واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

روان درمانی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

روان درمانی

سابقه فرهنگی - تاریخی روان درمانی

بقراط روان درمانی علمی - تجربی را از پیش خبر داده بود. این روش از اواسط قرن هیجده بطور مستمر در دنیای غرب مورد استفاده قرار داشته است. آنتوان مسمر نخستین کسی بود که روش درمانی خود را استفاده علمی از خواب مصنوعی حیوان نامید. با آن که نظریه‌های او بی‌اعتبار قلمداد شدند، روان درمانی علمی - تجربی به شکل هیپنوتیزم ادامه یافت و بعد به لطف نبوغ فروید از شهرتی همگانی برخوردار گردید. در دهه‌های اخیر روان درمانی علمی - تجربی با استفاده از نظریه‌های پاولف و اسکنیر و نظریه‌های شناختی بیش از پیش گسترش یافته است.

انواع روان درمانی

روان درمانی انواع خاص بسیاری دارد و تقسیم بندیهای مختلفی بر مبناهای مختلف برای آن صورت گرفته است. از یک تقسیم بندی که طول زمانی روان درمانی مورد توجه بوده روان درمانی را به دو نوع بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم بندی کرده‌اند. در تقسیم بندی دیگری بر حسب تعداد افراد شرکت کننده در روان درمانی دو نوع روان درمانی فردی و روان درمانی گروهی را معرفی کرده‌اند. مهمترین تقسیم بندی بر حسب نوع رویکرد مورد استفاده در طول درمان انجام گرفته است. در این دسته روان درمانی مبتنی بر رویکرد روانکاوی ، رفتار درمانی ، شناخت درمانی و روان درمانیهای مبتنی بر روند انسان گرایانه قرار می‌گیرند.

چه افرادی تحت روان درمانی قرار می‌گیرند؟

نظر به اینکه روان درمانی یک نهاد متکی بر فرهنگ است اشخاصی که مناسب آن تشخیص داده می‌شوند در جوامع مختلف متفاوتند. ولی بطور کلی افراد ذیل عمدتا از روان درمانی بهره می‌برند:

روان پریشها: برای این که بتوانند با شناسایی تشویقهای خود در موقعیتی قرار گیرند تا با این استرسها برخورد موثرتری داشته باشند.

روان رنجورها: اشخاصی که برای روبروشدن با فراز و نشیبهای زندگی تحت تاثیر تجربه‌های احتمالا ناخوشایند گذشته که به فرآیند رشد و یادگیری آنها لطمه زده است با دشواری روبرو می‌شوند. این اشخاص و همینطور اشخاصی که تحت تاثیر مشکلات موقت زندگی دچار واکنشهای روانی مثل داغ دیدگی شده‌اند بزرگترین میزان افرادی را تشکیل می‌دهند که تحت روان درمانی قرار می‌گیرند.

گروه بعد افرادی را شامل می‌شود که رفتار و حالات روانی آنها برای خودشان بلکه برای دیگران آزار دهنده است و اغلب از طرف اطرافیان برای درمان هدایت می‌شوند.

اهداف روان درمانی

علیرغم تفاوتهای قابل ملاحظه کلیه روشهای روان درمانی شش هدف را مد نظر دارند.

رابطه درمانی را تقویت می‌کنند. ایجاد یک رابطه درمانی مناسب و قوی از الزامات اساسی در روان درمانی است. بدون بوجود آمدن چنین رابطه تداوم درمان میسر نخواهد شد.

ایجاد امیدواری در بیمار برای دریافت کمک و ادامه درمان

روشها و منطق درمانی به بیمار کمک می‌کند تا با کسب اطلاعات تازه درباره مسائل خود و راههای موجود برای کنار آمدن شناخت بیشتری پیدا کنند.

ایجاد انگیزش در بیمار

افزایش احساس تسلط بر خود و زندگی در بیمار

کاربرد آموخته‌ها در طول روان درمانی در زندگی واقعی

شرایط لازم برای روان درمانی

این شرایط را به سه دسته کلی می‌توان تقسیم بندی کرد: شرایط مربوط به موقعیت و مکان روان درمانی ، ویژگیهای روان درمانگر و نوع بیماری.در شرایط مربوط به موقعیت و مکان روان درمانی اتاقی که روان درمانی در آن صورت می‌گیرد از حیث آرامش و به دور بودن از هر گونه مزاحمت ، آرایش و لوازم مورد نیاز مورد توجه بوده است. ویژگیهای مربوط به درمانگر در مرحله نخست آشنایی و تسلط او را بر روان درمانی شامل می‌شود. اغلب روان درمانگرها برای هدایت فعالیتهای خود از چارچوب خاصی استفاده می‌کنند و این چارچوب اغلب متناسب با شخصیت و علایق آنهاست.برخی از درمانگرها در کار استفاده از هیپنوتیزم مهارت دارند. بعضی در گروه درمانی موفق‌ترند. برخی به اصلاح شناختهای فرد مبادرت



خرید و دانلود  روان درمانی


تعریف بهداشت روان 15ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تعریف بهداشت روان :

بهداشت روان عبارت است از تامین، حفظ سلامت جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد به طوری که افراد قادر باشند فعالیتهای روزمره خود را به خوبی انجام دهند، با افراد خانواده و جامعه خود ارتباط مناسب برقرار نمایند و رفتار و گفتار غیر عادی ند اشته باشند.

پنج گروه ازبیماریهای اعصاب و روان در این برنامه مد نظر هستند که عبارتند از:

1- بیماران شدید روانى:

 

بیمارانی هستند که رفتار و گفتار غیر طبیعی دارند، توهمات بینایی و شنوایی دارند، یعنی چیزهای را می بینند و صداهایی می شنوند که وجود ندارند و افراد سالم آنها را احساس نمی کنند، به بیماری خود آگاهی ندارند و خود را بیمار نمی دانند، احتمال حمله به دیگران و آسیب به خود دارند، بعضی مواقع احساس می کنند افراد مهم و بزرگی شدند.

این بیماران با درمانهای دارویی قابل کنترل و درمان هستند. هم زمان با مصرف دارو در مواردی هم درمانهای غیردارویی مثل روان ‌ درمانی برای آنها موثر است، درمان آنها می تواند بصورت سرپایی یا بستری انجام شود و با مراجعه به پزشکان عمومی، روانپزشکان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان بالینی ‏از پیشرفت این بیماری جلوگیری شده و به بهبود آنها کمک می شود.

2- بیماران خفیف روانى:

 

علامت ‌ های مهم این بیماری عبارت است از: دلهره، ترس، اضطراب و بی ‌ قراری های زیاد، احساس افسردگی، وسواس های فکری وعملی، کاهش لذت از زندگی، عصبانیت و پرخاشگری، احساس ناامیدی و یاس، احساس غصه اندوه و گریه های بی دلیل، احساس سستی و خستگی مداوم، میل به تنهایی و گریز از جمع، بی میلی نسبت به کار و زندگی، شکایت‌های زیاد از دردهای جسمانی، افزایش یا کاهش خواب، افزایش یا کاهش اشتها

بیماریهای خفیف روانی قابل درمان هستند، بهتر است که درمانهای دارویی و غیر دارویی را با هم بگیرند، درصد کمی از این بیماران نیاز به بستری دارند و در اکثر موارد به صورت سرپایی قابل درمان هستند. برای درمان این بیماران می توان از پزشکان عمومی، روانپزشکان(متخصص اعصاب وروان) و روانشناسان بالینی کمک گرفت.

3- بیماران صرعى:

 

صرع یک بیماری عصبی مغزی است که به دلیل اختلال در کار سلول‌های مغزی بوجود می آید که مردم آن را به نام غش می شناسند.

در هر شرایطی ممکن است بیمار دچار حمله مغزی ( تشنج ) شود؛ در خواب، بیداری، هنگام کار، رانندگی و... زمانی‌که این بیماران دچار حمله می‌شوند ناخود آگاه به زمین می افتند، بیهوش می‌شوند، اعضای بدن آنها سفت می‌شود، دست و پا می زنند، ممکن است از دهان آنها کف خارج شود، به همین دلیل احتمال خفگی در آنها زیاد است، دهان آنها قفل مى شود و ممکن است زبان خود را گاز بگیرند، معمولا " پس از به هوش آمدن به یاد نمی آورند که برای آنها چه اتفاقی افتاده است.

با مراجعه به پزشکان عمومی، روانپزشکان(متخصص اعصاب وروان) و متخصصان داخلی مغز و اعصاب می‌توانید به این بیماران کمک کنید. با تشخیص و درمان به موقع این بیماری قابل درمان است، اما در بعضی از موارد لازم است که برای همیشه دارو مصرف کنند. توصیه می ‌ شود این بیماران از کار هایی مثل رانندگی، کار در ارتفاع، کار با ابزار واشیاء تیز وبرنده خودداری کنند.

4- بیماران عقب مانده ذهنی:

 

بیماری عقب ماندگی ذهنی یک بیماری مغزی است که اغلب از هنگام تولد یا در دوران کودکی افراد به آن مبتلا می‌شوند، این بیماری ارثی است، اما می‌تواند به دلیل زایمان سخت، ضربه سر در دوران نوزادی وکودکی، بیماریهای عفونی مثل مننژیت، سرخجه یا تشنج بوجود آ ید.

کودکانی که به این بیماری مبتلا می شوند مراحل رشد آنها مثل: نشستن، راه رفتن، حرف زدن، کنترل ادرارو مدفوع و یادگیریهای آنها نسبت به کودکان هم سن خودشان با تاخیر وکندی صورت می‌گیرد. معمولا سن عقلی یا هوشی آنها کمتر از سن شناسنامه ایشان است.

این گروه ازبیماران معمولا قابل درمان نیستند، اما می‌توان با تعیین میزان هوش آنها در حد توانشان به آنها آموزش های ویژه داد بعضی از این کودکان که آموزش پذیر هستند می‌توانند در مدارس استثنایی درس بخوانند، بعضی از انها قادرند کارهای ساده دستی را بیاموزند.

5- اختلالات رفتاری کودکان:

اختلالات رفتاری در کودکان بسیار شایع و متنوع است مثل: لکنت زبان، شب ادراری، ناخن جویدن، انگشت مکیدن، تیک، بیش فعالی یا پرتحرکی، اختلال در توجه، تمرکز ویادگیرى.



خرید و دانلود  تعریف بهداشت روان 15ص


تبیین روانکاوی فروید 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

جایگاه روانکاوی در تاریخ روان شناسی

روانکاوی یا روان تحلیل گری و نام زیگموند فروید در سرتاسر دنیای نوین برای بیشتر مردم آشناست. گر چه سایر چهره های پیشرو در تاریخ روان شناسی، مانند فخنر، وونت و تیچنر خارج از روان شناسی حرفه ای کمتر شناخته شده اند، فروید در میان عامه مردم از شهرت فوق العاده ای برخوردار است. بیش از چهل سال پس از مرگ فروید نیوزویک نوشت که بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است. او یکی از معدود افرادی است که در تغییر شیوه تفکر ما درباره خودمان نقش اساسی داشته است.

روانکاوی با سایر مکاتب روان شناسی همزمان است. وضعیت را در سال 1985 در نظر بگیرید، سالی که فروید نخستین کتابش را انتشار داد و آغاز رسمی جنبش نوین خود را مشخص کرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تیچنر که تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پیش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوین نظام ساخت گرایی اش را به تازگی آغاز می کرد. روح ساخت گرایی در آمریکا در حال رشد بود. روان شناسی رفتار گرایی و روان شناسی گشتالت هیچ کدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتایمر 15 سال داشتند.

با وجود این در هنگام مرگ فروید در سال 1939 ، چشم انداز کلی روان شناسی تغییر یافته بود. روان شناسی وونت، رفتارگرایی و کارکردگرایی به صورت تاریخ درآمده بودند. روان شناسی گشتالت از سوی آلمان به سوی ایالت متحده ریشه می دوانید، و رفتارگرایی شکل مسلط رفتار در آمریکا شده بود.

بر عکس دیگر مکاتب، روانکاوی نه محصول پژوهش های دانشگاهی بود نه محصول علم محض، ‌بلکه از درون روانپزشکی برخاست که تلاش می کرد کسانی را که جامعه به آنان برچسب بیماران روانی می زد، درمان کند. بدینسان روانکاوی یک مکتب فکری روان شناسی که به طور مستقیم با سایر مکاتب قابل قیاس باشد نبود، و هنوز هم نیست.

روانکاوی از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فکری روان شناسی دور شد. موضوع مورد مطالعه آن رفتار نابهنجار است، که تا اندازه ای از سوی مکاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اولیه آن به جای آزمایش کنترل شده آزمایشگاهی، مشاهده بالینی است. همچنین روانکاوی با ناهشیاری سرو کار دارد، موضوعی که از سوی سایر مکاتب فکری در روان شناسی اساساً نادیده گرفته شده بود.

با این وجود روانکاوی ویژگی های زمینه ای مشترکی با کارکردگرایی و رفتارگرایی دارد. همه آنها از روح ماشین گرایی، از کارهای فخنر در پسیکوفیزیک و از افکار انقلابی داروین تأثیر پذیرفته بودند.(داون پی شولتز، سیدنی الن شولتز1384)

اهمیت مطالعه روانکاوی:

بانظر به این که روانکاوی اولین نظامی است که به طور کامل به بررسی نیروی انگیزشی و شخصیت پرداخته است وهمچنین این تئوری مسائلی را که تا زمان پیدایش آن به صورت تابو به آن نگریسته می شد ولی در عین حال در تکوین شخصیت ، مبین چگونگی رابطه فرد با دیگران و احتمالاً نیرومند ترین نیروی انگیزشی انسان یعنی مسائل جنسی را به دقت مورد بررسی قرار داد و بر آن تاکید کرد که به علت همین تاکید مخالفتهای جدی با این نظریه صورت گرفت. این مسائل چیزی جز امر جنسی نبود که بنا برمدل روانکاوی مسائل جنسی از بدو تولد تاثیر چشم گیری بررشد شخصیت دارد .

علاوه بر این، مکاتب بعد از نظام روانکاوی که فروید آغاز گر آن بود، به نحو چشم گیری تحت تاثیر روانکاوی بوده اند . همچنین، این نظریه به دلیل ارائه تصویر جدیدی از انسان، روانشناسی را دستخوش انقلاب و مسیر آینده آن را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است .به دلیل این حقیقت که این تصویر تفاوت بسیاری با تصویر مورد قبول عام داشت، روانکاوی نه تنها روان شناسی را، که بسیاری از حوزه های دیگر اندیشه و حیات انسانی را تحت تاثیر قرار داد، به ویژه حوزه هایی از قبیل ادبیات ،هنر ،تعلیم و تربیت ،اخلاق ،جامعه شناسی ،انسان شناسی والهیات.

گفته اند که روانکاوی درست به اندازه نظریه های کوپرنیک و داروین تصور انسان را از خویش تغییر داده است.همچنان که کوپر نیک توهم مربوط به وضعیت مرکزی زمین و انسان را در جهان از بین برد و داروین هم توهم یگانه بودن انسان در طبیعت زنده را نابود ساخت ،فروید نیز ضربه ای مهلک بر احتمالاً بزرگترین توهم انسان نواخت ،تصور این بود که انسان حاکم بر اعمال و افکار خود است.

روانکاوی، بالاخص از رهگذر کار زیگموند فروید، جامع ترین و منسجم ترین نظریه درباره انگیزش و آسیب شناسی روانی را ارائه نموده است، نظریه ای که هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است. در واقع بینش ها و تحلیل های فروید درباره جبرگرایی روانی، اوایل کودکی،و فرایند های ناهشیار، تاثیر زایل نشدنی بر روانشناسی گذاشته است(کورچین، 1983). مفاهیمی مانند آسیب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شیئی،اظطرب جدایی،و دوره های حساس در اوایل کودکی، برای طرز تفکر روان کاوی درباره مشکلات مراجع بسیار تعیین کننده هستند.مع هذا، انواع دیگر روان درمانی و روش های رفتاری تنها در این اواخر توجه جدی به این اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبی،1982).

افزون بر این، روانکاوی فراتر از یک نوع روان درمانی صرف است؛ روان کاوی همچنین نظریه ای درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فروید (1923) در تعریفی کلی به این نکته اشاره کرده است((شیوه ای برای تحقیق درباره فرایندهای ذهنی به ویژه پدیده ناهشیار، روش درمان مبتنی بر این شیوه، و مجموعه ای از مشاهدات و واقعیت های گردآوری شده که درمجموع ساختار منسجم و یکپارچه نظریه ای در خصوص رفتار انسان را پدید می آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانکاوی، به عنوان نظریه ای در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضیه بنیادی متکی است:(الف)جبرگرایی روانی- همه رخدادهای ذهنی علت دارند و هیچ رخدادی به طور تصادفی روی نمی دهد ؛(ب)ناهشیاری پویا- بسیاری از نیازها،آرزوها، وتکانه های اساسی بیرون از آگاهی شخص قرار دارند(برنر، 1973)اما هدف روانکاوی، به عنوان فرایند درمانی، این است که افراد کمک کند رشد و تکامل شان را تحقق ببخشند؛روانکاوی عمدتاً برای انجام این کار سعی می کند محتوای قسمت ناهشیار ذهن رابه

بخش هشیار بیاورد و سازمان ساختارهای روانی (خود)را که دنیای واقعی، به ویژه دنیای واقعی روابط بین فردی،را دریافت نموده و با آن کنش متقابل دارد،نیرومند سازد(گرینسون،1967).

در اینجا بی مورد نیست یادآوری شود که چنانچه توضیح داده شد روانکاوی فروید فلسفه لهو و لعب نیست. راست است که فروید جنسیت را پایه مهم شخصیت انسانی معرفی کرده و بخصوص در هیستری سرکوب شدن آنرا علت کسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عیاشی جنسی ندانسته است (بیماری به علت قوی بودن غریزه جنسی در این اشخاص پیدا نمی شود بلکه به علت غیر صحیح با آن ایجاد می گردد) (جرالد اس . بلوم ، 1352).

قبلا دیدیم که در قرن نوزدهم پزشکان اعصاب می خواستند علل جسمانی بیماری های روانی را کشف و به وسیله رفع آنها بیمار را درمان کنند .فروید در جهت معکوس آنها رفت . یعنی با روش روانی، به کشف علل روانی بعضی بیماریها ، (روش و طرز برخورد شخص بیمار با موانع زندگی)پرداخت و نشان دادن که بعض عوارض جسمانی همراه با بیماریهای روانی علت روانی دارند. مثلا در بیماران مبتلا به هیستر فلجهای جسمانی زیادی دیده می شود که آزمایشهای پزشکی نمی توانند آنها را تایید کنند .مثلا بیمار قادر نیست دستش را حرکت دهد، در حالیکه عضلات و اعصاب دستکاملا سالم اند؛ یا درست نمی بیند، در حالیکه چشم پزشک هیچ ضایعه عضوی در چشم او تشخیص نمی دهد؛ یا مرتب قی می کند و قادر به غذا خوردن نیست، در حالیکه پزشک متخصصدستگاه گوارش علت موجهی برای این حالت نمی یابد. پیش از آن بیماران هیستریک را درغگو می شناختند.فروید نشان داد که در این بیماران اعضای بدن تحت تاثیر بیماری روانی واقعا قدرت عمل خود را از دست می دهند. روش درمان فروید خیلی ثمربخشتر بود.معذلک او رقیب و مخالف پزشکان اعصاب نبود و راهی را که آنها دنبال می کردند مورد تحقیر قرار نداد . چه روش فروید محدود به یک دسته از بیماریهای روانی است که آنها را نوروز می نامید و در مورد دسته دیگر بیماریهای روانی به نام پسیکوز موثر نیست. فروید نخستین کاشف ضمیر ناخوآگاه نیست، چنانچه اشاره شد قبل از او دیگران آن را درک کرده بودند ولی او نخستین کسی است که نقش آن را در ساختمان و و طرز کار روان نشان داده است.یک دسته از پیروان او که مهم ترین آنها فرانتس



خرید و دانلود  تبیین روانکاوی فروید  35  ص


تعریف بهداشت روان 15ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

تعریف بهداشت روان :

بهداشت روان عبارت است از تامین، حفظ سلامت جسمی، روانی و اجتماعی هر فرد به طوری که افراد قادر باشند فعالیتهای روزمره خود را به خوبی انجام دهند، با افراد خانواده و جامعه خود ارتباط مناسب برقرار نمایند و رفتار و گفتار غیر عادی ند اشته باشند.

پنج گروه ازبیماریهای اعصاب و روان در این برنامه مد نظر هستند که عبارتند از:

1- بیماران شدید روانى:

 

بیمارانی هستند که رفتار و گفتار غیر طبیعی دارند، توهمات بینایی و شنوایی دارند، یعنی چیزهای را می بینند و صداهایی می شنوند که وجود ندارند و افراد سالم آنها را احساس نمی کنند، به بیماری خود آگاهی ندارند و خود را بیمار نمی دانند، احتمال حمله به دیگران و آسیب به خود دارند، بعضی مواقع احساس می کنند افراد مهم و بزرگی شدند.

این بیماران با درمانهای دارویی قابل کنترل و درمان هستند. هم زمان با مصرف دارو در مواردی هم درمانهای غیردارویی مثل روان ‌ درمانی برای آنها موثر است، درمان آنها می تواند بصورت سرپایی یا بستری انجام شود و با مراجعه به پزشکان عمومی، روانپزشکان (متخصص اعصاب و روان) و روانشناسان بالینی ‏از پیشرفت این بیماری جلوگیری شده و به بهبود آنها کمک می شود.

2- بیماران خفیف روانى:

 

علامت ‌ های مهم این بیماری عبارت است از: دلهره، ترس، اضطراب و بی ‌ قراری های زیاد، احساس افسردگی، وسواس های فکری وعملی، کاهش لذت از زندگی، عصبانیت و پرخاشگری، احساس ناامیدی و یاس، احساس غصه اندوه و گریه های بی دلیل، احساس سستی و خستگی مداوم، میل به تنهایی و گریز از جمع، بی میلی نسبت به کار و زندگی، شکایت‌های زیاد از دردهای جسمانی، افزایش یا کاهش خواب، افزایش یا کاهش اشتها

بیماریهای خفیف روانی قابل درمان هستند، بهتر است که درمانهای دارویی و غیر دارویی را با هم بگیرند، درصد کمی از این بیماران نیاز به بستری دارند و در اکثر موارد به صورت سرپایی قابل درمان هستند. برای درمان این بیماران می توان از پزشکان عمومی، روانپزشکان(متخصص اعصاب وروان) و روانشناسان بالینی کمک گرفت.

3- بیماران صرعى:

 

صرع یک بیماری عصبی مغزی است که به دلیل اختلال در کار سلول‌های مغزی بوجود می آید که مردم آن را به نام غش می شناسند.

در هر شرایطی ممکن است بیمار دچار حمله مغزی ( تشنج ) شود؛ در خواب، بیداری، هنگام کار، رانندگی و... زمانی‌که این بیماران دچار حمله می‌شوند ناخود آگاه به زمین می افتند، بیهوش می‌شوند، اعضای بدن آنها سفت می‌شود، دست و پا می زنند، ممکن است از دهان آنها کف خارج شود، به همین دلیل احتمال خفگی در آنها زیاد است، دهان آنها قفل مى شود و ممکن است زبان خود را گاز بگیرند، معمولا " پس از به هوش آمدن به یاد نمی آورند که برای آنها چه اتفاقی افتاده است.

با مراجعه به پزشکان عمومی، روانپزشکان(متخصص اعصاب وروان) و متخصصان داخلی مغز و اعصاب می‌توانید به این بیماران کمک کنید. با تشخیص و درمان به موقع این بیماری قابل درمان است، اما در بعضی از موارد لازم است که برای همیشه دارو مصرف کنند. توصیه می ‌ شود این بیماران از کار هایی مثل رانندگی، کار در ارتفاع، کار با ابزار واشیاء تیز وبرنده خودداری کنند.

4- بیماران عقب مانده ذهنی:

 

بیماری عقب ماندگی ذهنی یک بیماری مغزی است که اغلب از هنگام تولد یا در دوران کودکی افراد به آن مبتلا می‌شوند، این بیماری ارثی است، اما می‌تواند به دلیل زایمان سخت، ضربه سر در دوران نوزادی وکودکی، بیماریهای عفونی مثل مننژیت، سرخجه یا تشنج بوجود آ ید.

کودکانی که به این بیماری مبتلا می شوند مراحل رشد آنها مثل: نشستن، راه رفتن، حرف زدن، کنترل ادرارو مدفوع و یادگیریهای آنها نسبت به کودکان هم سن خودشان با تاخیر وکندی صورت می‌گیرد. معمولا سن عقلی یا هوشی آنها کمتر از سن شناسنامه ایشان است.

این گروه ازبیماران معمولا قابل درمان نیستند، اما می‌توان با تعیین میزان هوش آنها در حد توانشان به آنها آموزش های ویژه داد بعضی از این کودکان که آموزش پذیر هستند می‌توانند در مدارس استثنایی درس بخوانند، بعضی از انها قادرند کارهای ساده دستی را بیاموزند.

5- اختلالات رفتاری کودکان:

اختلالات رفتاری در کودکان بسیار شایع و متنوع است مثل: لکنت زبان، شب ادراری، ناخن جویدن، انگشت مکیدن، تیک، بیش فعالی یا پرتحرکی، اختلال در توجه، تمرکز ویادگیرى.



خرید و دانلود  تعریف بهداشت روان 15ص


تبیین روانکاوی فروید 35 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

جایگاه روانکاوی در تاریخ روان شناسی

روانکاوی یا روان تحلیل گری و نام زیگموند فروید در سرتاسر دنیای نوین برای بیشتر مردم آشناست. گر چه سایر چهره های پیشرو در تاریخ روان شناسی، مانند فخنر، وونت و تیچنر خارج از روان شناسی حرفه ای کمتر شناخته شده اند، فروید در میان عامه مردم از شهرت فوق العاده ای برخوردار است. بیش از چهل سال پس از مرگ فروید نیوزویک نوشت که بدون او تفکر قرن بیستم به دشواری قابل تصور است. او یکی از معدود افرادی است که در تغییر شیوه تفکر ما درباره خودمان نقش اساسی داشته است.

روانکاوی با سایر مکاتب روان شناسی همزمان است. وضعیت را در سال 1985 در نظر بگیرید، سالی که فروید نخستین کتابش را انتشار داد و آغاز رسمی جنبش نوین خود را مشخص کرد. وونت در ان زمان 63 سال داشت. تیچنر که تازه 28 ساله شده بود فقط دو سال پیش از ان به دانشگاه رفته بود و تدوین نظام ساخت گرایی اش را به تازگی آغاز می کرد. روح ساخت گرایی در آمریکا در حال رشد بود. روان شناسی رفتار گرایی و روان شناسی گشتالت هیچ کدام شروع نشده بود. واتسون در ان هنگام 17 سال و ورتایمر 15 سال داشتند.

با وجود این در هنگام مرگ فروید در سال 1939 ، چشم انداز کلی روان شناسی تغییر یافته بود. روان شناسی وونت، رفتارگرایی و کارکردگرایی به صورت تاریخ درآمده بودند. روان شناسی گشتالت از سوی آلمان به سوی ایالت متحده ریشه می دوانید، و رفتارگرایی شکل مسلط رفتار در آمریکا شده بود.

بر عکس دیگر مکاتب، روانکاوی نه محصول پژوهش های دانشگاهی بود نه محصول علم محض، ‌بلکه از درون روانپزشکی برخاست که تلاش می کرد کسانی را که جامعه به آنان برچسب بیماران روانی می زد، درمان کند. بدینسان روانکاوی یک مکتب فکری روان شناسی که به طور مستقیم با سایر مکاتب قابل قیاس باشد نبود، و هنوز هم نیست.

روانکاوی از نظر هدف، موضوع مطالعه، و روش از همان ابتدا از خط فکری روان شناسی دور شد. موضوع مورد مطالعه آن رفتار نابهنجار است، که تا اندازه ای از سوی مکاتب مورد غفلت قرار گرفته بود، روش اولیه آن به جای آزمایش کنترل شده آزمایشگاهی، مشاهده بالینی است. همچنین روانکاوی با ناهشیاری سرو کار دارد، موضوعی که از سوی سایر مکاتب فکری در روان شناسی اساساً نادیده گرفته شده بود.

با این وجود روانکاوی ویژگی های زمینه ای مشترکی با کارکردگرایی و رفتارگرایی دارد. همه آنها از روح ماشین گرایی، از کارهای فخنر در پسیکوفیزیک و از افکار انقلابی داروین تأثیر پذیرفته بودند.(داون پی شولتز، سیدنی الن شولتز1384)

اهمیت مطالعه روانکاوی:

بانظر به این که روانکاوی اولین نظامی است که به طور کامل به بررسی نیروی انگیزشی و شخصیت پرداخته است وهمچنین این تئوری مسائلی را که تا زمان پیدایش آن به صورت تابو به آن نگریسته می شد ولی در عین حال در تکوین شخصیت ، مبین چگونگی رابطه فرد با دیگران و احتمالاً نیرومند ترین نیروی انگیزشی انسان یعنی مسائل جنسی را به دقت مورد بررسی قرار داد و بر آن تاکید کرد که به علت همین تاکید مخالفتهای جدی با این نظریه صورت گرفت. این مسائل چیزی جز امر جنسی نبود که بنا برمدل روانکاوی مسائل جنسی از بدو تولد تاثیر چشم گیری بررشد شخصیت دارد .

علاوه بر این، مکاتب بعد از نظام روانکاوی که فروید آغاز گر آن بود، به نحو چشم گیری تحت تاثیر روانکاوی بوده اند . همچنین، این نظریه به دلیل ارائه تصویر جدیدی از انسان، روانشناسی را دستخوش انقلاب و مسیر آینده آن را تا حد زیادی تحت تاثیر قرار داده است .به دلیل این حقیقت که این تصویر تفاوت بسیاری با تصویر مورد قبول عام داشت، روانکاوی نه تنها روان شناسی را، که بسیاری از حوزه های دیگر اندیشه و حیات انسانی را تحت تاثیر قرار داد، به ویژه حوزه هایی از قبیل ادبیات ،هنر ،تعلیم و تربیت ،اخلاق ،جامعه شناسی ،انسان شناسی والهیات.

گفته اند که روانکاوی درست به اندازه نظریه های کوپرنیک و داروین تصور انسان را از خویش تغییر داده است.همچنان که کوپر نیک توهم مربوط به وضعیت مرکزی زمین و انسان را در جهان از بین برد و داروین هم توهم یگانه بودن انسان در طبیعت زنده را نابود ساخت ،فروید نیز ضربه ای مهلک بر احتمالاً بزرگترین توهم انسان نواخت ،تصور این بود که انسان حاکم بر اعمال و افکار خود است.

روانکاوی، بالاخص از رهگذر کار زیگموند فروید، جامع ترین و منسجم ترین نظریه درباره انگیزش و آسیب شناسی روانی را ارائه نموده است، نظریه ای که هنوز طراوت و تازگی خود را حفظ کرده است. در واقع بینش ها و تحلیل های فروید درباره جبرگرایی روانی، اوایل کودکی،و فرایند های ناهشیار، تاثیر زایل نشدنی بر روانشناسی گذاشته است(کورچین، 1983). مفاهیمی مانند آسیب (ضربه)،سوگ، دفاع،روابط شیئی،اظطرب جدایی،و دوره های حساس در اوایل کودکی، برای طرز تفکر روان کاوی درباره مشکلات مراجع بسیار تعیین کننده هستند.مع هذا، انواع دیگر روان درمانی و روش های رفتاری تنها در این اواخر توجه جدی به این اصطلاح ها مبذول داشته اند (بالبی،1982).

افزون بر این، روانکاوی فراتر از یک نوع روان درمانی صرف است؛ روان کاوی همچنین نظریه ای درباره رفتار انسان و روش مشاهده است.اس.فروید (1923) در تعریفی کلی به این نکته اشاره کرده است((شیوه ای برای تحقیق درباره فرایندهای ذهنی به ویژه پدیده ناهشیار، روش درمان مبتنی بر این شیوه، و مجموعه ای از مشاهدات و واقعیت های گردآوری شده که درمجموع ساختار منسجم و یکپارچه نظریه ای در خصوص رفتار انسان را پدید می آورند))(ارگل،1995؛ص523). روانکاوی، به عنوان نظریه ای در خصوص رفتار انسان، بر دو فرضیه بنیادی متکی است:(الف)جبرگرایی روانی- همه رخدادهای ذهنی علت دارند و هیچ رخدادی به طور تصادفی روی نمی دهد ؛(ب)ناهشیاری پویا- بسیاری از نیازها،آرزوها، وتکانه های اساسی بیرون از آگاهی شخص قرار دارند(برنر، 1973)اما هدف روانکاوی، به عنوان فرایند درمانی، این است که افراد کمک کند رشد و تکامل شان را تحقق ببخشند؛روانکاوی عمدتاً برای انجام این کار سعی می کند محتوای قسمت ناهشیار ذهن رابه

بخش هشیار بیاورد و سازمان ساختارهای روانی (خود)را که دنیای واقعی، به ویژه دنیای واقعی روابط بین فردی،را دریافت نموده و با آن کنش متقابل دارد،نیرومند سازد(گرینسون،1967).

در اینجا بی مورد نیست یادآوری شود که چنانچه توضیح داده شد روانکاوی فروید فلسفه لهو و لعب نیست. راست است که فروید جنسیت را پایه مهم شخصیت انسانی معرفی کرده و بخصوص در هیستری سرکوب شدن آنرا علت کسالت دانسته است، اما درمان را غرق شدن در عیاشی جنسی ندانسته است (بیماری به علت قوی بودن غریزه جنسی در این اشخاص پیدا نمی شود بلکه به علت غیر صحیح با آن ایجاد می گردد) (جرالد اس . بلوم ، 1352).

قبلا دیدیم که در قرن نوزدهم پزشکان اعصاب می خواستند علل جسمانی بیماری های روانی را کشف و به وسیله رفع آنها بیمار را درمان کنند .فروید در جهت معکوس آنها رفت . یعنی با روش روانی، به کشف علل روانی بعضی بیماریها ، (روش و طرز برخورد شخص بیمار با موانع زندگی)پرداخت و نشان دادن که بعض عوارض جسمانی همراه با بیماریهای روانی علت روانی دارند. مثلا در بیماران مبتلا به هیستر فلجهای جسمانی زیادی دیده می شود که آزمایشهای پزشکی نمی توانند آنها را تایید کنند .مثلا بیمار قادر نیست دستش را حرکت دهد، در حالیکه عضلات و اعصاب دستکاملا سالم اند؛ یا درست نمی بیند، در حالیکه چشم پزشک هیچ ضایعه عضوی در چشم او تشخیص نمی دهد؛ یا مرتب قی می کند و قادر به غذا خوردن نیست، در حالیکه پزشک متخصصدستگاه گوارش علت موجهی برای این حالت نمی یابد. پیش از آن بیماران هیستریک را درغگو می شناختند.فروید نشان داد که در این بیماران اعضای بدن تحت تاثیر بیماری روانی واقعا قدرت عمل خود را از دست می دهند. روش درمان فروید خیلی ثمربخشتر بود.معذلک او رقیب و مخالف پزشکان اعصاب نبود و راهی را که آنها دنبال می کردند مورد تحقیر قرار نداد . چه روش فروید محدود به یک دسته از بیماریهای روانی است که آنها را نوروز می نامید و در مورد دسته دیگر بیماریهای روانی به نام پسیکوز موثر نیست. فروید نخستین کاشف ضمیر ناخوآگاه نیست، چنانچه اشاره شد قبل از او دیگران آن را درک کرده بودند ولی او نخستین کسی است که نقش آن را در ساختمان و و طرز کار روان نشان داده است.یک دسته از پیروان او که مهم ترین آنها فرانتس



خرید و دانلود  تبیین روانکاوی فروید  35  ص