لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
به نام خداوند بخشنده مهربان
بررسی زبان جاوا و مقایسه آن با .net
استاد راهنما
دکتر پور رضا
تهیه کننده : حبیب تیموری
اردیبهشت 1388
SUN-J2EE
SUN-J2EE
فهرست مطالب
1 - بررسی .net
1 - 2 - معماری .net
1 - 3 - زبان مشترک در .net
1 - 4 - مدیریت خودکار حافظه در .net
1 - 5 - پیکربندی و امنیت در .net
1 - 1 - مقدمه ای بر .net
2 - بررسی J2EE
2 - 1 - مقدمه ای بر J2EE
2 - 4 - معماری خنثی و قابل حمل
2 - 2 - ساده
2 - 3 - بایت کد معجزه جاوا
2 - 5 - امنیت در جاوا
2 - 6 - معماری چند لایه جاوا
SUN-J2EE
آشنایی با تکنولوژیهای نرمافزاری قابل استفاده برای ارائه یک معماری خوب و کارا ضروری است. تکنولوژیهای رایج نرم افزاری امروز عمدتا به دو خانواده .Net و J2EE تقسیم میشوند
مقدمه
1
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بورس به زبان ساده
امروزه بحث توسعه صنعتی کشور سبب افزایش واحدهای تولیدی و خدماتی و صنایع مختلف شده است. بسیاری از این شرکتها برای تامین مالی طرحها و پروژههای توسعهای خود به حضور در بازار سرمایه تمایل دارند، از این رو افزایش تعداد سهامداران در کشور را شاهدیم. سهامداران جدید یا با مراجعه به کارگزاران بورس اوراق بهادار به خرید سهام اقدام میکنند و یا از طریق اعطای شرکت سهامی به کارکنان، شرکتهای تابعه و گروه تعدادی از سهام شرکت را مالک میشوند.
با توجه به افزایش هر دو گروه از سهامداران مذکور و از سویی تمایل بسیاری از مردم برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه، آشنایی سهامداران و علاقهمندان به حضور در این بازار با مفاهیم پایهای آن ضروری به نظر میرسد.
در این تحقیق سعی شده است ضمن بیان تاریخچه مختصری از بورس اوراق بهادار تهران، مفاهیمی از قبیل بازار سرمایه، کارگزاران بورس اوراق بهادار، سبد سهام، زمان خرید و فروش سهام، روشهای تجزیه و تحلیل قیمت سهام و ریسک سهام گردآوری شود.
همچنین در انتهای پژوهش بعضی از سایتهای مرتبط با بازار سهام آورده شده است.
تاریخچه بورس اوراق بهادار تهران
بورس اوراق بهادار تهران در سال 1346 تاسیس شد. این سازمان از پانزدهم بهمن ماه آن سال فعالیت خود را با انجام چند معامله بر روی سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی آغاز کرد. در پی آن شرکت نفت پارس، اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه، اوراق قرضه سازمان گسترش مالکیت صنعتی و اوراق قرضه عباسآباد به بورس تهران راه یافتند. اعطای معافیتهای مالیاتی شرکتها و موسسههای پذیرفته شده در بورس، در ایجاد انگیزه برای عرضه سهام آن نقش مهمی داشته است. طی 11 سال فعالیت بورس تا پیش از انقلاب اسلامی در ایران تعداد شرکتها و بانکها و شرکتهای بیمه پذیرفته شده از 6 بنگاه اقتصادی با 2/6 میلیارد ریال سرمایه در سال 1346 به 105 بنگاه با بیش از 230 میلیارد ریال در سال 57 افزایش یافت. همچنین ارزش مبادلات در بورس از 15 میلیون ریال در سال 1346 به بیش از 150 میلیارد ریال سرمایه در سال 1357 افزایش پیدا کرد. در سالهای پس از انقلاب اسلامی و تا پیش از نخستین برنامه پنج ساله توسعه اقتصادی، دگرگونیهای چشمگیری در اقتصاد ملی پدید آمد که بورس اوراق بهادار تهران را نیز دربرگرفت.
نخستین رویداد، تصویب لایحه قانون اداره امور بانکها در تاریخ 17 خرداد 1358 توسط شورای انقلاب بود که به موجب آن بانکهای تجاری و تخصصی کشور در قالب 9 بانک شامل 6 بانک تجاری و 3 بانک تخصصی ادغام و ملی شدند. چندی بعد و در پی آن شرکتهای بیمه نیز در یکدیگر ادغام شدند و به مالکیت دولتی درآمدند و همچنین تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران در تیرماه 1358 باعث شد شمار بسیاری از بنگاههای اقتصادی پذیرفته شده در بورس از آن خارج شوند؛ به گونهای که تعداد آنها از 105 شرکت و موسسه اقتصادی در سال 1357 به 56 شرکت در پایان سال 1367 کاهش یافت. به این ترتیب طی این سالها بورس و اوراق بهادار دوران فترت خود را آغاز کرد که تا پایان سال 1367 ادامه یافت.
از سال 1368 در چارچوب برنامه پنج ساله اول توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تجدید فعالیت بورس اوراق بهادار تهران به عنوان زمینهای برای اجرای سیاست خصوصیسازی مورد توجه قرار گرفت. در هر حال گرایش سیاستگذاریهای کلان اقتصادی به استفاده از سازوکار بورس، افزایش چشمگیر شمار شرکتهای پذیرفته شده و افزایش حجم فعالیت بورس تهران را در برداشت که بر این اساس طی سالهای 1367 تا نیمه اول سال جاری تعداد بنگاههای اقتصادی پذیرفته شده در بورس تهران از 56 شرکت به 325 شرکت افزایش یافت. شرکتهای پذیرفته شده و شرکتهای فعال در بورس به دو دسته تقسیم میشوند:
شرکتهای تولیدی
شرکتهای سرمایهگذاری (واسطههای مالی)
شرکتهای تولیدی معمولاً به تولید کالای خاصی مبادرت میورزند و در گروه صنایع فعال در بورس قرار میگیرند و در سازمان بورس با نام شرکت و کد خاص خود، مشخص میشوند اما شرکتهای سرمایهگذاری شرکتهایی هستند که به عنوان واسطههای مالی فعالیت میکنند. این گونه شرکتها یا فعالیت تولیدی انجام نمیدهند و یا فعالیت آنها به گونهای است که با کمکهای مالی از طریق خرید سهام شرکتهای تولیدی و صنعتی و یا مجموعهای از آنها در تولید و سرمایهگذاری این شرکتها موثرند. بر این اساس هم اکنون 19 شرکت سرمایهگذاری و 297 شرکت تولیدی در بورس مشغول فعالیت هستند. همچنین زمینههای لازم برای حضور شرکتهای خدماتی در بورس فراهم شده است.
نقش بازارهای مالی در اقتصاد چیست؟
نقش و مزیت بازارهای مالی در اقتصاد را به طور خلاصه میتوان به صورت زیر بیان کرد:
کمک به تبدیل پساندازها به سرمایه متشکل
ایجاد بازاری ثانویه برای مبادله اوراق بهادار
تعیین قیمت عادلانه اوراق بهادار براساس مکانیزم عرضه و تقاضای بازار
نقد کردن اوراق بهادار از طریق سهولت در خرید و فروش اوراق
تعریف موسسات و واسطههای مالی
در بازارها تعدادی اشخاص حقیقی و حقوقی فعالیت میکنند که واسطههای مالی نام دارند. وظیفه واسطهها تسهیل خرید و فروش در بازارهای مالی است. بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و کارگزاران بورس نمونهای از این واسطهها هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شعر زبان سعدى و زبان شعر حافظ
یان غزل هاى سعدى و حافظ تفاوت هاى فراوان به چشم مى خورد. این تفاوت ها یا ریشه در معنا و مضمون آن ها دارند، یا در نظر گاه آن ها، یا در طرز تلقى، یا ساخت و پرداخت ادبى و یا زبان و شیوه برخورد با آن. طرح و تحلیل هر یک از این تفاوت ها در جا و مجال خود، بى شک، از جمله کارهاى ضرورى است که، اگر هنوز به درستى انجام نشده است، باید روزى صورت گیرد. در اینجا، من فقط به یک تفاوت از آن میان مى پردازم و مى کوشم علت وجود همان یک تفاوت را تا مى توانم پیدا کنم و اهمیت آن را آشکار سازم.
تفاوت مزبور در فاصله اى است که میان صورت ظاهر غزل هاى این دو شاعر از یک طرف و معنا و پیام آن ها از طرف دیگر مشاهده مى شود. توجه به این اختلاف در فاصله صورت و محتوى از آن رو مهم است که مستقیماً به درک و التذاذ هنرى، از جمله از آثار سعدى و حافظ، مربوط مى شود: تا ما از صورت غزل هاى این دو شاعر به محتوى و پیام آن ها نرسیم، نمى توانیم به درک و التذاذ هنرى از آن ها بدان گونه که باید دست یابیم.
واقعیت این است که فاصله صورت و محتوى در غزل هاى سعدى عموماً بسیار کوتاه تر از آن است که در غزل هاى حافظ دیده مى شود. در نتیجه، درک و التذاذ هنرى از غزل هاى سعدى بسیار زودتر نصیب ما مى شود تا از غزل هاى حافظ. بگذارید بحث را با یک مثال دنبال کنیم تا نکته هر چه روشن تر شود. در این مثال یک پاره از غزل سعدى را با یک پاره از غزل حافظ مى سنجیم1:
1) خوش مى روى به تنها تن ها فداى جانت *** مدهوش مى گذارى یاران مهربانت
آئینه اى طلب کن تا روى خود ببینى *** و ز حسن خود بماند انگشت در دهانت
قصد شکار دارى یا اتفاق بستان *** عزمى در سرت باید تا مى کشد عنانت...
رخت سراى عقلم تاراج شوق کردى *** اى دزد آشکارا مى بینم از نهانت...
من فتنه زمانم و آن دوستان که دارى *** بى شک نگاه دارند از فتنه زمانت...
2) به جان پیر خرابات و حق نعمت او *** که نیست در دل من جز هواى خدمت او
بهشت اگر چه نه جاى گناهکاران است *** بیار باده که مستظهرم به همت او
چراغ صاعقه آن سحاب روشن باد *** که زد به خرمن ما آتش محبت او
بر آستانه میخانه گر سرى بینى *** مزن به پاى که معلوم نیست نیست او...
بیار باده که دوشم سروش عام غیب *** نوید داد که عام است فیض رحمت او...
در پاره (1) که نمونه اى از غزل سعدى است، ما با عبور از دو سطح معنائى مى توانیم از سطح صورت غزل به چیزى در مایه پیام واقعى آن برسیم. سطح نخست همان سطح معناى زبانى است که، به تأیید معناشناسان2، از سر جمع معانى لغاتِ غزل و روابط دستورى آن حاصل مى شود. در این سطح، ما از رهگذر نظام معناشناسى3 زبان به ساختى از معناى متن مى رسیم که، طبق قواعد معنایى4 همان نظام، خلاف قاعده5 قلمداد مى شود. مثلا، معنائى که در سطح نخست براى بیت چهارم از پاره غزل سعدى به دست مى آوریم، چیزى در مایه معناى خلاف قاعده (3) در زیر است:
3) سبب شدى که شوق همه اسباب و اساس خانه عقل مرا تاراج کند. من تو را که دزدِ آشکارى هستى از نهان مى بینم.
آنگاه همین ساختِ معنائى خلاف قاعده را به سطح دوم مى بریم که سطح معناى ادبى است و در آنجا، غرابت ها یا، به اصطلاح، هنجارگریزى هاى6 سطح نخست را به کمک قواعد معنائى ادبى که به نظام ادبیات تعلق دارند از میان برمى داریم تا به ساختى از معنا برسیم که با معناى زبانىِ آشکار و لفظ به لفظ غزل فرق دارد. مثلا معنائى که در سطح دوم براى همان بیت چهارم به کمک قواعدِ ادبى به دست مى آوریم مى تواند چیزى در مایه معناى (4) در زیر باشد:
4) شور عشق تو عقل مرا به کلى مقهور کرده است. مثل کسى شده ام که نهانى به تماشاى دزدى ایستاده است که روز روشن دارد مال او را مى برد.
درست، در همین سطح دوم و از دل همین نوع معناى ادبى است که مى توانیم به چیزى در مایه پیام پاره غزل (1) سعدى دست یابیم پیامى حاوى نکات (5) در زیر:
5) ستایش خرام معشوق در تنهائیش که با تمام عالم سودا نمى توان کرد لذت تماشاى او که هوش از سر مى برد و همه را حیرت زده مى کند شوق خدمت به او عمق شیدائى عاشق و، سرانجام، وقوف عاشق به ناکامى نهائیش.
پیدا است که هر درک و التذاذ هنرى هم که از این غزل نصیبمان مى شود حاصل همین مایه از پیام و کشف آن است. و این در مورد غزل هاى دیگر سعدى نیز غالباً صادق است.
در پاره (2) که نمونه اى از غزل حافظ است، امکان ندارد تنها با عبور از دو سطح معنائى یاد شده به چیزى در مایه پیام واقعى غزل حافظ برسیم. در اینجا، ما ناگزیریم فاصله بسیار بیشترى را طى کنیم تا به کشف پیام واقعى غزل و درک و التذاذ هنرى راه یابیم. با این تفصیل که ما پس از گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى غزل حافظ، به گونه اى که در مورد غزل سعدى دیدیم، تازه به معنائى مى رسیم در مایه معناى (6) در زیر:
6) تمناى خدمت به پیر خرابات به پاس حق نعمت او امید رفتن به بهشت در عین ادامه باده خوارى آرزوى تداوم واقعه اى که آتش به حاصل عمر شخص زده است دعوت به مدارا بامیخواره چون نمى دانیم چه در سر دارد و، سرانجام، اصرار به میخوارى به دلیل عام بودن فیض رحمت، او، که در غزل معلوم نیست چه کسى است.
پر پیدا است که این مایه از معنى، که حاصل گذار از دو سطح معناى زبانى و معناى ادبى است، نه خود پیام واقعى پاره غزل حافظ است نه نیز مى توان چنان پیامى را مستقیماً و بدون گذشتن از سطوح دیگر از دل آن بیرون آورد. چرا که این معنى نه با امور جهان واقع جور در مى آى د، نه با معانى و روابط معنائى در نظام زبان که صحّت آن ها در گرو مراتب صدقشان با مصادیق جهان واقع است، نه نیز با آن معانى متعالى که قرار است هر اثر ادبى به کمک صورتگرى ها و معنى پردازى هاى متداول در نظام ادبیات نصیب خواننده کند.
پس براى کشف پیام واقعى پاره غزل حافظ و نیل به درک و التذاذ هنرى از آن، باید از سطح معناى ادبى هم فراتر رفت و در آنجا به کمک امکانات موجود در نظام ها و شیوه هاى تحلیل دیگر که، چنان که خواهیم دید، نه به سطوح زبان و ادبیات، بلکه به سطوح و ساحات متعالى ترى تعلق دارند، به جستجوى معنائى پرداخت که بتواند هم با امور جهان واقع دمساز باشد، هم با نظام معنائى زبان، هم، بالآخره با نظام معنائى ادبیات. چنان معنائى مى تواند در مایه پیام (7) در زیر باشد:
7) تمناى خدمت به کسى به پاس حق نعمتى امید بخشایش از او براى شخص گناهکارى آرزوى تداوم عشقى با همه جانکاه بودنش امید عنایت به نیت خیرى که در پس گناهى ظاهرى نهفته است و، در نهایت، مژده برخوردارى از رحمت عامى.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 27 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
دستور زبان فارسی
فعل
به نام خدا
فعل کلمه ای است که برانجام کاری یا روی دادن حالتی وصفتی دریکی از سه زمان دلالت می کند.
صیغه ی فعل: آن است که بر مفهوم زمان وشخص از نظر مفرد وجمع بودن دلالت دارد.
اول شخص مفرد شنیدم اول شخص جمع شنیدیم
دوم شخص مفرد شنیدی دوم شخص جمع شنیدید
سوم شخص مفرد شنید سوم شخص جمع شنیدند
بُن(ماده)ریشه:جزءثابتی است که در همه ی صیغه های فعل ماضی یامضارع وجود دارد را بُن یا ماده ی فعل می گویند. بُن ماضی= مصدر مرخّم=سوم شخص مفرد ماضی مطلق.مثال:خورد ، گفت ، شنید بُن مضارع= دوم شخص مفرد فعل امر- « ﺑ » مثال:خور، گو ، شنوشناسه ی فعل :جزءمتغیری است که برشخص ومفرد وجمع بودن دلالت دارد.که به آن هاضمایر متصل فاعلی هم می گویند: م – ی – د – یم – ید - ند
زد م می روم
زد ی می روی
زد می رود
زد ی می رویم
زد ید می روید
زد ند می روند
اقسام فعل ازنظر زمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
تاریخچه زبان کهن فارسی ) پارسی (
مقدمه
زبان فارسی)فارسی دری، پارسی، دری[۲]) زبانی است که در کشورهایایران، افغانستان[۳]، تاجیکستان[۴] و ازبکستان[۵] به آن سخن میگویند. فارسی زبان رسمی کشورهای ایران و تاجیکستان و یکی از زبانهای رسمی کشور افغانستان است.
در ایران بیش از ۴۰ میلیون تن[۶])بین ۵۸٪ تا ۷۹٪) پارسی زبان هستند.[۷] در افغانستان ۲۰ میلیون تن، در تاجیکستان ۵ میلیون تن[۸]، و در ازبکستان حدود ۷ میلیون تن به فارسی سخن میگویند. [۹][۱۰]زبان پارسی گویشورانی نیز در هند و پاکستان دارد )نگاه:زبان فارسی در شبهقاره هندوستان). با توجه به رسمی بودن زبان فارسی در ایران، افغانستان و تاجیکستان و تسلط گویشوران سایر زبان ها بدان به عنوان زبان دوم روی همرفته میتوان شمار پارسیگویان جهان را حدود ۱۱۰ میلیون تن برآورد کرد.
گرچه پارسی اکنون زبان رسمی پاکستان نیست، پیش از استعمار انگلیس و در زمان امپراتوری مغول)به فرمان اکبرشاه)، زبان رسمی و فرهنگی شبهقاره هند بوده است. زبان رسمی کنونی پاکستان )اردو)، که «اسلامیشده»ی زبان هندی است، بسیار تحت تأثیر پارسی بودهاست و واژههای پارسی بسیاری دارد. به خاطر تأثیر بسیار زیاد زبان فارسی در پاکستان، بنیانگذاران این کشور تصمیم گرفتند که سرود ملی پاکستان به زبان فارسی باشد. در تعاریف رسمی پاکستان، زبان اردو دختر زیبای زبان فارسی معرفی میشود.
جایگاه زبان فارسی
زبان فارسی با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شدهاست،[نیازمند منبع] ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد به طور مثال قبل از استعمار هند توسط انگلیس، در زمان حکومت گورکانیان در هند، که ادامه دهنده امپراتوری تیموریان در هند بودند، فارسی زبان رسمی این امپراتوری وسیع بود.[۱۱]یا نقل میکنند که وقتی که شاه اسماعیل صفوی در ابتداییکی از جنگهای خود قطعه شعری به زبان ترکی آذربایجانی برای پادشاه عثمانی فرستاد، پادشاه عثمانی شعری فارسی را در جواب او، برای شاه اسماعیل پس فرستاد.[۱۲] زبان فارسی جدا از اینکه زبان اصلی و یا زبان دوم مردم سرزمین ایران با قومیتهای مختلف بودهاست، نفوذ بسیاری در کشورهای مجاور خود همچون امپراتوریهای گورکانیان هند و عثمانی داشتهاست.آن هم در حالی که در کنار نفوذ زبان فارسی، نفوذ فرهنگ ایرانی هم در فرهنگهای دیگر دیده میشود و به طور مثال در امپراتوری گورکانیان در کنار دین اسلام، فرهنگ ایرانی جزو سرلوحههای فرهنگیشان بوده است[۱۳][۱۴]. این نفوذ فرهنگی تا به آن حد است که ریچارد نلسون فرای، استاد بازنشسته دانشگاه هاروارد معتقد است که «...عربها دیگر نقش ایران و زبان فارسی را در شکل گیری فرهنگ اسلامی درک نمیکنند. شاید آنان آرزو دارند که گذشته را فراموش کنند، ولی با این کار آنها ریشههای معنوی، اخلاقی و فرهنگی خودشان را حذف میکنند...» [۱۵][۱۶].
در سال ۱۸۷۲ در نشست ادیبان و زبانشناسان اروپایی در برلین، زبانهاییونانی، فارسی، لاتین و سانسکریت به عنوان زبانهای کلاسیک جهان برگزیده شدند. بر پایهٔ تعریف، زبانی کلاسیک بهشمار میآید که اولا باستانی باشد، ثانیا ادبیات غنی داشته باشد و ثالثا در آخرین هزاره عمر خود تغییرات اندکی کرده باشد. [۱۷]
زبان فارسی از نظر شمار و تنوع ضربالمثلها در میان سه زبان اول جهان است.[۱۸]
پیشینهٔ زبان فارسی
زبان فارسی از شاخهٔهندواروپایی زیرشاخهٔهندوایرانی و زیرشاخهٔزبانهای ایرانی است. پیشینهٔ کهن زبان فارسی به ایرانی باستان باز میگردد.
زبان پارسی ریشه در پارسی میانه دارد و پارسی میانه ریشه دارد در پارسی باستان. [۱۹][۲۰][۲۱][۲۲]
از ایرانی باستان، زبانهای
زبان اوستایی
زبان سغدی
زبان مادی
پارسی باستان
زبان سکایی
پدید آمدند. این زبانها کمابیش همهنگام بودهاند و بر یکدیگر پیشینگی نداشتند. در زمان هخامنشیان، پارسی باستان، زبان رسمی امپراتوری میشود.
زبان فارسی، شامل سه زبان است : پارسی باستان ، پارسی میانه )پهلوی)، و پارسی نو )فارسی بعد از اسلام )، و چون مطلقاً فارسی گویند مراد زبان اخیر است . ابن الندیم از عبداﷲبن مقفع حکایت کند که لغات فارسی شش است : فهلویه )پهلوی)، دریه )دری)، فارسیه )زبان مردم فارس )، خوزیه )زبان مردم خوزستان )، و سریانیه . فهلویه منسوب است به فهله )پهله ) نامی که بر مجموع شهرهای پنجگانه ٔ اصفهان و ری و همدان و ماه نهاوند و آذربایجان دهند. [۲۳]
زبانهایایرانی
شاخه
زبانهای ایرانی غربی
شمال غربی
باستان: مادی میانه: زبانپارتی)پهلوی اشکانی) نو: آذری | گیلکی | مازندرانی | تالشی | کردیکرمانجی | کردیسورانی | زازا-گورانی | سمنانی | زبانهایایران مرکزی | بلوچی[۱] | سیوندی
جنوب غربی[۲]
باستان: پارسیباستان میانه: پارسیمیانه)پهلوی) نو: فارسی | لری | بختیاری | بشاکردی | کمزاری | تاتیاران
شاخه
زبانهای ایرانی شرقی
شمال شرقی
باستان: اوستایی[۳] میانه: سغدی | خوارزمی | بلخی | سکاییغربی | آلانی | سرمتی نو: آسی | یغنابی)سغدی نو)