لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هدف: رنگرزی با رنگ های راکتیو و تأثیر در شید رنگی و تأثیر دما و قلیل و نمک بر روی کالای سلولزی.
مقدمه و تئوری:
براساس شواهد تجربی و عوامل شیمیایی به کار رفته انتشار و نفوذ رنگ ها و سایر مولکول های نافذ در مناطق کریستالی به مناطقی که تا درجه معینی منظم هستند میسر نیست و اینگونه مناطق معمولاً مناطق غیر قابل دسترس در برابر نفوذ مواد شیمیایی از جمله رنگ می باشند و لذا نفوذ رنگ ها و سایر مواد محدود به مناطق بی نظمی است که برای آن ها قابل دسترسی می باشد.
چنین مناطقی شامل محدوده ای از مناطق با درجه نظم پایین تا مناطق کاملاً آمورف می باشد.
تورم و یا تغییر در ساختمان لیف جهت افزایش درجه نفوذ و رنگ پذیری آن با استفاده از مولکول های نافذی مانند آب و یا حلالهای آلی امکان پذیر و در حدی متداول می باشد. بنابراین سرعت و یکنواختی و فاکتورهای مهم دیگر در رنگرزی مستقیماً تخت تأثیر ساختمان ظریف و درونی الیاف می باشد.
خصوصیات رنگرزی الیاف پنبه به 2 عامل بستگی دارد:
قطر لیف
ساختمان داخلی لیف.
هرچه لیف ظریف تر باشد سرعت رنگرزی آن بالاتر خواهد بود. علت اینکه این رنگ ها را مستقیم نامیده اند. این است که کلاس رنگی اولین کلاسی بود که قابلیت رنگرزی پنبه را به طور مستقیم دارا بود. علاوه بر صنعت نساجی از این کلاس رنگی در صنایع دیگری مانند چرم و کاغذ نیز استفاده می گردد. اکثر رنگینه های مستقیم دارای پایه آرزو هستند. یک نمونه از این رنگینه ها رنگینه زرد Dir Golden yellow 2RS می باشد.
اصول جذب رنگینه های مستقیم:
رنگینه مستقیم در محلول رقیق آبکی به صورت ذرات مجتمع شده وجود دارد. در چنین حالتی از مجموع سطوح خارجی مولکول های رنگ کاسته شده و لذا از سطح تماس بین رنگ و لیف کاسته می گردد و وقوع چنین امری از نیروی جاذبه بین رنگ و لیف خواهد کاست. از سوی دیگر منافذ داخلی الیاف نیز اندازه محدود و معینی داشته و به اندازه ای بزرگ نیستند که بیش از 2 یا 3 مولکول مجتمع شده وارد آن ها شوند با عنایت به 2 مورد فوق به نظر می رسد که شکستن ذرات مجتمع شده جهت غلبه بر مشکلات رنگرزی ضروری است. آزمایشات انجام شده نشان داده است که درجه تجمع رنگ ها در حرارت های 100 ـ 90 خیلی کم بوده و بخش بیشتر رنگ ها به صورت مولکول های جداگانه در می آیند.
عوامل مؤثر در جذب و یکنواختی رنگ و رنگرزی عبارت است از:
1- حرارت 2- زمان رنگرزی 3- L:R 4- نمک 5- حلالیت اولیه رنگ های مستقیم.
راحت ترین رنگرزی را دارد ولی کم ثبات ترین رنگینه است. مکانیزم رنگرزی بر مبنای تشکیل پیوند و اندروالس و هیدروژنی می باشد. همانطوری که می دانیم گروه OH موجود در لیف تمایلی به از دست دادن الکترون دارد در نتیجه باند هیدروژنی بین رنگزا و لیف تشکیل می شود. همچنین خطی، مسطح و طویل بودن ساختار رنگزا به تشکیل پیوندهای واندروالس کمک می کند.
رنگ های مستقیم از لحاظ حساسیت در مقابل نمک و درجه حرارت به سه دسته تقسیم می شوند.
کلاس A: رنگینه خود یکنواخت شونده.
کلاس B: رنگینه ها حساس در مقابل نمک.
کلاس C: رنگ هایی هستند که جز دسته A و B نبوده و حساس به دما بوده در نتیجه مشکل ترین رنگینه های مستقیم از نظر یکنواختی می باشند.
افزایش نمک برای رنگ های مستقیم به خاطر افزایش جذب رنگ می باشد که اگر این عمل اضافه کردن به دقت و به صورت یکنواخت و در زمان های متفاوت انجام شود باعث افزایش یکنواختی رنگرزی می شود چون رنگ های مستقیم عموماً در مقابل شستشو و نور ثبات خوبی از خود نشان نمی دهند. از این رو یکسری عملیات به منظور بهتر کردن ثبات رنگینه مستقیم انجام می دهند که توسط نمک های فلزی آلوئیدها و ترکیبات آلی کاتیونیک صورت می گیرد.
نمک های فلزات مس و کرم نظیر سولفات مس و بی کرومات می باشد که عملا در این روش از سولفات مس و بی کرومات معمولا بیشتر استفاده می گردد زیرا که کمپلکس های زیادی بت رنگینه های مستقیم صورت می گیرد. رنگ هایی که توسط سولفات مس می توان روی آن ها کمپلکس تشکیل داد شامل:
Benzo fast copper
ساندوز cupra fix
Cib – cupran finc
می باشند. این دسته از رنگ ها ثبات خوبی بعد از عمل کردن با فلزات مس از خود نشان می دهند. ولی بزرگترین عیب این دسته از رنگ ها کاهش ثبات در برابر عرق بدن می باشد. بخش اعظم رنگینه های مستقیم از دسته رنگینه های دی آزو هستند و عملا در سطح محدودی رنگینه های مونو آزو آن ها مورد استفاده قرار می گیرد. ذکر این نکته ضروری است که منظور از رنگینه های مستقیم ترکیباتی است که بر مبنای نیروهای قطبی نیروهای واندروالس و اتصالات هیدروژنی جذب لیف می شوند و عمدتا برای رنگرزی الیاف سلولزی به کار برده می شوند.
رنگینه های محلول در آب مونوآزو مستقیم اغلباً سیستم های حلقوی ایزوسیکلیک هستند. در بسیاری از آنها مشتقات Jasid به عنوان عضو جفت شونده مشاهده می شوند.
روش انجام آزمایش:
در این آزمایش سه فاکتور مورد بررسی قرار گرفته که شامل:
بررسی اثر L:R
بررسی اثر الکترولیت (نمک)
بررسی اثر دما
1- بررسی اثر L:R
رمق کشی در حمام رنگرزی تابعی از L:R است.
هر چه L:R افزایش پیدا کند سرعت رمق کشی کمتر می شود.
در صورت استفاده از یک مقدار مشخص رنگ و یکسان بودن شرایط به جز L:R حمامی که L:R بالاتری دارد کالای رنگ شده کم عمق تر خواهد بود. (کم رنگ تر) ولی احتمال وقوع نایکنواختی در آن کمتر خواهد بود.
2- بررسی اثر الکترولیت (نمک)
نمک نقش دوگانه ای در رنگرزی با رنگینه های مستقیم دارد از یک طرف با خنثی سازی بار سطح منفی روی سلولز امکان جذب سطحی رنگ را میسر می سازد.
مقدار نمک مورد نیاز با افزایش غلظت رنگ افزایش می یابد.
به طور کلی رنگ هایی که تعداد گروه سولفونه آن زیاد است So3Na در صورت عدم حضور نمک رمق کشی و جذب کمتری خواهند داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
هدف: رنگرزی با رنگ های راکتیو و تأثیر در شید رنگی و تأثیر دما و قلیل و نمک بر روی کالای سلولزی.
مقدمه و تئوری:
براساس شواهد تجربی و عوامل شیمیایی به کار رفته انتشار و نفوذ رنگ ها و سایر مولکول های نافذ در مناطق کریستالی به مناطقی که تا درجه معینی منظم هستند میسر نیست و اینگونه مناطق معمولاً مناطق غیر قابل دسترس در برابر نفوذ مواد شیمیایی از جمله رنگ می باشند و لذا نفوذ رنگ ها و سایر مواد محدود به مناطق بی نظمی است که برای آن ها قابل دسترسی می باشد.
چنین مناطقی شامل محدوده ای از مناطق با درجه نظم پایین تا مناطق کاملاً آمورف می باشد.
تورم و یا تغییر در ساختمان لیف جهت افزایش درجه نفوذ و رنگ پذیری آن با استفاده از مولکول های نافذی مانند آب و یا حلالهای آلی امکان پذیر و در حدی متداول می باشد. بنابراین سرعت و یکنواختی و فاکتورهای مهم دیگر در رنگرزی مستقیماً تخت تأثیر ساختمان ظریف و درونی الیاف می باشد.
خصوصیات رنگرزی الیاف پنبه به 2 عامل بستگی دارد:
قطر لیف
ساختمان داخلی لیف.
هرچه لیف ظریف تر باشد سرعت رنگرزی آن بالاتر خواهد بود. علت اینکه این رنگ ها را مستقیم نامیده اند. این است که کلاس رنگی اولین کلاسی بود که قابلیت رنگرزی پنبه را به طور مستقیم دارا بود. علاوه بر صنعت نساجی از این کلاس رنگی در صنایع دیگری مانند چرم و کاغذ نیز استفاده می گردد. اکثر رنگینه های مستقیم دارای پایه آرزو هستند. یک نمونه از این رنگینه ها رنگینه زرد Dir Golden yellow 2RS می باشد.
اصول جذب رنگینه های مستقیم:
رنگینه مستقیم در محلول رقیق آبکی به صورت ذرات مجتمع شده وجود دارد. در چنین حالتی از مجموع سطوح خارجی مولکول های رنگ کاسته شده و لذا از سطح تماس بین رنگ و لیف کاسته می گردد و وقوع چنین امری از نیروی جاذبه بین رنگ و لیف خواهد کاست. از سوی دیگر منافذ داخلی الیاف نیز اندازه محدود و معینی داشته و به اندازه ای بزرگ نیستند که بیش از 2 یا 3 مولکول مجتمع شده وارد آن ها شوند با عنایت به 2 مورد فوق به نظر می رسد که شکستن ذرات مجتمع شده جهت غلبه بر مشکلات رنگرزی ضروری است. آزمایشات انجام شده نشان داده است که درجه تجمع رنگ ها در حرارت های 100 ـ 90 خیلی کم بوده و بخش بیشتر رنگ ها به صورت مولکول های جداگانه در می آیند.
عوامل مؤثر در جذب و یکنواختی رنگ و رنگرزی عبارت است از:
1- حرارت 2- زمان رنگرزی 3- L:R 4- نمک 5- حلالیت اولیه رنگ های مستقیم.
راحت ترین رنگرزی را دارد ولی کم ثبات ترین رنگینه است. مکانیزم رنگرزی بر مبنای تشکیل پیوند و اندروالس و هیدروژنی می باشد. همانطوری که می دانیم گروه OH موجود در لیف تمایلی به از دست دادن الکترون دارد در نتیجه باند هیدروژنی بین رنگزا و لیف تشکیل می شود. همچنین خطی، مسطح و طویل بودن ساختار رنگزا به تشکیل پیوندهای واندروالس کمک می کند.
رنگ های مستقیم از لحاظ حساسیت در مقابل نمک و درجه حرارت به سه دسته تقسیم می شوند.
کلاس A: رنگینه خود یکنواخت شونده.
کلاس B: رنگینه ها حساس در مقابل نمک.
کلاس C: رنگ هایی هستند که جز دسته A و B نبوده و حساس به دما بوده در نتیجه مشکل ترین رنگینه های مستقیم از نظر یکنواختی می باشند.
افزایش نمک برای رنگ های مستقیم به خاطر افزایش جذب رنگ می باشد که اگر این عمل اضافه کردن به دقت و به صورت یکنواخت و در زمان های متفاوت انجام شود باعث افزایش یکنواختی رنگرزی می شود چون رنگ های مستقیم عموماً در مقابل شستشو و نور ثبات خوبی از خود نشان نمی دهند. از این رو یکسری عملیات به منظور بهتر کردن ثبات رنگینه مستقیم انجام می دهند که توسط نمک های فلزی آلوئیدها و ترکیبات آلی کاتیونیک صورت می گیرد.
نمک های فلزات مس و کرم نظیر سولفات مس و بی کرومات می باشد که عملا در این روش از سولفات مس و بی کرومات معمولا بیشتر استفاده می گردد زیرا که کمپلکس های زیادی بت رنگینه های مستقیم صورت می گیرد. رنگ هایی که توسط سولفات مس می توان روی آن ها کمپلکس تشکیل داد شامل:
Benzo fast copper
ساندوز cupra fix
Cib – cupran finc
می باشند. این دسته از رنگ ها ثبات خوبی بعد از عمل کردن با فلزات مس از خود نشان می دهند. ولی بزرگترین عیب این دسته از رنگ ها کاهش ثبات در برابر عرق بدن می باشد. بخش اعظم رنگینه های مستقیم از دسته رنگینه های دی آزو هستند و عملا در سطح محدودی رنگینه های مونو آزو آن ها مورد استفاده قرار می گیرد. ذکر این نکته ضروری است که منظور از رنگینه های مستقیم ترکیباتی است که بر مبنای نیروهای قطبی نیروهای واندروالس و اتصالات هیدروژنی جذب لیف می شوند و عمدتا برای رنگرزی الیاف سلولزی به کار برده می شوند.
رنگینه های محلول در آب مونوآزو مستقیم اغلباً سیستم های حلقوی ایزوسیکلیک هستند. در بسیاری از آنها مشتقات Jasid به عنوان عضو جفت شونده مشاهده می شوند.
روش انجام آزمایش:
در این آزمایش سه فاکتور مورد بررسی قرار گرفته که شامل:
بررسی اثر L:R
بررسی اثر الکترولیت (نمک)
بررسی اثر دما
1- بررسی اثر L:R
رمق کشی در حمام رنگرزی تابعی از L:R است.
هر چه L:R افزایش پیدا کند سرعت رمق کشی کمتر می شود.
در صورت استفاده از یک مقدار مشخص رنگ و یکسان بودن شرایط به جز L:R حمامی که L:R بالاتری دارد کالای رنگ شده کم عمق تر خواهد بود. (کم رنگ تر) ولی احتمال وقوع نایکنواختی در آن کمتر خواهد بود.
2- بررسی اثر الکترولیت (نمک)
نمک نقش دوگانه ای در رنگرزی با رنگینه های مستقیم دارد از یک طرف با خنثی سازی بار سطح منفی روی سلولز امکان جذب سطحی رنگ را میسر می سازد.
مقدار نمک مورد نیاز با افزایش غلظت رنگ افزایش می یابد.
به طور کلی رنگ هایی که تعداد گروه سولفونه آن زیاد است So3Na در صورت عدم حضور نمک رمق کشی و جذب کمتری خواهند داشت.
آموزش اسان رایت فایل cert روی گوشیهای دو سیم کارت صد در صد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
فصل اول
«سرزمین اولیه آریاییان»
کهن ترین نشانه هایی که از ردپای ایرانیان باستان در نواحی اطراف فلات ایران نام برد. بجز ایران است که دورنمای یک «بهشت گمشده» آریایی است که ایرانیهای نوحی شرقی فلات تا به هنگام ترک سرزمین مشترک خویش آن را در پس سر نهادند و بعد ما که گاه با شوق و حسرت از آن یاد می کردند. بنام آیرانه وئجه، ایران ویج و بدون شک ایرانیان باستانی غرب ایران، طوایف ماد و پارس، هم قرنها قبل از آنکه در مجاورت آشور، عیلام، به صحنه تاریخ قدم بگذارند، می بایست مثل اقوام اوستایی شرق ایران افقهای ناپیدای آن را پشت سرگذاشته باشند. این بهشت طلایی چنانکه از وندیداد اوستا برمی آید در کنار رود نیک دائیتی صحنه فرمانروائی پدرانه جمشید (یمه خشئته) پادشاه افسانه ها بود که در دنیای رویایی در دارنده رمه خوب انسانها را با خدایان انجمن (مشورت) می کردند و با رمه هاشان عمر را در شادی و خرسندی و فراوانی به سر می بردند چند بار نسل انسانها فزونی یافت و «دارنده رمۀ خوب» زمین را به خاطر انسانها بزرگتر کرد، اما سرانجام طوفانی از سرما که همه چیز را تهدید می کرد و در سنتها و اساطیر غالباً معرف حضور دیو به نظر می آید، از راه در رسید. دارنده رمه خوب، برای آنکه نسل این آریایی ها از بین نرود به اشارت اهورامزدا بنایی ساخت و کوشید تا از انسانها و دیگر موجودات هر چه ممکن است در پناه آن از گزند اهزیمن حفظ کند. با این همه چنانکه از یک روایت دیگر برمی آید روزگاری پس از آن دارنده رمه خوب نیز خود در دام دیو افتاد و فره ایزدی را که پشتیبان او بود از دست بداد انسانها هم که روزی به کمک او از گزند دیو سرما رهایی یافته بودند ناچار شدند بهشت اهریمن زده خویش را ترک گویند و در جستجوی زمینهای بهتر و چراگاههای بزرگتر کناره رود نیک دائی یا سایر اطرف سعد یا سمرقند یا بخارا باشد را ترک کند و این خلاصه از سرزمین خاستگاه اولیه آریاییها بود اما نظر پژوهشگران زبان شناس و باستان شناس این است که اقوام آریایی که تبار بخشی از مردم هند و مردم ایران و به عبارت دیگر هند و ایرانیان هستند، در جنوب شرقی روسیه و بخشهایی از آسیای مرکزی در پیرامون سیر دریای و آمودریا یا اطراف سعد یا سمرقند یا بخارا بوده باشد، پس این مردم به هر صورت دست به مهاجرت زدند و طی چند قرن به مکانهای دیگر رفتند آنها که به طرف فلات ایران آمدند چون دراین منطقه مردمان بومی زندگی می کردند این تازه واردان خود را آرایی یعنی نجیب و اصیل نامیدند و گروهی نیز به هند و گروهی به اروپا رفتند که به این مجموعه هند اروپایی می گویند. پیداست که آریاییان مستقر در ایران از قبایل گوناگونی تشکیل شده اند و تنها از نظر تبار و زبان با یکدیگر خویشائند بوده اند. دو مشخصه مهم اقوام و یا قبایل آریایی ایران و هند ریشه باورهای مشترک دینی و سنتی و ریشه زبان اینان است. برای قلمرو ایران این باورها بوسیله آیین زرتشت و کتابهای مقدس و دینی زردتشتیان محفوظ مانده اند، از قبایل مهم قلمرو ایران مادها و پارس هستند که به سبب موفقیتهای نظامی و حکومتی خود بر دیگر قبایل آرایی هم نژاد خود برتری یافته اند. و چون موضوع تحقیق درمورد کوروش هخامنش است باید قبل از درمورد دولت ماد مطالبی بیان شود.
نخستین مادها و پارسیان
در سالنامه های پادشاه آشور نخستین بار، از ایرانیان که در قشون آشوریان بودند یاد شده است هنگام که سال 83 ق. م شلمانصر سوم از پادشاهان پارسوا غرب دریاچۀ ارومیه باج گرفت از آن پس از این دو مردم مکرر یاد شده است.
مادها به شش قبیله مستقل تقسیم می شوند که هنگام خطر با یکدیگر متحد می گشتند. مادها در غرب و شمال غرب ایران یعنی آذربایجان، کردستان و عراق عجم اقامت داشتند و از قبل از تشکیل دولت ماد مملکت آنها عرصه تاخت و تاز آشوریها بود. اولین پادشاه آنها به روایت هرودوت دیا اُکو بوده است او مادها را با هم متحد کرد. اکباتان را به عنوان پایتخت مادها قرار داده است و 53 حکومت کرده است.
فراورنیش (645 ق. م تا 623 ق. م) در زمان او بود که پارسها را مطیع خود در و به جنگ آشوریها رفتند اما بخاطر حمله سکاها شکست خورد و کشته شد.
ه
ووخشتو (585- 624 ق. م)
بیشتر مورخان هووخشتو را بنیان گذار دولت مادها می دانند. شاید به این دلیل که توانست دو حکومت را که سالها بر مردم نواحی مختلف ظلم و ستم کرده از بین ببرد. یکی از این حکومتها سکاها بودند که اگر آنها هنگام حمله فراورنیش به آشور حلمه نمی کردند در زمان او حکومت آَشور نابود می شد، اما دیدم که آنها باعث شکست او شدند و در حدود 28 سال حکومت ماد تحت سلطه آنها بود اما پادشاه ماد از این فرصت استفاده کرده فنون جنگی را از سکاها آموختند و ارتش ماد را قوی کرد و وقتی قدرت خود را در آن حد دید با یک فکر جسورانه سکاها را به یک میهمانی دعوت کرده همه آنها را قتل عام کرد. و بعد از آن استحکامات بسیار در هگمتانه ساخت و از آن پس متوجه (دشمن اصلی) خود یعنی آشور شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
اعتدال و میانه روی
اعتدال از ریشه عدل، به معنی میانه گیری ما بین دو حالتِ یک چیز از نظر کمّی و کیفی و تناسب برقرار کردن میان آن دو است، چنانکه به روزها و شب های بهاری و پاییزی که اندازه یکدیگرند، «اعتدال بهاری و پاییزی» گفته می شود.
برگردان فارسی اعتدال «میانه روی» است که بر پرهیز از افراط و تفریط در هر کاری اطلاق می شود و واژه معادل عربی آن «اقتصاد» است که در فرهنگ اسلامی کاربرد بیشتری دارد.
ضرورت اعتدال
نظام عالم بر اساس هندسه ای دقیق پی ریزی گشته است.
جهان چون چشم و گوش و خدو ابروست که هر چیزی به جای خویش نیکوست
همه پدیده های عالم از بزرگترین کهکشان گرفته تا کوچکترین ذرات اتم، از قانون عادلانه خلقت که «حقیقت» نامیده می شود ـ پیروی می کنند، به تعبیر امام علی ـ علیه السلام ـ :
«...بِالحَق قاَمَتِ السَّمواتُ وَ الارْضُ فیما بَیْنَ العِبادِ»
آسمانها و زمین در میان بندگان، به حق برپا شده است.
آفریننده حکیم «عالم تکوین» فرمانده توانای «عالم تشریع» نیز هست؛
«وَ هُوَ الَّذی فِی السَّماءِ اِلهٌ وَ فِی الْاَرضِ اِلهٌ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْعَظیمُ»
و او کسی است که در آسمان خداست و در زمین نیز خداست و او بسیار با حکمت و دانش است.
آفرینش انسان نیز از چنین قانونی پیروی می کند و هرگز نارسایی و نوسان در اصل خلقت او وجود ندارد از او نیز خواسته شده که هماهنگ با عالم آفرینش در صراط مستقیم «عدال ش:9658 2622 م ت و اعتدال» گام نهد و هیچ گاه به افراط و تفریط نگراید. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ می فرماید:
«عَلیکَ بِالْقَصدِ فِی الاُموُرِ فَمَنْ عَدَلَ عَنِ الْقَصدِ جارَ وَ مَنْ اَخَذَ بِهِ عَدَلَ»
بر تو باد به میانه روی در کارها؛ هر کس از میانه روی روی گرداند، ستم می کند و هر کس به آن چنگ زند، عدالت ورزد.
نمونه های کاربردی
اصل اعتدال، باید به شکل کلّی و فراگیر بر سراسر زندگی فردی و اجتماعی انسان حاکم باشد و همیشه و همه جا افکار، کردار و گفتار او را در برگیرد. در این جا در حدّ گنجایش این مقاله، سه محور یاد شده را توضیح می دهیم.
الف ـ افکار
منشأ همه تصمیمات آدمی، فکر و اندیشه اوست؛ اگر فکر معتدل و مستقیم باشد، رفتار فرد راه اعتدال می پوید و اگر اندیشه به بیماری عدم اعتدال گرفتار شود، اعمال انسان نیز به آفت افراط وتفریط دچار می شود. امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ نقش کلّی و حیاتی اندیشه را چنین بیان می کند:
«مَنْ فَکَّرَ قَبْلَ الْعَمَلِ کَثُرَ صَوابُهُ»
هر کس پیش از اقدام اندیشه کند، درستی عملش افزون می گردد.
و در سخنی نغز و حکیمانه، به سنجش راستگرایی و چپگرایی با اعتدال اندیشه پرداخته، می فرماید:
«الْیَمینُ وَ الشّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّریقُ الْوُسطی هِیَ الجادَّةُ»
راست روی و چپ روی، گمراهی است و راه میانه، جاده زندگی است.
این راهِ میانه، همان تفکّرناب توحیدی است که در میان کلافهای سردرگم، اندیشه های خرافی کفر، شرک، دوگانه پرستی، تثلیث رهبانیّت، جبروتفویض، تناسخ، تجسم، مادّیگری، گزافه پرستی و ... با عنوان «صراط مستقیم» خودنمایی می کند و همه موحّدان حقجو را در خویش جای می دهد و به سر منزل مقصود ـ یعنی قرب الهی ـ می رساند.
تندروهای افراطی، به کلی منکر آفریدگار جهان و نظم و حکمت حاکم بر آن می شوند، حتی واقعیت های محسوس را منکر می شوند و به تعبیر قرآن:
«وَ اِذا قیلَ لَهُمْ ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُُوا اَساطیرُ الْاَوَّلینَ»
و هنگامی که از آنان پرسش شود: پروردگارتان، چه فرو فرستاده؟ پاسخ دهند: (اینها) افسانه گذشتگان است!
ولی همین پرسش اگر از صاحبان اندیشه معتدل و مستقیم پرسیده شود، چنین پاسخ می دهند:
«وَ قَیلَ لِلَّذینَ اتَّقَوا ماذا اَنْزَلَ رَبُّکُم قالُوا خَیْراً لِلَّذینَ أًحْسَنوا فِی هذِهِ الدُّنیا حَسَنَةٌ وَلَدارُ الاخِرَةِ خَیرٌ...»
از متقیان می پرسند: پروردگار شما چه چیز نازل کرده؟ پاسخ دهند: خیروخوبی؛ برای کسانی که نیکی کردند، در این دنیا نیکی است و سرای آخرت از آن هم بهتر است.
تفریط گرایان کندرو نیز هر موجود ناتوان و ناقصی را به خدایی می گیرند و از کهکشان گرفته تا سنگ و چوب را می پرستند و افراد بی سروپا را برابر خدا فرمان می برند و تا آنجا پیش می روند که مانند یهودیان نابکار معتقد می شوند که خدا در صحنه آفرینش بیکاره و دست بسته در گوشه ای نشسته ناظر کارکرد دیگران در ملک خویش است؛
«وَ قالَتْ الْیَهودُ یَدُ اللهِ مَغْلوُلَةٌ غُلَّتْ اَیدیهِمْ وَ لُعِنوُا بِما قالوُا بَلْ یَداهُ مَبْسوُطَتانِ...»
یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دستهای خودشان بسته باد و به سبب آنچه گفتند لعنت شدند! بلکه دستهای خدا باز است.
امام صادق ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه فرمود:
یهود گفتند: خداوند (با آفرینش نخستین) دست از آفرینش کشید و فزونی و کاستی ایجاد نمی کند ولی خداوند با این آیه اظهارات آنان را تکذیب کرد.»