واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد- اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه

* باید رویکرد اصلاحی در خصوص سازمان و تشکیلات آموزشی را به عنوان یک تحول اساسی در نظر گرفت.* بسیاری از فرصتها و موانع تحقق آموزش و پرورش کارآمد، فراتر از مرزهای سازمانی قرار دارند* تشکیلات مستقل تحت عنوان معاونت پرورشی، درکنار معاونت آموزشی، بیش از هر چیز نقش تربیتی مدیر، معلم و دیگر کارکنان را مورد خدشه قرار می دهد.

ساختار سازمانی پیکره و قالب فعالیتهای هر سازمان را تشکیل می دهد. به وسیله ساختار، تحقق هدفها با تعیین وظایف و فعالیتهای مورد نیاز و توزیع آن میان بخشها و افراد و تصریح سطوح ارتباطات پیگیری می شود. ساختار عاملی اساسی در جهت کارآمدی سازمانها به شمار می آید. از طریق ساختار، تصویری نسبتاً روشن از مجموع فعالیتهای یک سازمان که در راستای تحقق هدفها انجام می پذیرد، ارایه می گردد.عوامل گوناگونی در تدارک ساختار سازمانی دخیل هستند، هدفها مؤثرترین نقش رادر این زمینه بر عهده دارند. هدفها راهنمای طراحان ساختار سازمانی هستند. ساختارها وسیله تحقق اهداف هستند و از این رو باید هماهنگی کامل میان این دو وجود داشته باشد. اهداف با داشتن اهمیت ویژه، بهترین ملاک برای ارزیابی میزان کارآمدی ساختار هستند.علاوه بر این محیط درون و بیرون سازمان و تغییرات در رسالت و اهداف نیز بر طراحی ساختار تأثیر می گذارد. با این توصیف تغییر و تحول و بهسازی ساختار سازمانی از اقدامات مستمر وحیاتی برای یک سازمان پویا به شمار می آید.نظامهای آموزشی در این میان بیش از سایر نظامها محتاج بازنگری و بهبود در ساختار وتشکیلات خود هستند. آموزش و پرورش با برعهده گرفتن نقش گذرگاه در توسعه جامع و پایدار جوامع و برای انجام مطلوب آن لاجرم باید بهسازی ساختار سازمانی رابه عنوان یک اولویت اساسی در دستور کار خود داشته باشد و برای آن برنامه ارایه دهد.تحمل بار سنگین مسؤولیتهای آموزش و پرورش جز با طراحی و اجرای ساختار و تشکیلات کارآمد میسر نخواهد شد. به عبارت دیگر ساختار و تشکیلات است که نحوه سازماندهی منابع موجود رادر جهت دستیابی به اهداف مشخص می کند. اگر ساختار و تشکیلات به صورت شایسته پیش بینی نگردد، منابع اتلاف می شود، تعادل سازمانی بر هم می خورد و وصول به اهداف دور از دسترس می گردد.نظام آموزشی ایران نیز همواره با چالش بهبود کارآمدی ساختار و تشکیلات روبرو بوده است و هرازگاهی نیز به همین منظور ساختار و برنامه های آن دستخوش تغییر و تحول گردیده است. در بررسیهای متعدد نیز بر ضرورت اصلاح و تغییر مستمر ساختار نظام آموزشی بر حسب نیازهای جدید تأکید شده است. بویژه در شرایط جدید جامعه و در رویارویی با چالشهای محیطی در نیل به یک توسعه همه جانبه از آموزش و پرورش انتظار می رود با نوسازی، بازسازی و بهسازی ساختار خود، نقش جدی تری را در این روند بر عهده گیرد. به عبارت دیگر در شرایطی که جامعه تصمیم به توسعه فراگیر دارد، آموزش و پرورش باید برای بر عهده گرفتن نقش و جایگاه واقعی خود در این عرصه تلاش وسیع تر را به عمل آورد و برای نیل به آن به طراحی ساختار سازمانی مناسب دست زند.در این راستا اخیراً با تصویب ادغام تشکیلات آموزشی و پرورشی در شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش می رود تا با عملی نمودن بحث مذکور، فصل جدیدی در اصلاحات ساختاری نظام آموزشی کشور گشوده شود.همه آنهایی که از نزدیک با نظام آموزشی کشور آشنایی دارند، خوب می دانند که این نظام سالهاست با بیماریهای مزمن ساختاری دست و پنجه نرم می کند و از ناحیه آنها در رنج بوده و هست.مسائل ساختاری در وزارت آموزش و پرورش ضمن اتلاف منابع بی شمار انسانی و مالی، بعضاً موجبات انحراف از اهداف و آرمانهای نظام آموزشی را نیز در پی داشته است. علاوه بر این ساختار غیرضروری و غیرکارآمد با اشغال نمودن ظرفیتهای نظام آموزشی مانع از ایجاد ساختارهای جدید مورد نیاز گردیده است.همزمانی و یکپارچگی امر آموزش و پرورش موضوعی است که بسیار پیش از این توسط صاحبنظران تعلیم و تربیت حل شده و مورد پذیرش قرار گرفته است و از این رو برای معرفی مفهوم آموزش و پرورش نیز غالباً از یک واژه استفاده می شود.نگاه دوگانه نسبت به امر آموزش و پرورش که بر جدایی این مفهوم و فرآیند و در نتیجه بر لزوم ایجاد ساختار وتشکیلات جداگانه پای می فشرد، امروز دیگر طرفداری ندارد. در واقع نگرش مذکور قادر به ارایه پاسخی مناسب برای توجیه تعارض حاصل از این اندیشه در نقش تربیتی معلم و سایر کارکنان مدرسه نمی باشد.تشکیلات مستقل تحت عنوان معاونت پرورشی، درکنار معاونت آموزشی، بیش از هر چیز نقش تربیتی مدیر، معلم و دیگر کارکنان را مورد خدشه قرار می دهد. گرچه قصد طراحان آن نیز هرگز چنین مطلبی نبوده است. نگاه یکپارچه به امر آموزش و پرورش که اصولاً به واسطه طراحی و اجرای ساختاری واحد پدید می آید، تلاش دارد تا وظیفه ذاتی و بعضاً مغفول مانده پرورشی را در میان همه دست اندرکاران امر آموزش و پرورش احیا و تقویت کند. با این اقدام ظرفیتهای بیشتری به صورت رسمی درمسؤولیت پرورشی دانش آموزان درگیر خواهند شد و معلم یامدیر با استناد به حضور مربی تربیتی در مدرسه، از انجام مسؤولیتهای خود در این زمینه قصور و صرف نظر نخواهند نمود. هرچند که آنها با وجود مربی تربیتی، به دلیل آمیختگی امر آموزش و پرورش هرگز از امر پرورش دانش آموزان جدا نبوده اند.با این توصیف ادغام معاونت پرورشی بامعاونت آموزشی نه تنها حذف وظیفه ضروری پرورش دانش آموزان از عرصه نظام آموزشی کشور نمی باشد، بلکه تقویت پایه های آن است که با انتقال امر پرورش دانش آموزان به بستر واقعی و طبیعی خود، در همراهی با امر آموزش دانش آموزان دنبال می شود.بدیهی است در این تحول برخی از فعالیتهای غیرقابل انتقال معاونت پرورشی نظیر تربیت بدنی و ورزش و فعالیتهای فوق برنامه همچنان در ساختار آموزش و پرورش پیش بینی و انجام آنهاتداوم خواهد یافت و مربیان تربیتی در نقشهای جدید سهم بیشتری را درخدمت به آموزش و پرورش دریافت خواهند داشت.اصلاح ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش گرچه امروز با بحث ادغام معاونتهای پرورشی و آموزشی آغاز شده ولی قطعاً به آن ختم نمی شود. این حرکت ضروری باید تا کارآمد سازی ساختار نظام آموزشی در همه ابعاد ادامه یابد.در حال حاضر ساختار و تشکیلات بویژه در حوزه ستاد و اجرایی دارای اشکالات عمده و آسیب زایی است که مانع از بروز خلاقیت و نوآوری در سطوح پایین تر و مدرسه و درنتیجه تحقق کارآمد اهداف و آرمانهای نظام آموزشی گردیده است.بسیاری از نوآوریهای سازمانی در عرصه ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش، نظیر شوراها در سطوح مختلف و رویکرد مدرسه محوری هنوز بواقع فاصله شعار تا عمل را نپیموده اند.زدودن تمرکز و اقتدار بیش از اندازه در نظام آموزشی، با وجود اقبال چشمگیری که در گفتار و شعار برای نیل به آن وجود دارد، همچنان مانعی اساسی در جهت پویایی نظام آموزشی کشور به شمار می آید.هنوز رویکرد آموزش و پرورش مشارکت جو، به دلیل نگرشهای انحصارطلبانه در نظام آموزشی ما امکان تحقق رابه دست نیاورده است. ریشه این دشواریها که قابلیت و توانایی عمومی را برای حل مسائل آموزشی به رسمیت نمی شناسد، عمدتاً در ساختار نظام اقتدارگرای آموزشی نهفته است. کارآمد نمودن ساختار و تشکیلات درنظام آموزشی کشور به همان اندازه که اهمیت دارد، نیل به آن نیز دشوار است. بویژه مقاومتهای بسیاری ممکن است در مقابل اقدامهای اصلاح طلبانه در این زمینه به وجود آید که باید با برخوردهای مناسب با آنها برخورد شود.باید رویکرد اصلاحی در خصوص سازمان و تشکیلات آموزشی را به عنوان یک تحول اساسی در نظر گرفت و برای تحقق آن به صورتی نظام مند تلاش نمود. باید منابع و علل ایستادگی در برابراین تحول و همچنین روشهای مقابله با آنها شناسایی شود تا بتوان حرکت تحولی را در مسیر، زمان و مراحلی مشخص دنبال کرد.بدیهی است بسیاری از فرصتها و موانع تحقق آموزش و پرورش کارآمد، فراتر از مرزهای سازمانی قرار دارند که باید شناسایی و موردتوجه قرار گیرند.آغاز و انجام اصلاحات آموزشی گام نهادن در مسیر دشواری است که نظام آموزشی برای بقای اثربخش خود ناچار به طی آن است. انجام اصلاحات آموزشی در این مرحله به مثابه شناسایی و درمان بیماریهایی است که نظام آموزشی کشور ما را بیش از پیش رنجور نموده است. در مرحله بعد قطعاً بعد مراقبت و پیشگیری از ابتلای مجدد به آفتهای آزاردهنده سازمانی مورد توجه قرار خواهد گرفت.آنچه پیداست این است که تمامی اسباب و لوازم اصلاحی ساختار و تشکیلات در مجموعه امکانات کشور وجود دارد و بویژه اهتمام جدی ملی برای نیل به این مهم و حمایت فرهنگیان از این اقدامات سرمایه بزرگی است که تحقق چنین آرمانی را قابل وصول می سازد.

منبع: مجلات مدیریتی آموزش و پرورش

رجب محمدی



خرید و دانلود تحقیق درمورد- اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه


تحقیق درباره. اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه

* باید رویکرد اصلاحی در خصوص سازمان و تشکیلات آموزشی را به عنوان یک تحول اساسی در نظر گرفت.* بسیاری از فرصتها و موانع تحقق آموزش و پرورش کارآمد، فراتر از مرزهای سازمانی قرار دارند* تشکیلات مستقل تحت عنوان معاونت پرورشی، درکنار معاونت آموزشی، بیش از هر چیز نقش تربیتی مدیر، معلم و دیگر کارکنان را مورد خدشه قرار می دهد.

ساختار سازمانی پیکره و قالب فعالیتهای هر سازمان را تشکیل می دهد. به وسیله ساختار، تحقق هدفها با تعیین وظایف و فعالیتهای مورد نیاز و توزیع آن میان بخشها و افراد و تصریح سطوح ارتباطات پیگیری می شود. ساختار عاملی اساسی در جهت کارآمدی سازمانها به شمار می آید. از طریق ساختار، تصویری نسبتاً روشن از مجموع فعالیتهای یک سازمان که در راستای تحقق هدفها انجام می پذیرد، ارایه می گردد.عوامل گوناگونی در تدارک ساختار سازمانی دخیل هستند، هدفها مؤثرترین نقش رادر این زمینه بر عهده دارند. هدفها راهنمای طراحان ساختار سازمانی هستند. ساختارها وسیله تحقق اهداف هستند و از این رو باید هماهنگی کامل میان این دو وجود داشته باشد. اهداف با داشتن اهمیت ویژه، بهترین ملاک برای ارزیابی میزان کارآمدی ساختار هستند.علاوه بر این محیط درون و بیرون سازمان و تغییرات در رسالت و اهداف نیز بر طراحی ساختار تأثیر می گذارد. با این توصیف تغییر و تحول و بهسازی ساختار سازمانی از اقدامات مستمر وحیاتی برای یک سازمان پویا به شمار می آید.نظامهای آموزشی در این میان بیش از سایر نظامها محتاج بازنگری و بهبود در ساختار وتشکیلات خود هستند. آموزش و پرورش با برعهده گرفتن نقش گذرگاه در توسعه جامع و پایدار جوامع و برای انجام مطلوب آن لاجرم باید بهسازی ساختار سازمانی رابه عنوان یک اولویت اساسی در دستور کار خود داشته باشد و برای آن برنامه ارایه دهد.تحمل بار سنگین مسؤولیتهای آموزش و پرورش جز با طراحی و اجرای ساختار و تشکیلات کارآمد میسر نخواهد شد. به عبارت دیگر ساختار و تشکیلات است که نحوه سازماندهی منابع موجود رادر جهت دستیابی به اهداف مشخص می کند. اگر ساختار و تشکیلات به صورت شایسته پیش بینی نگردد، منابع اتلاف می شود، تعادل سازمانی بر هم می خورد و وصول به اهداف دور از دسترس می گردد.نظام آموزشی ایران نیز همواره با چالش بهبود کارآمدی ساختار و تشکیلات روبرو بوده است و هرازگاهی نیز به همین منظور ساختار و برنامه های آن دستخوش تغییر و تحول گردیده است. در بررسیهای متعدد نیز بر ضرورت اصلاح و تغییر مستمر ساختار نظام آموزشی بر حسب نیازهای جدید تأکید شده است. بویژه در شرایط جدید جامعه و در رویارویی با چالشهای محیطی در نیل به یک توسعه همه جانبه از آموزش و پرورش انتظار می رود با نوسازی، بازسازی و بهسازی ساختار خود، نقش جدی تری را در این روند بر عهده گیرد. به عبارت دیگر در شرایطی که جامعه تصمیم به توسعه فراگیر دارد، آموزش و پرورش باید برای بر عهده گرفتن نقش و جایگاه واقعی خود در این عرصه تلاش وسیع تر را به عمل آورد و برای نیل به آن به طراحی ساختار سازمانی مناسب دست زند.در این راستا اخیراً با تصویب ادغام تشکیلات آموزشی و پرورشی در شورای معاونین وزارت آموزش و پرورش می رود تا با عملی نمودن بحث مذکور، فصل جدیدی در اصلاحات ساختاری نظام آموزشی کشور گشوده شود.همه آنهایی که از نزدیک با نظام آموزشی کشور آشنایی دارند، خوب می دانند که این نظام سالهاست با بیماریهای مزمن ساختاری دست و پنجه نرم می کند و از ناحیه آنها در رنج بوده و هست.مسائل ساختاری در وزارت آموزش و پرورش ضمن اتلاف منابع بی شمار انسانی و مالی، بعضاً موجبات انحراف از اهداف و آرمانهای نظام آموزشی را نیز در پی داشته است. علاوه بر این ساختار غیرضروری و غیرکارآمد با اشغال نمودن ظرفیتهای نظام آموزشی مانع از ایجاد ساختارهای جدید مورد نیاز گردیده است.همزمانی و یکپارچگی امر آموزش و پرورش موضوعی است که بسیار پیش از این توسط صاحبنظران تعلیم و تربیت حل شده و مورد پذیرش قرار گرفته است و از این رو برای معرفی مفهوم آموزش و پرورش نیز غالباً از یک واژه استفاده می شود.نگاه دوگانه نسبت به امر آموزش و پرورش که بر جدایی این مفهوم و فرآیند و در نتیجه بر لزوم ایجاد ساختار وتشکیلات جداگانه پای می فشرد، امروز دیگر طرفداری ندارد. در واقع نگرش مذکور قادر به ارایه پاسخی مناسب برای توجیه تعارض حاصل از این اندیشه در نقش تربیتی معلم و سایر کارکنان مدرسه نمی باشد.تشکیلات مستقل تحت عنوان معاونت پرورشی، درکنار معاونت آموزشی، بیش از هر چیز نقش تربیتی مدیر، معلم و دیگر کارکنان را مورد خدشه قرار می دهد. گرچه قصد طراحان آن نیز هرگز چنین مطلبی نبوده است. نگاه یکپارچه به امر آموزش و پرورش که اصولاً به واسطه طراحی و اجرای ساختاری واحد پدید می آید، تلاش دارد تا وظیفه ذاتی و بعضاً مغفول مانده پرورشی را در میان همه دست اندرکاران امر آموزش و پرورش احیا و تقویت کند. با این اقدام ظرفیتهای بیشتری به صورت رسمی درمسؤولیت پرورشی دانش آموزان درگیر خواهند شد و معلم یامدیر با استناد به حضور مربی تربیتی در مدرسه، از انجام مسؤولیتهای خود در این زمینه قصور و صرف نظر نخواهند نمود. هرچند که آنها با وجود مربی تربیتی، به دلیل آمیختگی امر آموزش و پرورش هرگز از امر پرورش دانش آموزان جدا نبوده اند.با این توصیف ادغام معاونت پرورشی بامعاونت آموزشی نه تنها حذف وظیفه ضروری پرورش دانش آموزان از عرصه نظام آموزشی کشور نمی باشد، بلکه تقویت پایه های آن است که با انتقال امر پرورش دانش آموزان به بستر واقعی و طبیعی خود، در همراهی با امر آموزش دانش آموزان دنبال می شود.بدیهی است در این تحول برخی از فعالیتهای غیرقابل انتقال معاونت پرورشی نظیر تربیت بدنی و ورزش و فعالیتهای فوق برنامه همچنان در ساختار آموزش و پرورش پیش بینی و انجام آنهاتداوم خواهد یافت و مربیان تربیتی در نقشهای جدید سهم بیشتری را درخدمت به آموزش و پرورش دریافت خواهند داشت.اصلاح ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش گرچه امروز با بحث ادغام معاونتهای پرورشی و آموزشی آغاز شده ولی قطعاً به آن ختم نمی شود. این حرکت ضروری باید تا کارآمد سازی ساختار نظام آموزشی در همه ابعاد ادامه یابد.در حال حاضر ساختار و تشکیلات بویژه در حوزه ستاد و اجرایی دارای اشکالات عمده و آسیب زایی است که مانع از بروز خلاقیت و نوآوری در سطوح پایین تر و مدرسه و درنتیجه تحقق کارآمد اهداف و آرمانهای نظام آموزشی گردیده است.بسیاری از نوآوریهای سازمانی در عرصه ساختار و تشکیلات آموزش و پرورش، نظیر شوراها در سطوح مختلف و رویکرد مدرسه محوری هنوز بواقع فاصله شعار تا عمل را نپیموده اند.زدودن تمرکز و اقتدار بیش از اندازه در نظام آموزشی، با وجود اقبال چشمگیری که در گفتار و شعار برای نیل به آن وجود دارد، همچنان مانعی اساسی در جهت پویایی نظام آموزشی کشور به شمار می آید.هنوز رویکرد آموزش و پرورش مشارکت جو، به دلیل نگرشهای انحصارطلبانه در نظام آموزشی ما امکان تحقق رابه دست نیاورده است. ریشه این دشواریها که قابلیت و توانایی عمومی را برای حل مسائل آموزشی به رسمیت نمی شناسد، عمدتاً در ساختار نظام اقتدارگرای آموزشی نهفته است. کارآمد نمودن ساختار و تشکیلات درنظام آموزشی کشور به همان اندازه که اهمیت دارد، نیل به آن نیز دشوار است. بویژه مقاومتهای بسیاری ممکن است در مقابل اقدامهای اصلاح طلبانه در این زمینه به وجود آید که باید با برخوردهای مناسب با آنها برخورد شود.باید رویکرد اصلاحی در خصوص سازمان و تشکیلات آموزشی را به عنوان یک تحول اساسی در نظر گرفت و برای تحقق آن به صورتی نظام مند تلاش نمود. باید منابع و علل ایستادگی در برابراین تحول و همچنین روشهای مقابله با آنها شناسایی شود تا بتوان حرکت تحولی را در مسیر، زمان و مراحلی مشخص دنبال کرد.بدیهی است بسیاری از فرصتها و موانع تحقق آموزش و پرورش کارآمد، فراتر از مرزهای سازمانی قرار دارند که باید شناسایی و موردتوجه قرار گیرند.آغاز و انجام اصلاحات آموزشی گام نهادن در مسیر دشواری است که نظام آموزشی برای بقای اثربخش خود ناچار به طی آن است. انجام اصلاحات آموزشی در این مرحله به مثابه شناسایی و درمان بیماریهایی است که نظام آموزشی کشور ما را بیش از پیش رنجور نموده است. در مرحله بعد قطعاً بعد مراقبت و پیشگیری از ابتلای مجدد به آفتهای آزاردهنده سازمانی مورد توجه قرار خواهد گرفت.آنچه پیداست این است که تمامی اسباب و لوازم اصلاحی ساختار و تشکیلات در مجموعه امکانات کشور وجود دارد و بویژه اهتمام جدی ملی برای نیل به این مهم و حمایت فرهنگیان از این اقدامات سرمایه بزرگی است که تحقق چنین آرمانی را قابل وصول می سازد.

منبع: مجلات مدیریتی آموزش و پرورش

رجب محمدی



خرید و دانلود تحقیق درباره. اصلاحات ساختاری آموزش و پرورش درمانی بر دردهای کهنه


تحقیق در مورد دردهای ناگهانی در سرطان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 19 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

اهمیت دردهای ناگهانی در سرطان

تشخیص زودرس دردهای متعدد و مختلف در سرطان

در یک بیمار مبتلا به سرطان این احتمال وجود دارد که دردهای مزمن ثابت و یکنواخت بهمراه دردهای حاد و بطور گذرا افزاینده بطور همزمان وجود داشته باشند. در یک مقاله در رابطه با درمان دردهای غیرقابل کنترل در سرطانهای پیشرفته آمده است: «درد در این مراحل معمولاً همیشه ثابت و یکنواخت است. حتی در صورتی که چنین دردی تشدید اغلب یکنواخت و زمینه ای همراه آن وجود دارد.»

اکثر پزشکان و بیماران در رابطه با وجود دردهای ثابت و دوره های تشدید درد در سرطان متفق القولند. چالش موجود در برابر پزشکان و پرستاران کسب مهارتهای لازم جهت استفتاده از داروهای ضد درد مخدر در دسترس برای کنترل مناسب درد ثابت برای اکثر طول روز می باشد. از نظر تاریخی بنظر کنترل درد مزمن ثابت ناشی از سرطان به کنترل دردهای حاد و گذرا ترجیح داده می شود.

جلب توجه پزشکان به مقوله دردهای ناگهانی

در سال 1990، Portenoy، Hagen پیشنهاد کرده اند که افزایش گذرای شدت درد در مبتلایان به سرطان که دارای درد ثابت زمینه ای (تحت درمان بات مخدرها) هستند به عنوان دردهای ناگهانی نام گذاری شود. کلمة «ناگهان» مبتلا نیز توسط کمیتة مشاوره تخصصی در گزارشی در رابطه با کنترل دردهای مزمن شدید سرطانی که در سال 1984 توسط وزارت بهداشت کانادا منتشر شده است بکار رفته بود. از نظر دکتر John Scott که نقش مهمی در تهیة گزارش فوق ایفاء کرده است مهم ترین دغدغة کمیتة تخصصی در سال های اولیه 1980 اطمینان از استفاده از داروهای مخدر توسط پزشکان برای کنترل دردهای سرطانی بوده است. تشخیص و کنترل دردهای ناگهانی در آن دوره از درجه دوم اهمیت برخوردار بوده است.

در سال 2000 منابع موجود دررابطه با دردهای ناگهانی به حدی قابل توجه رسیده اند. بعضی از این اطلاعات با استفاده از داروهای مخدر جدید و یا روش های جدید تجویز دارو بدست آمده اند. دردهای ناگهانی خصوصاَ در ایالات متحوه، همچنان به عنوان یک پدیدة چالش طلب در مقوله درد مورد توجه رقار دارند.

معانی مختلف درد «ناگهانی» در کشورهای مختلف

در مطالعه ای بین المللی که اخیراً توسط گروه ضربت انجمن بین المللی درد برای درهای سرطانی انجام گرفته است، تفاوت های بسیاری در تشخیص و درمان دردهای ناگهانی مشاهده شده است. این مطالعه نشان می دهد که دردهای ناگهانی در کشورهای مختلف به روش های متفاوتی تعریف و یا تشخیص داده می شود. این مساله توسط مطالعات مختلفی که متخصصان دردهای سرطانی از نقاط مختلفذ جهان انجام داده اند تایید شده است.

عبارت «درد ناگهانی» از ریشة انگلیسی – آمریکایی بوده و معادل روشنی در سایر زبان های اروپایی خصوصاً زبان های با ریشه روسی ندارد. لغات و عباراتی مانند درد «ایزوریک» و یا «گدزا» در زبان هایی مانند فرانسه، آلمانی، ایتالیایی و اسپانیایی متعرف تر هستند.

از نظر بعضی پزشکان تغییرات درد زمینه ای بیمار به سادگی به خاطر درمان دارویی ناکافی می باشند. در بریتانیا عبارت «ناگهانی» جهت اشاره به دردی استفاده می شود که بیمار پس از اتمام اثر یک مخدر تجربه می کند، پدیده ای که به عنوان «نارسایی انتهای دز» معروف است. بعلاوه پزشکان انگلیسی از عباراتی مانند «ناگهانی» و یا «اتفاقی» برای



خرید و دانلود تحقیق در مورد دردهای ناگهانی در سرطان


دانلود تحقیق درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی

درد ناشی از آسیبهای نخاعی (SCI) یکی از مشکلاتی است که هیچ درمان مشخصی و واحدی در طولانی مدت روی آن کارساز نمی باشد. این درد بطور گسترده ای به انواع دردهای حسی (عضلانی اسکلتی و احشایی) و لرزوپاتیک (بالای سطح، هم سطح و زیرسطح) تقسیم یم شود. مکانیزم های مختلفی برای هر یک از این انواع مطرح می باشد. احتمال اینکه بتوان با بررسی های موشکافانه این مکانیزم ها به راه حل های درمانی بهتری دست یافت وجود دارد. درمان های متعدد دارویی و غیردارویی در این رابطه اعمال شده اند لیکن فقط تعداد اندکی از آنها در بررسی های کنترلة اتفاقی قرار داشته اند. در این مقاله به بررسی درمان درد ناشی از اکلپ های نخاع می پردازیم.

درمان های دارویی

مطالعات کنترلة تلفاتی (RCT) امروزه به عنوان استاندارد طلایی مطالعات بالینی و روش های کنترل درد شناخته می شوند. از 8 مطالعة کنترله اتفاقی لوسوکور در رابطه با درمان درد پس از آسیب های نخاعی، چهار مورد منفی بوده اند. تعداد کم نمونه های هر مطالعه (7 تا 21) احتمال بروز اشتباه نوع II (آزمایش به اندازه ای نیست که یک تاثیر مثبت واقعی را کشف کند) در آنها را قوت می بخشد. بهمین دلیل در حال حاضر بهترین منابع موجود گزارشهای مروری و مطالعات غیرکنترله می باشند.

ضدافسردگی ها

مطالعات بیشماری تاثیر مثبت داروهای ضدافسردگی را در شرایط درد مزمن لوزوپاتیک محیطی نشان داده اند. در تنها مطالعة کنترله اثر دارویی ضدافسردگی بر درد ناشی از آسیب های نخاعی Daridoff و همکارانش کشف کردند ترازودون، یک مهارکنندة برداشت دوبارة ئروتونین در غشاء پیش سیناپسی، هیچ ترجیحی بر دارونما در درمان لرزش قشر و احساس سوزن سوزن شدن نداشته است. عوارض ترازومون عبارت بوده اند از گیجی، دهان خشک، سرگیجه، افزایش اسپاتیسیتی، و احتباس ادرار. Heilporn در مطالعه ای غیر کنترله به این یاخته دست پیدا کرد که 8 نفر از 11 نفر مبتلا به درد ناشی از آسیب های نخاعی که دردهای بیشتر داشتند به خوبی به درمان روزانة ملیتراسن (150 میلی گرم خوراکی) و فلوپنتیکسول (3 میلی گرم خوراکی) پاسخ دادند. و همکارانش نیز نشان دادند که 25 نفر از 33 نفر بیمار مبتلا به درد آسیب های نخاعی که انواع مختلفی از درد را تجربه می کرده اند به تسکین رضایت دهنده ای با رژیم دارویی آمی تریپتلین و کلونازپام بهمراه یکی از روش های استفاده از داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی هیدروکسی تریپتوفان بهمراه TENS و یا تحریک نخاع دست یافته اند. دو گزارش موردی نیر تاثیر مخلوط داروهای ضدافسردگی و ضد تشنج را روی دردهای نوروپاتیک ناشی از آسیب های نخاعی نشان داده اند.

ضدتشنج ها

داروهای ضد تشنج از سال 1960 در درمان درد استافده شده و در مواردی مثل نوراثری تری ژمینال، نوروپاتی دیابتی، و پروفیلاکسی میگرن کاربرد دارند. در تنها مطالعة کنترله ای که روی موضوع درد ناشی از صدمات نخاعی انجام گرفته است، Drewes و همکارانش به تاثیر مثبت غیر ارزش مندی در رابطه با کنترل درد و امرویت دست پیدا کرده اند. این تاثیر باعث ارتقاء امتیازبندی بیمار در پرسش نامة درد مک گیل شده است. GibsonWhite نیز کاهش درد توسط کاربامازین را در دو بیمار با پاراپلژی کامل در اثر تروما گزارش کرده اند.

Zachariah و همکارانش نیز آثار بهبود دهندة والروات در دو بیمار از سه بیمار خود را در رابطه با اسپاسم عضلانی و درد گزارش کرده اند. در یک مورد درد ناشی از صدمات نخاعی آثار مفید گابانپتین روی درد یکطرفة اپیزوریک نشان داده شده است.

مسدود کننده های کانال های سدیم

به نظر می رسد داروهای بی حس کنندة موضعی و داروهای ضد تشنج با بلوک کردن کانالهای سدیمی وابسته به ولتاژ، تخلیه های نابجای فیبرهای آوران محیطی آسیب دیده را کاهش می دهند. با این حال مکانیزم دقیق که لیدوکائین توسط آن درد مرکزی را کاهش می دهد شناخته شده است. لیدوکائین از راه خوراکی تاثیری نداشته و آنالوگ خوراکی آن یعنی مگزیلتین معمولاً به خوبی تحمل نمی شود چون آثار غیرانتخابی آن در بلوک کانال سدیم باعث بروز عوارضی مانند اسهال خواهد شد. برای این منظور مسدود کننده های اختصاصی تر کانال سدیم در حال ساخت هستند.

سه مطالعة کنترله اتفاقی در رابطه با لیدوکائین و یا مگزیلیتین منتشر شده اند. در یک مطالعة ضربدری دوسویه کور Attal و همکارانش روی تاثیر لیدوکائین داخل وریدی بر اجزاء مختلف درد لوزوپاتیک در 16 بیمار مبتلا به درد مزمن پس از سکته (6=n) یا درد ناشی از صدمات



خرید و دانلود دانلود تحقیق  درمان دردهای ناشی از آسیبهای نخاعی