واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد شهر ارومیه 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

 

اطلاعات کلی

نام رسمی:

ارومیه

کشور:

ایران

استان:

آذربایجان غربی

شهرستان:

ارومیه

بخش:

مرکزی

نام محلی:

اورمیه

نام‌های قدیمی:

رضائیه

مردم

جمعیت

۵۷۷٬۳۰۷ نفر

رشد جمعیت:

۴/۳ درصد (سالیانه)

تراکم جمعیت:

۱۴٬۰۰۰ نفرنفر بر کیلومتر مربع

زبان‌های گفتاری:

ترکی آذربایجانی، کردی

مذهب:

شیعه، سنی

جغرافیای طبیعی

مساحت:

۷/۴۲ کیلومتر مربع

ارتفاع از سطح دریا:

۱۳۳۲ متر

اطلاعات شهری

ره‌آورد:

فرش، نقل

اهداف تحقیق :

1.شناخت تاریخچه شهر ارومیه

2. آشنایی با موقعیت جغرافیایی شهر ارومیه

3. شناخت جاذبه های تاریخی

4.شناخت عوامل توسعه در شهر ارومیه

5.آشنایی با آداب و رسوم

6. سوغات ، جشنها ،اعیاد

روش تحقیق :

شناخت کامل نسبت به شهر ارومیه

پرس و جو از خود مردم

استفاده از کتابهای جغرافیایی استانی

استفاده از روزنامه های استانی

اینترنت

تاریخچه شهر ارومیه

پارسیان در مهاجرت خود از ایران‌ویج نخست در غرب و جنوب دریاچه ارومیه ساکن شدند ولی پس از آن به مهاجرت خود ادامه دادند و تا سرزمین پارس (استان فارس) پیش رفتند.[۴]

جلگه ارومیه در دوران باستان در قلمرو مادها، آشوریان، و دیگر اقوام نیز قرار داشته‌است.

شاه عباس بزرگ پس از بیرون راندن عثمانی‌ها از خاک ایران در صدد برآمد طوایفی را برای مرزداری قدرتمند در بخش غربی کشور مستقر سازد. شاه عباس برای این منظور ایل افشار ساکن ابیورد خراسان و دیگر نقاط را در نظر گرفت.[۵] او کلبعلی سلطان ایمانلوی افشار را احضار نموده به لقب خانی و ریاست کل ایل افشار منصوب نمود. سپس دستور داد که ایل افشار که شمار زیادی داشتند و در ولایات عراق، فارس، کرمان و خراسان سکنی داشتند، با تمام امکانات خود حرکت کرده در جلگه ارومیه ساکن شوند.[۶][۷]

در این جابجایی هشت هزار خانوار از شش ایل بزرگ این طایفه در جلگهٔ ارومیه استقرار یافتند و حکومت این ناحیه در اختیار کلب علی خان قرار گرفت.[۸] متن فرمان شاه عباس یکم خطاب به کلب‌علی خان که سبب این جابجایی ایلی شد در دست است.[۹]

همین پیشینه سبب شد تا شماری از سران این طایفه به‌ویژه پس از تأسیس ارتش جدید در ایران، در مناصب فرماندهی حضور داشته باشند.[۱۰]

ارومیه مرکز استان آذربایجان غربی و هم‌چنین مرکز شهرستان ارومیه است. در دوره رضاشاه پهلوی نام رضائیه بر آن گذاشتند که تا پایان حکومت پهلوی به این نام خوانده می‌شد. پس از انقلاب اسلامی ایران دوباره به نام پیشین، یعنی ارومیه تغییر نام داد. این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ با ۵۷۷٬۳۰۷ نفر جمعیت، دهمین شهر پرجمعیت ایران محسوب می گردد.

شهر ارومیه، امروزه دارای فرودگاه فعال بین المللی است.

نام ارومیه

ارومیه در ترکی به صورت اورمو، اورومیه و اورمیه تلفظ می شود. کلمه اوروم نیز اکنون به



خرید و دانلود تحقیق در مورد   شهر ارومیه 25 ص


مقاله درمورد... تاریخچه اسماعیلیه 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

تاریخچه اسماعیلیه

تلخیص از دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 8، ص 681

اسماعیلیه، یکى از فرق شیعه که در اواسط قرن 2ق/8م پدیدار گشت و سپس به شاخه‏ها و گروههایى چند منقسم شد. اسماعیلیان، همچون شیعیان امامى، امامت را به نص مى‏دانستند، اما درباره سلسله امامان پس از امام صادق (ع) ، با دیگر پیروان آن امام دچار اختلاف گشتند. این فرقه نام خود را از اسماعیل فرزند امام جعفر صادق (ع) گرفته است.

اسماعیلیان و نخستین تشکلهاى فرقه‏اى: با رحلت امام صادق (ع) در 148ق/765م، پیروان آن حضرت از میان شیعیان امامى به گروههایى منقسم شدند که دو گروه از آنها را مى‏توان به عنوان نخستین گروههاى اسماعیلى شناخت. طبق برخى روایات، امام صادق (ع) ابتدا فرزند ارشد خود اسماعیل را به جانشینى برگزیده، و نص امامت را بر او قرار داده بود، ولى طبق روایت اکثر منابع، اسماعیل چند سال قبل از پدر، وفات یافته بوده است.

یکى از دو گروه مورد بحث، مرگ اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت او به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه را اسماعیلیه خالصه یا واقفه نامیده‏اند .

گروه دوم از اسماعیلیان نخستین، مرگ اسماعیل بن جعفر در زمان پدرش را پذیرفته بودند و پس از وفات امام صادق (ع) ، فرزند ارشد اسماعیل، محمد را به امامت شناختند. این گروه به «مبارکیه» معروف شدند.

معاصران اسماعیلیان نخستین، غالبا آنان را باطنیه یا ملاحده یا قرامطه خطاب مى‏کردند، ولى خود اسماعیلیان نخستین نهضتشان را «دعوت» یا «دعوت هادیه» مى‏نامیدند.

اسماعیل و محمد بن اسماعیل: اطلاعات موجود درباره اسماعیل بسیار محدود است. منابع اسماعیلى مطالب مشروح و دقیقى درباره شرح حال او ذکر نمى‏کنند. از سوى دیگر، منابع اثنا عشرى که به اسماعیل اشاره دارند، به علت جانبدارى از امامت حضرت موسى کاظم (ع) ، نسبت به اسماعیل، منابعى بى‏طرف شناخته نمى‏شوند.

تاریخ ولادت اسماعیل نامعلوم است، ولى گفته شده که وى حدود 25 سال از برادر ناتنیش امام موسى کاظم (ع) بزرگتر بوده است. تاریخ وفات اسماعیل نیز روشن نیست؛ مى‏توان گفت که وفات او بین سالهاى 132ـ145ق اتفاق افتاده است.

درباره محمد بن اسماعیل، هفتمین امام اسماعیلیه، نیز اطلاعات چندانى در دست نیست. محمد فرزند ارشد اسماعیل بوده که بنا بر روایات، هنگام فوت پدر 26 سال داشته است و تولد او به احتمال قوى باید در حدود سال 120ق/738م واقع شده باشد. وى اندکى پس از 148ق/765م که اکثر شیعیان امامى حضرت موسى کاظم (ع) را به امامت شناختند، از محل سکناى خانوادگى خود مدینه به عراق مهاجرت کرد و زندگى پنهانى خود را آغاز نمود و به همین سبب به «مکتوم» اشتهار یافت. این مهاجرت مبدأ «دوره ستر» در تاریخ اسماعیلیان نخستین است که تا هنگام تأسیس خلافت فاطمیان و ظهور امام اسماعیلى به طول انجامیده است.

سلسله امامان نزد اسماعیلیان نخستین: به نظر مى‏رسد که با وفات محمد بن اسماعیل، مبارکیه به دو شاخه منشعب شده‏اند و تنها گروه بسیار کوچکى تداوم امامت را در اخلاف محمد بن اسماعیل پذیرفتند. گروه دیگر، شامل اکثر مبارکیه، مرگ محمد بن اسماعیل را انکار کردند و در انتظار رجعت وى به عنوان امام قائم و مهدى موعود باقى ماندند. این گروه بعدها به طور اخص به نام قرامطه شهرت یافتند.

در فهرست امامان که بعدا مورد قبول اسماعیلیان فاطمى قرار گرفت، حضرت على (ع) مقام مهمترى به عنوان «اساس الامامه» یافت و در نتیجه، فهرست با نام امام حسن (ع) آغاز مى‏گردید و نام اسماعیل بن جعفر نیز همواره به عنوان ششمین امام در فهرست جاى داشت. این ترتیب براى شمارش نخستین امامان اسماعیلیه، هنوز مورد قبول اسماعیلیان مستعلوى است، حال آنکه اسماعیلیان نزارى که معتقد به برابرى و یکسان بودن مقام تمام امامان هستند، فهرست خود را با نام حضرت على (ع) آغاز مى‏کنند و سپس امام حسین (ع) را به عنوان دومین امام خود مى‏آورند. نزاریان نام امام حسن (ع) را در فهرست خود ذکر نمى‏کنند.

از تاریخ بعدى این گروههاى اسماعیلى نخستین که مرکزشان در کوفه بود و اعضاى معدودى داشتند، تا زمانى که اسماعیلیان با برپایى نهضت واحد اندکى پس از اواسط قرن 3 ق/9م ناگهان در صحنه تاریخ اسلام ظاهر گردیدند، اطلاعات قابل ملاحظه‏اى در دست نیست. به نظر مى‏رسد که طى این یک قرن، رهبرانى در خفا و به استمرار براى ایجاد یک نهضت واحد و پویا در میان گروههاى اسماعیلى نخستین فعالیت داشته‏اند. این رهبران احتمالا امامان همان دسته‏اى بوده‏اند که با مرگ محمد بن اسماعیل از مبارکیه منشعب شده، و تداوم امامت را پذیرفته بودند.

کوششهاى پنهانى این رهبران، عاقبت پس از نزدیک به یک قرن در حدود سال 260ق/874م به نتیجه رسید و از همان موقع شبکه‏اى از داعیان اسماعیلى ناگهان در بلاد مختلف اسلامى پدیدار گشتند و فعالیت گسترده‏اى را براى بسط دعوت اسماعیلیه آغاز کردند. در آن تاریخ دعوت اسماعیلیه همچنان تحت هدایت رهبرى مرکزى مستقر در سلمیه قرار داشته، و هویت واقعى این رهبران نیز هنوز به گونه‏هاى مختلف کتمان مى‏شده است. براى جلب حمایت بیشترین شمار از اسماعیلیان نخستین، رهبران مرکزى اسماعیلیه تا مدتها به نام محمد بن اسماعیل دعوت مى‏کردند که اعتقاد به امامت و مهدویت وى نظریه اصلى مبارکیه و مهم‏ترین گروه منشعب از آنها بوده است. به عبارت دیگر، نظر به اینکه اکثر اسماعیلیان نخستین در انتظار رجعت محمد بن اسماعیل به عنوان مهدى و گسترش حکومت عدل او بوده‏اند، رهبران مرکزى نیز بر همین نظریه تأکید داشته، و نهضت واحد اسماعیلیه را در قرن 3ق بر اساس همین نظریه درباره امامت استوار کرده بودند.

گسترش سریع دعوت در سده 3ق/9م: بر اساس منابع، نکات اصلى دعوت اسماعیلیه در قرن 3ق را مى‏توان بدین شرح خلاصه کرد: در 261ق/875م، حمدان قرمط فرزند اشعث که از اهالى سواد کوفه بوده، دعوت اسماعیلیه را در نواحى اطراف کوفه و سایر نقاط جنوب عراق آغاز، و سازماندهى کرده، و داعیانى نیز براى نواحى مهم آن منطقه معین کرده است. حمدان به زودى پیروان زیادى پیدا کرد که به قرامطه (جمع قرمطى، منسوب به قرمط) اشتهار یافته‏اند. در اندک مدتى واژه قرامطه به گروههاى اسماعیلى دیگر بلاد نیز که ارتباطى با حمدان قرمط نداشته‏اند، اطلاق شد.

اندکى بعد، معتضد خلیفه عباسى، سیاست قاطع‏ترى در مقابل اسماعیلیان اتخاذ کرد و با سرکوبى شدید شورشهاى بعدى آنان در طول سالهاى 287ـ289ق/900ـ902م از پیروزى احتمالى قیام اسماعیلیه در عراق جلوگیرى کرد.

دعوت در یمن که همواره یکى از پایگاههاى مهم اسماعیلیه بوده، و از ابتدا ارتباطات نزدیکى با رهبران مرکزى نهضت داشته است، توسط دو داعى به نامهاى ابن حوشب، معروف به منصور الیمن و على بن فضل بنیان گذارده شد که از 270ق دعوت اسماعیلیه را به طور علنى در آنجا ترویج نمودند.

دعوت به تدریج از یمن به مناطق مجاور، مانند یمامه، در شبه جزیره عربستان نیز بسط یافت . دعوت اسماعیلیه در سرزمین بربرهاى شمال افریقا نیز اشاعه پیدا کرد و مقدمات تأسیس خلافت فاطمیان فراهم گردید. در حدود سال 281ق/894م دعوت اسماعیلیه در منطقه بحرین در شرق عربستان آغاز گردید و ابو سعید جنابى از جانب حمدان به بحرین فرستاده شد تا دعوت را در آنجا سازماندهى و رهبرى کند. ابو سعید سرانجام موفق شد که تا 286ق/899م، قسمت اعظم بحرین را تحت نفوذ خود در آورد و دولت مستقلى را در آنجا بنیان نهد.



خرید و دانلود مقاله درمورد... تاریخچه اسماعیلیه 25 ص


مقاله درمورد... اسطوره ها 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 25

 

مقدمه:

اسطوره همان واژه ای است که در زبان فرنگی به دو شکل S torg (قصه ) و H i storg (تاریخ )دیده می شود از این جا می توان دریافت که در مورد اسطوره دو نوع تلقی وجود دارد از طرفی آن را افسانه و دروغ و از طرف دیگر حقیقت و تاریخ می دانند .مطالب تاریخی و مذهبی و واقعی با گذشت ایام ظاهر افسانه یافته است . پس اسطوره بیانی است که ژرف ساخت آن حقیقت و تاریخ (در نبرد مردمان باستان )و رو ساخت آن افسانه باشد.اساطیر در مواجهه با حقیقت تبدیل به تاریخ می شوند و امروزه وجه راستین بسیاری از اساطیر قدیم معلوم شده است.چنان که اسطوره نابودی جذیره آتلانتیس که در آثار افلاطون آمده است در دهه پنجاه قرن حاظر تبدیل به تاریخ و حقیقت شده گاهی اوقات اسطوره همان مذاهب منسوخ ملل قدیم است که امروزه دیگر کسی به صورت خودآگاه بدانها توجهی ندارد اما تحمیل به صورت ناخودآگاه در بسیاری از رفتارها و پندارهای ما مؤثر است در زبان یونانی قدیم به هر داستان بدون شاخ و برگ میتوس

Mitos می گفتند و به راست و دروغ بودن آن توجهی نداشتند.اما امروز M yth به داستانی گفته می شود که چهارچوب نظام اسطوره شناسی یا علم الاساطیر یا M ytho logy قرار داشته باشد و مواد مجموعه متجانسی از داستانهای قدیمی موروثی است که زمانی در اعتقاد گروهی از مردم جنبه حقیقت داشت می توان گفت که نظام اساطیری مذهبی است که امروزه کسی بدان باور ندارد.اصطلاح اسطوره توسعاً به آن دسته از داستانها درباره امور مافوق طبیعی که محصول جعل نویسندگان است نیز اطلاق می شود.مثلاً افلاطون داستانهای اساطیری یی را برای بیان تفکرات فلسفی خود جعل کرده علاوه بر این اصطلاح اسطوره را در مورد سفسطه و اغفال و در مورد داستانهای تخیلی از قبیل آثار فاکنر نیز به کار می برند.اسطوره به زمان ازلی بر می گردد و می گوید که خدایان در ازل چه کرده اند .چگونه جهان را ساخته اند،چگونه با نیروهای شر جنگیده اند چگونه قدرت خدایی را بر هستی مسلط کرده اند و بعد از زندگی و حوادث جالب ایشان می گوید به نظر الیاده اسطوره عبارت است از روایتی مقدس که به خویشتن

شناسی انسان متدین شکل می بخشد و بدین روی بعدی دینی در دریافت اسطوره ای وجود دارد که آنرا به چیزی جز بصیرت دینی نمی توان تعبیر کرد اسطوره تاریخی مقدس را روایت می کند یعنی واقعه ای ازلی که در آغاز زمان انجام یافته است .اسطوره همواره نقلی از آفرینش است و اصطلاحی کلی است که در برگیرنده باورهای مقدس انسان در مرحله ی خاصی از تصورات اجتماعی است.

که در عصر جوامع به اصطلاح ابتدایی شکل می گیرد و باور داشت مقدس همگان می گردد .زمان حال یعنی زمانی میان زمانهای آغازین و پسین اعصار تاریخی زندگی بشر معمولاً در محدوده ی اسطوره قرار نمی گیرد بلکه در پهنه ی حماسه وارد می شود .در حماسه به مسائل ازلی نمی رسیم .البته به زمانهای بسیار قدیم می رسیم.حماسه راجع به هزارها سال پیش صحبت می کند اما درباره ی زمان ازلی یا ابتدای زمان و جهان چیزی نمی گوید یعنی در حماسه به ازل نمی رسیم شخصیتهایش هم خدایان نیستند بلکه شاهان و پهلوانان هستند البته اسطوره و حماسه خویش کاری مشترک هم دارند .مثلاً هردوشان نظامهای اجتماعی آن عصر را به می شناساند اسطوره ها قصه هایی هستند که منشأ تاریخی نامعمولی دارند،برای اقوام اولیه اساطیر اساس باورها و اعتقادات مذهبی به شمار می رفت و انسان به وسیله آنها پدیده های هستی و طبیعی را تغییر می کرد ؛ اما با پیشرفت دانش ،اسطوره جنبه ی اعتقادی خود را از دست داد و تنها به صورت قصه باقی ماند واژه ی اسطوره در زبان فارسی و ام واژه ای است بر گرفته از زبان عربی «الاسطوره » و «الاساطیر»و در زبان عرب به معنای روایت و حدیثی است که اصلی ندارد این واژه ی عربی خود وام واژه ای است از اصل یونانی Historia به معنی استفسار ،تحقیق،اطلاع،شرح و تاریخ در زبان عربی اساطیر جمع شده است.

موضوع تحقیق:پژوهشی در اساطیر ایرانی

منبع تحقیق:کتاب اسطوره های ایرانی

نوشته:وستا سر خوش کریتس

ترجمه:عباس مخبر

اسطوره ها

اسطوره های ایرانی ،قصه ها و داستانهای کهن هستند که موجوداتی خارق العاده یا ماوراءطبیعی را شامل می شوند.این اسطوره ها که از گذشته ی افسانه های ایران بر جای مانده اند دیدگاههای جامعه ای را منعکس می کنند که در آغاز به آن تعلق داشته اند دیدگاههای این مردم نسبت به رویارویی خیر و شر،اعمال خدایان و دلاوریهای قهرمانان و موجودات افسانه ای .اسطوره ها در فرهنگ ایرانی نقش مهمی ایفا می کنند.هزاره ی دوم قبل از میلاد معمولاً عصر مهاجرت بشمار می آید زیرا پیدا شدن نوع جدیدی از سفال در ایران غربی که شبیه به اشیاء ساخته شده در شمال غربی ایران در دوره های پیشرفته است از ورود مردمانی حکایت می کند این سفالها که رنگ آنها از خاکستری روشن تا سیاه است متعلق به حدود سال 1400 قبل از میلاد است.این سفالها ظروف خاکستری اولیه یا آهن یک نامیده شده است و این نام دوم نشان دهنده ی آغاز عصر آهن در آن ناحیه است .اولین قبیله ی ایرانی مادها بودند که تاریخ آن به قرن 9 قبل از میلاد بر می گردد.مادها تهدید جدی برای قوم آشور بودند آنها با بابلیها متحد شدند و در سال 612 قبل از میلاد آشور را از میان بر داشتند.یک گروه ایرانی دیگر بنام پارسها در جنوب ایران در ناحیه ی فارس مستقر شدند امپراطوری هخامنشی به رهبری کوروش از ادغام قبایل خویشاوند ماد و پارس شکل گرفت دوران حکومت بیگانه به وسیله ی اسکندر که سلوکیان بودند کوتاه بود و پارتها اشکانی که اصلاً عشایر بودند به جنوب شرقی مازندران مهاجرت کردند مهرداد اول فرمانروای آنان بین النهرین را تصرف کرد و نیروی سیاسی عمده در شرق نزدیک باستان و دشمن اصلی رومی ها بودند.سلسله ی پارتیان به دست اردشیر اول منقرض شد و به این ترتیب سلسله ی ساسانی روی کار آمد ،در پی ظهور اسلام این سلسله از میان رفته و زردشتگری روی کار آمد.گات سرود مذهبی این دین بوده و اوستا کتاب مقدس آنها .این کتاب را موبدان زردشتی حفظ کرده اند .اوستا در اصل روی پوست گاو با طلا نوشته شده و در استخر نگهداری می شده که توسط اسکندر از میان رفته .اسطوره های موجود در آن بخش از اوستا شیت نام نهاده شد که شامل افسانه های کهن ماقبل زردشتی است و درباره ی کردارهای قهرمانانه ای است که خدایان و پادشاهان علیه دشمنان ماوراءالطبیعی و بشری انجام می دهند.یکی از کتابهای مهم فارسی که در فرهنگ ایرانی نقش مهمی را ایفا ی کند شاهنامه است.

خدایان و آفرینش های دنیای ایران باستان

در اوستا خدایان و قهرمانان و موجودات افسانه ای غالباً در بخشی موسوم به یشت ها آمده اند.مجموعه ی دعاها که نیایش نامیده می شود و شامل باور های اولیه زردشتی است نیز آموزنده است.از جمله ی این دعاها می توان آتش نیایش یا دعا برای آتش را نام برد.وندیراد به آفرینش اهورا مزدا سرور دانا که بعدها به اهریمن مشهور شد می پردازد.

« خـدایـان »

اهورامزدا و انگیزه ی مینیو

اهورامزدا ،سرور دانا ،خدای غایی،خیر مطلق و خرد و معرفت،آفریننده ی خورشید،ستارگان ،روشنایی و تاریکی،انسانها و حیوانات و تمامی فعالیتهای فکری و جسمی است او مخالف بدی ها و رنح ها ست و در مقابل او انگیزه مینیو(اهریمن)قرار دارد که روح شر است و همواره سعی می کند دنیا و حقیقت را ویران کند و به انسانها و حیوانات آسیب برساند.اهورامزدا تجسم خیر مطلق است و انگره مأمن همه ی دیوان است و از مهمترین این دیوان می توان به ایشمه دیو خشم و غضب هیولایی دارای سه سر،شش چشم و سه پوزه که بدنش پر از چلپاسه و عقرب است اشاره کرد که در پایان جنگ هم شکست می خورد.

اردوی سوراناهیتا

ایزد بانوی همه ی آبهای روی زمین و سرچشمه ی اقیانوس کیهانی است او بر گردونه ا ی سوار است که چهار اسب آن را می کشند .بادــ باران ــ ابر ــ تگرگ .وی سرچشمه ی زندگی و تصفیه کننده ی شیر مادر ها است .آبان یشت به او اختصاص داده شده است و نزول او بر زمین آفریده ی اهورا فرود آمده و این چنین گفت اردوی



خرید و دانلود مقاله درمورد... اسطوره ها 25 ص


تحقیق در مورد سفرنامه شاردن 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سفرنامه شاردن

رود ارس حد فاصل میان ارمنستان و ماد است . در روزگاران بسیار دور ماد بر بیشتر قاره آسیا تسلط داشته اما اکنون فقط قسمتی از یک استان ایران است که ایرانیان آذربایجان یا اسور پایکان می نامند . این ایالت یکی از بزرگترین ایالات ایران است از مشرق به دریای خزر و هیرکانی از جنوب به ایالت پارت از مغرب به رودخانه ارس و ارمنستان علیا و از شمال به داغستان محدود است . و داغستان چنان که پیش از این اشاره شد سرزمینی است کوهستانی هو مرز قزاقستان مسکوی و قسمتی از سلسله جبال توروس .

آذربایجان شامل دو قسمت شرقی و غربی است . مصنفان قدیم آذربایجان شرقی را آذرکا و آذربایجان غربی یا آذربایجان کوچک را آتروپاتی یا آتروپاتن نامیده اند ، و آشور قسمتی از ارمنستان علیاست .

ایرانیان بر این اعتقادند که اذربایجان از این جهت بدین نام خوانده شده که جایگاه بزرگ ترین و معروف ترین آتشکده از آتشی نگهبانی می شده که از نظر زردشتیان نشان از فروغ یزدان داشته و موبد موبدان یا رهبر همه زردشتیان در آن می زیسته است . گبرها که بازماندگان زردشتیان می باشند و به آتش حرمت بسیار می نهند براین باورند که آتشگاه در محلی بوده که تا شماخی دو روز راه فاصله داشته است . و می گویند هنوز این آتش مقدس که از زیر زمین بیرون می آیأ به شکل شعله ای فروزان است . امتیاز دیگری نیز برای آتش مقدس خود قائلند که بیشتر به شوخی و طنز پردازی شبیه است . آنان می گویند اگر در زمین آتشکده سوراخی ایجاد کنند ، دیگی پرآب رویش بگذارند و چیزی در دیگ بریزند بر اثر حرارت آتش مقدس آب دیگ به جوش می آید و آنچه در آنست پخته می شود .

اما وحه تسمیه آذربایجان به شرحی که پیش از این گفته شد درست است زیرا آز مضاف الیه ار یا اور می باشد که در غالب زبانهای باستانی خاور زمین به معنی آتش ، و پایکان به معنی جایگاه و سرزمین می باشد ، و من از اظهار نظر کسانی که این سرزمین را آسور پایکان نامیده می شود . به عقیده من این تعبیر و تفسیر دارای همان معنی است زیرا آسور نیز از آز و اور که به معنی آتش است مشق شده است .

حضرت موسی آن جا که از نمرود پادشاه بت پرستی که آتش پرستی که آتش پرستی را رواج داد و سرزمینی را که سام از پدرش به میراث یافته بود تصرف کرد سخن به میان می آورد ، می گوید : پسران سام که یکی از آنان آسور بود پس از این که نمرود میراث پدرشان را از ایشان گرفت از آن جا بیرون شدند . بنا براین می توان گفت که آسور را به علت کناره گیریش از روش و آیین آتش پرستان یا به سبب بیرون شدن از سرزمین کلده که در آن زمان آتش پرستی در آن جا رواج داشت به این اسم نامیده است . چنان که فصل یازدهم سفر تکوین نیز بیانگر این واقعیت می باشد . مصنفان قدیم بر این قولند که کلده کشور اوریا سرزمین آتش نامیده می شده ، و بطلمیوس از شهری از آن نام می برد که اوراکو یعنی جایگاه آتش خوانده می شده است . چه "گا" با الف ممدود ، _ گا _ کلمه ای فارسی و به معنی جایگاه و مکان است .

این نکته یاد کردنی است که اسامی قدیمی در طی قرون ، بر اثر آسانگیری و غفلت و نادانی یا بی خبری نسخه برادران یا اختلاف لهجه ها و تلفظات مؤلفان و مصنفان و مترجمان چنان تحریف شده و تغییر یافته که هنگام تطبیق اسامی قدیم با نامهای جدید مشابه یکدیگر نیستند و نباید آنها را یکسان و هم معنی به شمار آورد . از آنچه گفته شد می توان نتیجه گرفت که آنان که بر این اعتقادند آذربایجان قسمتی از شمال سوریه است و نام آن از اسم آردوابیگارا پایتخت سوریه گرفته شده سخت در اشتباه می باشند .

ایرانیان این ایالت پهناور را به سه قسمت تقسیم می کنند به این شرح : شیروان و شماخی و آذربایجان . استرابن در کتاب یازدهم خود این سرزمین را فقط به دو قسمت کوچک و بزرگ تقسیم کرده است . بطلمیوس و دیگر جغرافی دانان بزرگ و مشهر به طور کلی درباره این سرزمین تقسیماتی قائل نشده اند .

روز چهاردهم در مسیری که تپه و پشته بسیار داشت پنج فرسنگ پیش رفتیم . راهی که در این روز پیمودیم دنباله راه روزهای پیش در جهت شمال غرب بود . در طرف چپ از دشت وسیعی گذشتیم که میدان جنگ ایرانیان و عثمانیان بوده است . مردم محل به ما توده های عظیمی سنگ نشان دادند و گفتند در همین محل سلطلن سلیم پادشاه عثمانی پسر شاه سلیمان کبیر با شاه اسماعیل پادشاه صفوی جنگیده است .

راه پیمائی آن روز ما در آلاکو پایان یافت . ایرانیان می گویند این شهر را که بر اثر جنگهای ایران و عثمانی ویران شده هلاکو پادشاه تاتارها که قسمت بزرگی از قاره آسیا را زیر فرمان خود درآورد بنا کرد .

روز پانزدهم گرچه راه هموارتر و صاف تر از راه روز پیش بود ، بیشتر پیش نرفتیم ، و در مرند فرود آمدیم . مرند شهری زیبا و خوش منظر و خوبست و قریب دو هزار و پانصد خانه دارد ، و در داخل و بیرون آن باغهای بزرگ و دلگشا بسیار است . این شهر در آخر جلگه ای که به کوهی کوچک منتهی می شود واقع است . شهری است حاصلخیز و زیبا و رودخانه ای به نام زلولو از میان آن می گذرد ، و مردم آب این رودخانه را به جویهای کوچکی تقسیم کرده اند ، و از آنها برای آبیاری باغها و بوستانها و کشتزارهای خود استفاده می کنند . مرند از نخجوان آبادتر ، خوش منظرتر و پرجمعیت تر است و میوه هایش از نظر فراوانی و لطافت و مزه از میوه همه شهرهای سرزمین ماد بهتر است .

قرمزدانه یکی از فراورده های مرند است که به مقدار کم از صحرای اطراف شهر به دست می آید . قرمزدانه را فقط در هشت روز برج اسد جمع آوری می کنند . پیش از این مدت محصول به سبب عدم بلوغ کرم مولد آن نارس می باشد . کرمها در موعد معین برگهایی را که روی آن رشد و نمو کرده اند می شکافند و از میان می روند . ایرانیان به قرمزدانه کرمیس می گویند . این کلمه از کرم گرفته شده و چون این ماده از کرم در وجود می آید آن را بدین نام می خوانند .

بنا بر اندازه گیری و محاسبه ایرانیان مرند در سی و هفت درجه و پنجاه دقیقه عرض شمالی و هشتاد و یک درجه و پانزده دقیقه طول شرقی واقع است ، و برخی بر این عقیده اند که مرند همان شهری است که بطلمیوس آن را مانداگارانا نامیده است . چون مرند و نخجوان آن عظمت و شکوه نداشتند که از آنان نقشه برداری کنند دستور این کار را ندادم . این نکته نیز گفتنی است بنا به روایاتی که از ارامنه روزگاران قدیم نقل شده نوح پیغمبر در مرند به خاک سپرده شده و اصولا" نام این شهر از کلمه ای که در زبان ارمنی به معنی مدفن است اشتقاق یافته است . همچنین می گویند زمانی که هوا کاملا" صاف و زدوده از ابر و گرد و غبار باشد کوهی که کشتی نوح بر سر آن آرام گرفت دیده می شود ، و نیز می گویند به هنگامی که فضا کاملا" صاف و آسمان بی ابر باشد کوه آرارات از تبریز به چشم می نماید .

روز شانزدهم چهار فرسنگ رفتیم . راه امروز از میان کوههایی می گذشت که بسیار بار کاملا" به هم نزدیک می شدند ، اما به یکدیگر نمی رسیدند . ساعت ده صبح به صوفیان رسیدیم . این شهرکی بود که در دشتی گشاده و پر از آب و حاصلخیز و درختناک افتاده بود . 1 به اعتقاد گروهی صوفیان همان سوفیای ماد باستان می باشد . برخی می گویند صوفیان مشتق از صوفی است و هنگامی که شاه اسماعیل به قصد اقامت در تبریز اردبیل را ترک کرد گروهی از صوفیان در آنجا رحل اقامت افکندند و بدین مناسبت صوفیان نام گرفت .

شب هنگام بارون آزاریک این مرد پاک نهاد و صمیم ارمنی گذرنامه من با سفارشنامه هایی را که از استانداران ارمنستان و گرجستان گرفته بودم ، برداشت ، و بل از من عازم تبریز شد . به وی دستور دادم سفارشنامه ها را از نظر مسؤلان گمرکات تبریز بگذراند و از سوی من از آنها خواهش کند که به ماموران خود دستور دهند هنگام ورود من و همراهانم به شهر هیچ گونه مزاحمت به عمل نیاورند ، و روز بعد آگاه شدم آذریک ماموریت خود را به تمام ترین و نیکوترین صورت انجام داده است .

روز هفدهم بعد از سپردن شش فرسنگ راه در مسیر روزهای پیش و عبور از سرزمینهای سرسبز و پردرخت و حاصلخیز وارد تبریز شدیم . سراسر دو طرف راه پوشیده از کشتزارهای گسترده دامن بود ، و در هر دو جانب آبادیهای بسیار دیده می شد . فاصله ایروان تا تبریز پنجاه و سه فرسنگ ایرانیست ، و هر فرسنگ ایرانی معادل پنج میل است ، و این فاصله را به راحتی می توان در مدت شش روز پیمود . اما کاروانها این راه را در مدت دوازده روز طی می کنند ، زیرا شترها فقط روزی چهار فرسنگ راه می روند اما ششصد تا هفتصد پزان بار حمل می کنند . اسبها و قاطرها روزی پنج یا شش فرسنگ راه می روند اما معمولا" بیش از دویست و بیست پزان بار و یک سرنشین نمی کشند .

تبریز شهری است بزرگ و پرجمعیت و از لحاظ بازرگانی و ثروت و جمعیت دومین شهر ایران است و تبریز در آخر ذشتی وسیع ، در دامنه کوهی بنا شده که بنا به قول محققان جدید همان کوهی است که پولیت ، دیودور، و بطلمیوس آن را اورنت یا بارونت نامیده اند . شهر به صورتی نامنظم ساخته شده ، و به هیچ شکل هندسی شباهت ندارد . نه حصار دارد نه قلعه و استحکامات . رود کوچکی به نام اسپین چا از آن می گذرد . جریان این رود گاهی مایه بروز و ظهور ضایعات و خساراتی به خانه ها و بوستانهایی که در ساحل آنست می شود . رود دیگری نیز در شمال جاری است که مقدار آب آن در فصل بهار و پائیز از اندازه آب رود سن در فصل زمستان کمتر نیست . نام این رود آجی به معنی شور است . زیرا در مدتی متجاوز از شش ماه سیلابهایی که از زمینهای پرنمک می گذرند و آبشان شور می شود به آن می پیوندند.

تبریز نه محله دارد و جمعیت آن مانند دیگر شهرهای ایران به دو فرقه حیدری و نعمتی تقسیم شده است . این دو فرقه منسوب به دو دسته می باشند که در قرن پانزدهم میلادی متشکل شده اند و مانند دو گروه گلف و ژیبلین در ایتالیا با هم مبارزه می کنند . تبریز قریب پانزده هزار دکان دارد . در ایران دکانها جدا از



خرید و دانلود تحقیق در مورد سفرنامه شاردن  25  ص


خشونت خانگی علیه زنان 25 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

خشونت خانگی علیه زنان

استاد:

دکتر ناصر فکوهی

درس:

فرهنگ و توسعه

پژوهشگر:

سپیده آماده

سال تحصیلی 86-85

فهرست

مقدمه

ضرورت و اهمیت مساله

روش تحقیق

واحد آماری

نتایج کلی حاصل از پژوهش ها

علل بروز خشونت خانگی

سوالات تحقیق

یافته های تحقیق

منابع و مآخذ

مقدمه

در میان انواع خشونت ها اعم از خانوادگی , اجتماعی و دولتی , خشونت های خانوادگی یک آسیب جدی اجتماعی است که با وجود پیشرفت های فرهنگی و فکری همچنان در جامعه خودنمائی می کند. این نوع خشونت فقط مختص به زندگی شهری یا روستائی نیست . همسرآزاری فراتر از مرزهای طبقاتی و نژادی است. خشونت خانوادگی خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع می پیوندد. این واقعیت که زنان ,آسیب دیده خشونت مردان هستند , تا دهه هفتاد پوشیده مانده بود (ابوت و والاس) خشونت در ابعاد مختلف فرهنگی رخ می دهد و به طبقه خاصی اختصاص ندارد . اگرچه پدیده خشونت علیه زنان در تمامی جوامع امری شایع است اما هرچه جوامع فقیرتر , سنتی تر و از نظر فرهنگی در سطحی پائین تر باشند , فراوانی و شدت خشونت علیه زنان بیشتر و پیامدهای آن نیزافزون تر می شود . در حدود سه دهه است که خشونت خانوادگی مورد توجه محققان قرار گرفته است . خشونت خانگی در بررسی حاضر مختص به خشونت شوهرعلیه زن در حوزه خانواده است .  در این تحقیق مابه بررسی پدیده همسرآزاری می پردازیم . همسرآزاری شامل بدرفتاری علیه طرف مقابل )همسر) در هر نوع رابطه نزدیک و صمیمی , خشونت در خانواده و خشونت علیه همسر است . همسرآزاری می تواند اشکال گوناگون بدنی , کلامی , عاطفی , روانی , جنسی و اقتصادی داشته باشد . در روابط زناشوئی سوﺀ رفتار با همسر مشکلی جدی است که می تواند تاثیر اساسی بر سلامت جسمی و روانی خانواده داشته باشد.

طبق آمار منتشر شده به وسیله سازمان بهداشت جهانی( word health organization ) (1997) از هر سه زن یک زن در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی واقع می شود . حدود یک چهارم از زنان آمریکائی در طول 12 ماه , حداقل یک بار مورد ضرب وشتم شدید همسرانشان قرار می گیرند. در ایران بحث های مربوط به خشونت علیه زنان چندان مورد توجه نبود و با بررسی پیشینه تحقیقات خشونت خانگی صحت این مطلب مورد تائید است . در سالهای اخیر با توجه به گسترش حضور زنان در صحنه های فرهنگی ، اجتماعی و دانشگاهی و ایجاد رشته های مختص زنان ( رشته مطالعات زنان) بحث های مربوط به همسرآزاری در قالب طرحهای تحقیقاتی و پایان نامه های دانشجوئی وحتی به شکل طرح ملی دنبال می شود و از شکل بحث های ژورنالیستی داستانی تا حد زیادی خارج شده است . هر چند که خشونت خانگی در خانواده ها امری نهانی است و موارد شکایت از پدیده همسرآزاری بسیار کمتر از موارد واقعی است و در اکثر موارد زنان به دلیل حفظ کانون و شان خانواده خشونت خانگی را پنهان می کنند .

در قطنامه ( رفع خشونت علیه زنان ) مجمع عمومی سازمان ملل در سال 1993 در تعریف خشونت آمده است : ( هر گونه رفار خشونت آمیزی که بر اساس جنسیت انجام می شود و نتیجه احتمالی آن آزار جسمی ، جنسی یا روانی زنان یا آسیب دیدن آنان باشد که



خرید و دانلود  خشونت خانگی علیه زنان 25 ص