واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مقاله درمورد- آهک 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

آهک:

آهک از مهمترین مصالح کلسیم دار است که در ساختمان به شکلهای گوناگون مورد استفاده قرار می گیرد. ممکن است بشر هم زمان پیدایش آتش به آهک دسترسی پیدا کرده باشد.

بدین طریق که انسانهای اولیه از سنگ اهک برای ساختن اجاقهای خود استفاده می کردند، و این سنگ در مجاورت آتش پخته شده و در اثر بارندگی شکفته شده و هیدراته گشته و موجب بهم چسبانیدن قطعات سنگی مجاور خود گردیده است. مصرف آهک در جهان مخصوصاً در ایران سابقه چند هزار ساله دارد. در ساختمانهایی که از عهد باستان و دوران قبل از اسلام در ایران به جا مانده است مصرف آهک را نشلن می دهد ، در ساختمان دیوار چین که به سیصد سال قبل از میلاد مسیح مربوط است آهک بکار رفته است.

ساختمان دیواری است که به طول تقریبی 3200کیلومتر و به ارتفاع 6تا15متر و به عرض 5/4 تا 5/7 متر که بین مغولستان و چین در زمان سلطنت شی هوانگ تی کشیده شده است.

در صنعت ساختمان سازی مصالح کلسیم دار مخصوصاً کربناتهای کلسیم که سنگهای آهکی جزء آنهاست بصورت های گوناگون مصرف می شوند، از جمله به صورت سنگهای ساختمانی مانند سنگهای تراورتن و مرمر و غیره که برای فرش کف و پله مصرف می شود و یا به صورت اکسید کلسیم CaO که به ان آهک زنده می گویند که به عنوان مانند چسبنده ملات در ساختمان سازی از آن استفاده می شود. ولی آهک زنده بعلن میل ترکیب شدیدی که با فلزات دارد لذا با فلزات مصرف شده در ساختمان مانند لوله های آب و لوله های شوفاژ ترکیب شده و در آنها خورندگی ایجاد کرده و موجب پوسیدگی آنها می شود.

به همبن علت رفته رفته از میزان مصرف آهک در ساختمان کاسته و با توسعه کارخانه های سیمان پزی در ایران و سراسر دنیا رفته رفته سیمان جای آهک را در صنعت ساختمان سازی گرفته بطوری که امروزه در کمتر ساختمانی از آهک به عنوان ملات استفاده می شود.

ولی در راه سازی برای افزایش تحمل فشاری و کشش خاک مخصوصاً در قشرهای پایین راه سازی برای تحکیم بخشیدن به آن و همچنین جلوگیری از هجوم روئیدن گیاه به دامنه راه و باندهای فرودگاه مصرف می شود.

در صنعت سیمان پزی هم مصرف آهک دارای نخش اساسی و مهمی می باشد. با توجه به نقش سیمان در ساختمان ملاحظه می شود که آهک هنوز از ساسی ترین مصالح مورد نیاز در صنعت ساختمان سازی است.

علاوه بر صنعت ساختمان سازی آهک در صنایع چینی سازی- شیشه گری- ذوب- آهن- صنایع غذایی در تصویه قند- آجر ماسه اهکی و غیره نیز مصرف می شود.

سنگ آهک:

سنگ آهک یا کربنات کلسیم به فرمول CaCO3 سنگی است ته نشستی که بطور وفور در طبیعت یافت می شود.

سنگ آهک اگر خالص باشد رنگ آن سفید است و اگر با مواد دیگر همراه باشد به رنگهای مختلف دیده می شود، مثلاً با اکسیدهای مختلف اهن به رنگهای قهوه ای یا زرد و یا سرخ در می آید و اگر اب کربن همراه باشد به رنگهای آبی- سیاه یا خاکستری است. اگر سنگ اهک با کربنات منیزیم همراه باشد به فرمول MgCo3، CaCO3 به آن سنگ اهک دولومیتی می گویند.

سنگ آهک کم مایه و پر مایه:

اگر معدنی از سنگ آهک دارای 90% سنگ آهک باشد به ان معدن پر مایه و اگر کمتر از 75% سنگ اهک داشته باشد به ان معدن کم مایه می گویند.

همه نوع سنگ اهکی قابل مصرف برای آهک پزی نیست فقط سنگهای آهکی ته نشستی دریا که در اثر خشک شدن آب دریا در دسترس ما قرار گرفته اند به مصرف آهک پزی می رسند. این نوع سنگها بطور وفور در تمام نقاط زمین یافت می شود. بعضی دیگر از انواع سنگ آهک به مصرف آهک پزی می رسد ولی به علت نا خالصی هایی که دارند آهک آنها نا مرغوبتر می باشد.

آهک پزی :

آهک پزی یعنی خارج کردن CO2 از سنگ اهک که این کار بوسیله حرارت دادن به سنگ اهک سنگ انجام می شود برای آهک پزی باید به سنگ آهک آنقدر حرارت بدهیم تا CaCO3 به CO2 و CaO تجزیه شده و فشار CO2 مطابق محیط بشود (تقریباً یک اتمسفر ) و از آن جدا شده و متصاعد گردد.

اگر به سنگ آهک پر مایه CaCO3 حرارت بدهند و گرمای کوره به حدود هزار درجه سانتیگراد برساند. CO2 متصاعد شده و CaO باقی می ماند.

CaCO3 + حرارت CaO + CO2

سنگهای آهک کم مایه که در حدود80تا85 درصد وزن آن سنگ اهک باشد و 15 تا20 درصد بقیه وزن انرا کربنات منیزیم و یا ناخلصهای دیگر تشکیل دهند برای پختن به حرارت بیشتری نیاز دارد و از گرمای حدود1400 در جه سانتیگراد CO2 آن متصاعد می شود.

اگر گرمای کوره آهک پزی را زیاد تر کنیم و آنرا به حدود 2600 درجه سانتیگراد برسانیم بشرط آنکه فشار داخل کوره در حدود یک اتمسفر باشد



خرید و دانلود مقاله درمورد- آهک  25  ص


تحقیق سفرنامه شاردن 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 33

 

سفرنامه شاردن

رود ارس حد فاصل میان ارمنستان و ماد است . در روزگاران بسیار دور ماد بر بیشتر قاره آسیا تسلط داشته اما اکنون فقط قسمتی از یک استان ایران است که ایرانیان آذربایجان یا اسور پایکان می نامند . این ایالت یکی از بزرگترین ایالات ایران است از مشرق به دریای خزر و هیرکانی از جنوب به ایالت پارت از مغرب به رودخانه ارس و ارمنستان علیا و از شمال به داغستان محدود است . و داغستان چنان که پیش از این اشاره شد سرزمینی است کوهستانی هو مرز قزاقستان مسکوی و قسمتی از سلسله جبال توروس .

آذربایجان شامل دو قسمت شرقی و غربی است . مصنفان قدیم آذربایجان شرقی را آذرکا و آذربایجان غربی یا آذربایجان کوچک را آتروپاتی یا آتروپاتن نامیده اند ، و آشور قسمتی از ارمنستان علیاست .

ایرانیان بر این اعتقادند که اذربایجان از این جهت بدین نام خوانده شده که جایگاه بزرگ ترین و معروف ترین آتشکده از آتشی نگهبانی می شده که از نظر زردشتیان نشان از فروغ یزدان داشته و موبد موبدان یا رهبر همه زردشتیان در آن می زیسته است . گبرها که بازماندگان زردشتیان می باشند و به آتش حرمت بسیار می نهند براین باورند که آتشگاه در محلی بوده که تا شماخی دو روز راه فاصله داشته است . و می گویند هنوز این آتش مقدس که از زیر زمین بیرون می آیأ به شکل شعله ای فروزان است . امتیاز دیگری نیز برای آتش مقدس خود قائلند که بیشتر به شوخی و طنز پردازی شبیه است . آنان می گویند اگر در زمین آتشکده سوراخی ایجاد کنند ، دیگی پرآب رویش بگذارند و چیزی در دیگ بریزند بر اثر حرارت آتش مقدس آب دیگ به جوش می آید و آنچه در آنست پخته می شود .

اما وحه تسمیه آذربایجان به شرحی که پیش از این گفته شد درست است زیرا آز مضاف الیه ار یا اور می باشد که در غالب زبانهای باستانی خاور زمین به معنی آتش ، و پایکان به معنی جایگاه و سرزمین می باشد ، و من از اظهار نظر کسانی که این سرزمین را آسور پایکان نامیده می شود . به عقیده من این تعبیر و تفسیر دارای همان معنی است زیرا آسور نیز از آز و اور که به معنی آتش است مشق شده است .

حضرت موسی آن جا که از نمرود پادشاه بت پرستی که آتش پرستی که آتش پرستی را رواج داد و سرزمینی را که سام از پدرش به میراث یافته بود تصرف کرد سخن به میان می آورد ، می گوید : پسران سام که یکی از آنان آسور بود پس از این که نمرود میراث پدرشان را از ایشان گرفت از آن جا بیرون شدند . بنا براین می توان گفت که آسور را به علت کناره گیریش از روش و آیین آتش پرستان یا به سبب بیرون شدن از سرزمین کلده که در آن زمان آتش پرستی در آن جا رواج داشت به این اسم نامیده است . چنان که فصل یازدهم سفر تکوین نیز بیانگر این واقعیت می باشد . مصنفان قدیم بر این قولند که کلده کشور اوریا سرزمین آتش نامیده می شده ، و بطلمیوس از شهری از آن نام می برد که اوراکو یعنی جایگاه آتش خوانده می شده است . چه "گا" با الف ممدود ، _ گا _ کلمه ای فارسی و به معنی جایگاه و مکان است .

این نکته یاد کردنی است که اسامی قدیمی در طی قرون ، بر اثر آسانگیری و غفلت و نادانی یا بی خبری نسخه برادران یا اختلاف لهجه ها و تلفظات مؤلفان و مصنفان و مترجمان چنان تحریف شده و تغییر یافته که هنگام تطبیق اسامی قدیم با نامهای جدید مشابه یکدیگر نیستند و نباید آنها را یکسان و هم معنی به شمار آورد . از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که آنان که بر این اعتقادند آذربایجان قسمتی از شمال سوریه است و نام آن از اسم آردوابیگارا پایتخت سوریه گرفته شده سخت در اشتباه می باشند .

ایرانیان این ایالت پهناور را به سه قسمت تقسیم می کنند به این شرح : شیروان و شماخی و آذربایجان . استرابن در کتاب یازدهم خود این سرزمین را فقط به دو قسمت کوچک و بزرگ تقسیم کرده است . بطلمیوس و دیگر جغرافی دانان بزرگ و مشهر به طور کلی درباره این سرزمین تقسیماتی قائل نشده اند .

روز چهاردهم در مسیری که تپه و پشته بسیار داشت پنج فرسنگ پیش رفتیم . راهی که در این روز پیمودیم دنباله راه روزهای پیش در جهت شمال غرب بود . در طرف چپ از دشت وسیعی گذشتیم که میدان جنگ ایرانیان و عثمانیان بوده است . مردم محل به ما توده های عظیمی سنگ نشان دادند و گفتند در همین محل سلطلن سلیم پادشاه عثمانی پسر شاه سلیمان کبیر با شاه اسماعیل پادشاه صفوی جنگیده است .

راه پیمائی آن روز ما در آلاکو پایان یافت . ایرانیان می گویند این شهر را که بر اثر جنگهای ایران و عثمانی ویران شده هلاکو پادشاه تاتارها که قسمت بزرگی از قاره آسیا را زیر فرمان خود درآورد بنا کرد .

روز پانزدهم گرچه راه هموارتر و صاف تر از راه روز پیش بود ، بیشتر پیش نرفتیم ، و در مرند فرود آمدیم . مرند شهری زیبا و خوش منظر و خوبست و قریب دو هزار و پانصد خانه دارد ، و در داخل و بیرون آن باغهای بزرگ و دلگشا بسیار است . این شهر در آخر جلگه ای که به کوهی کوچک منتهی می شود واقع است . شهری است حاصلخیز و زیبا و رودخانه ای به نام زلولو از میان آن می گذرد ، و مردم آب این رودخانه را به جویهای کوچکی تقسیم کرده اند ، و از آنها برای آبیاری باغها و بوستانها و کشتزارهای خود استفاده می کنند . مرند از نخجوان آبادتر ، خوش منظرتر و پرجمعیت تر است و میوه هایش از نظر فراوانی و لطافت و مزه از میوه همه شهرهای سرزمین ماد بهتر است .

قرمزدانه یکی از فراورده های مرند است که به مقدار کم از صحرای اطراف شهر به دست می آید . قرمزدانه را فقط در هشت روز برج اسد جمع آوری می کنند . پیش از این مدت محصول به سبب عدم بلوغ کرم مولد آن نارس می باشد . کرمها در موعد معین برگهایی را که روی آن رشد و نمو کرده اند می شکافند و از میان می روند . ایرانیان به قرمزدانه کرمیس می گویند . این کلمه از کرم گرفته شده و چون این ماده از کرم در وجود می آید آن را بدین نام می خوانند .

بنا بر اندازه گیری و محاسبه ایرانیان مرند در سی و هفت درجه و پنجاه دقیقه عرض شمالی و هشتاد و یک درجه و پانزده دقیقه طول شرقی واقع است ، و برخی بر این عقیده اند که مرند همان شهری است که بطلمیوس آن را مانداگارانا نامیده است . چون مرند و نخجوان آن عظمت و شکوه نداشتند که از آنان نقشه برداری کنند دستور این کار را ندادم . این نکته نیز گفتنی است بنا به روایاتی که از ارامنه روزگاران قدیم نقل شده نوح پیغمبر در مرند به خاک سپرده شده و اصولا" نام این شهر از کلمه ای که در زبان ارمنی به معنی مدفن است اشتقاق یافته است . همچنین می گویند زمانی که هوا کاملا" صاف و زدوده از ابر و گرد و غبار باشد کوهی که کشتی نوح بر سر آن آرام گرفت دیده می شود ، و نیز می گویند به هنگامی که فضا کاملا" صاف و آسمان بی ابر باشد کوه آرارات از تبریز به چشم می نماید .

روز شانزدهم چهار فرسنگ رفتیم . راه امروز از میان کوههایی می گذشت که بسیار بار کاملا" به هم نزدیک می شدند ، اما به یکدیگر نمی رسیدند . ساعت ده صبح به صوفیان رسیدیم . این شهرکی بود که در دشتی گشاده و پر از آب و حاصلخیز و درختناک افتاده بود . 1 به اعتقاد گروهی صوفیان همان سوفیای ماد باستان می باشد . برخی می



خرید و دانلود تحقیق سفرنامه شاردن  25  ص


تحقیق درباره نکات اخلاقی و فردی فضه 25 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

دانشگاه آزاد اسلامی

عنوان پروژه :

نکات اخلاقی و فردی فضه

استاد :

سرکار خانم رضایی

تهیه کننده :

فاطمه مینایی

بهار 1385

اینک به تشکیل خانواده، تربیت فرزندان، امتیازات فردی و استفاده از آن برای تبلیغ آرمانهای اهل بیت(ع) می‏پردازیم.خانواده و فرزندانبعد از شهادت حضرت زهرا(س)، فشارهای سیاسی قدرت حاکم برای از بین بردن نفوذ و مقاومت اهل بیت و اقلیت طرفدار آنان فزونی یافت. هر دو ستون برپادارنده خمیه اسلام (پیامبر(ص) و فاطمه(س)) فرو ریختند و امیرمؤمنان یکه و تنها با یارانی انگشت‏شمار در معرض خباثتها و دشمنی‏ها واقع شد اما فضه، همچنان نزد امیرمؤمنان علی(ع) ماند و از کودکان فاطمه(س) سرپرستی کرد. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) در همین دوران امیرمؤمنان، فضه را تشویق به ازدواج کرد. در این خبر که در عوالم العلوم از عمروبن داود نقل شده، آمده است: «فضه با نظر امیرمؤمنان(ع) به عقد ابوثعلبه که مردی از اهالی حبشه بود، درآمد و از وی صاحب فرزندی شد و بعد از وفات ابوثعلبه، با سلیک غطفان ازدواج کرد. در این حین یگانه فرزندش از ابوثعلبه وفات یافت.1نصیرالدین امیر صادق در کتاب (فاطمه) بر خلاف دیگر متون ازدواج اول فضه را در زمان حیات حضرت فاطمه می‏داند و می‏نویسد: «ابوثعلبه از دنیا رفت، فاطمه از فضه دلجویی نمود و او را با خود مأنوس کرد تا خود از دار جهان رحلت فرمود. فضه بعد از وفات فاطمه با مردی به نام سلیک ازدواج کرد».2این ادعای امیرصادق ظاهرا بدون دلیل است و هیچ مدارکی دال بر اینکه ازدواج وی قبل از شهادت حضرت زهرا باشد، یافت نشد.در اغلب کتب تاریخی نامی از فرزندان سلیک به میان نیامده است از این رو برخی احتمال داده‏اند فرزندان از شخصی دیگر باشند، چه در موارد فراوانی نام دختر، نوه و پسرانی از فضه نقل شده که مسلّم می‏نمایاند فضه شوهری غیر این دو نیز داشته است. و یا فرزندانش از سلیک، مورد اشاره منابع تاریخ قرار نگرفته‏اند.3علامه مجلسی در خبری از «مسکه» دختر فضه و «شهره» نوه‏اش نام می‏برد و ذبیح‏الله محلاتی در ریاحین الشریعة بعد از نقل روایتی که نام فرزندان پسر (داود، محمد، یحیی و موسی) فضه را ثبت کرده است، می‏نویسد: مرحوم مجلسی مدرک این خبر را در بحارالانوار از دو نفر مشیخه اهل سلوک و عرفان حکایت می‏نماید که بهتر از روات کثیر الروایة غیر ضابط است.4فضه با وجود تمام درگیریهای سیاسی هرگز شانه از مسؤولیت پرورش فرزندان فرزانه خالی نکرد او چنان به تربیت فرزندان همت گمارد که نسل بعد از نسل حافظ قرآن بوده و از عفاف و تقوا و تقرب نزد خدای متعال در حد کمال برخوردار گشتند تا به آنجا که در طول تاریخ روایات مربوط به پاکیزگی روحی آنان بارها مورد اشاره و تأکید نویسندگان و محققان قرار گرفته است و به عنوان بانوان نمونه از آنها یاد شده است.ابن‏شهر آشوب در مناقب به نقل از مالک دینار می‏نویسد: «هنگام حج بانویی را دیدم که بر حیوانی ضعیف سوار شده است و زمانی که حاجیان برمی‏گشتند، در حال رفتن به حج است. وسط بیابان او را دیدم که خسته و رنجور همچنان به زحمت و آرامی راه می‏پیماید. اندکی جلوتر رفتم و خود را به او رساندم و ملامتش کردم. گفتم: چرا با این مرکب لاغر حرکت کرده‏ای که چنین در راه بمانی؟سر به سوی آسمان بالا برد و گفت: «لا فی بیتی ترکتنی و لا الی بیتک حملتنی فوعزتک و جلالک لو فعل بی هذا غیرک لما شکوته الا الیک».نه مرا به خانه‏ام واگذاری و نه به خانه خودت رساندی. قسم به عزت و جلالت اگر جز تو چنین می‏کرد، نزد تو شکایت می‏آوردم.همان دم شخصی خود را به او رساند و زمام ناقه‏اش را در دست گرفت و از او خواست سوار شود. آنگاه ناقه با سرعتی شگفت به پیش تاخت. در جایگاه طواف دوباره همان زن را دیدم حس کنجکاوی راحتم نگذاشت، جلوتر رفتم و پرسیدم تو کیستی؟ گفت: من «شهره» دختر مسکه دختر فضه خادمه فاطمه زهرا(س) هستم.5اعتراض به حاکمیتفضه هوش سرشار و قدرت یادگیری بسیاری داشت. قابلیت پذیرش در حد وسیع، وجودش را برای کسب فضایل از اهل بیت(ع) آماده ساخت. از این‏رو در مدتی اندک به مقامهای والایی در پیروی و همراهی عترت(ع) رسید. آنچه فضه را از دیگران متمایز می‏کند و از وی بانویی شاخص برای آیندگان می‏سازد این است که وی ظرفیت وجودیش اعم از، قدرت، یادگیری، پذیرش حق، خستگی‏ناپذیری، حافظه قوی، خطابه و قدرت انتقال همه و همه را در راه دفاع از اهل بیت(ع) به کار برد و از هر امتیاز به عنوان ابزاری برای نبرد با ظالمان غاصب سود برد حتی بعد از شهادت حضرت زهرا و تشکیل خانواده (روایات تاریخی به پرجمعیت بودن خانواده وی تأکید دارد) در جریان مبارزه‏اش وقفه‏ای ایجاد نکرد. وی با تسلط ویژه‏ای که به احکام فقهی داشت، به انتقاد علمی از حکام وقت می‏پرداخت و بر ناروا بودن جایگاهی که در اختیار گرفته‏اند، اشاره می‏کرد.امام صادق(ع) می‏فرماید: بعد از وفات شوهر اول فضه (ابوثعلبه) روزی سلیک (شوهر دوم) نزد عمر آمد و از فضه شکایت کرد و گفت: فضه اجازه نزدیکی به من نمی‏دهد. «فاشتکاها الی عمرو ذالک فی ایامه. فقال لها عمر: ما یشتکی منک ابومالک یا فضه؟ فقالت: انت



خرید و دانلود تحقیق درباره نکات اخلاقی و فردی فضه 25 ص با فرمتword


تحقیق درباره نکات اخلاقی و فردی فضه 25 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

دانشگاه آزاد اسلامی

عنوان پروژه :

نکات اخلاقی و فردی فضه

استاد :

سرکار خانم رضایی

تهیه کننده :

فاطمه مینایی

بهار 1385

اینک به تشکیل خانواده، تربیت فرزندان، امتیازات فردی و استفاده از آن برای تبلیغ آرمانهای اهل بیت(ع) می‏پردازیم.خانواده و فرزندانبعد از شهادت حضرت زهرا(س)، فشارهای سیاسی قدرت حاکم برای از بین بردن نفوذ و مقاومت اهل بیت و اقلیت طرفدار آنان فزونی یافت. هر دو ستون برپادارنده خمیه اسلام (پیامبر(ص) و فاطمه(س)) فرو ریختند و امیرمؤمنان یکه و تنها با یارانی انگشت‏شمار در معرض خباثتها و دشمنی‏ها واقع شد اما فضه، همچنان نزد امیرمؤمنان علی(ع) ماند و از کودکان فاطمه(س) سرپرستی کرد. بر اساس روایتی از امام صادق(ع) در همین دوران امیرمؤمنان، فضه را تشویق به ازدواج کرد. در این خبر که در عوالم العلوم از عمروبن داود نقل شده، آمده است: «فضه با نظر امیرمؤمنان(ع) به عقد ابوثعلبه که مردی از اهالی حبشه بود، درآمد و از وی صاحب فرزندی شد و بعد از وفات ابوثعلبه، با سلیک غطفان ازدواج کرد. در این حین یگانه فرزندش از ابوثعلبه وفات یافت.1نصیرالدین امیر صادق در کتاب (فاطمه) بر خلاف دیگر متون ازدواج اول فضه را در زمان حیات حضرت فاطمه می‏داند و می‏نویسد: «ابوثعلبه از دنیا رفت، فاطمه از فضه دلجویی نمود و او را با خود مأنوس کرد تا خود از دار جهان رحلت فرمود. فضه بعد از وفات فاطمه با مردی به نام سلیک ازدواج کرد».2این ادعای امیرصادق ظاهرا بدون دلیل است و هیچ مدارکی دال بر اینکه ازدواج وی قبل از شهادت حضرت زهرا باشد، یافت نشد.در اغلب کتب تاریخی نامی از فرزندان سلیک به میان نیامده است از این رو برخی احتمال داده‏اند فرزندان از شخصی دیگر باشند، چه در موارد فراوانی نام دختر، نوه و پسرانی از فضه نقل شده که مسلّم می‏نمایاند فضه شوهری غیر این دو نیز داشته است. و یا فرزندانش از سلیک، مورد اشاره منابع تاریخ قرار نگرفته‏اند.3علامه مجلسی در خبری از «مسکه» دختر فضه و «شهره» نوه‏اش نام می‏برد و ذبیح‏الله محلاتی در ریاحین الشریعة بعد از نقل روایتی که نام فرزندان پسر (داود، محمد، یحیی و موسی) فضه را ثبت کرده است، می‏نویسد: مرحوم مجلسی مدرک این خبر را در بحارالانوار از دو نفر مشیخه اهل سلوک و عرفان حکایت می‏نماید که بهتر از روات کثیر الروایة غیر ضابط است.4فضه با وجود تمام درگیریهای سیاسی هرگز شانه از مسؤولیت پرورش فرزندان فرزانه خالی نکرد او چنان به تربیت فرزندان همت گمارد که نسل بعد از نسل حافظ قرآن بوده و از عفاف و تقوا و تقرب نزد خدای متعال در حد کمال برخوردار گشتند تا به آنجا که در طول تاریخ روایات مربوط به پاکیزگی روحی آنان بارها مورد اشاره و تأکید نویسندگان و محققان قرار گرفته است و به عنوان بانوان نمونه از آنها یاد شده است.ابن‏شهر آشوب در مناقب به نقل از مالک دینار می‏نویسد: «هنگام حج بانویی را دیدم که بر حیوانی ضعیف سوار شده است و زمانی که حاجیان برمی‏گشتند، در حال رفتن به حج است. وسط بیابان او را دیدم که خسته و رنجور همچنان به زحمت و آرامی راه می‏پیماید. اندکی جلوتر رفتم و خود را به او رساندم و ملامتش کردم. گفتم: چرا با این مرکب لاغر حرکت کرده‏ای که چنین در راه بمانی؟سر به سوی آسمان بالا برد و گفت: «لا فی بیتی ترکتنی و لا الی بیتک حملتنی فوعزتک و جلالک لو فعل بی هذا غیرک لما شکوته الا الیک».نه مرا به خانه‏ام واگذاری و نه به خانه خودت رساندی. قسم به عزت و جلالت اگر جز تو چنین می‏کرد، نزد تو شکایت می‏آوردم.همان دم شخصی خود را به او رساند و زمام ناقه‏اش را در دست گرفت و از او خواست سوار شود. آنگاه ناقه با سرعتی شگفت به پیش تاخت. در جایگاه طواف دوباره همان زن را دیدم حس کنجکاوی راحتم نگذاشت، جلوتر رفتم و پرسیدم تو کیستی؟ گفت: من «شهره» دختر مسکه دختر فضه خادمه فاطمه زهرا(س) هستم.5اعتراض به حاکمیتفضه هوش سرشار و قدرت یادگیری بسیاری داشت. قابلیت پذیرش در حد وسیع، وجودش را برای کسب فضایل از اهل بیت(ع) آماده ساخت. از این‏رو در مدتی اندک به مقامهای والایی در پیروی و همراهی عترت(ع) رسید. آنچه فضه را از دیگران متمایز می‏کند و از وی بانویی شاخص برای آیندگان می‏سازد این است که وی ظرفیت وجودیش اعم از، قدرت، یادگیری، پذیرش حق، خستگی‏ناپذیری، حافظه قوی، خطابه و قدرت انتقال همه و همه را در راه دفاع از اهل بیت(ع) به کار برد و از هر امتیاز به عنوان ابزاری برای نبرد با ظالمان غاصب سود برد حتی بعد از شهادت حضرت زهرا و تشکیل خانواده (روایات تاریخی به پرجمعیت بودن خانواده وی تأکید دارد) در جریان مبارزه‏اش وقفه‏ای ایجاد نکرد. وی با تسلط ویژه‏ای که به احکام فقهی داشت، به انتقاد علمی از حکام وقت می‏پرداخت و بر ناروا بودن جایگاهی که در اختیار گرفته‏اند، اشاره می‏کرد.امام صادق(ع) می‏فرماید: بعد از وفات شوهر اول فضه (ابوثعلبه) روزی سلیک (شوهر دوم) نزد عمر آمد و از فضه شکایت کرد و گفت: فضه اجازه نزدیکی به من نمی‏دهد. «فاشتکاها الی عمرو ذالک فی ایامه. فقال لها عمر: ما یشتکی منک ابومالک یا فضه؟ فقالت: انت



خرید و دانلود تحقیق درباره نکات اخلاقی و فردی فضه 25 ص با فرمتword


تحقیق درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

نقش زنان مسلمان در جبهه

الف ـ مشارکت زنان صدر اسلام در جنگ

زنانی که در جبهه شرکت کرده اند فراوانند و تاریخ نام چند نفر از آنان را به این عنوان ثبت کرده است . اینک به چند مورد از آنان اشاره می شود .

امّ عطیّه :

وی از زنان انصار بود و علاقة شدیدی به شرکت در جنگ و حضور در جبهه ابراز می کرد . امّ عطیّه در هفت غزوه شرکت کرد و مداوای مجروحان از جمله خدمات وی در جبهه به شمار می آید .

نسیبه دختر کعب ، مشهور به امّ عماره :

وی از زنان فداکار و شجاعی است که رشادتهای وی در غزوة احد معرف شخصیت او می باشد . فداکاری نسیبه ، به اندازه ای حساس و ضروری بود که پیامبر اکرم (ص) به فرزند او عماره فرمود : «امروز مقام مادر تو از مردان جنگی ـ نام دوتن از مردان دلیر را می برد ـ والاتر است» زیرا آن دو از ترس جنگ و کشته شدن ، پیامبر خدا را تنها گذاشته ، فرار کردند ؛ ولی نسیبه با احساس خطر نسبت به پیامبر (ص) وظیفة عادی خویش را رها کرد و همگام با سایر رزمندگان ، از وجود گرامی پیامبر (ص) به دفاع پرداخت .

عماره فرزند نسیبه گوید : « در جنگ احد ، بازوی چپم زخمی شد. مردی به تنومندی درخت خرما ضربتی به بازویم زد و بی توجه به راه خود ادامه داد . خون همچنان سرازیر بود و باز نمی ایستاد . پیامبر اکرم (ص) فرمود زخم را ببند . آنگاه مادرم آمد و با پارچه هایی که آماده کرده بود آن را بست . پیامبر می نگریست . پس از بستن زخمها ، مادرم گفت :« پسرم ! بپا خیز و جنگ کن»

امّ ابیه

وی ، یکی از شش نفری بود که عده ای زیر نظر وی به معالجة مجروحین جنگی در جبهه ها اشتغال داشتند. امّ ابیه با همراهانش راهی خیبر شدند . پیامبر اسلام (ص) با اطلاع از آمدن ایشان ، فردی را فرستاد و با احضار آنان فرمود : «به دستور چه کسی به اینجا آمده اید ؟» امّ ابیه گوید : «چون آثار غضب را برچهرة آن حضرت مشاهده کردیم ، گفتیم : یا رسول الله ! ما با مقداری دارو به منظور مداوای مجروحین آمده ایم . آنگاه حضرت با ماندن ما موافقت فرمود . شغل ما در این جنگ مداوای مجروحان و پختن غذا و طعام بود .

امّ ایمن

یکی دیگر از زنانی که نامش زینت بخش تاریخ جنگهای اسلام شده ، امّ ایمن است . وی زنی بسیار شریف و مؤمن بود . همواره در کنار زنان مجاهد در راه خدا ، در جبهة جنگ به مداوای مجروحان می پرداخت .

حمنه دختر جحش

حمنة از زنان بسیار صبور و مقاومی بود که در جنگها افتخار حضور داشت با اینکه دایی و برادر و شوهرش در جنگ احد شرکت کدند به فوز عظیم شهادت نایل آمدند ، خود نیز با کمال رشادت وشهامت ، همگام با سایر رزمندگان به مداوای مجروحان می پرداخت و به آنان آب می رساند .

ربیع دختر معوذ

وی از زنان انصار و بسیار محترمه و از صحابة پیامبر اکرم (ص) به شمار می رفت ، همراه حضرت (ص) در جنگها شرکت داشت و مجروحان را درمان می کرد .

امّ زیاد

وی از خاندان اشجع و از جمله شش نفری بود که به سرپرستی عده ای از زنان به خیبر رفته بودند.

امیه دختر قیس

امیه از جمله زنانی بود که پس از هجرت به مدینه مسلمان شد و با پیامبر (ص) بیعت نمود و در جنگ خیبر شرکت کرد .

امیه گوید : « با عده ای از زنان بنی غفار به حضور پیامبر اسلام (ص) رسیده ، عرض کردیم : یا رسول الله مایل هستیم در خدمت شما برای معالجة مجروحان و کمک به رزمندگان ، به سوی خیبر حرکت کنیم پیامبر (ص) به نشانة رضایت و موافقت فرمود: با عنایات الهی حرکت کن .»

لیلای غفاریه

وی شیر زنی بود که در خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در جنگها شرکت می کرد و به پرستاری و یاری مجروحان می پرداخت . عبدالله بن عمر ، از لیلای غفاریه نقل کرده است که می گفت :«من زنی بودم که با پیامبر (ص) برای مداوای مجروحین به جنگ می رفتم.»

امّ سلیم

وی در جنگ اخد شرکت داشت و به تشنگان آب می داد و مجروحین را درمان می کرد . در جنگ حنین با اینکه حامله بود از شرکت در جنگ خودداری نکرد.

معاذه غفاریه

به تعبیر اعلام النساء ، وی از زنان دانشمند عصر خویش به شمار می رفت و با محضر پیامبر (ص) انس داشت در جنگها شرکت می کرد وبیماران را پرستاری و مجروحین را معالجه می کرد .

ام سنان اسلمیه

وی زنی با محبت ، دوستدار اهل بیت عصمت و در جهاد با کفار ، صاحب همت و شجاعت بود ، هنگامی که رسول خدا (ص) عازم خیبر بود ، به حضور پیامبر (ص) آمد و عرض کرد : « یا رسول الله دوست دارم با شما حرکت کنم و در میدان جنگ به معالجة مجروحین و مداوای بیماران و یاری مجاهدان پرداخته ، از وسایل ایشان محافظت نمایم و تشنگان را سیراب کنم .» حضرت فرمود : رواست ؛ با زوجة من امّ سلمه حرکت کن .

ب ـ پرستاری بیماران

دومین مسئولیتی که زنان عهده دار آن بودند ، وظیفة پرستاری از بیمارن جبهه است . پیامبر اکرم (ص) همة نیروهای کار آمد را در جبهه به کار می گرفت و زنانی چون : ام عطیه ، معاذه غفاریه ، لیلای غفاریه ، و ام سنان را به جبهه می برد تا علاوه بر مسئولیت معالجة مجروحین ، وظیفة پرستاری بیماران را نیز عهده دار باشند .

ج ـ تدارکات و پشتیبانی جبهه

یکی از مسایل حساس جبهه ، وجود سازمان قوی و منظمی است که تأمین کننده نیازهای تدارکاتی جبهه باشد هنگامی که مردان مشغول رزمند ؛ زنان می توانند بدین مهم اقدام کنند ؛ همچنان که در جنگهای صدر اسلام با تمام تلاش خویش و به خوبی انجام وظیفه کردند. اینک مواردی از مشارکت زنان در تأمین نیازهای تدارکاتی و پشتیبانی جنگهای معصومین علیهم السلام را می آوریم .

1ـ انتقال و حمل آب و غذا به جبهه

در جنگ احد ، بسیاری از نیروهای مسلمانان فرار کرده بودند . و پیامبر اسلام با تنی چند از یاران نزدیک خود ، در برابر هجوم دشمن مقاومت می کرد . وضعیت سختی پیش آمده بود که چهارده تن از زنان مسلمان برای یاری رزمندگان روانه جبهه احد شدند .

واقدی می نویسد : «محمد بن مسلمه ، همراه زنان به جستجوی آب پرداختند . اینان چهارده نفر بودند که فاطمه(س) دختر پیامبر



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش زنان مسلمان در جبهه 25 ص با فرمتword