واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره دروغ و جنبه های اخلاقی آن 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

دانشگاه آزاد واحدبجنورد

عنوان تحقیق :

دروغ و جنبه های اخلاقی آن

استاد ارجمند :

سرکار خانم موسوی طلب

دانشجو :

مهناز ابراهیم زاده

پائیز 85

دروغ

بزرگ‏ترین گناهان

امیر المؤمنین‏علیه السلام مى‏فرماید:

«ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب; (1) .

بزرگ‏ترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»

زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن. دروغ به وسیله زبان، وجود پیدامى‏کند و زبان یکى از علل وجودى دروغ است. اگر کسى دروغى بگوید، این کار بازبانش انجام مى‏گیرد. اگر زبانى بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دروغ‏خواهد گفت.

هر گناهى با عضوى از اعضاى انسان در خارج رخ مى‏دهد و گناه را مى‏توان به آن‏عضو نسبت داد; چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است. دست‏خیانت‏کار داشتن، یعنى دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنى خائن به‏ناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن.

سر آن که زبان پر دروغ، بزرگ‏ترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد; اکنون‏باید معناى دروغ روشن شود.

دروغ چیست؟

دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسى است که بر خلاف حقیقت،خبرى مى‏دهد.

شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوست‏خود بروید، او براى شما غذا بیاورد، شمابگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون بر خلاف حقیقت است; شما نیزدروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقت‏خبر داده‏اید.

کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گوینده‏اش دروغ گومى‏باشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویى مى‏باشد و نیزبد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خواندن، دروغ‏خواهد بود.

دروغ و دروغ گویى

دروغ از صفات سخن است و دروغ گویى از صفات سخن گو و این دو همیشه باهم یار نیستند. مى‏شود سخنى دروغ باشد، ولى گوینده‏اش دروغ گو نباشد، چنان که‏ممکن است کسى دروغ بگوید، ولى سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابق‏حقیقت‏باشد.

شما اگر به وقوع حادثه‏اى اطمینان پیدا کردید، در صورتى که آن حادثه رخ نداده‏باشد، هنگامى که از وقوع آن خبر مى‏دهید، شما دروغ گو نیستید، ولى خبر شمادروغ است. دروغ گو اگر سخن راستى بگوید که به نظرش بر خلاف حقیقت‏باشد،خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولى خودش دروغ گفته، زیرا به نظرخودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.

در زبان عربى

در زبان عربى، دروغ را کذب گویند و خبر دروغ را خبر کاذب مى‏خوانند،چنان که خود دروغ‏گو را نیز کاذب مى‏خوانند.

پس در این زبان، کاذب بودن، هم صفت‏سخن مى‏باشد، و هم صفت‏سخن گو واین اشتراک، ممکن است گاهى موجب اشتباه بشود و به گمان برسد که هر جا که‏خبر کاذب پیدا شود، خبر دهنده هم باید کاذب باشد، یعنى صفت گفته را به گوینده‏سرایت‏بدهند.

نظریه‏اى از قرن سوم

نظام، دانشمند نامى قرن سوم در دروغ نظریه‏اى دارد; او مى‏گوید:

«دروغ، سخن بر خلاف عقیده است، نه بر خلاف واقع.»

نظام براى اثبات صحت نظریه‏اش به این آیه شریفه استدلال مى‏کند:

«والله یشهد ان المنافقین لکاذبون; (2) .

خدا گواهى مى‏دهد که منافقان، دروغ گویند.»

منافقان، شرفیاب حضور رسول خداصلى الله علیه وآله مى‏شدند و عرضه مى‏داشتند که ماگواهى مى‏دهیم که تو رسول خداصلى الله علیه وآله هستى.

خدا در این سوره مبارکه با پیغمبر خود سخن مى‏گوید و منافقان را به اومى‏شناساند. خدا مى‏فرماید: وقتى که منافقان نزد تو آمدند و گفتند که ما شهادت‏مى‏دهیم که تو رسول خدا هستى، با آن که خدا مى‏داند که تو رسول او هستى ولیکن‏بدان که منافقان دروغ مى‏گویند.

بیان استدلال: سخن منافقان که شهادت به رسالت‏بود، سخنى بود مطابق حقیقت،ولى خدا آنان را دروغ گو خوانده است.

دروغ گو بودن منافقان از این نظر است که آن‏ها این سخن را از روى ایمان‏نگفتند، بلکه در دل، بر خلاف آن، عقیده داشتند; از این پى مى‏بریم که دروغ، سخن برخلاف عقیده است، نه بر خلاف حقیقت.

نظرى به این نظریه

گویا دو چیز، موجب اشتباه این مرد دانا شده که دروغ را سخن بر خلاف عقیده‏پنداشته، نه بر خلاف حقیقت:

1. غفلت از این که کاذب هم صفت‏خبر قرار مى‏گیرد و هم صفت مخبر; اوپنداشته که کاذب، تنها صفت مخبر خواهد بود و بس.

2. گمان آن که میان خبر دروغ و دروغ گو ملازمه مى‏باشد و این صورت به‏خاطرش نرسیده که ممکن است‏خبر دهنده، دروغ گو باشد، ولى خبرش دروغ‏نباشد، لذا نتیجه گرفته که دروغ، سخن بر خلاف اعتقاد است، نه بر خلاف واقع.

ولى آیه شریفه اگر دلیل بر سخن ما نباشد، سخن نظام را اثبات نمى‏کند، زیراسخن منافقان، راست و عین حقیقت‏بود، ولى خود آن‏ها در این حقیقت گویى‏دروغ گو بودند، چون کلامشان را بر خلاف واقع مى‏پنداشتند.

علماى بیان، استدلال نظام را چنین ابطال کرده‏اند که منافقان، دروغ گوى درشهادت دادن بوده‏اند.

معماى طاووس

طاووس یمنى که از بزرگان برادران اهل سنت مى‏باشد و براى خویش مقام‏شامخى در دانش قائل بوده، به پندار خود معمایى درست کرده بود، آن را از حضرت‏امام باقرعلیه السلام بپرسید:

کدام مردمى بودند که شهادت به حق دادند، ولى در عین حال دروغ گو بودند؟

امام فرمود: آنان منافقان بودند، در موقعى که به رسول خداصلى الله علیه وآله عرض کردند ماشهادت مى‏دهیم که تو رسول خدایى با آن که گفته آن‏ها راست‏بود، ولى خود آن‏هادروغ گو بودند. (3) .

منافقان

منافقان کسانى بوده‏اند که در زبان، اظهار اسلام مى‏کردند و خود را پیرورسول خداصلى الله علیه وآله مى‏خواندند، ولى در دل، دشمن آن حضرت بودند و پیامبرى‏حضرتش را انکار مى‏کردند. قرآن آنان را چنین معرفى مى‏کند:

«برخى از مردم مى‏گویند که ما به خدا و روز قیامت ایمان آورده‏ایم، ولى آن‏هامؤمن نیستند و مى‏خواهند خدا و مسلمانان را گول بزنند; آن‏ها خودشان راگول مى‏زنند و بس، ولى نمى‏فهمند.» (4) .

«وقتى که مسلمانان را مى‏بینند، مى‏گویند ما ایمان آورده‏ایم، وقتى که با همکیشان‏پلید خود مى‏نشینند، مى‏گویند ما با شماییم و مسلمانان را مسخره مى‏کنیم; خدا هم‏آن‏ها را مسخره مى‏کند و آنان را رها مى‏کند تا در این گمراهى همچنان سر گردان‏بمانند; این‏ها کسانى



خرید و دانلود تحقیق درباره دروغ و جنبه های اخلاقی آن 18 ص


تحقیق درباره دروغ در روایات اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

اینک به بیان پاره ای از روایات در نکوهش دروغ می پردازیم

دروغ در ردیف شرک به خدا

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم ؟ بزرگترین گناه شرک به خدا و بد رفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است .» « جامع السعادات ، ج2/ص322 »

دروغ کلید گناهان

حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود :

« تمام پلیدیها در خانه ای نهاده شده و کلید آن دروغ است. » « جامع السعادات ، ج2/ص322 »

دروغ از شراب بدتر است

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود :

« خداوند متعال برای شر و بدی قفلهایی قرار داده و کلید ان قفلها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است. » « وسائل الشیعه ، ج8/ص572 ؛ اصول کافی ؛ اصول کافی ج2/ص339، حدیث 3»

دروغ سبب خرابی ایمان

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود :

« دروغ ویران کننده ایمان است » « بحار الانوار چاپ بیروت ، ج 69 / ص247 »

دروغ و روسیاهی

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« از دروغ گفتن خودداری کنید زیرا انسان را روسیاه می کند » « مستدرک الوسائل ، ج2/ص100 »

دروغ با ایمان سازگار نیست

« امام رضا (ع) روایت می کند که از پیامبر اکرم (ص) سوال شد : آیا انسان با ایمان ممکن است ترسو باشد ؟ فرمود : آری . سوال شد : امکان دارد بخیل باشد ؟ فرمود : آری . آیا ممکن است دروغ گو باشد ؟ فرمود : نه . » « وسائل الشیعه ، ج 8 /ص 573 ؛ جامع السعادات ، ج 2 / ص322 »

دروغگو از درگاه خدا طرد می شود

امام سجاد (ع) در مقام نیایش می گوید :

« خدایا ! شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتی که به حال خود رهایم کردی .» « مفاتیح الجنان / دعای ابوحمزه ثمالی »

دروغگو مستوجب لعن فرشتگان است

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« هرگاه مومن بدون عذر دروغ بگوید هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و از قلبش بوی گندی بیرون می آید که تا به عرش می رسد ؛ آنگاه نگهبانان عرش بر او لعنت می فرستند. » « مستدرک الوسائل ، ج 2/ ص100 ؛ سفینه البحار ، ج 2 /ص474 ؛ جامع السعادات ، ج2/ص322 »

دروغ علامت نفاق است

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« سه خصلت است که در هر کس باشد منافق است هر چند روزه بگیرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند :

1- در امانت خیانت کند.

2- در سخن دروغ بگوید.

3- در وعده تخلف کند. »

« محجه البیضاء ، ج5 / ص238 ؛ وسائل الشیعه ، ج11 / ص269 »

دروغ بدترین رباها

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« بدترین و بالاترین رباها دروغ است » ( زیرا در ربای اقتصادی سرمایه افراد از میان می رود لکن در دروغ اصل ایمان خدشه دار می شود. ) « مستدرک الوسائل ، ج 2/ ص100 ؛ سفینه البحار ، ج 2 /ص473 »

دروغ بدترین بیماری

حضرت علی (ع) فرمودند :

« بیماری دروغ زشت ترین بیماری است » « مستدرک الوسائل ، ج2/ص100 »

محرومیت از نماز شب

یکی از گناهانی که توفیق نماز شب را از انسان سلب می کند دروغ گفتن است

حضرت امام صادق (ع) فرمود :

« مردی که دروغ بگوید به خاطر ان از خواندن نماز شب محروم می شود. » « سفینه البحار ، ج2 / ص473 »

روزی انسان در ارتباط با دروغ

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« دروغ روزی انسان را کم می کند. » « جامع السعادات ، ج 2/ص322 »

دروغ فراموشی می آورد

حضرت صادق (ع) فرمود :

« خداوند فراموشی را بر دروغ پردازان مسلط می سازد. » « بحار الانوار ، چاپ بیروت ، ج 69/ص251 »



خرید و دانلود تحقیق درباره دروغ در روایات اسلامی


تحقیق درباره دروغ (3)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

بزرگترین گناهان

امیرالمومنین (ع) می فرماید:

« ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب »

بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.

زبان دروغ گو داشتن، یعنی دروغ گو بودن. دورغ بودن به وسیله زبان، وجود پیدا می کند و زبان یکی از علل وجودی دروغ است. اگر کسی دروغی بگوید، این کار با زبانش انجام می گیرد. اگر زبانی بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دورغ خواهد گفت.

هر گناهی با عضوی از اعضای انسان در خارج رخ می دهد و گناه را می توان به آن عضو نسبت داد. چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است دست خیانت کار داشتن، یعنی دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنی خائن به ناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن یعنی دروغ گو بودن.

سر آن که زبان پر دروغ، بزرگ ترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد. اکنون باید معنای دروغ روشن شود.

دروغ چیست؟

دروغ، سخن برخلاف حقیقت است و دروغ گو کسی است که بر خلاف حقیقت خبری می دهد.

شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوست خود بروید، او برای شما غذا بیاورد، شما بگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون برخلاف حقیقت است؛ شما نیز دروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقت خبر داده اید.

کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گوینده اش دروغ گو می باشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویی می باشد و نیز بد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خوندن، دروغ خواهد بود.

دروغ و دروغ گویی

دروغ از صفات سخن است و دروغ گویی از صفات سخن گو و این دو همیشه با هم یار نیستند. می شود سخنی دروغ باشد، ولی گوینده اش دروغ گو نباشد، چنان که ممکن است کسی دروغ بگوید، ولی سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابق حقیقت باشد.

شما اگر به وقوع حادثه ای اطمینان پیدا کردید، در صورتی که آن حادثه رخ نداده باشد، هنگامی که از وقوع آن خبر می دهید. شما دروغ گو نیستید ولی خبر شما دروغ است. دروغ گو اگر سخن راستی بگوید که به نظر ش برخلاف حقیقت باشد خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولی خودش دروغ گفته زیرا به نظر خودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.

نظریه ای از قرن سوم

نظام، دانشمند نامی قرن سوم در دروغ نظریه ای دارد او می گوید:

« دروغ ، سخن بر خلاف عقیده است، نه برخلاف واقع.»

نظام برای اثبات صحت نظریه اش به این آیه شریفه استدلال می کند:

« ولله یَشهد ان المنافقین لکاذبون»

خدا گواهی می دهد که منافقان ، دروغ گویند.»

منافقان، شرفیاب حضور رسول خدا (ص) می شدند و عرضه می داشتند که ما گواهی می دهیم که تو رسول خدا (ص) هستی.



خرید و دانلود تحقیق درباره دروغ (3)


مقاله درباره دروغ

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

پرسشی در باره دروغ

به‌نظر می‌رسدکه دروغ در جامعه ما امری نهادینه، یا هنجاری عمومی شده است و تقریبا در همه سطوح اجتماعی می‌توان لایه‌های متنوعی از آن را مشاهده کرد. همچنین به‌نظر می‌رسد که توصیه‌های مذهبی و اخلاقی برای کاستن از این موج فزاینده تاثیری نداشته است. اکنون پرسش‌هایی که در این مورد می‌توانم طرح کنم عبارتند از:

1- آیا دروغ گویی برای پیشبرد امور زندگی چیزی لازم، ضروری و مفید است؟

به عنوان نمونه، می‌توانم از کسانی یاد کنم که نیاز به شغل دارند. به‌نظر می‌رسد اکثر کسانی که در سال‌های گذشته و اکنون، برای استخدام شدن در یکی از ارگان‌های رسمی کشور خود را آماده می‌کردند، تجربه‌ای از دروغ گویی را در مصاحبه‌های استخدامی و سودمندی آن را در مورد استخدام شدن داشته باشند.

همچنین، بسیاری از مردم عادی و خرده‌پا که به‌نحوی با پرداخت مالیات‌های مستقیم با دولت سر وکار دارند سودمندی دروغ گفتن را در میزان پرداخت مالیات تجربه کرده‌اند. بسیاری از دختران که خود را نیازمند داشتن دوست پسر می‌بینند و ارتباط پنهانی با دوست پسر برقرار می‌کنند، در صورتی که خطر آشکار شدن روابط پنهانی پیش آید، دروغ گفتن به والدین و مربیان را سودمند تشخیص می‌دهند. این‌ها نمونه‌هایی آشکار از نیاز به دروغ گفتن است. بگذریم از کسانی که مثلا به نماز خواندن اعتقادی ندارند اما برای مصلحت شغلی، خانوادگی، و اجتماعیِ خویش نماز می‌خوانند.

2- اگر فرض اول را بپذیریم، که دروغ در پاره‌ای موارد سودمند و ضروری است و در سرنوشت و زندگی فرد تاثیری جدی و انکار ناپذیر دارد، اکنون می‌توان این پرسش را طرح کرد که کدام بخش از اجتماع، و کدام گروه سنی، و کدام طبقه‌ی اجتماعی نیاز شدیدتری به دروغ گویی دارد؟

شاید به‌ آسانی و بدون یک پژوهش میدانی، نتوان گفت که کدام گروه سنی و کدام طبقه‌ی اجتماعی نیاز بیشتری به دروغ گفتن دارد، اما به‌نظر می‌رسد که با تعریف تشخیص نیازهای ابتدایی برای هر انسانی، و موانع برآورده شدنِ آن نیازها، ضرورت دروغ گفتن آشکار می‌شود. به‌تعبیر دیگر، همانگونه که در هنگام ضرورت، خوردنِ مردار(اکل میته) امری جایز دانسته شده است، دروغ گفتن ممکن است برای بخشی از مردم فرو دست و درمانده یک اضطرار باشد. اما این اضطرار برای کدام گروه سنی و کدام گروه اجتماعی است؟

3- عوامل باز دارنده‌ای که از راست‌گویی افراد پیشگیری می‌کند کدام است؟

مثلا شاگرد مدرسه‌ای که در هنگام امتحان تقلب می‌کند، چنانچه مراقب جلسه به او مشکوک شود و او را متهم به تقلب کند، برای شاگرد دو راه در پیش است، اگر دروغ بگوید و تقلب خود را انکار کند به‌هرحال نمره‌ای کم یا زیاد خواهد گرفت اما اگر راست بگوید و اقرار کند که تقلب کرده است معمولا با نمره صفر مواجه می‌شود. دختر یا پسری که روابط خود را با جنس مخالف پنهان می‌کند هنگامی که مورد پرسش قرار گیرد اگر راست بگوید ممکن است مورد سرزنش یا تنبیه قرار بگیرد در صورتی که اگر دروغ بگوید این سرزنش و تنبیه به‌سراغش نخواهد آمد. آیا عوامل بازدارنده‌ی راست‌گویی را می‌توان از این دست دانست؟

4- به‌نظر می‌رسد که همیشه هم دروغ گویی به عنوان یک ضرورت در حد خوردن گوشت مردار به هنگام ضرورت (اکل میته) نیست، یعنی ممکن است گروه‌هایی، یا طبقه‌ی اجتماعیِ خاصی در جامعه باشد که نه برای برآورده کردن نیازهای ابتدایی بلکه برای برآورده کردن امیال دیگری دروغ می‌گویند که شاید این امیال در مناسبات انسانی و در پیشگاه خردِ جمعی محکوم باشد. مثلا مانند ممکن است کسانی مانند مسئولان و مدیران رده‌های بالا، یا صاحبان قدرت و صاحبان سرمایه‌های کلان، برای حفظ موقعیت خود، یا برای به‌دست آوردن موقعیتی فراتر به دروغ گویی متوسل شوند. برای ورود به این قسمت از بحث، می‌توان با انجام یک پژوهش میدانی، مشخص کرد که آیا از نظر مردم عادی، به ویژه از نگاه نسل جوان، انی گونه کسان، راستگو تلقی می‌شوند یا دروغگو؟.

5- آیا دروغ گویی در این شرایط که ما در آن هستیم آسیب زا هم هست؟ و اگر هست آسیب های ناشی از آن چیست و متوجه چه بخش از جامعه خواهد بود؟

6- اگر مشخص شود که دروغ‌گویی به‌هر‌حال آسیب‌هایی هم دارد، به این معنی که زیانمندیِ آن بیش از منافع آن است، بنا براین نمی‌توان در برابر آن بی‌تفاوت ماند. ممکن است این آسیب‌ها روانی باشد، یا ممکن است اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باشد. فرض کنید دختری روابط خود را با دوست



خرید و دانلود مقاله درباره دروغ


تحقیق درباره ی چراغ دروغ بی فروغ است

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

چراغ دروغ بی فروغ است

به امید معماریان می گوئیم که این روزها خواهند گذشت و امید ما دیگر زندانی نخواهد شد و باز هم زندگی ادامه دارد. بازهم امید معماریان است که سرش را بالا می گیرد و باز هم این بازجو است که باید خودش را از همگان پنهان کند و حتی مواظب باشد که فرزندانش هم نفهمند که پدرشان چه شغل کثیفی دارد

1) امید معماریان، شهرام رفیع زاده و روزبه امیر ابراهیمی با انتشار اطلاعیه هایی پس از آزادی از زندان اعلام کردند که در زندان مورد خوشرفتاری قرار گرفته اند و در زندان به این نتیجه رسیده اند که در اعمال و رفتارهای خود اشتباهاتی کرده اند. بعید نیست که در روزهای آینده مشابه همین نامه ها و یا اعترافات توسط خانم محبوبه عباسقلی زاده یا فرشته قاضی و یا حنیف مزروعی منتشر شود. این اعترافات نه تازگی دارد و نه عجیب است، تنها چیزی که عجیب است تکرار این روش مهوع و غیر انسانی توسط بخشی از حکومت جمهوری اسلامی است که باید تا کنون به این نتیجه رسیده باشند که 25 سال اعتراف گیری بی حاصل روشی نیست که بتوان آن را ادامه داد و یا تکرار کرد. من چون خودم در شرایطی مشابه این بوده ام و خودم چنین مشابه نامه ای که توسط امید و دیگران نوشته شده را نوشتم و تا کنون دو کتاب طنز و جدی( اعتراف و خانه امن) در این مورد منتشر کرده ام و حداقل 15 برنامه تلویزیونی و فایل صوتی طنز در این مورد ساخته ام، می خواهم به توضیح شرایط و فضائی بپردازم که در مورد این افراد وجود دارد. من می دانم و احساس می کنم که چه بلایی سر این افراد آمده است و لذا می دانم که باید با آنان چه کرد و چگونه باید به آنان کمک کرد تا به آرامی از این شرایط به در آیند.

2) چرا اعتراف می گیرند؟اعتراف گیری به چند مقصود صورت می گیرد: اول: به دست آوردن اطلاعات عملیاتی توسط عضو تشکیلات مخالف یا دشمن. در این شرایط فرد دستگیر شده، چریک یا عضو تشکیلات سیاسی نظامی و یا عضو تشکیلات مخفی را آنقدر تحت فشار فیزیکی و روحی( شکنجه سیاه یا سفید) قرار می دهند تا او در اسرع وقت و قبل از اینکه اطلاعاتش بسوزد، اطلاعات تشکیلاتی و عملیاتی، محل قرارها، اعضای تشکیلات، نوع روابط با خارج از کشور، محل اسلحه ها و سایر اطلاعات را لو بدهد. این فشارها به محض دستگیری آغاز می شود و معمولا بعد از به دست آمدن اطلاعات و یا سوختن قرارها و تخلیه اطلاعاتی فرد دستگیر شده از زیر فشار به جریان محاکمه منتقل می شود. در این شرایط زندانی در مدتی محدود( تا زمان تخلیه اطلاعاتی) تحت فشار بسیار سنگین و معمولا زندان انفرادی قرار دارد. وی را در زندان انفرادی قرار می دهند تا نتواند از وضع بیرون و تشکیلات با خبر شود. در این نوع اعتراف گیری شکنجه سنگین اعمال می شود که گاه تا سرحد مرگ پیش می رود، به همین دلیل تشکیلات قرار می گذارد که هر عضو دستگیر شده بعد از طی زمان سوختن اطلاعات مقاومتش را بشکند و اطلاعات سوخته را لو بدهد. این روش تقریبا در تمام سیستم های پلیسی( اعم از سیاسی و جنایی و انواع جرم های سنگین) وجود دارد. در ایران نیز این روش همیشه و در حال حاضر نیز برای جرایمی مانند جنایت و جرایم اجتماعی و مواد مخدر وجود دارد و در موارد مانند ترور و جاسوسی واقعی نیز از این روش استفاده می شود.دوم: شیوه دوم اطلاعات که از دنیای کمونیسم و توسط کا گ ب شروع شد و توسط پلیس سیاسی کشورهای دیگر ادامه یافت و در ایران نیز بطور خاص سالها مورد استفاده قرار گرفت، شیوه اعتراف گیری به منظور تخریب و ویرانسازی فرد زندانی است. در این شیوه( که برای مخالفین سیاسی و فرهنگی استفاده می شود) زندانی تحت فشار شدید قرار می گیرد تا اطلاعاتی علیه خودش و دوستانش بدهد و سپس او را وادار به نوشتن و گفتن این اطلاعات برای عامه مردم می کنند. علت گرفتن این نوع اعتراف چند چیز است:الف: تخریب زندانی و شکستن اسطوره او و ویران کردنش نزد دیگران. با استفاده از این باور عمومی جامعه ایران که کسی که اعتراف می کند خائن است. این باور از گروههای نظامی و سیاسی مانند حزب توده، سازمان مجاهدین خلق، سازمان چریکهای فدائی خلق و گروههای مسلح مبارز قبل از انقلاب ایجاد شد و بعدا در جریان تسویه حسابهای درونی گروههای سیاسی وارد باور اجتماعی شد. تفاوت مهمی که در این ماجرا وجود دارد این است که فردی که در جریان مبارزه مسلحانه و یا سیاسی دیگران و تشکیلات را لو می دهد و اعتراف می کند، باعث گرفتاری دیگران و حتی مرگ آنها می شود، و لذا باید مقاومت کند. اگر یک چریک آمادگی تحمل شکنجه های غیر انسانی را ندارد حق ندارد اطلاعات گروهی را که مشغول عمل مسلحانه هستند داشته باشد. اما در مورد یک نویسنده یا سیاستمداری که مشغول مبارزه قانونی و یا علنی است، اعتراف کردن به زور تنها به زیان خودش تمام می شود. نکته مهم اینجاست که برخی از نیروهای اسبق و یا موجود گروههای مسلحی مانند مجاهدین خلق و جریان نیمه مخفی نیمه علنی مانند حزب توده، که بسیاری از رهبران شان زیر فشارهای مرگبار شکنجه مجبور به اعتراف و لو دادن دیگران و همکاری با نیروی امنیتی شدند، با یک مقایسه تلاش می کنند تا با ویران کردن کسانی که نویسنده یا سیاستمدار علنی هستند به نحوی خود را تبرئه کنند و یا مقاومت نیروهای سابق خود را یادآوری کنند. این در حالی است که یک مبارز مسلح وظیفه دارد مقاومت کند و اگر نکند باعث ضربه به دیگران می شود ولی نویسنده ای مثل سعیدی سیرجانی یا فرج سرکوهی وقتی اعتراف می کند تنها علیه خویش عمل می کند. لابد این سووال پیش می آید که اعتراف یک نویسنده و یا یک نیروی علنی سیاسی باعث ایجاد تردید در کسانی می شود که به یک شیوه و نوعی مبارزه اعتقاد دارند. اتفاقا موضوع مهم همین جاست. تا وقتی چنین باوری وجود دارد، بازجویان اعتراف خواهند گرفت و شکنجه خواهند داد. من بر این باورم که یک بار باید این باور را رها کنیم و بگوئیم کسی که اعتراف کرده است تحت فشار به این وضع تن داده است. اگر این باور را علنی کنیم هم جریان اعتراف گیری را پایان خواهیم داد و هم مانع حذف کسانی از صحنه سیاسی خواهیم شد که نه اهل مبارزه تند بودند و نه قهرمانی که تاسرحد مرگ مقاومت می کند. افرادی که به ستم و جور تحت فشار قرار گرفتند تا شخصیت شان نابود شود. اگر این باور را رها کنیم دیگر سیامک پورزند و احسان طبری و کیانوری و بسیاری دیگر به دلیل اعترافات شان از تاریخ سیاسی ایران به زباله دانی نخواهند افتاد. ما باید بایستیم و به آنکه تحت فشار اعتراف کرده است خوش آمد بگوئیم و از او بخواهیم مدتی استراحت کند تا خود را بازسازی کند و به زندگی سیاسی اش( اگر خواست) بازگردد. یک بار به بازجوی شکنجه گر بگوئیم که اعترافات را باور نمی



خرید و دانلود تحقیق درباره ی چراغ دروغ بی فروغ است