لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 30 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
1
2
دروغ
3
بهترین جوان های هر کشور ، جوان هایی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند .
4
فهرست مطالب
درس هشتم : دروغ
تعریف
اقسام دروغ
دروغ از منظر آیات
دروغ از منظر روایات
قبح عقلی دروغ
موارد جواز دروغ
ریشه های درونی دروغ
پیامدهای دنیوی و اخروی دروغ
راه درمان
اخلاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 30 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
1
2
دروغ
3
بهترین جوان های هر کشور ، جوان هایی هستند که صاحب فکر و با اندیشه باشند .
4
فهرست مطالب
درس هشتم : دروغ
تعریف
اقسام دروغ
دروغ از منظر آیات
دروغ از منظر روایات
قبح عقلی دروغ
موارد جواز دروغ
ریشه های درونی دروغ
پیامدهای دنیوی و اخروی دروغ
راه درمان
اخلاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
دروغ
بزرگترین گناهان
امیر المؤمنینعلیه السلام مىفرماید: «ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب;
بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»
زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن. دروغ به وسیله زبان، وجود پیدامىکند و زبان یکى از علل وجودى دروغ است. اگر کسى دروغى بگوید، این کار بازبانش انجام مىگیرد. اگر زبانى بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دروغخواهد گفت.
هر گناهى با عضوى از اعضاى انسان در خارج رخ مىدهد و گناه را مىتوان به آنعضو نسبت داد; چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است. دستخیانتکار داشتن، یعنى دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنى خائن بهناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن.
سر آن که زبان پر دروغ، بزرگترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد; اکنونباید معناى دروغ روشن شود.
دروغ چیست؟
دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسى است که بر خلاف حقیقت،خبرى مىدهد.
شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوستخود بروید، او براى شما غذا بیاورد، شمابگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون بر خلاف حقیقت است; شما نیزدروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقتخبر دادهاید.
کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گویندهاش دروغ گومىباشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویى مىباشد و نیزبد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خواندن، دروغخواهد بود.
دروغ و دروغ گویى
دروغ از صفات سخن است و دروغ گویى از صفات سخن گو و این دو همیشه باهم یار نیستند. مىشود سخنى دروغ باشد، ولى گویندهاش دروغ گو نباشد، چنان کهممکن است کسى دروغ بگوید، ولى سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابقحقیقتباشد.
شما اگر به وقوع حادثهاى اطمینان پیدا کردید، در صورتى که آن حادثه رخ ندادهباشد، هنگامى که از وقوع آن خبر مىدهید، شما دروغ گو نیستید، ولى خبر شمادروغ است. دروغ گو اگر سخن راستى بگوید که به نظرش بر خلاف حقیقتباشد،خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولى خودش دروغ گفته، زیرا به نظرخودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.
در زبان عربى
در زبان عربى، دروغ را کذب گویند و خبر دروغ را خبر کاذب مىخوانند،چنان که خود دروغگو را نیز کاذب مىخوانند.
پس در این زبان، کاذب بودن، هم صفتسخن مىباشد، و هم صفتسخن گو واین اشتراک، ممکن است گاهى موجب اشتباه بشود و به گمان برسد که هر جا کهخبر کاذب پیدا شود، خبر دهنده هم باید کاذب باشد، یعنى صفت گفته را به گویندهسرایتبدهند.
مراتب دروغ
جامعهای را در نظر بگیرید که دروغگویی در آن قاعده و نه استثناء باشد. زندگی در چنین جامعهای بسیار پرهزینه است. اعتماد متقابل وجود نخواهد داشت، روابط افراد کاملاً غیر اخلاقی خواهد شد، فساد و تباهی در همه سطوح رخنه خواهد کرد و نیز چنین جامعهای کمترین نزدیکی را با یک جامعه دینی و اخلاقمدار خواهد داشت. اولین گام برای رواج دروغگویی، شکسته شدن قبح دروغ است. در جامعهای که دروغگویی نوعی زرنگی تلقی شود و مردم با شنیدن سخن دروغ لبخندی حاکی از سرور و شعف بر لبان خود ظاهر سازند، طبعاً دروغگویی رواج مییابد.
عدهای فکر میکنند صداقت و راستگویی صرفاً یک مسأله اخلاقی است، و از این رو ناخودآگاه میخواهند آن را در بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی به حاشیه برانند، اما باید گفت که صداقت و دروغگویی موضوعی کلیدی در فهم و نقد کلیه حوزههای اجتماعی است. نقش آن در اقتصاد کمتر از سرمایه و نیروی انسانی و... دیگر عوامل نیست. اما طبیعی است که در گذشته بر اهمیت آنها از منظر اخلاقی تأکید میشده است. اگر امروز جامعه ما با فساد خانمانبراندازی مواجه است که فریاد همه را درآورده، یکی از دلایل و علل اصلی بروز آن دروغ و از دروغ بدتر، تطهیر دروغ در ذیل عنوان مصلحت و تقیه است. از این رو بدون مبارزه علیه دروغ و حساسیت داشتن نسبت به آن نمیتوان کوچکترین گام موثری را علیه کاهش فساد برداشت. و به طریق اولی بیان هر نوع دروغی ولو با هدف به ظاهر خیر، جز به گسترش فساد کمکی نمیکند.
در تمامی ادیان از جمله اسلام بر قبح دروغ تأکید شده است و قرار گرفتن دروغ در ذیل عنوان گناهان کبیره معرف این اهمیت است. برای اینکه بدانیم جامعه کنونی ما با ارزشهای موردنظر اسلامی تا چه حد فاصله دارد، کافیست که به میزان رواج این گناه کبیره در سطح وسیعی از جامعه توجه کنیم.
قبل از بیان توضیحات و تحلیل خودم، ابتدا بهتر است که چند گزاره محدود از پیامبر (ص) و ائمه (ع) درباره دروغ را با هم مرور کنیم. گرچه در این زمینه احادیث فراوان است.
پیامبر (ص):
ـ دروغگو، دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود دارد.ـ از دروغگویی بپرهیزید، زیرا دروغگویی باعث روسیاهی است.ـ از دروغگویی بپرهیزید، در موردی که گمان میکنید نجات شما در دروغ گفتن است، بدانید که اشتباه کردهاید و هلاک شما در دروغ است.ـ از پیامبر پرسیدند: ممکن است مومن ترسو باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است کذاب باشد؟ فرمود: نه.امام علی (ع):ـ هیچ عمل قبیحی به قبح دروغگویی نیست.امام باقر (ع):ـ کمنصیبترین فرد از سجایای مردانگی و فضایل انسانی، دروغگویان هستند.
این تأکیدات را که قطرهای از دریا هستند، با وضعیت کنونی جامعه خود مقایسه کنیم تا به عمق فاجعه پی ببریم.
دروغ مراتبی دارد. فرض کنید که پولی گم شده است و آن را فرد «الف» سرقت کرده است. اما هیچکس جز آن فرد و خدا اطلاعی از این ماجرا ندارد. انکار سرقت از جانب این فرد «دروغگویی» و عملی رذیلانه است. و بیتردید این «دروغگویی» بدتر از آن عمل سرقت است. اما در هر حال هیچکس نمیتواند با اطمینان وی را سارق و در نتیجه دروغگو بداند، تنها خداست که از حقیقت امر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
اولین دروغی که گفتم کی بود؟
تا به حال فکر کرده اید که چرا و چقدر دروغ گفته اید ؟ حتی در پاسخ به این سوال هم قدری دروغ بگویید . بسیاری از ما دروغ گفته و می گوییم ولی اکثرا نمی دانیم از چه زمانی و به چه علتی دروغ گفته ایم انچه که در مورد دروغ گویی مهم و ناپسند است ، تاثر اختلاطی است که این عمل بر روابط انسانها بر جای می گذارد . چرا که زندگی اجتماعی انسانها بر اساس اعتماد نسبی متقابل استوار است و دروغ این اعتماد را سست می کند . روانشناسان تعاریف مختلفی از دروغ ارایه داده اند که یک عامل در همه انها مشترک است و ان نوعی تعریف حقیقت است . به طور قطع جنبه اجتماعی دروغ بسیار مهم است . در واقع دروغ برای فریفتن دیگری و قبولاندن گفتار و رفتاری است که با حقیقت مطابقت ندارد . انچه مسلم است دروغگویی هم مثل بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی ریشه در دوران کودکی دارد . بنابراین شناخت و جلوگیری از دروغگویی در کودکان ، در واقع پیشگیری از دروغگویی و یا حداقل عدم تقویت این رفتار در بزرگسالی است .
چرا و چگونه کودک دروغگویی را یاد می گیرد ؟
بعضی ها معتقدند کودک به هنگام تولد ، دروغگویی را نیز با خود می اورد . این اعتقاد خیلی هم دور از واقعیت نیست ، چرا که کودک در نتیجه ارتباط و زندگی اجتماعی ( محیط خانواده ، اولین اجتماعی که کودک در ان قرار می گیرد ) دروغگئویی را می گیرد و در می یابد که برای زندگی در اجتماع لازم است به برخی مخفی کاریها و یا فریب متقابل که به صورت ادب ، ابزار محبت ، بدخواهی و ... متجلی می شود دست زند . به این ترتیب کودک به مرور در می یابد که نم یتواند همواره افکار و احساساتش را به صورت واقعی به همان شکل یکه در درونش می گذرد – نشان دهد و در برخی مواقع لازم است آنها را از صافی بگذراند تا در روابطش با اطرافیان اختلاف پیش نیاید بنابراین گاهی دروغ های کودکانه ناشی از نوعی فشار اجتماعی است که شکل اولیه ان در خانواده و از جانب والدین ایجاد می شود .
علل دروغ در کودکان
دروغ واقعیتی است که بی تردید همه از ان بیزارند . بله دروغ یک واقعیت است زیرا با انکه حقیقتی در درون ان نیست متاسفانه موجود است . حتما شما هم با افاردی روبرو شده اید که این واقعیت ناخوشایند را در میان سایر وقایع اخلاقی خود جای داده اند . جالب انکه هر کس دلیل خاصی برای این عمل دارد و به گونه ای ان را توجیه می نماید . انچه مسلم است علل دروغگویی در بزرگسالان و کودکان متفاوت است .
کودک زمانیکه مرتکب تخلف یا نافرمانی می شود به دلائل مختلف به دروغ متوسل می وشد و این یک پاسخ طبیعی است و مهم ترین دلیل این عکس العمل این است که او اقندر قوی نیست که واقعیت را بیان کند و در حققت قادر به پذیرش مسئولیت خطائی که مرتکب شده و اقرار بدان نیست . در لحظه ارتکاب اشتباه ، نفس خردسالانه وی تصویر ناخشوایندی از او ترسیم می نماید و کودک خود را گناهکار می پندارد ، اما مایل نیست این تصویر در برابر چشم دیگران نیز ظاهر شود . او نمی خواهد اطرافیان گناهکارش بخوانند و تصور بدی از وی داشته باشند . لذا به این دلیل کاملا طبیعی و از طرفی به لحاظ انکه موقعیت دروغ گفتن را فراهم می بیند و راستگویی را باعث به درد سر افتادن خویش می یابد ، دروغ می گوید .
عوامل دروغ
مهم ترین عوامل سازنده دروغ عمدتا تظاهر و اخفا هستند . برخی کودکان تمایل زیادی به تظاهر و بزرگنمایی دارند و سعی می کنند در بیان توانایی ها و کسب موفیت هاشان اغراق کنند . این کودکان معمولا فعال ، پر هیجان و پر جنب و جوش هستند . ولی بر عکس کودکانی که بیشتر به مخفی کاری ، انکار و عدم انجام کاری تمایل دارند ، کودکانی بی قید ارام و ترسو هستند .
رفع نیاز
یکی از دلایلی که روانشناسان برای دروغگوی یدر کودکان بر شمرده اند ، رفع نیازهای کودک است . کودک قبل از یادگیری و استفاده از زبان از نوعی تخیل برخوردار است که خیلی زود اجازه فیب دیگران را به او می دهد . تصور کنید کودکی که گرسنه است و یا چیزی را می خواهد چطور با گریه و فریاد سعی در به دست اوردن ان می کند و وقتی به مقصودش رسید چقدر سریع گریه اش قطع می شود ! همینطور است کودکی که برای جلب نظر و توجه اطرافیان از خشم یا زیبایی خود استفاده می کند . طبیعی است که هر چه بیشتر کودک به این وسیله به اهدافش برسد این رفتار در او تقویت شده و درغگویی و رسیدن به هدف برای او تلقی می شود و این چیزی نیست جز نتایجی که کودک از اولین تحریف هایش در حقایق بدست اورده است .
دسته بندی های دروغ
از دروغ دسته بندی های مختلفی شده است از جمله دکتر شکوه نوابی نژاد در کتاب رفتارهای بهنجار و نابهنجار دروغ را بشرح ذیل دسته بندی کرده است :
دروغ بازی ، که کودک با آن حوادث تخیلی یا بازی را به دیگران می باوراند.
دروغ پوچ ، کودک برای جلب توجه افراد دیگر بکار می برد .
دروغ انتقام جویانه ، که از نفرت ناشی می شود.
دروغ خود خواهانه ، که برای فریب دیگران است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دروغ
بزرگترین گناهان
امیر المؤمنینعلیه السلام مىفرماید: «ان اعظم الخطایا عند الله اللسان الکذوب;
بزرگترین گناهان نزد خدا، زبان بسیار دروغ گو است.»
زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن. دروغ به وسیله زبان، وجود پیدامىکند و زبان یکى از علل وجودى دروغ است. اگر کسى دروغى بگوید، این کار بازبانش انجام مىگیرد. اگر زبانى بسیار دروغ گو باشد، دارنده آن زبان، بسیار دروغخواهد گفت.
هر گناهى با عضوى از اعضاى انسان در خارج رخ مىدهد و گناه را مىتوان به آنعضو نسبت داد; چون گناه کار گناه را به وسیله آن عضو انجام داده است. دستخیانتکار داشتن، یعنى دزد و خائن به مال بودن. چشم ناپاک داشتن، یعنى خائن بهناموس بودن. زبان دروغ گو داشتن، یعنى دروغ گو بودن.
سر آن که زبان پر دروغ، بزرگترین گناه است، در آینده روشن خواهد شد; اکنونباید معناى دروغ روشن شود.
دروغ چیست؟
دروغ، سخن بر خلاف حقیقت است و دروغ گو کسى است که بر خلاف حقیقت،خبرى مىدهد.
شما اگر گرسنه باشید و به منزل دوستخود بروید، او براى شما غذا بیاورد، شمابگویید من سیر هستم، این سخن دروغ است، چون بر خلاف حقیقت است; شما نیزدروغ گو هستید، زیرا بر خلاف حقیقتخبر دادهاید.
کم را بیش گفتن یا بیش را کم گفتن، دروغ است و گویندهاش دروغ گومىباشد، چنان که بود را نبود و یا نبود را بود خبر دادن دروغ گویى مىباشد و نیزبد را خوب و خوب را بد یا کوچک را بزرگ و بزرگ را کوچک خواندن، دروغخواهد بود.
دروغ و دروغ گویى
دروغ از صفات سخن است و دروغ گویى از صفات سخن گو و این دو همیشه باهم یار نیستند. مىشود سخنى دروغ باشد، ولى گویندهاش دروغ گو نباشد، چنان کهممکن است کسى دروغ بگوید، ولى سخنش دروغ نباشد، بلکه راست و مطابقحقیقتباشد.
شما اگر به وقوع حادثهاى اطمینان پیدا کردید، در صورتى که آن حادثه رخ ندادهباشد، هنگامى که از وقوع آن خبر مىدهید، شما دروغ گو نیستید، ولى خبر شمادروغ است. دروغ گو اگر سخن راستى بگوید که به نظرش بر خلاف حقیقتباشد،خبر او راست است، چون مطابق با واقع است، ولى خودش دروغ گفته، زیرا به نظرخودش بر خلاف حقیقت، سخن گفته است.
در زبان عربى
در زبان عربى، دروغ را کذب گویند و خبر دروغ را خبر کاذب مىخوانند،چنان که خود دروغگو را نیز کاذب مىخوانند.
پس در این زبان، کاذب بودن، هم صفتسخن مىباشد، و هم صفتسخن گو واین اشتراک، ممکن است گاهى موجب اشتباه بشود و به گمان برسد که هر جا کهخبر کاذب پیدا شود، خبر دهنده هم باید کاذب باشد، یعنى صفت گفته را به گویندهسرایتبدهند.
مراتب دروغ
جامعهای را در نظر بگیرید که دروغگویی در آن قاعده و نه استثناء باشد. زندگی در چنین جامعهای بسیار پرهزینه است. اعتماد متقابل وجود نخواهد داشت، روابط افراد کاملاً غیر اخلاقی خواهد شد، فساد و تباهی در همه سطوح رخنه خواهد کرد و نیز چنین جامعهای کمترین نزدیکی را با یک جامعه دینی و اخلاقمدار خواهد داشت. اولین گام برای رواج دروغگویی، شکسته شدن قبح دروغ است. در جامعهای که دروغگویی نوعی زرنگی تلقی شود و مردم با شنیدن سخن دروغ لبخندی حاکی از سرور و شعف بر لبان خود ظاهر سازند، طبعاً دروغگویی رواج مییابد.
عدهای فکر میکنند صداقت و راستگویی صرفاً یک مسأله اخلاقی است، و از این رو ناخودآگاه میخواهند آن را در بررسی مسائل و مشکلات اجتماعی به حاشیه برانند، اما باید گفت که صداقت و دروغگویی موضوعی کلیدی در فهم و نقد کلیه حوزههای اجتماعی است. نقش آن در اقتصاد کمتر از سرمایه و نیروی انسانی و... دیگر عوامل نیست. اما طبیعی است که در گذشته بر اهمیت آنها از منظر اخلاقی تأکید میشده است. اگر امروز جامعه ما با فساد خانمانبراندازی مواجه است که فریاد همه را درآورده، یکی از دلایل و علل اصلی بروز آن دروغ و از دروغ بدتر، تطهیر دروغ در ذیل عنوان مصلحت و تقیه است. از این رو بدون مبارزه علیه دروغ و حساسیت داشتن نسبت به آن نمیتوان کوچکترین گام موثری را علیه کاهش فساد برداشت. و به طریق اولی بیان هر نوع دروغی ولو با هدف به ظاهر خیر، جز به گسترش فساد کمکی نمیکند.
در تمامی ادیان از جمله اسلام بر قبح دروغ تأکید شده است و قرار گرفتن دروغ در ذیل عنوان گناهان کبیره معرف این اهمیت است. برای اینکه بدانیم جامعه کنونی ما با ارزشهای موردنظر اسلامی تا چه حد فاصله دارد، کافیست که به میزان رواج این گناه کبیره در سطح وسیعی از جامعه توجه کنیم.
قبل از بیان توضیحات و تحلیل خودم، ابتدا بهتر است که چند گزاره محدود از پیامبر (ص) و ائمه (ع) درباره دروغ را با هم مرور کنیم. گرچه در این زمینه احادیث فراوان است.
پیامبر (ص):
ـ دروغگو، دروغ نمیگوید مگر به سبب حقارتی که در نفس خود دارد.ـ از دروغگویی بپرهیزید، زیرا دروغگویی باعث روسیاهی است.ـ از دروغگویی بپرهیزید، در موردی که گمان میکنید نجات شما در دروغ گفتن است، بدانید که اشتباه کردهاید و هلاک شما در دروغ است.ـ از پیامبر پرسیدند: ممکن است مومن ترسو باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است بخیل باشد؟ فرمود: بلی. ممکن است کذاب باشد؟ فرمود: نه.امام علی (ع):ـ هیچ عمل قبیحی به قبح دروغگویی نیست.