واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.

بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.

برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.

۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»

درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.

او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.

ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.

ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.

ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.

ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.

۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی

زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.

اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.

از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.

در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.

به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.



خرید و دانلود  آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران


آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.

بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.

برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.

۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»

درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.

او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.

ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.

ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.

ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.

ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.

۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی

زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.

اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.

از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.

در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.

به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.



خرید و دانلود  آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران


آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.

بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.

برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.

۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»

درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.

او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.

ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.

ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.

ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.

ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.

۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی

زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.

اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.

از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.

در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.

به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.



خرید و دانلود  آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران


آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد.

بررسی تحولات سیاسی جهان نشان می دهد که موج های جدیدی از عملیات روانی توسط کشورهای غربی علیه ایران سازمان دهی شده است. این گونه اقدامها می تواند ماهیت تبلیغاتی ، دیپلماتیک یا اقتصادی داشته باشد؛ اما غرب در نهایت به دنبال الگوی ستیزش امنیتی علیه ایران است.

شاخص های عملیات روانی آمریکاو کشورهای غربی نشان می دهد که آنان از «تاکتیک بازگشتی » (The below Back Tactic ) درعملیات روانی خود علیه ایران استفاده کرده اند. این تاکتیک ماهیت مرحله ای و کم شدت دارد. آنها همواره موضوعهایی که در دوران گذشته علیه ایران به کار گرفته می شد را مجدداً مطرح کرده و تبدیل به موضوع امنیتی ، جدیدمی نمایند. این امر بیانگر آن است که تاکتیک بازگشتی معطوف به ستیزش های فرایندی و تصاعد یابنده خواهد بود. درچنین شرایطی است که تاکتیک بازگشتی توسط ساخت های دیپلماتیک، سرویس های رسانه ای و موج های تبلیغاتی سازماندهی می شود. به هر میزان که چنین فرایندی گسترش بیشتری پیدا کند؛ زمینه برای تداوم منازعه در شرایط دیپلماتیک و نرم افزاری ادامه خواهد یافت.

برای تبیین شاخص های تاکتیک بازگشتی در عملیات روانی آمریکا و جهان غرب علیه ایران لازم است تا اخبار و تحولات منطقه ای و بین المللی مربوط به ایران مورد بررسی قرار گیرد. درچنین الگویی، هریک از حوادث می تواند یکی از شاخص های منازعه تلقی شود؛ زیرا منازعه ماهیت فرایندی، برنامه ریزی شده، مرحله ای و تصاعد یابنده خواهد داشت. اگر فرایند حوادث به گونه ای تداوم یابد که مخاطرات و تضادهای امنیتی کاهش یابد؛ به معنای آن است که زمینه برای تغییر چنین الگویی وجود دارد. در حالی که اگر شاخص های منازعه قبل ، بازسازی شود به معنای آن است که ستیزش در قالب الگوهای جدیدی تداوم خواهد یافت.

۱) بررسی رویدادهای منطقه ای وبین المللی در چارچوب « تاکتیک بازگشتی»

درسال های گذشته همواره دو الگوی رفتاری جهان غرب همزمان علیه ایران به کار گرفته شده است. این الگوها بر اساس نشانه های «فشار- مذاکره» ، «تهدید - همکاری»، «مشارکت - مقابله» سازمان دهی گردیده و در قالب موضوعات امنیتی علیه ایران منعکس می شود. نشانه های یاد شده بیانگر آن است که آمریکا و جهان غرب از الگوی «چماق - هویج» (Carrot and stick) علیه ایران استفاده می نمایند. این الگو می تواند در قالب فرایندهای دیپلماتیک، عملیات روانی ، تبلیغاتی و امنیتی تداوم یابد. نشانه های رویکرد یادشده در رفتارهای سیاسی - بین المللی در ارتباط با ایران را می توان به شرح زیر مورد توجه قرار داد:

الف) گری گوری شولتی ، نماینده آمریکا در آژانس بین المللی انرژی اتمی ضمن اعتراض به البرادعی اعلام داشت که الگوهای رفتاری آژانس منجر به ناامنی بیشتر جهان خواهد شد. وی تأکید داشت که آژانس باید فشارهای بیشتری علیه ایران اعمال نماید.

او همچنین به این نکته پرداخت که اگر ایران قطعنامه شورای امنیت را به مرحله اجرا نگذارد در آن شرایط فشارهای اقتصادی و امنیتی بیشتری علیه ایران به کار گرفته خواهد شد. ایران باید بداند نظام بین الملل در برخورد با آن کشور از هماهنگی و همبستگی لازم برخوردار است.

ب) «جوهان دربیک » نماینده بلژیک در سازمان ملل متحد و همچنین رئیس کمیته نظارت بر تحریم های شورای امنیت، اعلام داشت که باید تمامی مفاد قطعنامه علیه ایران به مرحله اجرا درآید. نباید ایران احساس نماید که می تواند از قطعنامه عبور کند. بنابراین تمامی کشورها باید گزارش دهند که چه اقدامهایی علیه سیاست های امنیتی ایران انجام خواهند داد.

ج) مذاکرات لاریجانی و سولانا منجر به تداوم الگوی رفتار دیپلماتیک گردید. سولانا بر این اعتقاد است که می توان رفتار ایران را از طریق دیپلماسی تغییر داد. بنابراین همواره تلاش دارد تا فضای جدیدی در روابط ایران وآژانس بین المللی انرژی اتمی ایجاد نماید.

ز) اجلاسیه ۴ جانبه شرم الشیخ با شرکت کشورهای مصر، اردن، اسرائیل و طرف فلسطینی (محمود عباس) برگزار گردید. جنبش حماس با اجلاسیه یادشده مخالفت نمود و آن را عامل بی ثباتی بیشتر در منطقه دانست.

ح) در ماه های فوریه تا ژوئن ۲۰۰۷ تلاش های گسترده ای انجام گرفت تا زمینه برای الحاق کشور اسرائیل به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) فراهم شود. این اقدام از طرف آمریکا سازماندهی گردیده است. آمریکایی ها تلاش دارندتا شرایطی را به وجود آورند که به موجب آن زمینه برای افزایش مشارکت عملیاتی اسرائیل در مأموریت های ناتو به وجود آید.

۲) نشانه های عملیات روانی در چارچوب تاکتیک بازگشتی

زمانی که آمریکا از ضرورت تداوم فشارهای امنیتی بیشتر علیه ایران صحبت به عمل می آورد، بیانگر آن است که آنان تلاش دارند تا محدودیت های سازمان یافته علیه ایران را بازسازی نمایند. در این ارتباط «گری گوری شولتی» و همچنین «کاندولیزا رایس» تلاش های بیشتری را برای اعمال فشارهای تهدیدآمیز به کار گرفته اند.

اعمال فشار علیه ایران را می توان در اظهارات خانم رایس و همچنین سفر وزیر دفاع آمریکا به منطقه مورد توجه قرار داد. «رابرت گیتس» تلاش دارد تا هرگونه مخاطره امنیتی برای نیروهای آمریکایی را متوجه ایران نماید. بنابراین سفرهای دوره ای مقامهای آمریکایی به منطقه را می توان نمادی از دیپلماسی مبتنی بر فشار علیه ایران دانست.

از سوی دیگر آمریکایی ها مبادرت به گسترش تبلیغات سیاسی خود برای متهم سازی ایران به فعالیت های استراتژیک هسته ای می نمایند. آنان تلاش مؤثرتری را از طریق متنوع سازی فعالیت های دیپلماتیک و امنیتی در ارتباط با ایران به کار گرفتند. زمانی که چنین شرایطی ایجاد می شود، می توان نشانه های محدودیت دیپلماتیک را نیز مشاهده نمود.

در چنین روندی برخی از مقامهای کشورهای عربی نیز ایران را متهم به ایجاد بحران امنیتی در منطقه خاورمیانه نموده اند. در ماه های گذشته مقامهای برخی از این کشورها چنین نقشی را ایفا کردند.

به این ترتیب مشاهده می شود که آمریکایی ها به موازات انگلستان و برخی دیگر از کشورهای اروپایی از سیاست محدودسازی ایران حمایت می کنند. سفر رایس به کشورهای اروپایی در راستای چنین اهدافی انجام می گیرد. بنابراین لازم است تا شاخص های رفتار آمریکا در جهت گسترش ائتلاف سازی برای محدود کردن موقعیت ایران در امنیت جهانی را مورد توجه قرار داد. اگر آمریکا بتواند، الگوی ائتلاف منطقه ای و بین المللی را تداوم بخشد، در آن شرایط موج های جدیدی از تهدید و فشار امنیتی علیه ایران ایجاد خواهد شد و باید ایران تلاش کند تا چنین ائتلافی شکل نگیرد.



خرید و دانلود  آمریکا به دنبال «تاکتیک بازگشتی» جنگ روانی علیه ایران


تحقیق در مورد خانواده‏های متوسط و کم درآمد به دنبال سرمایه‎گذاری در بورس و خودروسازی‏ها

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

 

خانواده‏های متوسط و کم درآمد به دنبال سرمایه‎گذاری در بورس و خودروسازی‏ها

فاطمه امینی پور

همه تخم‎مرغ‎ها را در یک سبد نگذاریم

خانوارهای متوسط و کم درآمد ایرانی و به خصوص کارمندان، دانشجویان و جوانانی که به دنبال سرمایه‎گذاری و سودآوری پول و پس‏انداز ماهانه و سالانه خود هستند، در سال‎های اخیر با سرمایه‎گذاری در بانک و گرفتن وام مسکن یا خرید خودرو، طلا و لوازم خانگی و نیز خرید سهام از طریق بورس اوراق بهادار تلاش کرده‎اند قدرت خرید پول و پس‎انداز خود را در شرایط تورمی حفظ کنند و اندوخته و سرمایه‎گذاری نسبتاً مناسبی برای آینده‏شان فراهم آورند. آنها خواسته‎اند به اصطلاح همه تخم‎مرغ‎ها را در یک سبد نگذارند و بخشی از سرمایه خود را در شرکت‎های معتبر و صنعتی بزرگ سرمایه‎گذاری کنند و از این رو سهام خودروسازی‎ها بسیار مورد توجه قرار گرفته است.

کارشناسان و اقتصاددانان، سرمایه‎گذاری در کارهای مولد و مفید برای جامعه را توصیه می‎کنند تا ضمن تأمین منافع جامعه و اقتصاد ملی، اندوخته‎های گروه متوسط درآمدی جذب تولید و بازار سرمایه شود. البته سود نهفته در فعالیت‎های دلالی و واسطه‎ای باعث انحراف سرمایه‎ها شده است و عده‎ای از خانوارها و افراد پول خود را به سمت خرید و فروش کالاهای مصرفی و کارهای واسطه‎ای و دلالی سوق داده‎اند و در این میان سرمایه بخشی از جامعه به دلیل ندانم کاری‎ها برباد رفته است.

عده‎ای از ترس کاهش ارزش پول خود در شرایط تورمی، به افرادی در بازار که سودهای غیرمتعارف بالای 30 و 40 درصد را وعده می‎دهند، اعتماد می‎کنند. البته ناگفته نماند که بخش قابل توجهی از این سرمایه‎ها از دست می‎رود و لطمه مالی بزرگی به خانواده‎ها و افراد وارد می‎شود. در این میان جای خالی افراد آگاه و مؤسسات تخصصی و کارشناسانی که وکالت مالی مردم را برای سرمایه‎گذاری بپذیرند، خالی است.

در دنیای امروز با گسترش روابط اقتصادی و رشد بازارهای سرمایه، انواع سرمایه‎گذاری‎ها به صورت خرید سهام یک یا چند شرکت و یا خرید سبد سهام (ترکیبی از سهام شرکت‎های مختلف) شکل گرفته است و مردم یا خود به طور مستقیم وارد بازار سرمایه می‎شوند و سهام دلخواه را می‎خرند و یا با مراجعه به مؤسسات دست اندرکار و وکالت مالی و سرمایه‎گذاری، سهام شرکت‎های سرمایه‎گذاری یا سهام‎های خاص ترکیبی را انتخاب می‎کنند.

به عنوان مثال، برخی از افراد در ایران سهام شرکت‎های خودروسازی، پتروشیمی، سیمانی، قطعه‎سازان خودرو، معدنی، صنایع غذایی و صنایع شوینده و ... و یا سهام شرکت‎های سرمایه‎گذاری و سبدهای سهام را می‎خرند. این شرکت‎های سرمایه‎گذاری نیز با انتخاب سبدهای سهام ترکیبی از سهام چند شرکت تولیدی، هم ریسک و خطر نوسانات شدید و کاهش و رکود بورس و سهام را کاهش می‎دهند و هم درآمد نسبتاً مطمئن را برای خریداران و مشتریان خود فراهم می‎کنند.

در شرایطی که شفافیت اطلاعات شرکت‎ها و بورس در حد مورد انتظار نیست و اقتصاد ممکن است تحت تأثیر نوسانات اقتصاد کلان و بازار و سیاست و ... قرار داشته باشد و شوک‎های فصلی و دوره‎ای را به بورس منتقل کند، به نظر می‎رسد بهترین و عاقلانه‎ترین راه سرمایه‎گذاری، خرید ترکیبی از سهام شرکت‎های مختلف است که هم شرکت‎های کوچک و بزرگ را شامل شود و هم صنایع مختلف را در برگیرد که اگر یک شرکت یا یک صنعت دچار مشکل شد، سایر صنایع و شرکت‎ها بتوانند سودآوری سرمایه‎گذاری خانوارها و افراد را تضمین کنند و از زیان شدید جلوگیری شود.

مؤسسات مالی و شرکت‎های سرمایه‎گذاری که وکالت مالی و سرمایه‎گذاری از طرف مردم را برعهده دارند، انواع سهام و سبدهای سهام را ایجاد و معرفی می‎کنند و اطلاعات لازم را به خانواده‎ها ارائه می‎دهند.

ویژگی این نوع سرمایه‎گذاری، هدایت نقدینگی و پس‎انداز جامعه به سوی فعالیت‎های مولد و تولیدی و یا خدمات مفید و سودآور است.

علاوه بر این، دغدغه و نگرانی خانواده‎ها کاهش می‎یابد و آنها افراد یا مؤسسات مطلع و آگاه را برای فعالیت‎های سرمایه‎گذاری انتخاب می‎کنند و یا کاهش ریسک و خطر سرمایه‎گذاری، کارمزد لازم را به وکیل و نماینده خود خواهند پرداخت.

با گسترش این فعالیت‎ها و توسعه سهام بورس در کشورهای مختلف، بیشتر افراد و خانواده‎ها در شرکت‎ها و بازارهای سرمایه به سرمایه‎گذاری اقدام کرده‎اند. در این زمینه رسانه‎ها، شرکت‎ها و بورس اطلاع رسانی شفاف را به عهده دارند و مؤسسات واسطه‎ای و مدنی به نمایندگی از سوی سرمایه‎گذاران، بر روند فعالیت‎ها و معاملات سهام نظارت می‎کنند و با ارائه سبدهای مختلف سهام از ریسک و خطر ناشی از کاهش قیمت سهام و ورشکستگی شرکت‎ها و فعالیت‎های اقتصادی می‎کاهند. به این ترتیب خانوارها با اطمینان و آرامش بیشتر به سرمایه‎گذاری اقدام می‎کنند.

در ایران طی سال‎های اخیر خرید و فروش سهام و سرمایه‎گذاری در بورس مورد توجه قرار گرفته و اگرچه برخی مشکلات خاص خود را داشته است اما در صورت اطلاع رسانی شفاف و ایجاد مؤسساتی که به نمایندگی از سوی مردم و خانوارها کار خرید و فروش سهام را انجام می‏دهند، می‎توان به آینده آن خوشبین بود و به جای انتقال پس‎انداز خانواده به سوی بازارهای نامطمئن، به سرمایه‏‎گذاری در بورس فکر کرد. همیشه تصور می‎شود بورس بازاری است که در آن تنها معاملات سنگین و بزرگ انجام می‎شود و صحبت از خرید و فروش میلیونی و میلیاردی است و تنها کسانی وارد چنین بازاری می‎شوند که سرمایه‎های کلانی داشته باشند؛ غافل از این که می‎توان با هر مقدار سرمایه‎ای وارد این بازار شد و محدودیت خاصی برای ورود وجود ندارد.

در چند سال گذشته همواره شاهد بوده‎ایم که هزاران خانوار برای کسب درآمد بیشتر، سرمایه‎ها و دار و ندار خود را به بهانه فعالیت‎های تولیدی در اختیار عده‎ای خاص برای خرید و فروش در بازار مسکن، طلا، ارز، وسایل خانگی، پوشاک، خودرو و ... قرار داده‎اند و پس از مدتی نه تنها سرمایه‎شان افزایش نیافته بلکه همان سرمایه اندک نیز به تاراج رفته است.

طبقه متوسط و تحصیلکرده جامعه به اخبار بورس و نوسان قیمت سهام و سرمایه‎گذاری در بازار سهام توجه می‎کنند. با تحولات اقتصادی در سال‎های آینده قطعاً تعداد سهامداران و خانوارهایی که در بورس سرمایه‎‎گذاری می‎کنند، بیشتر خواهد شد و می‎توان در انتظار روزی بود که بیشتر مردم حداقل بخشی از پس‎انداز خود را در بورس و بازار سهام و شرکت‎های تولیدی سرمایه‎گذاری کنند.

هر روز تعداد زیادی از مردم و جوانان و قشر تحصیلکرده با آگاهان اقتصاد و بازار سرمایه تماس می‎گیرند و از خبرهای بورس و شرکت‎‎های دارای ظرفیت بالقوه برای سودآوری کسب اطلاع کنند. در این میان شرکت‎های خودروسازی، پتروشیمی و برخی دیگر از صنایع از جذابیت خاصی برخوردارند. تعداد خریداران و معاملات روزانه و هفتگی بورس نشان می‎دهد که خودروسازان اغلب در بین 10 شرکت اصلی و برتر بورس قرار دارند.

تجمع سهامداران در تالار بورس که اغلب نگاهشان به نقطه‎ای خاص دوخته شده، اولین چیزی است که در بدو ورود توجه هر بیننده‎ای را به خود جلب می‎کند.

البته بورس تهران با آنچه در برخی از فیلم‎های خارجی به عنوان بازار سرمایه به نمایش گذاشته می‎شود، تفاوت‎های بسیار دارد و افراد، ساکت و آرام در گوشه‎ای ایستاده و به تابلوهای بورس خیره شده‎اند. حضور زنان و مردان و پیرمردها و جوانان در تالار بورس تهران جالب توجه است. در این میان می‎توان افرادی را یافت که به منظور افزایش و حفظ ارزش سرمایه اندک خود وارد بورس شده‎اند.

تفاوت این گروه با گروهی که سرمایه خود را ناآگاهانه به دست کسانی می‎سپارند که نمی‎دانند چه فعالیتی را انجام می‎دهند، در این است که گروه اول در مورد نوع فعالیت شرکت و یا کارخانه‎ای که سرمایه‎شان را به آن سپرده و به اصطلاح سهامش را خریداری کرده‎اند، آگاهی و اشراف کافی یا نسبی دارند. آنها بر این کار به طور نامحسوس نظارت می‎کنند و هر زمان که بخواهند و یا تصور کنند عملکرد شرکت یا کارخانه مورد نظرشان مطلوب نیست، می‎توانند سرمایه خود را از آن خارج کنند؛ در حالی که گروه دوم از چنین آگاهی و نظارتی برخوردار نیستند و با نگرانی بیشتری به سرمایه خویش می‎نگرند.

بورس بازاری است که در آن کالای مالی یا اوراق بهادار معامله می‎شود و برای ورود به این بازار هیچ گونه محدودیتی از نظر حداقل رقم وجود ندارد و افراد می‎توانند حتی با سرمایه‎های اندک 5 تا 10 هزار تومان نیز وارد بازار شوند و سهم خریداری کنند.

البته بهتر است افراد مبلغ قابل توجهی وارد این بازار کنند تا پیگیری سرمایه‎گذاری و تغییرات و تحولات سهم و گرفتن سود و مسائل مربوط به شرکت توجیه داشته باشد.

ورود به هر بازاری نیاز به آگاهی و اطلاعات کافی دارد. اگر قرار باشد افراد سرمایه خود را بدون آگاهی و تنها برای به دست آوردن سود ماهانه و یا سالانه وارد بازار کنند، به سرنوشت کسانی دچار می‎شوند که پول خود را با وسوسه سود زیاد به فعالیت‎های دلالی می‎سپارند اما سرمایه‎شان به باد می‎رود.

این تصمیم‎گیری‎ها و سرمایه‎گذاری‎ها نه تنها باعث از دست رفتن سرمایه افراد می‎شود بلکه در کل چرخه اقتصادی کشور نیز می‎تواند تأثیرات منفی داشته باشد. بنابراین برای ورود به هر بازاری حتی بورس، بهتر است



خرید و دانلود تحقیق در مورد خانواده‏های متوسط و کم درآمد به دنبال سرمایه‎گذاری در بورس و خودروسازی‏ها