و برای این عقد اجتماعی است که زن و مرد داخل یک قرارداد اجتماعی میشوند و در مقابل هم مسوولیت دو طرفه دارند. پس مجلس نکاح یک مجلس بسیار با فضلیت است و باید در بهترین محل صالون پذیرائی و یا محل مناسبی با رعایت استعداد مالی طرفین عقد تر تیب گرفته شود و زن و مرد، مخصوصأ جوانان دعوت شوند تا به جریان آن گوش فرا دهند و ازین مجلس خجسته مستفید گردند.

 تا وقتیکه هر دو جانب مسئولیت های خود را در مقابل همدیگر بدانند و به آن عمل کنند نکاح شان مقبول است و اگر دوام مزاوجت به یکی غیر قابل تحمل شود ( که احکام آن در شرع اسلام آمده است) مرد حق دارد طلاق دهد و زن نیز حق دارد طلاق خود را بخواهد که آنرا خلع گویند. از همین لحاظ قرارداد ازدواج را در زبان عربی "کتاب" می گویند. چیزیکه کتابت منحیث یک قرار داد در آن صورت میگیرد. طور مثال نفقه بالای مرد است اگر در دادن نفقه مرد عاجز و مقصر گردد، زن حق دارد طلاق بخواهد. و یا طور مثال یک مسوولیت زن تربیه سالم و اسلامی اولاد در کنار و با همکاری شوهرش است. اگر شوهر احساس کند که این همکاری صورت نمی گیرد و در طول روز که برای نفقه در بیرون کار میکند و اولادش از تربیه اسلامی محروم مانده است حق دارد زن را طلاق گوید.

 در جامعه غربی زن و مرد مسلمان میتوانند که در مرکز بلدی شهر محل اقامت شان زن و شوهر شوند تا مزاوجت شان نزد مقامات دولتی، رسمی حساب شود و اما سوال درین است که وقتیکه در نزد قانون رسمی کشور که زندگی دارند زن و شوهر ثبت شده اند، پس چرا بازهم باید مطابق سنت اسلامی نکاح کنند؟

زن و مرد مسلمان به استناد شرع اسلام عقد می کنند برای اینکه در هر کشور که باشند باید زندگی خانوادگی شان به اساس اسلام باشد. زیرا خانواده مهم ترین هسته یک جامعه و زندگانی اسلامی است با اینکه در کشور مسلمان اقامت نداشته باشند و اساسأ اسلام در محیط خانواده شروع شد. زمانیکه حضرت رسول کریم (ص) اولین وحی را گرفت، به خانواده خود آمد و آنرا به همسرش بی بی خدیجه کبرا خبر داد و

 بی بی خدیجه کبرا اولین فرد و اولین زن در تاریخ اسلام است که بی دغدغه اسلام را قبول کرد و به رسالت محمد (ص) ایمان آورد و اقتدا کرد. پس هسته اساسی زندگی و ایمان به خدا و زیربنای فرهنگ اسلامی خانواده است.

آز آنجائیکه قانون اسلام باید در خانواده پا بر جا باشد اگر یکی از طرفین از قانون اسلام خارج میشود باید در اول به همدیگر امر معروف کنند. در خانواده اسلامی زن و مرد مسلمان در مقابل همدیگر مسوولیت اخلاقی مشترک دارند. وقتیکه قرآن مجید به وضاحت می گوید "زن لباس مرد است و مرد لباس زن است" و پیامبر کریم (ص) می فرماید: "مرد شبان است در اهل خود و مسئول رعیت خود و زن شبان است در خانه شوهر و مسئول رعیت خود"؛ پس زن و مرد نه تنها که در خانواده حقوق مساوی دارند، مسئولیت مشترک هم دارند. طور مثال اگر مرد از قانون اسلام خارج میشود و مشروبات الکهلی صرف میکند، زن حق دارد او را امر به معروف کند یعنی متوجه بسازد که این عملش مغایر احکام اسلامی است. و یا اگر زن از اخلاق یا حکم اسلامی پیروی نمی کند مثلاء لباس بی ستر و نادرست می پوشد شوهر باید او را امر به معروف کند که مراتب آن در قرآن مجید تذکار رفته است و در یک رساله جداگانه انشاالله مورد بحث در آینده قرار خواهد گرفت.

 

دلایل نکاح در اسلام:

 هیچگاه زن و مرد مسلمان به همدیگر حلال نمی شوند تا نکاح صورت نگیرد. پس اولین دلیل عمده حلال شدن زن و مرد به همدیگر است.

دوم: نظر به آیه قرآن مجید " زن لباس مرد است و مرد لباس زن"

 ( سوره بقره آیه 187 ) که این آیه در باب خانواده است. زن و مرد مسلمان آبرو و عزت، پشتیوانه و حامی، دوست و همراز و دلسوز همدیگر هستنتد. همچنان از نگاه قانون خلقت هیچ زن و مردی به تکامل انسانی نمی رسند تا ازدواج نکنند. زیرا زن و مرد در اسلام مکمل همدیگرند و از نگاه اجتماعی خانواده جامعه کوچک است و با بنیان نهادن خانواده مرد و زن مسلمان، رسم زندگی اجتماعی را که عبارت از تسلسل نسل بشری، انسجام در امور، سازمان دهی مراتب اصول زندگی، صفت رهبری، اقتصاد و روابط باهمی را می آموزد.

سوم: از دید علمای کرام فرزند صالح به وجود نیاید مگر با نکاح. دلیل این مطلب این است که چون همه خلقت از آن خداوند است، پس خداوند برای جمیع مخلوقات خود قانون و اصول گذاشته است و قانون تولید نسل آدمی از طریق نکاح است. همچنان با نکاح نه تنها که پایه یک زندگی اسلامی را مسلمان بنیان می نهد، در عین زمان قانون خدا را در زمین منحیث خلیفه آن ذات الهی پیاده می کند.

چارم: با نکاح دامن فحشا از جامعه بر چیده میشود. زنا نه تنها مغایر اخلاق انسانی است و برباددهی کانون خانواده است، در عین زمان خلاف قانون خداوند است. فرد مسلمان، خانواده مسلمان، جامعه مسلمان وقتی متزلزل میشود که خلاف قانون خداوند اقدام کند. اسلام در حالیکه زنا را حرام دانسته و شدیدأ آنرا تقبیح میکند روابط جنسی بین زن و مرد را از راه مشروع یعنی نکاح نه تنها مجاز دانسته بلکه زنان و مردان را بحیث جفت باساس مناکحه به داشتن روابط جنسی اجازه میدهد. قرآن مجید درین زمینه می فرماید: " زنان شما کشتزار شما هستند. پس از هر جا ]وهرگونه[ که خواهید به کشتزار خود ]در[ آیید، و پیش فرستید برای خویش (یعنی اعمال صالحه را) و بترسید از خداوند و بدانید که به لقای او خواهید رسید و مژده بده ( به این لقاء) مومنان را. (سوره بقره آیه 223 ).

پنجم: از دید اسلام، مسلمان نظر به قانون اسلام به دنیا می آید زیرا قانون خدا و قانون طبیعت در اساس یکی است و قانون طبیعت تابع قانون خداست، باید با قانون خداوند زندگی کند و با قانون خدا این جهان را ترک می گوید. بنابرین با نکاح کردن مسلمان قانون خدا را که برای اصول سعادت نسل بنی آدم وضع شده در زمین پیاده می کند. ازین جاست که پیامبر کریم (ص) فرموده است که: مسلمان با نکاح نصف دین خود را تکمیل میکند.

 

 کسانی که نکاح با ایشان روا نیست:



خرید و دانلود مقاله درباره نشرات فقه اسلامی


تحقیق در مورد مالکیت دراسلام 27 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

مالکیت دراسلام

اقتصاد اسلامی نه بر پایهء آزادی بی‌حد مالکیت فردی است که نتیجهء آن سرمایه‌داری افسار گسیخته است و نه مبتنی بر مالکیت عمومی است که نتیجه‌اش سلب کلی مالکیت و آزادی فردی است»: آیت‌الله طالقانی

شریعت اسلامی از سه بخش تشکیل شده است: عبادت، معاملات و حدود. روابط اقتصادی مسلمانان مانند خرید، فروش، قراردادها و ... جزو معاملات و حدود طبقه‌بندی می‌شوند. اخلاقیات اسلامی همیشه بر این حوزه‌های مقرراتی حکمفرما بوده‌اند. از این رو شریعت اسلامی در امور روزمرهء‌مسلمانان، زندگی‌مادی و خصوصی را با هم تلفیق کرده است. بنابراین مقررات اقتصادی اسلام، زیرمجموعه‌ای از قوانین اخلاقی آن است و این مقررات در طول تاریخ اسلام به قوت خود باقی مانده است.با این وجود اقتصاد اسلامی به عنوان رشته‌ای مرتبط با تصمیمات افراد مسلمان یا تصمیمات کلان جوامع اسلامی، پدیده‌ای قرن بیستمی است که ریشه‌های آن به اندیشه های ابوالعلی مودودی( 19۷۹-۱۹۳۳) بنیانگذار جماعت اسلامی پاکستان، جنبشی بنیادگرا و مشابه اخوان المسلمین بازمی‌گردد.اندیشه‌های سیاسی و اقتصادی مودودی تا حدودی محافظه‌کارانه بود، وی انقلاب سوسیالیستی پرولتاریایی و هدف آن برای تاسیس جامعه بی‌طبقه را رد می‌کرد. وی تاکید داشت که تلاش برای تحمیل برابری به افرادی که ذاتا نابرابرند به اندازهء تحویل نابرابری میان برابرها، ناعادلانه است در حقیقت مسلمانان را ترغیب می‌کرد که در چارچوب محدودیت‌های ایجادشده توسط اسلام، به دنبال زندگی مرفهی باشند. اقتصاد سیاسی وی بر به کار بستن اجتهاد برای بسط بیش‌تر اندیشه‌ها و الگوهایی مبتنی بود که از قرآن و سنت نبوی، سرچشمه می‌گرفتند.اندیشه‌های اقتصادی اسلام معاصر، در طول دو الگوی متضاد سرمایه‌داری و سوسیالیسم، ایجاد شدند. بسیاری از پیروان مودودی، سوسیالیسم الحادی را رد می‌کردند و ضمن پذیرش خط مشی محافظه‌کارانه وی، با اسلامی کردن مدل‌های نئوکلاسیک، الگوهای اقتصادی خاص خود را پی‌ریزی کردند. اغلب این اقتباس‌ها، تا حدود زیادی سطحی بوده و اساسا با اسلام، سازگار نیستند.رهیافت بعدی در توسعهء اقتصاد اسلامی، در راستای ایدهء سوسیالیستی، ایجاد یک جامعه برابر بی‌طبقه بوده است. بسیاری از اندیشمندان مسلمان، سوسیالیسم منهای الحاد را با آرمان اسلامی ایجاد یک جامعهء عادلانه و برابر، سازگار می‌دانند.از نظر آنان جامعهء عادلانه، باید جامعه‌ای بی‌طبقه باشد که در آن، منبع مالکیت مشروع، صرفا کار سخت و مشروع است آنان به این سخن مارکس استناد می‌کردند که می‌گفت: «تولید مطابق با توان و مصرف مطابق نیاز فرد». از این رو، هر فرد مطابق با توان فیزیکی و ذهنی خود به ایجاد رفاه در جامعه کمک کرده و به اندازهء هنجارهای اسلامی، مصرف می‌کند. ایرانیان بسیار طرفدار این رهیافت بودند و در سال‌های اولیه جمهوری اسلامی ایران، سعی داشتند این ایده‌ها را عملی کنند.در نبود یک الگوی اقتصادی اسلامی فراگیر، در ادامه الگویی را معرفی می‌کنیم که در نمودار شماره یک ترسیم شده است.نمودار شماره یک، نهاد مالکیت خصوصی را در مرکز سیستم اقتصاد اسلامی، جای داده است. فهم این نهاد برای ایجاد یک نظریهء حقیقی اقتصاد اسلامی، ضروری است.

اسلام و مالکیت

در اسلام، مالک مطلق، خداوند است زمین و منابع طبیعی آن، موهبت‌های الهی هستند که وی از روی بخشندگی، این نعمت‌ها را به انسان بخشیده است.

«آنچه در آسمان‌ها و زمین است همه متعلق به خداست»(قرآن 2:284)

«ای بشر، آیا ندیدی خداوند هر آنچه در زمین هست را مسخر شما گردانید»(قرآن 22:65)

«و آنچه در زمین و آسمان‌هاست را تمام مسخر شما گردانید» (قرآن کریم 45:13)

قرآن همچنین رهنمون می‌سازد که خداوند، انسان را جانشین خود در روی زمین قرار داده است تا از آن بهره برده و از مخلوقات الهی محافظت کند.

«بیادآر آنگاه که پروردگار، فرشتگان را فرمود من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت»(قرآن کریم 2:30)«او خدایی است که شما را جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت»(قرآن کریم 6:165)لازم به یادآوری است که منظور از اقتصاد اسلامی، نوع هنجاری آن است این به این معنی است که استفاده از این منابع، منوط به رعایت هنجارهای اسلامی مانند میانه‌روی و عدم اسراف است. از زمین و منابع آن باید برای استفاده نسل‌های آینده، محافظت به عمل آید. مختصرا می‌توان گفت که عدالت اجتماعی اسلام، برابری بین نسل‌ها را نیز دربردارد; یعنی در عین این‌که ما اجازه داریم تا از این منابع در راستای منافع خود بهره گیریم، موظف نیز هستیم که از این منابع جهت استفادهء فرزندان‌مان، محافظت کنیم. از این رو، اقتصاد اسلامی می‌تواند یک مسالهء عمده که اقتصاددانان غربی را به خود مشغول داشته حل کند; یعنی مشکل تاثیرات بیرونی منفی و تاثیر آن بر محیط‌زیست.

تاثیرات بیرونی منفی، هزینه‌هایی اضافی هستند که توسط عمل یک فرد بر گروه دیگری از افراد تحمیل می‌شود. به عنوان مثال یک شرکت ممکن است زباله‌های صنعتی خود را درون رودخانه‌ای بریزد و به مردمی که آب رودخانه را برای نوشیدن یا مقاصد کشاورزی مصرف می‌کنند، آسیب برساند. نبود یک مالک خصوصی رسمی و قانونی برای رودخانه، به آن شرکت اجازه می‌دهدکه دست به تولید اضافه بزند و هزینهء انهدام ضایعات خود را به جامعه تحمیل کند. وجود این تاثیرات بیرونی منفی باعث شکست بازار می‌شود، زیرا سازوکار بازار نمی‌تواند هزینهء اجتماعی آلودگی را در هزینهء تولید شرکت و تصمیمات تولیدی آن جذب کند.نظارت حکومتی بر این شرکت، به عنوان بدیلی بر ناکامی بازار،‌راه‌حل قابل قبولی برای مقابله با مشکل تاثیرات بیرونی منفی است. گرچه نظارت حکومت بر تاثیرات بیرونی منفی، به طور چشمگیری در سال‌های اخیر بیش‌تر شده است، ولی با این حال، نمی‌تواند راه‌حل‌نهایی برای گستره‌ای از مشکلات فنی باشد که البته در حیطهء این بحث نمی‌گنجد.

در اسلام، زمین و منابع آن، متعلق به خداوند هستند و مسلمانان موظفند تا از این منابع برای نسل‌های آینده محافظت کنند. از این رو، هنجارهای اسلامی اجازه نمی‌دهد که فرد از این منابع، بهره‌‌مند شده و هزینهء آن را به دیگران تحمیل کند.

مالکیت عمومی و خصوصی در اسلام

اسلام، به عنوان مذهبی واقع‌گرا، حق محدود مالکیت خصوصی را از این رو تاسیس کرده است که تا به عنوان سیستمی از پاداش‌ها و انگیزه‌ها برای ترغیب افراد به ایفای نقش امانتداری‌شان، عمل کنند. از این رو، مالکیت خصوصی، پاداش الهی برای آنانی است که وظایف خود را از طریق کاری سخت و مشروع انجام می‌دهند.«آیا نمی‌دانید که برای آدمی جز آنچه به سعی و عمل خود انجام داده، نخواهد بود و البته انسان پاداش سعی و عمل خود را به زودی خواهد دید، سپس در آخرت به پاداش کامل‌تری خواهد رسید و تمامی امور به خداوند منتهی می‌شود.» (قرآن 53:39942)در یک جامعهء اسلامی عادلانه ثروت، پاداش برای کار سخت بوده و با تعهدات مذهبی و اجتماعی زیادی توام است، بنابراین ثروت نباید هیچ‌گونه رکودی در بین مسلمانان ایجاد کند.«آرزو و توقع بیجا در مورد فضیلت و مزیتی که خدا با آن، بعضی را بر بعضی برتری داده، مکنید که هر زن و مردی از آنچه اکتساب کنند، بهره‌مند می‌شوند و هرچه می‌خواهید



خرید و دانلود تحقیق در مورد مالکیت دراسلام 27 ص (word)